-
حرية الوصول المقاله
1 - Utilizing Plant Extracts and Essential Oils as Bio-Based Additives in Biodegradable Polymer Coatings for Food Packaging: A Review
Marjan NouriEdible films and coatings have gained increasing interest due to demands for convenient, ready-to-eat foods with extended shelf life. However, packaging without additives or pigments is insufficient to preserve foods due to various limitations. This review discusses the أکثرEdible films and coatings have gained increasing interest due to demands for convenient, ready-to-eat foods with extended shelf life. However, packaging without additives or pigments is insufficient to preserve foods due to various limitations. This review discusses the potential of utilizing natural extracts and essential oils as promising free or encapsulated additives to enhance the functionality of edible films and coatings. Extracts and essential oils offer antioxidant, antimicrobial and emulsifying properties when incorporated into coatings. Their incorporation level, type and nanoencapsulation influence their activity against food-spoiling microbes and their ability to extend shelf life. Nanoencapsulation preserves bioactive compounds against environmental stresses like oxygen and moisture, prolonging coating stability. This review focuses on recent research evaluating natural extracts and essential oils as additives in edible films and coatings applied to various foods. Their antimicrobial and antioxidant effects on coated substrates are discussed. The benefits and limitations of developing antimicrobial and antioxidant-active packaging technologies are also reviewed. Biodegradable smart coatings utilizing natural additives provide a sustainable food packaging approach with reduced environmental impacts while ensuring safety. Overall, extracts and essential oils show great potential as natural additives to develop high-performance edible films and coatings when applied in free or encapsulated forms. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - حذف رنگ کاتیونی مالاشیت سبز از محلولهای آبی توسط مخلوط بیوپلیمر کاراگینان و سدیم آلژینات در حضور نانورس مونت موریلونیت
بهجت فرخی نسیم ضیایی فر حسین شیخلوییزمینه و هدف: رنگ کاتیونی مالاشیت سبز از جمله ترکیبات سمی مهم و حائز اهمیت در فاضلابهای صنعتی محسوب میشود. بهطور معمول از روشهای فیزیکوشیمیائی یا بیولوژیکی به منظور تصفیه آبهای حاوی غلظتهای بالای مالاشیت سبز استفاده میشود. در مطالعه حاضر ابتدا هیدروژل نانو کامپوزی أکثرزمینه و هدف: رنگ کاتیونی مالاشیت سبز از جمله ترکیبات سمی مهم و حائز اهمیت در فاضلابهای صنعتی محسوب میشود. بهطور معمول از روشهای فیزیکوشیمیائی یا بیولوژیکی به منظور تصفیه آبهای حاوی غلظتهای بالای مالاشیت سبز استفاده میشود. در مطالعه حاضر ابتدا هیدروژل نانو کامپوزیتی بر پایه کاراگینان و سدیم آلژینات در حضور سدیم مونتموریلونیت به عنوان نانورس سنتز سپس برای مطالعه جذب مالاشیت سبز از نمونه های آبی مورد استفاده قرار گرفت. روش بررسی: آکریل آمید[1] به عنوان مونومر، متیلن بیس آکریل آمید[2] به عنوان شبکه ساز آلی و پتاسیم پر سولفات[3] به عنوان آغازگر مورد استفاده قرار گرفتند. برای بررسی خصوصیات هیدروژل بدست آمده از پراش اشعه ایکس[4]، میکروسکوپ الکترونی روبشی[5] و مادون قرمز تبدیل فوریه[6] استفاده گردید. در این مطالعه اثر پارامترهای تجزیهای مختلف نظیر pH، زمان تماس در حذف ماده رنگزا توسط هیدروژلهای نانو کامپوزیتی سنتز شده بررسی و شرایط بهینه حاصل گردید. یافته ها: با توجه به نتایج حاصل هیدروژلهای نانو کامپوزیتی سنتز شده به pH و تغییر مقدار کاراگینان و سدیم آلژینات حساس میباشند. زمان جذب تعادلی تعادلی 3 ساعت بدست آمد. ایزوترم جذب با مدل لانگمویر و سینتیک جذب با مدل سینتیک شبه درجه دوم مناسبتر تشخیص داده شد. بحث و نتیجه گیری: سرعت حذف رنگ مالاشیت با افزایش مقدار نانورس در محیط اسیدی افزایش می یابد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که مخلوط پلیمر زیستی کاراگینان و سدیم آلژینات در حضور نانورس مونتموریلونیت جاذب مناسبی جهت حذف رنگ مالاشیت سبز از محلول های آبی است. 4- AAM 5- MBA 6- KPS 7- XRD 8- SEM 9- FTIR تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - Study on the Adsorption of Samarium and Gadolinium Ions by a Biopolymer Microcapsules Containing DEHPA/TOPO Extract
Elham Delrish Alireza Khanchi Mohammad Outokesh Ahmad Tayyeb Kambiz TahvildariIn this study, the adsorption behavior of an alginate biopolymer microspheres containing D2 EHPA/TOPO (DTMCs) toward samarium (III) and gadolinium (III) ions was examined under various conditions. Scanning electron microscope (SEM) and thermogravimetric analysis (TGA) t أکثرIn this study, the adsorption behavior of an alginate biopolymer microspheres containing D2 EHPA/TOPO (DTMCs) toward samarium (III) and gadolinium (III) ions was examined under various conditions. Scanning electron microscope (SEM) and thermogravimetric analysis (TGA) techniques were used to characterize the structure of microspheres. The average size of the microspheres was estimated around 500µm by SEM and also TGA technique showed that the microcapsules was stable until 150 °C. It was found that Sm (III) and Gd (III) ions can be adsorbed onto DTMCs in the concentration range 5-50 ppm while the uptake of these ions completed just 30 minutes. The results of adsorption suggested that the Freundlich isotherm was in good agreement with the experimental data. Furthermore, the study on the reaction mechanism showed that chemical reaction was controlling step compared to film and intraparticle diffusions. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - Kinetic Study and Equilibrium Isotherm Analysis of Nickel (II) Adsorption onto Alginate-SBA-15 Nanocomposite
Mohammadreza Kosari Hamid Sepehrian Javad Fasihi Masoud ArabiehThe present work was undertaken to evaluate the feasibility of nickel (II) removal from aqueous solution by adsorption onto a biopolymer adsorbent. The adsorbent was prepared using modification of mesoporous silicate SBA-15 with alginate biopolymer (alginateSBA-15) by e أکثرThe present work was undertaken to evaluate the feasibility of nickel (II) removal from aqueous solution by adsorption onto a biopolymer adsorbent. The adsorbent was prepared using modification of mesoporous silicate SBA-15 with alginate biopolymer (alginateSBA-15) by encapsulation method. Morphological structure of the obtained nanocomposite adsorbent was characterized by XRD, scanning electron microscopy, nitrogen porosimetry technique, and fourier transform infrared spectroscopy. Batch adsorption experiments were carried out to investigate influence of operational parameters such as pH, contact time and initial concentration on alginate-SBA-15 adsorption behavior. Kinetics study revealed that the pseudo-second-order model provided well mathematical description of the experimental data. Out of several isotherm models, the Langmuir, Ferundlich, Dubinin-Radushkevich, RedlichPeterson, and Temkin models were applied to adsorption data to estimate adsorption capacity. The equilibrium adsorption data are well modeled by the Langmuir isotherm than the others and the maximum adsorption capacity found to be 58.82 mg g-1. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تأثیر پوشش نانومرکب بر پایه کربوکسیمتیلسلولز بر کیفیت داخلی و ریختشناسی پوسته تخممرغ طی دوره نگهداری در شرایط محیط
علی اکبر شریفی داریوش خادمی شورمستیبهمنظور بررسی تأثیر پوششهای خوراکی نانومرکب زیستتخریبپذیر بر پایه کربوکسیمتیلسلولز بر کیفیت داخلی و ریختشناسی سطح پوسته تخممرغ خوراکی آزمایشی با 120 عدد تخممرغ در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تخممرغهای فاقد پوشش (شاهد)، تخ أکثربهمنظور بررسی تأثیر پوششهای خوراکی نانومرکب زیستتخریبپذیر بر پایه کربوکسیمتیلسلولز بر کیفیت داخلی و ریختشناسی سطح پوسته تخممرغ خوراکی آزمایشی با 120 عدد تخممرغ در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تخممرغهای فاقد پوشش (شاهد)، تخممرغ-های حاوی پوشش کربوکسیمتیلسلولز، تخممرغهای دارای پوشش کربوکسیمتیلسلولز- اسید الئیک و تخممرغهای دارای پوشش نانومرکب کربوکسی-متیلسلولز- اسید اولئیک- نانورس بودند. پوششدهی بهروش غوطهوری انجام شد و تخممرغها بهمدت 5 هفته در دمای محیط (1±25 درجه سانتیگراد) نگهداری شدند. فراسنجههای کیفیت داخلی در پایان هفتههای 1، 3 و 5 و ریختشناسی سطح پوسته در آغاز و پایان دوره آزمایشی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد؛ تخممرغهای حاوی پوشش نانومرکب در پایان دوره نگهداری دارای کمترین درصد افت وزنی و کمترین مقدار عددی اندیس اسید تیوباربیتوریک (05/0P<) و بیشترین مقدار عددی pH سفیده، بیشترین مقادیر عددی اندیس زرده و واحد هاو (05/0P<) بودند. ضمن اینکه سطح پوسته تخممرغهای حاوی پوشش نانومرکب از یکپارچگی و پیوستگی بیشتر و خلل و فرج و شکستگی کمتری نسبت به گروه شاهد بود. لذا میتوان از پوشش نانومرکب کربوکسیمتیلسلولز- اسید اولئیک- نانورس بهعنوان یک بستهبندی زیستسازگار جهت انبارمانی تخممرغ در دمای محیط بهمدت 5 هفته بدون تأثیر نامطلوب در کیفیت داخلی و پوسته استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - مروری کوتاه بر کاربرد سلولز به عنوان یک کاتالیزگر کارآمد و موثر در واکنشهای آلی
عبدالحمید دهقانی میلاد قزلسفلو یوسف دلشاد سهیل دهقانی سیاهکیتهیه مواد شیمیایی تجدیدپذیر و ارزشمند از منابع زیست توده تجدیدپذیر مانند سلولز، توجه جهانی را به منظور ایجاد جوامع پایدار جلب کرده است. سلولز فراوان¬ترین زیست¬توده غیرغذایی است و از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار است. برخلاف کاتالیزگرهای سنتی مشتق¬شده از منابع نفتی، سلولز أکثرتهیه مواد شیمیایی تجدیدپذیر و ارزشمند از منابع زیست توده تجدیدپذیر مانند سلولز، توجه جهانی را به منظور ایجاد جوامع پایدار جلب کرده است. سلولز فراوان¬ترین زیست¬توده غیرغذایی است و از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار است. برخلاف کاتالیزگرهای سنتی مشتق¬شده از منابع نفتی، سلولز مزایای متعددی از جمله تجدیدپذیری، زیست تخریب¬پذیری و سازگاری با اصول شیمی سبز را ارائه می¬دهد. استفاده از کاتالیزگر ناهمگن می¬تواند به پژوهشگران اجازه دهد تا فرآیندهای بی¬خطر محیطی را توسعه دهند. کاتالیزگرهای مبتنی بر سلولز فعالیت قابل توجهی را در طیف گسترده¬ای از واکنش¬ها از جمله هیدروژناسیون، اکسیداسیون و پلیمریزاسیون نشان داده¬اند. تطبیق¬پذیری آنها ناشی از توانایی آنها در تثبیت انواع نانوذرات فلزی است که به عنوان جایگاه های کاتالیزگری فعال عمل می¬کنند. تثبیت نانوذرات فلزی روی سلولز مزایای متعددی از جمله بهبود پایداری، جلوگیری از تجمع نانوذرات و افزایش قابلیت پخش¬شدن آنها را به همراه دارد. سلولز پتانسیل خود را برای ایجاد انقلابی شگرف در شیمی سبز نشان می¬دهد. بنابراین تطبیق پذیری، پایداری و ویژگی های قابل تنظیم سلولز آن را به یک کاتالیزگر ضروری برای آینده ای سبزتر تبدیل کرده است. هدف این بررسی، ارائه یک نمای کلی از کاربرد سلولز به عنوان کاتالیزگر در واکنش های آلی توسط پژوهشگران ایرانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تولید زیست پلیمر کردلان توسط Agrobacterium radiobacter در محیط کشت حاوی ضایعات انگور
انا عبدالشاهی مرضیه موسوی نسب لیلا منجذب مرودشتیکردلان پلی ساکاریدی نامحلول در آب و گرانقیمت است که از واحدهای 14β"> (13)D-گلوکان تشکیلشده است. خواص ژل ایجادشده توسط گرما باعث شده کردلان در صنایع غذایی از اهمیت بالایی برخوردار شود. یکی از اصلیترین فاکتورهای محدودکننده استفاده گسترده از کردلان، هزین أکثرکردلان پلی ساکاریدی نامحلول در آب و گرانقیمت است که از واحدهای 14β"> (13)D-گلوکان تشکیلشده است. خواص ژل ایجادشده توسط گرما باعث شده کردلان در صنایع غذایی از اهمیت بالایی برخوردار شود. یکی از اصلیترین فاکتورهای محدودکننده استفاده گسترده از کردلان، هزینه تولید بالای آن است. لذا بهکارگیری ضایعات کشاورزی راهی مناسب برای این مشکل است. در این تحقیق، تولید کردلان توسط باکتریAgrobacterium radiobacterPTCC 1654 در محیط کشت با غلظتهای مختلف (5، 5/7 و 10 درصد) شیره انگور و ساکارز به عنوان منبع کربن، مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این، میزان کردلان و بیومس تولیدی تعیین و ترکیب قندهای پلی ساکارید بهدستآمده با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی لایهنازک تعیین شد. تغییرات pH محیط تخمیر نیز در طول فرایند مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد بالاترین میزان تولید پلی ساکارید، در محیط تخمیر حاوی شیره انگور با بریکس 5/7 و پس از گذشت 144 ساعت از شروع تخمیر به دست آمد. pH محیط تخمیر در طول فرایند تخمیر از 7 به حدود 5/5 کاهش یافت. نتایج کروماتوگرافی لایه نازک پلی ساکارید تولیدی نشان داد که تنها مونومر تشکیلدهنده ساختار این پلیمر، گلوکز بود. نتایج همچنین نشان داد که شیره انگور در مقایسه با ساکارز خالص به شکل معنیداری بازدهی بالاتری در تولید کردلان داشت (05/0p<). بنابراین در این زمینه دارای مزیت نسبی بود. بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت، ضایعات کشاورزی نظیر شیره انگور را میتوان بهعنوان منبع کربن فرایند تخمیر برای تولید پلیمر کردلان استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - ویژگیها، روشهای اصلاح و کاربردهای کیتوسان، نانو-کیتوسان و مشتقهای آنها
فاطمه محمدی جواد صفریتقاضای فزاینده برای مواد بسپاری زیستی در دهههای اخیر موجب استفاده از تعداد زیادی پلی ساکارید شده است. کیتوسان مشتق استیل زدایی شده کیتین است که دومین پلی ساکارید فراوان پس از سلولز است. کیتوسان و مشتق های آن به موجب داشتن ویژگی های بسیار مانند زیستتخریبپذیری، ز أکثرتقاضای فزاینده برای مواد بسپاری زیستی در دهههای اخیر موجب استفاده از تعداد زیادی پلی ساکارید شده است. کیتوسان مشتق استیل زدایی شده کیتین است که دومین پلی ساکارید فراوان پس از سلولز است. کیتوسان و مشتق های آن به موجب داشتن ویژگی های بسیار مانند زیستتخریبپذیری، زیست سازگاری، غیرسمی بودن، دستواره بودن، واکنشپذیری شیمیایی بالا، کی لیت کنندگی و ویژگی پاد میکروبی موردتوجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته اند. این ترکیب بهعنوان یک پلی ساکارید زیستی عملکردی با توان بسیار زیاد برای کاربرد در زمینههای متفاوت مانند مواد غذایی، آرایشی، دارویی و زیست پزشکی دارد. با این حال کاربرد آن به دلیل حلالیت آنها در بسیاری از حلالهای قطبی و آب محدود است. بنابراین، اصلاح کیتوسان برای استفاده در مهندسی بافت، سامانه های انتقال، ترمیم زخم ها، صنعت کشاورزی و رهایش دارو و به طورکلی برای اعمال مزیت بیشتر، انجام میشود. این پژوهش درصدد ایجاد چشم انداز کلی در راستای معرفی ویژگی ها، روش های اصلاح و کاربردهای کیتوسان، نانوکیتوسان و مشتق های آن است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - Synthesis of New Glycine Cephalexin Condensed Polymer as Peptide Biopolymer for Controlled Release of Cephalexin
Aseel K.Al-Saffar Ahamed M. Abbas Dawood SalmanA new peptide-based polymer was synthesized via polymerization of cephalexin acid chloride with glycine acid chloride with molar ratio 1:1 in condensed polymer solution. This Glycine Cephalexin peptide biopolymer was characterized by different analyses of UV, FT-IR and أکثرA new peptide-based polymer was synthesized via polymerization of cephalexin acid chloride with glycine acid chloride with molar ratio 1:1 in condensed polymer solution. This Glycine Cephalexin peptide biopolymer was characterized by different analyses of UV, FT-IR and 1H NMR spectroscopy. Also, physical properties of new synthesized Glycine Cephalexin peptide biopolymer were studied with measurement of its intrinsic viscosity at 30°C, swelling percentage in water and studying drug release in pH 4-10 at 37°C. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - طراحی، ساخت، مشخصهیابی و ارزیابی زیستی نانوذرات مغناطیسی آهن پوشش داده شده با پلیمر کیتوزان/آلژینات
الهام رستمی الهام هویزیدر سال های اخیر، استفاده از نانوذرات در تشخیص، تحویل دارو و درمان به دلیل کوچک بودن این ذرات و افزایش نسبت سطح به حجم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مهم ترین مشکل زمان درمان سرطان به وسیله ی شیمی درمانی، عدم دسترسی به قسمت های مرکزی توده به علت خون رسانی کمتر آن است. ه أکثردر سال های اخیر، استفاده از نانوذرات در تشخیص، تحویل دارو و درمان به دلیل کوچک بودن این ذرات و افزایش نسبت سطح به حجم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مهم ترین مشکل زمان درمان سرطان به وسیله ی شیمی درمانی، عدم دسترسی به قسمت های مرکزی توده به علت خون رسانی کمتر آن است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان سمیت نانوذره ی اکسید آهن با پوشش بیو پلیمر کیتوزان/آلژینات بر روی سلول های سرطانی ملانوما سلولهای Hep G2 بود. در این پژوهش نانوذرات مغناطیسی آهن با دو بیوپلیمر کیتوسان و آلژینات پوشش داده شد. اندازه و مورفولوژی سطح این نانوذرات توسط دستگاه اندازه گیری سایز و میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد همچنین اتصال گروههای عاملی کیتوسان و آلژینات به نانوذرات مغناطیسی آهن توسط دستگاه طیف سنجی مادون قرمز بررسی شد. با استفاده از نانوذرات مغناطیسی آهن و نانوذرات اصلاح شده به مدت 24 ساعت تیمار شده و غلظت IC50 ترکیبات تخمین زده شد. خاصیت توکسیک این نانوذرات با تست MTT و رنگ آمیزی های آکریدین اورنج/ اتیدیوم بروماید مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی عکس های میکروسکوپ الکترونی روبشی و دستگاه اندازه گیری سایز، اندازه ی 50 نانومتر را برای نانوذرات آهن اصلاح شده نشان داد. شکل این نانوذرات کاملاً گرد و کروی مشاهده شد. بررسی های زیستی نانوذرات، قطعاً تاییدکننده ی پوشش دهی موثر نانوذرات بوسیله بیوپلیمرهای کیتوسان و آلژینات بود. بر اساس یافته ها، نانوذرات مغناطیسی آهن به طور وابسته به غلظت اثرات توکسیک بالاتری داشته و غلظت IC50 آنها حدود 134 میکرومولار بر میلی لیتر بود در حالیکه نانوذرات پوشش دار شده به طور معنی داری اثرات توکسیک پایین تری داشته و در غلظت های 25 میکرومولار/میلی لیتر به پایین توکسیسیته معنی داری بر سلولهای Hep G2 نداشتند. تفاصيل المقالة