-
حرية الوصول المقاله
1 - ارزیابی تأثیر بیوچار اصلاح شده و زئولیت بر برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک لوم
امیر سلطانی محمدی یزدان خدارحمی سعید برومنئ نصب عبدعلی ناصریتحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف بیوچار اصلاح شده باگاس نیشکر و زئولیت پتاسیمی به عنوان کودهای طبیعی و سازگار با محیط زیست، بر برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به مدت سه ماه در سال 1397 در دانشکده مهندسی علوم آب دانشگا أکثرتحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف بیوچار اصلاح شده باگاس نیشکر و زئولیت پتاسیمی به عنوان کودهای طبیعی و سازگار با محیط زیست، بر برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به مدت سه ماه در سال 1397 در دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. سطوح استفاده از بیوچار و زئولیت شامل سه سطح 0، 2 و 5 گرم در هر کیلو گرم خاک (0، 2/0و 5/0 درصد وزنی) بود. نتایج نشان داد که سطح دو و پنج گرم بیوچار بر کیلو گرم خاک به ترتیب سبب افزایش 7/3 و 2/9 درصدی تخلخل کل، 6/9 و 19 درصدی رطوبت ظرفیت زراعی، 1 و 5/1 درصدی رطوبت نقطه پژمردگی، 8/9 و 3/21 درصدی کربن آلی، 9 و 18 درصدی فسفر قابل جذب، 8 و 22 درصدی ازت، 5/6 و 9/27 درصدی هدایت الکتریکی و کاهش 3/3 و 8 درصدی جرم مخصوص ظاهری و 26/0 و 92/0 درصدی اسیدیته خاک شد. سطح دو و پنج گرم زئولیت بر کیلو گرم خاک نیز به ترتیب سبب افزایش 2 و 6 درصدی جرم مخصوص ظاهری، 33/2 و 89/3 درصدی جرم مخصوص حقیقی، 1/10 و 5/26 درصدی رطوبت ظرفیت زراعی، 1/1 و 3/6 درصدی رطوبت نقطه پژمردگی، 65/0 و 05/1 درصدی اسیدیته، 1/9 و 5/33 درصدی هدایت الکتریکی و کاهش 09/0 و 4/3 درصدی تخلخل کل، 26/0 و 92/0 درصدی اسیدیته خاک شد و تأثیر معنیدار بر جرم مخصوص حقیقی، میزان کربن آلی، فسفر قابل جذب و ازت خاک نداشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مقایسه کارایی مدلهای رگرسیونی، شبکه عصبی مصنوعی و تلفیق آن با الگوریتم ژنتیک در بررسی فرسایش بادی
شاهین ابراهیمی علی محمدی ترکاشوند مهرداد اسفندیاری عباس احمدیزمینه و هدف: فرسایش بادی در بخش بزرگی از پهنه ایران وجود داد که سبب تخریب اراضی و کاهش باروری آنها به همراه اثرات زیستمحیطی شده است. شناخت مناطق حساس به فرسایش میتواند در برنامهریزیهای حفاظت خاک به کمک مدیران منابع طبیعی و محیطزیست آید.روش پژوهش: این تحقیق برای برآ أکثرزمینه و هدف: فرسایش بادی در بخش بزرگی از پهنه ایران وجود داد که سبب تخریب اراضی و کاهش باروری آنها به همراه اثرات زیستمحیطی شده است. شناخت مناطق حساس به فرسایش میتواند در برنامهریزیهای حفاظت خاک به کمک مدیران منابع طبیعی و محیطزیست آید.روش پژوهش: این تحقیق برای برآورد جزء فرسایشپذیر خاک در مقابل باد (EF) از روی ویژگیهای سهل الوصول خاک دردشت الله ‎آباد واقع در شرق استان قزوین انجام شد. بدین منظور جزء فرسایشپذیر خاک در مقابل باد با استفاده از روشهای رگرسیون چند متغیره (MLR)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و تلفیق شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم ژنتیک برای بهینهسازی اوزان (GA-ANN) با به کار بردن ویژگیهای سهل الوصول برآورد شد. با بررسی نقشه خاک، تفاوت خاک ها و خصوصیات محیطی دشت اللهآباد، 103 نمونه خاک طبق یک الگوی تصادفی طبقه بندی شده از 10 سانتیمتری سطح آن‎ها، جمعآوری و به آزمایشگاه ارسال شد. در نمونه های خاک، برخی خصوصیات خاک بهعنوان ورودی های مدل های برآورد جزء فرسایشپذیر خاک در مقابل باد اندازهگیری گردید. ورودی های هر مدل شاملpH، ECe، CCE، SAR، جرم مخصوص ظاهری، ذرات شن، سیلت و رس، ذرات درشت خاک با قطر کمتر از 2 میلی متر و ماده آلی بودند. دقت و قابلیت اعتماد نتایج مدل‎ های ایجاد شده با توجه به معیارهای ضریب تبیین، مجذور مربعات خطا، آزمون مورگان-گرنجر- نیوبلد و شاخص آکایک مورد مقایسه قرار گفتند.یافته ها: طبق یافته ها، بیشترین همبستگی جزء فرسایشپذیر خاک در مقابل باد (EF) با مقدار رس خاک دیده شد (789/0- r=). همچنین جزء فرسایشپذیر خاک با خصوصیات دیگر خاک شامل pH، هدایت الکتریکی، SAR، مقدار ماده آلی و جرم مخصوص ظاهری، همبستگی نشان داد، این همبستگی با سه خصوصیت SAR، ماده آلی و رس در سطح یک درصد همبستگی معنی دار بود. مدل‎های ایجاد شده با هر سه روش توانایی بسیار بیشتری در پیش بینی EF در سری داده های آزمون نسبت به داده های سری آموزش داشتند. همچنین نتایج نشان داد که مدل شبکه عصبی از دقت بیشتر و خطای تخمین کمتری در مقایسه با مدل های هیبرید و رگرسیون بهدست آمده است. نتایج آنالیز حساسیت نیز نشان داد که بیشترین حساسیت مدل به متغیرهای ورودی در مدل ANN، به ترتیب مربوط به ماده آلی و SAR و در مدل GA-ANN مربوط به متغیر میزان رس خاک بود.نتیجه گیری: بر طبق نتایج، تنها مدل رگرسیون در مرحله آموزش دارای R2 بیشتر از 50 درصد (R2=0.56) در برآورد جزء فرسایش پذیری خاک بود که البته این مقدار (R2=0.56) نیز قابل اعتماد نیست. با توجه به نتایج مرحله آزمون، هر سه مدل به کار رفته شامل رگرسیون، شبکه عصبی مصنوعی و تلفیق آن با الگوریتم ژنتیک در برآورد شاخص جزء فرسایشپذیر خاک از کارایی مناسبی برخوردار نمیباشند بهطوری که بالاترین ضریب تبیین (R2) در مدل شبکه عصبی در مرحله آزمون (R2 = 0.43)، صحت کمتر از 50 درصد در تخمین EF داشت که نمی تواند صحت مناسبی در پیش بینی جزء فرسایش پذیری بادی خاک باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تأثیر نیتروژن و ضایعات خاکاره بر شاخصهای کیفیت خاک در کشت لوبیا چیتی
فرزاد جلیلیزمینه و هدف: کمبود مواد آلی در بیشتر خاکهای ایران موجب پدید آمدن مشکلاتی از قبیل ناپایداری ساختمان خاک، کاهش محصول و در نتیجه تخریب اراضی کشاورزی شده است. یکی از روشهای بهبود کیفیت خاک و ارتقاء میزان تولید، استفاده از مواد زائد صنعتی ارزان قیمت مانند خاکاره می باشد. أکثرزمینه و هدف: کمبود مواد آلی در بیشتر خاکهای ایران موجب پدید آمدن مشکلاتی از قبیل ناپایداری ساختمان خاک، کاهش محصول و در نتیجه تخریب اراضی کشاورزی شده است. یکی از روشهای بهبود کیفیت خاک و ارتقاء میزان تولید، استفاده از مواد زائد صنعتی ارزان قیمت مانند خاکاره می باشد. خاکاره به دلیل هدایت الکتریکی پائین، محتوای کم فلزات سنگین، توانایی ایجاد خلل و فرج و هوادهی بهتر و ظرفیت نگهداشت بالای آب، میتواند بهعنوان یکی از گزینه ها جهت بهبود خواص فیزیکی و کیفیت خاک باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر نیتروژن و ضایعات خاکاره بر شاخصهای کیفیت خاک در کشت لوبیا چیتی می باشد.روش پژوهش: آزمایش بهصورت اسلپیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان خوی اجرا گردید. خاکاره در چهار سطح صفر، پنج، 10 و 15 تن در هکتار بهعنوان فاکتور اصلی و کود نیتروژنی اوره در سه سطح، 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. خاکاره و نصف کود نیتروژنی مطابق تیمارهای آزمایش همزمان با آمادهسازی کرت ها مصرف و با خاک مخلوط شد. باقیمانده کود نیتروژنی در مراحل استقرار کامل گیاه و شروع گلدهی مصرف شد. مطابق نتایج آزمون خاک کودهای پتاسیمی و فسفری در خاک مصرف نشد. صفات تعداد نیام در بوته، عملکرد دانه، شاخص برداشت و پروتئین در لوبیا اندازهگیری شد و پس از برداشت محصول برخی از شاخصهای کیفیت خاک شامل کربن آلی، تخلخل، درصد اشباع رطوبتی، FC، PWP، جرم مخصوص حقیقی و ظاهری و میانگین وزنی قطر خاکدانه تر (MWDwet) اندازه گیری شد.یافتهها: نتایج نشان داد که خاکاره و کود نیتروژنی تأثیر معنیداری بر صفات مورد مطالعه در لوبیا و خصوصیات خاک داشت. با افزایش در سطوح هر دو فاکتور تمامی صفات مورد مطالعه افزایش یافت. بر اساس نتایج مقایسه میانگینها، بیشترین عملکرد دانه به میزان 1302 کیلوگرم در هکتار با مصرف 225 کیلوگرم در هکتار اوره به دست آمد که نسبت به سطوح 150 و 75 کیلوگرمی آن به ترتیب 9 و 44 درصد افزایش داشت. هم چنین با افزایش مصرف خاکاره، کلیه صفات مورد مطالعه در خاک ارتقاء یافت و چنین روندی در مصرف کود نیتروژنی در برخی صفات هم مشاهده شد. در سطوح خاک اره مصرفی نیز بیشترین عملکرد به میزان 2/1269 کیلوگرم در هکتار با مصرف 15 تن در هکتار خاکاره بهدست آمد که در مقایسه با تیمار عدم مصرف آن 2/21 درصد افزایش داشت. از لحاظ خصوصیات خاک، خاکاره بر کلیه صفات مورد بررسی و کود نیتروژنی بر کربن آلی، جرم مخصوص ظاهری و MWDwet تأثیر معنیداری داشت.نتیجه گیری: کاربرد خاکاره بهعنوان ماده آلی تأثیر مثبت بر خواص فیزیک و شیمیایی مورد مطالعه خاک داشت، به طوری که کاربرد آن در خاک، باعث بهبود تخلخل، کربن آلی و افزایش محتوای آب خاک در حالت ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی دائم شد. بنابراین خاکاره میتواند بهعنوان یک کود آلی مناسب و مقرون بهصرفه و همچنین برای جبران کمبود مواد آلی در خاک و به دنبال آن بهبود شرایط نامناسب خاک استفاده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی توزیع اندازه ذرات و پایداری خاکدانه ها تحت تاثیر کاربرد دو نوع بقایای گیاهی
مجید محمود آبادیتوزیع اندازه ذرات و پایداری خاکدانه از ویژگی های فیزیکی خاک هستند که از نظر حفاظت خاک بسیار اهمیت دارند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مواد آلی مختلف بر توزیع اندازه ذرات خاک در دو حالت خشک و تر بود. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی، با دو تیمار بقایای گیاهی (کاه و کلش و ت أکثرتوزیع اندازه ذرات و پایداری خاکدانه از ویژگی های فیزیکی خاک هستند که از نظر حفاظت خاک بسیار اهمیت دارند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مواد آلی مختلف بر توزیع اندازه ذرات خاک در دو حالت خشک و تر بود. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی، با دو تیمار بقایای گیاهی (کاه و کلش و تفاله پسته)، سه سطح ماده آلی (صفر، یک و پنج درصد وزنی) و سه تکرار انجام شد. همچنین توزیع اندازه ذرات خاک در دو حالت خشک و تر اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف، اثرات متفاوتی بر توزیع اندازه خاکدانه داشته به گونه ای که با افزودن بقایای گیاهی به خاک، بسته به نوع و میزان مصرف، فراوانی خاکدانه های درشت افزایش می یابد. قطر میانه ذرات در حالت خشک پس از اعمال تیمارهای شاهد، سطح 1 درصد کاه و کلش، سطح 1 درصد تفاله پسته، سطح 5 درصد کاه و کلش و سطح 5 درصد تفاله پسته به ترتیب برابر با 228/0، 250/0، 227/0، 394/0 و 294/0 میلی متر بدست آمد. در مقایسه با نتایج توزیع اندازه ذرات ثانویه در حالت خشک، در حالت تر بیشترین درصد فراوانی ذرات از کلاس اندازه 125/0 تا 25/0 میلی متر به کلاس کوچکتر از 125/0 میلی متر تغییر یافت. این یافته نشان داد که توزیع اندازه ذرات در دو حالت خشک و تر الزاماً دارای روند مشابهی نیست. بررسی توزیع اندازه ذرات در حالت تر نشان داد که به طور نسبی برای کلاس های درشت تر به ویژه در دامنه 5/0 تا 2 میلی متر، افزودن بقایای گیاهی به خاک باعث افزایش معنی دار فراوانی ذرات می شود. همچنین مقایسه سطوح بقایای گیاهی مورد استفاده نشان داد که با افزایش مصرف مواد آلی، خاکدانه سازی بهبود و در نتیجه خاکدانه های درشت تر تشکیل می شود. همچنین، مشخص گردید که مواد آلی مختلف، اثرات متفاوتی بر خاکدانه-سازی داشته به طوری که این تاثیر در مقیاس و اندازه خاصی از خاکدانه ها بیشتر از سایر اندازه هاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی خصوصیات شیمیایی خاک جنگل های بینشکی رامسر در دامنه ارتفاعی 400 تا 1700 متر
احمد برفی حمید پیام میرمظفر فلاح چایزمینه و هدف: آگاهي از وضعيت خاك هاي مناطق جنگلي و بررسي آثار فعاليت هاي مختلف صورت گرفته بر خصوصيات خاك بسيار مهم و در مديريت جنگل موثر است. خصوصیات خاک تحت تأثیر عوامل محیطی مختلف از جمله، ارتفاع تغییر میکند. اين مطالعه با هدف بررسي شاخص های خاک در طبقات ارتفاعی 400 أکثرزمینه و هدف: آگاهي از وضعيت خاك هاي مناطق جنگلي و بررسي آثار فعاليت هاي مختلف صورت گرفته بر خصوصيات خاك بسيار مهم و در مديريت جنگل موثر است. خصوصیات خاک تحت تأثیر عوامل محیطی مختلف از جمله، ارتفاع تغییر میکند. اين مطالعه با هدف بررسي شاخص های خاک در طبقات ارتفاعی 400 تا 1700 متر از سطح دریا در سری یک منطقه جنگلی بنشکی شهرستان رامسر در استان مازندران صورت گرفت. روش بررسی: جهت نمونه برداری متغیرهای خاک در هر طبقه ارتفاعی، 3 قطعه نمونه 400 مترمربعی به فواصل 100 متر از یکدیگر مشخص گردید. نمونه خاکها از اعماق 0-10 و 10-30 سانتیمتری قطعات نمونه برداشته شدند. یافتهها: ویژگیهای خاکی اندازه گیری شده شامل مقادیر درصد شن، درصد رس، درصد نيتروژن، ميزان پتاسيم، درصد كربن و ماده آلي و نيز pH خاک می باشند. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این تحقیق نشان داد که اثر ارتفاع از سطح دریا بر روی مشخصه های خاک (درصد شن، درصد رس، درصدازت، ميزان پتاسيم، درصد كربن و ماده آلي و نيز pH خاك) در طبقات ارتفاعی مختلف معنی دار می باشد (05/0P˂). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - ارزیابی کیفیت کمپوست پسماند جامد شهری کارخانه آرادکوه شهر تهران با استفاده از پارامترهای رنگ استاندارد CIELAB در طی فرآیند تولید
حدیث خنده رو بابک سوریزمینه و هدف: سیستم رنگ سنجی CIE به طور گسترده برای تعیین بسیاری از خصوصیات فیزیکوشیمیایی محیط های متخلخل نظیر خاک استفاده می شود. هدف این مطالعه بررسی ارتباط نسبت C/N و درصد ماده آلی با پارامترهای رنگ استاندارد CIELAB در طی فرآیند کمپوست سازی است. روش بررسی: در این مطا أکثرزمینه و هدف: سیستم رنگ سنجی CIE به طور گسترده برای تعیین بسیاری از خصوصیات فیزیکوشیمیایی محیط های متخلخل نظیر خاک استفاده می شود. هدف این مطالعه بررسی ارتباط نسبت C/N و درصد ماده آلی با پارامترهای رنگ استاندارد CIELAB در طی فرآیند کمپوست سازی است. روش بررسی: در این مطالعه تغییرات پارامترهای رنگ در استاندارد CIELAB و همچنین درصد ماده آلی و نسبت C/N در طی فرآیند تولید کمپوست پسماند جامد شهری در کارخانه کمپوست سازی آرادکوه تهران به مدت 90 روز مورد اندازه گیری قرارگرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که میان پارامتر L* با درصد ماده آلی (01/0=α ،942/0=r) و نسبت C/N(01/0=α ،915/0= r) از یک طرف و بین پارامتر a*/b* با درصد ماده آلی (01/0=α ،876/0- =r ) و نسبت C/N (01/0=α ،893/0- =r) از طرف دیگر روابطی معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی است، برای ارزیابی کیفیت و درجه رسیدگی کمپوست پسماندهای جامد شهری می توان از پارامترهای L* و a*/b* در استاندارد رنگ CIELAB به عنوان شاخص هایی آسان، ارزان، سریع و قابل اطمینان استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - اثر سطوح مختلف خاک دیاتومه بر فرآسنجههای تخمیری و قابلیت هضم جیره غذایی آلوده با آفلاتوکسینB1 با استفاده از میکرو ارگانیسمهای جداشده از شکمبه در شرایط برون تنی
رشید صفری ذبیح اله نعمتی نامدار کامرانی امیر کریمیاین آزمایش به منظور بررسی، افزودنی خاک دیاتومه بر اثرات منفی آفلاتوکسین بر تولید گاز، قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی جیره غذایی گوسفند در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. آزمایش در قالب، طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار در هر تیمار در شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت. تیمارها أکثراین آزمایش به منظور بررسی، افزودنی خاک دیاتومه بر اثرات منفی آفلاتوکسین بر تولید گاز، قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی جیره غذایی گوسفند در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. آزمایش در قالب، طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار در هر تیمار در شرایط آزمایشگاهی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 1-جیره پایه (شاهد بدون متانول)، 2-شاهد با متانول، 3- شاهد با متانول + آفلاتوکسین به میزان 800 نانوگرم در میلیلیتر مایع شکمبه (جیره آلوده با آفلاتوکسین)، 4، 5 و 6- جیره آلوده با آفلاتوکسین + سطوح 7، 75 و150میلیگرم دیاتومه بودند. از شیشههای با حجم 100 میلیلیتر به روش کشت ثابت برای اندازهگیری میزان تولید گاز و قابلیت هضم استفاده شد. هر یک از شیشه ها با گاز دی اکسید کربن پر و سپس با درپوش لاستیکی پلمپ و در حمام آبی در دمای 39 درجه سانتیگراد انکوباسیون شد. کمترین مقدار تجزیه پذیری ماده خشک و ماده آلی و بیشنرین غلظت آمونیاک مربوط به تیمار دارای آفلاتوکسین بود (05/0>P). آفلاتوکسن سبب کاهش فراسنجه های تخمیری تولید گاز، میزان انرژی متابولیسمی و اسید های چرب فرار در مقایسه با تیمارهای شاهد نشد. افزودن دو سطح پایین و میانی دیاتومه سبب بهبود تجزیه پذیری ماده خشک و ماده آلی در مقایسه با گروه آفلاتوکسین شد (05/0>P). همچنین محیط کشت حاوی خاک دیاتومه در سطح پایین )7 میلی گرم در 200 میلی گرم جیره( سبب بهبود اثرات منفی آفلاتوکسین برشاخص تفکیکپذیری، توده میکروبی و راندمان سنتز میکروبی شد (05/0>P). میتوان نتیجه گرفت که افزودنی خاک دیاتومه پتانسیل بهبود اثرات منفی آفلاتوکسین را بر کارکرد شکمبه در شرایط آزمایشگاهی را دارد و تحقیق بیشتر در خصوص مکانیسم عمل آن در اکوسیستم میکروبی شکمبه ضرورت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - ارائه روش تلفیقی کاهش نویز داده کاوی برای تخمین ماده آلی خاک با طیف سنجی VNIR
الهه اکبری سهام میرزایی آرا تومانیان علی درویشی بلورانی حسینعلی بهرامیپیشینه و هدف خاک به عنوان منبع طبیعی ناهمگن و بزرگترین مخزن کربن آلی در اکوسیستم زمینی، از فرآیندها و مکانیسم های پیچیده ای تشکیل شده است. ضرورت برآورد اطلاعات دقیق خاک در مقیاس ملی و منطقه ای به منظور بهبود مدیریت خاک و درک خصوصیات خاک و چگونگی تاثیرگذاری آن در کشاور أکثرپیشینه و هدف خاک به عنوان منبع طبیعی ناهمگن و بزرگترین مخزن کربن آلی در اکوسیستم زمینی، از فرآیندها و مکانیسم های پیچیده ای تشکیل شده است. ضرورت برآورد اطلاعات دقیق خاک در مقیاس ملی و منطقه ای به منظور بهبود مدیریت خاک و درک خصوصیات خاک و چگونگی تاثیرگذاری آن در کشاورزی، منجر به علاقه مند شدن محققین به این حوزه شده است. محتوای (SOM) به عنوان شاخص کیفیت خاک در حاصلخیزی آن و تولید مواد غذایی تاثیرگذار است و نیز به عنوان یک متغیر کلیدی در مباحث محیطی و کشاورزی محسوب می شود. جمع آوری تعداد زیادی داده خاک دقیق با هدف مدیریت منابع غذایی برای جمعیت آینده ضروری است. بنابراین استفاده از روش های تخمین سریع و ارزان و البته افزایش دقت برآورد محتوای SOM در ارزیابی و مدیریت منابع خاک می تواند کمک کننده باشد. در کشاورزی دقیق، مقیاس اطلاعات خاک مورد نیاز برای مدیریت اراضی و محصول بسیار کوچکتر بوده و به طور معمول مقیاس جمع آوری داده های میدانی جوابگوی این نیاز نمی باشد. نمونه برداری و آنالیز تعداد زیاد نمونه خاک و تهیه نقشه توزیع SOM، برای مناطق وسیع و بزرگ، بسیار دشوار است. علاوه بر این، روش های سنتی آزمایشگاهی تجزیه و تحلیل خاک برای نمونه برداری زیاد نیاز به نیروی کار بیشتر بوده و علاوه براین زمان بر و هزینه بر است و نیاز به اپراتور آزمایشگاه متخصص دارد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه عملکرد دو روش PLSR و روش یادگیری ماشین درخت رگرسیون ارتقا یافته (BRT) برای پیش بینی مواد آلی خاک با استفاده از طیف VNIR، است. با استفاده از ترکیب تبدیل موجک و تشخیص باندهای مستقل، نویزهای موجود در داده های طیف سنجی خاک کاهش یافته است. علاوه بر این، طیف ها یا باندهای مستقل و موثر در طیف سنجی مواد آلی خاک انتخاب گردیدند. براین اساس، در این تحقیق، روش های Wavelet-PCA-PLSR و Wavelet-PCA- BRT توسعه داده شده است و کارایی هر یک از آن ها ارزیابی می گردد.مواد و روش ها 42 نمونه خاک از منطقه ناهمگن کشاورزی شهری در تهران در 30-0 سانتی متر خاک جمع آوری گردید. ماده آلی خاک با استفاده از روش والکی بلک و بازتاب طیفی خاک با استفاده از طیف سنج FieldSpec3 اندازه گیری شد. مشتق اول و دوم بازتاب، جذب طیفی و مشتق اول و دوم آن محاسبه گردید. به منظور کاهش نویز و هموار سازی طیف، از روش تبدیل موجک تابع ماتریس Sym8 استفاده شده است. همچنین، تبدیل موجک به منظور نشان دادن و بارزسازی ویژگی ها در طیف انجام می شود. از تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی و آزمون هادلینگز با فاصله اطمینان 95% به منظور تشخیص داده های پرت استفاده شد. پس از حذف داده پرت از هر مجموعه، روش PLSR و درخت رگرسیون ارتقا یافته بر روی بازتاب، جذب و مشتق اول و دوم آنها در 5 سطح از تبدیل موجک اجرا شده است. سپس، با مقایسه نتایج، مدل مناسب از طریق اعتبارسنجی انتخاب شد. در هنگام استفاده از نمونه عددی، به جای درخت تصمیم گیری از درخت رگرسیون استفاده می شود، اما روند آن ها یکسان است. در درخت رگرسیون از جستجو حریصانه استفاده می شود. بنابراین، با پاسخ دادن به سوال باینری که حداکثر اطلاعات در مورد متغییر پاسخ از طریق کدام نود بدست می آید، گره ریشه و دو فرزند آن تعیین می گردد. این فرایند در هر گره فرزند تکرار می شود. تولید ساختمان درخت به صورت بازگشتی تکرار شده است و یک معیار توقف معمولی در نظر گرفته می شود. معیار توقف می تواند نظیر رسیدن به انشعابی که قابل تقسیم نیست و اطلاعات کمتری می دهد و یا زمانی که اطلاعات در گره حاوی کمتر از، پنج درصد از کل داده ها است، باشد. همچنین، سعی در به حداقل رساندن اندازه درخت است. برای تقسیم گره، عامل جینی، عامل آنتروپی و غیره به منظور به حداقل رساندن این عوامل استفاده شده است. علاوه بر این، در هر شاخه، مجموع مربع خطاها محاسبه شده و آن هایی که مقادیر حداقل دارند، انتخاب می شود. روش درخت رگرسیون ارتقا یافته، دو روش درخت رگرسیون و تکنیک ارتقا را به منظور بهبود توان پیش بینی هر کدام از آن ها ترکیب می کند. به منظور کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل، به طور تصادفی به ترتیب 30 و 12 نمونه خاک انتخاب و برای بیان صحت مدل ها از آماره های R2 و RMSE استفاده شده است. علاوه بر این، برای انتخاب بهترین فاکتور تولید مدل PLSR برای هر طیف، واریانس و باقی مانده مقادیر برآوردی و RMSE اعتبارسنجی استفاده شد. در نهایت، برای ایجاد سطح پیوسته و آگاهی از نحوه تغییر مواد آلی خاک در منطقه، نقشه مواد آلی خاک با استفاده از تصویر ماهواره ای لندست OLI و روش با دقت بیشتر تولید شد.نتایج و بحث برآورد رضایت بخش میزان SOM، ایجاد سطوح پیوسته با دقت بیشتر براساس کاهش نویز و حفظ داده های مفید، همواره مورد توجه محققین بوده است. در این تحقیق نیز با استفاده از داده های طیف سنجی خاک و اندازه گیری آزمایشگاهی میزان مواد آلی، سعی در برآورد چنین سطح پیوست ه ای به منظور تخمین SOM بوده است. با استفاده از تبدیل موجک و حذف داده های پرت براساس هادلینگز در روش PCA، داده های مفید برای تولید سطح پیوسته استخراج شدند. در این روش ، باندها یا طیف های مستقل و موثر در مدل باقی می مانند. در حالی که، لین و همکاران به منظور انتخاب باندهای مناسب در تخمین مواد آلی خاک از روش تبدیل موجک و همبستگی استفاده نموده اند. با استفاده از روش همبستگی در مناطق ناهمگن همانند منطقه مورد مطالعه در این تحقیق، نتایج رضایت بخشی بدست نمی آید. روش PCA به طور غیر نظارت شده، با در نظر گرفتن مقادیر داده، اجزای اصلی و مقادیر و بردارهای ویژه را محاسبه نموده و سعی در ماکزیمم نمودن ماتریس کوواریانس براساس تجزیه مقادیر منفرد دارد. مدل های تخمین مواد آلی خاک به دو روش PLSR و BRT برای طیف بازتابی، جذبی و مشتق اول و دوم آن ها، اجرا شد. بررسی نتایج بدست آمده از توسعه این دو مدل حاکی از این است که مدل BRT، با مقادیر RMSE و R2، به ترتیب 0.58 و 0.94، در داده مشتق دوم طیف اصلی، نتایج بهتری را بدست آورده است. از طرفی، مقادیر RMSE و R2 در مدل PLSR برای داده مشتق اول طیف اصلی، به ترتیب 1.20338 و 0.938 بدست آمده است. بطور کلی مقایسه RMSE مدل BRT و مدل PLSR، دلالت بر نتایج بهتر مدل BRT در این منطقه دارد.نتیجه گیری نتایج این تحقیق موید این مطلب است که در مناطق ناهمگن کشاورزی - شهری، می توان از پتانسیل مدل های توسعه داده شده Wavelet-PCA-PLSR و Wavelet-PCA-BRT برای تخمین مواد آلی خاک استفاده نمود. چرا که اندازه گیری میدانی ویژگی های شیمیایی خاک نظیر مواد آلی بسیار زمان و هزینه بر است. علاوه بر این، امکان اندازه گیری این ویژگی ها در پوشش وسیع وجود ندارد. با استفاده از این توابع پیوسته و تصویر ماهواره ای، می توان نقشه مقادیر مواد آلی خاک را در پوشش وسیع تولید نمود تا از آن بتوان در مطالعاتی نظیر پتانسیل کشت، حاصلخیزی خاک و توسعه پایدار آن بهره برداری نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تاثیر نظام های مختلف کشت بر حاصلخیزی خاک شالیزار
علی اکبر تبریزی قربان نورمحمدی حمیدرضا مبصربه منظور بررسی تاثیر سیستم های مختلف چند کشتی بر برخی از خصوصیات خاک شالیزار، آزمایشی طی سال های زراعی 89-1388 و 90-1389 در مرکز تحقیقات کشاورزی استان مازندران در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار به اجرا در آمد. تیمارها شامل 4 سیستم چند کشتی: ذرت- شبدر برسیم- أکثربه منظور بررسی تاثیر سیستم های مختلف چند کشتی بر برخی از خصوصیات خاک شالیزار، آزمایشی طی سال های زراعی 89-1388 و 90-1389 در مرکز تحقیقات کشاورزی استان مازندران در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار به اجرا در آمد. تیمارها شامل 4 سیستم چند کشتی: ذرت- شبدر برسیم- برنج، ذرت- کلزا - برنج، ذرت- باقلا- برنج و آیش- برنج به عنوان شاهد بودند. نتایج نشان داد که نظام های مختلف کشت بر هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک تاثیر معنی داری نداشتند، اما میزان ماده آلی، نیتروژن کل، پتاسیم و فسفر قابل جذب خاک را تحت تاثیر قرار دادند. بیشترین میزان درصد ماده آلی خاک، نیتروژن کل و فسفر قابل جذب پس از ذرت-شبدر برسیم-برنج حاصل شد، ولی حداکثر پتاسیم قابل جذب خاک پس از نظام کشت آیش-برنج به دست آمد. حداقل ماده آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب پس از ذرت-کلزا-برنج حاصل شد. با توجه به نوع اقلیم و خصوصیات خاک اراضی شالیزاری استان مازندران، سیستم ذرت–شبدر– برنج بهترین نظام کشت می باشد که موجب افزایش تولید و حاصلخیزی خاک خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تأثیر آتش سوزی پوشش گیاهی بر برخی از ویژگیهای خاک در مراتع پارک ملی بمو شیراز
پرویز غلامی جمشید قربانی حسن عباسیآتش سوزی از جمله عوامل اکولوژیک مؤثر بر توسعه و تکامل جوامع گیاهی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. آگاهی از اثرات آتش سوزی بر جنبه های مختلف یک اکوسیستم به ویژه خاک، جهت مدیریت مراتع پس از آتش سوزی اهمیت دارد. تحقیق حاضر در دو رویشگاه مرتعی با تیپ های گیاهی متفا أکثرآتش سوزی از جمله عوامل اکولوژیک مؤثر بر توسعه و تکامل جوامع گیاهی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. آگاهی از اثرات آتش سوزی بر جنبه های مختلف یک اکوسیستم به ویژه خاک، جهت مدیریت مراتع پس از آتش سوزی اهمیت دارد. تحقیق حاضر در دو رویشگاه مرتعی با تیپ های گیاهی متفاوت در پارک ملی بمو شیراز که آتش سوزی با فواصل زمانی معین (شاهد یا بدون آتش سـوزی، آتش سوزی یک ساله و آتش سوزی 5 ساله) صورت گرفته بود، انجام شد. در هر منطقه از سه ترانسکت 100 متری با فاصله 20 متر از هم استفاده شد. بر روی هر ترانسکت سه پلات یک متر مربعی به صورت تصادفی- منظم مستقر و در هر پلات یک نمونه خاک از عمق صفر تا 10 سانتی متری توسط آگر برداشت گردید که در مجموع 54 نمونه خاک جهت اندازه گیری خصوصیات خاک (بافت خاک، رطوبت خاک، ماده آلی، اسیدیته گل اشباع، هدایت الکتریکی و آهک) به آزمایشگاه منتقل گردیدند. به منظور پاســخ ویژگی های خاک به آتش سوزی در فواصل زمانی مختلف، از روش آنالیز واریانس یک طرفه و آنالیز چند متغیره (RDA) استفاده گردید. نتایج حاصل از آنالـیزها در دو رویشگاه مرتعی نشان داد که از بین ویژگی های خاک، ماده آلی خاک و هدایت الکتریکی نسبت به سایر ویژگی های خاک، همبستگی بیشتری با مناطق آتش سوزی شده داشتند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - Biomass production and heavy metal content of Rosmarinus officinalis grown on MSW compost and cattle manure
سهیلا کاوه مجید فکری مجید محمودآبادی ناصر برومندBackground & Aim: Rosemary (Rosmarinus officinalis L.) is an evergreen and aromatic plant that is used in pharmaceutical and cosmetic industries-health. Little research has been reported on the greenhouse production of this plant. This paper presents the effects of أکثرBackground & Aim: Rosemary (Rosmarinus officinalis L.) is an evergreen and aromatic plant that is used in pharmaceutical and cosmetic industries-health. Little research has been reported on the greenhouse production of this plant. This paper presents the effects of municipal solid waste compost (MSWC) and cattle manure on rosemary growth in pots at greenhouse. Martial & Methods: Municipal solid waste compost of Kerman city and cattle manure were mixed with soil at rates of 0, 2 and 4 % dry matter basis. The micronutrient and heavy metal contents of the aerial parts of the plant were analyzed to determine nutritional status and heavy metal accumulation. Results & Discussion: Biomass production increased significantly when plants were grown in the municipal solid waste compost and cattle manure. Plants grown on amended soils showed a general improvement in their micronutrient (Fe and Zn) status, yet their heavy metal (Pb and Cd) contents did not increase significantly. Conclusion: The concentration of heavy metals found in the shoots would not significantly increase their transfer from the soil to humans via the food chain. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - Effect of Essential Oils of <i>Zataria multiflora</i>, <i>Eucalyptus globolus</i> and Their Combination on Fermentation Parameters Using Merghoz Goat Rumen Liquor
س. میرزایی چشمهگچی م.م. معینی ف. هژبری م.ا. نوریان سرورIn this experiment, different doses of Zataria multiflora (ZM) and Eucalyptus globolus (EG) essential oils (EOs) (0, 100, 250, 500, 750 and 1000 µg/mL) and a mixture of them were added to alfalfa hay incubated with buffered rumen liquor of Merghoz goat to assess i أکثرIn this experiment, different doses of Zataria multiflora (ZM) and Eucalyptus globolus (EG) essential oils (EOs) (0, 100, 250, 500, 750 and 1000 µg/mL) and a mixture of them were added to alfalfa hay incubated with buffered rumen liquor of Merghoz goat to assess in vitro gas production, rumen fermentation and protozoa population. In all treatments the asymptotic gas volume (B) and the rate constant (c) were decreased while the lag phase was increased. There were no effects of ZM and EG on pH, but in high doses of ZE pH was higher than that of control (P<0.001). The ammonia-N concentration was decreased due to addition of combination of EOs (P<0.01) and volatile fatty acid concentration was reduced (P<0.01) following incorporation of EOs. Gas production and organic matter digestibility were decreased (P<0.01) 24 h after incubation, whereas the partitioning factor was increased. Metabolizable energy was decreased, (P<0.05). By inclusion of EOs, total protozoa population and individual genera reduced (P<0.001). The results revealed that EOs of ZM and EG could be potentially used to modulate rumen fermentation, but using them at high level doses have anti-protozoal effects. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی تاثیر تلفیق پلیمرهای سوپرچاذب و ورمیکمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود در شرایط دیم
مهناز فرهادی پیام پزشکپوربه منظور بررسی اثرات مختلف پلیمر سوپرجاذب و کود ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزاء عملکرد نخود دیم گریت،آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-93 در شهرستان الشتر اجرا گردید. عامل اول پلیمر سوپرجاذب در چهار سطح(عدم اس أکثربه منظور بررسی اثرات مختلف پلیمر سوپرجاذب و کود ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزاء عملکرد نخود دیم گریت،آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-93 در شهرستان الشتر اجرا گردید. عامل اول پلیمر سوپرجاذب در چهار سطح(عدم استفاده(شاهد)،200،100 و 300 کیلوگرم در هکتار) و عامل دوم کود ورمی کمپوست در سه سطح(عدم استفاده(شاهد)، 5/7 و 15 تن در هکتار) بود. بنابر نتایج این آزمایش مقایسه میانگین تیمارها نشان می دهد که حداکثر عملکرد دانه(6/943 کیلوگرم در هکتار) مربوط به سطح سوم سوپرجاذب(200 کیلوگرم در هکتار) و عدم مصرف ورمی کمپوست می باشد که نسبت به شاهد افزایش نشان می دهد. بنابر نتایج آزمایش مقایسه میانگین ها نشان می دهد که حداکثر عملکرد دانه (4/831 کیلوگرم در هکتار) مربوط سطح سوم سوپرجاذب می باشد که نسبت به تیمار شاهد 4/20 درصد افزایش نشان داد. همچنین حداکثر عملکرد دانه (4/798 کیلوگرم در هکتار) از سطح سوم ورمی کمپوست (15 تن در هکتار) بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد 3/12 درصد افزایش نشان داد. استفاده از ورمی کمپوست و سوپرجاذب در گیاه گندم در شرایط دیم، موجب بهبود چشمگیر عملکرد و شاخص های عملکردی گردید، این تأثیر مثبت می تواند به قابلیت تحریک کنندگی فعالیت میکروب های مفید خاک توسط ورمی کمپوست و توانایی آن در بهبود جذب عناصر معدنی پر مصرف و کم مصرف و همچنین توانایی در جذب و نگهداری آب نسبت داده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - اثر کودهای آلی، نانوکودهای بیولوژیک و رژیمهای آبیاری بر عملکرد و اجزاء عملکرد دانه کنجد در منطقه خنج استان فارس
صدراله احمدی علیرضا باقری برمک جعفری حقیقیبه منظور بررسی اثر کودهای آلی، نانوبیولوژیک و رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد دانه کنجد رقم دشتستان، آزمایشی به صورت اسپیلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 24 تیمار در سال زراعی 1392-1391 در منطقه توردان شهرستان خنج اجراء شد. تیمارهای آزمایش شامل تیم أکثربه منظور بررسی اثر کودهای آلی، نانوبیولوژیک و رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد دانه کنجد رقم دشتستان، آزمایشی به صورت اسپیلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 24 تیمار در سال زراعی 1392-1391 در منطقه توردان شهرستان خنج اجراء شد. تیمارهای آزمایش شامل تیمارهای کودی در 8 سطح به عنوان فاکتور اول شامل: شاهد (بدون کود)، کود دامی، کمپوست، کود دامی + کمپوست، نانوبیولوژیک بیوزر به تنهایی، نانوبیولوژیک + کود دامی، نانوبیولوژیک + کمپوست و نانوبیولوژیک + کود دامی +کمپوست با 3 دور آبیاری به عنوان فاکتور دوم (8، 12 و 16) بودند. نتایج نشان داد که دور آبیاری 8، 12 و 16 روز تأثیر معنی داری بر صفات عملکرد در بوته، عملکرد در هکتار، وزن هزار دانه، ارتفاع ساقه اصلی، ارتفاع اولین شاخه فرعی، تعداد کپسول و درصد روغن دانه نداشت اما دور آبیاری 8 و 16 روزه، وزن خشک اندام هوایی و سطح برگ را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار داد. همچنین تمام تیمارهای کودی باعث افزایش معنی داری صفات مورد اندازه گیری در آزمایش در مقایسه با تیمار شاهد (بدون کود) شدند. بهترین تیمارکودی ازنظر عملکرد تیمار مخلوط کمپوست وکود نانو بیولوژیک بود. اثر متقابل تیمارهای کودی و دورهای مختلف آبیاری در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. در مجموع با بررسی تیمارهای کودی و دورهای آبیاری اعمال شده در این پژوهش و به منظور صرفه جویی در مصرف آب، تیمار کودی نانوبیولوژیک + کمپوست با دور آبیاری 16 روز به عنوان بهترین تیمار کودی و دور آبیاری در منطقه پیشنهاد می گردد. به منظور بررسی اثر کودهای آلی، نانوبیولوژیک و رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد دانه کنجد رقم دشتستان، آزمایشی به صورت اسپیلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 24 تیمار در سال زراعی 1392-1391 در منطقه توردان شهرستان خنج اجراء شد. تیمارهای آزمایش شامل تیمارهای کودی در 8 سطح به عنوان فاکتور اول شامل: شاهد (بدون کود)، کود دامی، کمپوست، کود دامی + کمپوست، نانوبیولوژیک بیوزر به تنهایی، نانوبیولوژیک + کود دامی، نانوبیولوژیک + کمپوست و نانوبیولوژیک + کود دامی +کمپوست با 3 دور آبیاری به عنوان فاکتور دوم (8، 12 و 16) بودند. نتایج نشان داد که دور آبیاری 8، 12 و 16 روز تأثیر معنی داری بر صفات عملکرد در بوته، عملکرد در هکتار، وزن هزار دانه، ارتفاع ساقه اصلی، ارتفاع اولین شاخه فرعی، تعداد کپسول و درصد روغن دانه نداشت اما دور آبیاری 8 و 16 روزه، وزن خشک اندام هوایی و سطح برگ را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار داد. همچنین تمام تیمارهای کودی باعث افزایش معنی داری صفات مورد اندازه گیری در آزمایش در مقایسه با تیمار شاهد (بدون کود) شدند. بهترین تیمارکودی ازنظر عملکرد تیمار مخلوط کمپوست وکود نانو بیولوژیک بود. اثر متقابل تیمارهای کودی و دورهای مختلف آبیاری در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. در مجموع با بررسی تیمارهای کودی و دورهای آبیاری اعمال شده در این پژوهش و به منظور صرفه جویی در مصرف آب، تیمار کودی نانوبیولوژیک + کمپوست با دور آبیاری 16 روز به عنوان بهترین تیمار کودی و دور آبیاری در منطقه پیشنهاد می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - مقایسه کاربرد کود دامی، کود زیستی و محلول پاشی سولفات روی و سولفات آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم دیم در شهرستان خرم آباد
ایمان مختاری زاده کاظم طالشیتحقیق حاضر به منظور بررسی اثر کود دامی، کود زیستی و محلول پاشی سولفات آهن و روی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم. رقم کریم در شهرستان خرم آباد در سال زراعی 95-1394 انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل کود دامی به عنوان تیمار اصلی در چهار سطح (به میزان 20، 25، 30 و 35 تن در أکثرتحقیق حاضر به منظور بررسی اثر کود دامی، کود زیستی و محلول پاشی سولفات آهن و روی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم. رقم کریم در شهرستان خرم آباد در سال زراعی 95-1394 انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل کود دامی به عنوان تیمار اصلی در چهار سطح (به میزان 20، 25، 30 و 35 تن در هکتار)، مصرف کود زیستی (بارور 2) به میزان 100 گرم در هکتار به صورت بذر مال ، محلول پاشی سولفات روی 5/. درصد و سولفات آهن یک درصد به صورت محلول پاشی و مصرف همزمان کود زیستی و محلول پاشی و تیمار بدون مصرف کود زیستی و محلول پاشی (شاهد) به عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. در طی آزمایش صفات تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله، طول پدانکل، طول سنبله، وزن سنبله، وزن هزار دانه، و عملکرد در هکتار اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه داده ها نشان داد مصرف کود دامی، کود زیستی و محلول پاشی همزمان سولفات روی و سولفات آهن باعث افزایش تعداد سنبله در بوته گردید. نتایج نشان داد که حداکثر وزن هزار دانه (74/43) گرم مربوط به سطح چهارم (35 تن کود دامی در هکتار) می باشد بیشترین تعداد سنبله در بوته به تعداد 44/7 عدد در اثر مصرف کود دامی 35 تن در هکتار، کود زیستی و محلول پاشی همزمان سولفات آهن و سولفات روی و کمترین تعداد آن به میزان 71/5 در تیمار کود دامی 25 تن در هکتار، کود زیستی و محلول پاشی همزمان سولفات آهن و سولفات روی به دست آمد. اعمال تیمار کود دامی 35 تن در هکتار، کود زیستی و محلول پاشی همزمان سولفات روی و سولفات آهن، بیشترین عملکرد دانه به میزان 5610 کیلوگرم در هکتار بدست آمده است. تفاصيل المقالة