این تحقیق در جهت ارائه مدل انتخاب رؤسای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با توجه به شایستگیهای مهم مدیریتی و بر اساس منطق فازی انجام یافته است.
چارچوب اولیه پژوهش از طریق مطالعه مبانی نظری و تحقیقات انجام یافته تدوین و اعتبار آن از طریق روش تحلیل عاملی بررسی گردیده است. در چکیده کامل
این تحقیق در جهت ارائه مدل انتخاب رؤسای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با توجه به شایستگیهای مهم مدیریتی و بر اساس منطق فازی انجام یافته است.
چارچوب اولیه پژوهش از طریق مطالعه مبانی نظری و تحقیقات انجام یافته تدوین و اعتبار آن از طریق روش تحلیل عاملی بررسی گردیده است. در جهت ارائه مدل و شناسایی ترکیب بهینه شایستگیهای مدیریتی، دادههای تحقیق از طریق بررسی پاسخ 71 نفر از مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی که به صورت تصادفی طبقهای نسبی از بین مدیران واحدهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی به تفکیک استان انتخاب شده بودند، گردآوری و با روش مقایسه زوجی براساسAHP فازی تحلیل شدند. به این ترتیب بر اساس دادههای پرسشنامـه نهایی؛ تر کیب بهینه شایستگیهای مدیریتی مهم در مـدیریت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی و مشخص شد. بر اساس این ترکیب همه شایستگیهای مورد بررسی برای ریاست بر واحدهای مختلف واحدهای دانشگاهی لازمند، اما سهم هر کدام از این شایستگیها در ترکیب کلی متفاوت است. براساس این نتایج؛ مدل شایستگیهای مدیریتی رؤسای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی ترکیبی از سیزده شایستگی مهم مدیریتی است. نتایج تحقیق حاکی از اهمیت بالای شایستگیهای مهم: جهت گیری استراتژیک، اعتبار حرفهای، تخصص و سابقه اجرایی - آموزشی، سازماندهی، ارتباطات، مدیریت نیروی انسانی و مدیریت مالی است که بیش از 70/0 شایستگیهای مورد نیاز مدیران واحدهای دانشگاهی را توجیه می کنند. نرخ ناسازگاری مدل کمتر از 1/0 بوده و بر این اساس مقایسات زوجی و نتایج حاصل از قابلیت اعتماد بالایی برخوردار است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی میباشد. این پژوهش به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. به این منظور مصاحبههای نیمه سازمان یافته با بیست و چهار نفر از معلمان منطقه ده آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد که طی آن معلمان دیدگاههای خود ر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی ادراک معلمان از تفکر انتقادی میباشد. این پژوهش به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. به این منظور مصاحبههای نیمه سازمان یافته با بیست و چهار نفر از معلمان منطقه ده آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد که طی آن معلمان دیدگاههای خود را در خصوص تفکر انتقادی بیان نمودند. دادههای بدست آمده از این مصاحبهها با استفاده از روش پدیدار شناسی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. چهار زمینه (مقوله) اصلی از مصاحبهها استخراج شد که میتوانند ادراک معلمان را از تفکر انتقادی مشخص کنند. این زمینهها عبارتند از: تعریف تفکر انتقادی، پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی، روشهای آموزش تفکر انتقادی و نتایج استفاده از تفکر انتقادی. یافتههای این پژوهش تصویر روشنی از ادراک معلمان نسبت به تفکر انتقادی را ارائه مینماید. باتوجه به این که ادراک معلمان در مورد پیشنیازهای آموزش تفکر انتقادی و روشهای آموزش تفکر انتقادی مناسب نیست، آشنایی بیشتر آنها با این موارد ضروری به نظر میرسد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر عزت نفس دانشآموزان دختر پایهی سوم متوسطه شهر تبریز بود. به این منظور به روش نمونهگیری خوشهای و به طور تصادفی از دو دبیرستان شهر تبریز 56 نفر انتخاب شد که 34 نفر از آنان در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل قرار چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر عزت نفس دانشآموزان دختر پایهی سوم متوسطه شهر تبریز بود. به این منظور به روش نمونهگیری خوشهای و به طور تصادفی از دو دبیرستان شهر تبریز 56 نفر انتخاب شد که 34 نفر از آنان در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت(میزان پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 78/0 برآورد شده است) به عنوان پیشآزمون توسط هر دو گروه تکمیل شده سپس گروه آزمایش هشت جلسه آموزش مهارتهای زندگی(مهارت همدلی، مهارت تصمیمگیری، مهارت حل مسئله، مهارت ابراز وجود) را دریافت نمود و گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. سپس از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد و دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی بر عزت نفس کلی، عزت نفس تحصیلی و عزت نفس اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد. عزت نفس خانوادگی و فردی آزمودنیهـا پس از آمـوزش، افزایش یافت ولی این افزایش معنادار نبود.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر نرمافزارهای آموزشی در یادگیری مفاهیم پیش از عدد ریاضی شامل مفاهیم: بیشتر، کمتر- پهن، باریک - کوتاه، بلند - دور، نزدیک - سبک، سنگین - بزرگ، کوچک در کودکان دورهی پیش از دبستان شهر تبریز، در سال 90-89 میباشد. برای این منظور با استفاده از روش چکیده کامل
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر نرمافزارهای آموزشی در یادگیری مفاهیم پیش از عدد ریاضی شامل مفاهیم: بیشتر، کمتر- پهن، باریک - کوتاه، بلند - دور، نزدیک - سبک، سنگین - بزرگ، کوچک در کودکان دورهی پیش از دبستان شهر تبریز، در سال 90-89 میباشد. برای این منظور با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای به انتخاب نمونه آماری با حجم 50 نفر دانش آموز پیشدبستانی پرداخته شد. جهت جمعآوری اطلاعات از ابزار محقق ساخته استفاده شد و پایایی آزمون نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 94/0 به دست آمد. این پژوهش در سه مرحله اجرا شد، در مرحله ی اول با استفاده از ابزار محقق ساخته پیش آزمون به عمل آمد، در مرحلهی دوم با استفاده از نرمافزارهای آموزشی مفاهیم پیش از عدد آموزش داده شدند، و در مرحلهی سوم پسآزمون به عمل آمد تا تأثیر استفاده از نرمافزارهای آموزشی بر یادگیری مفاهیم فوق مشخص گردد. نتایج پژوهش پس از مقایسه به وسیله آزمون t وابسته از پیشآزمون و پسآزمون نشان داد که، تفاوت معناداری بین یادگیری این مفاهیم در پیشآزمون و پسآزمون وجود دارد و وضعیت یادگیری دانشآموزانی که با نرمافزارهای آموزشی آموزش دیدهاند بهتر شده است.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبکهای هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونهای متشکل از 364 آزمودنی (140 پسر و 224 دختر)، پرسشنامه سبکهای هویت و مقیاسهای بهزیستی روانشناختی اجرا شد. روایی ابزارهای اندازهگیر چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبکهای هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روانشناختی دانشآموزان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونهای متشکل از 364 آزمودنی (140 پسر و 224 دختر)، پرسشنامه سبکهای هویت و مقیاسهای بهزیستی روانشناختی اجرا شد. روایی ابزارهای اندازهگیری از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گردید و با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبکهای هویت بر تعهد هویت و مقیاسهای ششگانه بهزیستی روانشناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: سبکهای هویت اطلاعاتی و هنجاری بر خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود اثر مثبت و معنادار داشته و در مقابل سبک هویت سردرگم، اجتنابی بر موارد اشاره شده اثر منفی و معنادار داشته است (05/0<p). اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری از طریق تعهد بر مقیاسهای خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار بوده؛ و اثر غیرمستقیم سبک هویت سردرگم، اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاسهای خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنیدار میباشد (05/0< p).
نتیجهگیری: در مجموع یافتهها نشان میدهد که اجتناب از مواجهه با مسائل مربوط به هویت با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که نه تنها وجود تعهد بلکه شیوه مواجهه با تکالیف و موضوعات مربوط به هویت نیز در پیشبینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان بسیار مهم است.
پرونده مقاله
فرسودگی شغلی یکی از علل عمده عوارض جسمی وروانی در نیروی انسانی شاغل، بخصوص در حرفههای خدمات انسانی (معلمی، پرستاری) بوده و نیز در کاهش کارآیی آنها مؤثر میباشد با توجه به نقش کلیدی آموزش و پرورش در تربیت فرزندان کشور و نقش مهم معلم در این خصوص، پژوهش حاضر به منظور بررس چکیده کامل
فرسودگی شغلی یکی از علل عمده عوارض جسمی وروانی در نیروی انسانی شاغل، بخصوص در حرفههای خدمات انسانی (معلمی، پرستاری) بوده و نیز در کاهش کارآیی آنها مؤثر میباشد با توجه به نقش کلیدی آموزش و پرورش در تربیت فرزندان کشور و نقش مهم معلم در این خصوص، پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی، استرس با فرسودگی شغلی معلمان ابتدائی انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود که بر روی 325 نفر(231 نفر زن و 83 نفر مرد) در سال تحصیلی 90-1389 در شهر تبریز صورت پذیرفت ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI کوتاه و آزمون فرسودگی شغلی مازلاک و جدول رویدادهای زندگی (استرسهای زندگی) هولمز وراهه میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها و فرضیهها از ضریب همبستگی اسپیرمن و از رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که از عوامل شخصیتی، برونگرایی، انعطافپذیری و با وجدان بودن تأثیر بیشتری را بر فرسودگی شغلی معلمان دارند. تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه باوجدان بودن بیشترین تأثیر را در فرسودگی شغلی داشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل میدادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و همکا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در بین اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان انجام شده است. روش پژوهش و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه اصفهان تشکیل میدادند که با کمک جدول تعیین حجم کوهن و همکاران (2000)، 217 نفر از اعضاء هیئت علمی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامهی مدیریت دانش حسین قلیزاده و همکاران (1384) و یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک (2003) استفاده گردید. به منظور تحلیل دادههای گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدلسازی معادله ساختاری استفاده گردید. یافتههای بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با سطوح یادگیری سازمانی در سطح 05/0≥ p رابطه معنادار وجود دارد. همچنین از بین سطوح یادگیری سازمانی به ترتیب سطح فردی و سطح گروهی بهترین پیشبینی کنندههای مدیریت دانش میباشند. به علاوه تحلیل واریانس چند متغیره گویای عدم تفاوت بین نظرات اعضاء هیئت علمی در مورد ابعاد مدیریت دانش بر حسب جنسیت، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه خدمت و وجود تفاوت در مورد سطح سازمانی در دانشگاه اصفهان بر حسب مرتبه علمی و سابقه خدمت بود. همچنین نتایج حاصل از مدلسازی معادله ساختاری حاکی از تأثیر مستقیم یادگیری سازمانی بر مدیریت دانش با شاخصهای برازش مناسب بوده است.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با عنوان رابطه ی بین مؤلفه های هوش سازمانی با سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته در یک نمونه 30 تایی با استفاد چکیده کامل
تحقیق حاضر با عنوان رابطه ی بین مؤلفه های هوش سازمانی با سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته در یک نمونه 30 تایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ پرسشنامه سازمان یادگیرنده 899% و هوش سازمانی 968%اندازه گیری شد. جامعه ی آماری آن شامل 470 نفر که به صورت تصادفی مرحله ای 124 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین تکتک مؤلفه های هوش سازمانی (بینش اشتراک، سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد) با سازمان یادگیرنده رابطه معنیداری وجود دارد.
پرونده مقاله