پارکینگهای عمومی امروزه با توسعه روزافزون شهرها وافزایش ترافیک، ازدحام جمعیت، آلودگی و... يكي از مهمترين زيرساخت هاي سيستم حمل و نقل به شمار می روند. بویژه در ناحیه مرکزی کلانشهرها کمبود پاركينگها ميتوانند بر افزایش ترافيك و كيفيت زندگي شهري تأثير بگذارد. از این رو أکثر
پارکینگهای عمومی امروزه با توسعه روزافزون شهرها وافزایش ترافیک، ازدحام جمعیت، آلودگی و... يكي از مهمترين زيرساخت هاي سيستم حمل و نقل به شمار می روند. بویژه در ناحیه مرکزی کلانشهرها کمبود پاركينگها ميتوانند بر افزایش ترافيك و كيفيت زندگي شهري تأثير بگذارد. از این رو، این پژوهش با بررسی یکی از معضلات مهم درناحیه مرکزی کلانشهر اهواز به وضعیت پارکینگهای آن پرداخته است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردي و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی منظور شده است. نوع روش تحقیق به صورت پیمایشی است. تعیین جامعه آماري پژوهش، در یک بازه زمانی با مراجعه مستقیم به پارکینگهای انتخابی پژوهش تعداد 300 نفر وحجم نمونه از طریق روش کوکران 169 نفر در نظر گرفته شده است. برای پایایی پرسشنامه که به دقت و اعتماد پذیری و ثبات نتایج اشاره می کند از ضریب آلفای کرونباخ که مقدار آن 833/0 محاسبه شده است. به منظور ارزیابی وضعیت پارکینگهای پرازدحام واقع در محدوده موردمطالعه، هفتشاخص: مساحت/ظرفیت، داشتنامکانات، وضعیت دسترسی، وضعیت امنیت، وضعیت زیبایی، هزینه ورودی و وضعیت نظافت در نظر و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تحلیل لازم صورت گرفته است. نتايج تحلیل نشان داد: پارکینگ کارون و رفاه ازنظر شاخصهای فوق، با ظریب اولویتنهایی به ترتیب 0574/0 و 0504/0 در رتبه اول و دوم و پارکینگهای آزادگان و علیرضا با ظریب اولویت نهایی 0307/0 و 0281/0 در رتبههای آخر قرار دارند.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که خود به دلیل فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که خود به دلیل فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری می باشد. شهر کرمان نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. بررسی ها نشان می دهد جمعیت شهر کرمان طی 55 سال اخیر(1335 – 1390) نزدیک به 5/8 برابر رشد داشته در حالی که شهر با گسترش فیزیکی 65 برابری مشکلاتی از قبیل: تخریب زمینهای کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و تاسیسات را ایجاد کرده است.هدف تحقیق تحلیل گسترش کالبدی – فضایی شهر کرمان و مسائل ایجاد شده در این زمینه است. روش تحقیق بکار گرفته شده که با بهره گیری از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی-فضایی این شهر پرداخته، توصیفی – تحلیلی است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون که در طی سالهای 1380- 1390 انجام شده، نشان می دهد الگوی گسترش شهر پراکنده می باشد و بر اساس مدل هلدرن 52 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1390- 1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 48 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
اخیرا افزایش جمعیت علت اولیهی گسترش سریع شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع میگذارد.برنامهریزی مشارکتی(CDS) به همراه رشد هوشمند شهری که هر دو عوامل به عنوان الگوهای نوین برنامهریزی شهری، جهت ساماندهی به روند توسع أکثر
اخیرا افزایش جمعیت علت اولیهی گسترش سریع شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع میگذارد.برنامهریزی مشارکتی(CDS) به همراه رشد هوشمند شهری که هر دو عوامل به عنوان الگوهای نوین برنامهریزی شهری، جهت ساماندهی به روند توسعهی شهرها و پاسخی در برابر رشد پراکندهی شهری میباشد که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی_تحلیلی میباشد.چارچوب نظری این پژوهش با استفاده از بررسی اسنادی و مطالعات میدانی در محدوده انجام شد.در واقع در این پژوهش سعی میشود برای دستیابی به اهداف کلان،همهی ذینفعان،ذینفوذان به نوعی گردهم آمده و برای آینده شهر تصمیم بگیرند،که در ادامه تبدیل به برنامهها و طرحهای اجرایی منجر شود.قسمت عمده اطلاعات این تحقیق از طریق توزیع پرسشنامه به منظور شناخت ادراک شهروندان از محیط زندگی خود و همچنین جمعآوری اطلاعات اجتماعی،اقتصادی و... به صورت میدانی مورد ارزیابی قرارگرفته است.روش نمونه گیری تصادفی بوده است و حجم نمونه با استفاده از فرمول تصادفی معادل 138 نفر محاسبه شده است،در این پژوهش جهت بررسی اطلاعات آماری حاکی از پرسشنامه با استفاده از نرم افزارSPSS،از جدول توزیع فراوانی،آزمون کایاسکوئر و آزمون T-Testاستفاده گردید،همچنین برای تحلیل رشد هوشمند در محدوده از مدل آنتروپی شانون بهره گرفته شده و در نهایت با استفاده از مدل ANPبه تعیین الویت بندی شاخصها و مولفههای تحقیق از نظر مسئولین،شهروندان و متخصصین پرداخته شده است.از جمله راهکارهایی که برای تقویت مشارکتپذیری در محلات جهت دستیابی به رشد هوشمند پیشنهاد گردیده است عبارتند از: آگاهیرسانی،تعامل اجتماعی،به کارگیری سازمانهای غیردولتی،اعتمادسازی و توانمندسازی میباشد،همچنین بر اساس اطلاعات و مقادیر به دست آمده از نتایج مدل آنتروپی شانون چنین استنباط میشود که در سالهای 1395-1390 رشد فیزیکی محله به صورت افقی (اسپرال) صورت گرفته است.
تفاصيل المقالة
الگوی رشد و توسعهی کالبدی شهر بهعنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان، در برههی خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دستهی گسترش افقی و الگوی شهرفشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعهی کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعهی پایدار شهری امری اساسی است، بهطوریکه أکثر
الگوی رشد و توسعهی کالبدی شهر بهعنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان، در برههی خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دستهی گسترش افقی و الگوی شهرفشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعهی کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعهی پایدار شهری امری اساسی است، بهطوریکه بحث اصلی در تلاش برای متوقف کردن استفاده نادرست از زمین، این است که آیا کاربری زمین یا سیاستهای استفاده از زمین عامل اصلی رشد پراکنده شهرها هستند یا رشد جمعیت نیروی غالب است؟ از طرف دیگر در دهه های اخیر شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدودههای شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیهی خود رسیدند؛ این معضل به الگوی گسترش افقی شهری معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است. از آنجایی که شهرسریشآباد نیز در طول سال های اخیر رشدی نامتوازن و پراکنده داشته است، محقق در این پژوهش با بهره گیری از مدل آنتروپی شانون به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته است. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و بهصورت مطالعهی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر موضوع به مشاهدهی مستقیم و غیرمستقیم پرداخته است. نتایج نشان می دهد شهرسریشآباد طی سال های 95-1390 بهصورت پراکنده رشد نموده و دچار رشد بیقوارگی(اسپرال) شهر شده است، بر این اساس الگوی رشد فشرده(عمودی) بهعنوان الگوی توسعهی آتی شهر با در نظر گرفتن رشد سایر کاربری ها با کاربری مسکونی و ایجاد مجتمع های مسکونی در نواحی کم تراکم، پیشنهاد می گردد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications