فهم مؤلفه ها و عوامل اثرگذار بر موفقیت یادگیری الکترونیکی، به تصمیمگیرندگان کمک می نماید تا خطمشیهای مناسبی را برای سرمایه گذاری در عوامل اثربخش و طراحی مجدد یا حذف عوامل غیراثربخش به کار گیرند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت مراکز یادگیری چکیده کامل
فهم مؤلفه ها و عوامل اثرگذار بر موفقیت یادگیری الکترونیکی، به تصمیمگیرندگان کمک می نماید تا خطمشیهای مناسبی را برای سرمایه گذاری در عوامل اثربخش و طراحی مجدد یا حذف عوامل غیراثربخش به کار گیرند. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاهی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای و از نظر روش کیفی می باشد. حجم نمونه تحقیق را 10 نفر از خبرگان کلیدی تشکیل می دهند که دارای تجربه مدیریتی، مطالعاتی و تدریس در حوزه یادگیری الکترونیکی بودند. این افراد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل، از مصاحبه نیمه‎ساختارمند به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه‎ساختارمند به دست آمد و با بهرهگیری از کد گذاری باز و کد گذاری محوری بر اساس روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گردید. طبق یافتههای به دست آمده از این مطالعه، عوامل کلیدی موفقیت مراکز یادگیری الکترونیکی از دیدگاه مشارکت شوندگان در مصاحبه ها تشخیص و طبقه بندی گردید که شامل 7 عامل یادگیرنده، یاددهنده، فنآوری، مدیریت، پداگوژی، ارزیابی و ذینفعان بیرونی می باشد که این عوامل برای رسیدن به موفقیت باید از 47 ویژگی برخوردار باشند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه الگوهای ارتباطی خانواده، اعتیاد به اینترنت و سازگاری تحصیلی بود. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دبیرستانی نواحی چهارگانه شهر اهواز بود که به کمک روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای، 35 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه الگوهای ارتباطی خانواده، اعتیاد به اینترنت و سازگاری تحصیلی بود. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دبیرستانی نواحی چهارگانه شهر اهواز بود که به کمک روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای، 359 نفر از دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان ناحیه 1 و 3 شهر اهواز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه سازگاری (سینها و سینگ)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگو مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین جهتگیری گفتوشنود، جهتگیری همنوایی، اعتیاد به اینترنت و سازگاری تحصیلی، شامل سازگاری آموزشی، عاطفی و اجتماعی رابطه معنادار برقرار است (0/01≥P). در حالیکه بین سازگاری آموزشی و اجتماعی با جهتگیری همنوایی، رابطه معناداری یافت نشد (0/05≥P). از طرفی دیگر، جهتگیری گفتوشنود و اعتیاد به اینترنت قادر به پیشبینی سازگاری دانشآموزان بودند. بنابراین، ضروری است، در فرآیند سازگاری دانشآموزان به نقش الگوهای ارتباطی خانواده و اعتیاد به اینترنت توجه نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی بر ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان انجام گرفته است. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشآموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 13 چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی بر ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان انجام گرفته است. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشآموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 1395 بود. به روش نمونهگیری تصادفی خوشه‎ای‎ چندمرحله‎ای، 56 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده‎ها از دو پرسش‎نامه استاندارد مقیاس باورهای هوشی و پرسش‎نامه یادگیری خودتنظیم استفاده شد. داده‎ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‎ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پسآزمون، تفاوت معنیداری یافت شد. هم‎چنین، بین گروه‎ها از لحاظ خرده مقیاسهای باورهای هوشی ذاتی و باورهای هوشی افزایشی، راهبرد شناختی و مدیریت منابع تفاوت معنیدار یافت شد. ولی، این تفاوتها در خرده مقیاسهای راهبرد فراشناختی معنیدار نبود. به نظر می‎رسد، استفاده از روش تدریس مبتنی بر نقشههای مفهومی، به خوبی توانسته است، باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم دانشآموزان را ارتقاء دهد. با توجه به نتایج این مطالعه به منظور ارتقاء باورهای هوشی و یادگیری خودتنظیم، استفاده از روش نقشه مفهومی پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، بررسی رابطه شبکه های اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان بوده است. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری (4256 نفر) در سال 1394 می باشد. از بین دانشجویان مذکو چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی رابطه شبکه های اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان بوده است. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری (4256 نفر) در سال 1394 می باشد. از بین دانشجویان مذکور به روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران،350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و در تحقیق شرکت کردند. این افراد، در بررسی میدانی با استفاده از پرسشنامه سلامت اجتماعی و پرسشنامه های محقق ساخته شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی شبکه مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری شامل آزمونهای تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بوده است. یافتهها نشان داد که بین شبکههای اجتماعی، منابع حمایت اجتماعی شبکه ها، ارتباط شبکه ای و مشارکت در شبکه های اجتماعی با میزان سلامت اجتماعی دانشجویان ارتباط معنی دار وجود دارد. در تحلیل رگرسیونی چندگانه، مؤلفه های حمایت اجتماعی، روابط شبکه ای و مشارکت در شبکه های اجتماعی 32 درصد توانستند جایگاه متغیر سلامت اجتماعی را تبیین کنند که مؤلفه حمایت اجتماعی با توجه به بزرگتر بودن ضریب بتا، دارای سهم بیشتری در تبیین سلامت اجتماعی میباشد. نتیجه اینکه سلامت اجتماعی دانشجویان به عنوان سازهای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
پرونده مقاله
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر اراک تشکیل میدهد (650=N)، که از این تعداد، 242 معلم به چکیده کامل
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر اراک تشکیل میدهد (650=N)، که از این تعداد، 242 معلم به روش نمونهگیری خوشهای انتخابشدند. برای جمع آوری داده‎ها از دو پرسشنامه استاندارد نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش یاووز و رضایت شغلی ارشادی استفاده شد. روایی هر دو پرسش‎نامه بر اساس نظر متخصصان تأیید و پایایی آنها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0/826 و 0/816 به دست آمد. دادههای به دست آمده، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که به غیر از بعد عدم تأثیرگذاری تکنولوژی در آموزش، ابعاد چهارگانه کاربرد تکنولوژی در آموزش ضمن داشتن رابطه معنادار با رضایت شغلی معلمان، 0/54 از پراکندگی این متغیر را تبیین میکنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم کاربرد تکنولوژی در آموزش، تصورات در مورد کاربرد تکنولوژی در آموزش، پیش‎بایست های کاربرد تکنولوژی در آموزش و اثربخشی تجهیزات تکنولوژی در آموزش معنادار محاسبه شد. یافتههای این پژوهش ضمن تأکید بر اهمیت رضایت شغلی معلمان در مدارس هوشمند، نقش تعیینکننده کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس را خاطر نشان میکند.
پرونده مقاله
آموزش مجازی، فرصتی بیبدیل برای رویارویی با محدودیتهای آموزش حضوری، تحقق آرمان آموزش برای همه و زمینهسازی برای توسعه پایدار و متوازن در کشور است. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته دانشجویان و استادان دانشگاه از چالشهای آموزش مجازی در نظام آموزش عالی ان چکیده کامل
آموزش مجازی، فرصتی بیبدیل برای رویارویی با محدودیتهای آموزش حضوری، تحقق آرمان آموزش برای همه و زمینهسازی برای توسعه پایدار و متوازن در کشور است. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته دانشجویان و استادان دانشگاه از چالشهای آموزش مجازی در نظام آموزش عالی انجام شده است. بدین منظور با بهرهگیری از روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به شناسایی و بازنمایی پدیده مورد بررسی پرداخته شد. دادهها با استفاده از نمونهگیری هدفمند و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با بیست نفر از دانشجویان و مدرسان دورههای مجازی دانشگاه تهران گردآوری شد و به روش کلایزی تحلیلگردید. در شانزدهمین مصاحبه، اشباع نظری داده‎ها حاصل شد. اما، به منظور اعتباربخشی یافتهها، مصاحبهها تا بیستمین نفر ادامه یافت. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، منجر به شناسایی 5 مقوله اصلی گردید که شامل چالشهای مربوط به دانشگاه، مربوط به استاد، مربوط به دانشجو، مربوط به سامانه و مربوط به کلاس است. یافتهها نشان داد که آموزشهای مجازی در نظام آموزش عالی با چالشهای متنوع و متفاوتی مواجه هستند و تا رسیدن به شرایط بهینه، فاصله دوچندانی داشته و بهبود کیفیت آن، مستلزم نگاه جدی متولیان و دوری از طرز تلقی آموزش درجه دوم به این قبیل آموزشها است.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه معلمان مدارس هوشمند دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 79 نفر و معلمان مدارس چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه معلمان مدارس هوشمند دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 79 نفر و معلمان مدارس عادی دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 535 نفر تشکیل می دادند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 66 نفر از معلمان مدارس هوشمند و 226 نفر از معلمان مدارس عادی با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب جنسیت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه فکری بونتیس استفاده شده است که روایی آن بررسی و تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 0/889 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون هایtگروههای مستقل و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنیداری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. همچنین، بین ابعاد سرمایه فکری شامل ابعاد انسانی، ساختاری و ارتباطی معلمان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معنیداری وجود دارد و میانگین ابعاد سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند بهطور معنیداری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. بین سرمایه فکری معلمان برحسب جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری با راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بود. به عبارتی، سهم هر یک از مؤلفه های برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در پیش ‎بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی، در دو گروه یادگیرندگان فضای مجازی و واق چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری با راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بود. به عبارتی، سهم هر یک از مؤلفه های برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در پیش ‎بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی، در دو گروه یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی مشخص شد و دو گروه مورد مقایسه قرار گرفتند. در این پژوهش، از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کارمندان مراکز فنی و حرفه ای بود که آموزش مهارت ICDL را دریافت نموده اند. حجم جامعه آماری بالغ بر 18000 نفر میباشد که به دلیل حجم بالای جامعه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. به وسیله جدول کرجسی و مورگان، 376 نفر از یادگیرندگان مهارت ICDL که کارمندان مراکز فنی و حرفه ای با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس بودند، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها، دو پرسشنامه راهبردهای یادگیری کرمی و برداشت از مفهوم یادگیری بود که پس از تأیید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری رگرسیون چندگانه، آزمون t برای نمونه های مستقلو ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های به دست آمده از پژوهش، حاکی از ارتباط معنادار بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در محیط های یادگیری مجازی و واقعی با راهبردهای شناختی، فراشناختی بود. مؤلفه هایی که بیشترین توان پیش‎بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی را داشتند، برداشت یادگیرندگان به عنوان وظیفه، به خاطر آوردن و درک اطلاعات، و تغییر شخصی بودند.همچنین، کسانی که در محیط های مجازی آموزش دیده بودند، به میزان بیشتری از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده میکردند.
پرونده مقاله