در دوران حاضر که عصر ارتباطات نام گرفته است، هم زیستی، تعامل و تبادل تجارب بین انسان ها و جوامع بشری ضروری می نماید. اسلام حضور همه جانبه ی دین را در عرصه های گوناگون و از جمله در روابط مسلمانان با دیگر افراد را می شمارد. روابط با غیرمسلمانان از زوایای گوناگونی در قرآن أکثر
در دوران حاضر که عصر ارتباطات نام گرفته است، هم زیستی، تعامل و تبادل تجارب بین انسان ها و جوامع بشری ضروری می نماید. اسلام حضور همه جانبه ی دین را در عرصه های گوناگون و از جمله در روابط مسلمانان با دیگر افراد را می شمارد. روابط با غیرمسلمانان از زوایای گوناگونی در قرآن کریم با معیارهای مشخص مطرح است. به همین ترتیب از فقه نیز انتظار می رود در پاسخ گویی به پرسش هایی که در حوزه ی روابط انسانی و تعامل و هم زیستی با پیروان دیگر ادیان طرح می گردد، حضور فعال داشته باشد. بی تردید فقهای پیشین در این ارتباط مطالبی را عنوان نموده اند، اما با توجه به مقتضیات دوران حاضر، این پاسخ ها نیازمند بررسی مجدد است. از این منظر فتوای عدم طهارت اهل کتاب در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه به گفته ی وحید بهبهانی این فتوی، شعار شیعه شده و به قول صاحب مدارک، شیعه را با این فتوی می شناسند؛ اما محققین و فقهای معاصر تردیدهایی جدی نسبت به ادله ی این فتوی که از مباحث اختلافی شیعه و عامه نیز می باشد، ابراز داشته اند. در مقاله ی حاضر تلاش شده است، ادله ی چهارگانه ی این مسأله بررسی گردد و پس از اثبات ناتمامی این ادله در مقابل، ادله ی طهارت اهل کتاب تشریح و تقویت شود. در پایان مؤیداتی فقهی بر طهارت اهل کتاب ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
دین، حوزه حاصلخیزی از معناست که فارغ از توحیدی یا غیر توحیدی بودن، یکی از پربارترین، معنادارترین و تاثیرگذارترین نظامهای معنایی است که بشر، تجربه کرده و هرگز نتوانسته است (حداقل به طور کامل) از دایره نفوذ و تاثیر آن عبور کند. متن حاضر به دنبال بررسی نظری تاثیر دین (به أکثر
دین، حوزه حاصلخیزی از معناست که فارغ از توحیدی یا غیر توحیدی بودن، یکی از پربارترین، معنادارترین و تاثیرگذارترین نظامهای معنایی است که بشر، تجربه کرده و هرگز نتوانسته است (حداقل به طور کامل) از دایره نفوذ و تاثیر آن عبور کند. متن حاضر به دنبال بررسی نظری تاثیر دین (به عنوان یک نظام معنایی جمعی) بر همبستگی و کنش اجتماعی سیاسی در نظریههای جامعهشناسی دین کلاسیک (با تاکید بر وبر و دورکیم) و خوانشهای نوین از آن است. از دید جامعهشناسان دین مدرن مانند ترنر، برگر و لوکمان، دوران حاضر، بیش از آنکه سکولار باشد، دورانی از تجربه رویکردهای پساسکولار و یا بازگشت امر قدسی به زندگی فردی و اجتماعی است. ریشه این نظریههای نوین که به آنها رویکردهای نئودورکیمی اطلاق میشود، در دیدگاه امیل دورکیم به دین، به عنوان عنصر اصلی انسجام و همبستگی اجتماعی و تاکید بر خصلت نامیرایی دین است. آنچه اکنون به عنوان الهیات عملی ظهور کرده است، نوعی دینداری مبتنی بر کنشگری اجتماعی و سیاسی است که فرد را به عنوان یک شهروند، به نظام معنایی جمعی و قدسی شده، پیوند میزند، حتی اگر این امر قدسی، بازتعریف، در دسترس و ابهام زدایی شده باشد.
تفاصيل المقالة
در فلسفه نئوکانتی ارنست کاسیرر تلاش برجسته ای را در دوران جدید، برای طراحی فلسفۀ اسطوره شناسیبهعنوان جزء مکمل فلسفۀ دین مییابیم. روشن ترین و جدیدترین تلقی او از اسطوره در جلد دوّم فلسفۀ صورنُمادین مطرح شده است . بر این اساس اسطوره همان صورت نُمادین است که یگانگی کلمه با أکثر
در فلسفه نئوکانتی ارنست کاسیرر تلاش برجسته ای را در دوران جدید، برای طراحی فلسفۀ اسطوره شناسیبهعنوان جزء مکمل فلسفۀ دین مییابیم. روشن ترین و جدیدترین تلقی او از اسطوره در جلد دوّم فلسفۀ صورنُمادین مطرح شده است . بر این اساس اسطوره همان صورت نُمادین است که یگانگی کلمه با هستی و داّل بامدلول را حفظ می کند. با این همه، اسطوره همچنان خود را در ساختار مهم در حال تکوینی تثبیت می کند وزیربنای دین را با استفاده از نمادها و نشانه های محسوس شکل می دهد و آنها را این گونه می شناساند .بنابراین، اسطوره و دین، ترجمانِ گرایش بنیادی نسبت به تکوین نُمادین ب هشمار میآیند. به عبارت دیگر، آنها،اساس استعارهای را تشکیل میدهند که به طور همه جانبه، در تمام کارکرد نُمادپردازی استقرار دارد.در این مقاله، ماهیت اسطوره و خصوصیات اندیشه ای اسطوره- دینی و نقش زمان و مکان در روند تکاملاسطورهشناسی بررسی می شود و از ارتباط مستحکم اسطوره با زبان سخن به میان می آید و در پایان نی ز بهپیوند اسطوره و دین اشاره م یشود
تفاصيل المقالة
سنتگرایی و نصر از جمله جریانهای فکری است که همچنان زنده و پویا در حال ارتقای جایگاه خود در محافل فکری و فلسفی جهان است. از این رو، غفلت از آن، در واقع، نادیده گرفتن یک جریان جدید فلسفی است. پژوهش حاضر با طرح این سوال که، سنتگرایانی مانند سیدحسین نصر با چه مبناهای فکر أکثر
سنتگرایی و نصر از جمله جریانهای فکری است که همچنان زنده و پویا در حال ارتقای جایگاه خود در محافل فکری و فلسفی جهان است. از این رو، غفلت از آن، در واقع، نادیده گرفتن یک جریان جدید فلسفی است. پژوهش حاضر با طرح این سوال که، سنتگرایانی مانند سیدحسین نصر با چه مبناهای فکری به طرح، بحث و نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی موجود میپردازند؟ در صدد است به واکاوی اندیشه نصر در ابعاد گوناگون معرفتشناختی، هستیشناختی، انسانشناختی، جامعهشناختی و فرجامشناختی بپردازد. بنابراین هدف پژوهش آشنایی با زوایای اصلی اندیشه نصر میشد که پس از تلاش بسیار به این نتیجه منجر شد که سیدحسین نصر و یارانش در پی آنند که کل نظام دانایی، شرعی شده و هویت قدسی یابد. آنها تلاش وافر دارند که این ایده را جا بیاندازند که چنین هویتی با ابتناء به وجود مقدس الهی به تمام حوزهها سرایت کرده و به انسان، جامعه، سیاست، حکومت و فرجام نهایی آنها نیز قداست میبخشد که برایند نهایی آن تولید و تثبیت نوعی ایدئولوژی محافظهکاری است.
تفاصيل المقالة
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیینهای مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به أکثر
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیینهای مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به برخی بنیادهای مشترک اسطوره و عرفان در آفاق تاریخ تفکّر بشر، و در پرتو ضمیر ناخودآگاه مشترک وی، زمان و مکان قدسی و آیینی نیز به مثابه دو مقوله مشترک بین اسطوره و عرفان، کارکردهایی مشابه و مشترک یافتهاند که این تشابه و اشتراکات در متون عرفانی ادوار گوناگون، تجلّی یافتهاند. کارکردهایی از قبیل ترک دنیا، شهود حق، ادبدانی، بازگشت به زمان ومکان ازلی،احساس آرامش، تزکیه، درک حضورخدایان وطلب خواستهها.
تفاصيل المقالة
یکی از اسطورههای مربوط به مکانهای زیارتی در حوزه فرهنگ ایرانی اسطوره غیبت دختر در چشمه و یا چاه است که عمدتاً در باورهای عامیانه بازتاب دارد.شاید برخی داستانهای ایرانی،از جمله داستان ربایش شهرناز و ارنواز، دختران جمشید به دست ضحاک و آزادی آنها به دست فریدون و همچنین أکثر
یکی از اسطورههای مربوط به مکانهای زیارتی در حوزه فرهنگ ایرانی اسطوره غیبت دختر در چشمه و یا چاه است که عمدتاً در باورهای عامیانه بازتاب دارد.شاید برخی داستانهای ایرانی،از جمله داستان ربایش شهرناز و ارنواز، دختران جمشید به دست ضحاک و آزادی آنها به دست فریدون و همچنین ماجرای غیبت کیخسرو در چشمه، پیشینهای برای اسطوره غیبت دختر باشد. برخی نیز ربایش دختر و یا گاو در فرهنگ آریایی را با فقدان باران مربوط میدانند. در بررسیهایی که به صورت میدانی و کتابخانهای انجام گرفت معلوم شد که این اسطوره بر پنج رکن استوار است که عبارتند از: غیبت دختر در محل مورد توجه، مکان غیبت که معمولاً در ارتباط با عناصر مربوط به آب مانند چشمه و یا چاه است، وجود عنصر شر که دختر به خاطر خلاصی از دست آنان غایب شده است، رؤیایی که از طریق آن ماجرای غیبت و قداست محل گوشزد میشود و توجه به قداست محل و برگزاری آیینهای زیارت. مکانهای مربوط با این اسطورهشامل تمام پیرانگاههای زرتشتی و تعدادقابل توجهی از موقعیتهای زیارتی اسلامی بهویژه موقعیتهای قدمگاهی است. در بررسی و تحلیل عناصر اسطوره، به ارتباط آن با موقعیت چشمه و آب، سنگ و صخره مقدس، شرارت نیروی اهریمنی و تازش بر نیروی قدسی، طلسم شدن آب و برکت و مسأله فقدان آب دقت شده است و با توجه به شواهد متعدد ارتباط این اسطوره با ناهید به اثبات رسیده است. با توجه به اینکه این اسطوره از طریق خواب ظاهر میشود،در پایان تحلیلی روانشناختی از آن ارائه شده است. در نتیجه میتوان گفت که فقدان عنصر آب در چاهها و چشمههای اعجابانگیز که به غیبت ناهید در آن مربوط بوده است، در دوران اسلامی به غیبت دختر یکی از اولیا تغییر کرده است.
تفاصيل المقالة
سیدحسین نصر ازجمله فیلسوفانی است که در سنت فلسفی عرفانی(اسلام) تفکر و تدبر مینماید ودر این راستا، بالغ بر 50کتاب و بیش از 500 مقاله به رشته تحریر درآوردهاست و در حال حاضر در دهه هشتاد عمر خویش، همچنان پرانرژی و با انگیزه مشغول فعالیت علمی است. همین امر اهمیت واکاوی در أکثر
سیدحسین نصر ازجمله فیلسوفانی است که در سنت فلسفی عرفانی(اسلام) تفکر و تدبر مینماید ودر این راستا، بالغ بر 50کتاب و بیش از 500 مقاله به رشته تحریر درآوردهاست و در حال حاضر در دهه هشتاد عمر خویش، همچنان پرانرژی و با انگیزه مشغول فعالیت علمی است. همین امر اهمیت واکاوی در اندیشه وی را دوچندان میسازد. از آنجا که اشاره صریح و آشکاری راجع به امر سیاسی در فلسفهی نصر نشده است، پی بردن به مضامین سیاسی در آرا و اندیشههای وی کاری است بس دشوار که با بکارگیری روش هرمنوتیکی در این پژوهش شاید بتوان به بخشی از اندیشههایش دست یافت. هدف نوشتار حاضر نیز پی بردن به زوایای سیاسی و اجتماعی اندیشه نصر مییاشد. در پاسخی صریح و فرضی به سوال مربوط به تضمنات سیاسی . اجتماعی اندیشه سیدحسین نصر شاید بتوان این گونه بیان کرد که وی در اندیشه خود به حاکمیت حکمت الهی و عقلانیت اسلامی نظر دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications