امروزه مسائل و چالش های بسیاری پیش روی شهرها وجود دارد، به گونه ایی که در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیّت جهان در شهر ها زندگی می کنند و پیش بینی می شود تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیّت جهان در شهرها زندگی کنند. یکی از ویژگی های مهم فرایند شهرنشینی گسترش سریع فیزیکی ش أکثر
امروزه مسائل و چالش های بسیاری پیش روی شهرها وجود دارد، به گونه ایی که در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیّت جهان در شهر ها زندگی می کنند و پیش بینی می شود تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیّت جهان در شهرها زندگی کنند. یکی از ویژگی های مهم فرایند شهرنشینی گسترش سریع فیزیکی شهر ها است؛ که پراکنش افقی و گسترش بی رویه شهر خارج از محدوده فیزیکی یکی از این موارد می باشد.شهر چابهار با توجه به رشد جمعیت به ویژه پس از تأسیس منطقه آزاد تجاری با رشد سریعی از بعد کالبدی و فیزیکی مواجهه بوده است .با توجه به اهمیت بررسی گسترش کالبدی شهر،به مطالعه در فاصله سال های 1363 تا 1398 پرداخته شده است.روش تحقیق درپژوهش حاضر از لحاظ نوع تحقیق کاربردی توسعه ایی بوده و با بهره گیری از مدل های هلدرن و آنتروپی شانون به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی-فضایی این شهر پرداخته است.نتایج حاصل از به کارگیری و تحلیل این مدل ها نشان می دهد که طی این دوره ها ،گسترش فیزیکی شهر ،به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده و زمینه را برای رشد اسپرال و بدون برنامه شهر آماده نموده است.
تفاصيل المقالة
چکیده:
در ادبیات برنامه ریزی شهری، توسعه شهری غالبا از نگرش کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و راهکارهای متعددی در این رابطه ارائه می گردد.در ایران با رشد فزاینده شهر ها در پی اصلاحات ارضی و تشدید مهاجرت های روستایی به کلان شهرها، سیاست های جدیدی برای ایجاد أکثر
چکیده:
در ادبیات برنامه ریزی شهری، توسعه شهری غالبا از نگرش کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و راهکارهای متعددی در این رابطه ارائه می گردد.در ایران با رشد فزاینده شهر ها در پی اصلاحات ارضی و تشدید مهاجرت های روستایی به کلان شهرها، سیاست های جدیدی برای ایجاد شهر های کوچک بوجود آمد که در شکلی از این سیاست، روستاهای بزرگ به شهرهای کوچک تبدیل شدند و الگوهای متفاوت فضایی و کالبدی را در نحوه رشد و توسعه خود به ارمغان آوردند،لذا در این تحقیق که یک تحقیق کاربردی است و هدف آن شناخت الگوی فیزیکی و نحوه گسترش روستا-شهرها با روش میدانی و مشاهده ای است محقق ابتدا با استخراج اطلاعات ساخت وساز شهری در دو زمان مختلف و تطبیق و توجیه آن روی زمین،نحوه تغییرات صورت گرفته را ثبت و با اندازه گیری متغییرهای پژوهش( جمعیت،مساحت ساخت و ساز شهری و وسعت شهر) در روش آنتروپی شانون و مدل هلدرن در طول دوره های مورد نظر، نحوه گرایش رشد فیزیکی شهر را از نظر قواره بررسی نموده است؛ نتایج این تحقیق در نمونه موردی که شهر جورقان یکی از شهرهای ناحیه میانی در کلان شهر همدان میباشد؛ نشان میدهد این شهر دارای یک رشد بی قواره و اسپرال بوده و در بی قواره گی شهری آن، رشد جمعیت تاثیر کمتری داشته و این شهر در روند رشد فیزیکی خود تمایل به گسترش پراکنده و حاشیه ای در امتداد راههای منتهی به دسترسی های برون شهری دارد.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که خود به دلیل فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که خود به دلیل فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری می باشد. شهر کرمان نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. بررسی ها نشان می دهد جمعیت شهر کرمان طی 55 سال اخیر(1335 – 1390) نزدیک به 5/8 برابر رشد داشته در حالی که شهر با گسترش فیزیکی 65 برابری مشکلاتی از قبیل: تخریب زمینهای کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و تاسیسات را ایجاد کرده است.هدف تحقیق تحلیل گسترش کالبدی – فضایی شهر کرمان و مسائل ایجاد شده در این زمینه است. روش تحقیق بکار گرفته شده که با بهره گیری از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی-فضایی این شهر پرداخته، توصیفی – تحلیلی است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون که در طی سالهای 1380- 1390 انجام شده، نشان می دهد الگوی گسترش شهر پراکنده می باشد و بر اساس مدل هلدرن 52 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1390- 1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 48 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
شهر فیروزکوه که بعد از انقلاب اسلامی با رشد فزاینده جمعیت گسترش بی رویه را نیز به دنبال داشته است، بطوریکه مساحت آن از 152 هکتار در سال 1365 به 392 هکتار در سال 1390 رسیده است. این تحقیق با هدف بررسی روند توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه، شناسایی نقاط عطف در توسعه فیزیکی شهر ف أکثر
شهر فیروزکوه که بعد از انقلاب اسلامی با رشد فزاینده جمعیت گسترش بی رویه را نیز به دنبال داشته است، بطوریکه مساحت آن از 152 هکتار در سال 1365 به 392 هکتار در سال 1390 رسیده است. این تحقیق با هدف بررسی روند توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه، شناسایی نقاط عطف در توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه و اثرات زیست محیطی که توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه، صورت گرفته است. الگوی اصلی این تحقیق، تکوینی است که در ابتدا روش تاریخی، داده های مربوط به جمعیت و مساحت شهر فیروزکوه در طی سالهای 1335 تا1390 مورد بررسی قرا گرفت و از طریق مدل هلدرن، الگوی توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه مشخص شد؛ و با استفاده از دو مدل ضریب مکانی و مدل فزاینده اشتغال و جمعیت، عوامل مؤثر بر توسعه فیزیکی شهر مشخص شد. در روش توصیفی داده های مربوط به آلودگی های ایجاد شده توسط کارخانه های اطراف شهر فیروزکوه و میزان زباله های تولید شده در شهر و فاضلاب های شهری بررسی شده و بنابراین می توان به مهاجرت و اجرای طرح جامع در این شهر اشاره کرد؛ اما به طور اخص عوامل تحولات بخش اقتصاد پایه ای از دهه 1365 به بعد، احداث جاده تهران ـ به شمال، ارتقای بخش فیروزکوه به شهرستان فیروزکوه و تاسیس ادارات دولتی ، احداث و توسعه شهرک های صنعتی و احداث دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1367، نام برد. بررسی روند تحولات جمعیتی و کالبدی شهر فیروزکوه در طی دهه های 1335 تا 1390 نشان داد که تا قبل از دهه 1365، و در طی این 30 سال جمعیت شهر به دو برابر جمعیت اولیه خود رسیده است. اما از سال 1375ـ 1365 شهر فیروزکوه رشد جهشی و فزاینده ای را داشته است، و در این دوره ده ساله به حدود 2 برابر جمعیت سال 1365 رسید. بنابراین می توان سال 1365 را به عنوان نقطه عطف تحولات فیزیکی شهر فیروزکوه دانست.
تفاصيل المقالة
برای مدیریت و برنامهریزی رشد پراکنده شهر و کاهش اثرات نامطلوب آن شناخت روند توسعه فیزیکی شهری ضروری میباشد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی روند رشد پراکندهی شهری با تأکید بر شاخصهای تراکمی رشد هوشمند در مناطق چهارگانه شهر ارومیه انجامشده است. روش پژوهش توصیفی- أکثر
برای مدیریت و برنامهریزی رشد پراکنده شهر و کاهش اثرات نامطلوب آن شناخت روند توسعه فیزیکی شهری ضروری میباشد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی روند رشد پراکندهی شهری با تأکید بر شاخصهای تراکمی رشد هوشمند در مناطق چهارگانه شهر ارومیه انجامشده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است. دادهها و اطلاعات موردنیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، طرحهای جامع و تفصیلی شهر و سازمانهای مرتبط با موضوع جمعآوری گردیده است. جهت تحلیل دادهها و شناخت الگوی رشد شهری از مدلهای هلدرن و آنتروپی شانون در قالب نرمافزارExcel استفادهشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که 77 درصد از رشد کالبدی شهر، در فاصله سالهای 1385- 1365، مربوط به رشد جمعیت آن بوده و 23 درصد از رشد شهر با رشد بیهوده و پراکنده (اسپرال) آن مرتبط بوده است. نتیجه این رشد پراکنده، کاهش تراکم ناخالص جمعیتی و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری شده است. نتایج حاکی از آن است که الگوی رشد شهر ارومیه بهصورت پراکنده است و این امر موجب ناپایداری زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی و درنهایت شکل شهری شده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده، در راستای دستیابی به توسعهی پایدار شهری به نظر میرسد؛ روش تمرکز غیرمتمرکز (تبدیل شهر تک مرکزی به چندمرکزی بر پایهی متراکم سازی و افزون سازی فعالیتها در مراکز فرعی) با تأکید بر اصول و راهبردهای رشد هوشمند شهری بهترین الگو برای گسترش کالبدی– فضایی شهر ارومیه در آینده باشد.
تفاصيل المقالة
در تمام شهرهای جهان گسترش و توسعه ی شهر در جهات عمودی و افقی یکی از عوامل مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد.این مبحث در ادبیات علمی قدمتی کمتر از صد سال دارد .به طور دقیق کاربرد اسپرال از اواسط قرن بیستم متداول شد وآن زمانی بود که استفاده ی بی رویه از اتومبیل أکثر
در تمام شهرهای جهان گسترش و توسعه ی شهر در جهات عمودی و افقی یکی از عوامل مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد.این مبحث در ادبیات علمی قدمتی کمتر از صد سال دارد .به طور دقیق کاربرد اسپرال از اواسط قرن بیستم متداول شد وآن زمانی بود که استفاده ی بی رویه از اتومبیل متداول گشت و بخش اعظم اعتبارات شهری به سوی گسترش بزرگراه ها و بسط فضاهای شهری سوق یافت در این مقاله برای تحلیل الگوی ناموزن توسعه با روش توصیفی تحلیلی و به کمک آمار و مطالعات کتابخانه ایی به بررسی الگوی توسعه شهری در منطقه 4 پرداختیم و برای تجزیه تحلیل این اطلاعات از روش های کمی و آماری استفاده شده است.مدل آنتروپی شانون برای تجزیه و تحلیل و تعیین پدیده رشد بی قواره منطقه مورد نظر که نزدیک بودن مقدار آنتروپی به مقدار حداکثر نشان دهنده رشد پراکنده شهری در منطقه 4 شهر تهران است.برای سنجش نابرابری ناحیه ای در منطقه از شاخص ضریب تغییر پذیری استفاده گردید که مقدارCV بجز در مورد کاربری فضای سبز ، در سایر کاربریها مقادیر بالایی را نشان میدهد که نابرابری و ناموزونی در تقسیم و تخصیص کاربریها را در سطح منطقه به گونه ای آشکار نشان می دهد.روش هلدرن نشان داد که 4/55 درصد از رشد منطقه4 شهر تهران، مربوط به اسپرال و بد قوارگی است.الگوی گسترش تمرکز درون بافتی (فشرده) ،کنترل بیشتر بر محدوده های شهری از مهم ترین راهکارها برای جلوگیری از بی قوارگی و رشد پراکنده در این منطقه است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این تحقیق تحلیلی برروند تغییرات کاربری اراضی و ارزیابی فرصتها و موانع پیشرفت و رشدشهر زابل می باشد.بدین منظور تصاویر ETM، TIRS و OLI ماهواره لندست5، 7 و 8 در بازه زمانی 1394-1365 انتخاب گردید.سپس شاخص ها در دوگروه عوامل داخلی و خارجی طبق نظرکارشناسان دلفی استخ أکثر
هدف اصلی این تحقیق تحلیلی برروند تغییرات کاربری اراضی و ارزیابی فرصتها و موانع پیشرفت و رشدشهر زابل می باشد.بدین منظور تصاویر ETM، TIRS و OLI ماهواره لندست5، 7 و 8 در بازه زمانی 1394-1365 انتخاب گردید.سپس شاخص ها در دوگروه عوامل داخلی و خارجی طبق نظرکارشناسان دلفی استخراج گردید.نتایج نشان داد که در شهر زابل بیشترین تغییرات کاربری اراضی؛در بخش اراضی کشاورزی به اراضی ساخته شده به خاطر افزایش جمعیت و نیاز به مسکن و سایر کاربری های مورد نیاز شهری صورت گرفته است.به طوری که در طی 29 سال مورد مطالعه،اراضی ساخته شده از 2578.10 هکتار درسال 1365 به 3419.92 هکتار درسال 1394رسیده است.همچنین نتایج حاصل از مدل هلدرن درشهر زابل نشان داد که درفاصله ی سال های 1365- 1394 حدود 85 درصد از رشد فیزیکی شهر،مربوط به رشد جمعیت و 15 درصد رشد،مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است که به کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ی ناخالص زمین شهری منجر شده است.شهر زابل از نظر عوامل داخلی وخارجی دچار ضعف بوده اما شدت آن درعوامل خارجی بیشتر بوده،اما با توجه به تهدیدهای جدی،شهر زابل با ضعف روبه رو بوده و نوع استراتژی آن از نوع تدافعی نیز حاصل شده است.بدین ترتیب می توان گفت توسعه شهر زابل طی سالهای 1394-1365 نامتوازن بوده که نشانگر تغییرات بی رویه اراضی کشاورزی به ساخته شده که نیازمند هدایت،رشد و توسعه شهر با برنامه های مطلوب است.به عبارتی درکنار تامین احتیاجات مسکن و سایر خدمات مورد نیاز شهرها از ساخت و سازهای بی رویه جلوگیری کرد.
تفاصيل المقالة
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر(فشردگی یا پراکنش) و حومهنشینی یا نوشهرنشینی است. لذا آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر میتواند نقش مهمی در میزان موفقیت برنامهریزان شهری داشته باشد و به بهبود محیطهای شهری کمک ش أکثر
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر(فشردگی یا پراکنش) و حومهنشینی یا نوشهرنشینی است. لذا آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر میتواند نقش مهمی در میزان موفقیت برنامهریزان شهری داشته باشد و به بهبود محیطهای شهری کمک شایانی بنماید. هدف از این مقاله تحلیل الگوی فیزیکی گسترش شهر یاسوج میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمانهای مختلف جمع آوری شده است و با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل شانون نشان میدهد که نواحی چهار گانه شهر در سال 1379 به صورت پراکنده بوده و در سال 1389 هنوز هم رشد شهر به صورت افقی و پراکنده و غیر متراکم است ولی نسبت به دوره قبل از مقدار پراکندگی شهر کم شده است و هم چنین نتایج حاصل از مدل هلدرن نشان میدهد که در فاصلة سالهای 1390- 1345حدود 78 درصد از رشد کالبدی شهر یاسوج مربوط به افزایش جمعیت و حدود 22 درصد از رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهرها و گستردگی افقی بیش اندازۀ آنها پدیدۀ جدیدی تحت عنوان گستردگی شهری یا اسپرال در جامعه علمی مطرح شد. به عبارتی گستردگی شهری گستردگی میزان شهرنشینی یا مصرف زمین است که در حال حاضر تبدیل به یک موضوع جهانی به ویژه در شهرهای جهان سوم شده اس أکثر
با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهرها و گستردگی افقی بیش اندازۀ آنها پدیدۀ جدیدی تحت عنوان گستردگی شهری یا اسپرال در جامعه علمی مطرح شد. به عبارتی گستردگی شهری گستردگی میزان شهرنشینی یا مصرف زمین است که در حال حاضر تبدیل به یک موضوع جهانی به ویژه در شهرهای جهان سوم شده است. بررسی و مطالعه در مورد میزان گستردگی شهری و دلایل مهم دخیل در گسترش فیزیکی افقی در شهرها یکی از بحثهای مهم در تحقیقات در مجامع علمی روز است که نشاندهندۀ اهمیت بررسی این معضل در شهرها میباشد. شهر میاندوآب یکی از شهرهای میانه اندام استان آذربایجان غربی است که همزمان با دیگر شهرهای میانه اندام کشور با رشد روزافزون جمعیت و گسترش فیزیکی - کالبدی روبرو است. این پژوهش با هدف سنجش و برآورد میزان رشد و توسعه فیزیکی شهر و دلایل مهم آن با بهرهگیری از تصاویر ماهوارهای چند زمانه و GIS و همچنین مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن میپردازد. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل تصاویر ماهوارهای و مدل آنتروپی شانون مشخص شده است که این شهر دارای رشد فیزیکی پراکنده است. نتایج مدل هلدرن نیز حاکی از آن است که 64 درصد رشد شهر ناشی از رشد جمعیت و تنها 36 درصد آن ناشی رشد افقی شهری بوده است که نشاندهنده بالا بودن میزان مهاجرت به این شهر میباشد. از دلایل مهم دیگر آن نیز میتوان به عدم صدور پروانههای ساختمانی برای طبقات بالاتر به علت جلگهای بودن منطقه و تحرکهای اجتماعی در شهر نام برد.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر و رشد 34 برابری وسعت آن نسبت به اولین سرشماری بیانگر این مسأله می باشد. به طوری که توسعه این شهر در جهت افقی بوده و گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب رشد بی قواره شهر شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه بین جمعیت و میزان رشد و پراکندگی شهری در زاهدان با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ضریب FAR مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، طبق مدل هلدرن زاهدان در طول دوره مورد مطالعه دارای رشد بی قواره شهری (اسپرال) بوده است. مقادیر ضریب آنتروپی نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) شهر زاهدان است. با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، الگوی شهر هوشمند و فشرده به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی زاهدان تشخیص داده شده است.
تفاصيل المقالة
توسعه و گستردگی شهرها از عوامل اصلی در تغییرات کاربری اراضی است که عدم توجه به آن سبب مشکلات زیستمحیطی، اقتصادی- اجتماعی شده است. از اینرو، تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی در دو کلانشهر تبریز و کرج در بازهی زمانی 2000 تا 2017 پرداخته است أکثر
توسعه و گستردگی شهرها از عوامل اصلی در تغییرات کاربری اراضی است که عدم توجه به آن سبب مشکلات زیستمحیطی، اقتصادی- اجتماعی شده است. از اینرو، تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی توسعه شهری و تغییرات کاربری اراضی در دو کلانشهر تبریز و کرج در بازهی زمانی 2000 تا 2017 پرداخته است. پژوهش از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش شیگرا و مدل هلدرن استفاده شده است. نتایج تحقیق نمایانگر رشد سریعتر کرج نسبت به تبریز میباشد؛ به طوری که تبریز 2/4 درصد و کرج 7 درصد توسعه پیدا کرده است و این توسعه در بازههای تعیین شده به ترتیب 5/1، 2 و 5/0 درصد در تبریز و 4، 2 و 1 درصد در کرج میباشد. در کرج مراتع با بیشترین تخریب (10 درصد)، و در تبریز کاربری مختلط باغی و زراعی با 5/4 درصد بیشترین تخریب را داشته است. نتایج مدل هلدرن نشان میدهد که رشد کرج صد درصد از رشد جمعیت پیروی کرده است و رشد بالای جمعیت اثر رشد بدقواره شهری را خنثی کرده است و در تبریز 55/0 درصد از رشد، ناشی از افزایش جمعیت و 45/0 درصد از رشد، ناشی از رشد بیقواره شهری میباشد.
تفاصيل المقالة
روند رو به رشد سریع شهرها بخصوص کشورهای در حال توسعه نیازمند توجه بیش از پیش به برقراری و تحقق عدالت فضایی در سطح شهر هستند. چرا که تناقض فضایی خدمات شهری میتواند کل سیستم شهری را در سیر نزولی رونق و توسعه قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع خدمات شهری در سطح شهر م أکثر
روند رو به رشد سریع شهرها بخصوص کشورهای در حال توسعه نیازمند توجه بیش از پیش به برقراری و تحقق عدالت فضایی در سطح شهر هستند. چرا که تناقض فضایی خدمات شهری میتواند کل سیستم شهری را در سیر نزولی رونق و توسعه قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع خدمات شهری در سطح شهر ماکو، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، اقدام به بررسی 23 شاخص خدمات عمومی شهری در 5 ناحیه شهر نموده است. برای این منظور در ابتدا جهت تعیین وضعیت توسعه فیزیکی شهر از مدل هلدرن، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات عمومی از مدل کوپراس و همچنین جهت تعیین ارزش هر یک از خدمات عمومی در سطح شهر از مدل ANP استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند توسعه فیزیکی شهری دارای 60 درصد رشد اسپرالی بوده است. همچنین توزیع خدمات شهری در سطح نواحی بیانگر بیشترین مقدار خدمات با معیار مثبت برای ناحیه یک به میزان 033/0 درصد بوده است که حاکی از انطباق این ناحیه با بیشترین تراکم می باشد.
تفاصيل المقالة
چکیده:
در ادبیات برنامه ریزی شهری، توسعه شهری غالبا از نگرش کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و راهکارهای متعددی در این رابطه ارائه می گردد.در ایران با رشد فزاینده شهر ها در پی اصلاحات ارضی و تشدید مهاجرت های روستایی به کلان شهرها، سیاست های جدیدی برای ایجاد أکثر
چکیده:
در ادبیات برنامه ریزی شهری، توسعه شهری غالبا از نگرش کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و راهکارهای متعددی در این رابطه ارائه می گردد.در ایران با رشد فزاینده شهر ها در پی اصلاحات ارضی و تشدید مهاجرت های روستایی به کلان شهرها، سیاست های جدیدی برای ایجاد شهر های کوچک بوجود آمد که در شکلی از این سیاست، روستاهای بزرگ به شهرهای کوچک تبدیل شدند و الگوهای متفاوت فضایی و کالبدی را در نحوه رشد و توسعه خود به ارمغان آوردند،لذا در این تحقیق که یک تحقیق کاربردی است و هدف آن شناخت الگوی فیزیکی و نحوه گسترش روستا-شهرها با روش میدانی و مشاهده ای است محقق ابتدا با استخراج اطلاعات ساخت وساز شهری در دو زمان مختلف و تطبیق و توجیه آن روی زمین،نحوه تغییرات صورت گرفته را ثبت و با اندازه گیری متغییرهای پژوهش( جمعیت،مساحت ساخت و ساز شهری و وسعت شهر) در روش آنتروپی شانون و مدل هلدرن در طول دوره های مورد نظر، نحوه گرایش رشد فیزیکی شهر را از نظر قواره بررسی نموده است؛ نتایج این تحقیق در نمونه موردی که شهر جورقان یکی از شهرهای ناحیه میانی در کلان شهر همدان میباشد؛ نشان میدهد این شهر دارای یک رشد بی قواره و اسپرال بوده و در بی قواره گی شهری آن، رشد جمعیت تاثیر کمتری داشته و این شهر در روند رشد فیزیکی خود تمایل به گسترش پراکنده و حاشیه ای در امتداد راههای منتهی به دسترسی های برون شهری دارد.
تفاصيل المقالة
در دهههای اخیر روند توسعه شهرنشینی، با وقوع انقلاب صنعتی افزایش یافته و موجب تقدم شهرنشینی بر شهرسازی شده است. این امر رشد شهری را با مشکلات عدیدهای روبرو میسازد. در کشور ایران نیز رشد صنعت به همراه سایر عوامل دیگر موجب جذب جمعیت به مراکز شهری و به خصوص شهرهای بزرگ ش أکثر
در دهههای اخیر روند توسعه شهرنشینی، با وقوع انقلاب صنعتی افزایش یافته و موجب تقدم شهرنشینی بر شهرسازی شده است. این امر رشد شهری را با مشکلات عدیدهای روبرو میسازد. در کشور ایران نیز رشد صنعت به همراه سایر عوامل دیگر موجب جذب جمعیت به مراکز شهری و به خصوص شهرهای بزرگ شده و رشد ناموزون شهر را به وجود آورده است. شهر الوند نیز در طی 4 دهه، مستثنی از این حادثه عظیم شهرنشینی نبوده است. این تحقیق به صورت تحلیلی - تطبیقی با بهرهگیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تجزیه و تحلیل چگونگی توسعه فیزیکی شهر با هدف ساماندهی الگوی فیزیکی توسعه شهر الوند می پردازد. بررس ها حکایت از این دارد که تا سال 1361 به علت عدم وجود شهرداری و ارگانهای مدیریت شهری، شهر به صورت خودرو و فشرده رشد کرده، از سال 62 تا 1375 علیرغم تأثیر شهرداری، شهر دوباره بهصورت فشرده توسعه یافته است؛ اما از این سال به بعد رشد شهر نسبت به دهه های قبل کاهش یافته، ولی شاهد اسپرال (گستردش و بیقواره)شهر میباشیم، به طوری که میزان آن براساس این مدلها 43 درصد میباشد. براساس نتایج حاصل از یافتههای تحقیق، باتوجه به گسترش شکاف عمیق بین ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهری، طی دهههای مختلف که خود متأثر از رشد قطاعی شهر میباشد، الگوی توسعه تمرکز درون بافتی با استفاده از افزایش تراکم ساختمانی و الگوی گسترش قطاعی- ناپیوسته، با توجه به نزدیکی نصرتآباد (منطقه13) به الوند، به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد شده است. برای تحقق این امر مهم، لازم است شهرسازی برشهرنشینی تقدم یابد.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری می باشد. شهر بابلسر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. بررسی داده ها نشان می دهد جمعیّت شهر طی 50 سال اخیر نزدیک به 6 برابر رشد داشته که این رشد فزایندۀ جمعیت، گسترش بی رویۀ شهر را نیز در پی داشته است، به طوری که این شهر با گسترش فیزیکی 24 برابری طی این دوره، مشکلاتی از قبیل: تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و ... را ایجاد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی این شهر پرداخته است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون که در طی سال های 1379-1389 انجام شده، نشان می دهد الگوی گسترش شهر خطی می باشد و بر اساس مدل هلدرن 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سال های 1385-1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications