محافظه کاری به عنوان یکی از اصول کاربردی در تدوین استانداردهای حسابداری پدیدار شده است. حسابداران در شناسایی سود و زیان تمایل دارند که درجه تایید اخبار خوب (سود) نسبت به درجه تایید اخبار بد (زیان) زیادتر باشد. بر این اساس محافظه کاری مخلوق عدم تقارن در تایید وضعیت سود و أکثر
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول کاربردی در تدوین استانداردهای حسابداری پدیدار شده است. حسابداران در شناسایی سود و زیان تمایل دارند که درجه تایید اخبار خوب (سود) نسبت به درجه تایید اخبار بد (زیان) زیادتر باشد. بر این اساس محافظه کاری مخلوق عدم تقارن در تایید وضعیت سود و زیان است. در این تحقیق، تجزیه و تحلیل جامعی روی، بررسی تاثیر اهرم مالی و ترکیب هیات مدیره در محافظه کاری حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفت. ترکیب هیات مدیره با استفاده از معیارهای استقلال اعضای هیات مدیره، تعداد اعضای هیات مدیره و دوگانگی وظیفه مدیرعامل سنجش شده است. هم چنین برای سنجش محافظه کاری و بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر آن از مدل تعدیل شده باسو توسط خان و واتز (2007) استفاده شد. در این تحقیق اثرات سه متغیر اعم از اندازه شرکت، اهرم مالی و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سرمایه که انتظار می رفت بر روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته اثرگذار باشد کنترل گردید. جامعه مورد مطالعه شامل 72 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. قلمرو زمانی تحقیق شامل یک دوره پنج ساله بر اساس صورت های مالی سال های 1389_ 1385 شرکت های مورد مطالعه است. جهت آزمون فرضیات از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. در کل نتایج تحقیق حاکی از وجود رابطه ی منفی و معنی دار بین استقلال اعضای هیات مدیره و محافظه کاری می باشد ولی بین دوگانگی وظیفه مدیرعامل و تعداد اعضای هیات مدیره با محافظه کاری رابطه ی معنی دار مشاهده نگردید.
تفاصيل المقالة
چکیدهدعاوی حقوقی شرکتها در دوران کووید19 افزایش یافته و باعث اخلال در نظام حسابداری شرکتها شده است. مهمترین دلیل انجام این پژوهش، ارائه مدل کیفی محافظهکاری شرطی حسابداری و انعطافپذیری مالی با هدف کاهش دعاوی حقوقی شرکت در شیوع کرونا، است. روش پژوهش با بهره أکثر
چکیدهدعاوی حقوقی شرکتها در دوران کووید19 افزایش یافته و باعث اخلال در نظام حسابداری شرکتها شده است. مهمترین دلیل انجام این پژوهش، ارائه مدل کیفی محافظهکاری شرطی حسابداری و انعطافپذیری مالی با هدف کاهش دعاوی حقوقی شرکت در شیوع کرونا، است. روش پژوهش با بهرهگیری از متدلوژی ترکیبی کیفی (روش ارزشیابی انتقادی مبتنی بر نظریه دادهبنیان چندگانه) در نرمافزار مکسکیودا " اجرایی گردید. در این روش پژوهش، محقق جهت بررسی اولیه؛ اقدام به گردآوری و بررسی کلیه اسناد و مطالعات علمی پیرامون محافظهکاری شرطی حسابداری و انعطافپذیری مالی با هدف کاهش دعاوی حقوقی شرکت در همهگیری کرونا کرده است تا بتواند مولفه ها، عوامل موثر و پیامدهای آن را شناسایی کند. جامعه موردمطالعه این پژوهش را میتوان به کارشناسان و متخصصان شاغل در شرکتهای پذیرفته شده در بورس و اساتید صاحب نظر در رشتههای حسابداری؛ حسابرسی؛ اقتصاد؛ مهندسی مالی و مدیریت مالی، دستهبندی نمود. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که مؤلفههای "محافظهکاری شرطی حسابداری با رویکرد وضعیت عملکردی"؛ "محافظهکاری شرطی حسابداری با رویکرد اهمیت ایده آل"؛ "دعاوی حقوقی شرکت با رویکرد وضعیت عملکردی"؛ "دعاوی حقوقی شرکت با رویکرد اهمیت ایده آل"؛ "تابآوری مالی با رویکرد وضعیت عملکردی" و "تابآوری مالی با رویکرد اهمیت ایده آل"، دارای جایگاه مهمی در مدل کیفی محافظهکاری شرطی حسابداری و انعطافپذیری مالی با هدف کاهش دعاوی حقوقی شرکت در دوران کووید19 با روش ارزشیابی انتقادی مبتنی بر نظریه دادهبنیان چندگانه هستند.واژههای کلیدی: محافظهکاری حسابداری؛ انعطافپذیری مالی؛ همهگیری کووید19؛ نظریه دادهبنیان چندگانه.
تفاصيل المقالة
طبق نظریه چرخه عمر شرکتها، واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمرشان دارای ویژگیهای متفاوتی هستند، بنابراین انتظار میرود رفتار گزارشگری مالی نیز طی مراحل چرخه عمر سازمانی متفاوت باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر چرخه عمر شرکتها بر سطح محافظهکاری حسابداریدر شرکت أکثر
طبق نظریه چرخه عمر شرکتها، واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمرشان دارای ویژگیهای متفاوتی هستند، بنابراین انتظار میرود رفتار گزارشگری مالی نیز طی مراحل چرخه عمر سازمانی متفاوت باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر چرخه عمر شرکتها بر سطح محافظهکاری حسابداریدر شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. ابتدا شرکتهای عضو نمونه آماری به مراحل رشد، بلوغ و افول تفکیک شدند. سپس با آزمون فرضیههای جداگانه پژوهش و با استفاده از رگرسیون چندمتغیره به روش دادههای ترکیبی برای 76 شرکت مشخص گردید که میزان محافظهکاری محاسبه شده با استفاده از مدل خان و واتس (2009)، در مراحل مختلف چرخه عمر شرکتها متفاوت است؛ بهطوریکه مرحله رشد شرکت در طی چرخه عمر، تأثیر منفی معناداری بر محافظهکاری شرکتها دارد و بین مرحله بلوغ و افول با محافظهکاری شرکتها، رابطه مثبت معناداری مشاهده گردید.
تفاصيل المقالة
این تحقیق رابطه بین شاخص محافظه کاری حسابداری و تغییر حسابرس طی یک دوره زمانی 7 ساله از سال 1380 تا 1386 را مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از داده های ترکیبی از 56 شرکت مشخص گردید که شاخص محافظه کاری حسابداری با تغییر حسابرس رابطه معنی دار ندارد. همچنین با افزودن مت أکثر
این تحقیق رابطه بین شاخص محافظه کاری حسابداری و تغییر حسابرس طی یک دوره زمانی 7 ساله از سال 1380 تا 1386 را مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از داده های ترکیبی از 56 شرکت مشخص گردید که شاخص محافظه کاری حسابداری با تغییر حسابرس رابطه معنی دار ندارد. همچنین با افزودن متغیرهایی مانند شاخص Z آلتمن، شاخص مدیریت سود و اندازه شرکت، مشخص شد که متغیرهای مذکور نیز هیچ رابطه معنی داری با تغییر حسابرس در ایران ندارند و در واقع عوامل تاثیرگذار بر تغییر حسابرس در ایران بیشتر عوامل غیر کمی و غیر حسابداری هستند. برای آزمون فرضیه ها نیز از دو روش آماری مختلف یعنی رگرسیون لجستیک و آزمون برابری میانگین استفاده شده است. هر دو آزمون نتایج یکسانی از آزمون فرضیه هارا نشان می¬دهند.
تفاصيل المقالة
پژوهشهای حسابداری وابستگی ضرایب ارزشگذاری به هزینه سرمایه، سیاستهای محافظهکارانه حسابداری، تورم، و اهرم مالی را بدون در نظر گرفتن اثر اطلاعات سالهای قبل بررسی کردهاند. در این مطالعه، با توجه به مفهوم مازاد خالص و مازاد ناخالص فرض میشود وابستگی ضرایب ارزشگذاری به أکثر
پژوهشهای حسابداری وابستگی ضرایب ارزشگذاری به هزینه سرمایه، سیاستهای محافظهکارانه حسابداری، تورم، و اهرم مالی را بدون در نظر گرفتن اثر اطلاعات سالهای قبل بررسی کردهاند. در این مطالعه، با توجه به مفهوم مازاد خالص و مازاد ناخالص فرض میشود وابستگی ضرایب ارزشگذاری به صورت فرایند تصادفیپیوسته در طول زمان است، که به آنحرکت پویای براونیاستاندارد میگویند. برای این منظور، با استفاده از دو معیار محافظهکاری- نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و ضریب محافظهکاری شرطی – 172 شرکت به عنوان نمونه طی سالهای 1388 تا 1395 در ده دهک دستهبندی شدهاند. بر اساس نتایج، تغییرات ضرایب مدلهای ارزشگذاری در دهکهای مزبور، اثر اطلاعات سالهای قبل بر ارزش جاری را نشان میدهد. همچنین دهکبندی شرکتها بر اساس نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، ضرایب مدل (2) این مطالعه را بهبود میبخشد و این نسبت، در مقایسه با معیار محافظهکاری شرطی حسابداری، پویایی خطی اطلاعات در ارزشگذاری سهام را قویتر اندازهگیری میکند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications