هدف: هدف از این پژوهش شناسایی شاخصهای بینالمللی برای بررسی توسعه شهری تهران با استفاده از الگوی حکمرانی شهری است. روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش روش ترکیبی است که در آن برای ساخت مولفهها و سنجهها در ابتدا با استفاده از روش میدانی (مصاحبه در کنار مطالعه اکت چکیده کامل
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی شاخصهای بینالمللی برای بررسی توسعه شهری تهران با استفاده از الگوی حکمرانی شهری است. روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش روش ترکیبی است که در آن برای ساخت مولفهها و سنجهها در ابتدا با استفاده از روش میدانی (مصاحبه در کنار مطالعه اکتشافی) دادهها گردآوری شده و بهوسیله روش کیفی تحلیل تِم مولفهها و شاخصها شناسایی گردید و نیز برای بررسی روایی مدل به دست آمده از روش کمی (استفاده از پیمایش و توزیع پرسشنامه برای تحلیل عاملی تاییدی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را در مرحله اول برای تحلیل تِم، تحقیقات پیشین و کلیه مقالات علمی پژوهشی داخلی و خارجی که دارای کلید واژه شاخصهای حکمرانی شهری بودند را در بر میگیرد. در این بین 8 مقاله علمی پژوهشی داخلی و 15 مقاله معتبر خارجی شناسایی گردید که همه آنها مورد بررسی قرار گرفتند و در بخش دوم جامعه آماری را خبرههای مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران تشکیل میدهد. در مرحله دوم نیز جهت بررسی صحت مدل به دست آمده نیز جامعه آماری را کلیه مدیران شهرداری منطقه یک شهر تهران تشکیل میدهند. یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل تِم نشان از آن داشت که در مصاحبه 62 مضمون شناسایی گردید و سپس با کمک تحلیل عاملی تاییدی از میان آنها در نهایت 50 مضمون انتخاب شد و شاخصها از میان آنها استخراج گردیدند. نتیجه: در نهایت شاخصها در هشت حوزه مشارکت شهروندان با شهرداری، کارایی و اثربخشی، پاسخگویی به شهروندان، شفافیت، قانونمندی، جهت گیری توافقی، عدالت و بینش راهبردی در شهرداری دسته بندی گردیدند. نتایج حاصل از مدل اندازهگیری در حالت تخمین استاندارد و ضریب معناداری نیز نشان از روایی مناسب شاخصها دارد.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی، بررسی نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیست محیطی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان شهرداری های 16 شهرستان استان گیلان (256=N) است که حجم نمونه با استفاده از جدول حداقل حجم نمونه بارتلت و همکاران تعیین شد (120=n). ابزار جمع آوری داد چکیده کامل
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی، بررسی نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیست محیطی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان شهرداری های 16 شهرستان استان گیلان (256=N) است که حجم نمونه با استفاده از جدول حداقل حجم نمونه بارتلت و همکاران تعیین شد (120=n). ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر اساتید و کارشناسان تأیید گردید. پایایی آن با آلفای کرونباخ 869/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار های SPSS19و LISREL8.80 انجام شد. نتایج برازش مدل نشان داد که میانگین توان دوم خطای تقریب (RMSEA) برابر با 00/0، سطح معنی داری P-Value برابر 695/0 و همچنین نسبت X2/df برابر با 958/0 است می باشند. براساس میزان ضرایب استاندارد به دست آمده برای عوامل مورد مطالعه، نقش آموزشی (14/1)، نقش نظارتی (87/1) و زیرساختی (75/0)، هر 3 عامل دارای همبستگی مناسب با نقش مدیریت شهری می باشند، همچنین نشان داده است که عامل نظارتی قوی ترین نقش را در رابطه با نقش مدیریت شهری در پیشگیری از جرایم زیست محیطی داشته و نقش های آموزشی و زیرساختی در رتبههای بعدی قرار می گیرند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش:احساس تعلق به مکان، سبب شکلگیری پایگاه وجودی در افراد میگردد و دارای درجات متفاوتی در ابعاد اجتماعی و کالبدی است. هدف پژوهش حاضر دسته بندی عوامل کالبدی موثر بر شکلگیری این احساس، در مجتمع مسکونی است.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش، تحلیلی توصیفی بوده چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش:احساس تعلق به مکان، سبب شکلگیری پایگاه وجودی در افراد میگردد و دارای درجات متفاوتی در ابعاد اجتماعی و کالبدی است. هدف پژوهش حاضر دسته بندی عوامل کالبدی موثر بر شکلگیری این احساس، در مجتمع مسکونی است.
روش پژوهش: رویکرد این پژوهش، تحلیلی توصیفی بوده و از ابزار مصاحبه در پیشبرد اهداف استفاده شده است. برای پاسخ به این مهم، سه مجموعه مسکونی الغدیر، ابریشم وتک ماسوله در شهر رشت انتخاب و با روش بررسیهای اسنادی و میدانی، دیدگاه متفاوت ساکنین این مجتمعها طی پرسشنامه هایی در حیطه عناصر کالبدی حس تعلق به مکان جمع آوری گردید و در نهایت با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به نامحدود بودن جامعه، تعداد حجم نمونه براساس فرمول حجم بهینه کوکران، برابر با 384 نفر به دست آمد. سپس، پرسشنامه اصلی با 35 سؤال بین 390 نمونه اجرائی شد.
یافتهها: نتایج حاصل از یافتهها حاکی از این امر است که راهبردهای کالبدی در طراحی محیطی مانند: وضوح کالبدی، تنوع عملکردی، فضاهای خاطره انگیز جمعی، مبلمان شهری و فضای سبز به ترتیب با ضرایب 084/0، 119/0، 193/0، 084/0 و 087/0.
نتیجه گیری: سطح معنا داری کمتر از 05/0همبستگی مستقیم با افزایش احساس تعلق به مکان دارند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: یکی از ابعاد معاصرسازی شهری بعد اجتماعی است. تجارب فرهنگی به عنوان محرک در معاصرسازی محسوب میشود. به همین دلیل بازتولید مکان برای مبنای کاربرد تجارب فرهنگی میبایستی اساس بسیاری از برنامههای معاصرسازی باشد. نوشته حاضر تلاشی برای تدوین رویکرد معاصرسا چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: یکی از ابعاد معاصرسازی شهری بعد اجتماعی است. تجارب فرهنگی به عنوان محرک در معاصرسازی محسوب میشود. به همین دلیل بازتولید مکان برای مبنای کاربرد تجارب فرهنگی میبایستی اساس بسیاری از برنامههای معاصرسازی باشد. نوشته حاضر تلاشی برای تدوین رویکرد معاصرسازی مکان مبنا است. به نظر میرسد میان عوامل زمینه ای، توسعه ای، آینده نگری، تعاملات اجتماعی و بازتولید ناخودآگاه و رویکرد معاصرسازی مکان مبنا در اینگونه فضاها رابطه معناداری برقرار باشد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر نیازمند برخوردی کیفی است ازاینرو مبنای هستی شناسی تحقیق آزادپژوهی است. در این مقاله برای ارزیابی روایی محتوایی از نظر متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش به دور وش کیفی و کمی، استفاده میشود. برای ارزیابی میزان پایایی ابزارهای تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت رسیدن به هدف اصلی مقاله به منظور ارزیابی اعتبار ویژگیهای محیطی تبیین شده از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است.
یافتهها: در آخر میتوان گفت جهت گیری این پژوهش درزمینه تبیین رویکرد معاصرسازی مکان-مبنا در پنج بعد اصلی عوامل زمینهای، عوامل توسعهای، عوامل آینده نگری، فرآیندهای اجتماعی، بازتولیدناخودآگاه قابل تعریف میباشد.
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان به این نتیجه رسید که عامل بازتولید ناخودآگاه بیشترین تاثیر را بر رویکرد معاصرسازی مکان مبنا دارد. دانش محلی، استفاده از مکان و تعاملات و تجارب از معیارهای تاثیرگذار بر این فرآیند میباشند. معیار تعاملات و تجارب روزمره بیشترین تاثیر را بر بازتولید ناخودآگاه و به تبع آن بر فرآیند معاصرسازی مکان مبنا خواهد داشت.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: توسعه بی رویه شهرها، تغییرات ساختار اقتصادی- اجتماعی، عدم تطبیق و همخوانی بافت مرکزی با الگوهای جدید شهرنشینی، ترافیک و آلودگی، وجود تشکیلات متعدد و موازی در زمینه مدیریت مراکز شهری و مهم تر از همه بی توجهی مدیریت شهری به مراکز شهری از یک طرف و فرصت ت چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: توسعه بی رویه شهرها، تغییرات ساختار اقتصادی- اجتماعی، عدم تطبیق و همخوانی بافت مرکزی با الگوهای جدید شهرنشینی، ترافیک و آلودگی، وجود تشکیلات متعدد و موازی در زمینه مدیریت مراکز شهری و مهم تر از همه بی توجهی مدیریت شهری به مراکز شهری از یک طرف و فرصت توسعه و سرمایه گذاری مناسب در حاشیه شهرها به علت ارزانی قیمت زمین از طرف دیگر، باعث افت و نزول کیفیت زندگی در مراکز شهری و به طور کلی کنار گذاشتن آنها از فرایند توسعه شهری شده است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش ابعاد کیفیت زندگی شهری در قلمرو بافت فرسوده از طریق جنبههای عینی و ذهنی و در نهایت ارائه راهکار به منظور ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری در قلمرو بافت فرسوده محله علی آباد شهر خرم اباد می باشد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و پیمایشی و از نظر نوع تحلیل مبتنی بر مدل تحلیل رگرسیون است. این تحقیق با بهره گیری از روشهای آمار استنباطی به تحلیل و آزمون فرضیات و چگونگی روابط بین متغیرها پرداخته شده است. به منظور سنجش کیفیت زندگی در قلمرو بافت فرسوده به روش نمونه گیری تصادفی 380 پرسشنامه تهیه گردید. سپس به منظور شناسایی عوامل و شاخصهای تاثیرگذار در بحث رضایتمندی از زندگی در قلمرو بافت فرسوده محله علی آباد، از تکنیکهای Tتک نمونه/ تک گروهی، R پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد عامل حمل و نقل، مسکن، حکمروایی شهری و دسترسی تفریحی بیشترین تاثیر را بر میزان رضایتمندی از زندگی در بافت فرسوده دارد که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء این مولفه ها می توان سطح رضایتمندی از زندگی را در این منطقه بالا برد.
نتیجه گیری: متغیر کالبدی بر ابعاد ذهنی کیفیت زندگی موثر است. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر ابعاد کالبدی، میزان رضایت از زندگی و ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به همان مقدار افزایش خواهد داشت. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از رگرسیون مشخص گردید که عامل مسکن بیشترین تاثیر را بر کیفیت کالبدی محیط شهری نداشته و این عامل حمل و نقل می باشد که بیشترین تاثیر را دارد.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: با نگاهی کوتاه به پدیده مهاجرت حداقل در دو قرن گذشته، عواملی چون جنگ، فقر و بیکاری از مهمترین عوامل مهاجرتهای گروهی و فردی بوده است. مهاجرت اگر چه میتواند تاثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی و روانی بسیار برای فرد مهاجر و کشور مهاجرپذیر داشته باشد، اما ا چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: با نگاهی کوتاه به پدیده مهاجرت حداقل در دو قرن گذشته، عواملی چون جنگ، فقر و بیکاری از مهمترین عوامل مهاجرتهای گروهی و فردی بوده است. مهاجرت اگر چه میتواند تاثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی و روانی بسیار برای فرد مهاجر و کشور مهاجرپذیر داشته باشد، اما از سوی دیگر میتواند مسایل مثبت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز داشته باشد. این مقاله تلاش میکند آثار و پیامدهای مهاجرت افغان ها را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. در همین راستا حضور بیش از سی سال مهاجرین افغانی در ایران مورد توجه بسیاری از فیلمسازان قرار گرفته و فیلمها و سریالهای مختلفی در رابطه با این موضوع ساخته شده، که با واکنشهای مثبت و منفی در سطح داخلی و بین المللی روبرو شدهاست. در این پژوهش موضوع مورد مطالعه، بررسی نقش سینما در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغانی در ایران با تأکید بر سینمای ایران در دهه هشتاد است. اهمیت نقش سینما به دلیل تأثیری که بر اذهان جامعه دارد، می تواند در ایجاد نگرش های مردم در زمینه پذیرش مهاجران افغانی واقع گرایانه عمل کند و با خلق تصاویر و مضامین روشن و مثبت یا حتی برعکس در این زمینه به عنوان ابزاری آگاهی بخش کارساز باشد.
روش پژوهش:تحلیلی-توصیفی بصورت کمی و کیفی می باشد چرا که در بیان داده ها و تحلیل نظر سنجی از روش spss استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانواده، تحصیل، ازدواج، اشتغال، حکومت، اقامت و جنگ بعنوان شاخص اصلی می باشد.
یافتهها: بر اساس مدل مفهومی تحقیق، کدگذاری متغیرهای تحقیق شامل شخصیت پردازی، پذیرش خود و دیگران، اعتماد اجتماعی، سبک زندگی، امنیت اجتماعی، توسعه اقتصادی و سیاست گذاری انجام شده است. همبنطور موثرین عامل در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغان از طریق مشاهده و نظرسنجی جنگ می باشد که هفتاد درصد افراد به آن اشاره کرده اند.
نتیجهگیری: سینمای دهه هشتاد ایران در پذیرش و عدم پذیرش مهاجران افغان در ایران نقش داشته است. همچنین در زمینه سیاستگذاری ، عدم برنامه ریزی دولت و مراجع قانونی در مواجهه با مهاجرین افغان کاملاً مشهود است.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: ابعاد سکونتگاه های شهری روز به روز پیچیده تر و به تبع آن ناپایداری در این سکونتگاه ها بیشتر شده است. بر این منوال جامعه شهری، به ویژه در اشکال امروزی و مدرن آن، به طور دائم و گسترده در معرض انواع مختلفی از مخاطرات قرار گرفته است. بخش اعظمی از خسارات ن چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: ابعاد سکونتگاه های شهری روز به روز پیچیده تر و به تبع آن ناپایداری در این سکونتگاه ها بیشتر شده است. بر این منوال جامعه شهری، به ویژه در اشکال امروزی و مدرن آن، به طور دائم و گسترده در معرض انواع مختلفی از مخاطرات قرار گرفته است. بخش اعظمی از خسارات ناشی از این مخاطرات، بیش از آنکه برآمده از رویداد های غیر منتظره باشند، نتیجه قابل پیش بینی بر هم کنش سه نظام عمده: محیط کالبدی (دربرگیرنده مخاطرات)، ویژگی ها اجتماعی و جمعیتی و افزون بر آن سازو کاره نظام مدیریت و برنامه ریزی است. از این رو هدف پژوهش بررسی وضعیت آسیب پذیری محله فرحزاد و شناسایی مولفه های موثر برآن است. محله فرحزاد به دلیل وجود اسکان غیرسمی و بافت فرسوده و قرار گیری در نزدیکی گسل زمین لزره در صورت وقوع زلزله میزان خسارات ناشی از آن دو چندان خواهد بود.
روش پژوهش: در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تدوین شاخص های جامع و بهکارگیری مدل AHP در محیط ArcGIS به تحلیل آسیب پذیری محله فرحزاد پرداخته است. همچنین اقدام به توزیع پرسشنامه در سطح ساکنان محله شده است. با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محله حجم نمونه انتخاب شده است. بنابراین براساس جمعیت 5931 نفر 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تحلیل پرسشنامه از آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد کیفیت بنا مهم ترین عامل جهت کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله احتمالی است. همچنین مشخص گردید که محله فرحزاد از نظر آسیب پذیری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد به طوری که 28 درصد دارای آسیب پذیری بالا و 13 درصد آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد. در نهایت جهت تحلیل مولفه های موثر بر کاهش آسیب پذیری از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی و براساس آزمون پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون گویای آن است که شاخص کالبدی محیطی در وهله نخست و سپس شاخص مدیریت نهادی عامل موثر در کاهش آسیب پذیری محسوب می شوند.
نتیجه گیری: وجود ضعف های اساسی در در ساختار کالبدی محله به ویژه شبکه معابر آن سبب آسیب پذیر بالای محله در مواقع بحران شده است. همچنین از لحاظ مدیریت ـ نهادی نیز این محله دارای چالش های زیادی است. لزوم توجه به عامل پیشگری از وقوع بحران به عوامل مدیریتی مربوط می شود به طوری که اجرای مانورهای آموزشی و نظارت بر ساخت و ساز و ... می تواند از میزان آسیب پذیری محله به شکل جدی بکاهد.
پرونده مقاله