Designing A Conceptual Model of Academic Entrepreneurship with An Integrated Approach
Subject Areas : EntrepreneurshipJavad Tavasoli 1 , Hamideh Reshadatjoo 2 , Mohammadali Hosseini 3
1 - PhD student in educational management, Department of Educational Management, Faculty of Management and Economics. Science and Research Branch, Islamic Azad University. Tehran, Iran.
2 - Associate Professor of Higher Education Management. Faculty Member of Faculty of Management and Economics, Islamic Azad University, Science and Research Branch of Tehran. Tehran, Iran.
3 - Associate Professor of Higher Education Administration. Rehabilitation Management Department of University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran
Keywords: Higher Education System, Academic Entrepreneurship, Conceptual Model of Academic Entrepreneurship, ,
Abstract :
The Academic entrepreneurship paradigm, as a result of the requirements of educational, social, economic and industrial systems, has led higher education stakeholders to change the orientations, goals, missions. However, the diversity, complexity of academic entrepreneurship theories have prevented the existence of a coherent model with pervasive structures. therefore, the aim of study "Designing a conceptual model of Academic entrepreneurship" has examined Academic entrepreneurship and extracted the dimensions and key components. This research is of qualitative type and has been done based on contextual theory (GTM) by content analysis method. The required data were collected through document analysis and library document analysis and open interview. By analyzing and coding the data in MaxQuda. an optimal combination of dimensions and key components and conceptual model of university entrepreneurship, tailored to the prevailing social conditions and university potentials were presented. According to research findings, university entrepreneurship consists five dimensions. In the first dimension are the requirements that meet the prerequisites of academic entrepreneurship. The second dimension is the enablers that must be strengthened for the growth and development of university entrepreneurship, the third dimension explains the university entrepreneurship activities (what is invested) and the fourth and fifth dimensions belong to internal and external influences and results. This model provides a good understanding of the prerequisites and developers of university entrepreneurship and suggests the key factors of success in the four missions of higher education (education, research, entrepreneurship, impact) and the benefits of engaging in university entrepreneurship to managers and stakeholders of higher education
طراحی مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی با رویکرد تلفیقی
چکیده
پارادایم کارآفرینی دانشگاهی، در نتیجه اقتضائات نظامهای آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و صنعتی، سهامداران و ذینفعان آموزش عالی را به ایجاد تحول در جهتگیریها، اهداف، ماموریتها سوق دادهاست، با این حال تنوع، پیچیدگی و پراکندگی نظریات کارآفرینی دانشگاهی مانع وجود یک الگوی منسجم با سازهای فراگیر بودهاست، از اینرو این پژوهش، با هدف «ارائه مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی» به بررسی و بازشناسی مفهوم کارآفرینی دانشگاهی و شناسایی و استخراج ابعاد و مؤلفههای کلیدی کارآفرینی دانشگاهی پرداختهاست. این تحقیق از نوع کیفی بوده و بر مبنای تئوری زمینهای (GTM) به روش تحلیل محتوا انجام گرفتهاست. دادههای موردنیاز از طریق سندکاوی و تحلیل اسناد کتابخانهای و مصاحبه باز، جمعآوری گردید و با تحلیل و کدگذاری محوری دادهها در نرمافزار MaxQuda، ترکیبی بهینه از ابعاد و مؤلفههای کلیدی در قالب مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی، متناسب با شرایط اجتماعی، فرهنگی و صنعتی حاکم بر فضای آموزش عالی و پتانسیلهای دانشگاهی ارائهگردید. مطابق یافتههای پژوهش، کارآفرینی دانشگاهی شامل پنج بعد است. در بعد اول ملزومات یا محرکها قرار دارند که پیشنیازهای کارآفرینی دانشگاهی را فراهم میکنند. بعد دوم توانمندسازها یا توسعهدهندهها هستند که برای رشد و توسعه کارآفرینی دانشگاهی باید تقویت شوند، بعد سوم به تبیین فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی (آنچه که سرمایهگذاری شدهاست) میپردازد و بعد چهارم و پنجم متعلق به تأثیرات و نتایج درونی و بیرونی است. این مدل درک مطلوبی از پیشنیازها و توسعهدهندههای کارآفرینی دانشگاهی ارائه کرده و عوامل کلیدی موفقیت در چهار مأموریت آموزش عالی (آموزش، پژوهش، کارآفرینی، تاثیر) و مزایای درگیرشدن در کارآفرینی دانشگاهی را به مدیران و ذینفعان آموزش عالی پیشنهاد مینماید.
واژههای کلیدی: نظام آموزش عالی، کارآفرینی دانشگاهی، مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی، تاثیرات کارآفرینی دانشگاهی
مقدمه
همزمان با گذار از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جوامع اطلاعاتی، چالش ناتوانی دانشگاهها در پاسخگویی به تقاضاهای اجتماعی، مشکلات تأمین مالی تحقیقات و پروژههای نوآورانه، ظهور مراکز علمی رقیب (پاشا، 1393)، ضرورت ثروتآفرینی در آموزش عالی (انتظاری، 83)، چالش خودکارآمدی جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی (تقیزاده، 1387) مدیران و ذینفعان آموزش عالی را به ایجاد تغییرات زیربنایی در جهتگیریها و اهداف، استراتژیها، ماموریتها، روشها و فرایندها سوق دادهاست (کابریتا1، 2015). سناریویی که در نظامهای آموزش عالی پیشرو برای برونرفت از این چالشها طراحی و پیادهسازی شده است، پارادایم کارآفرینی دانشگاهی2 است (بهزادی، 1392، 698). تا چندي پيش رسالت اصلي دانشگاهها عبارت از آموزش و تحقيق، بدون توجه به محیط اجتماعی و صنعتی بود اما همزمان با تحولات دهههای اخیر و ظهور نیازهای اقتصادی و توسعه دانشمحور و نقشهای اجتماعی، نقش و مأموریت دانشگاهها نیز تغییر یافته و دانشگاههای امروزی منبع قدرت ملتها در تولید، توزیع، و انتقال دانش و تکنولوژی (کابریتا، 2015) و موتور یا پمپ دانش (کردنائیچ، 1391) شناخته میشوند و رسالت جدیدی برای آموزش عالی در توسعه اقتصادي و اجتماعی ترسیم شدهاست و به اعتقاد اتزکوویتز مأموريت كارآفريني به دانشگاهها تحميل شده است. (اتزکویتز3، 2003). امروزه دانشگاهها وارد فاز سوم در تحول نقش خود شدهاند بهطوریکه علاوه بر نقش آموزش و دانشگستری (فاز اول) و پژوهشهای کاربردی و تحقیقات بنیادین (فاز دوم)، به انتقال دانش و فناوری، تجاریسازی تحقیقات و تعامل با صنعت و بازار کسبوکار ورود کردهاند. پارادایم کارآفرینی دانشگاهی به علت نیاز آموزش عالی به سرمایهگرایی و تامین مالی پروژههای پرهزینه و تحقیقات، پاسخگویی به نیازهای جامعه و صنعتی و بازار و مشارکت در توسعه شکل گرفتهاست. (مهارتی، 1393).
ظهور پدیده کارآفرینی دانشگاهی در قرن هفدهم و مطالعات علمی و تجربی آن از اواخر قرن نوزدهم در دانشگاههای آمریکا شکل گرفت (انتظاری 1383، 75). در دهه 1950 برای نخستین بار آموزش و ترویج فرهنگ کارآفرینی در موسسات آموزشی و دانشگاههای ژاپن توسعه یافت (مهارتی، 1393).
در ایران نیز در راستای اسناد توسعه و اسناد بالادستی آموزش عالی، ضرورت توجه به تقاضای جامعه، ارتباط دانشگاه با صنعت، آموزش مهارتهای کارآفرینی و انجام تحقیقات کاربردی مورد توجه تصمیمگیران و سیاستگزاران آموزشی بوده با این وجود یافتههای پژوهشی عملکرد مطلوبی از وضعیت کارآفرینی دانشگاهی در مؤسسات آموزش عالی ایران نشان نمیدهد (قاسمی، 1394؛ آقاجانیوکیوانفر، 1392؛ صمدی، 1395). لذا این موضوع لزوم انجام مطالعات و تحقیقات بیشتر برای درک و شناسایی ابعاد و راهبردهای اجرایی کارآفرینی دانشگاهی را بیشتر نمایان کردهاست و از آن جا که تنوع اشکال و ابعاد و پیچیدگی و ابهام در موضوع (صمدی، 1392) و پراکندگی در دیدگاهها و تعاریف کارآفرینی دانشگاهی (رترمال4، 2007) به عنوان یک مانع اساسی در درک این سازه و شناسایی راهبردهای آن است، در این راستا، این پژوهش، با هدف اصلی «ارائه مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی»، به بررسی و بازشناسی مفهوم کارآفرینی دانشگاهی پرداخته و با استخراج دادههای موردنیاز از پیشینه تحقیقات و نظریات خبرگان، اجزا و عوامل کلیدی و ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی را شناسایی، تبیین، طبقهبندی و مدلسازی نمودهاست.
در ادبیات موجود، کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفتهاست و هر یک از صاحبنظران بر یک یا چند بعد خاص از آن تأکید داشتهاند. ژانگ5 (2007) معتقد است كارآفرینی دانشگاهی نوعی كارآفرینی سازمانی است كه مشاركت دانشگاهها در توسعة اقتصادی را به طور فزاینده فراهم میآورد و میتواند از جنبههای مختلف سازمانی، شرکتی و شرکتهای مشتق دانشگاهی بررسی شود. (زالی و همکاران، 1392). کارآفرینی دانشگاهی مجموعه فعالیتها و اعمالی است که با هدف انتقال دانش از دانشگاه به محیط خارجی برای تولید ارزش اقتصادی و اجتماعی، برای هر یک از بازیگران خارجی6 و اعضای دانشگاه صورت میگیرد (کانتاراگیو7، 2012، 685) (سیکاندو و الیا8 2014). از کارآفرینی دانشگاهی به عنوان کسبوکار آغاز شده توسط دانشگاهها از جمله اسپینآفهای9 دانشگاهی (شین10، 2004؛ رایت و همکاران11، 2004)، تلاشهای دانشگاهی در زمینه انتقال فناوری و توسعه ملی (ژانگ، 2007)، فعالیتهای کارآفرینی منجر به توسعه منطقهای (روترمل12 و همکاران، 2007: 692)، دستیابی به و توسعة محیط نوآورانه و ایجاد جوّ عمومی كارآفرینی از طریق فعالیتهای کارآفرینانه (مارکوس13، 2006)، همة رفتارهای کارآفرینانۀ دانشگاهیان (زالی و همکاران، 1392) نامبرده شدهاست. صاحبنظران دیگر، توسعه نوآوری و تجاریکردن نتایج تحقیقات دانشگاهی و توسعه فعالیتهای اقتصادی (پوررشیدی، 1391)، کسبوکارهای مبتنی بر تحقیقات و فناوریهای علمی (گوئل و گریمپ14، 2011)، فعالیتهای تجاریسازی، خارج از وظایف عادی آموزشی و پژوهشی (زالی، 1392 نقل از کلافستن و ایوان15، 2000)، تنظیم تمام فعالیتها و عناصر دانشگاهی جهت نوآوری و رقابتی شدن اقتصاد و افزایش سرمایههای اجتماعی کشور (یداللهی فارسی، 1390). تلاشی برای افزایش منافع، نفوذ و اعتبارافزایی با توسعه و بازاریابی ایدههای پژوهشی (زالی و همكاران، 1392)، ایجاد یک قرارداد اجتماعی و تعامل بین علم و صنعت از طریق ایجاد بنگاه توسط دانشگاه (انتظاری، 1383، 9)، توسعه نوآوری و خلاقیت در نظام دانشگاهی، تجاریکردن دانش و استفاده از نتایج پژوهشهای دانشگاهی و نواوری در گسترش مرزهای دانش (نیازی 1386، 40)، همكاریهای دانشگاه و صنعت، سرمایه گذاری در شركتهای مبتنی بر دانشگاه، حمایت از شركتها در مرحلة رشد مبتنی بر دانشگاه، تأسیس شركتهای نوپا و بهكارگیری هم زمان اعضای هیئت علمی در دانشگاهها و شركتها (لاسترا16، 2006) را به عنوان مفهوم کارآفرینی دانشگاهی تبیین نمودهاند. این بیانیهها بر اشکال مختلف کارآفرینی دانشگاهی دلالت دارد. کارآفرینی دانشگاهی حاصل برآیند تلاقی دو جریان کارآفرینی سازمانی و نظام نوین آموزش عالی و پژوهشی جدید است (صمدی 1395، 133). کارآفرینی دانشگاهی ابزاری جهت توسعه انتقال دانش از دانشگاه به بازار است که شامل تمام مخاطبین و ذینفعان و تامینکنندگان میشود. کارآفرینی دانشگاهی به "استفاده از ما (دانشگاهیان)" اشاره دارد. تخصص حرفهای برای افزایش درآمد شخصی و یا نهادی. (کانتاراگیو17 ، 2012، 686). آن چه مسلم است ایناست که کارآفرینی دانشگاهی یک رویداد واحد نیست، بلکه یک فرآیند مداوماست. کارآفرینی دانشگاهی یک اصطلاح کلیدی است که به تلاشها و فعالیتهایی که دانشگاهها و شرکای صنعتیشان با امید به تجاریکردن نتایج تحقیقات اعضای هیأت علمی بر عهده دارند، اشاره میکند. پیشفرض اصلی در کارآفرینی دانشگاهی ایناست که برخی از نتایج طیف گستردهای از تحقیقات علمی که در دانشگاهها انجام میشود میتوانند حامل برنامههای کاربردی بوده و قابلیت تجاریسازی دارند به طوری که میتوانند برای این دانشگاهها درآمد تولید کنند. این گرایش که در دانشگاهها به عنوان کاتالیزور فعالیتهای کارآفرینی عمل میکند و عامل درآمدزایی و ارزش آفرینی است، در قلب پدیده کارآفرینی دانشگاهی قرار دارد (وود18 2011، 153-154).
گومز (2015) شاخصهای کارافرینی دانشگاهی برای بهبود سیستمهای عملکرد و نظارت بر فعالیتهای کارافرینانه دانشگاهها را شناسایی و معرفی کردهاست. او بر اساس روش پانل دلفی هفت عامل کلیدی برای مانیتورینگ شناسایی کرد و ایندیکاتورها و شاخصهای کارافرینی دانشگاهی در مورد هر کدام از عوامل را معرفی کردهاست. این معیارهای کلیدی عبارتند از: سیاستها و استراتژیها، سهم از فناوری، منابع و ابتکارات، سرمایه انسانی، فعالیتهای کسبوکار، تاثیرات داخلی و تاثیرات خارجی. لینک (2015) عوامل و مولفههای کارافرینی را در 9 عامل توصیف و هر کدام را مفصل توصیف کردهاست. این عوامل عبارتند از: فناوری، علم باز، پاسخگویی، راهنمایی، چالشها، تجاری سازی تحقیقات و پارکهای علم و فناوری، اختراعات و مالکیت معنوی و فکری، انتقال، فناوری انتقال. کابریتا (2016) هر گونه فعالیت کارآفرینی دانشگاهی را وابسته به داراییهای نامشهود دانشگاه یا سرمایه فکری میداند. دانشگاهها باید سرمایههای فکری افراد و شبکههای خود را مطابق با چشم انداز و مأموریت خود ایجاد، تبدیل و انتقال دهند تا به خلق ارزش بیانجامد. لذا در این نگرش شناسایی سرمایههای فکری و اتخاذ استراتژیهای خاص برای افزایش سرمایه فکری به خلق ارزش و کارآفرینی دانشگاهی کمک خواهد کرد. آبرئوا و گرینویچب (2014) معتقدند گستره فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی باید گسترش یابد و هرگونه فعالیتی که فراتر از نقشهای آموزشی و تحقیقاتی باشد و دارای عناصر نوآوری و ریسک باشد و منجر به پاداشهای مالی برای نهاد دانشگاه و یا فرد شود، حتی فعالیتهای غیررسمی در رشتههای علوم اجتماعی، هنر و علوم انسانی در زمره فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی قرار گیرند. یافتههای پژوهش آنها نشان داد پیامدهای کارآفرینی دانشگاهی و اثربخشی تلاشهای دانشگاه برای پیشبرد فعالیتهای کارآفرینی از طریق سیستم مالکیت معنوی و از طریق مراکز انتقال تکنولوژی، صورت میگیرد. اردوش19 (2013) به بررسی انگیزههای دانشگاهیان به عنوان بازیگران برجسته توسعه و ایجاد کنندگان مزیت رقابتی که نقش کلیدی در انتقال تکنولوژی دارند به این نتیجه رسید که هدف صریح اعضای هیأت علمی، ارتقا در سلسله مراتب نیست، چون آنها در اوج توسعه حرفه ای خود هستند، بلکه گسترش دانش از طریق تحقیقات اساسی، گسترش ایده خود به یک محصول، و توسعه جامعه علمی از طریق ایجاد درآمد اضافی برای محققین و تضمین فرصتهای شغلی برای دانشجویان دکترا برای جلوگیری از فرار مغزها، شایع ترین انگیزههای آنهاست. کِتیکیدیس20 و همکاران (2012) مؤلفههای آموزشهای کارآفرینی شامل ساختار اثربخش مدیریت و عملیات، ارائۀ آموزشهای توزیع شده، روح نوآورانه و بین المللی سازی را معرفی کردند. همچنین ساختار سازمانی و فرهنگ کارآفرینی را به عنوان تسهیلکنندۀ تحول راهبردی کارآفرینی در آموزش عالی شناسایی نمودند. یافتههای تحقیق یوسف و همکاران (2012) نشان داد که کارآفرینی دانشگاهی تاثیر مثبتی بر تجاری سازی تحقیقات و انتقال فناوری دانشگاهها داشتهاست. همچنین شرکتهای تجاری دانشگاهی یکی از شکافهای گم شده در انجام فرآیند کامل تحقیق و توسعه تا تجاری سازی بودهاست. این مطالعه شواهدی در مورد استفاده از چارچوب کارآفرینی و چارچوب سازمانی کارآفرینی دانشگاهی برای سنجش تأثیر محیط داخلی در تحریک سطح کارآفرینی دانشگاهی ارائه کرد. نتایج نشان داد که سیستمهای کنترل، فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، سیستم مدیریتی و رفتار رهبری کارآفرینی، پیشگوییهای کلیدی کارآفرینی دانشگاهی هستند. یوسف و جیان (2011) تأثیر سبکها و و استراتژیهای رهبری در ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی در تلاش برای ارتقاء کارآفرینی دانشگاهی و ایجاد ارزش اقتصادی از طریق اعمال نفوذ، تغییر، ایجاد، نوسازی یا نوآوری سازمانی در داخل و خارج دانشگاه که منجر کارآفرینی دانشگاهی را تبیین نمودند. هافمن21 (2008) با مطالعه معیارهای آموزش کارآفرینی در 27 دانشگاه، پنج بعد آموزش کارآفرینی شامل چشمانداز آموزش، تنظیمات آموزش، ویژگیهای سازمانی، فعالیتهای تبلیغاتی و ارزیابی را تبیین نمود. رترمال (2007) ادعا کرده ادبیات کارآفرینی دانشگاهی دچار نابسامانی است و لازم است دانش کارآفرینی دانشگاهی برای تعیین مسیر تحقیقات آینده و هدایت سیاستگذاران آماده شود. با این هدف، یک تحلیل جامع و دقیق از جریان تحقیقات کارآفرینی دانشگاه شامل 173 مقاله معتبر در چهار حوزه عمده شامل دانشگاههای تحقیقاتی، بهره وری دفاتر انتقال تکنولوژی، ایجاد شرکت جدید، زمینههای محیطی، از جمله شبکههای نوآوری را تحلیل کرد و چارچوبی برای توصیف فرآیند پویای کارآفرینی دانشگاه بر مبنای سنتز ادبیات ارائه نمود. گیب و هانن22 (2004) الگوهای معمول در کارآفرینی را برای دستیابی به اهداف دانشگاه کارآفرین، مناسب ندانسته اند و در پژوهش خود بر عواملی چون: توسعۀ آموزشهای کارآفرینی، توسعۀ دفاتر کارآفرینی و انتقال فنّاوری، حمایت از فرایندهای نوآوری، آموزش مستمر، تقویت تحقیق و توسعۀ دانشگاهی، حمایت از مالکیت فکری، درگیر کردن اساتید دانشگاه، توسعۀ تیمهای کارآفرین، تعامل اجتماعی دانشجویان و اساتید و تعامل همه جانبه صنعت و دانشگاه تأکید کرده اند.
مباحث فوق نشان میدهند دیدگاههای دانشمندان در مورد کارآفرینی دانشگاهی پراکندگی زیادی دارد و هر یک از صاحبنظران بر یک جنبه از آن تأکید داشتهاند از این رو درک مفهوم کارآفرینی دانشگاهی، با این گستره وسیع مفاهیم و اشکال متنوع آن، برای مجریان و ذینفعان توأم با ابهام و پیچیدگی خواهد بود. از آن جا که تنوع اشکال و ابعاد و پیچیدگی و ابهام در موضوع (صمدی، 1392) و پراکندگی در دیدگاهها و تعاریف کارآفرینی دانشگاهی (رترمال23، 2007) به عنوان یک مانع اساسی در درک این سازه و شناسایی راهبردهای اجرایی آن است، به نظر می رسد این موضوع نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتر دارد تا ابعاد و راهبردهای اجرایی کارآفرینی دانشگاهی را شناسایی و قابل درک نمایند.
در این راستا، این پژوهش، با هدف اصلی «ارائه مدل کارآفرینی دانشگاهی» و دو هدف فرعی «1.کشف و شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی؛ 2. طراحی مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی»، به بررسی و بازشناسی مفهوم کارآفرینی دانشگاهی پرداخته و با استخراج دادههای موردنیاز از پیشینه تحقیقات و نظریات خبرگان، تلاش شده است تا به سوالات پژوهش شامل «1.ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی کدامند؟ 2. مدل مناسب کارآفرینی دانشگاهی کدام است؟» پاسخ داده شود. در واقع در این پژوهش، محقق ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی را شناسایی، تبیین، طبقهبندی و مدلسازی نمودهاست تا از یک سو درک مطلوبی از عوامل، پیشنیازها، توسعهدهندهها و فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی فراهم شده و عوامل کلیدی موفقیت در چهار مأموریت آموزش عالی (آموزش، پژوهش، کارآفرینی، تاثیر) برجسته شده است تا به درک مأموریت سوم دانشگاه و اشکال کارآفرینی دانشگاهی کمک نموده و استراتژیها و راهکارهای اجرایی در دسترس ذینفعان و دانشگاهیان قرار دهد و از سویی دیگر مزایای درگیرشدن در کارآفرینی دانشگاهی و نتایج و تأثیرات آن را به مدیران و ذینفعان آموزش عالی نشان دهد. استفاده از نتایج و یافتههای این پژوهش برای جامعه علمی و دانشگاهی بسیار مهم و اساسی خواهد بود. یافتههای و ستادههای حاصل از این پژوهش میتوانند در وزارت علوم و تحقیقات و فناوری به عنوان متولی اصلی نظام آموزش عالی و مسؤول سیاستگزاری در زمینه کارآفرینی دانشگاهی، سازمانهای علمی و پژوهشی به عنوان توسعهدهندگان تحقیقات کاربردی، سازمانهای دیدبان، ناظران و ارزیابان علمی و دانشگاهی به عنوان ارزیابان و رصدکنندگان، دانشگاهیان به عنوان ذینفعان در نتایج کارآفرینی، مدیران و مسئولین مراکز تحقیقاتی دانشگاهی به عنوان سیاستگزاران و برنامهریزان عرصه انتقال فناوری و تجاریسازی پژوهشها، موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به عنوان جهتدهنده و خطمشیدهنده عرصه دانش و فناوری و پژوهشهای دانشگاهی، مراکز رشد، دفاتر کارآفرینی، پارکهای علمی-فناوری و مراکز ارتباط با صنعت و دانشگاه به عنوان مشارکتکنندگان و ذینفعان فرایند کارآفرینی، مورد استفاده و کاربرد باشد.
مدل کارآفرینی دانشگاهی، با ارائه یک چشمانداز استراتژیک از ابعاد و مؤلفههای دانشگاههای آینده به مدیران و مسؤولان نظام آموزش عالی، در تصمیمگیری و انتخاب راهبردهای استراتژیک کمک خواهد نمود تا بتوانند ماموریتها و رسالتهای جدیدی برای دانشگاه خود ترسیم نمایند و به مقاصد و اهداف بلندمدت و استراتژیک سازمان دست یابند. همچنین بر اساس ابعاد و مؤلفههای بدستآمده در این پژوهش، میتوان معیارهایی برای سنجش میزان، شدت، عمق یا کیفیت کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاهها تعیین نمود و آن را مورد پایش و قابل ارزیابی ساخت. (این مهم در مقاله دیگر محقق پیگیری شده است)
روش پژوهش
مبنای فلسفی و پایه اصلی این پژوهش درک سازه «کارآفرینی دانشگاهی» است و محقق درصدد است تا با شناسایی ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی دانشگاهی، به درک سازه اصلی نائل گردد. بنابراین این پژوهش بر پایه دیدگاه تفسیری، به روش توصیفی و از نوع کیفی بر مبنای استراتژی تحلیل محتوی سه مرحله ای انجام گرفت. تحلیل محتوا روشي براي شناخت و سازماندهي الگوهاي موجود در يك محتوا و استخراج مؤلفه های انتزاعی در دادههاي كيفي است. (رنگریز، 1396). فرایند گردآوری دادههای موردنیاز از طریق سندکاوی و تحلیل اسناد کتابخانهای و مصاحبه باز، صورت گرفت و در این راستا بالغ بر 600 عنوان مقاله مرتبط جمعآوری و بررسی اجمالی گردید و از بین آنها، محتوای حدود 100 مقاله که جدیدتر بوده و همپوشانی و ارتباط بیشتر و نزدیکتری با موضوع داشتند، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. برای تکمیل دادهها و تناسب بیشتر محتوا با جامعه و بوم دانشگاه ایرانی، از نظریات خبرگان و کارشناسان مربوطه به روش مصاحبه نیمهساختیافته نیز استفاده شد. جامعه آماری مورد مصاحبه شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بودند. از آنجا که در پژوهشهای کیفی منطق انتخاب نمونهها، کسب بيشترين ميزان اطلاعات و عمیقترین مفاهیم است، لذا از روش نمونهگيري گلوله برفي که يکي از رويکردهاي متداول در نمونهگيري هدفمند متوالي است استفاده شد. نمونهگيري هدفمند متوالی یک نوع نمونهگيري غيراحتمالي و هدفدار است که به معناي انتخاب هدفدار واحدهاي پژوهش براي كسب دانش يا اطلاعات عمیق و با جزئیات فراوان است و پس از دريافت اطلاعات از آنها ميخواهد كه اساتید و صاحبنظران مطلع ديگري که حائز خبرگی، تخصص و تجربه در کارآفرینی دانشگاهی باشند را معرفي كنند. اين روش زماني به کار میرود كه اعضاي يك گروه يا جامعه به راحتي قابل تشخیص نباشند و تا زمانی که پژوهش به اشباع نظری برسد به طور متوالی ادامه می یابد. (رنجبر و همکاران، 1391: 242). فرایند تحلیل محتوا و تلخیص دادهها با استفاده از نرمافزار MaxQuda(V2011)، انجام شد. این نرمافزار با شعار هنر تحلیل دادهها بستر مناسبی برای تحقیقات کیفی و پژوهشهای روایی و تحلیل دادهها فراهم کرده است و با امکان کدگزاری و تلخیص دادهها و ارائه جدول طبقهبندی دادهها و قابلیت ترسیم مدل جایگاه ویژه ای در بین محققان یافته است. برای اطمینان از روایی و اعتبار پژوهش، سعی شده است نحوه انجام کار و فرایند پژوهش به طور شفاف و مبسوط توصیف و تشریح گردد و تمام کارهاي انجام شده از ابتدا تا انتها ثبت و تصویرپردازی شده است. لازم به توضیح است روایی و اعتبار در تحقیقات کیفی جای خود را به تاییدپذیری و انتقالپذیری میدهند. از نظر لينکلن وگوبا (1985)، به احتمال تعميم نتايج به ساير جوامع، انتقالپذيري یا تعميمپذيري (معادل اعتبار بيروني) گفته ميشود. راهبرد مناسب برای افزایش معیار انتقالپذیری در تحقیقات کیفی، توصيف جامع و عميق نحوه انجام کار و روش پژوهش است تا در سایر مکانها و زمانها و توسط افراد ديگر نيز قابل انجام باشد. معیار دیگر تأييدپذيري (معادل اعتبار دروني) است. راهبرد و تکنيک مناسب براي افزايش تأیيدپذيري در پژوهش کيفي، انجام مميزي است، اين کار شامل ثبت و گزارشدهی تمام کارهاي انجام شده در هر مرحله از فرآيند پژوهش از ابتدا تا انتها مي باشد. (رنجبر و همکاران، 1391: 239).
یافته های پژوهش
چالش ذهنی ما در این پژوهش، پراکندگی و تنوع تعاریف و اشکال کارآفرینی دانشگاهی بود که باعث عدم درک این سازه و ابهام در شناسایی راهبردهای اجرایی آن شده است. در پاسخ به این مسأله اقدام به جمعآوری منابع کتابخانهای داخلی و خارجی بالغ بر 600 اثر مکتوب شد و پس از بررسی اجمالی محتوای آنها، حدود 100 سند که مهمتر، مرتبطتر و جدیدتر بودند در اولویت قرار گرفت. نخست با مطالعه این منابع، ابعاد و مؤلفههای اولیه کارآفرینی دانشگاهی استخراج گردید و بر اساس آن اقدام به تهیه فرم مصاحبه شد. در تهیه سوالات مصاحبه، ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی دانشگاهی بر اساس مدل اردوش(2013) و گومز (2014) و مارکوئرکیاگا (2017) به عنوان مهمترین منابع مورد استناد قرار گرفتند. در این مصاحبه از صاحبنظران خواسته شد در مورد ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی شامل آموزشهای دانشگاهی، منابع انسانی، پژوهشهای دانشگاهی، انتقال فناوری و تجاریسازی پژوهشها ، شرکتهای مشارکتی، ارتباط با صنعت، انتقال فناوری و ... نظرات، تجربیات و پیشنهادات خود را ارائه دهند. این دیدگاهها در یک سند مجزا ثبت و ضبط گردید. در مرحله بعد همه اسناد تهیه شده اعم از اسناد و مقالات ترجمه شده و مقالات فارسی و اسناد مصاحبه در نرم افزار مکس کیودا فراخوانی شدند و با مرور مجدد عبارات و جملات و پاراگرافها، اجزا و عناصر کلیدی، معیارها و شاخص های اساسی کارآفرینی دانشگاهی شناسایی و فرایند کدگزاری باز انجام گرفت. به این صورت که هر عبارت با توجه به معنا و مفهوم و اشاراتی که داشت ذیل یک عنوان مشخص به عنوان کد مربوطه، علامتگذاری شد. این عمل در نرمافزار مکسکیودا انجام گرفت. این نرم افزار برای این کار کلیدهای ویژهای دارد و کدهای تعیین شده در پنجرهای مجزا در دسترس کاربر قرار دارد. در مجموع در مرحله اولیه کدگذاری باز بیش از 350 کد شناسایی و اختصاص داده شد که با مرور مجدد متن و بازبینی کدها و حذف و یا ادغام تعدادی از کدها، در نهایت 80 کد حاصل گردید. در مرحله بعد کدگزاری محوری انجام گرفت به این صورت که کدهای اولیه در قالب مضامین کلیتر و انتزاعیتری تحت عناوین و کدهای جدیدی دستهبندی شدند. فرایند بازبینی و اصلاح کدها و و پالایش دسته بندیها بطور مستمر با مرور چند باره انجام شد تا در نهایت ترکیبی مناسب و قابل قبول حاصل گردد. در این مرحله 66 مضمون حاصل گردید که با نظر اساتید راهنما و مشاور برخی از کدهایی که همپوشانی موضوعی داشتند ادغام و تعداد مضامین در این مرحله به 46 مضمون کاهش یافت. اخرین مرحله کدگزاری تحت عنوان کدگزاری بسته، به این صورت انجام گرفت که هر یک از مضامین در قالب مقولات انتزاعیتری دسته بندی شدند و به هر یک این دسته مقولات کد جدید و عنوان جدیدی داده شد. در شکل (1) تصویری از فرایند تحلیل محتوا و پنجره های چهارگانه نرمافزار مکسکیودا نشان داده شده است.
شکل (1) تصویر پروژه تحلیل محتوا و پنجره های چهارگانه نرمافزار مکسکیودا و فرایند کدگذاری
در نهایت 5 بعد (مقوله اساسی) کارآفرینی دانشگاهی شناسایی و استخراج گردید که در جدول (1) این ابعاد و مؤلفههای مربوط به هر کدام مشخص شده است.
جدول (1) ابعاد و مولفههای کارآفرینی دانشگاهی
ابعاد (مقولات) | ردیف | مؤلفه ها (مضامین) | زیرمؤلفه ها (عبارات کلیدی) | ابعاد (مقولات) | ردیف | مؤلفه ها (مضامین) | زیرمؤلفه ها (عبارات کلیدی) |
---|---|---|---|---|---|---|---|
(1) محرک ها | 1 | آرمان ها و اهداف | 2 | (3) فعالیت ها (ادامه) | 24 | دفاتر کارافرینی | 2 |
2 | ماموریت و استراتژی | 2 | 25 | سرمایهگذاری مخاطرهآمیز | 2 | ||
3 | سیاست ها و قوانین | 2 | 26 | توسعه پردیس | 2 | ||
4 | منابع | 4 | 27 | ایجاد تعهدات | 2 | ||
5 | نهاده | 2 | 28 | استارت آپ ها | 2 | ||
6 | تعیین کننده | 2 | (4) تاثیرات درونی | 29 | جذب منابع | 2 | |
7 | زیرساخت | 2 | 30 | تغییر در نگرش و فرایندها | 2 | ||
8 | رهبری | 2 | 31 | رضایت مندی | 2 | ||
(2) توانمندسازها | 9 | برنامه درسی | 2 | 32 | کیفیت بخشی | 2 | |
10 | آموزش کارآفرینی | 4 | 33 | مرجعیت و سرامدی علمی | 2 | ||
11 | بین المللی شدن | 2 | 34 | تخصیص اعتبارات دولتی | 2 | ||
12 | دسترسی | 1 | 35 | کسب درامد و ثروت | 2 | ||
13 | تبادلات دانشی | 1 | 36 | افزایش انگیزه | 2 | ||
14 | حمایت | 2 | 37 | کمیت تحقیقات | 1 | ||
(3) فعالیت ها | 15 | تحقیق و توسعه | 2 | (5) تاثیرات بیرونی | 38 | تخصیص اعتبارات غیردولتی | 1 |
16 | تحقیقات کاربردی | 1 | 39 | ایجاد شرکتهای مشارکتی | 2 | ||
17 | نوآوری و اختراع | 2 | 40 | افزایش تولید ناخالص ملی | 1 | ||
18 | انتقال دانش | 2 | 41 | افزایش درامد سرانه | 1 | ||
19 | تجاری سازی | 2 | 42 | افزایش تولیدات علمی | 2 | ||
20 | ایجاد شرکت زایشی | 3 | 43 | ایجاد کسبوکار | 3 | ||
21 | قرارداد و امتیازدهی | 2 | 44 | اعتماد و اطمینان اجتماعی | 3 | ||
22 | دورههای آموزش خارجی | 2 | 45 | کاهش فقر | 1 | ||
23 | ایجاد مرکز رشد | 2 | 46 | سهم در توسعه تکنولوژی | 1 |
نرمافزار تحلیل آماری مکسکیودا علاوه بر خروجی جدولی نتایج و دادههای تحلیلشده، قابلیت ارائه نقشه مفهومی یا مدلسازی هم دارد و میتواند خروجی پروژه تحلیل را به صورت یک مپ (نقشه مفهومی) ارائه دهد. پس از پایان تحلیل و کدگزاری، با استفاده از این امکان، شبکه ارتباطی ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی حاصل شد که در نمودار ذیل قایل مشاهده است. با استفاده از این نمودار مفهومی ساده، با اندکی تغییر شکل و بهبود ارتباطات و جایگاه دستهبندیها، محقق مدل نهایی کارآفرینی دانشگاهی ارائه شد (شکل 3)
شکل (2) شبکه ابعاد و مؤلفههای کارآفرینی دانشگاهی- خروجی نرمافزار مکسکیودا
نتیجهگیری و تفسیر
درک ناتواني دانشگاهها در پاسخگويي به نیازها، مشكلات تأمين مالي، تغيير مفاهيم كار، كالا، بازار و درآمد و مطالبهگری ذینفعان و ... مأموریت جدیدی به دانشگاهها تحمیل کرده است (اتزکویتز، 2003) و بیتوجهی به آن، قابل توجیه نیست (صمدی 1395، 133). از سوی دیگر تنوع، پیچیدگی و پراکندگی شکل ها و مدل های کارآفرینی دانشگاهی مانع وجود یک الگوی منسجم با سازههای فراگیر بودهاست، از اینرو هدف این پژوهش، ارائه مدل کارآفرینی دانشگاهی و معرفی ابعاد و مؤلفههای کلیدی آن بوده است. این هدف با فرایند تحلیل داده های کیفی جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان حاصل شد و جداول و نمودار مفهومی اولیه کارآفرینی دانشگاهی با نرمافزار استخراج گردید. بر مبنای خروجی نرمافزار و با استفاده از نقشه مفهومی بدست آمده و با اندکی تغییر شکل نمودار و بهبود ارتباطات و جایگاه دستهبندیها، مدل نهایی کارآفرینی دانشگاهی به شکل زیر پیشنهاد میشود. (شکل 3)
مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی
بر اساس ادبیات نظری و پیشینه تحقیقات مرتبط که در 5 سال اخیر چاپ و منتشر شده است، پس از استخراج عوامل و ابعاد کلیدی کارآفرینی دانشگاهی، مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی به شکل زیر پیشنهاد میشود.
مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی
این مدل ترکیبی بهینه از ابعاد و مؤلفههای کلیدی در قالب مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی، متناسب با شرایط اجتماعی، فرهنگی و صنعتی حاکم بر فضای آموزش عالی و پتانسیلهای دانشگاهی است که با درنظر گرفتن سه مأموریت دانشگاهها (آموزش، پژوهش، کارآفرینی)، در سه سطح تنظیم شده است. در سطح اول، ملزومات و محرکها قرار دارند. این ملزومات، پیش نیازها را فراهم میکنند و برای استارت کارآفرینی دانشگاهی ضروری هستند. در سطح دوم عامل توانمندسازها و توسعه دهندهها قرار دارند. این عوامل برای رشد و توسعه و بلوغ کارآفرینی دانشگاهی بعد از تولد آن باید توسعه داده شوند. در سطح سوم تأثیرات و نتایج قابل حصول هستند. در این مرحله علاوه بر دستاوردهای مورد انتظار، تأثیرات غیرقابل پیشبینی کارآفرینی دانشگاهی نیز قابل توجه هستند.
جمع بندی
مطابق یافتههای پژوهش، کارآفرینی دانشگاهی شامل پنج بعد است. در بعد اول ملزومات یا محرکها قرار دارند که پیشنیازهای کارآفرینی دانشگاهی را فراهم میکنند و برای استارت کارآفرینی دانشگاهی ضروری هستند.. بعد دوم توانمندسازها یا توسعهدهندهها هستند که برای رشد و توسعه کارآفرینی دانشگاهی نیاز به حمایت و توسعه دارند و باید تقویت شوند، بعد سوم به تبیین فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی (آنچه که سرمایهگذاری شدهاست) میپردازد و بعد چهارم و پنجم متعلق به تأثیرات و نتایج درونی و بیرونی است. در این سطح علاوه بر دستاوردهای مورد انتظار، تأثیرات غیرقابل پیشبینی کارآفرینی دانشگاهی نیز باید مورر توجه قرار گیرند.
این مدل درک مطلوبی از پیشنیازها، توسعهدهندهها و فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی ارائه کرده و عوامل کلیدی موفقیت در مأموریت های سه گانه آموزش عالی (آموزش، پژوهش، کارآفرینی) و مزایای درگیرشدن در کارآفرینی دانشگاهی را به مدیران و ذینفعان آموزش عالی پیشنهاد مینماید. این مدل به تصمیمگیرندگان، رهبران آموزش عالی و مدیران دانشگاهها کمک میکند تا بازیگران و عوامل دخیل در کارآفرینی دانشگاهی را شناسایی کنند، فعالیتهای توانمندساز و توسعهدهنده کارآفرینی دانشگاهی را درک کنند و از تأثیرات درونی و بیرونی آگاهی بیشتری کسب نمایند. همچنین مدل کارآفرینی دانشگاهی، با ارائه یک چشمانداز استراتژیک از ابعاد و مؤلفههای دانشگاههای آینده به مدیران و مسؤولان نظام آموزش عالی، در تصمیمگیری و انتخاب راهبردهای استراتژیک کمک خواهد نمود تا بتوانند ماموریتها و رسالتهای جدیدی برای دانشگاه خود ترسیم نمایند و به مقاصد و اهداف بلندمدت و استراتژیک سازمان دست یابند. همچنین بر اساس ابعاد و مؤلفههای بدستآمده در این پژوهش، میتوان معیارهایی برای سنجش میزان، شدت، عمق یا کیفیت کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاهها تعیین نمود.
منابع
آقاجانی، حسنعلی. كیوانفر، جواد. (1392). تبیین ویژگیهای دانشگاه نسل سوم، دانشگاه كارآفرین (شاهد: دانشگاه مازندران). همايش ملي دانشگاه كارآفرين (صنعت دانش محور). تهران
انتظاری، یعقوب. (۱۳۸۳). ظهور دانشگاه کارآفرین و توسعه تعامل علم و صنعت. علم و آینده، شماره 8.
بهزادی، نازنین. رضوی، سید مصطفی. حسینی، سید رسول. (1393). طراحی الگوی مفهومی دانشگاه کارآفرین با رویکرد کارآفرینی سازمانی. نشریه توسعه کارآفرینی. دوره 7، شماره 4، زمستان 1393، صفحه 589-793
پاشا، حمید و همکاران. (1393). کارافرینی در دانشگاههای نسل سوم و چالش منابع انسانی. همایش بین المللی مدیریت. تهران
تقي زاده، هوشنگ. محمدپور شاطري، مهرداد (1387). شناسايي وظايف و ماموريتهاي دانشگاه كارآفرين. علوم تربیتی سال اول، ش2. صص 68-41
زالی، محمدرضا. رضوی، مصطفی. محمدزاده پارچین، ناهید. (1392). تبیین نقش فرهنگ کارآفرینی سازمانی بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه تهران. مدیریت بازرگانی. 92[5]. صص 114-89.
صمدی میارکلائی، حسین و حمزه (1395). تبیین وضعیت شاخصهای دانشگاه کارآفرین در آموزش عالی با طرح پژوهشي تجربي. مهندسي فرهنگي، 86[10].
صمدی ميارکلائی، حسين و حمزه. آقاجانی، حسنعلی. (1393). ارزیابی شاخصهای دانشگاه کارآفرین در دانشگاه مازندران بر اساس روش فازی. توسعه کارآفرینی، دورۀ 7، شمارۀ 2، صص 369-388. [https://jed.ut.ac.ir/]
کردنائیج، اسدا...، احمدی، پرویز، قربانی، زهرا و نیاکان، نازیلا. (1391). "بررسی ویژگیهای دانشگاه کارآفرین در دانشگاه تربیت مدرس"، توسعه کارآفرینی، 5 [3]، صص 64-47
قاسمی، حسین. (1390). ساخت و توسعه دانشگاه کارآفرین؛ راهکار ایجاد اشتغال دانشآموختگان. کنفرانس کارآفرینی، تعاون و جهاد اقتصادی. دانشگاه آزاد اسلامی نائین.
مهارتی، یعقوب. (1393). دانشگاه کارآفرین (سازمان کارآفرین). نشریه داخلی معاونت طرح و برنامه مرکز کارآفرینی دانشگاه فردوسی مشهد. شماره 55 ، ص 5.
نیازی، محسن و محمد کارکناننصرآبادی. (1386). دانشگاه کارآفرین، همکاری دانشگاه و صنعت، صنعت و آموزش. انتشارات دانشگاه شاهد - تهران
یداللهیفارسی، جهانگیر. زالی، محمدرضا. باقریفرد، سیدمرتضی. (1390). شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی دانشگاه علمی کاربردی. سیاست علم و فنّاوری. [4]1. صص 33-17
کردنائیج، اسدا.... احمدی، پرویز. قربانی، زهرا. نیاکان لاهیجی، نازیلا. (1391). بررسی ویژگیهای دانشگاه کارآفرین در دانشگاه تربیت مدرس. توسعه کارآفرینی. [3]5. صص 64-47.
w Cabrita, Maria do Rosário. Secundo, Giustina. Passiante, Giuseppina. Matos, Florinda. (2015). Intellectual Capital in Academic Entrepreneurship: Moving Beyond Measurement. Proceedings of the 16th European Conference on Knowledge Management. University of Udine, Italy
w Cantaragiu, Ramona. (2012). Towards A Conceptual Delimitation of Academic Entrepreneurship. Management & Marketing, Challenges for The Knowledge Society Vol. 7, No. 4, Pp. 683-700
w Erdős, Katalin. (2013). Academic Entrepreneurship in Hungary. The Case of Biotechnology. Theses of a Doctoral Dissertation. University of Pécs, Faculty of Business and Economics, Doctoral School in Regional Policy and Economics
w Etzkowitz, Henry. Ranga, Marina. Benner, Mats. Guaranys, Lucia. Marie, Anne. Kneller, Robert. (2009) Pathways to the entrepreneurial university: towards a global convergence. Science and Public Policy, 35(9), November 2008, pages 681–695
w Gibb, Allan (2012). Exploring the synergistic potential in entrepreneurial university development: towards the building of a strategic framework. Emeritus Professor Durham University, UK
w Gómez-Gras, José María. Pastor-Ciurana, Jesús Tadeo (2015). Indicators Of Academic Entrepreneurship: Monitoring Determinants, Start-Up Activity and Wealth Creation. Universidad Miguel Hernández De Elche
w Hoffmann, Anders. Vibholt, Niels May. Larsen, Morten. Moffett, Mette Lindholt. (2008). Benchmarking Entrepreneurship Education across US, Canadian and Danish Universities. pp 139-164.
w Ketikidis, Panayiotis H. Sotiriadou, Anna. Hatziapostolou, Thanos. Kefalas, Petros. Solomon, Adrian. (2012) Fusing Technology, Innovation and Entrepreneurship into Postgraduate Education. The University of Sheffield, Greece
w Lacetera, Nicola. (2009). Academic Entrepreneurship. Department of Economics, Weatherhead School of Manangement, Case Western Reserve University, Cleveland, Oh, Usa. Managerial and Decision Economics. Manage. Decis. Econ. 30: 443–464
w Markuerkiaga. Leire, Errasti N, Ochoa C, Arcelus M, (2017). UNEK, an Academic Entrepreneurship Maturity Model for Technological Faculties. Industrial Organization. Mondragon University. pp 12-18
w Rothaermel, Frank T. Agung, Shanti D. and Jiang, Lin. (201?). University entrepreneurship: a taxonomy of the literature. Industrial and Corporate Change, Volume 16, Number 4, pp. 691–791
w Secundo, Giustina. Elia, Gianluca (2014). A performance measurement system for academic entrepreneurship: a case study. Measuring Business Excellence, Vol. 18(3) pp. 23 - 37
w Shane, Scott Andrew. (2004) Academic Entrepreneurship: University Spinoffs and Wealth Creation (New Horizons in Entrepreneurship Series). Edward Elgar Publishing
w Wood, Matthew S. (2011) A process model of academic entrepreneurship. Cameron School of Business, UNC Wilmington, PP 153—161.
w Wright, Mike. Clarysse, Bart. Mustar, Philippe. Lockett, Andy. (2009) Academic Entrepreneurship in Europe. Edward Elgar Publishing, Inc. William Pratt House
w Yusof, Mohar. Jain, Kamal Kishore. (2011). Entrepreneurial Leadership and Academic Entrepreneurship in Malaysian Public Research Universities. BHAVAN’S INTERNATIONAL JOURNAL of BUSINESS. Vol: 5, 2.
w Yusof, Mohar. Siddiq, Mohammad Saeed. Nor, LeilanieMohd () Internal Factors of Academic Entrepreneurship: The Case of Four Malaysian Public Research Universities. pp 84-116
w Zhang, Junfu (2007) A Study of Academic Entrepreneurs Using Venture Capital Data. Clark University and IZA. Discussion Paper No. 2992. IZA. Germany
Designing A Conceptual Model of Academic Entrepreneurship with An Integrated Approach
Abstract
The Academic entrepreneurship paradigm, as a result of the requirements of educational, social, economic and industrial systems, has led higher education stakeholders and stakeholders to change the orientations, goals, missions. However, the diversity, complexity and dispersion of academic entrepreneurship theories have prevented the existence of a coherent model with pervasive structures. therefore, this study, with the aim of "presenting a conceptual model of Academic entrepreneurship" has examined and recognized the concept of Academic entrepreneurship and identified and extracted the dimensions and key components of university entrepreneurship. This research is of qualitative type and has been done based on contextual theory (GTM) by content analysis method. The required data were collected through document analysis and library document analysis and open interview. By analyzing and coding the data in MaxQuda software, an optimal combination of dimensions and key components in the form of a conceptual model of university entrepreneurship, tailored to the prevailing social, cultural and industrial conditions. Higher education space and university potentials were presented. According to research findings, university entrepreneurship consists of five dimensions. In the first dimension are the requirements or incentives that meet the prerequisites of academic entrepreneurship. The second dimension is the enablers or developers that must be strengthened for the growth and development of university entrepreneurship, the third dimension explains the university entrepreneurship activities (what is invested) and the fourth and fifth dimensions belong to internal and external influences and results. This model provides a good understanding of the prerequisites and developers of university entrepreneurship and suggests the key factors of success in the four missions of higher education (education, research, entrepreneurship, impact) and the benefits of engaging in university entrepreneurship to managers and stakeholders of higher education.
Keywords: Higher Education System, Academic entrepreneurship, Conceptual Model of Academic Entrepreneurship, Impacts of Academic entrepreneurship
[1] Cabrita
[2] Academic Entrepreneurship
[3] Etzkowitz
[4] Ruthermal
[5] Zhang
[6] external actors
[7] Cantaragaiu
[8] Secundo, Giustina and Elia, Gianluca
[9] Spin off
[10] Shane
[11] Wright et al.
[12] Frank T. Rothaermel
[13] Marcus
[14] Goel and Grimpe
[15] Klofsten & Evans
[16] Lacetera
[17] Cantaragiu, Ramona
[18] Wood
[19] Erdős
[20] Ketikidis, Panayiotis H.
[21] Hoffmann, Anders
[22] Gibb & Hallen
[23] Ruthermal