هزاران سال پیش آب و هوا با شرایط محیطی کاملا متعادل بوده و شرایط زندگی برای بشر مناسبتر بوده است، اما امروزه ساختمانها بیش از نیمی از مصرف انرژی در سراسر جهان را بر عهده دارند، که بهطور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانهای که ایجاد میکنند، به تغییرات اقلیمی و آب و ه أکثر
هزاران سال پیش آب و هوا با شرایط محیطی کاملا متعادل بوده و شرایط زندگی برای بشر مناسبتر بوده است، اما امروزه ساختمانها بیش از نیمی از مصرف انرژی در سراسر جهان را بر عهده دارند، که بهطور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانهای که ایجاد میکنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن میزنند. هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر اقلیم در برنامه ریزی و طراحی مسکن معاصر شهر تبریز می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و بهمنظور گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده، جامعهی آماری شامل کل جمعیت سه محله (رشدیه، زعفرانیه و ولیعصر) 136351 نفر بوده ، حجم نمونه 382 نفر تعیین شد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که براساس آن ضریب پایایی سوالات معادل 898/0 دست آمد. برای تحلیل اطلاعات از تکنیک Vikor استفاده شده است. براساس یافتههای تحقیق ارزیابی و رتبهبندی محلههای زعفرانیه، ولیعصر و رشدیه شهر تبریز با توجه به فاکتورهای طراحی معماری و برنامه یزی اقلیمی در ساخت مساکن معاصر با استفاده از مدل ویکور، نتایج نشان می دهد که از بین 3 محله (زعفرانیه، ولیعصر و رشدیه) شهر تبریز، محله ولیعصر با امتیاز (990/0) در رتبه اول، محله زعفرانیه با امتیاز (819/0) در رتبه دوم، محله رشدیه با امتیاز (701/0) در رتبه سوم، قرار می گیرد.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: هویت شهری مجموعه ای از ارزشها است که اصطلاحات مختلف فرهنگی، اقتصادی یا سیاسی را در بر می گیرد و یک شهر را از بقیه جدا می کند. در این میان معماری و شهرسازی نقش بسیار مهمی در حفظ و پایداری هویت و فرهنگ یک جامعه دارد، در ایران با ورود مدرنیته، در شهر تبریز، بد أکثر
زمینه و هدف: هویت شهری مجموعه ای از ارزشها است که اصطلاحات مختلف فرهنگی، اقتصادی یا سیاسی را در بر می گیرد و یک شهر را از بقیه جدا می کند. در این میان معماری و شهرسازی نقش بسیار مهمی در حفظ و پایداری هویت و فرهنگ یک جامعه دارد، در ایران با ورود مدرنیته، در شهر تبریز، بدون توجه به هویت فرهنگ، معماری و شهرسازی تبریز را تحت تاثیر قرار داد، باعث بروز عدم پایداری هویت در شهر و مسکن معاصر شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر در گسست پایداری هویت مسکن معاصر شهر تبریز از منظر تحولات چهره و لحن معماری است. روش بررسی: تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل متخصصین در این زمینه بوده، حجم نمونه برابر 12 نفر از خبرگان و اساتید می باشد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزار Smart PLS و Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین تاثیر بر گسست پایداری هویت مسکن معاصر از نظر تحولات چهره و لحن معماری در شهر تبریز، مطرح شدن معماری در مفهوم کالا و نه مکان زندگی و شهر در حکم انبار کالا و نه بستر مدنیت با بار عامی 96/0 بیشترین و تبدیل معماری ایرانی، به معماری ها در ایران با بار عاملی 34/0 کمترین تاثیر گذاری را داشته اند.
بحث و نتیجه گیری: بنابراین بین تحولات چهره و لحن معماری و گسست پایداری هویت معماری در مسکن معاصر ولیعصر تبریز رابطه مستقیمی وجود دارد.
تفاصيل المقالة
امروزه ساختمانها بیش از نیمی از انرژی در سراسر جهان را مصرف می کنند، که بهطور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانهای که ایجاد میکنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن میزنند. در فرآیند گذر از معماری خانههای تاریخی به خانههای معاصر در ایران بخصوص در شهر تبریز، بای أکثر
امروزه ساختمانها بیش از نیمی از انرژی در سراسر جهان را مصرف می کنند، که بهطور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانهای که ایجاد میکنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن میزنند. در فرآیند گذر از معماری خانههای تاریخی به خانههای معاصر در ایران بخصوص در شهر تبریز، باید دریافت که خانههای تاریخی چه ارزشهایی را از دست داده و چه عوامل دیگری به غیراز دانش بومی، طبیعتگرایی و صرف جویی در انرژی، برشکلگیری خانههای معاصر تبریز منجمله محلهی رشدیه تبریز تاثیر گذاشته است. هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مسکن معاصر تبریز در محله رشدیه می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و بهمنظور گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و جامعه ی آماری شامل کل جمعیت شهرک رشدیه تبریز (6378 نفر) بوده و حجم نمونه 362 نفر تعیین شد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که براساس آن ضریب پایایی سوالات معادل 898/0 دست آمده است. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات برای وزندهی معیارها از تکنیک آنتروپیشانون به بررسی برهمکنش و تاثیر معیارها بر شکلگیری مسکن و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده که با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم بکارگیری همزمان آنها در طراحی نشان داده شده است. در پایان راهبردهایی جهت بهبود طراحی اقلیمی در شکلگیری مسکن که در آینده ساخته میشوند ارائه گردیده است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی واجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساختوسازها به سمت یکسان شدن پیشرفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به ب أکثر
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی واجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساختوسازها به سمت یکسان شدن پیشرفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. درحالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل ومحتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرفکاوی کیفیت مسکن در خانههای سنتی ایران، مولفههایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر بهدست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسلهمراتبی بهره گرفته شده و با نرمافزار اکسپرتچویس صورت گرفته و در نهایت اولویتبندی مولفه-های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمعآوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانهای و تحلیل نقشهها بهره گرفته شده است. درادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانههای معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفهها و اولویتبندی شاخصها، راهکارهایی برای بهبود جنبههای کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفههای موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیستپذیری، معناپذیری، انعطافپذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازیپذیری طبقهبندی شد.
تفاصيل المقالة
همواره شاخص های کیفی در برنامهریزی مسکن بهعنوان یکی از معیارهای ارزیابی آن به حساب میآید و ایجاد محیطی با کیفیت مناسب برای برآورده کردن نیازهای اساسی و اولیه انسان، از اهداف اصلی مسکن به شمار می رود . مطالعه حاضر با تحلیل الگوهای طراحی مسکن بومی شهر جیرفت بر پایه مر أکثر
همواره شاخص های کیفی در برنامهریزی مسکن بهعنوان یکی از معیارهای ارزیابی آن به حساب میآید و ایجاد محیطی با کیفیت مناسب برای برآورده کردن نیازهای اساسی و اولیه انسان، از اهداف اصلی مسکن به شمار می رود . مطالعه حاضر با تحلیل الگوهای طراحی مسکن بومی شهر جیرفت بر پایه مردم شناسی واقع گرایانه ، به بررسی راهکارهای مؤثر در راستای کیفیت بیشتر مساکن معاصر شهر جیرفت پرداخت .این پژوهش به روش کیفی انجام شده و مبنای روش آن از نوع توسعه -کاربردی خواهد بود که با بیان اهداف مردم شناختی شهر جیرفت از روش تحلیل سلسلهمراتبی برای ارزیابی نهایی دادهها و از نرمافزار اکسپرتچویس به محاسبات فازی و تکنیک تصمیمگیری چند معیاره بهره گرفتهشده است . نحوه جمعآوری اطلاعات برپایه نظریه گارفینکل نیزمد نظر قرار گرفته و درادامه با بررسی عوامل اصلی مدل های مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر جیرفت تشریح وامتیازدهی شد. براساس نتایج این پژوهش مولفه های کیفیت محیط مسکونی،به شش دسته نظارتپذیری، زیستپذیری، معناپذیری، انعطافپذیری، رفتارپذیری و بازیپذیری طبقهبندی شد که محرمیت به عنوان اولویت اول مولفه نظارتپذیری و در دسته معناپذیری، معیار زیباشناختی بهعنوان تأثیرگذارترین معیار انتخاب گردید و از دسته رفتارپذیری، معیار راحتیوآسایش و در دسته انعطافپذیری نیز معیار هماهنگی بامقیاس انسانی به عنوان اولویت اول عنوان شده است و در دسته زیستپذیری معیار ارتباط با طبیعت و درنهایت در دسته بازیپذیری نیز معیار ایمنیوحفاظت نسبت بهمعیارهای دیگر تأثیرگذار در طراحی فضاهایمسکونی معرفی گردیدند.
تفاصيل المقالة
امروزه ساختمانها بیش از نیمی از انرژی در سراسر جهان را مصرف می کنند، که بهطور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانهای که ایجاد میکنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن میزنند. در فرآیند گذر از معماری خانههای تاریخی به خانههای معاصر در ایران بخصوص در شهر تبریز، بای أکثر
امروزه ساختمانها بیش از نیمی از انرژی در سراسر جهان را مصرف می کنند، که بهطور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانهای که ایجاد میکنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن میزنند. در فرآیند گذر از معماری خانههای تاریخی به خانههای معاصر در ایران بخصوص در شهر تبریز، باید دریافت که خانههای تاریخی چه ارزشهایی را از دست داده و چه عوامل دیگری به غیراز دانش بومی، طبیعتگرایی و صرف جویی در انرژی، برشکلگیری خانههای معاصر تبریز منجمله محلهی رشدیه تبریز تاثیر گذاشته است. هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مسکن معاصر تبریز در محله رشدیه می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و بهمنظور گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و جامعه ی آماری شامل کل جمعیت شهرک رشدیه تبریز (6378 نفر) بوده و حجم نمونه 362 نفر تعیین شد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که براساس آن ضریب پایایی سوالات معادل 898/0 دست آمده است. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات برای وزندهی معیارها از تکنیک آنتروپیشانون به بررسی برهمکنش و تاثیر معیارها بر شکلگیری مسکن و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده که با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم بکارگیری همزمان آنها در طراحی نشان داده شده است. در پایان راهبردهایی جهت بهبود طراحی اقلیمی در شکلگیری مسکن که در آینده ساخته میشوند ارائه گردیده است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی واجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساختوسازها به سمت یکسان شدن پیشرفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به ب أکثر
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی واجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساختوسازها به سمت یکسان شدن پیشرفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. درحالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل ومحتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرفکاوی کیفیت مسکن در خانههای سنتی ایران، مولفههایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر بهدست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسلهمراتبی بهره گرفته شده و با نرمافزار اکسپرتچویس صورت گرفته و در نهایت اولویتبندی مولفه-های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمعآوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانهای و تحلیل نقشهها بهره گرفته شده است. درادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانههای معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفهها و اولویتبندی شاخصها، راهکارهایی برای بهبود جنبههای کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفههای موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیستپذیری، معناپذیری، انعطافپذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازیپذیری طبقهبندی شد.
تفاصيل المقالة
همواره شاخص های کیفی در برنامهریزی مسکن بهعنوان یکی از معیارهای ارزیابی آن به حساب میآید و ایجاد محیطی با کیفیت مناسب برای برآورده کردن نیازهای اساسی و اولیه انسان، از اهداف اصلی مسکن به شمار می رود . مطالعه حاضر با تحلیل الگوهای طراحی مسکن بومی شهر جیرفت بر پایه مر أکثر
همواره شاخص های کیفی در برنامهریزی مسکن بهعنوان یکی از معیارهای ارزیابی آن به حساب میآید و ایجاد محیطی با کیفیت مناسب برای برآورده کردن نیازهای اساسی و اولیه انسان، از اهداف اصلی مسکن به شمار می رود . مطالعه حاضر با تحلیل الگوهای طراحی مسکن بومی شهر جیرفت بر پایه مردم شناسی واقع گرایانه ، به بررسی راهکارهای مؤثر در راستای کیفیت بیشتر مساکن معاصر شهر جیرفت پرداخت .این پژوهش به روش کیفی انجام شده و مبنای روش آن از نوع توسعه -کاربردی خواهد بود که با بیان اهداف مردم شناختی شهر جیرفت از روش تحلیل سلسلهمراتبی برای ارزیابی نهایی دادهها و از نرمافزار اکسپرتچویس به محاسبات فازی و تکنیک تصمیمگیری چند معیاره بهره گرفتهشده است . نحوه جمعآوری اطلاعات برپایه نظریه گارفینکل نیزمد نظر قرار گرفته و درادامه با بررسی عوامل اصلی مدل های مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر جیرفت تشریح وامتیازدهی شد. براساس نتایج این پژوهش مولفه های کیفیت محیط مسکونی،به شش دسته نظارتپذیری، زیستپذیری، معناپذیری، انعطافپذیری، رفتارپذیری و بازیپذیری طبقهبندی شد که محرمیت به عنوان اولویت اول مولفه نظارتپذیری و در دسته معناپذیری، معیار زیباشناختی بهعنوان تأثیرگذارترین معیار انتخاب گردید و از دسته رفتارپذیری، معیار راحتیوآسایش و در دسته انعطافپذیری نیز معیار هماهنگی بامقیاس انسانی به عنوان اولویت اول عنوان شده است و در دسته زیستپذیری معیار ارتباط با طبیعت و درنهایت در دسته بازیپذیری نیز معیار ایمنیوحفاظت نسبت بهمعیارهای دیگر تأثیرگذار در طراحی فضاهایمسکونی معرفی گردیدند.
تفاصيل المقالة
عرصه مسکونی یکی از بنیادی ترین و تأثیرگذارترین فضاهای معماری محسوب می گردد. در نتیجه پرداختن به مسئله مسکن از بعد شاخص های کیفی، به عنوان ابزاری حساس در پژوهش مسکن محسوب می گردد. یکی از شاخص های پراهمیت و مؤثر در بهبود کیفیت مسکن میزان نور در فضا میباشد. پس از بررسی أکثر
عرصه مسکونی یکی از بنیادی ترین و تأثیرگذارترین فضاهای معماری محسوب می گردد. در نتیجه پرداختن به مسئله مسکن از بعد شاخص های کیفی، به عنوان ابزاری حساس در پژوهش مسکن محسوب می گردد. یکی از شاخص های پراهمیت و مؤثر در بهبود کیفیت مسکن میزان نور در فضا میباشد. پس از بررسی فضاهای مسکن سنتی ایران و تبیین مطلوبیت حضور نور در این فضا، این تحقیق با استفاده از تحلیل شاخص های مطلوبیت مسکن سنتی، مدلی جهت الگوگیری در طراحی مسکن معاصر ارائه داده است. این تحقیق به صورت ترکیبی به روش کمی انجام شده است و نیز از روش مدلسازی و شبیهسازی کمک گرفته شده است. شیوه جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و منابع دستاول و پایگاه های اینترنتی بوده است و در این راستا، داده های اقلیمی شهر تبریز در قالب فایل های epw مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. پس از تحلیل و بررسی شاخص های کیفی جهت ارزیابی تعیین و در ادامه با بررسی این شاخص ها در بستر خانه های سنتی انتخاب شده، معیارها مورد سنجش و ارزیابی به روش کمی و با استفاده از نرم افزار قرار گرفته اند. از نتایج این پژوهش ارائه مدل جهت استفاده در مسکن معاصر میباشد، بهگونهای که بتوان حضور نور باکیفیت را در این فضا تجربه نمود. در بحث بررسی شاخص های مطلوبیت خانه های سنتی و نیز بررسی کیفیت نور خانه های معاصر، پژوهش هایی انجام گرفته است، اما از لحاظ بررسی کیفی شاخص ها و ارائه مدل با ساز و کار اجرایی، این پژوهش دارای نوآوری میباشد. از نتایج این تحقیق، دانشجویان، اساتید، طراحان و مجریان و تمام فعالان عرصه طراحی و معماری بهره مند خواهند بود.
تفاصيل المقالة
مکانمندی از وجوه پراهمیت در ایجاد علاقه به محیط سکونت، حس تعلق و هویت نسبت به آن و راحتی و آسایش ساکنان است که به پدیداری حس و روح مکان در خانه میانجامد. مکان بهعنوان یکی از مفاهیم پایه در معماری، ساحتی برای سکنی گزیدن، تسکین و آرامش است؛ به عبارتی، انسان در مکان و از أکثر
مکانمندی از وجوه پراهمیت در ایجاد علاقه به محیط سکونت، حس تعلق و هویت نسبت به آن و راحتی و آسایش ساکنان است که به پدیداری حس و روح مکان در خانه میانجامد. مکان بهعنوان یکی از مفاهیم پایه در معماری، ساحتی برای سکنی گزیدن، تسکین و آرامش است؛ به عبارتی، انسان در مکان و از طریق مکان سکنی میگزیند. از سویی، دلبستگی به مسکن نیز پیوند عاطفی میان انسان و مسکن بوده که احساس اعتماد، امنیت و رضایت را در پی دارد. مفهوم مکان و ابعاد شکلدهی به آن عمدتاً در تحلیل مسکن سنتی مورد توجه پژوهشگران واقع بوده و یافتهها در خصوص مسکن معاصر، محدود به خلأ تحقیقاتی است؛ از این رو مکانمندی مسکن، موضوع پژوهش حاضر است که باهدف بازاندیشی در مفهوم سکونت و ارتقای تجربه دلبستگی در خانههای معاصر، به ارزیابی مؤلفههای شکلدهنده مکانمندی و رویکردهای کالبدی مؤثر بر آن در نمونههای مطالعاتی میپردازد. سوال تحقیق این است که کدام رویکردهای کالبدی در ایجاد مکانمندی خانههای معاصر ایرانی نقش دارد؟ و مؤلفههای شکلدهنده مکانمندی در خانههای معاصر ایرانی چگونه ارزیابی میشود؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی بهصورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانهای پیرامون نظریات مکانمندی و دلبستگی به مکان و نیز رویکرد کمی و کیفی و نرمافزاری بر مبنای نمونه موردی است که بهصورت مشاهده و تحلیل با شبیهساز رایانهای دپتمپ جهت بررسی چیدمان فضایی پنج گونه مسکن معاصر در شهرهای اقلیم گرم و خشک، انجام گرفته است. نمونهها شامل ده بنای مسکونی شاخص از پنج گونه ویلاباغ، تکواحدی متصل، چندواحدی متصل، آپارتمانی و مجتمع مسکونی در چهار شهر با اقلیم گرم و خشک است که از طریق بررسی تطبیقی نمونهها و روش استدلال منطقی، عوامل مؤثر بر مکانمندی مسکن معاصر ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نحوه پیکربندی پلان و شکلگیری و مکانیابی عناصر فیزیکی و فضایی در مساکن معاصر میتواند کیفیات مثبت و منفی مکان و سطح دلبستگی به مسکن را تحت تأثیر قرار دهد. شناخت نتایج قابلیت نمود شاخصهای مکانمندی در کالبد به تصحیح فضایی عملکردی طرحهای مسکن معاصر یاری خواهد رساند.
تفاصيل المقالة
در عرصه معماری بطور اعم و مفاهیم رضایتمندی سکونتی بطور اخص، نیاز به تفکر و نگرشی زیربنایی با ادغام دیگر علوم از جمله روانشناسی برای نیل به تئوری و نظریه های جدید کاربردی انسان ساز در تعامل با محیط و مفاهیم جامعه گرایی بر مبنای جهان بینی برای رسیدن به سعادت و صلاح دنیوی أکثر
در عرصه معماری بطور اعم و مفاهیم رضایتمندی سکونتی بطور اخص، نیاز به تفکر و نگرشی زیربنایی با ادغام دیگر علوم از جمله روانشناسی برای نیل به تئوری و نظریه های جدید کاربردی انسان ساز در تعامل با محیط و مفاهیم جامعه گرایی بر مبنای جهان بینی برای رسیدن به سعادت و صلاح دنیوی و کمال اخروی و معنا دادن به زندگی که همان رضایت مندی و مطلوبیت می باشیم. یکی از این نگرش های عمیق، روان شناسی دین است و در حقیقت روان شناسی دین دانش علوم رفتاری است. تحقیق حاضر به دنبال تبیین نسبت میان «رضایت مندی سکونتی» و «روانشناسی دین» است. بر اساس رهیافت این تحقیق، با شناخت شاخص¬های موثر در روانشناسی دین می توان به رضایت مندی سکونتی و ارتقاء کیفیت محیط¬های سکونتی ماندگار و پایدار دست یافت. برای انجام این تحقیق، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بصورت پیمایشی با هدف کاربردی استفاده شده است. برای اندازه گیری پرسشنامه از مقیاس اندازه¬گیری طیف لیکرت، استفاده شده است. نتایج حاصل از وجود ارتباط معنی دار عوامل روانشناسی دین و رضایتمندی سکونتی دارد. همچنین آزمون فرضیه¬های تحقیق حاکی از تایید فرضیه های تحقیق می باشد. لذا می توان این جمع بندی را داشت که رهیافت روانشناسی دین در رضایت مندی سکونتی با سطح اطمینان 95 درصد تاثیرگذار می باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications