مقایسة ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینههایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار میرود و به س أکثر
مقایسة ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینههایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار میرود و به سبب تقارب فرهنگی و اجتماعی که میان ادبیّات و ادبای ایران و جهان عرب وجود دارد، بررسی از این چشمانداز، دستاوردهای جدیدی به پژوهش خواهد داد. قاسم حدّاد و احمد شاملو دو شاعر بحرینی و ایرانی هستند که با توجّه به مسائل جامعه و مشکلات مردم، بخش عظیمی از اشعارشان را به بیان واقعیّتهای جامعه اختصاص دادهاند. در این پژوهش که به روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، مضامین اجتماعی در اشعار هر دو شاعر با نگاه تطبیقی بررسی شده است. در این بررسی پی میبریم علیرغم تفاوت های زبانی و مکانی، اشعار حدّاد و شاملو به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع آنها، دارای مشترکات فراوانی میباشد. مباحثی چون؛ وطنپرستی، آزادی، ظلمستیزی و عدالتخواهی از موتیفهای مشترک این دو شاعر است که با بافت روایتگرانه و داستانگونه، گزیدن واژگان مناسب و استفاده از موسیقی درونی مطرح شدهاند.
تفاصيل المقالة
شناخت و تحلیل آثار ادبی و زندگی آفرینندگان آن آثار بدون بررسی و تحلیل جامعه و فرهنگی که در سایه آن نشو و نما یافته اند، میسر نیست. به عبارت دیگر، تحقیق و تدقیق در نحوه معیشت،روابط اجتماعی،باورها،شکست ها و پیروزی ها،دردها و شادی ها و فراز و نشیب های جامعه ای که هنرمند در أکثر
شناخت و تحلیل آثار ادبی و زندگی آفرینندگان آن آثار بدون بررسی و تحلیل جامعه و فرهنگی که در سایه آن نشو و نما یافته اند، میسر نیست. به عبارت دیگر، تحقیق و تدقیق در نحوه معیشت،روابط اجتماعی،باورها،شکست ها و پیروزی ها،دردها و شادی ها و فراز و نشیب های جامعه ای که هنرمند در آن زندگی می کند،بررسی دقیق تر و جامع تر زندگی و آثار او را میسر می سازد."مقامات" مهمترین اثر "بدیعالزمان همدانی"است که به عربی نوشته شده و نخستین بار به همراه شرح آن در 51 مقامه، در سال ۱۸۸۹ میلادی در بیروت به طبع رسید. ایشان شیوه ای نو در نثرنویسی عربی پدید آورد؛ قهرمان مقامات او ابوالفتح اسکندری هر بار در لباسی ظاهر میشود و در شهرهای مختلف سیاحت کرده و درخصوص مسائل گوناگون چون ادیبی توانا سخن میگوید.همین امر موجب شده که او نام شهرهای گوناگون به ویژه شهرهای ایران را بر مقامات خود بگذارد.مقامات برای بدیعالزمان به مثابه آوردگاه ادبی است.او داستان را محلی برای نمایش قدرت ادبی خود در بکارگیری عبارات مسجوع همراه با تشبیه،کنایه،استعاره و ضربالمثل می بیند.نویسندگانی نیز در دوره ی معاصر از شیوه ی وی پیروی کرده و اندیشه های خود را در قالب "مقامه" بیان کردند که در این میان می توان از چهره های سرشناسی چون محمد مویلحی،ناصیف یازجی،احمد شوقی،محمدتوفیق بکری و حافظ ابراهیم نام برد.این پژوهش که به شیوه ی تطبیقی تحلیلی نگاشته شده، به بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در "مقامات"بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام"محمد مویلحی پرداخته است.
تفاصيل المقالة
ادبیات تطبیقی یکی از دانش های نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهانرا در مجموعه ای به هم پیوسته و مقوله ای واحد(علیرغم اختلافات شکلی و زبانی )معرفی می کند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جملهشاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. أکثر
ادبیات تطبیقی یکی از دانش های نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهانرا در مجموعه ای به هم پیوسته و مقوله ای واحد(علیرغم اختلافات شکلی و زبانی )معرفی می کند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جملهشاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. در آثار هر شاعری مضامین مختلفیمانند مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی به چشم می خورد، اما میان اشعار ملکالشعرایبهار و محمود سامی البارودی دو شاعر معاصر ایرانی و عرب، همانندی های بسیاریوجود دارد. با توجه به همانندی های شعر این دو شاعر در این مقاله، سعی بر آن استتا مضامین مشترک شعری آنان مورد بررسی قرار گیرد
تفاصيل المقالة
شاعران و نویسندگان در هر دوره ای متأثّر از محیط سیاسی – اجتماعی خویش هستند و این تأثیر در آثار و نوشتههایشان نمود مییابد. از عدالت و برابری خرسند بودهاند و زبان به بیان عشق خود به وطن، زن، آزادی و...گشودهاند و از ظلم و ستمها، بی عدالتیها و ... شکایت کرده ان أکثر
شاعران و نویسندگان در هر دوره ای متأثّر از محیط سیاسی – اجتماعی خویش هستند و این تأثیر در آثار و نوشتههایشان نمود مییابد. از عدالت و برابری خرسند بودهاند و زبان به بیان عشق خود به وطن، زن، آزادی و...گشودهاند و از ظلم و ستمها، بی عدالتیها و ... شکایت کرده اند.
از جمله این شاعران میتوان جبران خلیل جبران را نام برد که در سال(1931 –1833م) در البشری در لبنان متولد شد و به خاطر ترس از فقر و تحت تأثیر اوضاع سیاسی- اجتماعی مجبور به ترک لبنان شد. و نیما یوشیج از جمله شاعران سیاسی و اجتماعی است که در سال( 1274- 1338ش) در یوش، دهکده نور مازندران متولد شد. او زندگی خود را به ناچار دور از زادگاه و در تهران سپری کرد.
جبران و نیما مانند هر شاعر دیگری متأثر از محیط و اوضاع سیاسی- اجتماعی زمان خویش بودهاند و مسائل سیاسی- اجتماعی به وضوح در آثار شان نمود پیدا کرده است. از جمله این مضامین میتوان به طبیعت، آزادی، انسان گرایی و جامعه آرمانی، سیاست و... اشاره کرد.
این مقاله کوشش تطبیقی است در بررسی مضامین اجتماعی از دیدگاه دو شاعر معاصر عرب زبان جبران خلیل جبران و شاعر فارسی زبان، نیما یوشیج. جبران و نیما به خوبی توانستهاند مضامینی مانند وطن، طبیعت، آزادی، سیاست و ظلم ستیزی و ... را به تصویر بکشند. از طبیعت زنده و پویای لبنان و یوش سخن بگویند و با یاد وطن آرام گیرند و با طامعین و ظالمان مبارزه کنند و مرگ در راه آزادی را برتر از زندگی با ذلت بدانند.
روش پژوهش بر اساس مکتب تطبیقی آمریکاست. در این مقاله، تفاوت و شباهت فکری این دو شاعر و نقاش در رابطه با مضامین اجتماعی موجود در عصرشان به تصویر کشیده میشود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف شناخت فضای اجتماعی سال های پیش از انقلاب و تحلیل مسائلی هم چون نقش زنان در اجتماع، مردسالاری، غرب زدگی و حضور استعمار و خانواده با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به روش، توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جامعهشناسی ادبیات از سویی با ادبیات و از سوی أکثر
پژوهش حاضر با هدف شناخت فضای اجتماعی سال های پیش از انقلاب و تحلیل مسائلی هم چون نقش زنان در اجتماع، مردسالاری، غرب زدگی و حضور استعمار و خانواده با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به روش، توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جامعهشناسی ادبیات از سویی با ادبیات و از سوی دیگر با جامعهشناسی در ارتباط است. در این شیوة نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با جامعه و تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه و چگونگی انعکاس مسائل اجتماعی از دیدگاه خالق اثر مورد بررسی قرار میگیرد. رمان سووشون محصول شرایط اجتماعی سال های وحشت و خشونت پس از کودتای 28 مرداد 1332 است؛ دورهای که آمال و آرزوهای ملتی آزادیخواه و استقلالطلب در اثر دسیسة عوامل بیگانه و داخلی و پارهای اشتباهات رهبران سیاسی و مذهبی بر باد رفت و یأس و ناامیدی، احساس شکست و انزواطلبی، گریبانگیر جامعة ازهمگسیختۀ ایران گردید. نتیجة پژوهش نشان داد که سیمین دانشور با تیزبینی و درایتی متعهدانه تلاش کرده است بخشی از حقایق تلخ اجتماعی و نیز دردها، رنج ها و مصائبی را که در این سال های سیاه بر ملت ایران رفته است، ترسیم نماید. وی به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در تغییرات و تحولات اجتماعی میپردازد و تلاش برای خودیابی و باید و نبایدها را با انتقاد از جامعۀ مردسالار در هم میآمیزد.
تفاصيل المقالة
چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صدها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم میکند که وارد فضاهای مسکوت بشویم. یکی از موضوعهایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ ب أکثر
چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صدها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم میکند که وارد فضاهای مسکوت بشویم. یکی از موضوعهایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ با اندیشههای اقلیتهای مذهبی در ایران است. زویا پیرزاد نویسنده رمانهای چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم از جمله نویسندگان موفق ایران است که توانسته جایگاه مناسبی در میان خوانندگان و منتقدان به دست آورد. این رمانها علاوه بر ارزشهای ادبی و هنری خود، از این نظر نیز شایسته بررسیاند که نخستین رمانهای فارسیاند که به دست نویسندهای ارمنی نوشته شده؛ ماجراهایشان در محیطی ارمنی زبان میگذرند و یکی از تمهایشان مناسبات یک جامعه قومی بسته با جامعه بزرگ محاط بر آن است. در این جستار سعی میشود که نقش رمانهای پیرزاد در آشنایی مردم با زندگی اقلیتها خصوصاً جامعه زنان آنها، بیشتر و بهتر نمایان گردد. در این راستا پایه کار بر اساس بررسی دو رمان ذکر شده گذاشته شده و در لابلای آن از دیگر آثار این نویسنده هم بیبهره نخواهیم بود.
تفاصيل المقالة
از میان زنان شاعر پارسیگوی تنها تعداد محدودی از آنان علاوه بر داشتن جوهره و توانایی شعری از خط فکری معینی پیروی میکنند. از این روست که این افراد، نامی درخور و سزاوار در تاریخ ادبیات زنان ایران به دست آوردهاند. یکی از برجستهترین این بانوان، بزرگ بانوی شعر و ادب و عرف أکثر
از میان زنان شاعر پارسیگوی تنها تعداد محدودی از آنان علاوه بر داشتن جوهره و توانایی شعری از خط فکری معینی پیروی میکنند. از این روست که این افراد، نامی درخور و سزاوار در تاریخ ادبیات زنان ایران به دست آوردهاند. یکی از برجستهترین این بانوان، بزرگ بانوی شعر و ادب و عرفان، ماهشرف خانم، معروف به مستورة کردستانی است. شاعری دارای فضل و کمال و خط و ربط و شعر و انشا.
در مدت نزدیک به 90 سال که از درگذشت این بانوی فاضله میگذرد همة آثار وی جز دیوانِ شعر دو هزار بیتی او و تاریخ کردستان، که در شرح حالات و حکمرانی وُلات اردلان از آغاز تأسیس این سلسله تا زمان مؤلف است، از بین رفته است.
مستوره، شاعری شیعی و دوستدار اهل بیت، علیهم السّلام، بود که برخی اشعارش در ستایش امیرمؤمنان علی، علیه السّلام، است. وی شاعری پیرو سبک عراقی است و همچون برخی شاعران دورة قاجار، خطّی خوش و زیبا دارد؛ چنان که در زمرة خطّاطان بنام زمانه خویش جای میگیرد. وی با برخی از سخنوران برجستة زمانهاش چون یغمای جندقی و ملّا خضر نالی، شاعر دردآشنا نیز مراوداتی داشته است. مستوره سخنوری خوشذوق، فهیم و مستغرق عوالم عرفانی بود؛ امّا نه بدان معنا که شعرش خالی از مضامین اجتماعی و درگیریهای عصر و زمانهاش باشد. بیان مفاهیم عالی انسانی و مضامین دینی در اشعار او موج میزند؛ به ویژه جلوههای عزاداری سرور شهیدان حسین بن علی، علیهالسّلام، و مدح پیامبر اکرم، صلّی الله علیه و آله و سلّم، و ائمة اطهار، علیهم السّلام، بخصوص امیرالمؤمنین علی، علیه السّلام.
از دیگر ویژگیهای شعر مستورة کردستانی رویکرد او به عرفان و مضامین عرفانی است که صبغة خاصّی به شعر او داده است.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی- فرهنگی به تأسی از آموزههای نهجالبلاغه طی پانزده سال گذشته (از سال 1380 تا سال 1395) است. نگارنده در این پژوهش بهدنبال این سؤال است که میزان توجه نویسندگان به مضامین اجتماعی- فرهنگی تا چه حد بوده و به کدام مفاهیم حوزه اجت أکثر
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی- فرهنگی به تأسی از آموزههای نهجالبلاغه طی پانزده سال گذشته (از سال 1380 تا سال 1395) است. نگارنده در این پژوهش بهدنبال این سؤال است که میزان توجه نویسندگان به مضامین اجتماعی- فرهنگی تا چه حد بوده و به کدام مفاهیم حوزه اجتماعی- فرهنگی بیشتر پرداختهاند؛ مقالات نوشته شده در این خصوص بر اساس فهرست مقالات فارسی و کتابشناسی نهجالبلاغه شناسایی، بازیابی و طبقهبندی شد. سپس با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزههای اجتماعی نهجالبلاغه از مقالات استخراج و بعد از استنتاج آماری مفاهیم، یافتههای تحلیلی ارائه شد. یافتههای پژوهش بیانگر این است که از میان مفاهیم استخراج شده مفهوم عدالت، زمامداری، مردمداری و مدارا، حقگرایی، انتقاد اجتماعی و شکوه از مردم، به عنوان مهمترین مضامین اجتماعی- فرهنگی نهجالبلاغه مورد توجه نویسندگان در این بازه زمانی بوده که دلایل کمّی و کیفی توجه به این مفهوم، ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications