جامعه و ادبیات رابطه ای متقابل و دو سویه دارند و آثار ادبی محصول و مولود حیات و محیط اجتماعی هستند. رئالیسم در واقع همان نمایش زندگی واقعی جامعه ی بشری و پرداختن به واقعیتها و مسائل موجود در جامعه و بیانگر احساس مسئولیت و توجه شاعران و نویسندگان نسبت به واقعیت های ملموس أکثر
جامعه و ادبیات رابطه ای متقابل و دو سویه دارند و آثار ادبی محصول و مولود حیات و محیط اجتماعی هستند. رئالیسم در واقع همان نمایش زندگی واقعی جامعه ی بشری و پرداختن به واقعیتها و مسائل موجود در جامعه و بیانگر احساس مسئولیت و توجه شاعران و نویسندگان نسبت به واقعیت های ملموس جامعه است که پس از جنگ جهانی دوم نیز با پررنگ تر شدن تلاش های صهیونیسم ها این احساس تعهد ادیبان در برابر واقعیت های جهان اسلام بیش از پیش چهره نمود. محمد عفیفی مطر و مهدی اخوان ثالث، در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند. این مقاله ضمن تعریف مکتب رئالیسم و معرفی این دو شاعر برجستۀ مصر و ایران، و بررسی اشعار انقلابی شان، تلاش دارد به بیان مهمترین مؤلفه های رئالیسم در اشعار آنها بپردازد. که عبارتند از: وطن دوستی، تداوم اعتراض به مستبدان، انتظار برای آزادی و نابودی ظلم و ستم، فقر و گرسنگی و عشق به مادر.
تفاصيل المقالة
در اشعار کلاسیک فارسی، بیش از همه، وزنهای عروضی بودند که سبب تهییج عواطف شده و احساسات خواننده را برمیانگیختند و او را در فضای مورد نظر قرار میدادند و بدین گونه، تصویر و خیال را برجسته میکردند. ولی در شعر معاصر بهویژه شعر نیمایی، با دخل و تصرف در وزنهای عروضی، از أکثر
در اشعار کلاسیک فارسی، بیش از همه، وزنهای عروضی بودند که سبب تهییج عواطف شده و احساسات خواننده را برمیانگیختند و او را در فضای مورد نظر قرار میدادند و بدین گونه، تصویر و خیال را برجسته میکردند. ولی در شعر معاصر بهویژه شعر نیمایی، با دخل و تصرف در وزنهای عروضی، از طریق موسیقی درونیِ حاصل از ترکیب، تکرار و نحوه پراکندگی آواهاست که القای احساسات و فضا، صورت میگیرد؛ زیرا هر آوا با طنین خاص خود و بسته به واجگاه و نحوه تولیدش در اندامهای گفتار، تأثیر روانی و موسیقایی ویژهای بر خواننده میگذارد و احساس و در نتیجه فضای خاصی را تداعی میکند. تسلط مهدی اخوان ثالث بر زبان فارسی و تلفیق واژههای کهن، امروزی و محاوره در آثارش و قافیه اندیشی او، اشعار وی را نمونه خوب و متمایزی برای بررسی تأثیر آواها و موسیقی آنها در آفرینش فضا، بدل نموده است. در این مقاله نقش همخوانها در آفرینش فضای شعری آثار نیمایی این شاعر برجسته بررسی شده است. همچنین برای تبیین بیشتر مطلب، مقایسهای با همخوانهای مؤثر در فضاسازی اشعار شاملو نیز به عمل آمده است.
تفاصيل المقالة
مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر، در بحبوحة نفوذ فرهنگ غربی، کوشید به فرهنگ ایرانی توجه نشان دهد و برای این منظور، آیین التقاطی و مبهم و خیالی مزدشتی را از تلفیق گرایش فردی و خیرخواهانة زردشت و گرایش اجتماعی و عدالتخواهانة مزدک پدید آورد. مقالة حاضر سعی داشته است با أکثر
مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر، در بحبوحة نفوذ فرهنگ غربی، کوشید به فرهنگ ایرانی توجه نشان دهد و برای این منظور، آیین التقاطی و مبهم و خیالی مزدشتی را از تلفیق گرایش فردی و خیرخواهانة زردشت و گرایش اجتماعی و عدالتخواهانة مزدک پدید آورد. مقالة حاضر سعی داشته است با کاربرد روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ گوید که آیا اخوان در باور به معاد، تا حد معادباوری ایرانیان باستان پیش رفته است؟ بر پایة دیدگاه پژوهشگران، مزدک از جهت اصول دین، پیرو آیین زردشت بوده است و در این آیین، برزخ و داوری فردی و چینودپل یا همان صراط و بهشت و دوزخ و داوری جمعی و کیفر نهایی گناهکاران برای رهایی آنان از کدورت گناه و سرانجام، فرشکرد، طرحی روشن دارد. این مقاله، سرانجام نتیجه میگیرد که ضمن 153 شعر نیمایی و 5 شعر سپید و جمعاً 158 شعر آزاد اخوان، 59 بار در 50 جزء شعر و 4 بار در 4 کل شعر و جمعا 63 بار در 33 شعر به موضوع معاد برمیخوریم و درصد شعرهای دارای موضوع معاد به نسبت شعرهای آزاد این شاعر، 88/20 است. با اینحال، نگاه او به معاد، ضمن شعرهای آزاد وی، بیشتر نگاه دنیوی و گاه تشکیکآمیز و حتی تکذیبآمیز است و بنابراین با معادباوری ایرانیان باستان میانه ندارد.
تفاصيل المقالة
یکی از قدیمیترین و در عین حال، مؤثرترین ابزارهای ادبی، بیان مطلب در قابل یک حکایت تمثیلی است. در این شیوه، شاعر تلاش میکند تا معنای باطنی را که در تصور آورده و در واقع مشبه یک ساختار تشبیهی است، با ظاهری داستانی بیان کند که در جایگاه مشبهُبه آن ساختار قرار دارد. در أکثر
یکی از قدیمیترین و در عین حال، مؤثرترین ابزارهای ادبی، بیان مطلب در قابل یک حکایت تمثیلی است. در این شیوه، شاعر تلاش میکند تا معنای باطنی را که در تصور آورده و در واقع مشبه یک ساختار تشبیهی است، با ظاهری داستانی بیان کند که در جایگاه مشبهُبه آن ساختار قرار دارد. در پژوهش حاضر که از نوع بنیادی است و دادههای آن از طریق مطالعات کتابخانهای به دست آمده و این دادهها با روش تحلیل و توصیف، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان و خصوصاً تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شدهاند، به دلایل و چگونگی بهرهگیری مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر فارسیزبان، از این شیوۀ بیانی پرداخته شده است. اخوان که محتوای بسیاری از اشعار او را مسائل اجتماعی روزگار خویش تشکیل میدهد، به دلایل مختلف، از جمله: افزونی تأثیرگذاری بر مخاطب و نیز رعایت احتیاط سیاسی-اجتماعی از حکایت تمثیلی استفاده کرده است. در بسیاری از اشعار او که مبتنی بر حکایت تمثیلی است، مشبهٌبه ساختار گستردۀ تشبیهی، مسائلی همچون فقر، تنهایی، شرف، بیعدالتی و ارزشمندی فرهنگ ایرانی است، حال آنکه مشبه آن را حکایتهایی با موضوعات، وضعیت و شخصیتهای مختلف شکل میدهند. دستیابی نظاممند و هدفدار به مشبهُبه از طریق مشبه، با استفاده از روش سه مرحلهای فرکلاف کاملاً میسر است و میتوان آن را به عنوان راهی برای تأویل صحیح حکایتهای تمثیلی پیشنهاد کرد، مشروط به آنکه مانند اشعار زمستان، میراث و مرد و مرکب اخوان، متن به عنوان یک کل یکپارچه از چنین تأویلی حمایت کند.
تفاصيل المقالة
اگر مضامین امروزه با کمک اسطورههای کهن مورد عنایت قرار بگیرد، با نوعی تجربۀ اسطورهای روبهرو هستیم. دریای و همسان های آن نیز از این قاعده مستثنی نیست. پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با روش اسنادی-کتابخانهای با فیش برداری مطالب و دستهبندی و اولویّت گذاری آنها ان أکثر
اگر مضامین امروزه با کمک اسطورههای کهن مورد عنایت قرار بگیرد، با نوعی تجربۀ اسطورهای روبهرو هستیم. دریای و همسان های آن نیز از این قاعده مستثنی نیست. پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با روش اسنادی-کتابخانهای با فیش برداری مطالب و دستهبندی و اولویّت گذاری آنها انجام پذیرفته است. دریا مظهر بی کرانی، زندگی، وسعت، ژرفا، شوری، حرکت، و نظایر آن است. در شعر معاصر (مخصوصا: نیما، شاملو، اخوان، سهراب، و فروغ)، از این پدیده و همسانهای آن سمبلیک وار یاد شده است. دریا در شعر فارسی از مفهومی نمادین، اسطورهای، مذهبی، ادبی، عاشقانه و عارفانه برخوردار بوده که درک آن برای رسیدن به زیرساختهای اندیشۀ شاعر اهمیت بهسزایی دارد. نیما دو قشر آسیب پذیر و مرفه جامعه را با خط ساحل دریای اسرار از یکدیگر جدا می کند. در آنیمیسم شاملو، اسطورۀ منفی نگرانۀ تناسخ روح شیطانی در وجود انسان با عنوان شکستن و تسخیر دریا آمده است. شاملو از اسطورۀ خودشناسی انسان نخستین با عنوان غواصی در دریا یاد کرده است. شعر اخوان با بیانی فاخر، اسطورهای، سنتگرا، نمادین و با دیدی تلخ و منفی نسبت به جامعهی معاصر بیان شده است. وی از نسبت دیرینه و اسطورهای بین آب و آتش سخن گفته است. سهراب، در نمادپردازی اسطورۀ آب و دریا بیش از دیگر شاعران یاد شده سهم دارد. تعابیر جدید فروغ در بیان اسطورۀ دریا، با لحنی سورئال بیان شده است.
تفاصيل المقالة
مکتب های ادبی به موازات تحولات سیاسی و اجتماعی بر ادبیات اروپا تأثیر گذاشت و به تدریج با رشد علوم و فنون جدید به سایر نقاط جهان تسری یافت. در این میان، رمانتیسم که شورشی بر ضد ایده آل گرایی کلاسیسیسم به حساب می آمد با تکیه بر مؤلفه هایی چون آزادی، فردیت، گریز یا سفر، کش أکثر
مکتب های ادبی به موازات تحولات سیاسی و اجتماعی بر ادبیات اروپا تأثیر گذاشت و به تدریج با رشد علوم و فنون جدید به سایر نقاط جهان تسری یافت. در این میان، رمانتیسم که شورشی بر ضد ایده آل گرایی کلاسیسیسم به حساب می آمد با تکیه بر مؤلفه هایی چون آزادی، فردیت، گریز یا سفر، کشف و شهود، افسون سخن و تأثیرپذیری از احساسات و عواطف عمیق انسانی به توصیف طبیعت در شکل بدوی و دست نخورده آن مبادرت ورزید. این مکتب با بازگشت دانشجویان اعزامی به خارج، رونق نهضت ترجمه و ... به شکلی جدی در ادبیات معاصر فارسی مطرح گردید و توسط شاعران نوپردازی چون مهدی اخوان ثالث و ... به کار گرفته شد. نگارنده ی این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی جایگاه مکتب رمانتیسم را در آثار این شاعر برجسته ی معاصر مورد بررسی قرار دهد تا ضمن کشف میزان تاثیرپذیری وی از این مکتب به بررسی شیوه بیان روایی با تأکید بر ادبیات باستان گرایانه و کلامی فاخر، بهره گیری از عناصر سبک خراسانی و پیوند دادن آن با زبان عامیانه، ترکیب سازی و تصویر آفرینی های جدید در کنار پایبندی به ویژگی های شعر نیمایی در شکل و موسیقی، غلبه روحیه یأس و ناامیدی بر فضای شعر، ستایش مظاهر و مفاخر ایران باستان، طبیعت گرایی، بیان هیجانات و احساسات و در نهایت ابراز نفرت و نومیدی شدید از شرایط موجود به عنوان ویژگی های اصلی شعر اخوان بپردازد..
تفاصيل المقالة
اگزیستانسیالیسم از مهمترین مکتبهای فلسفی و ادبی جهان است که در آن، فرد انسانی به عنوان فاعلی آگاه شناخته میشود و در تجربة هستی و نیز لمس معنای وجود به صورت بیواسطه با حقیقت هستی رویارو شده، پوچی زندگی خود را درک میکند. هستیشناسی یا اگزیستانسیالیسم در رابطه با انسا أکثر
اگزیستانسیالیسم از مهمترین مکتبهای فلسفی و ادبی جهان است که در آن، فرد انسانی به عنوان فاعلی آگاه شناخته میشود و در تجربة هستی و نیز لمس معنای وجود به صورت بیواسطه با حقیقت هستی رویارو شده، پوچی زندگی خود را درک میکند. هستیشناسی یا اگزیستانسیالیسم در رابطه با انسان و اصالتش سخن میگوید و بر تقدم وجود بر ماهیت تأکید دارد و همهچیز را از آن انسان میداند. همچنین مصادیقی از قبیل مسؤولیت انسانی، فردیّت انسان، گزاف بودن جهان، دلهره و اضطراب، آزادی، تنهایی، وانهادگی، و اوضاع و احوال مرزی از نمودهای روشن و بارز مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم میباشند که در شعر معاصر و در اشعار اخوانثالث نیز به کار رفتهاند. اخوان ثالث در دورهای میزیسته که تفکرات وجودی بر آثار وی اثر گذاشت و درواقع اندیشه این شاعر در تعامل با اندیشههای سارتر قرار دارد.در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانهای تدوین شده میتوان به تصویری از مکتب اگزیستانسیالیسم در شعر این شاعر دست یافت و به ارتباطی متقابل میان تفکرات وی با سارتر پی برد.
تفاصيل المقالة
تصویر یکی از مهمترین مشخّصههای شعر است. بیتردید انسانها را میتوان از تصاویر مهم ذهنی آنها شناخت. امروزه دو ساختار از کارکرد تصویر را میتوان معرفی کرد: ساختاری که تصویر را برای تزیینِ شعر میخواهد و ساختاری که تصویر را، نقشمندِ معنی و عواطف انسانی معرفی میکند.
تق أکثر
تصویر یکی از مهمترین مشخّصههای شعر است. بیتردید انسانها را میتوان از تصاویر مهم ذهنی آنها شناخت. امروزه دو ساختار از کارکرد تصویر را میتوان معرفی کرد: ساختاری که تصویر را برای تزیینِ شعر میخواهد و ساختاری که تصویر را، نقشمندِ معنی و عواطف انسانی معرفی میکند.
تقابل تصویر در شعر اخوان ثالث با تصاویر شعری نادرپور، نکتة مهمی را دربارة سبکشناسیِ شعرِ معاصر مشخّص میکند و آن نیز مشخّصة شعری اخوانِ واقعگرا و خراسانی است در برابر نادرپورِ رمزگرا. در این پژوهش، تصویر در پنج بخش، اعم از وضوح تصویر، تصویرنامه، تعلیق تصویر، هارمونیِ تصویر و نقشِ تصویر در معنا بررسی و تحلیل شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که رنگِ تصویر در شعرِ اخوان و نادرپور بسیار جاندار و غنایی است و در نقشِ تصویر، این دو شاعر به یک اندازه از تصویرها بهره گرفتهاند که خود مُهر تأییدی بر نقشْمند بودن تصویر در شعر معاصر است.
تفاصيل المقالة
پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تأمل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزۀ مطالعات میانرشتهای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی أکثر
پیوند دیرین و ناگسستنی ادبیات و موسیقی، موضوعی است که در ادوار مختلف همواره مورد توجه و تأمل قرار گرفته است. پژوهش پیش رو که در حوزۀ مطالعات میانرشتهای جای می گیرد، این ارتباط را در دفتر شعر زمستان مهدی اخوان ثالث با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و از منظر موسیقی دستگاهی ایران واکاوی کرده است. توجه ویژۀ اخوانثالث به مقولۀ موسیقی شعر و تعدد آثار منتشر شدۀ موسیقایی مبتنی بر اشعار دفتر زمستان موجب گردید تا به بررسی و کشف ظرفیتهای موسیقایی موجود در این دفتر برآییم. در این پژوهش، با بررسی آلبومهای موسیقی زمستان است، فریاد و همآواز پرستوهای آه به بازنگری و تحلیل آثار موسیقایی برگرفته از اشعار دفتر زمستان پرداخته و عوامل ایجاد آهنگ و موسیقی در شعر نو را متناسب با ساختار این آلبومها در فضای موسیقی کلاسیک ایران مورد توجه قرار داده ایم. برآیند این بررسی دستیابی به شناخت بیشتر نسبت به غنای موسیقایی اشعار اخوان ثالث و میزان تطبیقپذیری شعرهای او با موسیقی دستگاهی ایران بوده است.
تفاصيل المقالة
اندیشۀ آرمانشهر یا مدینۀ فاضله، یکی از مقولاتی است که نخست در فلسفه بدان پرداخته شد و سپس در مکاتب فکری و هنری گوناگون مورد توجه قرار گرفت. آرمانشهر یعنی سرزمینی بی نقص و فرا واقعی که از بدیها و کاستیهای دنیای واقعی و جهان پیرامون ما خالی است و در آنجا آمال و آرزوها أکثر
اندیشۀ آرمانشهر یا مدینۀ فاضله، یکی از مقولاتی است که نخست در فلسفه بدان پرداخته شد و سپس در مکاتب فکری و هنری گوناگون مورد توجه قرار گرفت. آرمانشهر یعنی سرزمینی بی نقص و فرا واقعی که از بدیها و کاستیهای دنیای واقعی و جهان پیرامون ما خالی است و در آنجا آمال و آرزوهای بشری برآورده می شود. چنین اندیشهای بهتدریج در شعر و هنر و ادبیات رسوخ کرد و همچون گریزگاهی امن، منزل و مقصود عدّۀ کثیری از اندیشمندان و هنرمندان گردید.افلاطون، اندیشۀ آرمانشهر را به صورت رسمی بنا نهاد و فلاسفۀ دیگر؛ چون ابن سینا و فارابی و خواجه نصیر آن را ادامه دادند، و سپس در حوزۀ ادبیات، بهویژه شعر، نفوذ یافت؛ به گونهای که میتوان شاعران آرمانشهر را نمایندگان ادبی این مقولۀ فلسفی دانست. در ادبیات آرمانشهری دورۀ معاصر، مهدی اخوان ثالث جایگاه ویژه و ممتازی دارد؛ زیرا شاعری آرمانگرا و جامعهمحور است. در این مقاله، انواع آرمانشهر و نگاه ویژۀ اخوان ثالث به هر یک از آنها را بررسی میگردد.نتیجۀ پژوهش نشان داده میشود اخوان ثالث چه در کمیّت و چه در کیفیت، سرآمد دیگر شاعران آرمانشهری است. آرمانشهرهای اخوان، یا از جنس زمینی است یا از نوع آسمانی. قسم زمینی آن برآمده از ناخرسندیها و دغدغههای اینجهانی شاعر است و قسم آسمانی آن، زاییدۀ دغدغههای آنجهانی اوست. اخوان ثالث، هر یک از این آرمانشهرها را به اشکال و انواع گوناگون در اشعارخود مطرح کرده است. از آنجا که اندیشۀ آرمانشهر برآمده از برخی دغدغهها و ناخرسندیهای شاعر است، میتوان گفت دین، جامعه، انسان، سیاست و ایران باستان، مقولات بنیادینی است که اخوان ثالث آرمانشهرهای خویش را بر آنها بنا کرده است.
تفاصيل المقالة
بر خلاف نگاه معمول که اخوان را شاعری بی اعتنا به مباحث فلسفی- معرفتی معرفی میکند و شعر او را صرفا در ستایش ایران و اسطورههای ملی خلاصه میکند، تأمل در اشعار او نشان میدهد که وی از زمره شاعران اندیشه گری است که مقولات دینی و تأملات هستی شناسانه از اصلیترین دلمشغولی أکثر
بر خلاف نگاه معمول که اخوان را شاعری بی اعتنا به مباحث فلسفی- معرفتی معرفی میکند و شعر او را صرفا در ستایش ایران و اسطورههای ملی خلاصه میکند، تأمل در اشعار او نشان میدهد که وی از زمره شاعران اندیشه گری است که مقولات دینی و تأملات هستی شناسانه از اصلیترین دلمشغولیهای او در طول حیات بوده، اما بسامد بالا و گستردگی مضامین میهن پرستانه، جنبههای ایدئولوژیک و معرفتی شعر او را تحت الشعاع قرار داده است. دقت در برخی سرودههای اخوان، بخصوص دفترهای واپسین وی، بسیاری از دغدغه های فکری و هستیشناسانه او آشکار میکند. اگر چه این اظهارات را نمیتوان تماماَ در مکاتب فلسفی شناخته شده و معهود گنجاند و نحوه ورود و خروج او در این مباحث، فیلسوفانه نیست امّا حکایت از روح جستجوگری دارد که به دنبال یافتن راه حلّی برای معمّای هستی است. در اشعاری چون نماز، ماجرا کوتاه، و ندانستن، درخت معرفت، روی جاده نمناک، او هست هست، صدا یا خدا، ای خدا خوانده خود آ و سرودههایی از این دست، با نوعی تأملات فیلسوفانه یا به تعبیری نیم فیلسوفانه مواجهیم. هستی و هستن، مفهوم خدا، فلسفه زندگی، زروان، مرگ اندیشی و پوچ گرایی موضوعاتی هستند که در این نوشتار بررسی شدهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications