گویش کردی کلهری یکی از گویشهای شاخۀ جنوبی زبان کردی(زبان کردی دارای سه شاخۀ شمالی،مرکزی و جنوبی)ست که بیشتر گویشوران آن در شهرستانهای ایوانغرب و سرابله از توابع استان ایلام و اسلامآبادغرب و گیلانغرب در استان کرمانشاه سکونت دارند. از آنجا که مطالعات زبانشناسی، ز أکثر
گویش کردی کلهری یکی از گویشهای شاخۀ جنوبی زبان کردی(زبان کردی دارای سه شاخۀ شمالی،مرکزی و جنوبی)ست که بیشتر گویشوران آن در شهرستانهای ایوانغرب و سرابله از توابع استان ایلام و اسلامآبادغرب و گیلانغرب در استان کرمانشاه سکونت دارند. از آنجا که مطالعات زبانشناسی، زبان کردی را جزو زبانهای همعرض زبانفارسی به شمارمیآورد؛ مفاهیم، واژگان و ترکیبات این زبان نیز مانند زبان فارسی، برآمده از روابط و تناسبات میان واژگان است که یکی از این تناسبات وجود اتباع در زبان است. از این رو نگارندگان این پژوهش به شیوۀ تلفیقی ـ میدانی(گفتگوی مستقیم با گویشوران کلهری شهرستانهای گیلانغرب و ایوان غرب) و با استناد به منابع کتابخانهای (مراجعه به کتاب های معتبر مرتبط با گویش کلهری) به پژوهش حاضر پرداختهاند و برآنند تا به این پرسشها پاسخ دهند: 1- آیا در گویش کردی ایوانغرب و گیلانغرب اتباع وجود دارد؟ 2- در گویش کردی ایوانغرب و گیلانغرب چه تناسبی میان واژۀ پایه و پیرو(تابع) وجود دارد؟ 3-چه تفاوتها و شباهتهایی بین اتباع در گویش کردی با اتباع در زبان فارسی وجود دارد؟ از نتایج حاصل شدۀ این پژوهش آن است که از نظر کارکرد معنایی و از لحاظ ساختاری و موسیقیایی، اتباع در گویش کلهری دقیق شبیه اتباع در زبان فارسی است؛ با این تفاوت که بسامد تقدیم تابع بر متبوع در اتباع کلهری نسبت به تقدّم تابع بر متبوع در زبان فارسی بیشتر است. تفاوت دیگر، وجود اتباع گردان در زبان کردی است که در زبان فارسی موردی از آن یافت نشد. این ریزتمایزات و اختلافات کاربردی، بیانگر آن است که زبان فارسی و کُردی با تمام تشابه ساختاری، همعرضی و اقتباسشان از یکدیگر، دو زبان مستقل از هم هستند و پرداختن به چنین تفاوتهای ریز و نامحسوس میتواند وجوهی از استقلال دو زبان را آشکارتر نماید.
تفاصيل المقالة
گویش کردی جنوبی یا ایلامی - کرمانشاهی یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی (کرمانجی، سورانی، اورامی-گورانی و کردی جنوبی) است که خود، زیرگویشها و لهجههای متعددی را شامل میشود. خزلی، لکی و کلهری، سه زیرگویش کردی جنوبی هستند که در این مقاله از لحاظ نکات دستوری و قواعد صرفی و أکثر
گویش کردی جنوبی یا ایلامی - کرمانشاهی یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی (کرمانجی، سورانی، اورامی-گورانی و کردی جنوبی) است که خود، زیرگویشها و لهجههای متعددی را شامل میشود. خزلی، لکی و کلهری، سه زیرگویش کردی جنوبی هستند که در این مقاله از لحاظ نکات دستوری و قواعد صرفی و نحوی، مورد مقایسه قرار گرفتند و به بیان تفاوتها و شباهتهای آنها (با تأکید بیشتر بر تفاوتها) پرداخته شد. در این پژوهش که از نظر روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است، پس از معرفی زبان کردی و گویشهای آن، قواعد صرفی و نحوی زیرگویشهای مورد نظر، تبیین و تشریح شد. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط بسیار نزدیک این گویشها و وجود شباهتهای بسیار و تفاوتهایی در آنها بود؛ چنانکه این سه گویش در بسیاری از نکات دستوری با هم اشتراک دارند و تفاوتهای موجود نیز بیشتر در صرف افعال، کاربرد ضمایر، قیدها، حروف اضافه و پیشوندها و به تعبیر سادهتر، در ساختار واژگان و افعال به صورت جزئی و در کاربرد بعضی از حروف نمود مییابد و همین تفاوتهاست که باعث تمایز این گویشها و استقلال آنها از یکدیگر شده و نظام دستوری هر یک از آنها را خاص کرده است.
تفاصيل المقالة
ایل کلهر، یکی از بزرگترین ایلهای بومی ایران است و گویش کلهری نیز یکی از گویش های آن - از شاخهٔ زبان های شمال غربی- به شمار میآید. از مطالعۀ واژههای موجود و مستعمل در این گویش(گویش کلهری) چنان برمیآید که این واژهها از چنان قدمتی برخوردارند که پیشینهٔ آنها به زبا أکثر
ایل کلهر، یکی از بزرگترین ایلهای بومی ایران است و گویش کلهری نیز یکی از گویش های آن - از شاخهٔ زبان های شمال غربی- به شمار میآید. از مطالعۀ واژههای موجود و مستعمل در این گویش(گویش کلهری) چنان برمیآید که این واژهها از چنان قدمتی برخوردارند که پیشینهٔ آنها به زبان فارسی میانهٔ پهلوی میرسد. پارهای از این واژهها در گذر زمان بدون تغییر باقی مانده و پارهای نیز تحت تأثیر دگرگونیهای زبانی، دچار تحولات واکی شدهاند. این مقاله برآن است تا با استفاده از دو شیوهٔ کتابخانهای و میدانی و با رویکرد تحلیلی – توصیفی به بررسی تطبیقی شکل، ساختار و همچنین تحولات واژههای حاضر در گویش کلهری نسبت به شکل پهلوی آنها بپردازد. نمونۀ مورد مطالعه در این پژوهش، گویش کلهری شهرستانهای گیلانغرب و ایوان غرب است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بخشی از واژهها از لحاظ شکل(لفظ) و معنا عیناً از زبان پهلوی به گویش کردی کلهری انتقال یافته اند و بخشی دیگر نیز در شکل عیناً انتقال یافتهاند ولی معنای آن ها دستخوش تغییر شده است و بخشی نیز واژههایی هستند که در آن ها تحولات واکی(فرایند کاهش، فرایند افزایش، فرایند تبدیل و فرایند واکی دوگانه) روی داده است.
تفاصيل المقالة
زبان کردی، زبان میلیونها نفر از ساکنان زمین است. کرمانجی، سورانی (کرمانجی جنوبی)، اَورامی- گورانی و کردی جنوبی، گویشهای اصلی زبان کردی هستند که زیرگویشها و لهجههای متعددی دارند. کردی جنوبی، گویش مناطق کرمانشاه و ایلام است که در بخش کرمانشاهی، گویشهایی همچون کلهری، أکثر
زبان کردی، زبان میلیونها نفر از ساکنان زمین است. کرمانجی، سورانی (کرمانجی جنوبی)، اَورامی- گورانی و کردی جنوبی، گویشهای اصلی زبان کردی هستند که زیرگویشها و لهجههای متعددی دارند. کردی جنوبی، گویش مناطق کرمانشاه و ایلام است که در بخش کرمانشاهی، گویشهایی همچون کلهری، جافی، اورامی و غیره دارد و کردی ایلامی (کردی فیلی)، زبان رایج ساکنان استان ایلام و مناطقی از کشور عراق مانند مَندَلی و خانقین است. کَلهُری، خِزِلی، اَرکَوازی، مَلِکشاهی و غیره، سایر گویشهای ساکنان استان ایلام را شکل میدهد. در پژوهش حاضر با هدف کشف و شناسایی گوشهای از قواعد دستوری گویشهای کردی جنوبی، وجه فعل در دو گویش کلهری و فیلی (ایلامی) به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی، بررسی و مقایسه شده است. حاصل این پژوهش نشان میدهد که در قواعد دستوری این گویشها به علّت خویشاوندی، شباهتهای بسیار و در عین حال، تمایزهایی وجود دارد و عمدۀ این تمایزها در شناسهها و هنگام صرف افعال، در صیغههای دوم شخص مفرد و سوم شخص مفرد خود را نشان میدهد.
تفاصيل المقالة
فرایند جهانی شدن و حس رقابت ملتها جهت رسیدن به آمال توسعه منجر به دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی گستردهای شدهاست. هرچند این تحولات ذاتی و جزء لاینفک جوامع است، موجب تضعیف هویت ملی و فرهنگهای قومی شده که شایسته است در جریان آن، به عناصر همزیستی ملی و غنای فرهنگ قومی أکثر
فرایند جهانی شدن و حس رقابت ملتها جهت رسیدن به آمال توسعه منجر به دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی گستردهای شدهاست. هرچند این تحولات ذاتی و جزء لاینفک جوامع است، موجب تضعیف هویت ملی و فرهنگهای قومی شده که شایسته است در جریان آن، به عناصر همزیستی ملی و غنای فرهنگ قومی توجه شود تا شاهد پویایی هرچه بیشتر جوامع چندفرهنگی و انسجام ملی باشیم. بنابراین، برای نیل به این اهداف، جوامع نیازمند بازخوانی خردهفرهنگهای بومی است. این پژوهش برآن است تا با استفاده از دو شیوۀ کتابخانهای و میدانی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با نگاه میانرشتهای به واکاوی جلوههای سنت تعاون در فرهنگ و ادب عامۀ کردی کلهری که موجب استحکام جوامع گذشته بودهاست، پرداخته و برای سؤالات پژوهش، پاسخهای علمی بیابد. سؤالاتی مانند این که آیا در فرهنگ و زندگی مردمان کلهرود، همانند دیگر جوامع سنتی ایران، تعامل و تعاون وجود داشتهاست؟ در صورت وجود، تعاون و تعامل در فقرزدایی، استحکام روابط اجتماعی، پیشبرد فعالیتها، مدیریت نیروی انسانی و زندگی کردزبانان کلهری ایوانغرب و سومارغرب به چه شیوههایی صورت گرفتهاست؟ آیا نمودی از این روابط فرهنگی در ادب عامۀ کلهری انعکاس یافتهاست؟ از یافتههای تحقیق آن است که در فرهنگ و ادب عامۀ کلهری جلوههای قابل تأملی از تعامل و تعاون وجود دارد که از دیرباز نقشی بسزا در پیشبرد اهداف اجتماعی، تسهیل کارها، رونق اقتصادی، مدیریت نیروی انسانی، پایان دادن به منازعات قومی و زدودن چهرۀ فقر از جوامع کلهری داشتهاست.
تفاصيل المقالة
اهمیت و جایگاه زبان شناسی مقابلهای در بررسی تفاوتها و شباهتها میان دو یا بیشتر از دو زبان، به ویژه مقایسۀ زبان فارسی با زبان های دیگر، نیازمند برنامه ریزی و انجام تحقیقات بیشتری است. امروزه، در این زمینه، کارهای زیادی در حوزه های مختلفِ: دستور، آواشناسی، گفتمان، واژگ أکثر
اهمیت و جایگاه زبان شناسی مقابلهای در بررسی تفاوتها و شباهتها میان دو یا بیشتر از دو زبان، به ویژه مقایسۀ زبان فارسی با زبان های دیگر، نیازمند برنامه ریزی و انجام تحقیقات بیشتری است. امروزه، در این زمینه، کارهای زیادی در حوزه های مختلفِ: دستور، آواشناسی، گفتمان، واژگان و حتی بررسی مقابله ای دو متن از دو زبان، به انجام رسیده است. درپژوهش حاضر که در زمینۀ واژگان است سعی شده اسم های اندازه گیری(طول، عرض، عمق، پهنا، بلندی) فارسی و کردی(سورانی، کلهری) و صفاتِ مربوط به آنها در یک مدل تحلیلی نشان داده شود و به بررسی تفاوت ها و شباهت های دو زبان و دو گویشِ(سورانی،کلهری)، در جهت آموزش زبان فارسی، به کسانی که برای آنها زبان فارسی به مثابه زبان ثانوی و زبان خارجی محسوب می شود پرداخته شود؛ و در پایان نشان داده شود که اختلافات بین زبانی، اختلافاتِ بین گویشی، خطا های سبکی، شباهت ها، تفاوت ها و شکافِ واژگانی در دو زبان و دو گویش در آموزش زبان فارسی، تأثیرگذار هستند. همچنین نتایج حاصل، حاکی از آن است که تفاوت های اساسی میانِ کلمات اندازه گیری فارسی و کردی(کلهری، سورانی) وجود دارد؛ بطوریکه نادیده گرفتن آنها منجر به بوجود آمدن خطاهای بین زبانی و خطاهای سبکی می شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications