بررسی نقش همخوانها در آفرینش فضای حزن و گریه(مقایسه اشعار اخوان ثالث با شاملو)
الموضوعات : شعر
1 - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران
2 - دانشیار و عضو هیأت علمی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
در اشعار کلاسیک فارسی، بیش از همه، وزنهای عروضی بودند که سبب تهییج عواطف شده و احساسات خواننده را برمیانگیختند و او را در فضای مورد نظر قرار میدادند و بدین گونه، تصویر و خیال را برجسته میکردند. ولی در شعر معاصر بهویژه شعر نیمایی، با دخل و تصرف در وزنهای عروضی، از طریق موسیقی درونیِ حاصل از ترکیب، تکرار و نحوه پراکندگی آواهاست که القای احساسات و فضا، صورت میگیرد؛ زیرا هر آوا با طنین خاص خود و بسته به واجگاه و نحوه تولیدش در اندامهای گفتار، تأثیر روانی و موسیقایی ویژهای بر خواننده میگذارد و احساس و در نتیجه فضای خاصی را تداعی میکند. تسلط مهدی اخوان ثالث بر زبان فارسی و تلفیق واژههای کهن، امروزی و محاوره در آثارش و قافیه اندیشی او، اشعار وی را نمونه خوب و متمایزی برای بررسی تأثیر آواها و موسیقی آنها در آفرینش فضا، بدل نموده است. در این مقاله نقش همخوانها در آفرینش فضای شعری آثار نیمایی این شاعر برجسته بررسی شده است. همچنین برای تبیین بیشتر مطلب، مقایسهای با همخوانهای مؤثر در فضاسازی اشعار شاملو نیز به عمل آمده است.
