• فهرس المقالات legume

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اثرات تخم‌کشی و لاروکشی نه پودر گیاهی روی سوسک چهار‌نقطه‌ای حبوبات Callosobruchus maculatus F. (Col: Bruchidae)
        حدیث محمدی نوری جهانشیر شاکرمی شهریار جعفری
        در جستجوی ترکیبات آفت کش تجدید شونده و سازگار با محیط زیست، اثر تخم کشی و لاروکشی پودرگیاهان بابونه (Chamaemelum nobilis L.)، بومادران(Achillea millefolium L.)، آویشن وحشی (Thymus serpyllum L.)، پونه(Mentha pulegium L.)، چویل(Ferulago angulate W.)،شوید (Anethum grave أکثر
        در جستجوی ترکیبات آفت کش تجدید شونده و سازگار با محیط زیست، اثر تخم کشی و لاروکشی پودرگیاهان بابونه (Chamaemelum nobilis L.)، بومادران(Achillea millefolium L.)، آویشن وحشی (Thymus serpyllum L.)، پونه(Mentha pulegium L.)، چویل(Ferulago angulate W.)،شوید (Anethum graveolens L.)، دارچین(Cinnamomum zeylanicum L.)، ریحان(Ocimum basilicum L.)و زنجبیل (Zingiber officinale R.) روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات(Callosobruchus maculatus F.)مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی در شرایط دمایی 2±30 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و شرایط تاریکی انجام شد. بر اساس نتایج، پودرهای گیاهی مورد مطالعه به طور معنی داری روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات اثر تخم کشی و لاروکشی داشتند. بر اساس داده ها در غلظت یک گرم بر 100 گرم بذر، پودر گیاهان زنجبیل، ریحان، آویشن وحشی، دارچین، پونه و بومادران به ترتیب باعث 88، 55/87، 86، 84، 82 و 80 درصد تلفات تخم سوسک چهارنقطه ای حبوبات شدند. نتایج نشان داد که در غلظت یک گرم بر100 گرم بذر، به ترتیب بیشترین اثر لاروکشی مربوط به پودر پونه (77/95 درصد) و بعد از آن ریحان (90درصد)، دارچین (90درصد)، آویشن (86درصد) و بومادران (84درصد) بود. مقادیر LC50 محاسبه شده نشان داد که پودر گیاهان زنجبیل باLC50 برابر با 36/0 گرم بر 100 گرم بذر و پونه با LC50 برابر با 30/0 گرم بر 100 گرم بذر به ترتیب برای کشندگی تخم و لارو سوسک چهارنقطه ای حبوبات موثرتر از دیگر پودرهای گیاهی بوده است. این تحقیق نشان می دهد پودر این گیاهان می تواند به عنوان آفت کش کم خطر و ارزان در مناطق روستایی توصیه شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Assess Effect of Copper Foliar Application at Different Growth Stages on Protein Yield and Crop Production of Cowpea under Warm and Dry Climate Condition
        Shahram Ashabi Mohamad Reza Dadnia
        BACKGROUND: Mineral fertilizers played a great role towards improving crop yields but main constraint in achieving proven crop potential is imbalanced use of fertilizers, particularly low use of microelements like copper as compared to N.OBJECTIVES: This research was co أکثر
        BACKGROUND: Mineral fertilizers played a great role towards improving crop yields but main constraint in achieving proven crop potential is imbalanced use of fertilizers, particularly low use of microelements like copper as compared to N.OBJECTIVES: This research was consisted to determine effect of different concentration and stage of foliar application of Copper on qualitative traits of Cowpea.METHODS: This research was carried out via factorial experiment based on randomized complete blocks design with three replications along 2017 year. The treatments included different concentration of Copper foliar application (a1: none use of copper or control, a2: 150 gr.ha-1, a3: 300 gr.ha-1, a4: 450 gr.ha-1) and Copper foliar application at different growth stage (b1: apply at vegetative stage, b2: beginning of flowering stage, b3: beginning of pod formation).RESULT: According result of analysis of variance effect of different concentration and growth stage of foliar application of Copper (instead copper percentage) on all measured traits was significant but interaction effect of treatments was not significant (instead seed yield). Evaluation mean comparison result revealed the maximum plant height (157.14 cm), seed yield (211.61 gr.m-2), protein percentage (31.56%), protein yield (66.59 gr.m-2) and Copper percentage (21.29%) was noted for 300 gr.ha-1 Copper (Also it doesn’t have significant difference with 150 gr.ha-1 Copper) and minimum of mentioned traits belonged to control treatment. Between different growths stage of foliar application of Copper the maximum amount of studied characteristics was observed in vegetative stage and the lowest ones was found in beginning of pod formation.CONCLUSION: It is recommended to farmers due to compliance with environmental aspects and less consumption of chemical inputs to use 150 gr.ha-1 of copper foliar application in the vegetative stage. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - Deterrent Effects of <i> Alstonia boonei </i> Oil on Oviposition and Progeny Development of <i> Callosobruchus maculatus </i> (Fab.) [Coleoptera: Bruchidae].
        Kayode Ileke
        BACKGROUND: Botanicals insecticides has remained the major weapons amongst tropical zones farmers to combat hexapods infestation of stored cowpea seeds in lieu of expensive synthetic chemical insecticides that have toxic effects on our environment. OBJECTIVES: Deterren أکثر
        BACKGROUND: Botanicals insecticides has remained the major weapons amongst tropical zones farmers to combat hexapods infestation of stored cowpea seeds in lieu of expensive synthetic chemical insecticides that have toxic effects on our environment. OBJECTIVES: Deterrence of cowpea bruchid oviposition and emergence on seeds treated with Cheese wood, Alstonia boonei stem bark oil extracted with different solvents was evaluated in dual- and multiple-choice laboratory tests at 28+2oC and 75+5% relative humidity. METHODS: Four rates of oil (1%, 2%, 3% and 4%) or the solvents and an untreated control treatment were replicated four times in Complete Randomized Design. RESULT: The results of the dual-choice test shows that cowpea bruchid laid fewer eggs on cowpea seeds treated with petroleum ether and n&ndash;hexane oils of A. boonei stem bark oil compared to the other solvent treated seeds and untreated seeds. The numbers of eggs laid on cowpea seeds treated with 1.0 % oil extracted with methanol, ethanol, acetone, petroleum ether and n-hexane were 3.75 3.00 6.25, 2.25 and 2.00 respectively while the corresponding values for solvents-treated seeds were 9.00, 11.50, 12.50, 6.75 and 4.25, respectively. Generally, oviposition decreased as the concentration (1%, 2%, 3%, 4%) of the oils increased. The results of the multiple choice test shows that untreated cowpea seeds had significantly higher number of eggs than treated seeds. Among the latter, those treated with n&ndash; hexane had least numbers of eggs. The numbers of eggs laid on cowpea seeds treated with 2% oil extracted with methanol, ethanol, acetone, petroleum ether and n-hexane were 3.25, 4.00, 7.00, 2.00 and 1.50, respectively. The number of egg laid decreased as the concentration (1%, 2%, 3%, 4%) of the oils increased. Methanol, ethanol, petroleum ether and n-hexane extracts completely inhibited the progeny development of C. maculatus in dual and multiple choice tests. CONCLUSION: A. boonei stem barkoil can control cowpea bruchid infestation on stored cowpea by deterring oviposition and suppressing development. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - اثرات مصرف باکتری آزوسپریلوم لیپوفروم (Azospirillum lipoferum)، محصول قبلی و مقدار مصرف نیتروژن بر رشد و عملکرد برنج (Oryza sativa L.) در تنکابن
        میلاد جوادی هاشم امین پناه
        کشت گیاهان زمستانه خانواده بقولات در تناوب با برنج و استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه می توانند راه کار مناسبی در جهت افزایش پایداری تولید در مزارع برنج باشند. به منظور بررسی اثر باکتری آزوسپریلوم لیپوفروم، محصول قبلی و مقدار نیتروژن بر رشد و عملکرد رقم شیرودی برن أکثر
        کشت گیاهان زمستانه خانواده بقولات در تناوب با برنج و استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه می توانند راه کار مناسبی در جهت افزایش پایداری تولید در مزارع برنج باشند. به منظور بررسی اثر باکتری آزوسپریلوم لیپوفروم، محصول قبلی و مقدار نیتروژن بر رشد و عملکرد رقم شیرودی برنج، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات برنج تنکابن، استان مازندران، در سال 1393 انجام شد. گیاهان قبلی شبدر برسیم، باقلا و آیش به عنوان عوامل اصلی و دو سطح از مصرف باکتری آزوسپریلوم (تلقیح و عدم تلقیح) و سه سطح مقدار از کود نیتروژنه توصیه شده (50، 75 و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به عنوان عوامل فرعی به صورت فاکتوریل در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که عملکرد برنج در صورت کاشت آن پس از شبدر برسیم حدود سه درصد بیشتر از عملکرد برنج در صورت کاشت آن پس از آیش بود. در مقابل، عملکرد شلتوک در صورت کاشت آن پس از باقلا حدود 16 درصد کمتر از عملکرد شلتوک در صورت کاشت آن پس از آیش بود. کاربرد باکتری آزوسپریلوم سبب افزایش عملکرد شلتوک به میزان 14 درصد گردید. با افزایش مصرف نیتروژن از 50 به 75 کیلوگرم در هکتار، عملکرد شلتوک به میزان 11 درصد افزایش یافت، در حالی که مصرف بیشتر نیتروژن اثر معنی داری بر عملکرد شلتوک نداشت. با توجه به نتایج این آزمایش، کاربرد باکتری آزوسپریلوم به همراه مصرف 75 درصد از مقدار نیتروژن توصیه شده جهت دست یابی به حداکثر عملکرد برنج رقم شیرودی در تنکابن می تواند مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - کشت مخلوط لگوم ها و ذرت با مصرف کود اوره
        اسماعیل علی بخشی محمد میرزاخانی
        کاربرد روش های تلفیقی تغذیه گیاهی می تواند باعث افزایش عملکرد کمّی و کیفی محصولات کشاورزی و کاهش آلودگی های زیست محیطی اکوسیستم های زراعی شود. بنابراین، به منظور بررسی اثرات مصرف کود نیتروژنه و چند کشتی همزمان لگوم ها بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در أکثر
        کاربرد روش های تلفیقی تغذیه گیاهی می تواند باعث افزایش عملکرد کمّی و کیفی محصولات کشاورزی و کاهش آلودگی های زیست محیطی اکوسیستم های زراعی شود. بنابراین، به منظور بررسی اثرات مصرف کود نیتروژنه و چند کشتی همزمان لگوم ها بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در سال 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی استان مرکزی انجام شد. تیمارهای مورد استفاده شامل مصرف کود اوره در چهار سطح: N0= عدم مصرف ازکود اوره (شاهد)، N1، N2 و N3 به ترتیب مصرف 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار کود اوره و چند کشتی همزمان با گیاهان لگوم در چهار سطح شامل: S1، S2، S3 و S4 به ترتیب کشت ذرت خالص (شاهد)، کشت ذرت + نخود، کشت ذرت + لوبیا چشم بلبلی و کشت ذرت + ماش سبز بودند. صفاتی مانند تعداد برگ سبز، عملکرد دانه ذرت، ارتفاع گیاه، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف، کارآیی مصرف نیتروژن ذرت، بیوماس لگوم ها، درصد نیترژن گیاه و وزن صد دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر سطوح تیمار مصرف کود نیتروژن بر صفات تعداد برگ سبز، عملکرد دانه ذرت، ارتفاع گیاه، تعداد دانه در ردیف، کارآیی مصرف نیتروژن ذرت، بیوماس لگوم ها و درصد نیترژن گیاه معنی دار بودند. همچنین، اثر تیمار چند کشتی همزمان لگوم ها نیز بر صفات عملکرد دانه ذرت، کارآیی مصرف نیتروژن ذرت، بیوماس لگوم ها و درصد نیتروژن گیاه معنی دار برآورد شدند. میانگین عملکرد ذرت با مصرف 225 کیلوگرم اوره در هکتار ( 37/7 تن در هکتار) با میانگین تولید در صورت مصرف 150 کیلوگرم اوره در یک گروه آماری قرار دارند و تیمار استفاده از 75 کیلوگرم در هکتار کود اوره با تولید 5.47 تن در هکتار (که با تیمار شاهد در یک گروه آماری قرار داشتند) و کمترین مقدار عملکرد دانه تولیدی را به خود اختصاص دادند. همچنین، در میان سطوح تیمار چند کشتی همزمان نیز بیشترین و کمترین مقدار عملکرد دانه با میانگین 7.30 و 6.01 تن در هکتار به ترتیب مربوط به کشت خالص ذرت و تیمار کشت همزمان ذرت + ماش سبز بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - مطالعه خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ریشه ارقام عدس (Lens culinaris Medik) در پاسخ به تنش رطوبتی
        راهله احمدپور سعید رضا حسین زاده سمیه چاشیانی
        واکنش ریشه گیاهان نقش به‌سزایی در تحمل به تنش و استفاده بهینه از رطوبت ذخیره شده خاک دارد. بررسی مهمترین شاخص‌های مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی ریشه ارقام گیاهان مختلف می‌تواند پارامتر مناسبی جهت گزینش ارقام متحمل به تنش رطوبتی باشد. این پژوهش در در شرایط گلدانی و در محی أکثر
        واکنش ریشه گیاهان نقش به‌سزایی در تحمل به تنش و استفاده بهینه از رطوبت ذخیره شده خاک دارد. بررسی مهمترین شاخص‌های مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی ریشه ارقام گیاهان مختلف می‌تواند پارامتر مناسبی جهت گزینش ارقام متحمل به تنش رطوبتی باشد. این پژوهش در در شرایط گلدانی و در محیط باز به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 رقم پرکاربرد گیاه عدس (گچساران، کیمیا، زیبا و رباط) و 4 سطح تنش رطوبتی 25، 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل رقم و تنش رطوبتی بر تمام صفات مورد بررسی معنی‌دار بود. ارقام رباط و گچساران در بسیاری از صفات نظیر طول، وزن خشک و سطح ریشه، غلظت پتاسیم و کلسیم، محتوای پرولین و پروتئین محلول، فعالیت آنزیم پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز ریشه نسبت به ارقام کیمیا و زیبا در شرایط تنش شدید برتری محسوسی داشتند. رقم کیمیا نسبت به سایر ارقام مورد بررسی در تمامی سطوح تنش، کمترین ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی مورد سنجش در ریشه را داشت. نتایج این بررسی نشان داد که ارقام رباط و گچساران با استفاده از مکانیسم‌های کارامد ریشه در تحمل به تنش رطوبتی نظیر فعالیت بیشتر آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان، میزان بالاتری از پرولین و پروتئین، افزایش طول و سطح ریشه و میزان جذب بیشتر پتاسیم و کلسیم نسبت به ارقام کیمیا و زیبا، کمتر تحت تأثیر اثرات منفی تنش رطوبتی قرار گرفتند. باتوجه به نتایج این پژوهش ارقام رباط و گچساران به عنوان ارقام متحمل جهت کشت در شرایط کم‌آبی معرفی می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - Effect of Two Types of Total Mixed Rations on Production Performances of Holstein Friesian Cows in Early Lactation
        B.C. Kalansooriya R.M.A.S. Bandara H.M.G.P. Herath
        The milk production of high producing European dairy cattle breeds in tropical environment is not in satisfaction level. In general, cows develop negative energy balance at the early lactation resulting poor production performances. The aim of the study was to assess th أکثر
        The milk production of high producing European dairy cattle breeds in tropical environment is not in satisfaction level. In general, cows develop negative energy balance at the early lactation resulting poor production performances. The aim of the study was to assess the effect of total mixed ration feeding systems (TMR) over conventional feeding system to increase the production performances of cows in early lactation. Napier (Pennisetum purpureum) based conventional feeding system (CFS) versus two different types of total mixed rations as TMR1 (with the same ingredients and same quantity in CFS) and TMR2 (16% dry matter of napier in TMR1 was replaced with legume and non-legume) were studied on production performances of 15 Holstein Friesian cows in early lactation (n=5). The highest average daily milk yield was observed in TMR2 fed cows (17.88&plusmn;3.03 L/d) while the lowest was observed in CFS fed cows (12.23&plusmn;0.88 L/d, p &lt;0.0001). The percentage of average daily weight gain was differed (P=0.01) among the treatments (CFS=1.53%, TMR1=2.79%, and TMR2=4.32%). The body condition score of the cows fed with TMR1 and TMR2 was increased by 0.1 and 0.25, respectively at the end of the experimental period whereas it was unchanged in the cows fed with CFS. Results revealed that feeding of TMR for Holstein Friesian cows in early lactation is a better way to achieve increased milk production with a better body condition in the tropics. TMR consisted of legume and non-legume fodder was more efficient. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - Sward Factors Influence on Pasture Dry Matter Intake of Grazing Dairy Cows: A Review
        آ.ال. روکا فرناندز آ. گنزالو ردریگوئز
        Successful pasture-based milk production systems pivot on balancing dairy cows&rsquo; feed requirements with seasonal and annual fluctuations in pasture production. In order to maximise cow production from grazing dairy systems, it is necessary to reach an efficient uti أکثر
        Successful pasture-based milk production systems pivot on balancing dairy cows&rsquo; feed requirements with seasonal and annual fluctuations in pasture production. In order to maximise cow production from grazing dairy systems, it is necessary to reach an efficient utilization of grazed grass for feeding cows and the development of appropriate grazing management systems designed to maximize daily pasture dry matter intake (PDMI) per cow and per hectare, while maintaining high sward quality over the grazing season by keeping high pasture levels of crude protein, water soluble carbohydrates and digestibility of organic matter and low levels of acid and neutral detergent fibers in the swards. To maximize PDMI, cows need to consume plants that have characteristics that allow rapid consumption and lead to fast rates of passage through the rumen. This review considers the role of sward factors which affect the short-term feed budget of cows at pasture and, therefore, condition cow feed requirements at grazing and influence on PDMI. Furthermore, it highlights the relevance that havefor the development of pasture-based milk production systems the study of the species of grasses and / or legumes that integrate the pastures, the changes on sward structure, the seasonality in grass production, the pasture chemical constituents, the sward botanical composition, the grass feeding value, the digestibility of pastures, the intensity of sward defoliation, and the importance of sward height and herbage mass in relation to maximizing PDMI. The amount of herbage consumed is the major determinant of cow production but it is yet one of the most difficult aspects of forage quality to predict. In this review, three methods for PDMI calculation are presented as faecal output/diet digestibility method, sward difference method and the grazing-behaviour method. Also, three equations for PDMI estimation are described considering different sward and animal variables. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - Enhancement of salt tolerance in black bean variety (Phaseolus vulgaris L.) by silicon nutrition
        Fatemeh Heidarian Parto Roshandel
        In order to study the effect of silicon nutrition to increase salt tolerance in black bean variety of Phaseolus vulgaris, 12-day-old seedlings were treated with NaCl (0 and 50 mM) and NaCl (50 mM) + silicon (0.5 or 3 mM) in the green house for four weeks. The analyzed p أکثر
        In order to study the effect of silicon nutrition to increase salt tolerance in black bean variety of Phaseolus vulgaris, 12-day-old seedlings were treated with NaCl (0 and 50 mM) and NaCl (50 mM) + silicon (0.5 or 3 mM) in the green house for four weeks. The analyzed parameters were fresh and dry weights, total chlorophyll and free proline concentrations, relative water content (RWC) and electrolyte leakage in the leaves, and the concentrations of Na+ and K+ in the shoots and roots. Salt stress decreased the values of fresh (39.3%) and dry weight (48.4%), total chlorophyll (20.9%), K+ (60.6% in the roots; 20.3% in the shoots) and RWC (50%). Moreover, the level of free proline (19%), electrolyte leakage (2.4 folds) and Na+ concentration (4.6 folds in the shoots; 3.8 folds in the roots) significantly increased. However, silicon (particularly at 3 mM) ameliorated the deleterious effects of NaCl. At this case and compared to exclusively salt stress, the fresh and dry weights were increased by 20.3 and 66%. Also, the content of total chlorophyll (21%), RWC (83%) and K+ (21% in the shoots, 90% in the roots) augmented, but electrolyte leakage (38%) and the content of Na+ decreased (39.7% in the shoots, 27.8% in the roots). Generally, current data suggested silicon enhanced salt tolerance in black bean plants by reducing the entrance of Na+ and maintaining the level of K+ in the salinized tissues. Besides, it improved the water status, membrane integrity and function of photosynthetic machinery under salinity. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - Growth and Yield Assessment of Sphenostylis stenocarpa Affected by Virus Infection.
        Ann Mofunanya Victoria Ogar Juliet Oni Theresa Omarachong Ferdinand Akomaye
        African yam bean (Sphenostylis stenocarpa) is an underexploited legume with the potential of becoming an alternative food staple to alleviate the problem of food security. An assessment was carried out on the growth and yield of AYB affected by Telfairia mosaic virus (T أکثر
        African yam bean (Sphenostylis stenocarpa) is an underexploited legume with the potential of becoming an alternative food staple to alleviate the problem of food security. An assessment was carried out on the growth and yield of AYB affected by Telfairia mosaic virus (TeMV) Infection. Telfairia mosaic virus caused severe mosaic, leaf distortion and malformation on AYB. Analyses of results revealed that TeMV caused significant (P=0.05) reduction in growth parameters of AYB; leaf area, shoot height, number of leaves produced, leaf fresh weight (FW) and dry weight (DW), relative growth rate (RGR), net assimilation rate (NAR), leaf area ratio (LAR). Results depicted differences between healthy and infected plants with percentage reduction in leaf area, shoot height, leaf fresh and dry weight at 120 DAI of 41.5%, 48.4%, 29.6% and 25.5% respectively. Relative growth rate, NAR had reductions of 27.2%, 39.1% at 30 DAI and 27.0% for LAR at 120 DAI. Infection also led to significant (P=0.05) yield loses; reduction in pod length, pod width, pod weight, number of pod per plant, number of seed per pod, number of seed per plant, 100 seed weight. The virus caused insignificant reduction in seed length and breadth. Yield reduction due to TeMV infection in pod length of 24.7%, pod weight (40.8%), number of pod per plant (22.1%), number of seed per pod (25.6%) and number of seed per plant (40.5%). The reduction in growth and yield loses occasioned by TeMV may limit the potential of AYB from becoming an alternative food source in Nigeria. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - Soil Microbial Biomass Carbon and Nitrogen in Himalayan Rangeland of Eastern Nepal: A Comparison between Grazed and Non-grazed Rangelands
        Dil Limbu Madan Koirala ZhanHuan Shang
        Soil microbial biomass plays an important role in nutrient transformation in terrestrial ecosystems. Microbial biomass is also an early indicator of changes in total soil organic carbon. Thus, the main objective of this study was to identify and quantify the present sta أکثر
        Soil microbial biomass plays an important role in nutrient transformation in terrestrial ecosystems. Microbial biomass is also an early indicator of changes in total soil organic carbon. Thus, the main objective of this study was to identify and quantify the present status of soil microbial biomass carbon and nitrogen with various management practices in Himalayan rangeland. To meet the aforementioned objectives, a field study was conducted in Tinjure Milke Jaljale (TMJ) eastern Himalaya Nepal in 2011-2013. Soil samples were collected from the depths of 0-15 cm at three soil cores in each quadrat. Quadrat size was 30*30 cm and core size was 4 cm in diameter and 15 cm deep. Composite soil sample was made while mixing all the samples of a quadrat. Five quadrats were taken from each subplot. Soil core was separated into three sections viz. 0-5, 5-10 and 10-15 cm profiles with 5 cm length of each slice. Soil sample analysis was carried out by the process of chloroform fumigation method. The Result showed that soil microbial biomass C ranged from 219.84 to 987.5 mg/kg. The soil microbial biomass C was increasing with decrease of grazing intensity of the rangeland and differences were significant. Similarly, the soil microbial biomass N with value of 207.72 mg/kg was significantly higher in occasional grazing plot than two other treatments. Both soil microbial biomass C and N values were in decreasing trend with increase of soil depth of the rangeland. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تأثیر تناوب محصولات مختلف با برنج در شرایط کاربرد نیتروژن و تقسیط آن بر رشد و عملکرد محصول
        سجاد رضایی نوپاشانی هاشم امین پناه
        به منظور بررسی تأثیر نوع محصول قبل از برنج، مقدار نیتروژن و نحوه تقسیط آن بر رشد و عملکرد برنج (Oryza sativa L.)، رقم هاشمی، آزمایشی در منطقه صومعه‌سرا، استان گیلان، در سال 1393 به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عام أکثر
        به منظور بررسی تأثیر نوع محصول قبل از برنج، مقدار نیتروژن و نحوه تقسیط آن بر رشد و عملکرد برنج (Oryza sativa L.)، رقم هاشمی، آزمایشی در منطقه صومعه‌سرا، استان گیلان، در سال 1393 به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اصلی شامل سه سطح محصول قبل از برنج ]آیش (شاهد)، باقلا و شبدر برسیم[ بود. سه سطح کود نیتروژنه (50، 75 و 100% از مقدار کود شیمیایی نیتروژن توصیه شده که به ترتیب برابر با 50، 75 و 100 کیلوگرم اوره در هکتار بود) و سه سطح تقسیط کود نیتروژن (100% در زمان نشاکاری،100% در زمان پنجه‌زنی و 50% در زمان نشاکاری و 50% بقیه در زمان آغاز رشد زایشی) به‌صورت فاکتوریل در کرت‌های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عملکرد شلتوک تحت تأثیر محصول قبل از برنج و مقدار نیتروژن قرار گرفت، در حالی که نحوه تقسیط نیتروژن اثر معنی‌داری بر عملکرد شلتوک نداشت. حداکثر عملکرد شلتوک (8/4142 کیلوگرم در هکتار) با کشت برنج پس از شبدر برسیم و حداقل آن (3494 کیلوگرم در هکتار) با کاشت برنج پس از باقلا حاصل شد. افزایش مصرف نیتروژن از 50 به 75 کیلوگرم اوره در هکتار سبب افزایش معنی‌دار عملکرد شلتوک به میزان هشت درصد گردید، درحالی‌که مصرف بیشتر نیتروژن سبب افزایش معنی‌دار عملکرد شلتوک نگردید. بر اساس نتایج این آزمایش، حداکثر عملکرد شلتوک با کشت برنج پس از شبدر برسیم و مصرف 75 کیلوگرم اوره به میزان 8/4142 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - اثر مقدار فسفر، باکتری ریزوبیوم و کود زیستی نیتراژین بر رشد و عملکرد لوبیا (Phaseolus vulgaris L.)
        میثم قنبرزاده هاشم امین پناه حسن اخگری
        به منظور بررسی اثر مقدار فسفر، کاربرد باکتری ریزوبیوم و کود زیستی نیتراژین بر رشد و عملکرد لوبیا (توده محلی گیلان)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان املش، استان گیلان انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل مقادیر مختلف مصرف أکثر
        به منظور بررسی اثر مقدار فسفر، کاربرد باکتری ریزوبیوم و کود زیستی نیتراژین بر رشد و عملکرد لوبیا (توده محلی گیلان)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان املش، استان گیلان انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل مقادیر مختلف مصرف فسفر، کود زیستی نیتراژین و باکتری ریزوبیوم بود. نتایج نشان داد که با افزایش مصرف فسفر از صفر به 50 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه و عملکرد غلاف‌تر به‌طور معنی‌داری به ترتیب به میزان 28 و 21 درصد افزایش یافت. افزایش مصرف فسفر از 50 به 75 کیلوگرم در هکتار، تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه و غلاف‌تر نداشت، درحالی‌که مصرف بیشتر فسفر (100 کیلوگرم در هکتار) سبب کاهش معنی‌دار عملکرد دانه و غلاف‌تر گردید. معادلات رگرسیونی نشان داد که حداکثر عملکرد دانه (9/1403 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد غلاف‌تر (7/8510 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب با مصرف 4/65 و 3/59 کیلوگرم فسفر در هکتار حاصل شد. مصرف کود زیستی نیتراژین سبب افزایش معنی‌دار عملکرد دانه و غلاف‌تر به ترتیب به میزان 7 و 10 درصد گردید. همچنین تلقیح بذر لوبیا با باکتری‌های ریزوبیوم منجر به افزایش عملکرد دانه و غلاف‌تر به ترتیب به میزان 17 و 20 درصد گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - بررسی برخی ویژگی های رشدی جو و شنبلیه در کشت مخلوط تحت تاثیر کود نیتروژن در مرحله سنبله جو
        شهناز طریفی اسفندیار فاتح امیر آینه بند
        به منظور مطالعه ی پتانسیل تولید و توان رقابتی گیاهان جو و شنبلیله در الگوی کشت مخلوط دانه ای و علوفه ای، تحت تأثیر الگوهای مختلف کاشت و نسبت های مختلف کودی و تراکمی گیاهان جوو شنبلیله، آزمایشی در زمستان 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجر أکثر
        به منظور مطالعه ی پتانسیل تولید و توان رقابتی گیاهان جو و شنبلیله در الگوی کشت مخلوط دانه ای و علوفه ای، تحت تأثیر الگوهای مختلف کاشت و نسبت های مختلف کودی و تراکمی گیاهان جوو شنبلیله، آزمایشی در زمستان 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. فاکتور اول کود نیتروژن در دو سطح (صفر و 40 کیلوگرم در هکتار) و فاکتور دوم الگوهای مختلف کشت مخلوط در هشت سطح ( تک کشتی جو، تک کشتی شنبلیله، نسبت های جایگزینی دو : یک شنبلیله- جو، دو : دو، سه : یک، ،یک : سه، افزایشی 20% افزایش تراکم شنبلیله به جو و کشت مخلوط درهم ) بود. نتایج نشان داد در مرحله گل دهی جو، بیش‌ترین میزان وزن خشک کل مربوط به تیمار سه (جو) : یک (شنبلیله) با سطح کودی 40 کیلوگرم در هکتار نیتروژن با تولید (84/1345 گرم در مترمربع) و کم‌ترین میزان وزن خشک مخلوط مربوط به تیمار کشت خالص شنبلیله بدون کود نیتروژن (شاهد) با تولید (6/482 گرم در مترمربع) می‌باشد. همچنین مشخص که تمامی نسبت‌های کشت مخلوط میزان ماده خشک بیش‌تری نسبت به کشت خالص تولید کرده بودند. که این نشان‌دهنده‌ی برتری کشت مخلوط نسبت به تک‌کشتی است. نسبت برابری زمین در تیمار سه (جو) : یک (شنبلیله) بیش‌تر از تیمارهای دیگر بود ( 5/1LER=) که نشان می‌دهد 50% درصد سطح زمین بیش‌تری برای سیستم کشت خالص نیاز است تا بتواند محصولی برابر با محصول سیستم مخلوط مذکور تولید نماید تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تأثیر کولتیواتور و چند کشتی همزمان بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت در اصفهان
        رسول غفوری محمد میرزاخانی رقیه امینیان دهکردی
        به منظور بررسی اثر چند کشتی ذرت با لگوم های مختلف و کولتیواتور زدن بر عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) آزمایشی به صورت استریپ بلوک در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار کولتیواتور زدن به عنوان عامل أکثر
        به منظور بررسی اثر چند کشتی ذرت با لگوم های مختلف و کولتیواتور زدن بر عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) آزمایشی به صورت استریپ بلوک در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار کولتیواتور زدن به عنوان عامل اصلی در سه سطح شامل (عدم کولتیـواتور، زدن کولتیـواتور در ارتفاع 30 سانتی متری بوته های ذرت، زدن کولتیواتور در ارتفاع 60 سانتی متری بوته های ذرت) و تیمار چند کشتی همزمان به عنوان عامل فرعی در پنج سطح شامل (کشت خالص ذرت، کشت ذرت + یونجه، کشت ذرت + ماش، کشت ذرت + لوبیا چشم بلبلی، کشت ذرت + سویا) بود. نتایج نشان داد که تیمار کولتیواتور زدن بر صفات ارتفاع ساقه، وزن تر ساقه و برگ، عملکرد دانه، تعداد بلال در متر مربع معنی دار بود. تیمار چند کشتی همزمان نیز بر صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف و تعداد بلال در متر مربع تأثیر معنی داری داشت. در بین سطوح تیمار استفاده از کولتیواتور، تیمار عدم استفاده از کولتیواتور با میانگین 1859 و کولتیواتور زدن در ارتفاع 60 سانتی متری ذرت با میانگین 1559 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیش ترین و کم ترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد. همچنین در بین سطوح تیمار چند کشتی همزمان، تیمار کشت خالص ذرت با میانگین 1802 کیلو گـرم در هکتـار و تیمـار (کشت ذرت + ماش سبز) با میانگین 1620 کیلـو گرم در هکتار به ترتیب بیش ترین و کم ترین عملکرد دانه را داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - اثر سطوح نیتروژن، کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم‌زمان بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت
        فرزاد عامری محمد میرزاخانی رقیه امینیان‌دهکردی
        تحقیقی به منظور بررسی تأثیر سطوح کود اوره، کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم زمان با گیاهان لگوم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه أکثر
        تحقیقی به منظور بررسی تأثیر سطوح کود اوره، کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم زمان با گیاهان لگوم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عامل اول شامل سه سطح کود اوره (صفر، 150 و300 کیلو گرم در هکتار) و عامل دوم شامل پنج سطح از تیمار های ترکیبی کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم زمان ذرت با لگوم های مختلف (ذرت خالص، ذرت خالص+ کولتیواتور زدن، ذرت+ سویا+ کولتیواتور زدن، ذرت + لوبیا چشم بلبلی+ کولتیواتور زدن، ذرت+ یونجه+ کولتیواتور زدن) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل سطوح کود اوره و چند کشتی هم زمان بر صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ سبز، وزن چوب و پوست بلال، عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف و وزن هزار دانه معنی دار بود. به طوری که بیش ترین مقدار عملکرد دانه ذرت با میانگین 33/6342 کیلو گرم در هکتار مربوط به تیمار کشت ذرت خالص + مصرف 150 کیلو گرم در هکتار اوره و کم ترین مقدار آن با میانگین 2009 کیلو گرم در هکتار مربوط به تیمار ذرت + عدم مصرف کود اوره بود. همچنین تیمار کشت ذرت + لوبیا چشم بلبلی + کاربرد کولتیواتور + مصرف 150 کیلو گرم در هکتار کود اوره با میانگین 79/42 عدد بیش ترین تعداد دانه در ردیف و تیمار کشت ذرت + عدم مصرف کود اوره با میانگین 16/27 عدد کم ترین تعداد را به خود اختصاص دادند. به نظر می رسد که تأمین عناصر مورد نیاز گیاه در جهت تولید عملکرد کمی و کیفی محصول از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نحوی که در این آزمایش مصرف بهینه نیتروژن و عدم وجود رقابت بین گونه ای در اثر کاربرد کولتیواتور و حذف گیاهان لگوم بهترین نتیجه را به همراه داشت تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - کشت مخلوط ذرت- بادام زمینی تحت تلقیح با ازتوباکتر کروکوکوم (Azotobacter chroococcum)
        سیاوش پورجانی هاشم  امين پناه محمدنقی صفرزاد ویشکایی
        استفاده از کشت مخلوط و باکتری های محرک رشد گیاه منجر به افزایش پایداری نظام‌های کشاورزی می گردد. به‌منظور بررسی اثر ازتوباکتر بر عملکرد بادام‌زمینی و ذرت در کشت مخلوط، یک آزمایش دو ساله به‌صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آستانه اشرفی أکثر
        استفاده از کشت مخلوط و باکتری های محرک رشد گیاه منجر به افزایش پایداری نظام‌های کشاورزی می گردد. به‌منظور بررسی اثر ازتوباکتر بر عملکرد بادام‌زمینی و ذرت در کشت مخلوط، یک آزمایش دو ساله به‌صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آستانه اشرفیه، استان گیلان، انجام شد. عامل اول شامل باکتری ازتوباکتر کروکوکوم (تلقیح و عدم تلقیح) و عامل دوم شامل الگوی کشت مخلوط در 8 سطح شامل کشت خالص ذرت، کشت خالص بادام‌زمینی، الگوهای کشت مخلوط افزایشی (100 درصد بادام‌زمینی+100 درصد ذرت، 100 درصد بادام‌زمینی+ 50 درصد ذرت و 100درصد ذرت+50 درصد بادام‌زمینی) و الگوهای کشت مخلوط جایگزینی (50 درصد ذرت+50 درصد بادام‌زمینی، 67 درصد ذرت+33 درصد بادام‌زمینی و 33 درصد ذرت+67 درصد بادام‌زمینی) بودند. نتایج نشان داد عملکرد دانه ذرت و بادام‌زمینی به‌طور معنی‌داری تحت تأثیر ازتوباکتر و نسبت کشت مخلوط قرار گرفت. کاربرد ازتوباکتر سبب افزایش عملکرد دانه ذرت و بادام‌زمینی به‌ترتیب به میزان 16 و 10 درصد گردید. حداکثر و حداقل نسبت برابری زمین به‌ترتیب در الگوی کشت مخلوط 100 درصد بادام‌زمینی+50 درصد ذرت و 50 درصد ذرت+50 درصد بادام‌زمینی مشاهده شد و کاربرد ازتوباکتر سبب افزایش نسبت برابری زمین بین 12 تا 16 درصد در الگوهای مختلف کشت مخلوط گردید. با توجه به عدم امکان کنترل ماشینی علف‌های‌هرز در الگوهای کشت مخلوط افزایشی، در صورت آلودگی کم مزرعه به علف‌های‌هرز، الگوی کشت 100 درصد بادام‌زمینی+50 درصد ذرت همراه با کاربرد ازتوباکتر مناسب خواهد بود. در غیراین‌صورت، با توجه به نسبت برابری زمین و عملکرد بادام زمینی، الگوی کشت مخلوط 67 درصد بادام‌زمینی+33 درصد ذرت همراه با کاربرد ازتوباکتر مناسب خواهد بود. تفاصيل المقالة