در این مقاله یافته‎های یک پیمایش ملّی درمورد بازخورد جوانان ایرانی به ارزش‎های ازدواج، بازبینی شده است. در پیمایش 2680 مرد و زن دانش‎آموز و دانشجو از چهار مرکز استان (تهران، تبریز، زاهدان و سنندج) مشارکت داشتند. و "زمینه‎یاب ارز‎ش‎های ازدواج" (دل چکیده کامل
در این مقاله یافته‎های یک پیمایش ملّی درمورد بازخورد جوانان ایرانی به ارزش‎های ازدواج، بازبینی شده است. در پیمایش 2680 مرد و زن دانش‎آموز و دانشجو از چهار مرکز استان (تهران، تبریز، زاهدان و سنندج) مشارکت داشتند. و "زمینه‎یاب ارز‎ش‎های ازدواج" (دلخموش، 1386) را که ملهم از نظریة ارزش‎های فرهنگی شوارتز (شوارتز و راس، 1995) است، تکمیل کردند. برای مقایسة گروه‎ها در پاسخ به مواد زمینه‎یاب از آزمون‎های نامتریک بهره‎گرفته شد. یافته‎ها حاکی از آن بود که مثبت‎ترین بازخوردها به موضوع‎های ازدواج، مبتنی است بر ارزش‎های خودپیروی و برابرنگری، و منفی‎ترین بازخوردها به موضوع‎هایی اظهار شده‎اند، که ارزش‎های محاط‎شدگی در ازدواج را پاس می‎دارند. با این وجود، نمی‎توان سوگیری جوانان به ارزش‎های خودپیرو و برابرنگر را به تمام موضوع‎های ازدواج تسری داد. این بدین معناست که به‎رغم روی‎آورد غیرسنتی‎تر جوانان به ازدواج، ارزش‎های خودپیرو به منزلة توجیهات مشروع رفتار زناشویی، هنوز وسیعاً مورد پذیرش قرار نگرفتهاند. همچنین، تفاوت‎های بازخورد گروه‎ها به ارزش‎های ازدواج، بر اساس ماهیت توسعة اجتماعی‎ـ‎اقتصادی ایران و تأثیر متفاوت آن بر ارزش‎های سنتی گروه‎ها تبیین شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی- روان شناختی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. این پژوهش از نوع شبه‎تجربی با طرح پیش آزمون‎ـ‎پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که در سال 1390 در مراکز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی- روان شناختی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. این پژوهش از نوع شبه‎تجربی با طرح پیش آزمون‎ـ‎پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که در سال 1390 در مراکز درمانی شهر اراک تحت درمان قرار داشتند. از این افراد 24 بیمار به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس به تصادف 12 بیمار در گروه آزمایشی و 12 بیمار به گروه کنترل اختصاص داده شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله آموزشی روان شناختی دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای سنجش کیفیت زندگی و مؤلفه های آن از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران سرطانی (آرنسون و دیگران،1993) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله آموزشی- روان شناختی، به افزایش کیفیت زندگی و زیرمقیاس‎های عملکردی آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه منجر می شود. آموزش ها پس از پیگیری با فاصله زمانی 30 روز نیز پایدار بود. می توان نتیجه گرفت مداخله آموزشی روان‎شناختی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه نقش مؤثری دارد.
پرونده مقاله
تعیین نقش سبک¬های دلبستگی و راهبردهای نظم¬جویی شناختی هیجان در اضطراب اجتماعی نوجوانان هدف این پژوهش بود. با استفاده از روش نمونه¬برداری تصادفی خوشه¬ای چندمرحله¬ای 300 نفر (125 پسر و 175 دختر) از دانش¬آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط مقیاس س چکیده کامل
تعیین نقش سبک¬های دلبستگی و راهبردهای نظم¬جویی شناختی هیجان در اضطراب اجتماعی نوجوانان هدف این پژوهش بود. با استفاده از روش نمونه¬برداری تصادفی خوشه¬ای چندمرحله¬ای 300 نفر (125 پسر و 175 دختر) از دانش¬آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند و توسط مقیاس سبک-های دلبستگی (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه¬ نظم¬جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2002) و اضطراب اجتماعی نوجوانان (لاگرکا و لوپز، 1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دادندکه سبک¬های دلبستگی دوسوگرا و ایمن نقش عمده-ای در پیش¬بینی مؤلفه¬های اضطراب اجتماعی دارند. از بین راهبردهای سازش نایافته نظم¬جویی شناختی هیجان، راهبردهای نشخوارگری، ملامت خویش و فاجعه¬سازی و از بین راهبردهای سازش یافته، راهبردهای ارزیابی مجدد، دیدگاه¬گیری و تمرکز مجدد بر برنامه¬ریزی توانستند مؤلفه¬های اضطراب اجتماعی را پیش‎ینی کنند. بنابراین، یافته¬های پژوهش حاضر از نقش سبک¬های دلبستگی ناایمن و مقابله شناختی ناکارآمد در بروز اضطراب اجتماعی حمایت می¬کند.
پرونده مقاله
نقش ارزشهای فرهنگی ازدواج و تفاوتهای جنسی در ملاکهای انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونهبرداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه‎یاب ارزشهای ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386 چکیده کامل
نقش ارزشهای فرهنگی ازدواج و تفاوتهای جنسی در ملاکهای انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونهبرداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه‎یاب ارزشهای ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386) و پرسشنامه ملاکهای انتخاب همسرPCPM) ؛ باس، 1989) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که بین بیشتر ارزشهای فرهنگی ازدواج با ترجیح ملاکهای انتخاب همسر رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها سهم معناداری در پیشبینی ترجیح ملاکهای انتخاب همسر ایفا میکردند. این یافتهها با توجه به مبانی نظری ارزشهای فرهنگی ازدواج مورد بحث قرار گرفته است..
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش رابطه والد-فرزند و متغیرهای مرتبط با درد در افسردگی مادران مبتلا به آرتریت روماتوئید (RA)، مالتیپل اسکلروزیس (MS) و کمردرد مزمن (LBP) بود. نمونه‎ای مشتمل بر 67 بیمار مبتلا به LBP، 60 بیمار مبتلا به RA، 63 بیمار مبتلا به MS از بیمارستان‎ه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش رابطه والد-فرزند و متغیرهای مرتبط با درد در افسردگی مادران مبتلا به آرتریت روماتوئید (RA)، مالتیپل اسکلروزیس (MS) و کمردرد مزمن (LBP) بود. نمونه‎ای مشتمل بر 67 بیمار مبتلا به LBP، 60 بیمار مبتلا به RA، 63 بیمار مبتلا به MS از بیمارستان‎های آتیه، امام خمینی، و انجمن ام‎اس و 65 مادر غیربیمار به صورت در دسترس انتخاب شدند. تمامی شرکت‎کنندگان به مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی-42 (DASS-42؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس رابطه والد-کودک (PCRS-S؛ پیانتا، 1992) پاسخ دادند. مادران بیمار به مقیاس دیداری شدت درد (VAS؛ وورز و لویی، 1990) و پرسشنامه ناتوانی ناشی از درد (RDQ؛ رولند و موریس، 1983) نیز پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند شدت افسردگی مادران بیمار و سالم تفاوت معنادار دارد. افزون بر آن، ناتوانی ناشی از درد و تعارض در رابطه مادر-فرزند، افسردگی مادران بیمار را به شکل مثبت معناداری پیش‎بینی کرد. بنابراین می‎توان دریافت ناتوانی و تعارض در رابطه مادر-فرزند با سطح افسردگی مادران مبتلا به بیماری مزمن رابطه دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف شناسایی نقش برخی از عوامل مربوط به تفاوت¬های فردی در میزان گرایش افراد به مباحثه، به پیش¬بینی مباحثهطلبی بر پایه باورهای معرفت¬شناختی، نیاز به شناخت و برونگردی می¬پردازد. به این منظور 229 دانشجو (107 پسر و 122 دختر) با روش نمونهبردا چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی نقش برخی از عوامل مربوط به تفاوت¬های فردی در میزان گرایش افراد به مباحثه، به پیش¬بینی مباحثهطلبی بر پایه باورهای معرفت¬شناختی، نیاز به شناخت و برونگردی می¬پردازد. به این منظور 229 دانشجو (107 پسر و 122 دختر) با روش نمونهبرداری تصادفی انتخاب شده و به سیاهه¬ باورهای معرفت¬شناسی (شرو، بندیکسن و دانکل، 2002)، مقیاس مباحثهطلبی (اینفنت و رنسر، 1982)، مقیاس نیاز به شناخت (کاسیویو، پتی و کائو، 1984) و مقیاس برونگردی از سیاهه پنجعاملی نئو (کوستا و مککری، 1992) پاسخ دادند. تحلیل داده¬ها نشان دادند که برونگردی، نیاز به شناخت و یادگیری سریع از بین باورهای معرفت¬شناختی، پیشبینیکننده مباحثهطلبی در افراد هستند. نتایج و تلویحات آن بر پایه پیشینه نظری مورد بحث قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر بررسی نتایج نمونه‎های غیربالینی 10ساله ایرانی در لوح‎های رورشاخ و مقایسه نتایج مذکور با یافتههای نمونه غیربالینی و غیرایرانی (اکسنر، 2003) در سنین مشابه بود. بدین منظور تعداد 170 کودک 10 ساله (80 دختر و 90 پسر) که در پایه چهارم ابتدایی مشغول ب چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر بررسی نتایج نمونه‎های غیربالینی 10ساله ایرانی در لوح‎های رورشاخ و مقایسه نتایج مذکور با یافتههای نمونه غیربالینی و غیرایرانی (اکسنر، 2003) در سنین مشابه بود. بدین منظور تعداد 170 کودک 10 ساله (80 دختر و 90 پسر) که در پایه چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، از 5 منطقه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند و آزمون رورشاخ در مورد آنها اجرا شد. مقایسه میانگینهای دو گروه 10 ساله ایرانی و اکسنر (2003) نشان داد که تفاوت دو گروه در برخی از متغیرهای گستره، تعیین‎کننده، محتوا و پاسخهای رایج، معنادار است. با در نظر گرفتن این مسئله که آزمونهای فرافکنی به اندازه آزمونهای عینی نسبت به تأثیرهای فرهنگی حساس هستند، نتایج به دست آمده را میتوان ناشی از تفاوتهای فرهنگی به شمار آورد..
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناخت نقش سبکهای دلبستگی به والد و ویژگیهای شخصیتی با وابستگی به تلفن همراه دانشآموزان دبیرستانی انجام شد. 330 دانشآموز (205 دختر، 125 پسر) به روش نمونهبرداری چندمرحله‎ای از دانشآموزان پایه سوم وچهارم مقطع متوسطه شهر بیرجند انتخاب شدند و مقی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناخت نقش سبکهای دلبستگی به والد و ویژگیهای شخصیتی با وابستگی به تلفن همراه دانشآموزان دبیرستانی انجام شد. 330 دانشآموز (205 دختر، 125 پسر) به روش نمونهبرداری چندمرحله‎ای از دانشآموزان پایه سوم وچهارم مقطع متوسطه شهر بیرجند انتخاب شدند و مقیاس سبک دلبستگی به هر والد (هازن و شیور، 1986)، پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه (جعفرزاده، 1389) و فرم کوتاه سیاهه ویژگیهای شخصیتی (کاستا و مککری، 1992) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده‎‎ها از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شد. یافتهها نشان دادند سبکهای دلبستگی به والد و ویژگی های شخصیتی (به استثنای برونگردی و گشودگی) با وابستگی به تلفن همراه در دانشآموزان دبیرستانی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین سبک دلبستگی ناایمن به مادر و نوروزگرایی، پیشبینیکننده آسیبپذیری آنها در برابر وابستگی به تلفن همراه است.
پرونده مقاله