هدف: پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه گویی دیالوگی بر مهارتهای ارتباطی و عزت نفس کودکان دارای افت عملکرد تحصیلی شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بود. روش: جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی ضعیف در شهر تهران بود که 30 دانش آموز بصورت نمونه گیری تص أکثر
هدف: پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه گویی دیالوگی بر مهارتهای ارتباطی و عزت نفس کودکان دارای افت عملکرد تحصیلی شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بود. روش: جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی ضعیف در شهر تهران بود که 30 دانش آموز بصورت نمونه گیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15نفر) گمارده شدند. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. مداخلات قصه درمانی به روش دیالوگی به مدت 12 جلسه 50 دقیقهای طی 2 جلسه در هفته روی کودکان گروه آزمایش انجام گرفت. ابزار مورد استفاده درجه بندی مهارتهای اجتماعی مخصوص کودکان دبستانی و آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بود. دادهها با روش آماری تحلیل کواریانس (Mancova) تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: تحلیل دادهای پژوهش نشان داد که قصه درمانی منجر به افزایش معنادار عملکرد در سازههای عزت نفس و مهارتهای ارتباطی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون گردیده است. این روش درمان به ترتیب 45 و 59 درصد واریانس تغییرات را تبیین مینماید(05/0>(P. نتیجه گیری˸ مداخله قصه درمانی به روش دیالوگی توانست عملکرد گروه ازمایشی را در سازههای عزت نفس و مهارتهای ارتباطی ارتقا دهد
تفاصيل المقالة
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/بیشفعالی و تکانش گری دانشآموزان دبستان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) بود. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. پس از غربالگری دانشآموزان پسر دوره اول ابتدای أکثر
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/بیشفعالی و تکانش گری دانشآموزان دبستان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) بود. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. پس از غربالگری دانشآموزان پسر دوره اول ابتدایی ارجاعی به مراکز مشاوره ناحیه 3 تبریز که دارای اختلال بیشفعالی بودند، 30 دانشآموز انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پس از اجرای پیش آزمون (آزمون کانرز فرم معلم) برای هر دو گروه، بسته قصه درمانی در طی 10 جلسه یکساعته به گروه آزمایش ارایه گردید و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا و دادهها پس از گردآوری با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس فرم معلم کانرز (در سطح 001/0>p) در پس آزمون تغییر معنیداری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که علائم کمبود توجه / بیشفعالی و تکانش گری تحت تأثیر قصه درمانی، در قالب طرح آزمایشی اخیر کاهش داشته و این رویکرد به درمانگران و متخصصان روانشناسی پیشنهاد میگردد
تفاصيل المقالة
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی و قصه درمانی بر کاهش نشانههای اختلال اضطراب جدایی کودکان پیشدبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کودکان 5 تا 6 ساله حاضر در مهدهای کودک أکثر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی و قصه درمانی بر کاهش نشانههای اختلال اضطراب جدایی کودکان پیشدبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کودکان 5 تا 6 ساله حاضر در مهدهای کودک و مراکز پیش دبستانی منطقه ی 2 شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. 215 نفر ازمادران کودکان حاضر در این مراکز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق آنها، اضطراب جدایی فرزندشان از طریق پرسشنامه علائم مرضی کودکان گادو و اسپرافکین (1994) و مقیاس درجه بندی رفتاری کانرز (1991) ارزیابی شد. به روش نمونه گیری در دسترس، 45 نفر از کودکان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش اول (روش نقاشی درمانی) و گروه آزمایش دوم (روش قصه درمانی) را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای در هر هفته دو جلسه دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و t مستقل به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون هر دو گروه آزمایش نقاشی درمانی و قصه درمانی نسبت به گروه کنترل، در متغیر اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 >p). همچنین، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 >p). نتیجه گیری: قصه ها کودکان را به سمت وسویی هدایت می کنند که با اضطراب و ترس های خود روبرو شوند و به جای گریز از این موقعیت ها آنها را به عنوان بخشی از احساسات و افکار که فقط مربوط به آنها نیست، درک کنند و بتوانند به برون ریزی بیشتر احساسات خود بپردازند. از این رو، درمانگر می تواند با شناخت کامل تری از محتوای افکار آنها، به کاهش اضطراب جدایی آنها کمک کند.
تفاصيل المقالة
پژوهش باهدف بررسی اثربخشی قصهدرمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب کودکان دبستانی انجام شده است. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعة آماری پژوهش، شامل همة دانشآموزان دختر پایه سوم و چهارم ابتدایی دارای اختلال شهر یزد در سال تحصیلی 93 - 92 ب أکثر
پژوهش باهدف بررسی اثربخشی قصهدرمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب کودکان دبستانی انجام شده است. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعة آماری پژوهش، شامل همة دانشآموزان دختر پایه سوم و چهارم ابتدایی دارای اختلال شهر یزد در سال تحصیلی 93 - 92 بود. بهمنظور انجام این پژوهش، 26 دانشآموز با نشانگان اضطراب فراگیر و اجتماعی به شیوة نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در 2 گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. ابزار مورد استفادة این پژوهش پرسشنامة علائم مرضی کودکان (CSI-4) (اسپیر افکین و گادو، 1994)، فرم والدین بود. مداخلات مربوط به قصهدرمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 12 جلسة 45 دقیقهای انجام و دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله قصهدرمانی شناختی رفتاری اثر مثبتی بر کاهش اضطراب فراگیر و اجتماعی خفیف کودکان میگذارد (۰۵/۰p<) که حاکی از سودمندی قصهدرمانی شناختی رفتاری است.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه‎درمانی بر مؤلفه‎های خودنظم‎دهی تحصیلی (راهبرد مطالعه، هدفگزینی، خودارزیابی، کمک‎خواهی، مسئولیتپذیری و سازماندهی) در دانش‎آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‎ای بود. روششناسی: روش پژوهش، از نوع نیمهآ أکثر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه‎درمانی بر مؤلفه‎های خودنظم‎دهی تحصیلی (راهبرد مطالعه، هدفگزینی، خودارزیابی، کمک‎خواهی، مسئولیتپذیری و سازماندهی) در دانش‎آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‎ای بود. روششناسی: روش پژوهش، از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیش‎آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش دانش‎آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای منطقۀ 5 تهران که در سال تحصیلی 1396-97در پایۀ هشتم مشغول به تحصیل بودند. از بین 180 دانش‎آموز پایۀ هشتم تعداد 30 آزمودنی برای تقسیم به گروه‎های آزمایش (15نفر) و کنترل(15نفر) انتخاب و جایگزین شدند. سپس از هر دو گروه پیش‎آزمون مربوط به خودنظمدهی تحصیلی گرفته شد. پس از انجام مداخله برای گروه آزمایش (یعنی قصه درمانی به مدت 8 جلسۀ پیاپی، هفتهای یک جلسۀ 75 دقیقهای)، هر دو گروه با استفاده از ابزار پژوهش مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت‎کنندگان در پیش‎آزمون و پس‎آزمون، با استفاده از پرسشنامۀ خودنظم‎دهی سواری- عرب‎زاده (1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 8 جلسه راهبردهای قصه‎درمانی آموزش داده شد. در حالی‎که، در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس درسطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصهدرمانی بر روی خودنظم‎دهی تحصیلی مؤثر و از بین مؤلفههای خودنظمدهی تحصیلی، قصهدرمانی تنها بر روی راهبرد حافظه و کمکطلبی اثر داشت(001/0>P). نتیجه گیری: برای بهبود مهارتهای شناختی افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‎ای روشهای قصه‎درمانی موثر و کارآمد می باشد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جراتورزی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جام أکثر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جراتورزی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعهای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر درسال تحصیلی 1399-1400 بودکه در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. نمونه ی آماری شامل 45 دانش آموز مقطع ابتدایی بود که 15نفرگروه آزمایش بازی درمانی، 15 نفرگروه آزمایش قصه درمانی و 15نفرگروه کنترل بارعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شد. جهت جمعآوری دادهها، پرسشنامه سازگاری اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ (1993)و مقیاس جرات ورزی گمبریل وریچی (1975) مورد استفاده قرارگرفت. یکی از گروههای آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه )، گروه بعدی برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه ) و گروه کنترل مداخله دریافت نکردند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جرات ورزی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر با سطح معنیداری (p) اثر بخش است. بین اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی و جرات ورزی دانشآموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر با سطح معنیداری (p ) تفاوت وجود دارد. درنتیجه از قصه درمانی و بازی درمانی در جهت آموزش و بهبود مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی می توان بهره گرفت.
تفاصيل المقالة