هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر عصاره گیاه سالویا شریفی و سالویا ویرگاتا بر چربیهای سرم و ضایعات آسیبشناسی کبد در موشهای صحرایی نر بالغ هیپرلیپیدمیک بود. 40 سر موش صحرایی بالغ نر ویستار بطور تصادفی به 4 گروه 10تایی: کنترل، هیپرلیپیدمیک، هیپرلیپیدمیک تیمار با mg/kg200 ع أکثر
هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر عصاره گیاه سالویا شریفی و سالویا ویرگاتا بر چربیهای سرم و ضایعات آسیبشناسی کبد در موشهای صحرایی نر بالغ هیپرلیپیدمیک بود. 40 سر موش صحرایی بالغ نر ویستار بطور تصادفی به 4 گروه 10تایی: کنترل، هیپرلیپیدمیک، هیپرلیپیدمیک تیمار با mg/kg200 عصاره سالویا ویرگاتا و هیپرلیپیدمیک تیمار با mg/kg200عصاره سالویا شریفی تقسیم شدند. جیره پرچرب به مدت 1 ماه خورانده شد. سپس 2 موش از هر گروه انتخاب و وجود هیپرلیپیدمی با اندازهگیری کلسترول و تری گلیسرید سرم تایید شد. دو گروه آخر، عصارهها را به مدت 21 روز به صورت خوراکی دریافت کردند. در پایان آزمایش، خونگیری از قلب جهت بررسی کلسترول، تری گلیسیرید، HDL، LDL سرم و نمونه گیری بافت کبد جهت بررسی آسیبشناسی صورت گرفت. دادهها توسط تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی آنالیز شدند. نتایج نشان داد که عصاره سالویا شریفی سبب کاهش معنیدار کلسترول، تری گلیسیرید، LDL و افزایش HDL سرم در مقایسه با گروه هیپرلیپیدمیک شد. درمان با عصاره سالویا ویرگاتا کلسترول، تری گلیسیرید و LDL سرم را در مقایسه با گروه هیپرلیپیدمیک کاهش داد اما HDL سرم موشهای این گروه اختلاف معنیداری با گروه هیپرلیپیدمیک نداشت. همچنین عصاره سالویا شریفی ضایعات بافت کبد را در مقایسه باگروه هیپرلیپیدمیک دریافت کننده عصاره سالویا ویرگاتا کاهش داد. این نتایج نشان دهنده اثر حفاظتی مصرف عصارههای سالویا شریفی و سالویا ویرگاتا بر ضایعات کبدی ناشی از هیپرلیپیدمی بود که در این رابطه گیاه سالویا شریفی اثر بهتری داشت.
تفاصيل المقالة
هیپرلیپیدمی به عنوان یکی از مهمترین عوامل خطرزای بیماریهای قلبی-عروقی مطرح میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر اسانس شوید بر سطح لیپیدهای سرم در موشهای صحرایی هیپرلیپیدمیک است. در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت کاملاً تصادفی به شش گروه م أکثر
هیپرلیپیدمی به عنوان یکی از مهمترین عوامل خطرزای بیماریهای قلبی-عروقی مطرح میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر اسانس شوید بر سطح لیپیدهای سرم در موشهای صحرایی هیپرلیپیدمیک است. در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت کاملاً تصادفی به شش گروه مساوی تقسیم شدند که شامل گروه کنترل سالم، گروه کنترل هیپرلیپیدمیک (دریافت کننده رژیم غذایی با 10 درصد چربی)، گروه هیپرلیپیدمیک دریافت کننده آتورواستاتین (غلظت 10 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) و گروههای تجربی هیپرلیپیدمیک دریافت کننده اسانس شوید (غلظتهای 5/0، 1 و 2 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن) بودند. پس از 8 هفته تیمار، حیوانات بمدت 12 ساعت ناشتایی داده شده و سپس توزین و توسط اتر بیهوش گردیدند و خونگیری از قلب و نمونه برداری از کبد انجام گرفت. سطح کلسترول، تری گلیسرید، LDL، HDL، VLDL، AST وALT سرم توسط کیت اندازهگیری شد. مقاطع بافت کبد به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی شدند. نتایج نشان داد تیمار خوراکی آتورواستاتین و اسانس شوید موجب کاهش معنی دار وزن بدن، سطح کلسترول، تری گلیسرید، LDL، VLDL، ALT و AST سرم و آسیب کبدی و افزایش معنی دار سطح سرمی HDL در گروه های تجربی در مقایسه با حیوانات کنترل هیپرلیپیدمیک می گردد. بنابراین، اسانس شوید علاوه بر کاهش چربی خون دارای اثر آنتی اکسیدانی است و موجب بهبود عملکرد کبد می گردد.
تفاصيل المقالة
هیپرلیپیدمیا به عنوان یکی از مهمترین عوامل خطرزای بیماریهای قلبی-عروقی مطرح میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر عصاره هیدرومتانلی دانه شنبلیله بر سطح لیپیدهای سرم و بیان PPAR-gamma در بافت چربی موشهای صحرایی هیپرلیپیدمیک است. در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی أکثر
هیپرلیپیدمیا به عنوان یکی از مهمترین عوامل خطرزای بیماریهای قلبی-عروقی مطرح میباشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر عصاره هیدرومتانلی دانه شنبلیله بر سطح لیپیدهای سرم و بیان PPAR-gamma در بافت چربی موشهای صحرایی هیپرلیپیدمیک است. در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت کاملاً تصادفی به شش گروه مساوی تقسیم شدند که شامل گروه کنترل سالم، گروه کنترل هیپرلیپیدمیک (دریافت کننده رژیم غذایی با 10 درصد چربی)، گروه هیپرلیپیدمیک دریافت کننده آتورواستاتین (غلظت 10 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) و گروههای تجربی هیپرلیپیدمیک دریافت کننده عصاره هیدرومتانلی دانه شنبلیله (غلظتهای 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) بودند. پس از 8 هفته تیمار، حیوانات بمدت 12 ساعت ناشتایی داده شده و سپس توزین و توسط اتر بیهوش گردیدند و نمونه خون از قلب و بافت چربی از ناحیه شکمی حیوانات جمع آوری شدند. میزان افزایش وزن، ضریب کبدی، سطح کلسترول، تری گلیسرید، LDL، HDL، AST وALT سرم توسط کیت و تغییر بیان PPAR-gamma به روش real-time PCR اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد تیمار خوراکی آتورواستاتین و عصاره دانه شنبلیله موجب کاهش معنی دار وزن بدن، سطح کلسترول، تری گلیسرید، LDL، ، ALT و AST سرم و بیان PPAR-gamma در بافت چربی و افزایش معنی دار سطح سرمی HDL در گروه های تجربی هیپرلیپیدمیک در مقایسه با گروه کنترل هیپرلیپیدمیک می گردد. بنابراین، عصاره هیدرومتانلی دانه شنبلیله دارای خاصیت کاهنده چربی سرم است و با بهبود پروفایل لیپیدی سرم بیان رسپتور فعال کننده تکثیر پراکسیزوم ها را کاهش می دهد.
تفاصيل المقالة
بیماری های قلبی عروقی با عوامل متعددی ارتباط داشته که شاید مهمترین آن افزایش سن باشد. خطر مرگ ناشی از بیماری عروق کرونر قلب بعد از دوران یائسگی در زنان به شدت افزایش می یابد که به دلیل کاهش شدید استروژن است. لوبیای سویا یکی از منابع غنی فیتواستروژن است که موادی شبه هورم أکثر
بیماری های قلبی عروقی با عوامل متعددی ارتباط داشته که شاید مهمترین آن افزایش سن باشد. خطر مرگ ناشی از بیماری عروق کرونر قلب بعد از دوران یائسگی در زنان به شدت افزایش می یابد که به دلیل کاهش شدید استروژن است. لوبیای سویا یکی از منابع غنی فیتواستروژن است که موادی شبه هورمون استروژن دارد. مهمترین فیتواستروژن، ایزوفلیون است که در لوبیای سویا به مقدار زیاد وجود دارد. ایزوفلیون از راه کاهش سطح کلسترول خون در پیشگیری از بیماری های قلبی مؤثر است. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی است که بر روی 50 خانم یائسه مبتلا به افزایش کلسترول خون مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشتی شهر شیراز انجام گرفت. این افراد بطور تصادفی به 2 گروه رژیم شیر سویا و کنترل تقسیم شدند. بیماران در گروه شیر سویا روزانه 1 لیتر شیر سویا به مدت 12 هفته دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل از رژیم فاقد شیرسویا و هرگونه ترکیبات سویا استفاده می کردند. ابتدا و پس از 12 هفته آزمایش خون سیمای چربی های سرمی(کلسترول تام،تری گلیسیرید، HDL- کلسترول وLDL- کلسترول) برای هر 2 گروه به عمل آمد. داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در سیمای چربی های سرمی(کلسترول تام، تری گلیسیرید، HDL- کلسترول و LDL- کلسترول) قبل و بعد از 12 هفته در گروه کنترل مشاهده نشد (P=NS). تفاوت معنی داری در سیمای چربی های سرمی(کلسترول تام،تری گلیسیرید، HDL- کلسترول و LDL- کلسترول) قبل و بعد از 12 هفته در گروه رژیم شیر سویا نیز مشاهده نشد (P=NS). همچنین بین سیمای چربی های سرمی (کلسترول تام، تری گلیسیرید، HDL- کلسترول و LDL- کلسترول) گروه رژیم شیر سویاو کنترل نیز تفاوت معنی داری مشاهده نشد(P=NS).بر اساس یافته های بدست آمده در پژوهش حاضر به نظر می رسد شیر سویا تأثیر چندانی بر فاکتورهای مورد مطالعه نداشته ونیاز به تحقیقات تکمیل کننده ی بیشتری می باشد.
تفاصيل المقالة
مقدمه : یک چهارم جمعیت بزرگسال (60 میلیون نفر در ایالات متحده و 1 میلیارد نفر در سرتاسر جهان) مبتلا به افزایش فشار خون شریانی هستند. پرفشاری خون علت اصلی مرگ و میر در جهان و یکی از مشکلات بزرگ بهداشت عمومی میباشد. به دلیل تأثیر چربیهای خون مانند کلسترول توتال،تری گلیس أکثر
مقدمه : یک چهارم جمعیت بزرگسال (60 میلیون نفر در ایالات متحده و 1 میلیارد نفر در سرتاسر جهان) مبتلا به افزایش فشار خون شریانی هستند. پرفشاری خون علت اصلی مرگ و میر در جهان و یکی از مشکلات بزرگ بهداشت عمومی میباشد. به دلیل تأثیر چربیهای خون مانند کلسترول توتال،تری گلیسرید و LDL و همچنین پرفشاری خون در ایجاد آترواسکلروز و به تبع آن بیماریهای قلبی ـ عروقی بر آن شدیم به بررسی چربی خون بالا در بیماران مبتلا به فشار خون شریانی بالا بپردازیم.
روش کار: نوع مطالعه مشاهدهای از نوع مورد ـ شاهدی است که به بررسی 400 نفر از افراد مراجعه کننده به درمانگاههای قلب و داخلی بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی طی سال 87-86 میپردازد. افراد به دو گروه 200 نفری شاهد (با فشار خون طبیعی) و گر وه مورد (با فشار بالا ) تقسیم بندی شدند. در پرسشنامهای اطلاعات دموگرافیک و علائم بالینی ثبت و همچنین آزمایش چربیهای خون (کلسترول،تری گلیسرید، HDL و LDL ) از افراد بعمل آمد.
نتایج: طبق نتایج بدست آمده از گروه مورد و شاهد در مورد سطح کلسترول توتال اختلاف معنیداری بین گروه شاهد و مورد مشاهده شد. (0001/0=Pvalue) در ارتباط باتری گلیسرید این اختلاف مشابه کلسترول بوده ولی در مورد HDL این تفاوت مشاهده نشد (692/0=Pvalue). در مورد LDL تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد و شاهد دیده شد(001/0=Pvalue) ولی با توجه به عوامل مخدوش کننده مانند سن، شغل و. .. در یک مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره اختلاف معنیداری در تمام موارد لیپیدها به جز تریگلیسرید در دو گروه شاهد و مورد دیده نمیشود.
نتیجه گیری: نتایج آماری نشان داد که رابطة معنیدار تنها بین هیپرتریگلیسریدمیا و پرفشاری خون وجود دارد ولی سایر لیپیدها با در نظر گرفتن عوامل مخدوش کننده نیاز به همراهی سایر عوامل خطرساز دارند تا زمینهساز پرفشاری خون باشند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications