• فهرس المقالات گرشاسپ

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اسطوره اژدها کشی در اوستا و متون حماسی
        رضا اشرف زاده مهدخت شاه بدیع زاده
        اسطورۀ کشته شدن اژدها توسط گرشاسپ، یکی از نخستین روایات افسانۀ و حماسی اژدها کشی است که جنبه‌های اساطیری آن، در اوستا و هم در بسیاری از روایات متأخر حفظ شده است. بی گمان این کردار پهلوانی، منشاء شکل‌گیری بسیاری از افسانه‌های اژدها کشی در سنت حماسی ملی است و می‌توان آن ر أکثر
        اسطورۀ کشته شدن اژدها توسط گرشاسپ، یکی از نخستین روایات افسانۀ و حماسی اژدها کشی است که جنبه‌های اساطیری آن، در اوستا و هم در بسیاری از روایات متأخر حفظ شده است. بی گمان این کردار پهلوانی، منشاء شکل‌گیری بسیاری از افسانه‌های اژدها کشی در سنت حماسی ملی است و می‌توان آن را کهن الگویی به شمار آورد که اژدها کشی دیگر شهر یاران و پهلوانان بر پایۀ آن ساخته و پرداخته شده است. هر چند این عمل پهلوانی در گذر از اسطوره به حماسه، به منظور انطباق هر چه بیشتر با جهان فکری و اندیشه‌های ایران عهد اسلامی، تغییراتی را پذیرا شده است، شالوده و بنیان اساطیری خود را همچنان حفظ کرده و به‌صورت یک سنت پهلوانی تداوم یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - آموزه های اخلاقی سپندارمذ در اساطیرایران باستان (شاهنامه و گرشاسپنامه)
        سارا پارسائی جهرمی
        اسطوره، یادگار اقوامی است که دارای تمدن و فرهنگی دیرینه اند؛ در این جستار، تلاش کرده ایم تا خصایص و ویژگی زمین را در میان ملل ایران باستان که از آن به عنوان سپندارمذ یاد می کنند، بر بنیاد اسطوره ای آن و با توجه ویژه به بازآمد کهن الگوها، بررسی و تحلیل کرده و با داستان ه أکثر
        اسطوره، یادگار اقوامی است که دارای تمدن و فرهنگی دیرینه اند؛ در این جستار، تلاش کرده ایم تا خصایص و ویژگی زمین را در میان ملل ایران باستان که از آن به عنوان سپندارمذ یاد می کنند، بر بنیاد اسطوره ای آن و با توجه ویژه به بازآمد کهن الگوها، بررسی و تحلیل کرده و با داستان های حماسی از جمله شاهنامه و کتاب گرشاسپنامه مورد تطبیق قرار دهیم. زمین، مادری است که نه تنها در میان ملّت‌‌های ایرانی بلکه اکثر ملل، نماد مادرِ هستی است و از ابتدا در اذهان، دارای روح و روان بوده است؛ مادری که هیچ گاه دست از زایش و پویش بر نمی‌‌دارد؛ زمین، زنده و پویاست و از چنان تقدسی برخوردار است که هرمزد (پروردگار) بعد از آفرینش آسمان، زمین را خلق کرد. زمین به عنوان مام هستی در خود، یلانی چون رستم، سهراب، سیاوش و... می پروراند و دست از زایش بر نمی دارد تا بار دیگر نطفه ی چنین کسانی را در وجود انسان های وارسته و عادل نمایان سازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - برسی جایگاه گرشاسپ در اساطیر و حماسه‌های ملی به عنوان پادشاه یا پهلوان
        محمد شاه بدیع زاده
        گرشاسپ یکی ازبزرگترین پهلوانان اساطیر ایرانی است که زندگی آرمانی و شگفت انگیز وی در اوستا ، متون پهلوی و حماسی بازتاب یافته است . در همه ی این آثار آنچه که به عنوان برجسته ترین ویژگی گرشاسپ بر آن تکیه شده ، دلاوری و پهلوانی اوست ، اما در بعضی کتب ، از یل اساطیری به عنوا أکثر
        گرشاسپ یکی ازبزرگترین پهلوانان اساطیر ایرانی است که زندگی آرمانی و شگفت انگیز وی در اوستا ، متون پهلوی و حماسی بازتاب یافته است . در همه ی این آثار آنچه که به عنوان برجسته ترین ویژگی گرشاسپ بر آن تکیه شده ، دلاوری و پهلوانی اوست ، اما در بعضی کتب ، از یل اساطیری به عنوان پادشاه یاد شده است که این پرسش را برای خواننده ی این متون مطرح می کند که علت این ناهماهنگی ها ، در اسطوره های مربوط به گرشاسپ چیست ؟ این پژوهش بر آن است که بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی و بررسی و مقایسه ی دیدگاه های مختلف پیرامون جایگاه این پهلوان از اوستا ، کهن ترین اثر مدون قوم ایرانی که از او نام برده ، تا حماسه های ملی متأخر دوره ی اسلامی ، به این نتیجه برسد که نقش وی به عنوان پادشاه را بپذیرد یا یک پهلوان شکست ناپذیر، و این که آیا وی در حقیقت پهلوانی بوده در خدمت پادشاه یا پادشاهی که مدتی حکمرانی کرده است تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بخت و سرنوشت در گرشاسپ نامه
        مرضیه ندافی سیداحمد حسینی کازرونی شمس الحاجیه اردلانی داوود یحیایی
        نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان می‌دهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشه‌های این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان می‌توان وجود این تأثیر و نمونه‌های کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوه أکثر
        نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان می‌دهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشه‌های این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان می‌توان وجود این تأثیر و نمونه‌های کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی به بازتاب اندیشه‌ی بخت و سرنوشت در گرشاسپ نامه‌ی اسدی طوسی پرداخته شده است. همچنین میزان تأثیر پذیری شاعر از اندیشه‌های زروانی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که شاعر در بیان مفاهیمی چون: آسمان و گردش افلاک که بخت نیک و بد را به دنبال دارد، استفاده از واژه‌ی اختر در معنی تقدیر، ستاره شناسی و طالع بینی و سوگند به نام ستارگان، تحت تأثیر اندیشه‌های زروانی قرار داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - طلسم جمشید «نقد و بررسی بن‌مایه‌ای اسطوره‌ای در منظومه‌های پهلوانی و طومارهای نقالی با تکیه بر سام‌نامه»
        منوچهر جوکار محمود رضایی دشت ارژنه مختار ابراهیمی لاله آشنا
        گسستن فرّ از جمشید در هیئت مرغ وارغن و پیوستنش به ایزد مهر، فریدون و گرشاسپ، یکی از بنلادهای کهن اسطوره‌ای است که در اساطیر ایران، متون حماسی و طومارهای نقالی، بازتابی پررنگ دارد. بدیهی است هر بنلاد اسطوره‌ای در گذر خود از دنیای اسطوره به گسترۀ منطق‌پذیرتر حماسه متناسب أکثر
        گسستن فرّ از جمشید در هیئت مرغ وارغن و پیوستنش به ایزد مهر، فریدون و گرشاسپ، یکی از بنلادهای کهن اسطوره‌ای است که در اساطیر ایران، متون حماسی و طومارهای نقالی، بازتابی پررنگ دارد. بدیهی است هر بنلاد اسطوره‌ای در گذر خود از دنیای اسطوره به گسترۀ منطق‌پذیرتر حماسه متناسب با شرایط زمانی و مکانی، دستخوش دگرگونی‌هایی می‌شود تا به گونه‌ای خردباورتر در اذهان بنشیند. سپس در تطور از حماسه به ادبیات عامه نیز متناسب با ذوق و پسند مردمان دگردیسی‌هایی می‌یابد. از این رو، یک درون‌مایۀ اسطوره‌ای گاه چنان از اصل خود فاصله می‌گیرد که پی بردن به سرمنشاء آن، بسیار مشکل می‌نماید. در این جستار کوشش شده است که پیوند طلسم جمشید با گسستن فره پهلوانی او و پیوستنش به گرشاسپ در منظومه‌های پهلوانی سام‌نامه، گرشاسب‌نامه، بهمن‌نامه، فرامرزنامه، جهانگیرنامه و شهریارنامه، همچنین طومار نقالی شاهنامه، طومار هفت لشکر، طومار کهن شاهنامه فردوسی، طومار شاهنامه فردوسی، زرّین‌قبانامه و طومار سام سوار و دختر خاقان چین، مورد بررسی قرار گیرد. از دید نگارندگان، طلسم جمشید و کوشش پهلوانان سیستانی در گشودن آن و دستیابی به گنج یا شمشیر تعبیه شده در طلسم، بازنمود نمادین پیوستن فره پهلوانی جمشید به گرشاسپ است که به صورت دگردیس یافته در منظومه‌های پهلوانی و طومارهای نقالی، تبلور یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - در جست‌وجوی پاره‌های از یاد رفته اسطوره گرشاسپ
        مریم نعمت طاووسی
        پاره‌هایی از زندگی گرشاسپ، پهلوان ایرانی، ابتدا در اوستا و متن‌های پهلوی آمده و بعدها در قالب روایات دیگر بازگفته شده است. اصلی‌ترین پاره‌های زندگی گرشاسپ در متون کهن، به دلاوری‌ها و پاره اندکی به پیوند او با پری اختصاص دارد. با توجه به آنکه ادب عامیانه همواره نگهبان پا أکثر
        پاره‌هایی از زندگی گرشاسپ، پهلوان ایرانی، ابتدا در اوستا و متن‌های پهلوی آمده و بعدها در قالب روایات دیگر بازگفته شده است. اصلی‌ترین پاره‌های زندگی گرشاسپ در متون کهن، به دلاوری‌ها و پاره اندکی به پیوند او با پری اختصاص دارد. با توجه به آنکه ادب عامیانه همواره نگهبان پاره‌های حذف‌شده از ادبیات رسمی است، واکاویسامنامه و تومار نقالی آن شیوه مناسبی برای بازیافت پاره‌های حذف‌شده این فرازِ زندگی گرشاسپ/ سام است. در سامنامه و تومار، برابر پیوند پر راز و رمز گرشاسپ/ سام و پری خَنَئثی‌تی در متون کهن، رابطه سام و یک پری به نام عالم‌افروز / گل‌افروز وجود دارد و پری در اینجا در وجهی آسیب‌رسان پدیدار می‌شود. در زندگی سام نیزیک پری بارآور به نام پریدخت حضور دارد. دور از نظر نیست که این دو پری را که قهرمان را سوی خود می‌کشند، دو وجه ایزدبانوی بزرگ، ویرانگر- آفریننده، بدانیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تحلیل پیکرگردانی اژدها در ماجراهای گرشاسپ براساس نقد کهن‌الگویی
        هوشنگ محمدی افشار
        نقد کهن‌الگویی از جمله روی‌کردهای میان‌‌رشته‌ای در نقد ادبی معاصر است. کارل گوستاو یونگ میراث ادبی و تجربه‌های مشترک فرهنگ‌های متفاوت را در ناخودآگاه جمعی می‌پندارد و دلیل شباهت‌های فرهنگی میان ملل مختلف را اشتراک در کهن‌الگوهای مشترک می‌داند. هدف این‌گونه نقد، تحلیل و أکثر
        نقد کهن‌الگویی از جمله روی‌کردهای میان‌‌رشته‌ای در نقد ادبی معاصر است. کارل گوستاو یونگ میراث ادبی و تجربه‌های مشترک فرهنگ‌های متفاوت را در ناخودآگاه جمعی می‌پندارد و دلیل شباهت‌های فرهنگی میان ملل مختلف را اشتراک در کهن‌الگوهای مشترک می‌داند. هدف این‌گونه نقد، تحلیل و ارزیابی آثار ادبی و روایات کهن، در صورت داشتن ظرفیت اسطوره‌ای و کهن‌الگویی است. از جمله اهداف اصلی پیکرگردانی، ارائۀ نمادها و نشانه‌هایی است که قصد بازنمایی حالات روانی انسان را دارد و در پی بیان رازهای مبهم هستی در اسطوره‌ها به‌وسیلۀ کهن‌الگوهاست. این پژوهش قصد دارد انواع پیکرگردانی هیولاهایی را که در اصل اژدها هستند، در ماجراهای گرشاسپ مورد تحلیل و ارزیابی قراردهد. در این جستار از میان ضدّقهرمانانی که گرشاسپِ اوستا به‌عنوان کهن‌الگوی قهرمان با آن‌ها مبارزه کرده‌است، تنها پتیاره‌های اژدهاگونه‌ای که به هیأت پری وهیولاهای سهم‌گین پیکرگردانی شده‌اند، از دیدگاه نقد یونگی، به شیوۀ کتاب‌خانه‌ای و با روی‌کرد تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرارگرفته‌اند و این نتیجه به‌دست ‌آمده‌است که این بوده‌های اهریمنی به‌رغم تفاوت در پیکره‌های ظاهری، در اصل پیکرگردانی اژدهای درون و سایه وآنیمای منفی قهرمان هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بازکاوی بن‌مایه‌ها و ساختار داستان‌های «نبرد رستم با اکوان‌دیو» و «نبرد گرشاسپ با گَنْدَرْوَ»
        سعید شهرویی
        گرشاسپ بزرگ ترین پهلوان اسطوره ای ایران است و رستم نیز جهان پهلوان شاهنامه است. یکی از شگفت ترین و رازآمیزترین دشمنان گرشاسپ، دیوی است گَنْدَرْوَ نام که پهلوان پس از رنج بسیار، او را در کنار دریای فراخ کرت از پای درمی آورد. اکوان دیو نیز از رازآمیزترین دشمنان رستم است أکثر
        گرشاسپ بزرگ ترین پهلوان اسطوره ای ایران است و رستم نیز جهان پهلوان شاهنامه است. یکی از شگفت ترین و رازآمیزترین دشمنان گرشاسپ، دیوی است گَنْدَرْوَ نام که پهلوان پس از رنج بسیار، او را در کنار دریای فراخ کرت از پای درمی آورد. اکوان دیو نیز از رازآمیزترین دشمنان رستم است که تهمتن با کوشش بسیار، سرانجام او را در نزدیکی دریایی از پای می افکند. در این جستار، با روش توصیفی تحلیلی، دو داستان نبرد رستم با اکوان دیو و نبرد گرشاسپ با گَنْدَرْوَ، از دید بن مایه و ساختار سنجیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو داستان، در ساختار و روند کارکردهای نیروهای دوسویه و نیز از دید ژرف ساخت های اسطوره ای حماسی، به گونه ای شگفت هم‌سانند. روند ساختاری دو داستان و آرمان ها یا کهن الگوهای رفتاری دو پهلوان، این انگاره را سامان می دهد که گویی داستان نبرد رستم با اکوان دیو، گونه ای دیگر از داستان نبرد گرشاسپ با گَنْدَرْوَ است و یا هر دو داستان از یک سرچشمه‌اند. تفاصيل المقالة