• فهرس المقالات کنترل زیستی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی نقش آنزیم های پروتئولیتیک برخی جدای ههای متعلق به جنس آرتروبوتریس در کنترل زیستی نوزاد عفون تزای همونکوس کونتورتوس
        دکتر بهار شمشادی دکتر علی اسلامی دکتر شاهرخ رنجبر بهادری دکتر مهدی رزاقی ابیانه دکتر رسول زارع
        در بررسی حاضر وجود آنز یم پروتئاز در سه جدایه آرتروبوتریس الیگوسپور ا،واریته الیگوسپور ا و سارماتیکا وآرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدسمطالعه شد هرسه قارچ واجد پروتئاز بودند ولی میزان پروتئاز بر اساس قرائتبا اسپکتروفتومتر در آرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروئیدس بیشتر أکثر
        در بررسی حاضر وجود آنز یم پروتئاز در سه جدایه آرتروبوتریس الیگوسپور ا،واریته الیگوسپور ا و سارماتیکا وآرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدسمطالعه شد هرسه قارچ واجد پروتئاز بودند ولی میزان پروتئاز بر اساس قرائتبا اسپکتروفتومتر در آرتروبوتریس کلادودس واریته ماکروئیدس بیشتر از دو جدایه دیگر بود واین اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(P<0.05).درحالیکه فعالیت پروتئاز در دو گونه دیگر اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (P>0.05)در مورد اثر مهارکننده ها نشان داده شد مهارکننده اختصاصی قارچ های مورد مطالعه نیست ولی PMSF یا (Phenyl Methyl Sulphonil Fluoride) به عنوان مهار کننده اختصاصی آنزیم پروتئاز در این قارچ ها شناخته می شود (P<0.05).با اضافه کردن غلظت های مختلف مهارکننده های ذکر شده به محیط کشت قارچ آرتروبوتریس الیگوسپورا واریته سارماتیکا در مقایسه باگروه شاهد اختلاف معنی داری در بی حرکت کردن نوزاد نماتود ها مشاهده نشد(P>0.05).مقایسه مهار کننده ها در سه جدایه قارچ تحت مطالعه نشان داد که در حضور PMSF یک میلی مولار اختلاف آماری معنی داری بین نسبت لاروهای متحرک و بی حرکت درسه جدایه قارچ مورد نظروجود ندارد (P>0.05)و این مهارکننده با غلظت یک میلی مولار توانایی مهار کامل آنزیمهای موجود در محیط را دارد. اما در حضور PMSF 0.1 میلی مولار تعداد لاروهای بی حرکت در ارتروبوتریس کلادودس واریته ماکروییدس بیشتر از دو گونهدیگر بود. در دو قارچ دیگر یعنی آرتروبوتریس اولیگوسپورا واریته الیگوسپورا وآرتروبوتریس الیگوسپورا واریته سارماتیکا در مجاور 0.1 PMSF میلی مولار اختلاف آماری معنی داری بین نسبت لاروهای متحرک و بی حرکت مشاهده نشد (P>0.05). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - جداسازی، شناسایی و ارزیابی فعالیت اکتینوباکتری های مزارع گندم به منظور کنترل زیستی آفات قارچی
        مجید گذری ماریا محمدی زاده محسن گذری مریم رفعتی
        زمینه و هدف: امروزه آفت‌کش‌ها به‌منظورحفظ امنیت غذایی به‌طورگسترده‌ای درسراسرجهان مورداستفاده قرارمی‌گیرند. به دلیل اثرات نامطلوب و ماندگاری بالا، این ترکیبات ازآلاینده‌های مهم محیط‌زیست محسوب می‌شوند. روش‌های کنترل زیستی آفات به‌عنوان بهترین جایگزین برای آفت‌کش‌های شیم أکثر
        زمینه و هدف: امروزه آفت‌کش‌ها به‌منظورحفظ امنیت غذایی به‌طورگسترده‌ای درسراسرجهان مورداستفاده قرارمی‌گیرند. به دلیل اثرات نامطلوب و ماندگاری بالا، این ترکیبات ازآلاینده‌های مهم محیط‌زیست محسوب می‌شوند. روش‌های کنترل زیستی آفات به‌عنوان بهترین جایگزین برای آفت‌کش‌های شیمیایی به شمار می‌روند. این مطالعه باهدف جداسازی و شناسایی اکتینوباکتریهای مولد ترکیبات ضد قارچی در مقابل قارچ‌هایniger Aspergillusعامل آفت انباری گندمو Bipolaris sp. عامل پوسیدگی ریشه و طوقه از خاک مزارع گندم منطقه حاجی‌آباد استان هرمزگان انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه نمونه‌برداری از 3 مزرعه گندم انجام شد. برای جداسازی اکتینوباکتریها از دو محیط کشت عصاره خاک آگار و نشاسته کازئین آگار استفاده شد. ارزیابی فعالیت ضد قارچی ایزوله ها با روش انتشار از چاهک انجام گردید. شناسایی ایزوله های مولد با استفاده از روشهای مورفولوژیک، بیوشیمیایی، فیزیولوژیک و ژنتیک صورت گرفت. یافته ها: در کل حدود 207 ایزوله اکتینوباکتری جداسازی گردید. نتایج بیانگر برتری محیط کشت عصاره خاک آگار با جداسازی 125 ایزوله اکتینوباکتری بود. نتایج تیمار فیزیکی برتری تیمار حرارتی با جداسازی 85 ایزوله اکتینوباکتری را نشان داد. بدنبال آن تیمار خشک‌کردن و تیمار اشعه فرا بنفش با جداسازی به ترتیب 57 و 44 ایزوله قرار گرفتند. ارزیابی فعالیت ضد قارچی در مورد 100 ایزوله متمایز از لحاظ مورفولوژیک منجر به انتخاب 2 ایزوله فعال در مقابل قارچ‌های بیماریزای Aspergillus nigerو Bipolaris sp.گردید. شناسایی ایزولههای مولد بر اساس ویژگی‌های مورفولوژیک، بیوشیمیایی و فیزیولوژیک تعلق ایزوله‌های مولد به جنس استرپتومایسس را نشان داد. نتایج حاصل از شناسایی ژنتیکی و تطابق توالی ژن 16s rRNA سویه‌های مولد و آنالیز فیلوژنتیک بیانگر ترادف %99 درصدی سویهStreptomyces sp. -11MG-با Streptomyces albus و ترادف %99 درصدی سویه 21- Streptomyces sp.MGبا griseus Streptomycesداشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش دو سویه‌ 11- Streptomyces sp. MG و 21- Streptomyces sp. MG به‌عنوان کاندیداهای مناسب به منظور مطالعات کنترل زیستی بیماری‌های قارچی در مزارع گندم پیشنهاد می گردند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - جداسازی و ارزیابی میزان کارایی قارچ Fusarium oxysporum Schlecht. در کنترل زیستی گل جالیز مصری (Phelipanchea egyptiaca (Pers) Pomel. ) در گوجه فرنگی
        مسلم تقی پور قربانعلی اسدی مهدی راستگو محمود رضا کریمی شهری
        استفاده از قارچ های خاکزی همچون جنس فوزاریوم، یکی از استراتژی های کنترل و مدیریت گیاهان انگلی می‌باشد. بر این اساس به منظور ارزیابی پتانسیل بیماری زایی، از ساقه بوته های آلوده گل جالیز مصری (Phelipanche aegyptiaca)، قارچ Fusarium oxysporum جداسازی و پس از شناسایی، آزما أکثر
        استفاده از قارچ های خاکزی همچون جنس فوزاریوم، یکی از استراتژی های کنترل و مدیریت گیاهان انگلی می‌باشد. بر این اساس به منظور ارزیابی پتانسیل بیماری زایی، از ساقه بوته های آلوده گل جالیز مصری (Phelipanche aegyptiaca)، قارچ Fusarium oxysporum جداسازی و پس از شناسایی، آزمایشی در محیط گلخانه با استفاده از دو تیمار تلقیح شده با سوسپانسیون قارچ F. oxysporum و تیمار شاهد (عدم تلقیح) انجام شد. در تیمار تلقیح شده، از سوسپانسیون قارچی با غلظت 107× 5 اسپور در میلی لیتر، به میزان 50 میلی لیتر به ازای هر گلدان و در تیمار شاهد از آب شیر استفاده شد. صفات مورد مطالعه شامل تعداد کل ساقه های انگل، تعداد ساقه های انگل خارج شده، تعداد ساقه های انگل بیمار و مرده، تعداد ساقه های انگل سالم، تعداد ساقه های گل داده، تعداد ساقه انگل به ازای بوته، ارتفاع ساقه های انگل، وزن خشک گل جالیز مصری و و زن خشک بوته های گوجه فرنگی بودند. نتایج مقایسه میانگین دو تیمار با آزمون t- test، اختلاف معنی داری را در وزن خشک گل جالیز و گوجه فرنگی نشان داد به طوری که میانگین وزن خشک گل جالیز در تیمار تلقیح شده با قارچ F. oxysporum (6 گرم)، در مقایسه با تیمار شاهد (84/16 گرم)، 8/2 برابر کمتر بود. همچنین بیشترین میانگین وزن خشک گوجه فرنگی ( 43/36 گرم ) در تیمار تلقیح شده با قارچ F. oxysporum مشاهده شد که نسبت به شاهد با 25/25 گرم، 27/44 درصد افزایش داشته است. در آزمون دامنه میزبانی نیز، هیچ یک از گیاهان آزمون شده علائم آلودگی پایداری را اعم از پژمردگی دائم و نکروزه شدن، نشان ندادند. به طور کلی استفاده از این گونه قارچ در کنترل زیستی گل جالیز مصری توانست بر روی تمامی صفات مورد مطالعه موثر واقع شود، ماده خشک گل جالیز مصری را کاهش و ماده خشک گوجه فرنگی را افزایش دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - کنترل بیماری پوسیدگی رایزوکتونیایی ریشه فلفل دلمه ای در گلخانه با استفاده از قارچکش های شیمیایی و زیستی
        مریم شیرمحمدی عزت اله صداقت فر رضا حجازی هادی رهاننده
        فلفل دلمه ای با نام علمی Capsicum annuum L.از خانواده Solanaceae است. در بین بیماری‌های فلفل، پوسیدگی ریشه ناشی از قارچ Rhizoctonia solani اهمیت اقتصادی زیادی دارد. روش رایج کـنترل این بیماری، استـفاده از قارچ کش های شیمیایی است. در این مطالعه، به منظور کنترل بیماری پوس أکثر
        فلفل دلمه ای با نام علمی Capsicum annuum L.از خانواده Solanaceae است. در بین بیماری‌های فلفل، پوسیدگی ریشه ناشی از قارچ Rhizoctonia solani اهمیت اقتصادی زیادی دارد. روش رایج کـنترل این بیماری، استـفاده از قارچ کش های شیمیایی است. در این مطالعه، به منظور کنترل بیماری پوسیدگی رایزوکتونیایی ریشه فلفل دلمه ای، تعدادی از عوامل زیستی تجاری بر پایه قارچ Trichoderma harzianum، قارچ مایکوریز Glomus sp.، باکتری های Bacillus وPseudomonas و سه قارچ کش شیمیایی تبوکونازول، اکسی کلرور مس و مانکوزب در شرایط گلخانه ای بررسی گردید. مقایسه تیمار ها بر مبنای میزان کنترل بیماری شامل صفات طول بافت نکروزه، بزرگترین زخم و شاخص بیماری و بر مبنای تحریک رشد گیاه شامل صفات وزن تر بوته، ارتفاع بوته، وزن خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تیمار ها در تمامی صفات مورد بررسی در سطح 1% اختلاف معنی داری داشتند. تیمار های شاهد منفی (فاقد بیمارگر) و قارچ کش تبوکونازول از نظر صفات مورد بررسی بیشترین و تیمار های پتابارور و مایکوروت و شاهد مثبت (دارای بیمارگر) کمترین تأثیر را داشتند. در میان تیمار های زیستی بر اساس کمترین شاخص بیماری و کمترین طول زخم، به ترتیب ترکیب عوامل زیستی، پارس باسیل، پروبیو 96، آلکاگرین، تریکوران پی و تریکو قرار گرفتند. در بررسی صفات زراعی تیمار های زیستی، ترکیب عوامل زیستی، پارس باسیل و پروبیو 96 بالا ترین نتایج را داشتند. در مدیریت این بیماری به غیر از روش کنترل شیمیایی (تبوکونازول)، با سطح آماری نسبتاً مشابه، ترکیب پارس باسیل (SC) حاوی باکتری Bacillus velezensis strain M11-RTS و پروبیو 96 حاوی باکتری Bacillus subtilis قرار گرفتند (P≤ 0.01). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - فاژ درمانی و کاربرد آن در کنترل بیماری های گیاهی
        فاطمه سمیعی
        اصطلاح باکتریوفاژ به ویروس هایی اطلاق می شود که به طور اختصاصی باکتری ها را آلوده می کنند. باکتریوفاژ ها عمدتاً دارای کاربرد های پزشکی و دامپزشکی بوده و اخیراً برای کنترل بیماری های گیاهی مورد توجه قرار گرفته اند. استفاده از فاژ ها در کنترل زیستی بیمارگرهای گیاهی، ناشی أکثر
        اصطلاح باکتریوفاژ به ویروس هایی اطلاق می شود که به طور اختصاصی باکتری ها را آلوده می کنند. باکتریوفاژ ها عمدتاً دارای کاربرد های پزشکی و دامپزشکی بوده و اخیراً برای کنترل بیماری های گیاهی مورد توجه قرار گرفته اند. استفاده از فاژ ها در کنترل زیستی بیمارگرهای گیاهی، ناشی از توانایی آنها در کشتن باکتری ها و همچنین مشاهده فاژ ها در همان محیط های میزبان باکتریایی است؛ همین امر نشان دهنده توانایی زنده مانی آنها در محیط زیست میزبان می باشد. فاژ ها به دلیل کاربرد آسان و راحت، امکان ترکیب شدن با باکتری کش های دیگر و یا استفاده متناوب با آفت کش ها و داشتن قیمت نسبتاً پایین به عنوان بخشی از برنامه مدیریت تلفیقی بیماری ها استفاده شده اند؛ علیرغم تردید های فراوان درمورد کاربرد باکتریوفاژ ها به عنوان عوامل کنترل زیستی مؤثر، ظهور باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک و نگرانی از امکان انتقال مقاومت آنتی بیوتیکی از بیمارگر های گیاهی به بیمارگر های انسانی و ظهور نژاد های متحمل به مس در میان باکـتری هـای گیـاهی منـجر بـه تـمایـل بـیشـتر بـرای کنـتـرل بیماری ها با تـکیـه بر باکـتریوفاژ هـا در کشـاورزی مدرن شـده است. تاکنون فاژ درمانی به طور موفقیت آمیزی علیه عواملی از قبیل لکه باکتریایی قارچ های خوراکی Pseudomonas tolasi، لکه برگی باکتریایی لوبیـا، پوسیـدگی های نرم ایجـاد شده توسـط گونه های پـکتوباکتریوم، آتـشک سیب و گلابی Erwinia amylovora، اسکب سیب زمینی Streptomyces scabies، بلایت باکتریایی شمعدانی Xantomonas hortorum pv. Pelargonii، لکه باکتریایی گوجه فرنگی Xantomonas campestris pv. Vesicatoria استفاده شده ا ست. این حقیقت وجود دارد که باکتری ها می توانند با روش مشابه به آنچه که در آنتی بیوتیک ها مشاهده شده، نسبت به فاژ ها مقاوم شوند، اما مزیت فاژ ها نسبت به آنتی بیوتیک ها برای درمان بیمارگر ها، توانایی آن ها در ایجاد جهش ژنتیکی و آلوده کردن میزبان های جدید است. مشکل عمده کنترل زیستی وابسته به فاژ ها، تبدیل آزمایشات موفق آزمایشگاهی به روش های کنترل مؤثر علیه بیمارگر در سطح مزرعه است. بدین منظور لازم است درک کاملی از اکولوژی و تعامل پیچیده میزبان- فاژ در محیط های مختلف گیاهی به دست آوریم تا بهره وری مطلوبی از فاژ ها به عنوان یک روش کنترل زیستی به عمل آید. در مقاله حاضر تلاش شده است تا مروری کلی بر پتانسیل باکتریوفاژ ها در کنترل زیستی بیمارگر های گیاهی انجام شود و مزایا و چالش های آن معرفی گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بهینه سازی فعالیت کنترل زیستی جدایه های مخمرهای کم تخمیر در برابر آسپرژیلوس نایجر به منظور سم زدایی از آب انگور
        آرش بابایی محسن دوزبخشان حدیث طوافی
        سابقه و هدف: انگورهای آلوده به آسپرژیلوس می‌توانند موجب تولید اوخراتوکسین A در فراوری نوشیدنی‌هایی مانند شراب یا آب انگور شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی توانایی زیستی ضد قارچی دو جدایه بومی مخمری با میزان تخمیر کم (A01 و G01) و سه سویه استاندارد ساکارومیسس سرویزیه، کاند أکثر
        سابقه و هدف: انگورهای آلوده به آسپرژیلوس می‌توانند موجب تولید اوخراتوکسین A در فراوری نوشیدنی‌هایی مانند شراب یا آب انگور شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی توانایی زیستی ضد قارچی دو جدایه بومی مخمری با میزان تخمیر کم (A01 و G01) و سه سویه استاندارد ساکارومیسس سرویزیه، کاندیدا گیلرموندی، مچنیکوویا آگاوس علیه آسپرژیلوس نایجر و توانایی آن در حذف اوخراتوکسین A در انگور و محصولات آن بدون تولید الکل در حین فرایند بود.مواد و روش‌ها: دو جدایه مخمری(A01 و G01) بومی به ترتیب از سیب‌ها و انگورهای بومی منطقه جداسازی شدند و بر روی محیط PDA کشت داده شدند. جدایه‌های بومی با روش تعیین توالی نواحی D1 و D2 و همچنین ITS1 و ITS2 ازDNA ریبوزومی شناسایی شدند.یافته‌ها: نتایج حاصل از تعیین توالی ژنوم مربوط به دو جدایه بومی نشان داد که هر دو توالی مربوط به ساکارومیسس می‌باشند. تمامی سویه‌ها توانایی قابل توجهی در ممانعت از رشد آسپرژیلوس نایجر بر روی دانه‌های انگور و نیز محیط کشت از خود نشان دادند. از طرف دیگر میزان تولید الکل مخمرها نیز بسیار ناچیز بود. نتیجه گیری: کنترل زیستی آسپرژیلوس نایجر و گندزدایی اوخراتوکسین A با استفاده از مخمرهای کم تخمیر پیشنهاد دهنده روشی مطابق موازین اسلامی و نوشیدنی‌های حلال می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - کنترل زیستی شیگلا سونئی در گوشت مرغ با استفاده از باکتریوفاژ اختصاصی
        خشایار شاهین مجید بوذری رن وانگ
        شیگلا سونئی یکی از مهم‌ترین عوامل شیگلوز در اغلب کشورهای توسعه‌یافته و در حال‌توسعه می‌باشد. با توجه به شیوع روزافزون سویه‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک‌، به‌کارگیری روش‌های دیگر برای کنترل راه‌های انتقال این باکتری (غذا، آب آشامیدنی و انتقال مستقیم) از اهمیت خاصی برخوردار ا أکثر
        شیگلا سونئی یکی از مهم‌ترین عوامل شیگلوز در اغلب کشورهای توسعه‌یافته و در حال‌توسعه می‌باشد. با توجه به شیوع روزافزون سویه‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک‌، به‌کارگیری روش‌های دیگر برای کنترل راه‌های انتقال این باکتری (غذا، آب آشامیدنی و انتقال مستقیم) از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارزیابی کنترل زیستی باکتری شیگلا سونئی به‌ وسیله باکتریوفاژ اختصاصی در محصولات غذایی بود. فراوانی باکتری شیگلا سونئی (ATCC 9290) و همچنین تکثیر باکتریوفاژ اختصاصی vB_SsoS-ISF002 در دو فاز آزمایشی حذف‌کنندگی و مهارکنندگی در بازه زمانی 144 ساعت سنجیده شد. در فاز حذف‌کنندگی ابتدا باکتری به مرغ خام و پخته اضافه‌شد و سپس در زمان‌های 2، 24 و 48 ساعت باکتریوفاژ اضافه شد. از سوی دیگر در فاز مهارکنندگی ابتدا باکتریوفاژ به مرغ پخته یا خام اضافه ‌شده و سپس در زمان‌های 2، 24 و 48 ساعت باکتری اضافه گردید. باکتریوفاژ vB_SsoS-ISF002 میزان شیگلا سونئی (هم در مرغ خام و هم پخته) را حداقل به میزان 2 log10 در هر دو فاز حذف‌کنندگی و مهارکنندگی کاهش داد. باکتریوفاژ vB_SsoS-ISF002 پتانسیل مناسبی برای استفاده هم به‌عنوان یک عامل نگهدارنده غیر شیمیایی و هم به‌ عنوان یک عامل حذف‌کننده آلودگی‌های شیگلا سونئی در صنایع غذایی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - ارزیابی فعالیت ضد قارچی جدایه های باسیلوس سوبتیلیس تولید کننده ایتورین
        آفاق محمدی عباس اخوان سپهی رضا حسینی دوست
        سابقه و هدف: باسیلوس سوبتیلیس با توانایی تولید طیف وسیعی از ترکیبات ضد میکروبی مانند لیپوپپتیدهای خانواده ایتورین در کنترل بیولوژیک تعداد زیادی از قارچ های بیماریزای گیاهی مؤثر می باشد. این مطالعه با هدف بررسی فعالیت ضد قارچی جدایه های بومی باسیلوس سوبتیلیس علیه فوزاریو أکثر
        سابقه و هدف: باسیلوس سوبتیلیس با توانایی تولید طیف وسیعی از ترکیبات ضد میکروبی مانند لیپوپپتیدهای خانواده ایتورین در کنترل بیولوژیک تعداد زیادی از قارچ های بیماریزای گیاهی مؤثر می باشد. این مطالعه با هدف بررسی فعالیت ضد قارچی جدایه های بومی باسیلوس سوبتیلیس علیه فوزاریوم مونیلیفورم و ورتیسیلیوم داهلیا انجام شد. مواد و روش ها: به منظور جداسازی باسیلوس سوبتیلیس از خاک پارک های جنگلی هفت منطقه از تهران نمونه برداری به عمل آمد. فعالیت ضد قارچی جدایه های باسیلوس سوبتیلیس به کمک روش چاهک گذاری بررسی شد. دو جدایه با بیشترین قطر هاله عدم رشد انتخاب و با روش PCR شناسایی شدند. محیط آگار مغذی مایع به منظور تولید بیشترین متابولیت ضدقارچی توسط جدایه های یاد شده بهینه سازی شد. سپس متابولیت های حاصل از کشت چهار روزه تخلیص و وجود ایتورین A با روش کروماتوگرافی تأیید گردید. یافته ها: از 91 سویه جداسازی شده از خاک، 23 سویه به عنوان باسیلوس سوبتیلیس شناسایی شدند. جدایه های شماره 36 و 78 به ترتیب علیه فوزاریوم مونیلیفورم و ورتیسیلیوم داهلیا بیشترین قدرت مهارکنندگی را نشان دادند. نتایج تطبیق توالی شباهت 100 درصدی این دو جدایه را به باسیلوس سوبتیلیس تأیید نمود. جدایه ها بیشترین فعالیت ضد قارچی را در محیط آگار مغذی مایع با منبع کربن گلوکز، منبع نیتروژن عصاره مخمر، pH خنثی و دمای 30 درجه سلیسیوس نشان دادند. بر اساس نتایج HPLC هر دو جدایه توانستند ایتورین A را در بازه زمانی مشابه با ایتورین استاندارد تولید کنند. نتیجه گیری: جدایه های بومی به خوبی می توانند متابولیت های ضدقارچی تولید نمایند. بنابراین می توانند کاندیدای مناسبی برای کنترل زیستی قارچ های بیماریزای گیاهی و جایگزینی برای قارچ کش های شیمیایی باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - کاربرد استرپتومیسس های خاکزاد جهت کنترل بیولوژیک بیماری پژمردگی آوندی زیره سبز بر اثر قارچ Fusarium oxysporum fsp cumini
        مژگان گلمرادی غلامحسین شهیدی بنجار سونیا عقیقی میثم سلطانی نژاد
        سابقه و هدف: زیره سبز گیاهی یکساله از خانواده Apiaceae با نام علمی .Cumin cyminum L می‌باشد، از جمله مهم‌ترین مشکلات کاشت این گیاه دارویی، بیماری پژمردگی ناشی از قارچ f.sp. cumini Fusarium oxysporumاست، که در مناطق مهم زیره کاری دنیا وجود دارد.مواد و روش ها: در این تحقی أکثر
        سابقه و هدف: زیره سبز گیاهی یکساله از خانواده Apiaceae با نام علمی .Cumin cyminum L می‌باشد، از جمله مهم‌ترین مشکلات کاشت این گیاه دارویی، بیماری پژمردگی ناشی از قارچ f.sp. cumini Fusarium oxysporumاست، که در مناطق مهم زیره کاری دنیا وجود دارد.مواد و روش ها: در این تحقیق از بین 80 جدایه استرپتومیسس جداسازی شده از خاک ریزوسفر گیاه گون سه جدایه M15، M26 و M80 انتخاب شدند. به منظور بررسی بیشتر، آزمون‌های مختلف آنزیمی و فیزیولوژیکی روی جدایه‌های مذکور صورت پذیرفت. ارزیابی فعالیت آنتاگونیستی جدایه‌های منتخب تحت شرایط آزمایشگاه و گلخانه انجام پذیرفت. یافته ها و نتیجه گیری: پس از حدود 10 هفته، رشد گیاهچه‌ها، مرگ ومیر و شاخص‌های رشد در بین تیمارهای مختلف مقایسه و نتایج ثبت گردید. نتایج بیانگر این بود که، استرپتومیسس جدایه M15 بیشترین تأثیر را بر رشد گیاه و سرکوب بیماری پژمردگی نسبت به تیمار شاهد نشان داد. پژوهش حاضر گامی در جهت کنترل بیماری پژمردگی فوزاریومی گیاه زیره سبز با استفاده از اکتینوباکتری‌ها است و هدف نهایی از ادامه این تحقیق در آینده، معرفی یک محصول زیستی مناسب برای کنترل این بیمارگر می‌باشد. کنترل زیستی عوامل بیمارگر گیاهی، برعکس بکارگیری سموم شیمیایی، به سرعت اثر نمی‌کند ولی در موارد موفق، مبارزه بیولوژیک اثرات ماندگارتری نسبت به سموم شیمیایی دارد. کنترل بیولوژیک بایستی به عنوان یک مولفه کلیدی از رویکردهای سیستم مدیریت تلفیقی آفات وبیماری های گیاهی اشاره نمود تا مخاطرات زیست محیطی روشهای مبارزه بکارگیری بی رویه سموم شیمیایی به حداقل برسد. تفاصيل المقالة