• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - جداسازی گونه‌های غالب سالمونلا و شناسایی عوامل حدت آن‌ها در حیوانات خانگی و صاحبان آن‌ها در شهرستان اصفهان
        آتنابلالی دهکردی علی شریف زاده
        سالمونلوزیس بیماری مشترک بین انسان ودام محسوب می شود و در بعضی موارد حیوانات حامل باکتری، منبع بالقوه آلودگی برای انسان می باشند. این مطالعه با هدف بررسی میزان آلودگی سالمونلایی در نمونه های مدفوع سگ ها و گربه های خانگی و صاحبان آنها در شهرستان اصفهان و مطالعه میزان مقا چکیده کامل
        سالمونلوزیس بیماری مشترک بین انسان ودام محسوب می شود و در بعضی موارد حیوانات حامل باکتری، منبع بالقوه آلودگی برای انسان می باشند. این مطالعه با هدف بررسی میزان آلودگی سالمونلایی در نمونه های مدفوع سگ ها و گربه های خانگی و صاحبان آنها در شهرستان اصفهان و مطالعه میزان مقاومت آنتی بیوتیکی و ژن های حدت انجام گردید. بدین منظور در تابستان ۱۴۰۰، سواب های مدفوعی از 115 سگ و گربه به ظاهر سالم اخذ و با استفاده از روش های کشت و PCR مورد شناسایی قرار گرفت. سروتایپینگ و مقاومت آنتی بیوتیکی به همراه ژن های حدت براساس روش های استاندارد صورت پذیرفت. نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، باکتری سالمونلا را در 8% گربه ها، 16% صاحبان گربه و 12% صاحبان سگ و در افراد بدون ارتباط با این حیوانات نیز 6/6% نشان داد. دو سروتیپ شناسایی شده در این تحقیق شامل سالمونلا تیفی موریوم (80%) و سالمونلا انتریتیدیس (20%) بود. ارتباط معنی داری بین سن، وضعیت دستگاه گوارش و محیط نگهداری با میزان آلودگی به سالمونلا درسگ وگربه وجود نداشت. همچنین ارتباطی بین آلودگی حیوانات و صاحبانشان مشاهده نشد. طبق نتایج همه موارد آلوده به ژن های حدت invAو flic بودند. باتوجه به تست های آنتی بیوگرام انجام شده نسبت به سیپرو فلوکساسین، آزیترومایسین، نالیدیک اسید حساس و نسبت به تتراسایکیلین، جنتامایسین و سفالوتین نیمه حساس و نسبت به آمپی سیلین، آموکسی سیلین و سفالکسین مقاومت از خود نشان دادند. جداسازی سویه های سالمونلا از سگ ها و گربه های فاقد علایم بالینی، آن ها را به عنوان یکی از عوامل انتشار باکتری سالمونلا در محیط و خطرناک برای بهداشت عمومی و سلامت حیوانات معرفی می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی فعالیت متالوبتالاکتامازی و کارباپنمازی درسویه سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونه های بالینی در تهران
        سمیه مشایخی فاطمه نوربخش سحر هنرمند جهرمی
        سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب و از عوامل اصلی ایجاد عفونت های بیمارستانی می باشد. متالوبتالاکتامازها و کارباپنمازها از مهمترین عوامل ایجاد کننده مقاومت به داروهای کارباپنم در سویه های سودوموناس آئروژینوزا هستند. هدف از این مطالعه بررسی فعالیت متالوبتالاکتامازی چکیده کامل
        سودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن فرصت طلب و از عوامل اصلی ایجاد عفونت های بیمارستانی می باشد. متالوبتالاکتامازها و کارباپنمازها از مهمترین عوامل ایجاد کننده مقاومت به داروهای کارباپنم در سویه های سودوموناس آئروژینوزا هستند. هدف از این مطالعه بررسی فعالیت متالوبتالاکتامازی و کارباپنمازی درسویه سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونه های بالینی است. تعداد 49 سویه سودوموناس آئروژینوزا جداشده از بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه مورد مطالعه قرار گرفت. سویه های مولد متالوبتالاکتاماز به روش دیسک ترکیبی و سویه های مولد کارباپنماز به روش اصلاح شده هاج مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین برای تشخیص سویه های حامل ژن های VIM، SIM، GIM، SPM و IMP از روش PCR استفاده گردید. مقاومت آنتی بیوتیکی نسبت به آنتی بیوتیک های تیکارسیلین، مروپنم، جنتامیسین، سیپروفلوکساسین، سفپیم و سفتازیدیم به ترتیب 8/89%، 51%، 9/44%، 4/67%، 9/93%، 9/95% مشاهده شد. با بررسی فنوتیپی دیسک ترکیبی 1/55% سویه ها مولد متالوبتالاکتاماز و 8/38% سویه ها نیز به روش MHT مولد کارباپنماز مشاهده شدند. فراوانی هر یک از ژن ها VIM، SIM، GIM، به ترتیب 3/63%، 8/38%، 7/34% و ژن های SPM و IMP در هیچ یک از سویه ها مشاهده نشد.در این مطالعه ژن VIM در سویه های سودوموناس آئروژینوزا با فراوانی بیشتری نسبت به سایر ژن های مولد آنزیم های متالوبتالاکتامازی و کارباپنمازی مشاهده شد، همچنین فعالیت متالوبتلاکتامازی در سویه های مورد مطالعه بالاتر از فعالیت کارباپنمازی بود. لذا با توجه به اهمیت این سویه ها در عفونت های بیمارستانی، به کار گیری تکنیک های مناسب برای تشخیص این سویه ها جهت پیشگیری از انتشار این مقاومت ها امری ضروری است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اثرات هم افزایی ال-دوپا و دوپامین با آگونیست گیرنده‌های MC3/MC4 ملانوکورتینی بر اخذ غذا در جوجه ها
        محمد بامری مرتضی زنده دل بیتا وزیر نگار پناهی احمد اصغری
        تعدیل اشتها شامل مجموعه ای از سازوکارهای پیچیده فیزیولوژیک است که نواحی مختلف دستگاه عصبی مرکزی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. پیش از این نقش سیستم‌های دوپامینرژیک و ملانوکورتینرژیک در کنترل مرکزی اخذ غذا در پرندگان به اثبات رسیده است. مطالعه کنونی با هدف بررسی اثرات هم‌افز چکیده کامل
        تعدیل اشتها شامل مجموعه ای از سازوکارهای پیچیده فیزیولوژیک است که نواحی مختلف دستگاه عصبی مرکزی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. پیش از این نقش سیستم‌های دوپامینرژیک و ملانوکورتینرژیک در کنترل مرکزی اخذ غذا در پرندگان به اثبات رسیده است. مطالعه کنونی با هدف بررسی اثرات هم‌افزایی سیستم دوپامینرژیک و سیستم ملانوکورتینرژیک بر رفتار تغذیه‌ای در جوجه‌‌های تخمگذار صورت گرفته است. این مطالعه در سه آزمایش انجام گرفت، به طوریکه هر آزمایش از یک گروه کنترل و سه گروه تیمار تشکیل شده بود (12 جوجه در هر گروه). در تمامی گروه‌ها، پرندگان تزریق داخل بطنی مغزی ‎محلول رقیق کننده یا محلول دارویی را پس از 3 ساعت محرومیت غذایی دریافت کردند. در آزمایش اول به منظور تعیین دوز تحت اثر دوپامین، در گروه‌های آزمایش به ترتیب سرم فیزیولوژی و دوپامین با دوزهای 10، 20 و 40 نانومول تزریق گشت. در آزمایش دوم، سرم فیزیولوژی، الدوپا (پیش‌ساز دوپامین، 250 نانومول)، MTII(45/2 پیکومول، آگونیست گیرنده‌های MC3/4 ملانوکورتینی) و ال-دوپا + MTII تزریق شد و آزمایش سوم مطابق با آزمایش دوم انجام گرفت با این تفاوت که دوپامین (10 نانومول) جایگزین ال- دوپا شد. پس از تزریق، آب و غذا بدون محدودیت در دسترس پرندگان قرار گرفت و مصرف غذا (گرم) بر اساس درصد وزن بدن ‎اندازه گیری شد. بر اساس نتایج بدست آمده دوز 10 نانومول دوپامین به عنوان دوز تحت اثر آن تعیین گشت. همچنین مشاهده شد که تزریق دوزهای تحت اثر دوپامین ، ال-دوپا و MTII به تنهایی اثری بر اخذ غذا جوجه‌ها نداشته (05/0 <p) و تنها تزریق‌های ال-دوپا + MTII و دوپامین + MTII سبب کاهش معنی دار اخذ غذا در جوجه‌ها شدند (05/0 p<). بر اساس یافته‌ها، به نظر می‌رسد احتمالا یک اثر هم‌افزایی میان سیستم دوپامینرژیک و سیستم ملانوکورتینرژیک در کنترل اخذ غذا در جوجه‌های تخمگذار وجود دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اثرات محافظتی فئونیکسین 14 با دیدگاه آسیب‌شناسی، در زخم تجربی دوازدهه ایجاد شده بوسیله ایندومتاسین در رت
        یاسر زندرحیمی نگار پناهی سعید حصارکی سیدحامد شیرازی‌بهشتی‌ها
        Phoenixin-14 (PNX -14) یک نوروپپتید تازه شناسایی شده با اثرات ضد التهابی بالقوه در دستگاه گوارش است. در این مطالعه، اثر محافظتی PNX-14 در برابر تشکیل زخم دوازدهه ناشی از ایندومتاسین تجربی (IND) ارزیابی شد. سی و دو موش صحرایی نر نژاد Sprague-Dawley به طور تصادفی به چهار چکیده کامل
        Phoenixin-14 (PNX -14) یک نوروپپتید تازه شناسایی شده با اثرات ضد التهابی بالقوه در دستگاه گوارش است. در این مطالعه، اثر محافظتی PNX-14 در برابر تشکیل زخم دوازدهه ناشی از ایندومتاسین تجربی (IND) ارزیابی شد. سی و دو موش صحرایی نر نژاد Sprague-Dawley به طور تصادفی به چهار گروه کنترل منفی، IND (7.5 میلی گرم بر کیلوگرم ایندومتاسین زیر جلدی)، FAM (5/7 میلی گرم / کیلوگرم ایندومتاسین زیر جلدی و به دنبال آن 40 میلیگرم بر کیلوگرم فاموتیدین داخل صفاقی)، و PNX-14 (7.5 mg/kg زیر جلدی ایندومتاسین و به دنبال آن 50 میکروگرم بر کیلوگرم PNX-14 داخل صفاقی) تقسیم شدند. معیارهای نتیجه شامل ارزیابی ماکروسکوپی ضایعه دوازدهه و پارامترهای هیستوپاتولوژی بود. قسمتهای مشخص دوازدهه برداشت و در فرمالین 10 درصد قرار گرفت و رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین تهیه شد. درجه ماکروسکوپی ضایعات دوازدهه در گروه PNX-14 به طور قابل توجهی کوچکتر از گروه IND بود (P <0.001). مولفه های ضایعات آسیب شناسی بافت به طور قابل توجهی در گروه IND افزایش داشت. قطر و عمق زخم و شدت التهاب در گروه PNX-14 در مقایسه با گروه IND به طور قابل توجهی کوچکتر بود (0001/0>p). PNX-14 از نظر کاهش التهاب از گروه FAM برتر بود. PNX-14 اثرات محافظتی قابل توجهی در برابر تشکیل زخم دوازدهه ناشی از IND نشان داد. این نتایج یک پیامد درمانی امیدوارکننده را برای PNX-14 در درمان اختلالات التهابی دستگاه گوارش نشان می‌دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - جداسازی و بهینه سازی شرایط رشد مخمر های دارای خواص کاهندگی آفلاتوکسین B1 از پنیر های محلی در ایران
        غزال یحیی پور سید امیرعلی انوار مریم عطایی حامد اهری حسین عسکری
        آفلاتوکسین از مهمترین علل آلودگی در محصولات لبنی به شمار می‌رود که نسبت به حذف از طریق روشهای مختلف مقاومت نشان داده است. این مطالعه بر آن بوده است تا به شناسایی مولکولی مخمرهای جداشده از پنیرهای محلی و غربالگری آنها براساس توانایی کاهش آفلاتوکسین B1 بپردازد. به منظور ا چکیده کامل
        آفلاتوکسین از مهمترین علل آلودگی در محصولات لبنی به شمار می‌رود که نسبت به حذف از طریق روشهای مختلف مقاومت نشان داده است. این مطالعه بر آن بوده است تا به شناسایی مولکولی مخمرهای جداشده از پنیرهای محلی و غربالگری آنها براساس توانایی کاهش آفلاتوکسین B1 بپردازد. به منظور انجام این مطالعه 32 نمونه پنیر محلی از مکانهای جغرافیایی مختلف استان تهران و سمنان در شهریار، فیروزکوه، چتن و گرمسار تهیه شد. سپس سویه های مخمر از نمونه ها جداسازی گردید. محلول استوک آفلاتوکسین آماده سازی شد و به محیط کشت حاوی سویه های مخمر جذب کننده آفلاتوکسین اضافه گردید. آفلاتوکسین جذب شده به صورت غیر مستقیم توسط آزمون الایزا اندازه گیری گردید. داده های این مطالعه نشان داد که 3 سویه کد 6، کد 18 و کد 8 جداسازی شده از پنیر های محلی دارای توانایی سم زدایی آفلاتوکسین B1 بوده اند. در این بین بیشترین میزان کاهش آفلاتوکسین B1 محیط با 5/46 درصد توسط سویه کد 6 صورت گرفته بود. علاوه بر این مشخص گردید که دمای اپتیمم رشد این سویه ها بین 28 تا 36 درجه و pH بهینه آنها برابر با 5/5-5/6 بوده است. از آنجا که حذف آفلاتوکسین به شیوه بیولوژیک دارای اثرات مثبت بسیاری از جوانب مختلف حسی و بهداشتی بر محصولات لبنی است به نظر میرسد بتوان سویه های مخمر جداسازی شده در مطالعه حاضر را به عنوان میکروارگانیسم های دارای پتانسیل حذف آفلاتوکسین از محصولات لبنی به خصوص پنیر محلی، برای مطالعات بیشتر در نظر گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - ردیابی ملکولی ژن‌های pap GII, sfa , afa در جدایه های اشریشیا کلی‌ موارد کلی‌باسیلوز طیور و عفونت ادراری انسان
        خاطره کفشدوزان تقی زهرایی صالحی بهار نیری فسایی
        توصیف خصوصیات حدت اشریشیا کلیهای بیماریزای خارج از دستگاه گوارش ابزار مناسبی برای شرح چگونگی بیماریزایی و طراحی شیوه های نوین درمان و کنترل بیماری به شمار می رود. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی ژن هایpap G II، afa و sfa در اشریشیا کلیهای جدا شده از کلی باسیلوز طیور و چکیده کامل
        توصیف خصوصیات حدت اشریشیا کلیهای بیماریزای خارج از دستگاه گوارش ابزار مناسبی برای شرح چگونگی بیماریزایی و طراحی شیوه های نوین درمان و کنترل بیماری به شمار می رود. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی ژن هایpap G II، afa و sfa در اشریشیا کلیهای جدا شده از کلی باسیلوز طیور و عفونت ادراری انسان در مقایسه با اشرشیاکلی های جدا شده از پرندگان به ظاهر سالم بود. در مجموع 320 نمونه اشریشیا کلی شامل 247 نمونه جدا شده از کلی باسیلوز طیور، 53 نمونه از کلواک پرندگان به ظاهر سالم و 20 نمونه از عفونت ادراری انسان از مناطق مختلف استان سمنان، تهران و گیلان، جهت بررسی حضور ژن های pap GII, sfa , afaبه روش کلونی هیبریداسیون مورد ارزیابی قرار گرفتند. فراوانی pap G II در اشریشیا کلی های جدا شده از کلی باسیلوز طیور و عفونت ادراری انسان و پرندگان به ظاهر سالم به ترتیب 05/21 ،35 و 2/13 درصد بود. فراوانی ژن sfa در اشریشیا کلی های جدا شده از موارد عفونت ادراری انسان بیشتر از پرندگان بود و در هیچ یک از گروه ها، ژن afa مشاهده نشد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ژن pap GII نسبت به سایر عوامل چسبندگی مورد مطالعه به میزان بیشتری در اشریشیا کلیهای جدا شده از موارد کلی باسیلوز طیور و عفونت ادراری انسان حضور داشته و احتمالا نقش موثری در بیماریزایی اشریشیا کلیهای خارج روده ای دارد. بنابراین pap GII می تواند به عنوان کاندید مناسب در روش های نوین درمان بر مبنای عوامل حدت و نیز طراحی واکسن در نظر گرفته شود. پرونده مقاله