• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی تغییرات شدت بارش‌های کوتاه مدت در نیم قرن اخیر در شرایط کمبود داده (مطالعه موردی: شهر رشت)
        مهدی ترابی علیرضا شکوهی
        زمینه و هدف: با افزایش تولید گاز‌های گلخانه‌ای در پی صنعتی شدن کشورهای دنیا، شاهد رخداد گرمایش جهانی هستیم که در سال‌های اخیر باعث تغییرات اقلیمی‌ در سراسر کره زمین شده است. از اثرات این پدیده می‌توان تغییر در رفتار فراسنج های آب و هوایی مثل دما و بارش را برشمرد. اثرات چکیده کامل
        زمینه و هدف: با افزایش تولید گاز‌های گلخانه‌ای در پی صنعتی شدن کشورهای دنیا، شاهد رخداد گرمایش جهانی هستیم که در سال‌های اخیر باعث تغییرات اقلیمی‌ در سراسر کره زمین شده است. از اثرات این پدیده می‌توان تغییر در رفتار فراسنج های آب و هوایی مثل دما و بارش را برشمرد. اثرات پدیده تغییرات اقلیمی بر روی بارش منجر به تغییر شدت بارش و در نهایت تغییر منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) بارش برای مناطق مختلف جهان و کشور شده است. از این رو بروزرسانی منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) به دلیل اهمیت آن ها در طراحی سازه های هیدرولیکی مورد استفاده در مدیریت سیلاب شهری امری ضروری است. یکی از مشکلات تولید منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) عدم دسترسی به داده های بارش با تداوم های مختلف است. هدف از این پژوهش استفاده از روش فرکتال برای بدست آوردن بارش با تداوم های مختلف و سپس ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر روی شدت بارش در شهر رشت می باشد.روش پژوهش: در این پژوهش ابتدا صحت روش فرکتال برای تولید منحنی های شدت-مدت-فراوانی ارزیابی شد. سپس با استفاده از نظریه فرکتال منحنی های شدت-مدت-فراوانی تولید شده اند و با تعیین جهش متاثر از تغییر اقلیم توسط نرم افزار TREND بر روی شدت بارش، دو دوره پیش و پس از تغیییرات اقلیمی ارزیابی و مقایسه شده است.یافته ها: در این پژوهش صحت سنجی روش فرکتال نشان داد که تولید منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) برای شهر رشت با استفاده از روش فرکتال در مقایسه با تولید منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) با استفاده از داده های مشاهداتی دارای اختلاف حدود سه درصدی می باشد. بنابراین برای تولید منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) برای سال هایی که داده های بارش با تداوم زیر سه ساعت در دسترس نبود، از این روش استفاده شد. ارزیابی منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) با نرم افزار TREND بر روی شدت بارش برای تداوم های مختلف نشان داد که در سال 2003 جهش شدت بارش به سمت شدیدتر شدن تحت اثر تغییرات اقلیمی رخ داده است. به عنوان نمونه برای مدت زمان 10 دقیقه ای با دوره بازگشت 100 سال پیش از اثر تغییر اقلیم شدت بارش 158 (میلی متر بر ساعت) و پس از اثر تغییر اقلیم شدت بارش 225 (میلی متر بر ساعت) شده است. همچنین نتایج نشان داد که دوره بازگشت های کوتاه تغییر بیشتری نسبت به دوره بازگشت های بزرگ داشته است یعنی دوره بازگشت 2 ساله حدود 70 درصد افزایش و در دوره بازگشت 100 ساله حدود 40 درصد افزایش مشاهده می‌شود.نتایج: در این پژوهش با ارزیابی روش فرکتال مشخص گردید که در صورت عدم دسترسی به داده های بارش با تداوم های مختلف، روش فرکتال برای تولید تداوم های مختلف بارش و تولید منحنی های شدت-مدت-فراوانی(IDF) با دقت قابل قبول، یک روش مناسب می باشد. همچنین نتایج نشان داد جهش منحنی های شدت-مدت-فراوانی تحت اثر تغییر اقلیم در سال 2003 رخ داده است و در دوره تغییر اقلیم نسبت به دوره پیش از تغییر اقلیم شدت بارش به سمت شدیدتر شدن بارش حرکت داشته است و این رخداد در دوره بازگشت های کوتاه مدت افزایش بیشتری را نشان می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل روند بارش در حوضه آبریز زهره-جراحی در محدوده استان کهگیلویه و بویراحمد
        امیرعباس محمودیان بیدگلی محمد صادق صادقیان علی صارمی هومن حاجی کندی
        زمینه و هدف: مدیریت منابع آب از دیر باز در ایران مورد توجه ساکنین این منطقه بوده‌است. آگاهی حدود زمانی و میزان بارش نزولات جوی کمک می‌کند تا برنامه ریزی بهتری برای مدیریت منابع آب انجام گردد و این امر با توجه به داده‌های آماری موجود قابل بررسی می‌باشد. نیاز به دانش در خ چکیده کامل
        زمینه و هدف: مدیریت منابع آب از دیر باز در ایران مورد توجه ساکنین این منطقه بوده‌است. آگاهی حدود زمانی و میزان بارش نزولات جوی کمک می‌کند تا برنامه ریزی بهتری برای مدیریت منابع آب انجام گردد و این امر با توجه به داده‌های آماری موجود قابل بررسی می‌باشد. نیاز به دانش در خصوص روند بارش در محدوده‌های مطالعاتی، مدیریت و برنامه‌ریزی منابع آب را تسهیل و قانونمند نموده و کمک می‌نماید تا تامین آب با ضریب اطمینان بیشتری حاصل گردد. هدف از این پژوهش برآورد و تحلیل روند بارش در استان کهگیلویه و بویراحمد در محدوده حوضه آبریز زهره-جراحی می‌باشد.روش پژوهش: این پژوهش بر روی حوضه آبریز زهره جراحی در محدوده استان کهگیلویه و بویراحمد و بر اساس داده‌های سال‌های 1345 تا 1397 انجام شده‌است. در این راستا ابتدا ایستگاه‌های هواشناسی مرتبط با محدوده موردمطالعه جانمایی شد و آمار آن ها از داده‌های دریافتی استخراج گردید. همگنی داده‌های ایستگاه‌ها بر اساس روش کلموگروف اسمیرنوف محاسبه و فاقد داده همگن یا با داده‌های محدود حذف شده و 30 ایستگاه جهت بازسازی داده‌ها انتخاب گردید. باز سازی داده‌های مفقود با دو روش معکوس فاصله وزنی با توان دو و کریجینگ خطی معمولی انجام شد و پس از ارزیابی روش‌ها توسط سه معیار خطای جذر میانگین مربعات، میانگین خطای مطلق و ضریب تعیین، روش مطلوب جهت بازسازی داده‌های مفقود در این محدوده انتخاب گردید‌‌. پس از بازسازی داده‌ها یک رستر چند بعدی، حاوی اطلاعات بارشی مربوط به سال‌های دوره آماری ایجاد و سری زمانی داده‌های مربوطه به صورت آرایه‌ای و در واحد سطح ساخته شد. در این پژوهش باتوجه‌به وسعت محدوده موردمطالعه 8915 نقطه از محدوده تحلیل سری زمانی شده و روند تغییرات بر اساس روش من-کندال و شیب سن در مقیاس سالانه و ماهانه در این نقاط بررسی و نقشه‌های رستری آن تولید گردید.یافته‌ها: بر اساس روش‌های ارزیابی مدل‌ها، از میان روش‌های انجام شده برای بازسازی داده‌های مفقود، روش معکوس فاصله وزنی با ضریب تعیین 95/0 به‌عنوان روش بهینه انتخاب گردید‌‌. نتایج محاسبات در مقیاس سالانه نشان داد میانگین شیب سن در محدوده مطالعاتی دارای روند معناداری نبوده و برابر با 0011/0 می‌باشد. میانگین شیب سن در محدوده مطالعاتی در مقیاس ماهانه در فروردین‌ماه برابر 28/0 و دارای روند صعودی است، شیب سن در اردیبهشت ماه برابر 03/0- و بیانگر روند نزولی بوده و در خرداد و تیر روندی مشاهده نشده و نتایج محاسبات شیب سن را در این ماه‌ها برابر صفر نشان می‌دهد. در مرداد ماه روند صعودی بوده و مقدار آن معادل 11/0 می‌باشد. در شهریور ماه روند صعودی و برابر 06/0 است. در مهر ماه روندی مشاهده نشده و برابر با 0 می‌باشد. در آبان و آذر ماه روند صعودی و میانگین شیب سن در محدوده به ترتیب برابر با 19/0 و 62/0 می‌باشد در دی، بهمن و اسفند ماه نیز روند نزولی و به ترتیب برابر با 48/0-، 55/0- و 14/0- می‌باشد.نتایج: نتایج پژوهش در مقیاس سالانه روند معناداری نشان نمی‌دهد ولی در مقیاس ماهانه در ماه‌‌های آذر، فروردین، آبان، مرداد و شهریور به ترتیب بالاترین روند صعودی مشاهده شده، در حالی که در ماه‌‌های بهمن‌، دی‌، اسفند و اردیبهشت به ترتیب بالاترین روند نزولی را داشته و ماه‌‌های خرداد، تیر و مهر نیز فاقد روند می‌باشند. حداکثر میانگین شیب سن محدوده مربوط به آذرماه و معادل 62/0 و حداقل آن در بهمن‌ماه و معادل 55/0- محاسبه گردیده‌است. مدیریت منابع آب بالاخص در بخش کشاورزی به عنوان عمده مصرف-کننده دارای ابعاد اقتصادی و اجتماعی کلان و امری اجتناب ناپذیر است و با توجه به تاثیر بسیار زمان تامین آب جهت بهینه‌سازی و افزایش بهره‌وری این پژوهش می‌تواند جهت بازنگری در الگوی و زمان کشت در این منطقه مورد استفاده قرار گیرد. تغذیه آبخوان‌‌ها، فرآیند ذخیره سازی و فرآیند مصرف بایستی با تغییرات جدید سازگار شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - توسعه شاخص آلودگی منابع نقطه‌ای در سطوح گیرش چاه ها با رویکرد مدل‌سازی ریاضی (مطالعه موردی: آبخوان مشگین‌شهر)
        محسن حیدراوغلی حسین سعادتی ابراهیم فتائی
        زمینه و هدف: مشخص ساختن سطوحی از دشت‌ها که دارای آسیب‌پذیری زیادی برای آلوده کردن چاه‌ها هستند، با مدل‌سازی، تلفیق و توسعه شاخص ها، امکان‌پذیر است. وجود نقاط آلاینده در این پهنه ها خطر آلودگی چاه‌ها را به همراه داشته و تشدید خواهد کرد. هدف اصلی این تحقیق توسعه و ارائه ش چکیده کامل
        زمینه و هدف: مشخص ساختن سطوحی از دشت‌ها که دارای آسیب‌پذیری زیادی برای آلوده کردن چاه‌ها هستند، با مدل‌سازی، تلفیق و توسعه شاخص ها، امکان‌پذیر است. وجود نقاط آلاینده در این پهنه ها خطر آلودگی چاه‌ها را به همراه داشته و تشدید خواهد کرد. هدف اصلی این تحقیق توسعه و ارائه شاخص جدید برای تعیین سطوح آسیب پذیر اطراف چاه ها است که می توانند باعث آلودگی چاه-های شرب و کشاورزی موجود در دشت ها و به‌تبع آن آلودگی آبخوان گردند. در این تحقیق از ترکیب تراکم منابع نقطه‌ای آلاینده‌ها به‌عنوان شاخص ریسک و گیرش آلودگی چاه ها به‌عنوان شاخص آسیب‌پذیری استفاده شد. این روش نسبت به سایر روش‌ها دقیق‌تر است زیرا ویژگی هایی مانند تغذیه، میرایی طبیعی، خاک، رسانایی آبخوان، کاربری و پوشش اراضی و توزیع چاه‌ها را در نظر می گیرد و تلفیقی از شاخص آسیب‌پذیری و شاخص ریسک است.روش تحقیق: در تحقیق حاضر، آسیب‌پذیری آبخوان دشت مشگین شهر به مساحت 614 کیلومترمربع با استفاده از تلفیق دو عامل تراکم منابع آلاینده در پهنه‌های حریم رودخانه‌ها و محدوده گیرش چاه‌ها برآورد شد. بدین منظور ابتدا تراکم منابع آلاینده نقطه‌ای مانند صنایع، روستاها، ایستگاه های پمپ‌بنزین به‌عنوان شاخص منابع بالقوه آلاینده در محدوده حریم رودخانه های دشت مشگین شهر به روش کرنال در محیط GIS مشخص گردید. سپس مدل‌سازی عددی برای تعیین مناطق گیرش چاه با استفاده از مدل MODFLOW و MODPATH انجام شد. داده‌های آماری 10 ساله از سال 1390 تا 1399 به دودسته تقسیم شد. 8 سال اول برای واسنجی و 2 سال آخر برای اعتبار سنجی و صحت سنجی مدل، در حالت پایدار استفاده شد. سپس پارامترهای هدایت هیدرولیکی، تغذیه و ناهمسانگردی، به منظور انجام دقیق‌تر و راحت‌تر واسنجی، تحلیل حساسیت شد. در مرحله بعد با استفاده از مدل MODPATH و بر پایه نتایج مدل MODFLOW سطوح گیرش چاه‌ها یا مناطق با آسیب پذیری بالا در دوره های زمانی مختلف، برآورد شد. با تلفیق لایه تراکم آلاینده های نقطه‌ای در حریم رودخانه ها و سطوح گیرش چاه، شاخص توسعه‌یافته آلودگی دشت به دست آمد.یافته ها: مقدار پارامتر تراکم آلاینده‌ها در منطقه از صفرتا 998/0 مورد در کیلومترمربع متغیر بود به‌طوری‌که بیشترین مقدار تراکم در جنوب غربی دشت در اطراف شهرهای مهم منطقه قرار دارد. در 16 درصد از سطح کل دشت، هیچ‌گونه گیرش آلودگی توسط چاه‌ها وجود ندارد و گیرش نهایی با 25 درصد از سطح دشت، بیشترین سهم و گیرش 10 ساله با کمتر از یک درصد از سطح دشت، کمترین سهم را دارد. نتایج شاخص نهایی نشان داد کل سطح دشت در محدوده ریسک کم قرار داشته و حدود 50 درصد از سطح دشت مشگین در محدوده آسیب ‌پذیری ناچیز قرار داشت. نتایج این شاخص بر اساس غلظت دو آلاینده مهم نیترات و کلراید اعتبارسنجی شد که همبستگی مثبتی با شاخص آسیب پذیری داشت. دو ماده آلاینده بالقوه به‌عنوان پارامترهای صحت سنج برای تائید نتیجه شاخص توسعه‌یافته در این تحقیق انتخاب شد. در مناطق روستایی و کشاورزی، که تحت تأثیر کود کشاورزی و فاضلاب است، نیترات به‌عنوان معیار در نظر گرفته شد. کلراید هم نشان دهنده آلودگی در مکان‌های صنعتی و تجاری است. نتایج نشان می‌دهد که رابطه بین شاخص ارائه‌شده با دو پارامتر کلر و نیترات به‌صورت تقریباً خطی است، بطوریکه ضریب همبستگی پیرسون برابر 58/0 برای نیترات و 49/0 برای کلراید برآورد شد.نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در مدیریت اراضی دشت ها، به‌منظور حفاظت از کیفیت آب چاه ها، ترکیب شاخص خطر آلاینده های نقطه ای در حریم رودخانه ها و آسیب پذیری سطوح گیرش چاه ها، نقش مهمی می تواند داشته باشد و در توسعه صنعتی دشت مشگین شهر، بایستی اولویت تخصیص با مناطقی باشد که دارای ریسک پایین‌تر هستند. با توجه به اینکه در دشت مشگین شهر، شهرک و واحدهای صنعتی وجود ندارد، ارزیابی طبقات ریسک این شاخص با تغییرات مکانی آلودگی آب های زیرزمینی مقدور نبود و توصیه می شود که این شاخص در دشت های صنعتی استفاده و ارزیابی گردد. شاخص ارائه‌شده در این تحقیق در مقایسه با شاخص های توسعه‌یافته‌ی دیگر درزمینهٔ آلودگی های آبخوان، ساده‌تر بوده ولی می توان برای دقت بیشتر برای هر نوع آلاینده نقطه‌ای و یا غیر نقطه‌ای وزن اثر هم تعیین کرد و یا از پارامترهای دیگر دخیل در آلودگی آبخوان هم استفاده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - ارزیابی واکنش هیدرولوژیکی حوضه آبریز کیوی چای به تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل SWAT
        شیرین مهدویان بتول زینالی برومند صلاحی
        زمینه و هدف: تغییر کاربری اراضی به‌صورت مستقیم بر روی مؤلفه‌های هیدرولوژیکی و منابع آبی تأثیرگذار است و نقش مهمی در تشدید خطرات احتمالی همچون خشکسالی و سیلاب دارد. لذا بررسی اثرات کاربری اراضی بر مؤلفه‌های آبی همچون رواناب امری ضروری است. ازاین‌رو در این مطالعه، وضعیت ر چکیده کامل
        زمینه و هدف: تغییر کاربری اراضی به‌صورت مستقیم بر روی مؤلفه‌های هیدرولوژیکی و منابع آبی تأثیرگذار است و نقش مهمی در تشدید خطرات احتمالی همچون خشکسالی و سیلاب دارد. لذا بررسی اثرات کاربری اراضی بر مؤلفه‌های آبی همچون رواناب امری ضروری است. ازاین‌رو در این مطالعه، وضعیت رواناب حوضه کیوی چای، یکی از مهم‌ترین حوضه‌های استان اردبیل، از نظر محیط زیستی در شرایط تغییر کاربری اراضی با استفاده از مدل SWAT مورد بررسی قرار گرفت.روش پژوهش: برای پردازش، طبقه‌بندی و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزارهای ArcGIS10.1،Envi5.1 و Ecognition استفاده شد. همچنین از روش مبتنی بر مدل‌های انتقال تابشی چون FLAASH به‌عنوان بهترین روش برای تصحیح اتمسفری استفاده شد. برای سگمنت سازی از الگوریتم Multiresolution و برای طبقه‌بندی از الگوریتم نزدیک‌ترین همسایگی استفاده شد. سپس نمونه‌های تعلیمی از سطح منطقه با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهواره Google Earth جمع‌آوری شد و برای ارزیابی صحت و دقت طبقه‌بندی بکار رفت. در انتها از روش تشخیص تغییراتThematic) change dynamic (در Envi5 برای شناسایی تغییراتی که طی سال‌ها اتفاق افتاده بود، استفاده شد. برای بررسی تأثیر تغییرات کاربری اراضی روی رواناب حوضه نیز از مدل هیدرولوژیکیSWAT استفاده شد. بعد از استخراج پارامترهای مؤثر در حوضه خروجی مدل با نرم‌افزار SWAT-CUP و الگوریتم SUFI-2واسنجی و اعتبارسنجی شد. برای ارزیابی نتایج این مرحله از شاخص‌های نش - ساتکلیف و ضریب تعیین استفاده شد.یافته‌ها: در این پژوهش، پس از اعمال طبقه‌بندی اراضـی به روش شیءگرا، نقشه کاربری اراضی در هفت کـلاس؛ کشاورزی دیم، کشاورزی آبی، باغ، جنگل، مسکونی، مرتع و آب تهیه گردید. در نقشه کاربری اراضی حوضه، پوشش مرتع، طبقه غالب کاربری زمین است؛ بااین‌حال، کاهش قابل‌توجه از 18/1224 کیلومترمربع به 59/1046 کیلومترمربع بین سال‌های 1987 و 2019 مشاهده‌شده است. مقادیربدست آمده برای شاخص‌های R-Factor,P-Factor,R2,NS در دوره واسنجی به ترتیب برای ایستگاه آبگرم (69/0، 71/0، 47/0، 53/0) و برای ایستگاه فیروزآباد (64/0، 67/0، 3/0، 32/0) و در دوره اعتبارسنجی برای ایستگاه آبگرم به ترتیب (56/0، 62/0، 0، 09/0) و برای ایستگاه فیروزآباد (51/0، 53/0، 0، 13/0) است. براین‌اساس نتایج به‌دست‌آمده در مرحله واسنجی و اعتبارسنجی قابل‌قبول ارزیابی شد. ارزیابی پاسخ مدل SWAT به کاربری زمین نیز نشان داد در مقیاس سالانه نشان می دهد که میزان جریان در ایستگاه فیروزآباد از 08/3 به 81/2 مترمکعب بر ثانیه (77/8- درصد) و در ایستگاه آبگرم از 11/1 به 96/0 مترمکعب بر ثانیه (51/13-) کاهش‌یافته است که علت آن را می‌توان ناشی از تغییرات کاربری اراضی بخصوص تغییر در کاربری مراتع و تبدیل آن به زراعت دیم و باغات و جنگل‌ها دانست.نتایج: روند تغییرات کاربری اراضی حوضه بین سال‌های 1987 تا 2019 درکاربری های کشاورزی دیم، مرتع وپهنه های آبی با روند کاهشی و در کاربری‌های کشاورزی آبی، باغ، جنگل و مسکونی با روند افزایشی همراه بوده است. بالابودن مقدار برازش معیارهای بکار رفته در ارزیابی مدل بیانگر این است که مدل قابلیت خوبی در شبیه‌سازی رواناب حوضه دارد. همچنین مدل اجرا شده برای کاربری‌های مختلف زمین نشان داد که جریان حوضه در هر دو ایستگاه هیدرومتری با تغییر کاربری اراضی در اکثرماه‌ها در کوتاه مدت افزایش و در میانگین درازمدت کاهش می‌یابد. تداوم تغییر کاربری زمین در حال تبدیل‌شدن به یک تهدید جدی برای حوضه‌های آبریز است. تغییر کاربری اراضی باید در حوضه‌های آبریز کنترل شود و اقداماتی برای تثبیت تغییر کاربری زمین انجام شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تعیین نسبت نیمرخ اجتماعی در فرآیند تصمیم‌گیری مدیریت پایدار منابع آب و خاک در حوضه امام‌کندی ارومیه
        حسین ملک لی رئوف مصطفی زاده اباذر اسمعلی عوری کیومرث سفیدی شهناز میرزایی
        زمینه و هدف: به‌منظور درک نتایج اقدامات آبخیزداری و تأثیر آن‌ها در حل معضلات و مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیست‌محیطی منطقه، ارزیابی این اقدامات جهت بهبود فعالیت‌های آتی در حوضه‌های آبخیز ضروری است. یکی از جنبه‌های مهم در تصمیم‌گیری مدیریت حوضه‌های آبخیز توجه به مشارکت ذی‌ چکیده کامل
        زمینه و هدف: به‌منظور درک نتایج اقدامات آبخیزداری و تأثیر آن‌ها در حل معضلات و مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیست‌محیطی منطقه، ارزیابی این اقدامات جهت بهبود فعالیت‌های آتی در حوضه‌های آبخیز ضروری است. یکی از جنبه‌های مهم در تصمیم‌گیری مدیریت حوضه‌های آبخیز توجه به مشارکت ذی‌نفعان در فرآیند برنامه‌ریزی است. از طرفی، مشارکت افراد ذی‌نفع یکسان نبوده و دیدگاه آن‌ها نسبت به مسئله متفاوت است.روش پژوهش: در این پژوهش به‌منظور تعیین گروه‌های موثر ذی‌‌نفع در تصمیم‌گیری و اجرای فعالیت‌های آبخیزداری انجام شده در سال 1378، در حوضه امام‌کندی در شمال استان ارومیه از روش نسبت نیمرخ اجتماعی استفاده شد. نسبت نیمرخ اجتماعی به‌عنوان یک ابزار با معرفی ویژگی‌های جامعه و افراد ذی‌نفع، در تصمیم‌گیری آگاهانه کمیته برنامه‌ریزی آبخیز نقش موثری دارد و بر اساس امتیازات مولفه‌ها شامل موقعیت، قدرت و اهمیت افراد نسبت به مسئله محاسبه می‌شود. بنابراین، ذی‌نفعان حوضه مذکور در شش گروه اصلی تقسیم‌بندی شد و مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی گروه‌های ذی‌نفع در رابطه با مباحث مطرح شده در طی مصاحبه حضوری محاسبه شد.یافته‌ها: بر اساس نتایج، از نظر ذی‌نفعان مولفه"اهمیت" مباحث مطرح شده نسبت به مولفه‌های موقعیت و قدرت مقادیر بیش‌تری دارد. مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی برای همه ذی‌نفعان بیش‌تر از یک محاسبه شد که نشان‌دهنده توافق آنان با موضوع است.نتایج: در مجموع بر اساس نتایج پژوهش می‌توان گفت که گروه مدیران و کارشناسان جهاد کشاورزی بیش‌ترین توافق با موضوع‌های مطرح شده را نسبت به سایر گروه‌ها داشتند. به‌کارگیری دانش بومی در ایجاد انگیزه برای مشارکت بهتر، بیش‌ترین مقدار نسبت نیمرخ اجتماعی را دارد و کم‌ترین توافق مربوط به موضوع تأثیر تصمیم‌های نهادها و سازمان‌های اجرایی در بهبود درآمد آبخیزنشینان است. نتایج مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی برای موضوع تأثیر به‌کارگیری دانش بومی در ایجاد انگیزه برای مشارکت بهتر در طرح‌های آبخیزداری نشان می‌دهد که سه گروه مدیران، کارشناسان بیولوژیکی و کارشناسان جهاد کشاورزی با موضوع مطرح شده موافق بوده‌اند و مقدار عددی این نسبت برای مدیران (برابر با 33) نشان‌دهنده توافق اکثر مدیران است. در همه گروه‌های مشارکت‌کننده به‌جز گروه مدیران و کارشناسان جهاد کشاورزی، مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی نشان‌دهنده عدم توافق آنان با مسئله دخالت دادن آبخیزنشینان در تصمیم‌های عملیات آبخیزداری انجام شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تاثیر شبکه آبیاری و زهکشی تجن بر تامین نیازهای جریان محیط‌زیستی منابع آب
        سیده زهره هاشمی عبداله درزی نفت چالی فاطمه کاراندیش هنک ریتزما کریم سلیمانی
        زمینه و هدف: در سال های اخیر، به دلیل تاکید مکرر برنامه ها و اسناد توسعه کشور بر امنیت غذایی و ارتقای خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی، تلاش های زیادی برای توسعه کشاورزی شده است. عدم توجه به پایداری محیط زیست به عنوان یکی از ارکان اساسی پایداری سیستم های تولید مح چکیده کامل
        زمینه و هدف: در سال های اخیر، به دلیل تاکید مکرر برنامه ها و اسناد توسعه کشور بر امنیت غذایی و ارتقای خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی، تلاش های زیادی برای توسعه کشاورزی شده است. عدم توجه به پایداری محیط زیست به عنوان یکی از ارکان اساسی پایداری سیستم های تولید محصولات کشاورزی، فشارهای زیادی را بر محیط زیست شکننده و به ویژه بر اکوسیستم های آبی وارد نموده است. یکی از جنبه های مهم برای بررسی ارزیابی پایداری منابع آب هر منطقه، نحوه تامین نیازهای جریان محیط زیستی (EFR) این منابع در طولانی مدت می باشد. در این تحقیق، روند تامین EFR کمی و کیفی منابع آب سطحی و زیرزمینی در محدوده شبکه آبیاری و زهکشی تجن (TIDN) در استان مازندران بررسی می شود.روش پژوهش: EFR هیدرولوژیکی و کیفی منابع آب سطحی (S.EFR) شامل رودخانه تجن (T.EFR) و آب‌بندان ها (A.EFR) و آب زیرزمینی (G.EFR) از لحاظ کمی و کیفی در دوره ی قبل (1997-1984) و بعد (2019-1998) از بهره برداری از TIDN تعیین شد. مقدار EFR کمی رودخانه تجن با استفاده از چهار روش هیدرولوژیکی جریان متغیر ماهانه (VMF)، تنانت، تسمن و اسماختین محاسبه شد. مقدار EFR کیفی این رودخانه بر مبنای سه آلاینده اصلی آب‌های سطحی در منطقه شامل نیتروژن، فسفر و شوری تعیین شد. حداقل حجم آب مورد نیاز برای حفظ پایدار اکوسیستم آب‌بندان، به عنوان A.EFR لحاظ شد. با توجه به اینکه تاکنون روش مشخصی برای تعیین EFR منابع آب زیرزمینی ارایه نشد، در این پژوهش، با تلفیق پارامترهای کمی و کیفی مانند عمق آب زیرزمینی، غلظت شوری و نیتروژن، EFR این منابع تعیین شد.یافته‌ها: میانگین جریان رودخانه در دوره های قبل و بعد از بهره‌برداری از TIDN به ترتیب 53/14 و 36/8 مترمکعب بر ثانیه بود. قبل از بهره برداری از TIDN، براساس روش های MVF، اسماختین، تسمن و تنانت، به ترتیب EFR هیدرولوژیکی رودخانه در 1/79، 2/59، 1/69 و 1/90 درصد موارد تامین شد. میزان تامین در دوره بعد از بهره برداری، به ترتیب در 4/53، 1/27، 4/41 و 3/73 درصد موارد بود. از نظر نیتروژن و شوری، میزان عدم تامین EFR کیفی این رودخانه از نظر نیتروژن و شوری، در دوره بهره برداری به ترتیب 1/11 و 9/9 درصد نسبت به دوره قبل افزایش یافت. هدایت الکتریکی بیشترین نقش را در کمبود EFR کیفی رودخانه داشت و پس از آن به-ترتیب نیتروژن و فسفر قرار داشتند. بهره برداری از TIDN سبب افزایش عمق و غلظت نیتروژن آب زیرزمینی شد به طوری که در دوره بهره برداری، منطقه ناپایدار از نظر این دو مولفه افزایش یافت. قبل از احداث شبکه، هیچ بخشی از منطقه دارای کمبود EFR هیدرولوژیکی بیشتر از 353 متر مکعب نبود؛ لکن پس از آن، حدود 6/40 درصد منطقه کمبودهای بیشتر از این را تجربه کرده است. همچنین، محدوده دارای کمبود EFR کیفی از نظر نیتروژن از 4/13 درصد در دوره قبل از TIDN به 6/35 درصد در دوره بهره-برداری از شبکه افزایش یافت.نتیجه گیری: توسعه TIDN سبب افزایش عدم تامین EFR کمی و کیفی منابع آب سطحی و زیرزمینی در منطقه شد. با توجه به محدودیت تامین EFR بعد از بهره‌برداری از TIDN به‌ویژه در فصول کم باران، بازنگری در الگوی کشت و روش آبیاری ضروری به نظر می‌رسد. در غیر این صورت، ادامه ی روند فعلی، با برهم زدن کامل توازن زیست محیطی، کشاورزی را از حالت پایدار خارج خواهد نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی و پایش زمانی شاخص GRI بر نوسانات سطح آب زیرزمینی (مطالعه موردی: دشت زنجان)
        ابراهیم یوسفی مبرهن سمیرا زندی فر
        زمینه و هدف: با توجه به وقوع دوره های خشکسالی و افزایش بهره برداری از آبخوان، گسترش کشاورزی و افزایش برداشت آب های زیرزمینی، تراز سطح آب زیرزمینی در دشت زنجان کاهش یافته است که این امر بر پایین رفتن تراز سطح آب زیرزمینی و کاهش راندمان چاه ها گردیده است. هدف از این پژوهش چکیده کامل
        زمینه و هدف: با توجه به وقوع دوره های خشکسالی و افزایش بهره برداری از آبخوان، گسترش کشاورزی و افزایش برداشت آب های زیرزمینی، تراز سطح آب زیرزمینی در دشت زنجان کاهش یافته است که این امر بر پایین رفتن تراز سطح آب زیرزمینی و کاهش راندمان چاه ها گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی و پهنه بندی مکانی-زمانی عمق، تراز و تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت زنجان، برآورد روند افت و تغییرات سالانه آب زیرزمینی و پایش زمانی خشکسالی (GRI) منابع آب زیرزمینی دشت زنجان بر اساس هیدروگراف معرف می باشد.روش پژوهش: به منظور انجام این پژوهش، آمار 69 حلقه چاه مشاهده ای در طی 3 دوره زمانی (87-80، 92-87 و 97-92) مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا داده های آماری جمع آوری و پس از ورود داده ها به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با روش درون یابی، نقشه های خطوط هم عمق، هم تراز و پهنه بندی تغییرات افت سطح آب زیرزمینی تهیه گردید. آبنمود معرف آبخوان به منظور بررسی تغییرات درازمدت و نوسـانات سطح آب زیرزمینی و نیز تشخیص دوره هـای افزایش و کاهش سـطح آب، در طول دوره آماری برای دشت زنجان تهیه شده است. تغییرات درازمدت و نوسـانات سطح آب زیرزمینی نیز در محیط نرم افزاری Excel ترسیم شدند. پدیده خشکسالی در درازمدت موجب کاهش منابع آب، از طریق خشکیدگی جریان های سطحی و زیرزمینی می گردد. بدین منظور از شاخص خشکسالی GRI جهت پایش زمانی خشکسالی منابع آب زیرزمینی دشت زنجان استفاده شده است.یافته‌ها: نتایج به دست آمده از نقشه های پهنه بندی افت، نشان داد در دوره زمانی اول (1387-1380) در بخش های شمال غربی به اندازه 5/14 متر، در دوره زمانی دوم (1392-1387) در بخش جنوبی و شرقی دشت به اندازه 4/9 متر و بیشترین افت سطح آب زیرزمینی در دوره زمانی سوم (1392-1397) در بخش شمالی دشت به اندازه 4/12 متر بوده است. هیدروگراف های تراز آب زیرزمینی نشان می دهند که در طول مدت زمان 20 سال، افت سطح آب در دشت زنجان 9/12 متر می باشد که به طور متوسط هر سال 65/0 متر سطح آب افت کرده است این در واقع نشان دهنده منفی بودن تغییرات سطح آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه است. نتایج حاصل از تغییرات حجم مخزن دشت زنجان نشان داد کل کسری حجم مخزن معادل 8/705 میلیون مترمکعب می‌باشد همچنین پایش زمانی خشکسالی منابع آب زیرزمینی دشت زنجان با شاخص GRI در طول بازه بیست ساله روندی بسیار نزولی به سمت خشکسالی دارد.نتایج: آب زیرزمینی منبع اصلی تأمین نیازهای کشاورزی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می شود؛ بنابراین داشتن یک کشاورزی پایدار نیازمند مدیریت و برنامه ریزی دقیق در مورد نحوه استفاده از این منابع است که این خود مستلزم داشتن شناخت کافی در مورد تغییرات مکانی سطح آب زیرزمینی در یک دوره زمانی مشخص است. در تحقیق حاضر، بررسی نوسانات سطح آب زیرزمینی خصوصا در پیزومترهای بخش های شمالی و کناری دشت زنجان نشان داد که این فاجعه آبی (افت حدود 13 متری سطح ایستابی) عمدتا در اثر مدیریت نامناسب منابع آبی و افزایش صدور مجوز حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق با رشد 61 درصدی در دو دهه گذشته بوده است . بیلان منفی دشت به حدی شدید است که حتی بارش های مناسب چند سال اخیر نیز نتوانسته است از روند افت تراز سفره آب زیرزمینی ممانعت کند. توصیه می گردد جهت جلوگیری از ادامه روند کاهش حجم مخزن دشت زنجان، بهره بردای و برداشت ها از چاه ها مدیریت و کنترل و از هرگونه اضافه برداشت از سفره جلوگیری گردد همچنین از طریق اجرا و توسعه طرح های آبخوان داری جهت تامین کمبود منابع آب و تغذیه دشت استفاده شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی مدیریت آبیاری در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد عدس تحت سطوح مختلف نانو کلات آهن در منطقه دیلمان
        سیدمصطفی صادقی علی عبدزادگوهری
        زمینه و هدف: اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺼﺮف آب در کشاورزی باعث شده است که مدیریت های آبیاری در ﺳﺎل های اﺧﯿﺮ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کارشناسان و پژوهشگران قرار گیرد. آب یکی از مهم ترین ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺤﺪودﮐﻨﻨﺪه تولید عدس ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﻬﺮه وری ﻣﺼﺮف آب از ﻃﺮﯾﻖ اﻋﻤﺎل روشﻫﺎی ﮐﻢآﺑﯿﺎری ﯾﮑﯽ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت مهم در تولید ا چکیده کامل
        زمینه و هدف: اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺼﺮف آب در کشاورزی باعث شده است که مدیریت های آبیاری در ﺳﺎل های اﺧﯿﺮ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کارشناسان و پژوهشگران قرار گیرد. آب یکی از مهم ترین ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺤﺪودﮐﻨﻨﺪه تولید عدس ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﻬﺮه وری ﻣﺼﺮف آب از ﻃﺮﯾﻖ اﻋﻤﺎل روشﻫﺎی ﮐﻢآﺑﯿﺎری ﯾﮑﯽ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت مهم در تولید این محصول اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﻬﻢ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی زراﻋﯽ شناسایی نیازهای ﺗﻐﺬﯾﻪ ای در ﮔﯿﺎه اﺳﺖ. آﻫﻦ ﯾﮑﯽ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺿﺮوری ﮐﻢ ﻣﺼﺮف و ﮐﻢ ﺗﺤﺮک اﺳﺖ که ﮔﯿﺎﻫﺎن در ﺑﯿﻦ رﯾﺰ ﻣﻐﺬیﻫﺎ، ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻧﯿﺎز را ﺑﻪ آن دارﻧﺪ. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی مدیریت آبیاری و نانو کلات آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد عدس در استان گیلان انجام گرفت.روش پژوهش: آزمایش حاضر به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه دیلمان (استان گیلان) انجام شد. عامل اصلی شامل چهار سطح بدون آبیاری (دیم)، آبیاری در مرحله گلدهی، آبیاری در مرحله غلاف دهی و آبیاری در مرحله گلدهی و غلاف‌دهی (کامل) و عامل فرعی شامل کود محلول‌پاشی نانو کلات آهن در زمان گلدهی، زمان غلاف دهی، هنگام گلدهی و غلاف‌دهی و مرحله قبل از رسیدگی در نظر گرفته شد.یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که اثر مدیریت آبیاری و اثر نانوکلات بر عملکرد دانه و بیولوژیک در سطح یک درصد معنی دار بود. در اثر مدیریت آبیاری، بیشترین عملکرد دانه و بیولوژیک در شرایط آبیاری در مرحله گلدهی و غلاف‌دهی به ترتیب با میانگین 1457 و 4380 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. در سطوح مختلف کود نانوکلات آهن، در مرحله گلدهی و غلاف‌دهی و کوددهی در مرحله قبل از رسیدگی، بیشترین عملکرد دانه به ترتیب با میانگین 2/834 و 7/861 کیلوگرم در هکتار و حداکثر عملکرد بیولوژیک به ترتیب با میانگین 4/3317 و 6/3228 کیلوگرم در هکتار بود.نتایج: با آﺑﻴﺎری کامل، تعداد شاخه اصلی، تعداد غلاف پُر در بوته، عملکرد بیولوژیک و دانه افزایش داشت و ﻣﺤﻠﻮل ﭘﺎﺷﯽ ﮐﻮد ﻧﺎﻧﻮ ﮐﻼت آﻫﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻬﺒﻮد تعداد گره در ساقه، تعداد غلاف پُر در بوته و اﻓﺰاﯾﺶ عملکرد بیولوژیک گردید. از این رو، آبیاری کامل و مصرف کود نانو کلات آهن در مرحله گلدهی و غلاف‌دهی برای گیاه عدس رقم محلی در منطقه مورد مطالعه توصیه می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - ارزیابی استفاده از پوشش‌های فیزیکی در کاهش تبخیر از سطح مخازن کوچک آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک
        فاطمه هوشمندزاده محمد رضا یزدانی سید فرهاد موسوی
        زمینه و هدف: کمبود منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک مانند کشور ما و حجم بالای تلفات آب از طریق تبخیر موجب شده است تا اهمیت روش های مناسب و کاربردی به منظور کاهش تبخیر از مخازن آب، روز به روز بیش از پیش مشخص گردد. آب از جمله ضروری‌ترین نیازهای بشر است. تبخیر یکی از مهم‌ت چکیده کامل
        زمینه و هدف: کمبود منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک مانند کشور ما و حجم بالای تلفات آب از طریق تبخیر موجب شده است تا اهمیت روش های مناسب و کاربردی به منظور کاهش تبخیر از مخازن آب، روز به روز بیش از پیش مشخص گردد. آب از جمله ضروری‌ترین نیازهای بشر است. تبخیر یکی از مهم‌ترین پدیده‌های اقلیمی در اتلاف آب دریاچه‌ها و مخازن روباز محسوب می گردد. روش‌های کاهش تبخیر با توجه به شرایط منطقه‌ای، توجیه اقتصادی و مسائل زیست‌ محیطی، متفاوتند. از طرفی، پژوهش‌های انجام شده در کشور ایران در زمینه کاهش و کنترل تبخیر از مخازن آب محدود است. لذا، پژوهش حاضر با هدف استفاده از روش‌های جدید، اقتصادی، متناسب با شرایط اقلیمی و قابل دسترس برای کاهش تبخیر از مخازن آب، و به‌خصوص مخازن آب کشاورزی، در منطقه سمنان انجام شد.روش پژوهش: در این پژوهش، کارایی شش پوشش فیزیکی (توپ‌های پلاستیکی سفید، بطری‌های خالی، بطری‌ های پر از کاه و کلش، توری سایبان سبز با تراکم 50%، توری سایبان سبز با تراکم 80% و توری سایبان سفید با تراکم 50%) بعد از آماده‌ سازی روی تشت‌های تبخیر کلرادو، برای چهار دوره تقریباً 30 روزه در فصول پائیز و زمستان 1398 و بهار و تابستان 1400، ارزیابی شد. اندازه‌گیری‌ها به صورت روزانه، در ساعت 10:30 در شش ماهه اول سال 1398 و ساعت 9:30 در شش ماهه دوم سال1400 انجام شد. لازم به ذکر است که دمای آب نیز با استفاده از دماسنج الکلی هم‌زمان با قرائت سطح آب اندازه‌گیری شد.یافته‌ها: بر اساس نتایج اندازه‌گیری‌ها، میزان تبخیر از تیمارهای توپ‌های پلاستیکی سفید، بطری‌های خالی، بطری‌های حاوی کاه و کلش، توری سایبان سبز با تراکم 50%، توری سایبان سبز با تراکم 80%، توری سایبان سفید با تراکم 50% و شاهد به ترتیب برابر با 259، 320، 213، 277، 369، 283 و 754 میلی‌متر در چهار دوره مورد بررسی بود که به وضوح کاهش چشم‌گیر تبخیر پوشش های ششگانه به مقدار 66، 58، 72، 63، 52 و 61 درصد نسبت به تیمار شاهد را نشان می-دهد.نتایج: به طور کلی، با توجه به کارایی تمامی تیمارهای این پژوهش و کاربرد این پوشش‌ها با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، اجتماعی و امکان‌پذیر بودن اجرا، به منظور کاهش تبخیر از مخازن روباز آب، به‌خصوص استخرهای ذخیره آب کشاورزی، کارآمد و مناسب ارزیابی می‌شود. به‌طورکلی از بین روش‌های مورد استفاده بیشترین کارایی مربوطه به بطری پر شده با کاه و کلش و پس از آن نیز تیمارهای توپ پلاستیکی و توری سایبان سبز با تراکم 80 مناسبترین روش‌ها ارزیابی شدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - بررسی اثر تغییرات فراوانی و شدت بارش روزانه در روند سالانه و فصلی آن در استان کردستان
        آرش رنجبر نیازعلی ابراهیمی پاک آرش تافته
        زمینه و هدف: اکثر مطالعاتی که به منظور بررسی الگوی تغییرات زمانی و مکانی بارش در مناطق مستعد دیم انجام گرفته است، در نهایت به تعیین روند بارش کل سالانه، فصلی و ماهانه در مناطق مورد نظر منتج شده اند. این در حالی است که تغییرات فراوانی و شدت بارش نیز جزو پارامترهای مهمی ه چکیده کامل
        زمینه و هدف: اکثر مطالعاتی که به منظور بررسی الگوی تغییرات زمانی و مکانی بارش در مناطق مستعد دیم انجام گرفته است، در نهایت به تعیین روند بارش کل سالانه، فصلی و ماهانه در مناطق مورد نظر منتج شده اند. این در حالی است که تغییرات فراوانی و شدت بارش نیز جزو پارامترهای مهمی هستند که هم در روند مقدار بارش و هم در مکان یابی و برنامه ریزی مناسب این مناطق تاثیر زیادی دارند. هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییرات فراوانی و شدت بارش روزانه در روند بارش سالانه و فصلی در استان کردستان است.روش پژوهش: بدین منظور از داده های بارش سی ساله (1367 تا 1396) چهار ایستگاه سینوپتیک سنندج، بیجار، قروه و سقز، واقع در استان کردستان استفاده شد. بعد از تست همگنی داده ها، روند تغییرات سری های زمانی فراوانی و مقدار بارش ها از طریق آزمون ناپارامتریک من -کندال و تخمینگر شیب Sen محاسبه شد.یافته‌ها: نتایج بدست آمده حاکی از روند کاهشی بین 25 تا 31 درصد بارش کل سالانه نسبت به میانگین دوره مورد مطالعه در چهار ایستگاه بودند و این کاهش در اکثر موارد مربوط به فصل های بهار، تابستان و زمستان بود. روند بارش در فصل پاییز تغییر معنی داری را نداشت. با وجود اینکه، روند تغییرات تعداد روز های بارانی در ایستگاه های سنندج و قروه به ترتیب افزایش معنی داری برابر 54/0 و 63/0 روز در سال داشته اند ولی نتایج نشان دادند که این افزایش مربوط به بارش های بهاری با شدت کمتر از پنج میلی متر بوده است که در تامین نیاز آبی گیاه نمی تواند چندان تاثیر گذار باشد. نکته قابل توجه این بود که، شدت بارش در همه ایستگاه ها کاهش داشته است و طبق این نتایج دلیل اصلی کاهش بیش از 40 درصدی مقدار بارش فصل بهار و زمستان ایستگاه های سنندج، قروه و سقز در طول دوره مطالعاتی بوده است.نتایج : به طور کلی، افزایش فراوانی بارش های با شدت کم و کاهش شدت بارش ها در مناطق دیم می تواند تهدید جدی برای کاهش عملکرد باشد. بنابراین، بررسی روند تغییرات فراوانی و شدت بارش، در کنار مقادیر آن جهت تعیین الگوی توزیع بارش سالانه و فصلی در اراضی مستعد دیم ضروری می باشد. پرونده مقاله