طلسم جمشید «نقد و بررسی بنمایهای اسطورهای در منظومههای پهلوانی و طومارهای نقالی با تکیه بر سامنامه»
الموضوعات : Mythoمنوچهر جوکار 1 , محمود رضایی دشت ارژنه 2 , مختار ابراهیمی 3 , لاله آشنا 4
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
2 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
4 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
الکلمات المفتاحية: جمشید, گرشاسپ, سامنامه, منظومههای پهلوانی, طومارهای نقالی,
ملخص المقالة :
گسستن فرّ از جمشید در هیئت مرغ وارغن و پیوستنش به ایزد مهر، فریدون و گرشاسپ، یکی از بنلادهای کهن اسطورهای است که در اساطیر ایران، متون حماسی و طومارهای نقالی، بازتابی پررنگ دارد. بدیهی است هر بنلاد اسطورهای در گذر خود از دنیای اسطوره به گسترۀ منطقپذیرتر حماسه متناسب با شرایط زمانی و مکانی، دستخوش دگرگونیهایی میشود تا به گونهای خردباورتر در اذهان بنشیند. سپس در تطور از حماسه به ادبیات عامه نیز متناسب با ذوق و پسند مردمان دگردیسیهایی مییابد. از این رو، یک درونمایۀ اسطورهای گاه چنان از اصل خود فاصله میگیرد که پی بردن به سرمنشاء آن، بسیار مشکل مینماید. در این جستار کوشش شده است که پیوند طلسم جمشید با گسستن فره پهلوانی او و پیوستنش به گرشاسپ در منظومههای پهلوانی سامنامه، گرشاسبنامه، بهمننامه، فرامرزنامه، جهانگیرنامه و شهریارنامه، همچنین طومار نقالی شاهنامه، طومار هفت لشکر، طومار کهن شاهنامه فردوسی، طومار شاهنامه فردوسی، زرّینقبانامه و طومار سام سوار و دختر خاقان چین، مورد بررسی قرار گیرد. از دید نگارندگان، طلسم جمشید و کوشش پهلوانان سیستانی در گشودن آن و دستیابی به گنج یا شمشیر تعبیه شده در طلسم، بازنمود نمادین پیوستن فره پهلوانی جمشید به گرشاسپ است که به صورت دگردیس یافته در منظومههای پهلوانی و طومارهای نقالی، تبلور یافته است.
