هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی فعالسازی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و استگیمای درونی شده ماداران دارای فرزند اتیسم میباشد. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند طیف اوتیسم شهر اصفهان بود. آزمودنی ها 28 نفر بودند که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصاد أکثر
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی فعالسازی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و استگیمای درونی شده ماداران دارای فرزند اتیسم میباشد. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند طیف اوتیسم شهر اصفهان بود. آزمودنی ها 28 نفر بودند که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 14 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. آزمودنیها به پرسشنامههای ترس از ارزیابی منفی لری (1983) و استیگمای درونی شده مک و ووک (2010) پاسخ دادند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای در دوره فعالسازی رفتاری به شیوه گروهی شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخلهای صورت نگرفت و یک ماه و نیم بعد مرحله پیگیری انجام شد. دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله فعالسازی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و استگیمای درونی مادران دارای فرزند اتیسم اثربخش است و این نتیجه در مرحله پیگیری تداوم داشت.
تفاصيل المقالة
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیستایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون أکثر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیستایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دارای اختلال دیستایمی مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران بود که تعداد 45 نفر به شیوه غیرتصادفی و در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2002) با اعتبار 73/0 تا 88/0 بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت (ولز، 2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و برای گروه آزمایش دوم درمان فعالسازی رفتاری (دیمیدجیان و همکاران، 2008) در 12 جلسه 90 دقیقهای برگزار شد، اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با بهرهگیری از تحلیل واریانس آمیخته و بنفرونی در نرمافزار spss-26 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری باعث کاهش تنظیم شناختی هیجانی و مؤلفههای آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند (05/0p>). همچنین درمان فعالسازی رفتاری در کاهش علائم تنظیم شناختی هیجانی، نسبت به درمان فراشناختی اثربخشی بیشتری را نشان میدهد (05/0p>). نتیجهگیری: درمان فعالسازی رفتاری به دلیل تأثیری که بر افسردگی دارد میتواند بهتنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش تنظیم شناختی هیجانی و علائم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال دیستایمیک مؤثر باشد.
تفاصيل المقالة
هدف: زنان افسرده دارای مشکلات روان شناختی هستند که برای کاهش آن نیاز به مداخلاتی هم چون فعال سازی رفتاری می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر درمان درمان فعالسازی رفتاری بر درماندگی آموختهشده و سرسختی روان شناختی در زنان افسرده بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی از أکثر
هدف: زنان افسرده دارای مشکلات روان شناختی هستند که برای کاهش آن نیاز به مداخلاتی هم چون فعال سازی رفتاری می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر درمان درمان فعالسازی رفتاری بر درماندگی آموختهشده و سرسختی روان شناختی در زنان افسرده بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به افسردگی شهر بابل بود که در سال 1399 به کلینیکهای رواندرمانی سطح شهر بابل مراجعه کرده بودند. 30 نفر از کسانی که در پرسشنامه افسردگی بک نمره متوسط به بالا کسب کردند، بهصورت دردسترس انتخاب شدند و در 2 گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بهصورت تصادفی قرار گرفتند. گروه مداخله طی 8 جلسه تحت درمان فعالسازی رفتاری بر اساس پروتکل لیهی، هالند و مک گین (2011) به صورت گروهی هفته ای یک بار و به مدت 90 دقیقه قرار گرفتند اما در مورد گروه کنترل اقدامی انجام نشد. پرسشنامه درماندگی آموختهشده کوینلس و نلسون(1988) و سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده (1999) در مورد آن ها اجرا شد. بود. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون های توصیفی و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 انجام شد. میزان P کمتر از 05/0 معنی داری در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان فعالسازی رفتاری بر درماندگی آموختهشده (24/49 = F) و سرسختی روان شناختی (58/17 = F) در زنان افسرده تاثیر داشت (001/0 P<). میزان این تأثیر در متغیر درماندگی آموختهشده بر اساس مجذور ضریب اتا برابر با 52 درصد و در متغیر سرسختی روان شناختی برابر با 37 درصد بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، فعالسازی رفتاری می تواند برای کاهش مشکلات روان شناختی زنان افسرده و افزایش سرسختی آن ها، مورد استفاده قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر أکثر
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر مشهد در سال 1398 بودند که از میان آنها 4 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. هر چهار نفر به صورت انفرادی تحت 6 جلسه 90 دقیقهای درمان فعالسازی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاسهای افسردگی بک (1967) و رضایت جنسی هادسون و همکاران (1981) بود. دادهها با استفاده از شاخص تغییر پایا (RCI) و ماکزیمم درصد بهبودی (MPI) تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که درمان فعالسازی رفتاری بهطورمعناداری باعث کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی در هر چهار نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو شد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج، برنامهریزی برای استفاده از این روش درمانی ضروری است. در نتیجه، مشاوران و درمانگران میتوانند از روش درمان فعالسازی رفتاری در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود ویژگیهای روانشناختی بهویژه کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی استفاده کنند.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی های روانی بر فشار خون بالا تأثیر منفی می گذارد و نیز فعالسازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی أکثر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی های روانی بر فشار خون بالا تأثیر منفی می گذارد و نیز فعالسازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی دارد. با وجود این، تحقیقات کافی در مورد تأثیر این رویکرد بر ویژگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به فشار خون بالا وجود ندارد. روش پژوهش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا، پژوهشگران نمونه ای متشکل از 30 بیمار زن مبتلا به فشار خون را از بین بیماران زن مراجعه کننده به سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تبریز به روش هدفمند انتخاب و آنها را به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کردند. سپس، شرکت کنندگان به پرسشنامه های پاسخ نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، شکایات روان-تنی (تاناکا و ساکاتا، 2004) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) در پیش آزمون پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، درمان فعال سازی رفتاری طی 10 جلسه انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره گروه آزمایش پرسشنامه های مربوط مجدداً به عنوان پس آزمون در اختیار گروه ها قرار داده شد. داده های بدست آمده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل گردید. بر اساس نتایج، فعالسازی رفتاری بهطور معنیداری نشخوار ذهنی و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشار خون بالا را کاهش داد و تنظیم هیجان آن ها را بهبود بخشید (05/0>p). بنا بر این، از فعال سازی رفتاری برای کاهش نشخوار ذهنی، دشواری در تنظیم هیجان و علایم روان-تنی زنان مبتلا به فشار خون بالا استفاده کرد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش از حیث هدف از نوع کاربردی و از حیث روش یک مطالعه مقطعی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری بود. جامعهی آماری شامل کلیهی افراد مبتلا به سرطان شهر بوشهر در آبان 1399 تا فروردین 1400 بود. از این جامعه 40 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب أکثر
این پژوهش از حیث هدف از نوع کاربردی و از حیث روش یک مطالعه مقطعی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری بود. جامعهی آماری شامل کلیهی افراد مبتلا به سرطان شهر بوشهر در آبان 1399 تا فروردین 1400 بود. از این جامعه 40 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه 10 نفری (سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل)، گمارده شدند. پرسشنامههای کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996) و افسردگی بک(1998) به عنوان پیشآزمون بر روی کلیهی شرکتکنندگان اجرا گردید. سپس افراد گروه آزمایش اول درمان گروهی فعالسازی رفتاری، گروه آزمایش دوم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش سوم نیز شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی را در ده جلسهی 90 دقیقهای دریافت کردند. اما افراد گروه کنترل، مداخلهی دریافت نکردند. به دلیل شرایط کرونایی مداخلات درمانی، به صورت ویدیوکال برگزار گردید. در نهایت پرسشنامههای مذکور به عنوان پس آزمون بر رو کلیهی شرکتکنندگان اجرا شد. به منظور پیگیری اثربخشی، پس از یک ماه، کلیهی شرکتکنندگان مجدداً به پرسشنامهها پاسخ دادند. یافتهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمونهای تعقیبی توکی و بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج، میانگین نمرات پسآزمون بیماران هر سه گروه آزمایش در متغیرهای افسردگی و کیفیتزندگی به ترتیب کاهش و افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت(05/0P<). این تفاوتها در مرحلهی پیگیری نیز معنادار بود(05/0P<). با این حال تفاوت میزان اثربخشی سه درمان مذکور بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی، در سطح معناداری نبود(05/0P>).
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای اضطراب اجتماعی در رابطه بین نظامهای مغزیـ رفتاری و احساس تنهایی با طرح همبستگی انجام شد.479 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (293 زن، 186 مرد) با روش نمونهبرداری چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس تنهایی ایرا أکثر
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای اضطراب اجتماعی در رابطه بین نظامهای مغزیـ رفتاری و احساس تنهایی با طرح همبستگی انجام شد.479 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (293 زن، 186 مرد) با روش نمونهبرداری چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس تنهایی ایرانی (رحیمزاده، 1390)، سیاهه هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) و مقیاسهای نظام بازداری رفتاری/ فعالسازی رفتاری (کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داداثر مستقیم نظامهایبازداری رفتاری و جنگـ گریزـ بهت بهصورت مثبت و اثر مستقیم نظام فعالسازی رفتاری بهصورت منفی بر اضطراب اجتماعی، اثر مستقیم اضطراب اجتماعی و نظام جنگـ گریزـ بهت بهصورت مثبت و اثر مستقیم نظام فعالسازی رفتاری بهصورت منفی بر احساس تنهایی معنادار است، اما اثر مستقیم نظام بازداری رفتاری بر احساس تنهایی معنادار نیست. همچنین، اثر غیرمستقیم نظام بازداری رفتاری و نظام جنگـ گریزـ بهت بهصورت مثبت و اثر غیرمستقیم نظام فعالسازی رفتاری بهصورت منفی بر احساس تنهایی با واسطه اضطراب اجتماعی معنادار بود.افزون بر آن، نتایج آشکار کرد اضطراب اجتماعی در رابطه بین نظامهای مغزیـ رفتاری و احساس تنهایی نقش واسطهای دارد و 21 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی از طریق نظامهای مغزیـ رفتاری، و 27 درصد از واریانس احساس تنهایی از طریق نظامهای مغزیـ رفتاری و اضطراب اجتماعی تبیینپذیر است. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت با کاهش اضطراب اجتماعی در افرادی که از حساسیت بیشتر نظام بازداری رفتاری برخوردارند، تجربه احساس تنهایی کاهش مییابد.
تفاصيل المقالة
هدفاین پژوهش تهیه نسخه فارسی پرسشنامه حساسیت به تقویت کودکان(کوپر، استیرلینگ، داو، پاگناقی و کور، ۲۰۱۷)و بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی آن در جامعه ایرانی بود.نسخه انگلیسی پرسشنامه حساسیت به تقویت پس از آماده‎سازی، روی314نفر(179دختر،135پسر)از دانش‎آموزان پای أکثر
هدفاین پژوهش تهیه نسخه فارسی پرسشنامه حساسیت به تقویت کودکان(کوپر، استیرلینگ، داو، پاگناقی و کور، ۲۰۱۷)و بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی آن در جامعه ایرانی بود.نسخه انگلیسی پرسشنامه حساسیت به تقویت پس از آماده‎سازی، روی314نفر(179دختر،135پسر)از دانش‎آموزان پایه‎های سوم تا ششم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی1396-1395اجرا شد و اعتبار نسخه پرسشنامه حساسیت به تقویت کودکان از طریق همسانی درونی و همبستگی مجموعه مادّهها بررسی شد.ساختار عاملی مقیاس با شیوه تحلیل عاملی اکتشافی و روش استخراج مؤلفههای اصلی ارزیابی شد و روایی این پرسشنامه از طریق همبستگی بین زیرمقیاس‎ها و روایی ملاکی بررسی شد.بررسی ساختار عاملی اکتشافی پرسشنامه از الگوی3عاملی پرسشنامه حساسیت به تقویت کودکان حمایت کرد که78/37درصد از واریانس را تبیین کرد.عاملها شامل نظام فعالسازی رفتاری، نظام بازداری رفتاری و نظام جنگ/گریز/بهت بود.نتایج نشان داد، سه زیرمقیاس نسخه فارسی پرسشنامه حساسیت به تقویت کودکان، همسانی درونی خوبی داشتند و دامنه اکثر همبستگیهای مجموعه مادّه‎ها بیشتر از40/0بود و تنها مادّه18به علت داشتن بار عاملی کمتر از30/0از پرسشنامه حذف شد.همچنین، الگوی ضرایب همبستگی زیرمقیاس‎ها و روایی همگرای پرسشنامه با پرسشنامه نظم‎جویی شناختی هیجانـفرم کودکان(گارنفسکی، رافی، جلسما، ترواگ و کرایج،2007)بیانگر روایی مطلوب این ابزار بود.با توجه به نتایج این پژوهش می‎توان گفت، نسخه فارسی پرسشنامه حساسیت به تقویت کودکان در جامعه ایران اعتبار و روایی مناسب دارد و ابزار مناسبی برای تشخیص رگههای انگیزشی و هیجانی اساسی کودکان است.
تفاصيل المقالة
اعتیاد یکی از مشکلات جوامع بشری است که مشکلات فردی، خانوادگی، اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی زیادی ایجاد کرده است. هدفاین پژوهش، تدوین راهنمای درمان انگیزش‎افزایی و مقایسه اثربخشی آن با درمان فعالسازی رفتاری در مبتلایان به سومصرف مواد بود. برای این منظو أکثر
اعتیاد یکی از مشکلات جوامع بشری است که مشکلات فردی، خانوادگی، اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی زیادی ایجاد کرده است. هدفاین پژوهش، تدوین راهنمای درمان انگیزش‎افزایی و مقایسه اثربخشی آن با درمان فعالسازی رفتاری در مبتلایان به سومصرف مواد بود. برای این منظور طی یک پژوهشترکیبی به منظور تدوین بسته درمان انگیزشافزایی از روش کیفی تحلیل مضمون قیاسی استفاده شد. توافق تخصصی برای بسته درمانی بالاتر از 9% به دست آمد. پس از تدوین بسته، طی یک مطالعه مقدماتی اعتبار اولیه اجرایی این بسته تایید شد. سپس طی یک پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل، 45 فرد مبتلا به سومصرف مواد بهشیوه هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل 15 نفری گمارده شدند. درمان انگیزشافزایی طی 8 جلسه و درمان فعالسازی رفتاری طی 10 جلسه روی گروههای آزمایشی اجرا شد. گروهها در ابتدا و انتهای درمان، از نظر شدت اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان انگیزشافزایی و فعالسازی رفتاری هر دو موجب کاهش شدت اعتیاد افراد مبتلا به سومصرف مواد میشوند و جهت تاثیرگذاری بر جنبههای مختلفی از زندگی این افراد سودمند هستند.
تفاصيل المقالة
در رویکرد ترکیبی رواندرمانی با دارودرمانی، اثرات رواندرمانی توسط داروها تقویت میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری با داروی پاروکستین بر نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی، افسردگی، ترس از ارزیابی منفی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجت أکثر
در رویکرد ترکیبی رواندرمانی با دارودرمانی، اثرات رواندرمانی توسط داروها تقویت میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فعالسازی رفتاری با داروی پاروکستین بر نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی، افسردگی، ترس از ارزیابی منفی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. برای این منظور، طی یک پژوهش نیمهتجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، 24 نفر از مراجعان مراکز خدمات روان شناسی و روانپزشکی با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی در سطح شهر مشهد، به شیوه نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل کاربندی شدند. گروهها قبل، بعد از مداخله و 3 ماه بعد از پس آزمون از نظر اضطراب اجتماعی، افسردگی، کیفیت زندگی و پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر، نشان داد که درمان ترکیبی فعالسازی رفتاری با داروی پاروکستین در نمرات ترس، اجتناب، ناراحتی فیزیولوژیک، افسردگی، روان شناختی، روابط اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی خود و دیگران در پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار ایجاد کرده است. این تغییر معنادار در متغیر سلامت جسمانی فقط در پس آزمون مشاهده شد. به نظر میرسد رویکرد ترکیبی رواندرمانی با دارودرمانی بر نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی، افسردگی، ترس از ارزیابی منفی موثر است و از این شیوه میتوان در مداخلات بالینی با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
تفاصيل المقالة
در اختلال افسردگی، فرد در معرض خطر فرو پاشیدگی قرار میگیرد و انسجام روانی او به مخاطره میافتد. دو مـورد از مکانیزم های روان شـناختی مهمـی کـه به عنوان عواملی مهم در آسـیب پـذیری بـرای شروع و ثبات افسردگی، معرفی و مـورد توجـه پژوهشگران قرار گرفته، دشواری در تنظیم هیجان أکثر
در اختلال افسردگی، فرد در معرض خطر فرو پاشیدگی قرار میگیرد و انسجام روانی او به مخاطره میافتد. دو مـورد از مکانیزم های روان شـناختی مهمـی کـه به عنوان عواملی مهم در آسـیب پـذیری بـرای شروع و ثبات افسردگی، معرفی و مـورد توجـه پژوهشگران قرار گرفته، دشواری در تنظیم هیجان و استحکام من است. هدف این پژوهش، آزمون اثربخشی فعال سازی رفتاری گروهی بر دشواری در تنظیم هیجان و استحکام من افراد با اختلال افسردگی بود. برای این منظور، طی یک پژوهشنیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل 30 نفر با تشخیص به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند.افراد گروه آزمایش، به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای 2بار) درمان فعال سازی رفتاری را دریافت کردند و گروه کنترل به مدت یک ماه در لیست انتظار قرار گرفت. آزمودنی‎ها قبل و بعد از مداخله از نظر دشواری در تنظیم هیجان و استحکام مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری در میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و استحکام من وجود دارد. نتایج این پژوهش از تاثیر درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری گروهی در بهبود دشواری در تنظیم هیجان و استحکام من حمایت می کند.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی¬های روانی بر فشار¬خون بالا تأثیر منفی می¬گذارد و نیز فعالسازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی أکثر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر فعالسازی رفتاری بر نشخوار ذهنی، تنظیم هیجان و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. تحقیقات نشان داده است که ویژگی¬های روانی بر فشار¬خون بالا تأثیر منفی می¬گذارد و نیز فعالسازی رفتاری تأثیر مفیدی بر سلامت روانی بیمارانی پزشکی دارد. با وجود این، تحقیقات کافی در مورد تأثیر این رویکرد بر ویژگیهای روانشناختی بیماران مبتلا به فشار¬خون بالا وجود ندارد. روش پژوهش نیمه¬آزمایشی طرح پیش¬آزمون-پس¬آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا، پژوهشگران نمونه ای متشکل از 30 بیمار زن مبتلا به فشار¬خون را از بین بیماران زن مراجعه کننده به سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت تبریز به روش هدفمند انتخاب و آنها را به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کردند. سپس، شرکت کنندگان به پرسشنامه¬های پاسخ نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، شکایات روان-تنی (تاناکا و ساکاتا، 2004) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) در پیش¬آزمون پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، درمان فعال¬سازی رفتاری طی 10 جلسه انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله¬ای دریافت نکرد. پس از اتمام دوره گروه آزمایش پرسشنامه های مربوط مجدداً به عنوان پس¬آزمون در اختیار گروه¬ها قرار داده شد. داده¬های بدست آمده با نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل گردید. بر اساس نتایج، فعالسازی رفتاری بهطور معنیداری نشخوار ذهنی و علائم روان-تنی بیماران مبتلا به فشار¬خون بالا را کاهش داد و تنظیم هیجان آن¬ها را بهبود بخشید (05/0>p). بنا¬بر¬این، از فعال¬سازی رفتاری برای کاهش نشخوار ذهنی، دشواری در تنظیم هیجان و علایم روان-تنی زنان مبتلا به فشار¬خون بالا استفاده کرد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications