• فهرس المقالات Phytotoxicity

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی امکان استفاده از بوتاکلر بازیافت شده از ضایعات در مزارع برنج
        محمد علی صیاد نژاد ابراهیم علائی محمد سلیمانی جمارانی
        زمینه و هدف : ضایعات شیمیایی به خصوص ضایعات حاصل از تولید آفت کش ها بسیار خطرناک بوده و کنترل و بازیافت آن ها در طی سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهش گران و سازمان های زیست محیطی را به خود جلب نموده است. ضایعات حاصل از تولید علف کش بوتاکلر در واحد های صنعتی تحت شرایط نا أکثر
        زمینه و هدف : ضایعات شیمیایی به خصوص ضایعات حاصل از تولید آفت کش ها بسیار خطرناک بوده و کنترل و بازیافت آن ها در طی سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهش گران و سازمان های زیست محیطی را به خود جلب نموده است. ضایعات حاصل از تولید علف کش بوتاکلر در واحد های صنعتی تحت شرایط نامطلوب فرآیند و هم چنین طی مراحل فیلتراسیون محصول به وجود می آید و باعث مشکلات جدی زیست محیطی می شود. در این تحقیق بازیافت بوتاکلر از ضایعات و کاربرد آن بر روی گیاه برنج مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: ضایعات دارای 8/55 % بوتاکلر و محصول غیر استاندارد با درجه خلوص 3/63 % از یک واحد صنعتی نمونه برداری شد. ترکیبات موجود در ضایعات با حلال استخراج و با استفاده از دستگاه های GC/MS و FT-IR مورد شناسایی قرار گرفتند. اندازه گیری بوتاکلر بازیافتی در نمونه های استخراج شده از ضایعات و محصول غیراستاندارد با دستگاه HPLC انجام گرفت که مقدار آن به ترتیب4/88 و 7/89 %بود. جهت بررسی استفاده از این نمونه ها در شالیزارها، آزمایش کاربردی بر روی گیاه برنج انجام گرفت . تیمارهای تهیه شده در معرض ضایعات، محصول غیراستاندارد، بوتاکلر های بازیافتی و نمونه تجارتی به میزان 5/1 کیلوگرم ماده فعال در هر هکتار قرار گرفتند. بحث و نتیجه گیری: میزان گیاه سوزی نمونه ضایعات و محصول غیراستاندارد برابر 100% بوده و کلیه گیاهان پس از 28 روز پژمرده و خشک شدند. میزان گیاه سوزی بوتاکلر تجارتی ، بازیافت شده از ضایعات و محصول غیراستاندارد در همان شرایط به ترتیب برابر 5/6 ، 5/8 و 8% بوده است که دلالت بر آن دارد که بوتاکلر های بازیافت شده می توانند مانند نمونه تجارتی به طور مؤثر درمزارع برنج مورد استفاده قرار گیرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - Herbal cosmeceuticals: New opportunities in cosmetology
        Mohd Aqil Aiswarya Chaudhuri Abdul Qadir
        Cosmeceuticals are defined as cosmetic products designed to improve and enhance the physical appearance, beauty, health as well as to treat the skin ailments. The main objective of the present review is to document various plants along with their active phytochemicals l أکثر
        Cosmeceuticals are defined as cosmetic products designed to improve and enhance the physical appearance, beauty, health as well as to treat the skin ailments. The main objective of the present review is to document various plants along with their active phytochemicals like alkaloids, flavonoids, saponins, sterols, triterpenes, tannins, etc. responsible for activities like antioxidant, anti-inflammatory, sunlight protection, skin regeneration, de-pigmentation, anti-dandruff, anti-hair fall, anti-lice, etc. This study also provides an overview of geographical distribution, environmental attributes, extraction and isolation procedure of active phytochemicals responsible for biological activity. This review further tries to assess the regulatory scenario of cosmeceuticals as they are placed under the subclass of cosmetics under Europe and Japan regulations , whereas in US regulations, cosmeceuticals are placed under the subclass of drugs. The application of nanotechnology in formulating cosmeceuticals (nano-cosmeceuticals) has also seen the light of the day. It can be viewed as a “new paradigm” in the cosmetic industry. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - A mini-review on oxysporone
        Satyajit D. Sarker Lutfun Nahar Tauhidur Rahman Nurunnabi S.M. Mahbubur Rahman Md. Hossain Sohrab Md. Morsaline Billah Fyaz M. D. Ismail George P. Sharples
        Oxysporone, possessing a 4H-furo(2,3-b)pyran-2(3H)-one structure, is a fungal metabolite, first isolated from Fusarium oxysporum. Later, this compound was also reported from the fungal genera, Diplodia, Pestalotia and Pestalotiopsis. Oxysporone was patented as an antibi أکثر
        Oxysporone, possessing a 4H-furo(2,3-b)pyran-2(3H)-one structure, is a fungal metabolite, first isolated from Fusarium oxysporum. Later, this compound was also reported from the fungal genera, Diplodia, Pestalotia and Pestalotiopsis. Oxysporone was patented as an antibiotic for the treatment of dysentery, and its phytotoxic property has been well-established. Interesting biological and chemical properties of oxysporone make this compound attractive for its potential biotechnological applications in agriculture, especially as a new agrochemical with a lower environmental impact. However, it requires further extensive bioactivity screening looking at beyond its established phytotoxicity and preliminary antifungal property. It has a simple chemical structure (C₇H₈O₄), and the hydroxyl group at C-4 provides options for synthesising numerous analogues by simply incorporating various functionalities at C-4, whilst keeping the main skeleton intact. This mini-review provides a critical overview on the occurrence, production, synthesis, structure elucidation and bioactivities of oxysporone. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - پایداری علف‌کش متریبوزین در خاک‌هایی با ویژگی‌ها و پیشینه مصرف متفاوت و تاثیر آن بر یولاف زراعی(Avena sativa L.)
        سیداسماعیل مفیدی محمدکاظم رمضانی مرجان دیانت
        جهت مطالعه اثر خصوصیات خاک و سابقه مصرف علف کش متریبوزین بر پایداری این علف کش و اثر آن بر گیاه سوزی یولاف زراعی، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلو کهای کامل تصادفی در سه تکرار و در موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور در سال 1391 انجام گرفت. عامل اول نوع خاک در شش سط أکثر
        جهت مطالعه اثر خصوصیات خاک و سابقه مصرف علف کش متریبوزین بر پایداری این علف کش و اثر آن بر گیاه سوزی یولاف زراعی، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلو کهای کامل تصادفی در سه تکرار و در موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور در سال 1391 انجام گرفت. عامل اول نوع خاک در شش سطح )شامل همدان 15 سال و بدون سابقه مصرف، جیرفت 15 سال و بدون سابقه مصرف، اصفهان دو سال و مشهد سه سال سابقه مصرف( بوده و عامل دوم مقادیر عل فکش متریبوزین )شامل مقادیر صفر، 1/ 0، 3/ 0، 7/ 0، 1 و 5/ 1 کیلوگرم در هکتار( بود. سه ماه قبل از کشت یولاف، گلدان های حاوی خا کهای مذکور با مقادیر مورد نظر علفکش متریبوزن تیمار شده و هر سه روز یک بار آبیاری گردیدند. بعد از سه ماه بذور یولاف در گلدانها کشت و 4 هفته بعد برداشت انجام شد. صفات طول ریشه و ساقه و وزن تر ریشه و ساقه نسبت به شاهد )عدم مصرف علف کش( اندازهگیری و منحنی های دز-پاسخ رسم گردید. نتایج نشان داد در خا کهای مختلف افزایش مقادیر علفکش سبب گیاه سوزی بالاتر در یولاف گردید ولی افزایش میزان رس و ماده آلی و همچنین افزایش سابقه مصرف، از شدت تاثیر بقایای متریبوزین کاست و بالاترین و پایی نترین میزان گیاه سوزی یولاف به ترتیب در خا کهای جیرفت بدون سابقه مصرف و همدان با 15 سال سابقه مصرف مشاهده گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن‌کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم در شرایط آب‌و‌هوایی خوزستان
        آذین غفاری زاده سید منصور سیدنژاد موژان وفایی عبدالعلی گیلانی عذرا صبورا
        این مطالعه با هدف بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم انجام شد. آزمایش در شرایط گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در پنج سطح تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (ص أکثر
        این مطالعه با هدف بررسی اثر دگرآسیبی تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (Olea europaea L.) بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد سه رقم گندم انجام شد. آزمایش در شرایط گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در پنج سطح تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون (صفر، 1، 3، 5 و 7 درصد حجمی/حجمی) و سه رقم گندم (تریتیکاله، کرخه و چمران) به اجرا درآمد. میزان پروتئین های محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگ و میزان مالون دی آلدئید برگ در مرحله سنبله رفتن و وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، وزن دانه های سنبله، وزن هزار دانه، شاخص برداشت کل، محتوای پرولین دانه و کربوهیدرات محلول دانه در مرحله رسیدگی کامل گندم سنجش شد. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان پروتئین های محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز برگ، وزن سنبله، طول سنبله، تعداد دانه در هر سنبله، وزن دانه های سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت کل با افزایش مقدار تفاله در خاک در هر سه رقم گندم نسبت به شاهد کاهش یافت. اما میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز برگ، میزان مالون دی آلدئید برگ، پرولین دانه و کربوهیدرات محلول دانه در سه رقم گندم با افزایش مقدار تفاله زیتون در خاک نسبت به شاهد افزایش یافت. از آن جایی که تفاله حاصل از روغن کشی میوه زیتون دارای ترکیبات فنلی می باشد، اثرات بازدارندگی تفاله زیتون بر رشد گندم به این ترکیبات نسبت داده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - Phytotoxicity of black cumin (Nigella sativa), dragonhead (Dracocephalum moldavica), dill (Anethum graveolens), and soybean (Glycin max) residues on emergence and establishment of wheat
        Sian Fallah Zahra Alimohammadi Zohrab Adavi Mojtaba Karimi
        Allelopathic effects of plant residues is an important research avenue regarding optimization of rotation systems in agronomy. The aim of this study was to investigate the allelopathic effects of four plant residues, namely, black cumin, dragonhead, dill, and soybean on أکثر
        Allelopathic effects of plant residues is an important research avenue regarding optimization of rotation systems in agronomy. The aim of this study was to investigate the allelopathic effects of four plant residues, namely, black cumin, dragonhead, dill, and soybean on the germination and growth of wheat (Triticum aestivum) in different cropping systems. Results showed that application of organic manure for previous crops reduced the residue phytotoxicity and consequently alleviated the adverse effect of plant residues on the leaf area, length, and dry weight of the wheat root, affecting chlorophyll a, chlorophyll b, and carotenoids of wheat seedling leaves. In the presence of plant residue, the length and dry weight of the wheat roots were more negatively affected in comparison with shoots. The greatest allelopathic inhibition was observed for the wheat cultivated in the residue of black cumin, but soybean, dill, and dragonhead residues also potentially showed inhibition effects. It can be concluded that agroecosystems in which autumn wheat is in the rotation should be avoided where there are residues of soybean, black cumin, dragonhead, and dill. The tillage system in the same condition may not be agronomically suitable because of the allelopathic effects of previous crops. تفاصيل المقالة