Analysis of Entrance Hierarchy in Qajar Houses of Qom Using Space Syntax Approach with Emphasis on Privacy
Subject Areas : architecture
1 - Department of Architecture, Faculty of Art and Architecture, Islamic Azad University, SothTehran Branch, Tehran, Iran.
2 - Ph.D. Candidate, Department of Architecture, Faculty of Architecture and Urban Planning, Islamic Azad University, Central Tehran Branch, Tehran, Iran.
Keywords: Space Syntax, Quantitative Spatial Analysis, Spatial Hierarchy, Qajar Architecture, Spatial Configuration.,
Abstract :
The spatial configuration in traditional Iranian residential architecture reflects socio-cultural relationships and embodies the principle of privacy. A quantitative study of this configuration in Qom's historical houses, as one of the important architectural centers of the Qajar period, can contribute to a deeper understanding of the relationship between spatial organization and privacy. Given the challenges of contemporary architecture in providing privacy and personal space, scientific reinterpretation of spatial patterns in historical houses using modern analytical methods can provide practical solutions for today's residential design. Space syntax technique, as a quantitative and systematic method, enables precise analysis of spatial relationships. This research aims to analyze and quantitatively evaluate the role of privacy in the spatial organization of Qom's historical houses during the Qajar period. This research employs a descriptive-analytical approach using field studies and documentary research. Four notable historical houses in Qom (Boroujerdi, Rouhani, Zand, and Yazdanpanah) were selected based on temporal criteria (definitive attribution to the Qajar period), physical criteria (preservation of at least 70% of the original structure), and functional criteria (residential use). These houses were analyzed using space syntax technique and DepthMap software. The main analysis indicators include connectivity, integration, and spatial depth. Quantitative analyses show that spatial hierarchy, as the primary mechanism for ensuring privacy, has been achieved through three main mechanisms: 1) Use of intermediate elements (vestibule and corridor) for access control, 2) The central role of the courtyard in spatial organization, 3) Separation of public and private domains through spatial layering. The difference in quantitative values of space syntax indicators in the case studies demonstrates the flexibility of traditional architecture in responding to different user needs.
- ارام، لیلا و بذرافکن، کاوه (1398). نسبت ضرورت و آزادی برنامه در تبیین دستگاه رفتار_فضا (مطالعه¬ی موردی: فضاهای بینابین کتابخانههای ملی و دانشگاه تهران). هویت شهر، 13(38)، 93-106.
- بیات، سوسن؛ زجاجی، نیلوفر و امیدواریان، محمد (1401). خانه¬های تاریخی قم. چاپ اول، قم: بوستان کتاب.
- جباران، فاطمه؛ طلیسچی، غلامرضا؛ دیماری، نیما و دری، علی (1397). سازوکارهای تنظیم خلوت در خانه های برون گرای گیلان (نمونه موردی: خانه های روستایی). پژوهش های معماری اسلامی، 6 (4)، 103-119.
- حاجی قاسمی، کامبیز (1395). گنجنامه فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران - دفتر شانزدهم: خانه ها. چاپ اول، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
- حسینی، اکرم؛ جعفرزاده، تکتم و رهبان، فهیمه (1395). تدوین دستور زبان طراحی قلمروهای فضایی مسکن به منظور بهبود تعامل اعضای خانواده. مسکن و محیط روستا، 35(154)، 41-58.
- حیدری، علی اکبر؛ قاسمیان اصل، عیسی و کیایی، مریم (1396). تحلیل ساختار فضایی خانههای سنتی ایران با استفاده از روش نحو فضا مطالعه موردی: مقایسه خانه های یزد، کاشان و اصفهان. مطالعات شهر ایرانی اسلامی، 7(28)، 21-33.
- راپوپورت، ایموس (1389). انسانشناسی مسکن، ترجمه خسرو افضلیان. چاپ اول، تهران: انتشارات حرفه هنرمند.
- راستجو، سولماز و بمانیان، محمدرضا (1398). گونهشناسی ساختار فضایی خانه معاصر ایرانی با تکیه بر محرمیت و سلسله مراتب ( نمونه موردی: خانه¬های تهران در دهه های 50 ، 60 ، 70 و 80). هنرهای زیبا، معماری و شهرسازی 24(2)، 49-58.
- زارع، فائزه و اکرمی، غلامرضا (1392). طراحی خانه در بافت سنتی شهری مطالعه موردی: طراحی در بافت سنتی قم. هنرهای زیبا _ معماری و شهرسازی، 2(18)، 55-68 .
- زنگنه، نجمه؛ مضطرزاده، حامد؛ تقی پور، ملیحه و نصر، طاهره (1401). سنجش میزان محرمیت در انواع ساختار فضایی خانه¬های تاریخی با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های قاجاری شیراز). هویت شهر، 16(49)، 71-86 .
- سرامیزاد، زهرا؛ قدوسیفر، سید هادی و نیکقدم، نیلوفر (1401). سنجش محرمیت بر اساس روش نحو فضا در خانههای تاریخی بندر کنگ. فصلنامه علمی _ پژوهشی جغرافیا و برنامهریزی منطقهای، 12(2)، 129-141.
- سلطان زاده، حسین (1384). فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران. چاپ دوم، تهران: دفتر پژوهش¬های فرهنگی.
- سیفیان، محمدکاظم و محمودی، محمدرضا (1386). محرمیت در معماری سنتی ایران. هویت شهر، 1(1)، 3-14.
- کوتی، جواهر؛ صابرنژاد، ژاله و متین، مهرداد (1402). استفاده از روش چیدمان فضا در سلسله مراتب ورودی خانههای تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با تأکید بر محرمیت. باغ نظر، 20 (123)، 31-42.
- معماریان، غلامحسین (1381). نحو فضای معماری، نشریه صفه، شماره 35.
- معماریان، غلامحسین (1387). آشنایی با معماری مسکونی ایرانی: گونه شناسی برون¬گرا. چاپ پنجم، تهران: سروش دانش.
- معماریان، غلامحسین و مداحی، سید مهدی (1395). تجزیه و تحلیل پیکرهبندی فضایی خانههای بومی با رویکرد نحو فضا (نمونه موردی : شهر بُشرویه). مسکن و محیط روستا؛ ۳۵ (۱۵۶)، ۶۶-۴۹.
- میرزائی، وحید؛ سجادزاده، حسن و خانلو، نسیم (1401). چیدمان فضایی خانه¬های تاریخی با زمینه¬ی اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: خانه¬های تاریخی کاشان). فصلنامه علمی _ پژوهشی جغرافیایی سرزمین، 76(19)، 120-140.
- نقیزاده، محمد (1385). معماری و شهرسازی اسلامی (مبانی نظری). چاپ اول، اصفهان: راهیان.
-
Altman, I. (1975). The Environment and Social Behavior. Brooks/Cole. -
Gifford, R. (2002). Environmental Psychology: Principles and Practice. Colville, WA: Optimal Books. -
Haq, S. (1999). Can Space syntax Predict Environmental Cognition? . Proceedings: 2nd International Space Syntax Symposium. -
Hillier, B. (2007). Space is the Machine, Cambridge University Press. -
Hillier, B., & Hanson, J. (1984). The Social Logic of Space. Cambridge University Press. -
Klarqvist, B. (1993). A space syntax glossary, nordisk arkitektur for skning (2). -
Lang, J. (1987). Creating Architectural Theory: The Role of the Behavioral Sciences in Environmental Design. New York: Van Nostrand Reinhold. - Mostafa, A. & Hassan, F. (2013). Mosque layout design: An analytical study of mosque layouts in the early Ottoman period, Frontiers of Architectural
Research 2. -
Penn, A. (2003). space syntax and spatial cognition or why the axial line?, Environment and Behavior, 35(1). -
Peponis, J. & Zimring, C. & Choi, Y. K. (1990). Finding the building in wayfinding, Environment and Behavior, 22. -
Young, k. Chung, J. Kong, E. Shin, H. & Heo, J. (2015). A study on the design methodologies for activating.
DOI:
تاریخ دریافت مقاله : 25/08/1403
|
تاریخ پذیرش مقاله : 01/11/1403
|
الهام آرام1 (نویسنده مسئول)
لیلا آرام2
چکیده |
بیان مساله: پیکرهبندی فضایی در معماری مسکونی سنتی ایران، بازتابدهندهی روابط اجتماعی _فرهنگی و تجلیگاه اصل محرمیت است. مطالعهی کمی این پیکرهبندی در خانههای تاریخی قم، به عنوان یکی از مراکز مهم معماری دورهی قاجار، میتواند به درک عمیقتر رابطه میان سازمان فضایی و محرمیت کمک کند.
اهمیت و ضرورت پژوهش: با توجه به چالشهای معماری معاصر در تأمین محرمیت و حریم خصوصی، بازخوانی علمی الگوهای فضایی خانههای تاریخی با استفاده از روشهای نوین تحلیلی، میتواند راهکارهای کاربردی برای طراحی مسکن امروز ارائه دهد. تکنیک نحو فضا به عنوان روشی کمی و سیستماتیک، امکان تحلیل دقیق روابط فضایی را فراهم میآورد.
هدف و یا سوال اصلی تحقیق: این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی کمی نقش محرمیت در سازماندهی فضایی خانههای تاریخی قم در دورهی قاجار انجام شده است.
روش تحقیق: پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی _تحلیلی و با استفاده از مطالعات میدانی و اسنادی انجام شده است. چهار خانهی تاریخی شاخص قم (بروجردی، روحانی، زند و یزدان پناه) بر اساس معیارهای زمانی(تعلق قطعی به دورهی قاجار)، کالبدی(حفظ حداقل 70% ساختار اصلی) و عملکردی(کاربری مسکونی) انتخاب و با استفاده از تکنیک نحو فضا و نرمافزار دپس مپ مورد تحلیل قرار گرفتهاند. شاخصهای اصلی تحلیل شامل ارتباط، همپیوندی و عمق فضایی میباشند.
مهمترین یافتهها و نتیجهگیری تحقیق: تحلیلهای کمی نشان میدهد که سلسله مراتب فضایی به عنوان اصلیترین راهکار تأمین محرمیت، از طریق سه مکانیسم اصلی محقق شده است: 1) استفاده از عناصر واسط (هشتی و دالان) برای کنترل دسترسی 2) نقش محوری حیاط مرکزی در سازماندهی فضایی 3) تفکیک عرصههای عمومی و خصوصی از طریق لایهبندی فضایی. تفاوت در مقادیر کمی شاخصهای نحو فضا در نمونههای موردی، نشاندهندهی انعطافپذیری معماری سنتی در پاسخگویی به نیازهای متفاوت کاربران است.
کلمات کلیدی: نحو فضا، تحلیل کمی فضا، سلسله مراتب فضایی، معماری دورهی قاجار، پیکرهبندی فضایی.
1- گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (elhamaramm@gmail.com)
2- دانشجوی دکتری معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
1) مقدمه و بیان مسئله
خانه نمایانگر هویت و نیازهای انسانی در چارچوب مکانی برای زندگی انسان است؛ در واقع میتوان فضایی با جایگاه روابط فردی و فرهنگی را در حیطهی مکانی به نام خانه نمایان کرد. خانه مکانی است که اولین تجربیات بیواسطهی افراد با فضا در آن شکل میگیرد. در خانههای سنتی ایرانی، طراحی فضاهای خانه بر مبنای نیازهای ساکنین صورت میگیرد و این نیازها چیدمانها و روابط فضایی را تحت تأثیر قرار میدهد (زنگنه و همکاران، 76:1401). معماری سنتی خانههای ایرانی را میتوان غنی از هویت و فرهنگ دانست و یکی از مهمترین اصول پاسخدهی این مکان، چیدمان فضاها بر اساس اصول محرمیت و نیاز انسان به امنیت روانی است که در نمونههای موردی سنتی، این موارد قابل مشاهدهاند (حسینی و همکاران، 42:1395). خانه که خصوصیترین مکان برای فرد به شـمار میآید؛ از اصلیترین مکانهایی است که رعایت محرمیت و حریم خصوصی در آن ضروری است (جباران و همکاران، 105:1397).
بنابراین، بررسی خانههای سنتی که اصل محرمیت در آنها به خوبی رعایت شده است، میتواند راهگشای معماران در بهکارگیری و بازشناسی این اصل در معماری مسکن امروز باشد. در عصر معاصر با توسعهی تکنولوژی و استفاده از نرمافزارهای تحلیلی، میتوان به تحلیلهای منطقی از رویکردها و روشهای طراحی خانههای سنتی و دورانهای کهن پی برد؛ این روش که در ساختار تجزیه و تحلیل پیکرهبندی توسعه داده شده است را میتوان به روشی مانند نحو فضا1 یا همان چیدمان فضا معرفی کرد. این نظریه یک نظریهی فضا محور، توصیفی و کاربردی است و مجموعهای از ابزارهای کمی برای تحلیل تشکیل فضا به روشهای مختلف را در اختیار میگذارد(ارام و بذرافکن، 95:1398). نرم افزار دپس مپ2 یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل فضایی است که امکان ارزیابی کمی روابط فضایی را فراهم میکند. این نرم افزار با محاسبهی شاخصهایی چون ارتباط، همپیوندی و عمق، امکان تحلیل علمی چیدمان فضایی بناها را فراهم میآورد(Penn, 2003: 17). استفاده از این نرمافزار در تحلیل خانههای سنتی میتواند به درک بهتر اصول طراحی و شناخت رابطهی بین سازمان فضایی و مفاهیمی چون محرمیت کمک نماید. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل نقش محرمیت در سازماندهی فضایی خانههای قاجار قم با استفاده از روش نحو فضا، به منظور استخراج اصول و راهکارهای معمارانه در ایجاد سلسله مراتب فضایی است. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه میتوان با استفاده از روش نحو فضا، رابطه میان سازماندهی فضایی و محرمیت را در خانههای تاریخی قم دوره قاجار تحلیل و تبیین کرد؟
2) پیشینهی پژوهش
پژوهشهای انجام شده در زمینهی تحلیل سلسله مراتب ورودی در خانههای تاریخی قم با رویکرد نحو فضا در سه حوزهی اصلی مورد بررسی قرار داده شده است: 1) مطالعات مرتبط با معماری خانههای دورهی قاجار 2) پژوهشهای مرتبط با نحو فضا و کاربرد آن در تحلیل معماری سنتی و 3) مطالعات مرتبط با محرمیت و سلسله مراتب در معماری.
الف) مطالعات مرتبط با معماری خانههای دورهی قاجار
حاجی قاسمی (1395) در کتاب "گنجنامه: خانهها"، به بررسی ویژگیهای معماری خانههای تاریخی پرداخته و نشان میدهد که این خانهها با ویژگیهایی چون درونگرایی، سلسله مراتب فضایی الگوی موفقی از معماری مسکونی سنتی را ارائه میدهند. معماریان (1387) نیز با مطالعهی گونهشناسی خانههای تاریخی ایران، نقش عوامل اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی در شکلگیری معماری مسکونی دورهی قاجار را مورد بررسی قرار داده است. سلطان زاده (1384) در کتاب "فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران"به اهمیت ورودی در خانههای سنتی پرداخته و نشان میدهد که پس از درب ورودی، هشتی با نقشی موثر در ایجاد سلسله مراتب قرار دارد. وی تاکید میکند که دالان و راهروی باریک اتصال هشتی به حیاط، در تامین محرمیت و جلوگیری از دید مستقیم به فضای خصوصی خانه نقشی اساسی داشته است.
ب) مطالعات مرتبط با نحو فضا و کاربرد آن در تحلیل معماری سنتی
نظریهی نحو فضا که توسط هیلیر و هانسون3 در سال 1984 مطرح شد، روشی علمی برای تحلیل روابط فضایی است (میرزائی و همکاران، 124:1401). این نظریه در دهههای اخیر توجه پژوهشگران معماری سنتی را به خود جلب کرده است. مطالعات انجام شده در این حوزه را میتوان به دو دستهی اصلی تقسیم کرد:
1- مطالعات نظری و روششناختی: معماریان و مداحی (1395) در پژوهشی با عنوان"کاربرد نحو فضا در تحلیل معماری سنتی" به بررسی قابلیتها و محدودیتهای این روش در مطالعهی معماری تاریخی پرداختهاند؛ آنها نشان میدهند که شاخصهای کمی نحو فضا میتوانند به درک بهتر منطق اجتماعی نهفته در معماری سنتی کمک کنند.
2- مطالعات موردی: حیدری و همکاران (1396) با استفاده از روش نحو فضا به تحلیل ساختار فضایی 20 خانهی سنتی در شهرهای مختلف ایران پرداختهاند؛ نتایج این پژوهش نشان میدهد که علیرغم تنوع اقلیمی و فرهنگی، الگوهای مشترکی در سازماندهی فضایی این خانهها وجود دارد. سرامیزاد و همکاران (1401) در پژوهشی با عنوان "سنجش محرمیت بر اساس روش نحو فضا در خانههای تاریخی بندر کنگ" با استفاده از روش نحو فضا به بررسی محرمیت در شانزده خانهی تاریخی پرداختهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، تفاوت در مقادیر کمی شاخصهای نحو فضا در نمونههای مورد مطالعه، نشاندهندهی انعطافپذیری معماری سنتی در پاسخگویی به نیازهای متفاوت کاربران است.
ج) مطالعات مرتبط با محرمیت و سلسله مراتب در معماری
محرمیت بهعنوان یکی از نیازهای بنیادین در معماری، ارتباط عمیقی با هویت فرهنگی و اجتماعی دارد. در معماری ایران، این مفهوم فراتر از یک ویژگی کالبدی، بهعنوان اصلی هویتبخش شناخته میشود. نقیزاده (1385) در کتاب "معماری و شهرسازی اسلامی" به تبیین مبانی نظری محرمیت در معماری اسلامی پرداخته و نشان میدهد که چگونه این مفهوم در سطوح مختلف معماری تجلی یافته است. سیفیان و محمودی (1386) در پژوهشی با عنوان "محرمیت در معماری سنتی ایران" به بررسی راهکارهای تأمین محرمیت در خانههای تاریخی پرداختهاند و نشان میدهند که عناصری چون هشتی، دالان و حیاط مرکزی نقش مهمی در ایجاد سلسله مراتب و تأمین محرمیت داشتهاند. مطالعات اخیر در این حوزه، رویکردی تلفیقی را در پیش گرفتهاند. برای مثال، راستجو و بمانیان (1398) در پژوهشی با عنوان "گونهشناسی ساختار فضایی خانه معاصر ایرانی" از روش نحو فضا برای تحلیل چگونگی تحول محرمیت در معماری معاصر استفاده کردهاند.
مرور پیشینهی پژوهش نشان میدهد که اگرچه مطالعات متعددی در زمینهی معماری خانههای قاجار انجام شده، اما کمتر پژوهشی به طور خاص به تحلیل کمی سلسله مراتب ورودی در خانهها پرداخته است. روش نحو فضا قابلیتهای قابل توجهی برای تحلیل معماری سنتی دارد، اما استفاده از این روش در مطالعهی خانههای تاریخی قم محدود بوده است. پژوهش حاضر با هدف پر کردن این خلأها و با استفاده از رویکردی تلفیقی به بررسی نقش نحو فضا در تحلیل سلسله مراتب ورودی خانههای تاریخی دورهی قاجار قم پرداخته است.
3) روش شناسی پژوهش
این پژوهش با رویکرد توصیفی _ تحلیلی انجام شده است که با در نظر گرفتن بستر مکانی، موقعیت زمانی تحقیق و استفاده از روش مطالعات میدانی در جهت شناخت عناصر کالبدی، به بررسی و تحلیل خانههای تاریخی قم در دورهی قاجار پرداخته است. در این راستا، چهار خانهی تاریخی شاخص به عنوان نمونههای موردی انتخاب شدهاند تا دید و دسترسی در فضاهای مرتبط با ورودی در آنها مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه از تکنیک نحو فضا و نرمافزار تخصصی دپس مپ برای بررسی سلسله مراتب ورودی نمونههای موردی استفاده شده است؛ روشهای تحلیلی و تکنیکهای آن به صورت جامع مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفته است. درنهایت با استفاده از تکنیکهای آنالیز و تحلیل دادههای کمی و کیفی به دست آمده از نرمافزار دپس مپ، به بیان نتایج و جمعبندی یافتهها پرداخته شده است.
استفاده از این روش تحلیلی میتواند به درک بهتر اصول طراحی و شناخت رابطهی بین سازمان فضایی و مفاهیمی چون
تصویر 1 : مدل مفهومی پژوهش
|
4) چارچوب نظری پژوهش
- نظریهی نحو فضا
نظریهی نحو فضا یک رویکرد توسعهیافته در تجزیه و تحلیل ساختار فضایی محیطهای انسانساخت است که هدف آن توصیف مدلهای فضایی و نمایش این مدلها در قالب اشکال گرافیکی و در نتیجه تسهیل تفسیرهای علمی فضاهای مورد نظر است (Mostafa & Hassan, 2013: 445). نظریهی نحو فضا یکی از ابزارهای مرسوم برنامه نویسی معماری است که تلاش دارد تأثیر دستگاه رفتاری زندگی اجتماعی بر سازمان فضایی را مشخص کند(ارام و بذرافکن، 94:1398). در این تکنیک با تبدیل ساختار فضایی محیط مصنوع به الگوهای گرافیکی، روابط میان فضاهای مختلف آن به صورت دادههای ریاضی ارائه میشود، بهطوریکه از تحلیل این دادهها میتوان به روابط متقابل میان کالبد محیط و رفتارهای استفادهکنندگان آن پی برد. این نظریه در سال 1984 توسط بیل هیلیر با همکاری جولین هانسون در کتابی با عنوان منطق اجتماعی فضا4 مطرح شد که در آن نظریهای جدید از فضا به عنوان جنبهای از زندگی اجتماعی بیان شد. هیلیر در این کتاب، با تکیه بر مفهومی به نام نحو فضا، سعی در کشف قوانینی داشت که از بررسی الگوهای مختلف چیدمان در فضاهای مختلف به دست میآمد (Hillier & Hanson, 1984: 294).
به اعتقاد وی، فضاهای مختلف منعکسکنندهی "شیوههای زندگی" کاربران خود هستند و با استفاده از روش نحو فضا میتوان به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ساکنان آن که بر شکلگیری الگوهای فضایی مختلف تأثیرگذار هستند، پی برد (Hillier, 2007: 44). هیلیر منطق فرهنگی _ اجتماعی فضا را اینگونه توصیف میکند: ابعاد اجتماعی و فرهنگی موجود در هر پیکرهبندی فضایی، نقش قواعد گرامری را در شکلدهی به یک متن ادبی دارند؛ به این معنی که ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان هر سکونتگاه، عامل اصلی در شکلدهی به ساختار فضایی آن سکونتگاه به شمار میروند و به تعبیر راپوپورت5 سایر عوامل از جمله اقلیم، فن و تکنولوژی ساختمان در لایههای بعدی شکلدهی به پیکرهبندی قرار دارند (راپوپورت، 1389).
- شاخصهای نحو فضا
تحلیل ساختار هر پیکرهبندی فضایی در روش نحو فضا با استفاده از مفاهیمی انجام می گیرد که شامل موارد زیر است:
- ارتباط6: مفهوم ارتباط، به معنی تعداد پیوندهایی است که به طور مستقیم بین هر فضا با فضاهای دیگر ایجاد میشود (Klarqvist, 1993:11). ارتباط فضاها با یکدیگر موجب شناخت فضایی مناسب و همچنین تسهیل در گردش و روابط میان فضاها میشود (Young & et al, 2015: 16). هرچه تعداد ارتباط هر فضا به فضاهای مجاور بیشتر باشد، آن فضا عمومیتر و هر چه این مقدار کمتر باشد، آن فضا خصوصیتر است.
- هم پیوندی7: هم پیوندی هر فضا در پیکره بندی فضایی به معنی میزان پیوستگی یا جدا افتادگی آن فضا نسبت به سایر فضاهای موجود در آن پیکره بندی است. فضایی دارای همپیوندی زیاد است که با فضاهای دیگر دارای یکپارچگی بیشتری باشد. به این ترتیب برای حرکت از هر فضا با مقدار هم پیوندی بالا به تمام فضاهای دیگر در سیستم، تغییرات کمتری در جهتگیری فرد شکل میگیرد (Peponis & et al, 1990: 765).
مفهوم همپیوندی با شاخص ارتباط نیز دارای رابطهی مستقیم و خطی است؛ به این معنی که هر چه تعداد ارتباط با یک فضا از جانب فضاهای مجاورش بیشتر باشد، آن فضا از همپیوندی بیشتری برخوردار است. از تحلیل دو شاخص ارتباط و هم پیوندی، مقدار خوانایی بنا مورد سنجش قرار میگیرد که این موضوع نشاندهندهی میزان پیچیدگی و یا سهولت روابط فضایی است.
- عمق8: مفهوم عمق در تکنیک نحو فضا دارای دو معنی است؛ در معنای اول که هر عنوان عمق متریک شناخته میشود، به معنی فاصله (تعداد قدمهای) میان دو نقطه است. این در حالی است که معنای دوم آن با عنوان عمق مرحلهای به معنی تعداد فضاهایی است که فرد باید از یک نقطه (در اکثر مواقع عمق نسبت به ورودی بنا سنجیده میشود) طی کند تا به نقطهی دیگر برسد (معماریان، 1381).
عمق متریک با استفاده از نرمافزار دپس مپ و عمق مرحلهای با استفاده از تحلیل نمودارهای توجیهی قابل استخراج است. هر چه عمق فضا کمتر شود، تفکیک و جداسازی فضایی کاهش یافته و در نتیجه فضا یکپارچهتر است که نشاندهندهی ارزش ادغام بالاتر و در دسترسبودن فضا است(Haq, 1999:4) .
ذکر این نکته ضروری است که افزایش عمق فضایی، علاوه بر تفکیک و جداسازی، به افزایش درجهی محرمیت فضایی نیز منجر میشود. به این معنی که عمق بیشتر مجموعهی فضا، سلسله مراتب فضایی و کاهش میزان دسترسی و نفوذ به برخی فضاها را موجب میشود که این موضوع به کنترل هرچه بیشتر فضا میانجامد. لذا با افزایش عمق، میزان کنترل پذیری فضا افزایش یافته و در نتیجه به ایجاد عامل محرمیت در محیط میانجامد (حیدری و همکاران، 24:1396).
- کاربرد روش نحو فضا در بررسی سلسله مراتب ورودی
محرمیت دارای ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی و روانشناختی است. آلتمن9 (1975) در نظریهی خود، محرمیت را بهعنوان "مکانیسم کنترل مرز بین خود و دیگران" تعریف میکند که شامل دو فرآیند اصلی است: تنظیم میزان تعامل خواسته شده و کنترل ورودیهای اجتماعی.
از نظر گیفورد10 (2002)، محرمیت نقش مهمی در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی دارد و فضایی برای تفکر و خود تنظیمی فراهم میآورد؛ پس محرمیت از طریق سلسلهمراتب فضایی تحقق مییابد. از نظر لنگ11 (1987)، سلسلهمراتب فضایی مکانیسمی است که از طریق آن، نیازهای متعارض خلوت و تعامل اجتماعی متعادل میشوند.
در واقع، سلسله مراتب فضایی به عنوان مهمترین ابزار تحقق محرمیت در معماری سنتی، از طریق تفکیک و لایهبندی فضایی عمل میکند. این چارچوب نظری بیانگر آن است که محرمیت و سلسلهمراتب فضایی صرفاً مفاهیمی کالبدی نیستند، بلکه ارتباط عمیقی با نیازهای روانی، اجتماعی و فرهنگی انسان دارند. نظریهی نحو فضا میتواند چارچوبی تحلیلی برای درک رابطهی بین ساختار فضایی و الگوهای اجتماعی ارائه دهد و همچنین نشان میدهد که چگونه این مفاهیم از طریق سازماندهی فضایی و عناصر معماری قابل تحقق هستند.
5) معرفی و بررسی نمونه های مورد مطالعه
در این پژوهش برای بررسی و تحلیل نقش نحو فضا در سلسله مراتب ورودی خانههای دورهی قاجار قم، چهار نمونه موردی (خانهی بروجردی، خانهی روحانی، خانهی زند و خانهی یزدان پناه) انتخاب شده است. این خانهها با توجه به معیارهای زیر مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفتهاند:
- زمانی: تعلق قطعی به دورهی قاجار و وجود اسناد تاریخی معتبر دربارهی تاریخ ساخت
- کالبدی: حفظ اصالت معماری (حداقل 70% ساختار اصلی)، مساحت قابل مقایسه (بین 1000 تا 1500 مترمربع)
عملکردی: کاربری مسکونی در زمان ساخت و قابلیت شناسایی عملکرد (زارع و اکرمی، 58:1392).
در جدول شمارهی 1، مشخصات کالبدی و ویژگیهای معماری هر یک از این خانهها به همراه مستندات تصویری شامل پلان، مقطع و عکس ارائه شده است که درک جامعی از ساختار فضایی آنها را فراهم میآورد(بیات و همکاران، 1401).
جدول -1 : معرفی و شناخت ویژگیهای نمونههای مورد مطالعه (همان)
|
6) بحث و تحلیل کیفی و کمی داده های پژوهش
- تحلیل شاخصهای سهگانهی نحو فضا در خانه های دورهی قاجار
به منظور تحلیل ساختار فضایی و پیکرهبندی نمونههای ذکرشده، همهی خانهها به صورت کمی و کیفی آنالیز شدهاند. از نرمافزار دپس مپ و تکنیک نحو فضا برای ایجاد آنالیزهای گرافیکی و آنالیزهای کمی استفاده شده است. در مرحلهی اول، سه شاخص اصلی ارتباط، همپیوندی و عمق فضا مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در ادامه ارائه شده است.
در تحلیل خروجیهای نرمافزار دپس مپ، طیف رنگی از گرم به سرد نشاندهندهی میزان ارتباط و دسترسی فضاها با یکدیگر است. به طور کلی میتوان گفت فضاهایی که در طیف رنگهای گرم (قرمز و نارنجی) قرار میگیرند، بیشترین میزان دید و ارتباط را با سایر فضاها دارند. در مقابل، فضاهایی که در طیف رنگهای سرد (آبی و سبز) نمایش داده میشوند، دارای کمترین میزان دید و ارتباط با سایر فضاها هستند.
با بررسی این طیف رنگی میتوان دریافت که فضاهای ورودی و مسیرهای دسترسی به درون خانه (که معمولاً در طیف رنگهای سرد نمایش داده شدهاند) کمترین میزان دید و ارتباط را با فضاهای داخلی دارند. این امر نشاندهندهی رعایت سلسلهمراتب ورودی و حفظ محرمیت است. به تدریج با حرکت به سمت فضاهای داخلیتر خانه، میزان ارتباط و دسترسی افزایش مییابد که این موضوع در خروجی نرمافزار دپس مپ با رنگهای گرمتر نمایش داده شده است. نتایج تحلیلهای صورت گرفته بر اساس نرم افزار دپس مپ در جدول شماره 2 به صورت تطبیقی ارائه شده است.
جدول -2 : نقشههای تحلیلی نمونههای موردی خانههای دورهی قاجار به وسیلهی نرم افزار دپس مپ
|
جدول -3 : مقایسهی تطبیقی سه فاکتور (ارتباط، همپیوندی و عمق) در نمونههای موردی خانههای دورهی قاجار
|
- توصیف دادهها
نتایج نشان میدهد که در خانهی بروجردی، حیاط مرکزی بیشترین میزان ارتباط را با سایر فضاها دارد و به رنگ قرمز نمایش داده شده است. در خانهی روحانی، توزیع ارتباطها به صورت شعاعی از مرکز به پیرامون است و در خانههای یزدان پناه و زند (11435 – 12038) نیز مشاهده میشود که توزیع ارتباط متعادلتر بوده و از الگوی ارتباطی خطی و منظمتری پیروی میکنند.
در بررسی شاخص همپیوندی، الگوی جالب توجهی مشاهده میشود؛ خانهی یزدان پناه بالاترین میزان همپیوندی را در تمامی سطوح (کمترین، متوسط و بیشترین) نشان میدهد که این امر نشاندهندهی یکپارچگی بیشتر فضایی در این خانه است. در مقابل، خانهی بروجردی پایینترین میزان همپیوندی (0607/11) را داراست که میتواند نشاندهندهی تفکیک بیشتر فضاها و تأکید بر سلسله مراتب فضایی باشد.
با توجه به شاخص عمق فضا، میتوان مشاهده کرد که فضاهای عمومیتر و ورودی دارای عمق کمتر (رنگهای سردتر) و فضاهای خصوصیتر دارای عمق بیشتر (رنگهای گرمتر) هستند. در مورد عمق فضا، نکتهی قابل توجه این است که تمامی خانهها از یک نقطه شروع یکسان (عمق صفر) آغاز میشوند. اما در ادامه، تفاوتهای معناداری در لایهبندی فضایی آنها مشاهده میشود. خانههای یزدان پناه و روحانی بیشترین (عمق شش) لایهبندی فضایی را نشان میدهند، در حالی که خانهی بروجردی از کمترین لایههای فضایی برخوردار است؛ این تفاوت در عمق فضایی نشاندهندهی رویکردهای متفاوت در ایجاد محرمیت و سلسله مراتب است.
به طور کلی، تحلیل دادهها نشان میدهد که خانهی یزدان پناه از پیچیدهترین روابط فضایی برخوردار است، در حالی که خانهی بروجردی الگوی سادهتر و مستقیمتری را در روابط فضایی دنبال میکند. تفاوت در مقادیر عددی این شاخصها نشان میدهد، علیرغم پیروی تمامی خانهها از اصول کلی معماری سنتی، نشاندهندهی انعطافپذیری این اصول در پاسخگویی به نیازهای متفاوت و شرایط خاص هر بناست.
7) نتیجه گیری
این پژوهش بر اساس تکنیک نحو فضا با تحلیل کمی سه شاخص اصلی (ارتباط، همپیوندی و عمق) در قالب نرمافزار دپس مپ، پیکرهبندی فضایی خانههای قاجار قم را مورد سنجش قرار داده است؛ بررسی تطبیقی نمونههای موردی حاکی از وجود الگوهای مشترک در سازماندهی فضایی است که مهمترین آنها عبارتند از:
- بکارگیری سلسله مراتب فضایی به عنوان اصلیترین راهکار تأمین محرمیت
- استفاده از عناصر واسط (مانند هشتی و دالان) برای ایجاد مکث و کنترل دسترسی
- نقش محوری حیاط مرکزی در سازماندهی فضایی و تنظیم روابط بین عرصههای مختلف
- تفکیک عرصههای عمومی و خصوصی از طریق لایهبندی فضایی
علیرغم وجود این الگوهای مشترک، تفاوت در مقادیر کمی شاخصهای نحو فضا نشان میدهد که معماری سنتی ایران توانسته است با انعطافپذیری قابل توجهی به نیازهای متفاوت ساکنین پاسخ دهد. این موضوع بیانگر آن است که اصول معماری سنتی، چارچوبی انعطافپذیر برای طراحی فراهم میآورند که قابلیت تطبیق با شرایط مختلف را داراست. این پژوهش نشان داد که روش نحو فضا میتواند چارچوبی عینی برای تحلیل و ارزیابی مفاهیم کیفی معماری سنتی مانند محرمیت ارائه دهد. شیوهی نحو فضا بر اساس شکلگیری پلان خانهها در هر دورهی تاریخی میتواند بیانگر الگووارهای کاربردی از فرهنگ و هویت هر دورهی زمانی باشد.
در راستای درک بهتر ارتباط بین شاخصهای نحو فضا، راهکارهای معمارانه و تحقق محرمیت در خانههای تاریخی قم، دیاگرام زیر ارائه شده است؛ این دیاگرام در سه سطح اصلی سازماندهی شده است: سطح اول شامل شاخصهای سهگانهی نحو فضا (ارتباط، همپیوندی و عمق) است که مبنای تحلیلهای کمی پژوهش را تشکیل میدهد.
سطح دوم به راهکارهای معمارانه در دو دستهی کالبدی و فضایی میپردازد که از تحلیل این شاخصها استخراج شدهاند. در نهایت، سطح سوم نشان میدهد که چگونه این راهکارها به تحقق محرمیت در معماری سنتی منجر شدهاند. این دیاگرام نهتنها نتایج پژوهش را به صورت منسجم و یکپارچه ارائه میکند، بلکه میتواند به عنوان چارچوبی برای تحلیل محرمیت در طراحی معاصر نیز مورد استفاده قرار گیرد.
تصویر 2 : تحلیل نقش نحو فضا در تحقق محرمیت خانههای تاریخی قم
|
ماخذ
1. ارام، لیلا و بذرافکن، کاوه. (1398). نسبت ضرورت و آزادی برنامه در تبیین دستگاه رفتار-فضا (مطالعهی موردی: فضاهای بینابین کتابخانههای ملی و دانشگاه تهران). هویت شهر، 13(38)، 93-106. https://sanad.iau.ir/Journal/hoviatshahr/Article/794175
2. بیات، سوسن، زجاجی، نیلوفر و امیدواریان، محمد. (1401). خانههای تاریخی قم. قم: بوستان کتاب.
3. جباران، فاطمه، طلیسچی، غلامرضا، دیماری، نیما و دری، علی. (1397). سازوکارهای تنظیم خلوت در خانه های برون گرای گیلان (نمونه موردی: خانه های روستایی). پژوهش های معماری اسلامی، 6(4)، 103-119. http://jria.iust.ac.ir/article-1-1111-fa.html
4. حاجی قاسمی، کامبیز. (1395). گنجنامه فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران - دفتر شانزدهم: خانه ها. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
5. حسینی، اکرم، جعفرزاده، تکتم و رهبان، فهیمه. (1395). تدوین دستور زبان طراحی قلمروهای فضایی مسکن به منظور بهبود تعامل اعضای خانواده. مسکن و محیط روستا، 35(154)، 41-58. http://jhre.ir/article-1-999-fa.html
6. حیدری، علی اکبر، قاسمیان اصل، عیسی و کیایی، مریم. (1396). تحلیل ساختار فضایی خانههای سنتی ایران با استفاده از روش نحو فضا؛ مطالعه موردی: مقایسه خانههای یزد، کاشان و اصفهان. مطالعات شهر ایرانی اسلامی، 7(28)، 21-33. https://sid.ir/paper/505298/fa
7. راپوپورت، ایموس. (1389). انسانشناسی مسکن (ترجمه خسرو افضلیان). تهران: انتشارات حرفه هنرمند.
8. راستجو، سولماز و بمانیان، محمدرضا. (1398). گونهشناسی ساختار فضایی خانه معاصر ایرانی با تکیه بر محرمیت و سلسلهمراتب (نمونه موردی: خانههای تهران در دهههای 50، 60، 70 و 80). هنرهای زیبا – معماری و شهرسازی، 24(2)، 49-58. https://doi.org/10.22059/jfaup.2020.271330.672179
9. زارع، فائزه و اکرمی، غلامرضا. (1392). طراحی خانه در بافت سنتی شهری؛ مطالعه موردی: طراحی در بافت سنتی قم. هنرهای زیبا – معماری و شهرسازی، 2(18)، 55-68. https://doi.org/10.22059/jfaup.2013.50534
10. زنگنه، نجمه، مضطرزاده، حامد، تقیپور، ملیحه و نصر، طاهره. (1401). سنجش میزان محرمیت در انواع ساختار فضایی خانههای تاریخی با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های قاجاری شیراز). هویت شهر، 16(49)، 71-86. https://doi.org/10.30495/hoviatshahr.2022.17455
11. عراقیزاد، زهرا، قدوسیفر، سید هادی و نیکقدم، نیلوفر. (1401). سنجش محرمیت بر اساس روش نحو فضا در خانههای تاریخی بندر کنگ. فصلنامه علمی – پژوهشی جغرافیا و برنامهریزی منطقهای، 12(2)، 129-141. https://doi.org/10.22034/jgeoq.2022.219461.2351
12. سلطانزاده، حسین. (1384). فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران (چاپ دوم). تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
13. سیفیان، محمدکاظم و محمودی، محمدرضا. (1386). محرمیت در معماری سنتی ایران. هویت شهر، 1(1)، 3-14. https://sanad.iau.ir/fa/Article/795258
14. معماریان، غلامحسین. (1381). نحو فضای معماری. نشریه صفه(35). https://soffeh.sbu.ac.ir/article_99829.html
15. معماریان، غلامحسین. (1387). آشنایی با معماری مسکونی ایرانی: گونهشناسی برونگرا. تهران: سروش دانش.
16. معماریان، غلامحسین و مداحی، سید مهدی. (1395). تجزیه و تحلیل پیکرهبندی فضایی خانههای بومی با رویکرد نحو فضا (نمونه موردی: شهر بُشرویه). مسکن و محیط روستا، ۳۵(۱۵۶)، ۴۹-۶۶.
http://jhre.ir/article-1-846-fa.html
17. میرزائی، وحید، سجادزاده، حسن و خانلو، نسیم. (1401). چیدمان فضایی خانههای تاریخی با زمینهی اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: خانههای تاریخی کاشان). فصلنامه علمی – پژوهشی جغرافیایی سرزمین، 76(19)، 120-140. https://doi.org/10.30495/sarzamin.2022.67124.2040
18. نقیزاده، محمد. (1385). معماری و شهرسازی اسلامی (مبانی نظری). اصفهان: راهیان.
19. Altman, I. (1975). The environment and social behavior. Brooks/Cole.
20. Gifford, R. (2002). Environmental psychology: Principles and practice. Colville, WA: Optimal Books.
21. Haq, S. (1999). Can space syntax predict environmental cognition? In Proceedings: 2nd International Space Syntax Symposium.
22. Hillier, B. (2007). Space is the machine. Cambridge University Press.
23. Hillier, B., & Hanson, J. (1984). The social logic of space. Cambridge University Press.
24. Klarqvist, B. (1993). A space syntax glossary. Nordisk arkitektur forskning, 2.
25. Lang, J. (1987). Creating architectural theory: The role of the behavioral sciences in environmental design. New York: Van Nostrand Reinhold.
26. Mostafa, A., & Hassan, F. (2013). Mosque layout design: An analytical study of mosque layouts in the early Ottoman period. Frontiers of Architectural Research, 2, 267–277. https://doi.org/10.1016/j.foar.2013.08.005
27. Penn, A. (2003). Space syntax and spatial cognition or why the axial line? Environment and Behavior, 35(1), 30-65. https://doi.org/10.1177/0013916502238864
28. Peponis, J., Zimring, C., & Choi, Y. K. (1990). Finding the building in wayfinding. Environment and Behavior, 22(5), 555-590. https://doi.org/10.1177/0013916590225001
29. Young, K., Chung, J., Kong, E., Shin, H., & Heo, J. (2015). A study on the design methodologies for activating
[1] Space Syntax
[2] Depth Map
[3] Bill Hillier & Julienne Hanson
[4] The social logic of space
[5] Amos Rapoport
[6] Connectivity
[7] Integration
[8] Step Depth
[9] Irwin Altman
[10] Gifford