• فهرس المقالات carotenoids

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مطالعه عوامل موثر بر استخراج سوپر آنتی اکسیدان آستاگزانتین از ضایعات میگوی پاسفید غربی (Litopenaeus vannamei)
        فاطمه صابر باغبان شاهرخ شعبانی رضا عزیزی نژاد
        مقدمه: ضایعات میگو می‌توانند به عنوان ارزان‌ترین مواد اولیه جهت استخراج رنگدانه‌های کاروتنوئیدی آستاگزانتین قرمز و جایگزینی با رنگ‌های مصنوعی استفاده شوند. در پژوهش حاضر هدف ارزیابی عوامل موثر بر راندمان استخراج آنتی‌اکسیدان آستاگزانتین از ضایعات میگوی پاسفید غربی بود.م أکثر
        مقدمه: ضایعات میگو می‌توانند به عنوان ارزان‌ترین مواد اولیه جهت استخراج رنگدانه‌های کاروتنوئیدی آستاگزانتین قرمز و جایگزینی با رنگ‌های مصنوعی استفاده شوند. در پژوهش حاضر هدف ارزیابی عوامل موثر بر راندمان استخراج آنتی‌اکسیدان آستاگزانتین از ضایعات میگوی پاسفید غربی بود.مواد و روش‌ها: در این پژوهش استخراج با نسبت ماده جامد (میگوی پخته/خشک/آسیاب/الک) به حلال اتانول (g/ml) در 3 سطح یک به پنج، یک به هفت و یک به نه، با مدت زمان همزدن 1، 5 و 10 دقیقه در حمام فراصوت در 3 سطح 10 ، 20 و 30 دقیقه و دمای سانتریفیوژ 4، 12 و 21 درجه سلسیوس با 3 بار تکرار انجام گردید. پس از بررسی راندمان استخراج کاروتنوئید ضایعات خشک و تر در دستگاه اسپکتوفتومتر، بهترین روش استخراج از طریق تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS.20 به روش میانگین چند دامنه‌ای دانکن، انتخاب شد و در پایان آستاگزانتین تیمار 1(پخته /خشک /آسیاب/الک) و تیمار2 (خام/آسیاب ) با دستگاه HPLC بهینه‌سازی، خالص‌سازی، اندازه‌گیری و شناسایی شدند و تیمار بهینه انتخاب گردید.یافته‌ها: آزمایش‌ها نشان داد نسبت نمونه به حلال 1:5 و یک دقیقه زمان همزدن، 10 دقیقه فراصوت و سانتریفیوژ 21 درجه سلسیوس برای استخراج بهینه مناسب می‌باشد. داده‌های حاصل از آنالیز HPLC نیز نشان داد، آستاگزانتین حاصل از استخراج تیمار1mgastaxanthin/gextract 3 و تیمار2mgastaxanthin/gextract 7/2 بوده است.نتیجه گیری: از ضایعات میگو می‌توان به ‌عنوان مواد اولیه دردسترس و اقتصادی جهت استخراج رنگدانه‌های کاروتنوئیدی و جایگزینی آنها با رنگ‌ها و آنتی اکسیدان‌های مصنوعی در صنعت غذا استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Evaluation of the Effect of Argan Kernel Roasting on Physicochemical Properties and Oxidative Stability of Cold-Pressed Argan oil
        N. Moradi M. Gharachorloo P. Ghasemi Afshar
        Argan oil extracted from the fruit of Argania Spinosa L. has many nutritional and therapeutic properties. This study was conducted to investigate the effect of Argan kernel roasting on physicochemical properties of cold-pressed oil. In this study, Argan kernels were roa أکثر
        Argan oil extracted from the fruit of Argania Spinosa L. has many nutritional and therapeutic properties. This study was conducted to investigate the effect of Argan kernel roasting on physicochemical properties of cold-pressed oil. In this study, Argan kernels were roasted at 110 ° C for 30 minutes, and Argan oil was extracted from unroasted and roasted kernels by cold pressing. The results showed that in the oils extracted from unroasted and roasted Argan kernels, the predominant fatty acid was oleic acid and then linoleic and palmitic acids, respectively. γ-Tocopherol made up more than 80% of the tocopherol compounds in the samples, and spinasterol (78.44% in unroasted and 47.35% in roasted samples) were the predominant sterol compound of Argan oil. The sterol compounds of schottenol (38.69%), chlorophyll (0.43 ppm) and carotenoid contents (15.2 mg/kg) in oil extracted from roasted Argan kernels were higher, and there was no statistically significant difference (p < 0.05). According to the results, the oil extracted from roasted Argan kernels could be considered as a product with more desirable organoleptic properties and higher oxidative stability than the oil extracted from unroasted kernels during storage. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تخم‌مرغ‌های فراسودمند؛ الف) غنی‌‌شده با مواد معدنی، ویتامین‌ها و رنگدانه‌ها
        داریوش خادمی شورمستی
        تخم‌مرغ منبعی از ترکیبات ضروری حیاتی در نظر گرفته می‌شود که مواد مغذی را در یک بسته‌بندی بیولوژیکی فراهم می‌کند. امروزه با توجه به افزایش سطح آگاهی‌ها، کیفیت حسی و تغذیه‌ای تخم‌مرغ به یک دغدغه فزاینده برای مصرف‌کنندگان تبدیل شده است. لذا تقاضا برای تخم‌مرغ‌های دارای ویژ أکثر
        تخم‌مرغ منبعی از ترکیبات ضروری حیاتی در نظر گرفته می‌شود که مواد مغذی را در یک بسته‌بندی بیولوژیکی فراهم می‌کند. امروزه با توجه به افزایش سطح آگاهی‌ها، کیفیت حسی و تغذیه‌ای تخم‌مرغ به یک دغدغه فزاینده برای مصرف‌کنندگان تبدیل شده است. لذا تقاضا برای تخم‌مرغ‌های دارای ویژگی‌ها و اثربخشی فراتر از یک غذای معمول از جمله تخم‌مرغ‌های غنی‌شده با مواد مغذی مانند مواد معدنی کمیاب (سلنیوم، آهن، روی، ید، مس و غیره)، ویتامین‌ها (محلول درآب و محلول در چربی)، ترکیبات آنتی‌اکسیدانی (مانند کاروتنوئیدها) رو به افزایش است. دستیابی به این هدف به سادگی از طریق رویکردهای تغذیه‌ای که منجر به تولید تخم‌مرغ‌های طراح می‌شود، ممکن و مقرون به‌صرفه است. بدین ترتیب تخم‌مرغ‌های فراسودمند‌ برای مصرف‌کنندگانی که خواهان تخم‌مرغ‌هایی با خواص تغذیه‌ای متفاوت نسبت به تخم‌مرغ‌های معمولی هستند، گزینه‌های جدید و جذابی فراهم می‌کنند. در این مقاله، تلاش شده است تا رهیافت‌های تغذیه‌ای مختلف در پرورش و مدیریت مرغان تخمگذار جهت تولید تخم‌مرغ طراحی شده شامل اشکال مختلف مکمل‌های معدنی و آلی حاوی عناصر کمیاب، ویتامین‌ها و رنگدانه‌ها، مقادیر مورد نیاز روزانه و مقادیر تأمین شده توسط تخم‌مرغ‌های غنی‌شده جهت اعمال نقش بیولوژیک اختصاصی و نیز آثار سمیت ناشی از تداخل عمل برخی مکمل‌ها در سطوح مختلف مورد استفاده، بررسی شد. گرچه مشخص گردید که می‌توان به‌راحتی به تولید تخم‌مرغ‌های غنی‌شده از طریق رهیافت‌های تغذیه‌ای امیدوار بود لیکن اثبات ادعاهای سلامت‌بخش این تخم‌مرغ‌های طراح در مدل‌های انسانی نیازمند توجه به ترکیب و سازگاری آنها در جمعیت‌های مختلف و انجام آزمایشات تخصصی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - Phytochemical Responses of White Savory (<i>Satureja mutica Fisch</i> and C.A.Mey.) to Foliar Application of Seaweed Extract and Ecormon Fertilizer
        Saeid Reza Poursakhi Hossein Ali Asadi-Gharneh
        BACKGROUND: Sustainable agriculture is a great solution to reduce chemical pollutants to overcome environmental pollution. OBJECTIVES: Considering the importance of the savory and the consequences of fertilizers application, current study was carried out to determine t أکثر
        BACKGROUND: Sustainable agriculture is a great solution to reduce chemical pollutants to overcome environmental pollution. OBJECTIVES: Considering the importance of the savory and the consequences of fertilizers application, current study was carried out to determine the optimum concentration of seaweed extract and Ecormon fertilizer -as an organic matter and growth promoting stimulus- on some biochemical characteristics of white savory. METHODS: The present study was conducted as a factorial experiment in a randomized complete blocks design including three concentrations of seaweed extract (0, 1.5, and 3/1000) and three concentrations of Ecormon fertilizer (0, 0.5 and 1/1000) in three replications to study the biochemical properties of white savory. RESULT: According to the results, the highest chlorophyll a, b, total chlorophyll and carotenoid levels were observed in the treatment of Ecormon1 (2.65, 2.31, 4.95 and 2.88 mg.g-1 respectively), whereas Seaweed 1.5 had the lowest pigments amounts. The highest amount of phenolic compounds (804.00 mg.g-1) was obtained from seaweed 3 plus Ecormon 1, while the lowest amounts were belonging to seaweed 1.5 plus Ecormon1 and seaweed 3 plus Ecormon 0.5 (247.40 and 248.30 mg.g-1), respectively. The highest amounts of antioxidant activity were observed in treatments of seaweed 3 plus Ecormon1 and Ecormon 0.5 (46.25 and 45.26 %, respectively) and the lowest value (25.87 %) was observed in control treatment. CONCLUSION: In general, application of Ecormon and seaweed extract showed a positive effect on photosynthetic pigments, phenolic compounds and antioxidant activity of white savory. So, it can be recommended to farmers as efficient bio-elicitors that improve the biochemical properties of the plant through induction of the immune system. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بهینه سازی استخراج رنگدانه های کاروتنوئیدی از گوجه فرنگی با استفاده از آنزیم صنعتی همی سلولاز
        ارزو قادی
        در این پژوهش فرآیند جداسازی رنگدانه‌ی کاروتنوئیدی لیکوپن از پودر گوجه‌فرنگی به وسیله‌ی آنزیم صنعتی همی‌سلولاز مورد مطالعه قرار گرفت به این منظور مطالعه بر اثرات ناشی از تغییر دما‌، غلظت آنزیم مصرفی، زمان انکوباسیون، pH همه در نقاط اپتیمم انجام گرفت. پژوهش بر مبنای اثر ب أکثر
        در این پژوهش فرآیند جداسازی رنگدانه‌ی کاروتنوئیدی لیکوپن از پودر گوجه‌فرنگی به وسیله‌ی آنزیم صنعتی همی‌سلولاز مورد مطالعه قرار گرفت به این منظور مطالعه بر اثرات ناشی از تغییر دما‌، غلظت آنزیم مصرفی، زمان انکوباسیون، pH همه در نقاط اپتیمم انجام گرفت. پژوهش بر مبنای اثر بخشی آنزیم در شرایط مختلف بر میزان رنگدانه‌های استخراجی از پودر گوجه‌فرنگی و به‌دست آوردن نقاط بهینه استخراج به‌وسیله‌ی تحلیل آماری نتایج می‌باشد. برای استخراج رنگدانه در این پژوهش از حلال‌های هگزان، اتانول، استن به نسبت 1:2:1 و انکوباسیون در دمای 30 درجه به مدت 16 ساعت برای اثر بخشی کامل حلال استفاده گردید. برای هر متغیر سه سطح تعریف شد که به‌منظور هدفمند کردن آزمایشات از طرح تاگوچی برای جدول طراحی آزمایش استفاده شده و شامل نه ردیف آزمایش و برای هر ردیف آزمایش از سه تکرار و یک شاهد حاوی نمونه بدون آنزیم درنظر گرفته شده است. محلول‌های حاوی رنگدانه در پایان مرحله‌ی جداسازی به دستگاه اسپکتروفتومتری انتقال و پس از ثبت ارقام و تحلیل آماری آن مشاهده شد که میزان اثر بخشی متغیر غلظت آنزیم بسیار بیشتر از متغیرهای دیگر بوده به‌طوری که بالاترین میانگین غلظت استخراجی رنگدانه در 500 میکروگرم = 0450. و تحلیل جداگانه هر متغیر نقاط بهینه را برای دمای انکوباسیون 40 درجه و برای زمان انکوباسیون 60 دقیقه‌، برای 4‌pH = ، غلظت آنزیم 200 میکروگرم بر لیتر برای هر 5 گرم پودر گوجه می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - نقش سالیسیلیک اسید در بهبود سیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ارقام سویا (Glycine max L.) در شرایط تنش خشکی
        نسرین رزمی علی عبادی جهانفر دانشیان سدابه جهانبخش
        به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید برسیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ژنوتیپ های سویا در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و آزمایشگاه دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح ( 85، 65 و 4 أکثر
        به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید برسیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ژنوتیپ های سویا در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و آزمایشگاه دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح ( 85، 65 و 45 درصد ظرفیت مزرعه)، سالیسیلیک اسید در 3 غلظت (صفر، 4/0 و 8/0میلی مولار) وژنوتیپ های ویلیامز،D42X19 و L17 سویا بودند. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، محتوای نسبی آب، هدایت روزنه ای، غلظت کلروفیل های a و b، نسبت کلروفیل a/b، سطح برگ هر بوته، فلورسانس بیشینه و عملکرد کوانتوم در اثر تنش خشکی کاهش یافتند. کاربرد 4/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید نسبت به غلظت بیشتر آن (8/0 میلی مولار) و شاهد تاثیر بیشتری در کاهش اثرات نامطلوب تنش داشت و توانست عملکرد دانه، درصد روغن، محتوای نسبی آب، غلظت کلروفیل های a و b، عملکرد کوانتوم و هدایت روزنه ای را در شرایط تنش خشکی کمتر کاهش دهد که نتیجه آن کاهش اثرات منفی تنش خشکی بود. کارتنوئیدها در اثر تنش خشکی و کاربرد 8/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید در ژنوتیپ های سویا به خصوص ژنوتیپ L17 افزایش یافت. همچنین، سطح ویژه برگ در اثر تنش خشکی افزایش یافت که آن در ژنوتیپ L17 نسبت به سایر ژنوتیپ ها بیشتر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، به نظر می رسد ژنوتیپ ویلیامز نسبت به دو ژنوتیپ دیگر توانایی بیشتری در تحمل به تنش خشکی را دارد و کاربرد 4/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید می تواند راهکار مناسبی برای افزایش تحمل به تنش خشکی در هر سه ژنوتیپ ویلیامز،D42X19 و L17 سویا باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - پاسخ فیزیولوژیک گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) به کود دامی و پلیمر سوپرجاذب در شرایط تنش خشکی
        زهرا رضایی محمد رفیعی الحسیی
        به منظور بررسی اثر کود دامی و پلیمر سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی رازیانه در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سطوح مختلف تیمار تنش خشکی شامل: سه سطح 50 (شاهد)، 100 و 150 أکثر
        به منظور بررسی اثر کود دامی و پلیمر سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی رازیانه در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سطوح مختلف تیمار تنش خشکی شامل: سه سطح 50 (شاهد)، 100 و 150 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان فاکتور اصلی و نسبت های مختلف کود دامی (گاوی) و پلیمر سوپرجاذب در شش سطح شامل: D1: عدم مصرف کود دامی و پلیمر سوپرجاذب، D2: 10 تن در هکتار کود دامی + 150 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب، D3: 20 تن در هکتار کود دامی + 100 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب، D4: 30 تن در هکتار کود دامی+ 50 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب، D5: 40 تن در هکتار کود دامی و D6: 200 کیلوگرم در هکتار پلیمر سوپرجاذب به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی و کود دامی و پلیمر سوپرجاذب و اثر متقابل آنها بر محتوای پرولین، کلروفیل b، کارتنوئید، عملکرد دانه و عملکرد اسانس این گیاه تاثیر معنی داری داشتند. همچنین، بیشترین عملکرد دانه (66/146 گرم بر مترمربع)، عملکرد اسانس (99/2 گرم بر مترمربع) و کارتنوئید از تیمار 50 میلی متر تبخیر با کاربرد D6 حاصل شد. بیشترین مقدار پرولین از تیمار 150 میلی متر تبخیر با کاربرد D4 به دست آمد. بیشترین کلروفیل b از تیمار 50 میلی متر تبخیر و کاربرد D3 تولید شد. بیشترین محتوای آب نسبی برگ و کلروفیل کل از تیمار 50 میلی متر تبخیر و D6 و بیشترین کلروفیل a از تیمار 50 میلی متر و D4 حاصل شد. به طورکلی، در شرایط 50 میلی‌متر تبخیر و 200 کیلوگرم سوپرجاذب در هکتار حداکثر عملکرد دانه و عملکرد اسانس به دست آمدند. از طرف دیگر در شرایط 100 میلی متر تبخیر و با کاربرد 40 تن کود دامی در هکتار اثرات سوء تنش خشکی بر صفات عملکرد دانه و عملکرد اسانس کاهش یافت. همچنین، در تیمار 150 میلی متر تبخیر و کاربرد کود دامی و پلیمر سوپرجاذب (به ترتیب 30 تن و 50 کیلوگرم در هکتار) اثرات تنش خشکی بر صفات عملکرد دانه و عملکرد اسانس نسبت به سایر تیمارها کاهش یافت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تأثیرتیمار فراصوت بر ترکیبات زیست‌فعال آب هویج
        علی ایاسه محمد علیزاده عباس مهرداد محسن اسمعیلی یوسف جوادزاده
        هدف این پژوهش، تعیین تأثیر تیمار فراصوت روی ترکیبات زیست فعال آب هویج (شامل فنل کل، فلاونوئید کل، کاروتنوئید کل، اسید آسکوربیک) و مقایسه آن با تیمار رایج حرارتی می باشد. نمونه های آب هویج مطابق طرح سطح- پاسخ دی‌اپتیمال، در سه سطح دما (25، 5/37 و50 درجه سلسیوس)، زمان ( أکثر
        هدف این پژوهش، تعیین تأثیر تیمار فراصوت روی ترکیبات زیست فعال آب هویج (شامل فنل کل، فلاونوئید کل، کاروتنوئید کل، اسید آسکوربیک) و مقایسه آن با تیمار رایج حرارتی می باشد. نمونه های آب هویج مطابق طرح سطح- پاسخ دی‌اپتیمال، در سه سطح دما (25، 5/37 و50 درجه سلسیوس)، زمان (10، 20، 30 دقیقه) و دو سطح توان (350 و400 وات) در فرکانس ثابت 24 کیلوهرتز فراصوت شدند. نتایج نشان داد، دما (01/0p&lt;)، زمان (01/0p&lt;) و توان (05/0p&lt;) فراصوت باعث کاهش معنی دار مقادیر اسید اسکوربیک شدند. پایداری ویتامین ث در نمونه های فرآیند شده با فراصوت بیشتر از نمونه های تیمار حرارتی بود. دمای فراصوت سبب افزایش معنی دار (05/0p&lt;) مقادیر کارتنوئید کل نمونه ها شد. زمان فراصوت تأثیر معنی‌داری (01/0p&lt;) در کاهش مقادیر فنل کل نمونه ها داشت ولی تفاوت معنی داری (22/0=p)بین فنل کل نمونه های فراصوت شده نسبت به تیمارهای حرارتی و نمونه تیمار نشده، مشاهده نشد. مقادیر فلاونوئید کل نمونه های فراصوت شده کاهش معنی داری (01/0p&lt;) نسبت به نمونه های حرارتی و تیمار نشده داشت. مطالعه حاضر نشان داد، تیمار فراصوت به ‌عنوان یک تیمار غیرحرارتی موجب پایداری بیشتر ترکیبات زیست‌فعال آب هویج (به ویژه اسید اسکوربیک، کارتنوئید کل و فنل کل) در مقایسه با تیمار مرسوم حرارتی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - اثر محلول‌پاشی آهن، بور و سلنیوم بر خصوصیات مورفولوژیک ریشه و محتوای رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه دارویی استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) تحت تنش شوری کلرید سدیمی
        مهدی عقیقی شاهوردی حشمت امیدی سید جلال طباطبایی
        تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظ أکثر
        تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظت 5 در هزار)، بور (اسید بوریک با غلظت 5 در هزار) و سلنیوم (سلنیت سدیم با غلظت 2 در هزار) تحت شرایط شوری کلرید سدیمی بر خصوصیات رشدی ریشه و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی گیاه استویا انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح مختلف کلرید سدیم (صفر، 3، 6 و9 دسی زیمنس بر متر) و محلول پاشی ترکیبات عناصر در هشت سطح (عدم محلول پاشی، آهن، بر، سلنیوم، آهن+سلنیوم، آهن+بر، سلنیوم+بر و آهن+ سلنیوم+ بر) بودند. نتایج نشان داد که با افزیش سطح شوری کاهش معنی دار در میانگین وزن خشک ریشه، حجم، طول، سطح، قطر و چگالی ریشه، درصد خشک ریشه به حجم خاک و میزان کلروفیل a، b و کل مشاهده گردید. در بین ترکیب های مختلف محلول پاشی، استفاده توأم از سه عنصر آهن، بور و سلنیوم بالاترین میانگین صفات وزن تر و خشک ریشه، حجم، طول، سطح و چگالی ریشه را داشت که تفاوت معنادار آماری با بقیه سطوح تیماری نشان داد. محلول پاشی توأم هر سه عنصر در مقایسه با عدم محلول پاشی باعث افزایش میانگین وزن خشک، حجم، طول و سطح ریشه در مقایسه با تیمار شاهد شد. بیشترین میانگین معنادار آماری صفات کلروفیل b و مجموع کلروفیل کل در محلول پاشی عنصر آهن در سطح بدون تنش و ترکیب آهن و سلنیوم در سطح شوری سه دسی زیمنس بر متر بود. به‌طورکلی کاهش رشد ریشه و کاهش محتوای کلروفیل برگ (به خصوص کلروفیل a) در اثر تنش شوری رخ داد و مجموع این عوامل، موجب افت رشد گیاه در سطوح بالاتر شوری (6 و 9 دسی زیمنس بر متر) گردید. بر اساس پژوهش حاضر به منظور کاهش اثرات منفی تنش شوری به خصوص در سطوح پایین تر (3 و 6 دسی زیمنس بر متر) محلول پاشی با عناصر آهن و سلنیوم که باعث افزایش میزان کلروفیل گیاه و بهبود رشد ریشه می گردند، توصیه می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - بررسی اثر ورمیکمپوست و تنش شوری بر میزان رنگیزه‌ها و برخی صفات بیوشیمیایی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
        احمد افکاری پروین فرج پور
        به‌منظور بررسی اثرات شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌کسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در‌ قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمی‌کمپوست (صفر، أکثر
        به‌منظور بررسی اثرات شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌کسیدان و رنگیزه‌های فتوسنتزی گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در‌ قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل چهار سطح ورمی‌کمپوست (صفر، 5، 10 و 15 درصد وزنی-وزنی) و چهار سطح شوری (صفر (شاهد)، 4، 8 و 12 دسی‌زیمنس بر متر کلریدسدیم) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل تنش شوری و ورمی‌کمپوست بر میزان فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و کلروفیل کل معنی‌د‌ار بود. سایر نتایج مشخص ساخت که با افزایش شوری میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان افزایش و مقادیر رنگیزه‌های فتوسنتزی کاهش یافت. همچنین استفاده از کود ورمی‌کمپوست نسبت به شاهد به‌طور معنی‌داری میزان کلروفیل a، کلروفیل bو کاروتنوئیدها را افزایش داد. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش شوری و ورمی‌کمپوست نشان داد که حداکثر میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان توسط تیمار 15% وزنی ورمی‌کمپوست در سطح شوری 12 دسی‌زیمنس بر متر کلرید‌سدیم حاصل شد. بنابراین، استفاده از ورمی‌کمپوست به‌عنوان یک کود آلی، علاوه بر افزایش میزان فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و مقادیر رنگیزه‌های فتوسنتزی، می‌تواند راهکار مناسبی برای کاهش اثرهای منفی ناشی از غلظت زیاد یون‌های سدیم و کلر در خاک‌ها بر رشد گاوزبان اروپایی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی اثر غلظت‌های مختلف اسید سالیسیلیک در بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه‌های پسته (Pistacia vera L.) رقم اکبری تحت تنش شوری
        کبری مهدویان
        سالیسیلیک اسید، یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در تنظیم فرایندهای فیزیولوژیکی و پاسخ گیاه به شرایط نامطلوب زیستی از قبیل شوری، نقش دارد. در تحقیق حاضر سعی شده است تا تاثیر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک اسید، شوری و برهمکنش آنها بر پارامترهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در پسته أکثر
        سالیسیلیک اسید، یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در تنظیم فرایندهای فیزیولوژیکی و پاسخ گیاه به شرایط نامطلوب زیستی از قبیل شوری، نقش دارد. در تحقیق حاضر سعی شده است تا تاثیر غلظت‌های مختلف سالیسیلیک اسید، شوری و برهمکنش آنها بر پارامترهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی در پسته بررسی شود. شوری با غلظت‌های صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی‌مولار و سالیسلیک اسید با غلظت‌های صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار به صورت محلول‌پاشی در یک طرح کاملاً تصادفی، به صورت فاکتوریل در سال 1398 در شرایط گلخانه‌ای مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که شوری باعث کاهش معنی‌دار رشد اندام هوایی و ریشه، کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، هم‌چنین کاهش کلروفیل، کاروتنوئید و آنتوسیانین شد؛ در حالی که در گیاهان پیش تیمار شده با سالیسیلیک اسید، اثر شوری را بر پارامترهای یاد شده تعدیل کرد. با بررسی مطالب فوق می‌توان نتیجه گرفت که کاربرد سالیسیلیک اسید، باعث افزایش تحمل‌پذیری گیاه در برابر تنش شوری گشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تغییرات فصلی و روزانه پاسخ‌های فتوشیمیایی و آنتی اکسیدان و متابولیسم فنل در گیاه همیشه سبز یاس (Jasminum fruticans)
        قادر حبیبی
        در این پژوهش، تغییرات فصلی و روزانه فتوسنتز و متابولیسم فنلی گیاه همیشه سبز یاس (Jasminum fruticans L.) در طول 12 ماه سال مورد مطالعه قرار گرفت. سنجش پارامترهای مربوط به رنگیزه‌های فتوسنتزی و متابولیسم فنلی، تفاوت‌های آشکاری را بین مقادیر اندازه گیری شده در بهار و تابست أکثر
        در این پژوهش، تغییرات فصلی و روزانه فتوسنتز و متابولیسم فنلی گیاه همیشه سبز یاس (Jasminum fruticans L.) در طول 12 ماه سال مورد مطالعه قرار گرفت. سنجش پارامترهای مربوط به رنگیزه‌های فتوسنتزی و متابولیسم فنلی، تفاوت‌های آشکاری را بین مقادیر اندازه گیری شده در بهار و تابستان با مقادیر پاییز و زمستان نشان داد. در پاییز و زمستان، کاهش مقادیر کلروفیل a، با افزایش مقادیر کاروتنوئید و فنل برگ‌ها (بعنوان سازوکارهای موثر حفاظت نوری) همراه بود. در حالی که پارامتر بیشینه عملکرد کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm) در زمستان نوسان روزانه نشان داد، چنین نوسانی در سایر فصول مشاهده نشد. وجود نوسان روزانه Fv/Fmتنها در روزهای زمستان، نشان داد که مهار نوری دینامیک نقش موثری در حفاظت فتوسیستم‌ها در برابر آسیب نوری بعدازظهر روز سرد زمستانی داشت. افزایش فاز O-J (فاز مربوط به تغییرات منحنی فلورسانس کلروفیل OJIP) همراه با کاهش فاز I-P نشان داد که سرمای زمستانه هر دو قسمت دهنده و گیرنده الکترون در فتوسیستم II را متأثر کرد. نتایج، وجود ارتباط بین تغییرات روزانه Fv/Fm با تغییرات روزانه پراکسید هیدروژن (H2O2) و فعالیت آنزیم کاتالاز (CAT) را آشکار ساخت. الگوی تغییرات روزانه فعالیت آنزیم کاتالاز در فصول گرم با الگوی تغییرات روزانه این آنزیم در فصول سرد متفاوت بود بطوریکه برخلاف فصول گرم، بیشترین میزان فعالیت کاتالاز در ساعت 15 بعداز ظهر روزهای سرد زمستان ثبت شد. افزایش فعالیت کاتالاز در ساعات بعداز ظهر روزهای سرد نشان داد که این آنزیم نقش مهمی در حفاظت فتوسیستم‌ها در این ساعات دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - تأثیر غلظت‌های مختلف جیبرلیک‌اسید بر خصوصیات فیزیولوژیک ریزجلبک‌Dunaliella salina در محیط کشت گیلارد
        مجتبی قاسمی صالحه گنجعلی لیلا فهمیده مجتبی کیخاصابر محمد مدرسی
        دونالیلا سالینا ‌(Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظت‌های مختلف هورمون جیبرلیک‌اسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانه‌های کل أکثر
        دونالیلا سالینا ‌(Dunaliella salina)، یک ریزجلبک تولید کننده کاروتنوئید است که به دلیل توانایی فوق العاده آن در تجمع بتاکاروتن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو آزمایشی به منظور بررسی تاثیر غلظت‌های مختلف هورمون جیبرلیک‌اسید بر افزایش میزان رشد، تجمع رنگدانه‌های کلروفیل، محتوای کاروتنوئید، زیست‌توده خشک، لیپید کل و جیبرلیک‌اسید درونی گونه ریزجلبک D. Salina در محیط کشت گیلارد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظت‌های مختلف جیبرلیک‌اسید (GA3) با سطوح صفر (شاهد)‌، 5/0،‌ 5، 10 و‌20 میلی‌گرم بر لیتر بود. صفات مورد اندازه‌گیری در این آزمایش شامل نرخ رشد و زمان دو برابر شدن، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، زیست‌توده خشک، لیپید کل و جیبرلیک‌اسید درونی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر غلظت‌های مختلف هورمون جیبرلیک‌اسید بر تمام صفات مورد مطالعه درریزجلبک D. Salina در سطح آماری پنج درصد معنی‌دار شد. جیبرلیک‌اسید با غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر باعث افزایش نرخ رشد، محتوای کلروفیل a و‌b، میزان کلروفیل کل، زیست‌توده خشک و لیپید کل در ریزجلبک مورد مطالعه شد. در حالی که بیش‌ترین میزان تجمع کاروتنوئید کل مربوط به تیمار 5 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلیک‌اسید بود. با توجه به یافته‌های این پژوهش پیشنهاد می-گردد که اگر هدف از کشت این گونه ریزجلبک تولید کاروتنوئید باشد، غلظت 5 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلیک‌اسید می-تواند کارایی موثری داشته باشد ولی در صورتی که هدف تولید زیست‌توده خشک و لیپید کل باشد، استفاده از غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلیک‌اسید باعث تحریک و افزایش تولید زیست‌توده خشک و لیپید کل ریزجلبک D. Salina خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تأثیر باکتری محرک رشد بر عملکرد و برخی خصوصیات بیوشیمیایی گیاه سیاه‌دانه (Nigella sativa L.) در شرایط تنش خشکی
        مائده یوسفیان شهاب الدین میری نژاد زهرا رهامی
        یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی استفاده از باکتری محرک رشد می باشد. بر این اساس تحقیقی به منظور بررسی تأثیر باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در شرایط تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات بیوشیمایی گیاه سیاه دانه در سال زراعی 99-1398 در روستای سروک از توابع یاسوج در استان کهگیلو أکثر
        یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی استفاده از باکتری محرک رشد می باشد. بر این اساس تحقیقی به منظور بررسی تأثیر باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در شرایط تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات بیوشیمایی گیاه سیاه دانه در سال زراعی 99-1398 در روستای سروک از توابع یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفت. آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه اجرا شد. آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک (شاهد)، آبیاری پس از مصرف 60 درصد رطوبت خاک و آبیاری پس از مصرف 90 درصد رطوبت خاک) و عامل فرعی کاربرد باکتری محرک رشد آزوسپیریلیوم در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح بذر با باکتری) بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تلقیح باکتری محرک رشد موجب بالا رفتن صفات عملکرد دانه و کربوهیدرات در شرایط تنش متوسط شد، در شرایط تنش شدید نیز صفات کاروتنوئید و مالون دی آلدئید تغییرات معنی داری داشتند. از طرفی صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئید در هر دو حالت تنش متوسط و شدید تغییرات معنی داری داشتند. بیشترین غلظت کلروفیل کل و کاروتنوئید در تیمار آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک و تلقیح با باکتری مشاهده گردید. بالاترین عملکرد دانه نیز با 1072 کیلوگرم در هکتار در تیمار آبیاری پس از مصرف 30 درصد رطوبت خاک و کاربرد باکتری مشاهده گردید. پیشنهاد می شود که میزان رشد گیاه در مراحل مختلف رشد و نمو اندازه گیری شود تا تأثیر تنش در هر دوره مشخص گردد و تفسیر مناسبی از تأثیر تنش بر روی گیاه بدست آید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - The effect of rootstocks on the peel phenolic compounds, cartenoids, chlorophylls and ethylene of Younesi tangerine (Citrus reticulata).
        Behzad Babazadeh Darjazi
        Studies have demonstrated that phenolic compounds andcarotenoids are essential for prevention of diseases. On the other hand,endogenous ethyleneenhancestheripeningof fruitsand stimulatesthe biosynthesis of carotenoidsas well aschlorophylls destruction. The aim of this s أکثر
        Studies have demonstrated that phenolic compounds andcarotenoids are essential for prevention of diseases. On the other hand,endogenous ethyleneenhancestheripeningof fruitsand stimulatesthe biosynthesis of carotenoidsas well aschlorophylls destruction. The aim of this study was to evaluate the effect of rootstocks on phenolic compounds andcarotenoids. The contents of individualphenolic compoundsin peel were evaluated by HPLC. Total flavonoids content was determined using colorimetric assay. Free radical activity was evaluated with DPPH reagent, and total carotenoid and chlorophylls contents were measured using a spectrophotometer. The content of ethylenein fruits was determined by Gas chromatography. HPLC analysis identified seven phenolic compounds in the peel of Younesi tangerine. Hesperidin was the major compound for all rootstocks. Among the six rootstocks studied, flying dragon demonstrated thehighest level of phenolic compounds, carotenoids, and ethylene. Findings suggest that the rootstocks can affect the amount of phenolic compounds, carotenoids, and ethylene of the fruit. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - The effect of rootstocks on sugars, acids, carotenoids, chlorophylls, and ethylene of Satsuma mandarin (Citrus unshiu)
        Behzad Babazadeh Darjazi Mozhgan Farzamisepehr Behrouz Golein
        This study aimed to evaluate the effect of rootstocks on fruit sugars, organic acids, and carotenoids. The contents of sugars and organic acidsin fruits were determined by HPLC. Total acidity (TA), total soluble solids (TSS), and pH value of the juice were also evaluate أکثر
        This study aimed to evaluate the effect of rootstocks on fruit sugars, organic acids, and carotenoids. The contents of sugars and organic acidsin fruits were determined by HPLC. Total acidity (TA), total soluble solids (TSS), and pH value of the juice were also evaluated. Total carotenoids and chlorophylls contents were measured using a spectrophotometer. The content of ethylenein fruits was determined by gas chromatography. HPLC analysis of the juice allowed the detection of 3 sugars and 2 acids. Sucrose was the dominant sugar for all rootstocks. Total sugars ranged from 93.54 (mg/mL) (Flying dragon) to 111.54 (mg/mL) (Swingle citrumelo). Total acids changed from 9.50 (mg/mL) (Trifoliate orange) to 11.45(mg/mL) (Flying dragon). The ascorbic acid content varied from 0.20 (mg/mL) (Flying Dragon) to 0.32 (mg/mL) (Sour orange). The pH value ranged from 3.14 (Flying dragon) to 3.50 (Trifoliate orange), TSS content changed from 10.70 (%) (Flying dragon) to 11.10 (%) (Swingle citrumelo), TSS/TA varied from 11.75 (Flying dragon) to 13.45 (Trifoliate orange). The juice content ranged from 52.18 (%) (Flying Dragon) to 55.63 (%) (Sour orange). The amount of fruit production changed from 15 (Kg /tree) (Flying dragon) to 115 (Kg /tree) (Swingle citrumelo). Total carotenoids varied from 0.09 (Swingle citrumelo) to 0.15 (Sour orange and Flying dragon) (mg/gr DW). Among the four rootstocks evaluated, Swingle citrumelo demonstrated the maximum level of sugars and TSS. The study concluded that the rootstocks can affect sugars, acids, and, carotenoids contents of the fruits. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - Physicochemical changes in olive oil (cv. Koroneiki) due to fruit ripening and extraction method.
        Akram Salmani Esmaeil Seifi Mahdi Alizadeh Aman Mohammad Ziaiifar Hossein Fereydooni
        This study was conducted to find the effects of fruit ripening and extraction method on the quantity and quality of the Koroneiki olive oil. The oil samples extracted in six ripening stages were used for further quality analysis. Quality assessment of the oil was conduc أکثر
        This study was conducted to find the effects of fruit ripening and extraction method on the quantity and quality of the Koroneiki olive oil. The oil samples extracted in six ripening stages were used for further quality analysis. Quality assessment of the oil was conducted according to the standard methods and the composition of fatty acids was measured by gas chromatography. The results showed that there were some significant differences in the percentage of oil among different fruit tissues and harvesting times. In all tissues, the percentage of oil in dry matter increased significantly from 12 Oct to 4 Jan. The mesocarp and seed had significantly higher percentages of oil compared to endocarp. The extraction method and harvesting time had some significant influences on peroxide value. Furthermore, the extraction method showed a significant effect on the refractive index, but not on the other quality traits studied. The oil extracted using soxhlet had higher peroxide value, but lower refractive index compared to the oil extracted by centrifugation. The harvesting time showed some significant effects on the percentage of free fatty acids, K232 value, K270 value and the amounts of total chlorophylls and total carotenoids. There were a higher percentage of free fatty acids in the oil samples produced in later harvesting times. The oil extracted on 1 Mar showed the highest percentage of free fatty acids. On the other hand, the oil samples obtained from earlier harvesting times had higher values of K232 and K270 and higher amounts of total chlorophylls and carotenoids. The results showed an increase in the percentage of oleic acid and linoleic acid during the harvesting times; while, there was a slight decrease in the percentages of other fatty acids studied. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - Effect of Paclobutrazol on Some Morphological and Physiological Characteristics of Petunia under Drought Stress
        Niusha Hatamifar Ramin Babadaei Samani
        This experiment was conducted to investigate the effect of paclobutrazol as an anti-gibberellin on some morpho-physiological characteristics of Petunia &times; grandiflora &lsquo;Bravo Blue&rsquo;, and determine the optimum concentration of paclobutrazol for drought res أکثر
        This experiment was conducted to investigate the effect of paclobutrazol as an anti-gibberellin on some morpho-physiological characteristics of Petunia &times; grandiflora &lsquo;Bravo Blue&rsquo;, and determine the optimum concentration of paclobutrazol for drought resistance in this plant. The experiment was carried out as factorial based on completely randomized design with three replications in greenhouse. The studied factors were included paclobutrazol in four levels (0, 25, 50 and 75 mg a.i. l-1) and drought stress in three levels (irrigation when soil moisture reached 90 %, 75 % and 50 % of field capacity). Results showed that the application of paclobutrazol had increased the number of flowers, aerial part dry weight and number of lateral branches, and the application of this substance decreased the plant height, root dry weight and amount of carotenoids. While, paclobutrazol did not have significant effect on the electrolyte leakage, main branch number and leaf area of petunia. Also, the results showed that drought stress increased the number of flowers per plant, and reduced the content of chlorophyll, carotenoids, flower diameter, shoot and root dry weight and leaf area of petunia. Application of 75 mg a.i. l-1 paclobutrazol had the greatest effect on height controlling of petunia plant under drought stress. Carotenoids and chlorophyll content was increased by increasing the paclobutrazol concentration under 50% of field capacity. Generally, the results indicated that the application of paclobutrazol under severe drought stress could prevent chlorophyll and carotenoids decline, and had partially been effective in overcoming adverse effects of drought stress. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - Effect of Thidiazuron and Naphthalene Acetic Acid (NAA) on the Vase Life and Quality of Cut Alestroemeria hybrida
        H. Bagheri S. Sedaghathour
        Alstromeria is a new cut flower in Iran that due to the high performance, long life, and pretty flowers and colors diversity is highly regarded. Premature yellowing of leaves in cut flowersAlstromeria before petal fall is the most important factor limiting the vase life أکثر
        Alstromeria is a new cut flower in Iran that due to the high performance, long life, and pretty flowers and colors diversity is highly regarded. Premature yellowing of leaves in cut flowersAlstromeria before petal fall is the most important factor limiting the vase life of flowers. To delay leaf yellowing and increased quality, factorial experiment based on completely randomized design carried out with the two factors thidiazuron (TDZ) (0, 10, 20 and 50 mg l-1) and naphthalene acetic acid (NAA) (0, 10 and 20 mg l-1). Results showed that the maximum vase life and the value of chlorophyll b were achieved (20 mg l-1 thidiazuron 20 mg l-1 NAA) and the most petals proteins was related to treatment 10 mg l-1 thidiazuron and 20 mg l-1 NAA. The most petals carotenoids and dry matter content and the least ethylene production was obtained in 10 mg l-1 TDZ and 10 mg l-1 NAA, respectively. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - Improvement of the Yield and Essential Oils Quantitative in Calendula (Calendula officinalis L.) by Using Different Planting Arrangement and Potassium Fertilizer
        D. Hashemabadi A.A. Mostofipour A.R. Berimavandi B. Kaviani M. Zarchini
        This study was done to evaluate the effect of different planting arrangements (square, lozenge and rectangular) and various concentrations of potassium sulfate (K2SO4) fertilizer (0, 100, 200 and 300 kg/ha) on yield and essential oils quantitative of Calendula officinal أکثر
        This study was done to evaluate the effect of different planting arrangements (square, lozenge and rectangular) and various concentrations of potassium sulfate (K2SO4) fertilizer (0, 100, 200 and 300 kg/ha) on yield and essential oils quantitative of Calendula officinalis L., a medicinal and ornamental plant. The experiment was done as a factorial in randomized completely blocks design (R.C.B.D.) with 3 replications. The results showed that the plant height, the number of flowers, flowers dry weight, potassium content of aerial part, flower essential oil and carotenoids content in petals were significantly increased. The highest plant height (54.18 cm) was calculated from plants grown under 200 kg/ha K2SO4 and rectangular arrangement. Maximum number of flowers per square meter (727.93), flower dry weight per square meter (140.58 g), potassium content of aerial part (0.9 mg/L), essential oils content per square meter (0.27 g) and carotenoids content in petals (8.24 mg/L) were obtained from plants grown under soil conditions containing 300 kg/ha K2SO4 and with square arrangement. The results of current study recommend using of 300 kg/ha of K2SO4 and square planting arrangement for increasing the yield and essential oils content of calendula. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - بررسی خصوصیات فیزیولوژیک و فعالیت آنتی اکسیدانی زیره سبز با استفاده از آب مغناطیسی و سوپرجاذب تحت شرایط تنش آبی
        علی آشوری منوچهر قلی پور احمد غلامی حمید عباس دخت
        به منظور بررسی آب مغناطیسی و سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی زیره سبز(Cuminum cyminum L)تحت تنش آبی، آزمایشی در دو منطقه راهنجان و گرمن از توابع شهرستان شاهرود به ‌‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400 أکثر
        به منظور بررسی آب مغناطیسی و سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی زیره سبز(Cuminum cyminum L)تحت تنش آبی، آزمایشی در دو منطقه راهنجان و گرمن از توابع شهرستان شاهرود به ‌‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 انجام شد. نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل سه گانه نیاز آبی &times; آب مغناطیسی &times; سوپر جاذب برای صفات مورد ارزیابی معنی‌دار بود..همچنین نتایج تجزیه واریانس اثر سه گانه نیاز آبی &times; آب مغناطیسی &times; سوپر جاذب برای آنزیم‌های پراکسیداز و گاتالاز و صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید و آنتوسیانین معنی‌دار بود. تحت شرایط تنش متوسط، با استفاده از آب معمولی، تفاوت معنی‌داری بین تیمارهای شاهد و 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب مشاهده نشد. اغلب صفات در منطقه راهنجان دارای مقادیر بیشتری نسبت به منطقه گرمن بودند. به‌طورکلی استفاده از آب مغناطیسی و 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب در شرایط تنش خشکی متوسط(75درصدنیاز آبی)موجب افزایش فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه زیره سبز گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - تأثیر توأم شوری و آب آبیاری بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سورگوم علوفه ای در چین های مختلف
        حلیمه پیری
        بهره برداری از منابع آب و خاک با کیفیت کم می تواند به عنوان یک گزینه مناسب برای تولید غذا در کشورهای در حال توسعه مورد نظر قرار گیرد. به همین منظور این مطالعه بر روی گیاه سورگوم علوفه ای در سطوح مختلف شوری(2، 5و 8 دسی زیمنس بر متر) و سطوح مختلف آبیاری(120، 100، 75 و 50 أکثر
        بهره برداری از منابع آب و خاک با کیفیت کم می تواند به عنوان یک گزینه مناسب برای تولید غذا در کشورهای در حال توسعه مورد نظر قرار گیرد. به همین منظور این مطالعه بر روی گیاه سورگوم علوفه ای در سطوح مختلف شوری(2، 5و 8 دسی زیمنس بر متر) و سطوح مختلف آبیاری(120، 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه) و در سه مرحله برداشت علوفه در قالب طرح فاکتوریل اسپلیت پلات در زمان با 12 تیمار و 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد با افزایش شوری و کاهش عمق آب آبیاری عملکرد علوفه کاهش یافت اما بین تیمار آبیاری کامل و 75 درصد نیاز آبی گیاه تفاوت معنی دار مشاهده نگردید. همچنین بین تیمارهای آب با شوری 2 و 5 دسی زیمنس بر متر تفاوت معنی داری از نظر تولید علوفه مشاهده نشد. اثر برداشت نشان داد مقدار عملکرد علوفه در برداشت دوم بهتر از برداشت اول و سوم بود. با افزایش شوری و کاهش عمق آب آبیاری درصد پرولین و نسبت کلروفیل a به b افزایش و درصدکارتنوئیدها، مقدار کلروفیل a و b کاهش یافت. با توجه به کمبود آب در منطقه می توان آبیاری این گیاه را با 75 درصد نیاز آبی گیاه و شوری 5 دسی زیمنس بر متر آبیاری انجام داد بدون آن که تأثیر معنی داری در میزان علوفه تولید شده داشته باشد و بهترین برداشت علوفه از نظر تولید و کیفیت نیز چین دوم می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - تاثیر مقادیرمختلف اسید سالیسیلیک و دفعات مصرف آن بر افزایش تحمل به کم آبی در انجیر دیم استهبان
        رامین بابادائی سامانی علیرضا جاوید مجید شعبانی
        امروزه استفاده از اسید سالیسیلیک به عنوان یکی از مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش‌هایی همچون تنش خشکی رو به رشد است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف اسید سالیسیلیک و دفعات مصرف آن بر افزایش تحمل به کم آبی درختان انجیر دیم أکثر
        امروزه استفاده از اسید سالیسیلیک به عنوان یکی از مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش‌هایی همچون تنش خشکی رو به رشد است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف اسید سالیسیلیک و دفعات مصرف آن بر افزایش تحمل به کم آبی درختان انجیر دیم استهبان با مطالعه برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی و عملکرد اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. اسید سالیسیلیک در 4 سطح )‌صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار( و تعداد دفعات محلول‌پاشی در سه سطح (یک، دو و سه بار به فواصل 3 هفته از یکدیگر)‌، فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش بودند. اولین محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک سه هفته پس از بر دادن درختان بود. نتایج نشان داد که استفاده از اسید سالیسیلیک در سه غلظت اعمال شده باعث افزایش معنی‌دار محتوای کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، آب نسبی برگ، پرولین و مقدار عملکرد گردید و میزان نشت یونی سلول را کاهش داد. استفاده از این ترکیب هیچ‌گونه تاثیر معنی‌دار بر رشد طولی شاخه و میانگین سطح برگ نداشت. همچنین اثر دفعات مصرف اسید سالیسیلیک بر میزان کلروفیل a، کلروفیل کل و نشت یونی معنی‌دار بود ولی هیچگونه تاثیر معنی‌دار بر سایر صفات مورد بررسی نداشت. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق اسید سالیسیلیک با بهبود برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک حساس به شرایط کم آبی و تنش خشکی باعث افزایش تحمل درختان انجیر دیم به شرایط کم آبی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - Responses of Almond Genotypes to Osmotic Stress Induced In Vitro
        S. Karimi A. Yadollahi K. Arzani
        Drought is one of the major limitations to crop production worldwide. This study was conducted to evaluate the response of five almond genotypes and peach&times;almond hybrid GF to drought stress in vitro, and screening drought tolerance. Explants subjected to polyethyl أکثر
        Drought is one of the major limitations to crop production worldwide. This study was conducted to evaluate the response of five almond genotypes and peach&times;almond hybrid GF to drought stress in vitro, and screening drought tolerance. Explants subjected to polyethylene glycol osmotic stress ( , , and . % WV) on the MS medium. Increasing PEG level in the medium significantly reduced fresh weight and leaf growth indices of the explants. Concentrations of chlorophylls, anthocyanins and carotenoids were significantly reduced under osmotic stress. Drought sensitive genotypes &lsquo;B- &rsquo;, &lsquo;Sepid&rsquo;, &lsquo;Mamaei&rsquo; and &lsquo;Ferragn&egrave;s&rsquo; showed stunted growth with high rate of leaf abscission under osmotic stress. Under osmotic stress, leaf water content, cellular membrane stability and pigments concentration were significantly higher in the leaves of tolerant genotypes &lsquo;Supernova&rsquo; and GF . The results revealed that carotenoids and anthocyanins may be involved in protecting almonds against drought stress. Based on their responses to the osmotic treatments, almond genotypes were divided into drought tolerant (&lsquo;Supernova&rsquo; and GF ), semi-sensitive (&lsquo;B- &rsquo; and &lsquo;Sepid&rsquo;) and drought sensitive (&lsquo;Mamaei&rsquo; and &lsquo;Ferragn&egrave;s&rsquo;) تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - بررسی تاثیر محلول پاشی متانول بر برخی صفات فیزیولوژیکی لوبیا چشم بلبلی (.Vigna unguiculata L) در شرایط تنش کم آبی
        علی اکبر صانعی نژاد محمود توحیدی بهنام حبیبی خانیانی مهدی صادقی محمد خرمیان
        به‌‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی متانول بر صفات فیزیولوژیکی لوبیا چشم‌بلبلی در شرایط تنش کم‌آبی آزمایشی به‌صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد دزفول به اجرا در آمد. تنش کم‌آبی در کر أکثر
        به‌‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی متانول بر صفات فیزیولوژیکی لوبیا چشم‌بلبلی در شرایط تنش کم‌آبی آزمایشی به‌صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد دزفول به اجرا در آمد. تنش کم‌آبی در کرت‌های اصلی شامل چهار سطح (25، 50، 75 و 100 درصد تأمین نیاز آبی گیاه)، تیمار محلول پاشی متانول شامل 3 سطح (شاهد، 10 و 20 درصد حجمی) و عامل ژنوتیپ در دو سطح شامل رقم امیدبخش 1057 و رقم مشهد در کرت‌های فرعی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد، برهمکنش تنش کم آبی و محلول پاشی بر میزان نشت یونی، کلروفیل a، کارتنوئیدها، کربوهیدرات های محلول برگ و پرولین دانه در سطح احتمال یک درصد تأثیر معنی داری داشت. نتایج مقایسه میانگین نشان داد کمترین میزان نشت یونی تحت برهمکنش تیمارهای تامین 100 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 10 درصد حجمی متانول (25/23 میکروموس بر سانتی متر) و بیشترین میزان نشت یونی تحت برهمکنش تیمارهای تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلول پاشی متانول (25/42 میکروموس بر سانتی متر) بود. بیشترین میزان کلروفیل a در لاین 1057 تحت برهمکنش تیمارهای تامین 100 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 20 درصد حجمی متانول (19/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) مشاهده شد. بیشترین غلظت کاروتنوئید در لاین 1057 تحت اثر تیمار تامین 100 درصد نیاز آبی (19/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) و بیشترین میزان کربوهیدرات محلول تحت اثر تیمار تامین 100 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 20 درصد حجمی متانول (83/50 میکرومول بر گرم وزن تر) مشاهده شد. با توجه به یافته ها ی تحقیق کمترین میزان پرولین نیز در رقم مشهد تحت تنش 75 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 10 درصد حجمی (078/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) و بیشترین میزان پرولین دانه نیز در رقم مشهد تحت تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلول پاشی متانول (178/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی رژیم غذایی ماهی حسون معمولی (Saurida tumbil) در شرق آب‌های منطقه دریای عمان
        پیمان عزیزپور عربی تورج ولی نسب سید غلامرضا حسینی
        رژیم غذایی ماهی حسون معمولی (Saurida tumbil) در منطقه چابهار واقع در دریای عمان با بررسی 71 عدد ماهی از دی 1390 تا خرداد 1391 در 2 فصل زمستان و بهار تعیین گردید، نمونه ها توسط تور ترال کف صید و جمع آوری گردید. کوچکترین و بزرگترین نمونه زیست سنجی شده به ترتیب دارای طول ا أکثر
        رژیم غذایی ماهی حسون معمولی (Saurida tumbil) در منطقه چابهار واقع در دریای عمان با بررسی 71 عدد ماهی از دی 1390 تا خرداد 1391 در 2 فصل زمستان و بهار تعیین گردید، نمونه ها توسط تور ترال کف صید و جمع آوری گردید. کوچکترین و بزرگترین نمونه زیست سنجی شده به ترتیب دارای طول استاندارد 7/20 و 6/41 سانتی متر و وزن 130و770 گرم بودند. از نظر اندازه بین دو جنس نر و ماده اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0&gt; P). تعداد40و31 نمونه به ترتیب متعلق به فصل زمستان و بهار بود. از 71 معده ی بررسی شده تعداد 22 عدد پر یا نیمه پر و 49 عدد خالی بودند.میانگین شاخص خالی بودن معده CV)) در کل دوره برابر 69/0 و در جنس های نر و ماده به ترتیب 86/0و46/0 بود.میانگین پر بودن شاخص معده (FI) در کل دوره برابر01/0 بود. لذا این ماهی گونه ای نسبتاً کم خور تعیین گردید. میانگین شاخص معدی (GaSI) در کل برابر71/3 بود که در جنس نر 18/3 و در جنس ماده 99/3 محاسبه گردید. همچنین میانگین شاخص طولی نسبی روده (RLG) در کل دوره 44/0 بود که بیانگر رژیم غذایی گوشت خواری این گونه است و انواع غذای مصرفی شامل ماهیان مختلف سنگسر، طلال،تی بر، زمین کن خال باله بود. شاخص ارجحیت غذایی (FP) برای ماهیان 100% و سخت پوستان و نرم تنان صفر بدست آمده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - مقایسه اثر رنگدانه‌های آستاگزانتین و لبو (Beta vulgaris conditiva) بر فاکتورهای سرمی خون ماهی قزل‌آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss )
        علی اکبر علی تبار سیدمهدی حسینی فرد شایان قبادی
        مطالعه حاضر به بررسی مقایسه ای اثر آستاگزانتین و پودر لبو ( Beta vulgaris conditiva) در جیره غذایی بر روی برخی از فاکتورهای سرمی خون ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) پرداخته است. در این بررسی از 5 تیمار با 3 تکرار استفاده شد. جیره های غذایی شامل 41 میلی گر أکثر
        مطالعه حاضر به بررسی مقایسه ای اثر آستاگزانتین و پودر لبو ( Beta vulgaris conditiva) در جیره غذایی بر روی برخی از فاکتورهای سرمی خون ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) پرداخته است. در این بررسی از 5 تیمار با 3 تکرار استفاده شد. جیره های غذایی شامل 41 میلی گرم بر کیلوگرم آستاگزانتین، دوزهای 20 (تیمار3) ،40 (تیمار4) ،60 (تیمار5) میلیگرم بر کیلو گرم لبو بودند. میانگین وزن اولیه ماهیان 90/0&plusmn; 29/21 گرم بود به مدت هشت هفته مورد تغذیه قرار گرفتند. پس از طی دوره آزمایش تعدادی از ماهیان از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب شدند و پس از بیهوشی خونگیری شدند. پس از آزمون نرمالیته Sha&rho;iro &ndash; wilk و ANOVA و مقایسه میانگین ها در سطح اطمینان 05/0 توسط تست جداساز دانکن نتایج نشان داد که بیشترین میزان پروتئین کل، آلبومین، گلوکز کورتیزول، ALP مربوط به تیمار 5 (لبو 60 ppm ) و کمترین میزان تری گلیسرید و کلسترول مربوط به تیمار 5 و کمترین میزان کورتیزول مربوط به تیمار شاهد بوده با توجه به تحلیل های انجام گرفته می توان بیان کرد که پودر لبو باعث کاهش چربی و قند خون و بالابردن سیستم ایمنی ماهی قزل آلا رنگین کمان می شود که بهترین دوز مؤثر پودر لبو 60 میلی گرم (تیمار5) می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - اثر محلولپاشی اسید هیومیک، عناصر ریز مغذی و هورمون سیتوکنین بر عملکرد و برخی صفات کیفی ریحان ایتالیایی (. Ocimum basilicum L )در شرایط کشت هیدروپونیک
        روما کلهرمنفرد محمد نبی ایلکایی فرزاد پاکنژاد
        یکی از مهمترین کاربردهای فناوری نانو در بخش کشاورزی، استفاده از نانوکودها برای تغذیه گیاهان بهمنظور بهبود تغذیه گیاهی و به حداقل رساندن هزینههای تولید میباشد و کشت هیدروپونیک، به دلی لعدم ایجاد آلودگیهای زیست محیطی برای خاک، روشی مناسب برای تولید گیاهان دارویی است. ب دی أکثر
        یکی از مهمترین کاربردهای فناوری نانو در بخش کشاورزی، استفاده از نانوکودها برای تغذیه گیاهان بهمنظور بهبود تغذیه گیاهی و به حداقل رساندن هزینههای تولید میباشد و کشت هیدروپونیک، به دلی لعدم ایجاد آلودگیهای زیست محیطی برای خاک، روشی مناسب برای تولید گیاهان دارویی است. ب دینمنظور پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانهای واقع در نظرآباد کرج بر ریحان ایتالیایی در کشت هیدروپونیک (آبکشت) اجرا شد. عام له ای ای ن آزم ایش ش املمحلولپاشی اسید هیومیک در سه سطح (عدم مصرف، 500و 1000میلیگرم در لیت ر)، محل ولپاش یعناصر ریزمغذی در سه سطح (صفر، نانو کلات آهن و نانو کلات روی) و محلولپاشی هورمون سیتوکنیندر دو سطح (صفر و 100میکرومولار) بود. مطابق نتایج، ب ا اف زایش غلظ ت اس ید هیومی ک عملک رد وصفات کیفی ریحان افزایش یافت و محل ولپاش ی عناص ر ریزمغ ذی آه ن و روی و همچن ین هورم ونسیتوکنین سبب افزایش عملکرد ریحان نسبت به شاهد شد. اثرات متقابل سه گانه اسید هیومیک 1000میلیگرم در لیتر در نانو کلات روی در سیتوکینین منجر به افزایش 39/99درصد و همچنین برهمکنشاسید هیومیک 1000میلیگ رم در لیت ر در ن انو ک لات آه ن در س یتوکینین س بب اف زایش 115/34درصدی وزن خشک گیاه نسبت به شاهد شد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - مطالعه مقایسه ای کوکسیدیوز تجربی در جوجه های گوشتی دو سویه rOSS و Cobb از طریق اندازه گیری کاروتنوئیدهای پلاسما
        سید شاپور رضا شجاع نیما عیسی کاکرودی نیما بختیاری
        کوکسیدیوزیس یکی ار بیماریهای مهم انگلی در پرندگان و سایر دامهای اهلی است که توسط تک یاخته ای از جنس آیمریا ایجاد می شود.بیماری انتشار جهانی داشته و بسیاری از گونه های پرندگان و به خصوص پرندگان صنعتی را آلوده می کند.بیماری به دو شکل یالینی و تحت بالینی ایجاد می شود.علا أکثر
        کوکسیدیوزیس یکی ار بیماریهای مهم انگلی در پرندگان و سایر دامهای اهلی است که توسط تک یاخته ای از جنس آیمریا ایجاد می شود.بیماری انتشار جهانی داشته و بسیاری از گونه های پرندگان و به خصوص پرندگان صنعتی را آلوده می کند.بیماری به دو شکل یالینی و تحت بالینی ایجاد می شود.علاوه بر ضررهای مستقیم بیماری همچون افزایش تلفات ،کاهش رشد،افت کیفیت لاشه و از بین رفتگی یک دستی گله،هزینه های ناشی از تولید و تهیه دارو و واکسنهای ضد کوکسیدیوز سالیانه مبالغ هنگفتی را به صنعت مرغداری تحمیل می کند. هدف از این تحقیق مقایسه بین دو سویه می پردازد.در این مطالعه تعداد 100 قطعه جوجه گوشتی از دو سویه راس و کاب(از هر نژاد 50 قطعه) به 4 گروه 25 تایی تقسیم شدند و در شرایط مشابه در قفس با کف پوشیده شده،نگهداری شدند.در 21 روز پرورش،دو گروه با دوز 50000 از مخلوط 4 گونه رایج آیمریا چالش انگلی شدندو دو گروه به عنوان کنترل منفی آلوده نشدند. سپس 7 روز بعد از چالش از هر 4 گروه که شامل چالش راس،کنترل راس،چالش کاب و کنترل کاب بود، خونگیری صورت گرفت و میزان کاروتنوئیدهای پلاسما اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، در هر دو سویه میزان کاروتنوئیدهای پلاسمای گروه چالش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری پایین تر بود(p&lt;0.01).مقایسه میزان کاروتنوئیدهای پلاسمای گروه چالش راس و کاب نشان داد که در روز 7 پس از چالش میانگین میزان کاروتنوئیدهای پلاسمای سویه راس به طور معنی اری پایین تر از سویه کاب وبد(p&lt;0.01) که می تواند حاکی از آسیب پذیری کمتر سویه کاب نسبت به سویه راس در مواجهه با کوکسیدیوز باشد. تفاصيل المقالة