• فهرس المقالات Primary School Students

      • حرية الوصول المقاله

        1 - روابط ساختاری پیوند با مدرسه و اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان دبستانی: نقش میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی
        رضا جعفری هرندی محمد ستایشی اظهری سیف اله فضل الهی قمیشی
        هدف پژوهش، آزمون نقش میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین پیوند با مدرسه و اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان بود. روش تحقیق همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. شرکت‌کنندگان پژوهش 181 دانش‌آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفی أکثر
        هدف پژوهش، آزمون نقش میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین پیوند با مدرسه و اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان بود. روش تحقیق همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. شرکت‌کنندگان پژوهش 181 دانش‌آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری پژوهش شامل پرسشنامه اهمال‌کاری تحصیلی (سواری، 1390)، پیوند با مدرسه (رضایی شریف و همکاران، 1393) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، با استفاده از روش‌های مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته‌ها نشان داد که ضریب مسیر پیوند با مدرسه به خودکارآمدی و اهمال‌کاری تحصیلی معنادار است، همچنین مسیر خودکارآمدی به اهمال‌کاری نیز معنادار بود (001/0 P<). پیوند با مدرسه و اهمال‌کاری تحصیلی به ترتیب پیشایند و پیامد خودکارآمدی در دانش‌آموزان هستند (05/0P<). همچنین، یافته‌ها نشان داد که خودکارآمدی میانجیگر معنی‌دار رابطه پیوند با مدرسه به اهمال‌کاری تحصیلی است (05/0P<). یافته‌های این پژوهش می‌تواند برای مشاوران مدارس، روان‌شناسان تربیتی و معلمین در کاهش مشکلات اهمال‌کاری دانش‌آموزان کمک‌کننده باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Effects of Instructional Games on the Vocabulary Learning and Retention of Iraqi Primary School Students
        Fatemeh Karimi Oday Kareem Shakir Shareef
        Using instructional games in vocabulary learning is beneficial, but their effects in the Iraqi EFL context have been overlooked. This study investigated the effects of instructional games on Iraqi primary school students’ vocabulary learning and retention. To fulfill th أکثر
        Using instructional games in vocabulary learning is beneficial, but their effects in the Iraqi EFL context have been overlooked. This study investigated the effects of instructional games on Iraqi primary school students’ vocabulary learning and retention. To fulfill the objectives of the study, a quasi-experimental study with a pretest-posttest design was adopted. The present study's participants were 40 Iraqi primary school students selected based on a convenience sampling. The participants were divided into two groups, one experimental (N= 20) and a control group (N=20). The students in the experimental group (EG) received vocabulary instruction in the form of game-based teaching. The control group (CG) was instructed using conventional teaching procedures. In this study, a textbook (Family and Friends 2) was used as the material, and two tests were utilized as the measurement instruments. It was found that the group of Iraqi primary school students who were instructed through the games considerably outperformed the group of students who received the traditional teaching in the classroom. Furthermore, the results revealed that the Iraqi primary school students who received vocabulary through instructional games had much better vocabulary retention than those who underwent the traditional teaching methods. The findings might have some implications for the material developers and EFL teachers in Iraq. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نقش هوشمندسازی مدارس بر کیفیت یادگیری دانش‌آموزان دوره ابتدایی شهرستان نکا
        امین اکبری نودهی مرضیه رضایی کلانتری
        هدف این پژوهش، نقش هوشمندسازی مدارس بر کیفیت یادگیری دانش‌آموزان از دیدگاه معلّمان دوره ابتدایی شهرستان نکا بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه‌یابی بوده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه معلّمان دوره ابتدایی شهرستان نکا در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می‌داده‌اند که شامل 2 أکثر
        هدف این پژوهش، نقش هوشمندسازی مدارس بر کیفیت یادگیری دانش‌آموزان از دیدگاه معلّمان دوره ابتدایی شهرستان نکا بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه‌یابی بوده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه معلّمان دوره ابتدایی شهرستان نکا در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می‌داده‌اند که شامل 293 نفر بودند و با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 165 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق‌ساخته در 5 بعد طراحی شد. برای روایی پرسشنامه از دیدگاه اساتید و صابنظران استفاده شد و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 894/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد که هوشمندسازی مدارس در ابعاد کیفیت یادگیری (نگرش‌ها، عادت‌های ذهنی، بسط و اصلاح دانش، اکتساب و درهم تنیدن دانش، استفاده معنادار از دانش) نقش داشت. بین میانگین نظرات معلّمان، تفاوت وجود داشت. بین رتبه‌های ابعاد یادگیری، تفاوت معناداری وجود داشت و استفاده معنادار از دانش با 4/39 در رتبه اول و عادت‌های ذهنی با 2/93 در رتبه آخر قرار داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مقایسۀ نقش ارزشیابی توصیفی در کاهش اضطراب و افزایش اعتماد به‌نفس دانش‌آموزان ابتدایی در مدارس مجری با مدارس سنتی
        یوسف نامور اعظم راستگو عباس ابوالقاسمی سعید سیف درخشنده
        ارزشیابی کیفی توصیفی یکی از برنامه‌های آموزش و پرورش است که به‌منظور بهبود وضعیت نظام ارزشیابی در آموزش صورت می‌گیرد. این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اضطراب و اعتماد به‌نفس دانش‌آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی أکثر
        ارزشیابی کیفی توصیفی یکی از برنامه‌های آموزش و پرورش است که به‌منظور بهبود وضعیت نظام ارزشیابی در آموزش صورت می‌گیرد. این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر اضطراب و اعتماد به‌نفس دانش‌آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی 89 ـ 88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علّی ـ ‌مقایسه‌ای است. جامعۀ آماری این تحقیق دانش‌آموزان سوم و چهارم ابتدایی مدارس طرح ارزشیابی توصیفی (508 نفر) بودند. نمونه‌گیری از این مدارس از طریق سرشماری صورت گرفت، اما برای انتخاب گروه نمونۀ مقایسه از مدارس دارای ارزشیابی کمّی از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد و برای هر مدرسۀ دارای ارزشیابی کیفی توصیفی یک مدرسۀ ارزشیابی کمّی که شبیه آن مدرسه باشد، برای مقایسه انتخاب گردید. نمونۀ دانش‌آموزان مدارس ارزشیابی توصیفی 508 نفر و دانش‌آموزان مدارس سنتی 491 نفر بودند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه‌های اعتماد به‌نفس و پرسشنامۀ اضطراب از دانش‌آموزان جمع‌آوری شد که پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 73/0 و 85/0 به‌دست آمد. داده‌های جمع‌آوری شده با نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار استنباطی تی گروههای مستقل استفاده گردید. نتایج به‌دست آمده نشان داد که دانش‌آموزان در مدارس مجری ارزشیابی کیفی توصیفی اضطراب کمتر و اعتماد به‌نفس بیشتری نسبت به دانش‌آموزان مدارس سنتی تجربه می‌کنند. با توجه به نتایج این تحقیق اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی با رفع برخی کاستی‌ها توصیه می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - اثربخشی مداخله بستۀ مغز برتر بر تمرکز، حافظه و خلاقیت دانش-آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان
        نیلوفر باقری زهره لطیفی
        زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین میزان اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر بستۀ مغز -برتر بر بهبود تمرکز، حافظه و خلاقیت دانش‌آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر‌ نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جا أکثر
        زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین میزان اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر بستۀ مغز -برتر بر بهبود تمرکز، حافظه و خلاقیت دانش‌آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر‌ نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان پایه پنجم در سال1398- 1397 بودند که از بین آنان30 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش محتوای بسته مغز برتر (آقا پناه، 1388) با شیوه‌های فعال طی 12 جلسه 60 دقیقه‌ای آموزش داده شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه، خلاقیت (عابدی،1372)، آزمون حافظه وکسلر(شهیم، 1373 ) و مهارت تمرکز (سواری و اورکی، 1394) بود. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش بستۀ مغز برتر بر افزایش تمرکز و خلاقیت شرکت‌کنندگان درمرحله پس‌آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته‌است (05/0>p) اما در نمرات عملکرد حافظه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که آموزش بستۀ مغز برتر با استفاده از تکنیک‌های محاسبات سریع ریاضی و تصویر ذهنی به روش‌های جذاب و خاص با استفاده از طنز و داستان سازی، موجب استفاده همزمان دانش‌آموزان از دو نیمکره مغز شده و قدرت تمرکز و خلاقیت آنان را افزایش داده‌است. بنابراین می‌توان به منظهور تسهیل یادگیری و ایجاد اشتیاق تحصیلی، از این روش بعنوان یک روش جدید با اثرات نسبتا پایدار برای افزایش تمرکز و خلاقیت دانش آموزان دبستانی استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی و مقایسه اثر بخشی اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی و ارزشیابی سنتی بر مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان ابتدایی*
        یوسف نامور اعظم راستگو عباس ابوالقاسمی سعید سیف‌درخشنده
        این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر مهارت‌های اجتماعی دانش آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی 89-88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علی مقایسه‌ای بود. نمونه‌گیری از مدارسی که ارزشیابی توصیفی در آنها اجرا می شد به روش سرشمار أکثر
        این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر مهارت‌های اجتماعی دانش آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی 89-88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علی مقایسه‌ای بود. نمونه‌گیری از مدارسی که ارزشیابی توصیفی در آنها اجرا می شد به روش سرشماری صورت گرفت و برای هر مدرسه‌ای که به عنوان نمونه انتخاب شد یک مدرسه مشابه که ارزشیابی سنتی در آنها اجرا می شد برای مقایسه انتخاب گردید. در مجموع 999 نفر دانش آموز ابتدایی و 99 نفر معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه‌های محقق ساخته از دانش آموزان و معلمان جمع آوری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که ارزشیابی توصیفی تأثیر بیشتری نسبت به ارزشیابی نمره‌ای بر میزان کارگروهی و همکاری و کاهش رقابت و همچنین افزایش مشارکت آنها در بحث و گفتگوهای دانش آموزان دارد. با توجه به نتایج این تحقیق اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی با رفع برخی کاستی‌ها توصیه می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - شیوع ناتوانیهای خاص خواندن و نوشتن در دانش‌آموزان دوره ابتدایی
        علی حسینائی احمد آقاجانی اعظم نوفرستی
        به منظور تعیین میزان شیوع ناتوانیهای خاص خواندن و نوشتن در دانش آموزان مقطع ابتدایی، 3282 نفر از دانش آموزان پایه‌های سوم، چهارم و پنجم مناطق هفت‌گانه آموزشی استان قم براساس روش نمونه‌برداری طبقه‌ای انتخاب شدند. در وهلة اول، معلمان فهرست نشانه‌های ناتوانیهای یادگیری (فو أکثر
        به منظور تعیین میزان شیوع ناتوانیهای خاص خواندن و نوشتن در دانش آموزان مقطع ابتدایی، 3282 نفر از دانش آموزان پایه‌های سوم، چهارم و پنجم مناطق هفت‌گانه آموزشی استان قم براساس روش نمونه‌برداری طبقه‌ای انتخاب شدند. در وهلة اول، معلمان فهرست نشانه‌های ناتوانیهای یادگیری (فوست و لو، 1995) را برای هر دانش آموز تکمیـل کردند. سپس، کسانی که بیش از سه نشانة ناتوانی خاص یادگیری را داشتند به آزمونهای خوانـدن و نوشتن محقق ساخته پاسخ دادند. ماتریسهای پیشروندة ریون (ریون، 1956) در مورد دانش آموزانی که نمرة پایین¬تر از نمرة ملاک گرفتند، اجرا شد. در نهایت، 3130 دانش‌آموز که نمره‌های آنها در آزمونهای خواندن و نوشتن پایین‌تر از نمرة ملاک بود و فاقد نقایص هوشی، بینایی، شنوایی و حرکتی بودند، نمونة پژوهش را تشکیل دادند. یافته‌ها نشان دادند که (1) میزان شیوع ناتوانی خاص خواندن در استان قم، 55/1 درصد و ناتوانی خاص نوشتن، 34/1 درصد است، (2) بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد، (3) سه پایة تحصیلی از نظر میزان شیوع ناتوانی خاص خواندن تفاوت معنادار دارند و (4) بین مناطق هفت‌گانة استان قم در میزان شیوع ناتوانی خاص خواندن و نوشتن تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر که نمایانگر تعداد قابل توجة دانش آموزان مبتلا به ناتوانیهای خاص است، نیاز به اقدام پیشگیرانه و درمانی در این زمینه آشکار می‌شود. تفاصيل المقالة