• فهرس المقالات مولتیپل اسکلروزیس

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شفقت خود بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مرد شهر اصفهان
        عباس روحانی یعقوب هارونی
        هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوه درمان متمرکز برشفقت، بر شفقت خود بیماران مرد مولتیپل اسکلروزیس شهراصفهان بود.روش: در این مطالعه که یک کار نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از مردا أکثر
        هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوه درمان متمرکز برشفقت، بر شفقت خود بیماران مرد مولتیپل اسکلروزیس شهراصفهان بود.روش: در این مطالعه که یک کار نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از مردان مراجعه کننده به انجمن ام اس انتحاب شد که از میان آنها تعداد 30 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله ی پیش آزمون به منظور سنجش میزان شفقت خود، از پرسشنامه شفقت خود استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان متمرکز بر شفقت طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس از آزمون پرسشنامه فوق روی هر دو گروه مجددا اجرا شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل واریانس کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته‌ها : نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمره شفقت خود گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافت. بنا براین گروه درمانی، درمان متمرکز بر شفقت در افزایش شفقت خود در مردان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است.نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در شفقت خود افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس و ارائه افق‌های جدید در مداخلات بالینی بیماران تاکید دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        غزل میرزایی مصطفی حیدری
        هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پیش رونده و خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی با علت نامعلوم می باشد که بر کیفیت زندگی حوزه های مختلف از جمله حوزه سلامتی و اشتغال، اقتصادی، اجتماعی، روحی، خانوادگی افراد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخش أکثر
        هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پیش رونده و خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی با علت نامعلوم می باشد که بر کیفیت زندگی حوزه های مختلف از جمله حوزه سلامتی و اشتغال، اقتصادی، اجتماعی، روحی، خانوادگی افراد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه‌ی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام. اس ایران بودند که 30 نفر از بیماران دارای شرط ورود به پژوهش(دامنه سنی بین 25-55 سال، نداشتن بیماری های روانپزشکی و اختلال حاد، نداشتن بیماری پزشکی جدی و اختلالات جسمانی دیگر، در 6 ماه گذشته فقدان شخص مهمی را در زندگیشان نداشتند) انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه( 15 نفره) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 است و از پروتکل درمانی ذهن آگاهی در گروه آزمایش استفاده شده است و نتایج درنرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد(P<0/005). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است ازاین رو برای افزایش کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود از این درمان در مراکز سلامت روان بهزیستی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی و همینطور بیمارستان ها استفاده گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تأثیر آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        نرگس محمدی محسن گلپرور اصغر آقائی محسن گلپرور مسعود اعتمادی فر
        چکیده: هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر آموزش گروهی به شیوه شناختی‌ـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیل‌کنندگی ویژگیهای جمعیت‌شناختی بر میزان استرس آزمودنی‌ها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن أکثر
        چکیده: هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر آموزش گروهی به شیوه شناختی‌ـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیل‌کنندگی ویژگیهای جمعیت‌شناختی بر میزان استرس آزمودنی‌ها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام.‌اس اصفهان بودند، 60 نفر به‌طور تصادفی انتخاب شدند و از بین آنان 30 نفر که بالاترین نمره استرس را داشتند به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی به شیوه شناختی‌ـ رفتاری در 9 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند .ابزار پژوهش دو پرسشنامه نشانه‌های فشار روانی کوپر(1983) و پرسشنامه محقق‌ساخته عوامل تنش‌‌زای شایع در بیماران ام.اس بود که هر دو پرسشنامه در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون برای جمع‌آوری داده‌ها در مورد هر دو گروه آزمودنی اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه کوپر نشان داد که آموزش گروهی شناختی‌ـ رفتاری موجب کاهش معنادار در میزان استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است (05/0P < ) .اما نتایج تحلیل کوواریانس پرسشنامه عوامل استرس‌زای شایع بیماران ام. اس در کاهش شدت عوامل تنش‌‌زای دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگیهای جمعیت‌شناختی در هر دو آزمون بر تعدیل نمرات استرس آزمودنی‌ها تأثیر معناداری نداشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، بر تاب‌آوری و نگرش‌های ناکارآمد زنان مبتلا به ام‌اس شهر تهران
        زینب کاویانی سعید بختیارپور علیرضا حیدرئی پرویز عسکری زهرا افتخارصعادی
        هدف پژوهش، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر تاب‌آوری و نگرش‌های ناکارآمد زنان مبتلا به ام‌اس شهر تهران بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و جامعة آماری این پژوهش، همة زنان مبتلا به ام‌اس با نگرش ناکارآمد بالا و تاب‌آوری پایین که در سال 1396 به ب أکثر
        هدف پژوهش، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر تاب‌آوری و نگرش‌های ناکارآمد زنان مبتلا به ام‌اس شهر تهران بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و جامعة آماری این پژوهش، همة زنان مبتلا به ام‌اس با نگرش ناکارآمد بالا و تاب‌آوری پایین که در سال 1396 به بخش بیماران سرپایی کهریزک مراجعه داشتند بود. روش نمونه‌گیری هدفمند بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامة تاب‌آوری (,2003 Cooner &amp; Davidson) و پرسشنامة نگرش ناکارآمد داس، (Waisman &amp; Beck, 1997) بود. آزمودنی‌ها به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش با 8 جلسة 90 دقیقه‌ای روان‌درمانی اکت قرار گرفت؛ اما گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوآ) تجزیه‌وتحلیل شدند. یافته‌ها نشان‌دهندة تفاوت معنادار (000/0 p&lt;) در گروه آزمایش بعد از اجرای روان‌درمانی بود. نتایج نشان‌دهندة تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش تاب‌آوری 001/0&gt;p) و کاهش نگرش‌های ناکارآمد (001/0&gt;p) زنان مبتلا به ام‌اس بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب هیجانی و ابعاد خستگی روانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        مسلم سیاه پوش منفرد شیما پرندین سجاد عزیزی
        زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم نشانه‌های آن خستگی و کاهش ظرفیت عملکردی می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب هیجانی و ابعاد خستگی روانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.مواد و أکثر
        زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن پیشرونده سیستم اعصاب مرکزی است و از علائم نشانه‌های آن خستگی و کاهش ظرفیت عملکردی می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب هیجانی و ابعاد خستگی روانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌ازمون بود. آزمودنی‌ها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) یک تا چهار و هدفمندانه و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروه‌های تجربی و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون به پرسشنامه‌های اجتناب هیجانی کندی (2015) و خستگی شناختی فیسگ (1994) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت هفته‌ای یکبار به مدت 5/1 ساعت دریافت کردند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 23 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اجتناب هیجانی و خستگی شناختی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است (001/0&ge;P).نتیجه‌گیری: براساس نتایج این پژوهش می‌توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش اجتناب هیجانی و علائم خستگی (جسمانی، شناختی و اجتماعی) زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - اثربخشی آموزش مبتنی بر بخشودگی بر تاب‌آوری و دلزدگی زناشویی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        فاطمه پرنیان مجید ضرغام حاجبی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر بخشودگی بر تاب‌آوری و دلزدگی زناشویی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن حمایت أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر بخشودگی بر تاب‌آوری و دلزدگی زناشویی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن حمایت از بیماران مولتیپل اسکلروزیس شهر تهران در سال 1396 بودند. در مجموع 30 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه‌ای تحت آموزش بخشودگی قرار گرفت. گروه‌ها پرسشنامه‌های تاب‌آوری (کونور و دیویدسون، 2003) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) را در مراحل پیش‌آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر بخشودگی بر تاب‌آوری و دلزدگی زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر بود. به عبارت دیگر آموزش مبتنی بر بخشودگی باعث افزایش تاب‌آوری و کاهش دلزدگی زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شد (05/0P&lt;). در نتیجه آموزش مبتنی بر بخشودگی یک روش موثر برای بهبود تاب‌آوری و دلزدگی زناشویی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر روی ایمونوگلوبین های بزاقی مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        شیرزاد صفری مهدی بیگزاده
        چکیدههدف:هدف از این پژوهش، تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر روی سیستم ایمنی مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.روش:جامعه آماری این تحقیق تمامی بیماران مرد مبتلابه MS با دامنه سنی 32 تا 48 سال شرکت‌کننده در کلاس‌های روانشناسی انجمن بیماران MS شهر سرپل ذهاب در تابستان 1401 أکثر
        چکیدههدف:هدف از این پژوهش، تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر روی سیستم ایمنی مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.روش:جامعه آماری این تحقیق تمامی بیماران مرد مبتلابه MS با دامنه سنی 32 تا 48 سال شرکت‌کننده در کلاس‌های روانشناسی انجمن بیماران MS شهر سرپل ذهاب در تابستان 1401 بود. تعداد 30 نفر از بیمارانی که داوطلب همکاری با طرح بودند به روش غربال گری و پس از انجام مصاحبه حضوری و بررسی سوابق پزشکی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. و در دو گروه تمرین (تمرین در آب) و گروه کنترل تقسیم شدند. ایمونوگلوبین های IgG-IgM-IgA مورد سنجش قرار گرفت. بیماران گروه آزمون به مدت 8 هفته در برنامه ورزش هوازی در آب ( 3 جلسه در هفته به مدت 60 دقیقه و با شدت 70 درصد حداکثر ضربان قلب) و در دمای 28-30 درجه در قسمت کم عمق استخر به ورزش در آب می پرداختند .یافته ها:یافته نشان داد که هشت هفته تمرین در آب ایمونوگلوبین های IgG-IgM-IgA را بهبود داد(P&lt;0.05) .نتیجه گیری: مشخص شد که تمرین در آب عملکرد سیستم ایمنی و سطح ایمونوگلوبین های بزاقی را تغییر می دهند. با این حال ، تأثیر شدت و مدت تمرین باید عمیق تر مورد مطالعه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - کنش‎ های اجرایی و خودکارآمدی در افراد مبتلا به ام‎اس (مولتیپل اسکلروزیس یا فلج چندگانه)
        راضیه جعفری جوزانی سید علی محمد موسوی عبدالجواد احمدی نصراله عسگری
        هدف پژوهش حاضر مقایسه کنش&lrm;های اجرایی و خودکارآمدی در افراد مبتلا به ام&lrm;اس یا مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم بود. به این منظور از بین افراد مراجعه‌کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران، 100 فرد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس که حداقل 5 سال از بیماری آنها می‌گذشت، به أکثر
        هدف پژوهش حاضر مقایسه کنش&lrm;های اجرایی و خودکارآمدی در افراد مبتلا به ام&lrm;اس یا مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم بود. به این منظور از بین افراد مراجعه‌کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران، 100 فرد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس که حداقل 5 سال از بیماری آنها می‌گذشت، به روش نمونه‌برداری تصادفی انتخاب شدند. به‌منظور تشکیل گروه مقایسه، از بین همراهان افراد مبتلا به مواتیپل اسکلروزیس و کارکنان انجمن، 100 نفر از افراد از لحاظ سن، جنس، تحصیلات، شغل و وضعیت تأهل همتا شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌ کنش&lrm;های اجرایی (نجاتی، 1392) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) جمع‌آوری و با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد که نمره افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در پرسشنامه‌کنش&lrm;های اجرایی و مقیاس خودکارآمدی کمتر است. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که به ‌دنبال ابتلا به مولتیپل اسکلروزیس، افراد دچار نارسایی در کنش&lrm;های اجرایی و خودکارآمدی می‌شوند و این موضوع، نیاز به توجه جدی متخصصان را در زمینه مداخله در حل مشکلات این گروه نشان می‌دهد. کنش&lrm;های اجرایی، خودکارآمدی، مولتیپل اسکلروزیس (ام&lrm;اس) تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - اثربخشی آموزش سرسختی روان‌شناسی بر بهزیستی روان‌شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        محمد عیسی یزدانی عبدالملکی ناصر صبحی قراملکی سعید ملیحی الذاکرینی
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی بیماران مولتیپل اسکلروز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش و جامعه آماری پژوهش شامل تمام بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز در شهر کرج در سال 1396 بود که از میان أکثر
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی بیماران مولتیپل اسکلروز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع شبه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش و جامعه آماری پژوهش شامل تمام بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز در شهر کرج در سال 1396 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری 30 نفر از آنان با همگن سازی جنس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند و به مقیاس بهزیستی روان‌شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. پس از 10 جلسه آموزش سرسختی برای گروه آزمایش هر دو گروه جهت پس آزمون به پرسشنامه فوق پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد آموزش سرسختی روان شناختی در مرحله پس آزمون بر مؤلفه های خودمختاری، تسلط بر محیط، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدف مندی در زندگی و پذیرش خود اثر معناداری دارد. با توجه به هزینه زیاد درمان های دارویی جهت کنترل نشانه های مولتیپل اسکلروز و همچنین عوارض متعدد ناشی از آن ها، استفاده از درمان های مکمل در این بیماران رو به افزایش است. از این رو به نظر می رسد شاید بتوان با آموزش سرسختی به عنوان یک درمان مکمل بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز را افزایش داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، واقعیت درمانی و درمان مثبت نگر بر سرمایه‌های روان شناختی و سبک‌های ابراز هیجان زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
        مهدی اسکندری سیمین دخت رضاخانی معصومه بهبودی
        روان‌شناسی مثبت‌گرا مجموع امید، تاب‌آوری، خوش‌بینی و خودکارآمدی را به عنوان سرمایه‌های روان‌شناختی معرفی کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، واقعیت درمانی و درمان مثبت نگر بر سرمایه‌های روان‌شناختی و سبک‌های ابراز هیجان زنان مبتلا به مولت أکثر
        روان‌شناسی مثبت‌گرا مجموع امید، تاب‌آوری، خوش‌بینی و خودکارآمدی را به عنوان سرمایه‌های روان‌شناختی معرفی کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، واقعیت درمانی و درمان مثبت نگر بر سرمایه‌های روان‌شناختی و سبک‌های ابراز هیجان زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. برای این منظور 60 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به شیوه‌ی نمونه‌ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در پنج گروه (پذیرش و تعهد، واقعیت درمانی، مثبت‌نگر، پلاسیبو و کنترل) گمارده و از نظر سرمایه‌های روان شناختی و سبک‌های ابراز هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. هشت جلسه هفتگی ۹۰ دقیقه‌ای برای سه گروه آزمایشی و گروه پلاسیبو برگزار شد. در پایان و نیز دو ماه پس از آن گروه‌ها مجددا از نظر متغرهای مورد پژوهش، ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته با اندازه‌گیری مکرر نشان داد که هردو درمان موجب افزایش سرمایه‌های روان‌شناختی در زنان مبتلا به ام.اس شده‌ اما، درمان مثبت‌نگر فقط در افزایش تاب‌آوری و امیدواری (از مولفه‌های سرمایه‌های روان‌شناختی) تاثیر داشته است. همچنین واقعیت درمانی در مقایسه با درمان‌های مبتنی بر پذیرش و تعهد و مثبت نگر در افزایش سرمایه‌های روان‌شناختی روش موثرتری بوده است. یافته‌ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، واقعیت درمانی و درمان مثبت‌نگر بر تغییر سبک ابراز هیجان موثرند و واقعیت درمانی از دو درمان دیگر در افزایش سرمایه‌های روان‌شناختی روش موثرتر عمل می کند. تفاصيل المقالة