زمینه و هدف: پخش و گسترش سیلاب در کشتزارها و مراتع، به ویژه آنها که بر روی آبخوانهای بالفعل و بالقوه قرار دارند راهی ساده و ارزان برای مهار بیابانها و تغذیه مصنوعی سفرههای آبهای زیرزمینی به شمار میرود. حضور سخت پوستی خاکزی به نام خرخاکی در شبکههای پخش سیلاب گرب أکثر
زمینه و هدف: پخش و گسترش سیلاب در کشتزارها و مراتع، به ویژه آنها که بر روی آبخوانهای بالفعل و بالقوه قرار دارند راهی ساده و ارزان برای مهار بیابانها و تغذیه مصنوعی سفرههای آبهای زیرزمینی به شمار میرود. حضور سخت پوستی خاکزی به نام خرخاکی در شبکههای پخش سیلاب گربایگان فسا در جنوب شرقی استان فارس دگرگونی هایی چشمگیر را در کیفیت و همچنین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک به وجود آورده است. مهمترین اهداف این تحقیق، اندازهگیری و مقایسه نفوذ پذیری خاک در شبکههای پخش سیلاب با حضور و بدون حضور خرخاکی میباشد مواد و روشها: این مطالعه در ایستگاهآبخوانداری کوثر در دشت گربایگان فسا، در 200 کیلومتری جنوب شرقی شیراز انجام شد. یکی از شبکههای پخش سیلاب گربایگان به نام بیشهزرد 1 انتخاب گردید. نوار دوم این شبکه را به 11 قسمت مساوی تقسیم، در هر قسمت سه آزمایش نفوذپذیری با کاربرد استوانههای دوگانه انجام گردید. متوسط هر سه آزمایش را برای 11 قسمت فوق به عنوان نفوذپذیری هر قسمت در نظر گرفته شد. همچنین در مکانهایی از این شبکه که فعالیتی از خرخاکیها به چشم نمیخورد نیز آزمایشهای نفوذپذیری به همان میزان انجام گرفت و با یکدیگر مقایسه شد. یافتهها: خرخاکیها، نفوذپذیری شبکهها را به گونهای چشمگیر افزایش میدهند. میانگین نفوذ 2/7 سانتیمتر بر ساعت است (200 لیتر بر ثانیه در هکتار) که حدودا 5 برابر مناطق شاهد است و یک اختلاف معنیداری در سطح یک درصد نشان میدهد. نتایج همچنین نشان میدهد که یک اختلاف معنیداری بین فعالیت خرخاکی و شاهد در سطح یک درصد وجود دارد. بحث و نتیجهگیری: خرخاکی میتواند به عنوان یک عامل مفید برای کنترل خاکهای سله بسته از رسوبات در حوضچههای تغذیه مصنوعی باشد، آنها نفوذپذیری این شبکهها پس از 30 سال در حد قابل قبولی حفظ و عمر مفید شبکههای پخش سیلاب را زیاد میکنند.
تفاصيل المقالة
در بررسی حاضر آلودگی کپور ماهیان رودخانه زرینهرود به انگلهای خارجی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان بررسی شده شامل گونههای سیاه ماهی، کپور معمولی، کاراس و آمور بودند که طی تابستان 91 الی تابستان 92 برای تشخیص انگل در پوست، باله و آبشش مورد بررسی قرار گرفتند. در طی یک سال أکثر
در بررسی حاضر آلودگی کپور ماهیان رودخانه زرینهرود به انگلهای خارجی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان بررسی شده شامل گونههای سیاه ماهی، کپور معمولی، کاراس و آمور بودند که طی تابستان 91 الی تابستان 92 برای تشخیص انگل در پوست، باله و آبشش مورد بررسی قرار گرفتند. در طی یک سال تعداد 480 قطعه ماهی به صورت زنده توسط تانکر مخصوص به آزمایشگاه منتقل و پس از بیهوشی بهوسیله ضربه به سر و تعیین گونه ماهی با استفاده از کلیدهای شناسایی و انجام بیومتری مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسیهای میکروسکوپی به وسیله نمونهبرداری از پوست، بالهها و آبشش ماهیان صورت گرفته و پس از جداسازی، تثبیت و شناسایی انگلها، نمونهها با میکروسکوپ نوری (بزرگنمایی ۴× تا۱۰۰×) مورد جستجو قرار گرفتند و در نهایت برای تحلیل آماری دادهها از نرمافزاهای Excel,v.2013و SPSS,v.19و برای تعیین ارتباط بین متغییرها از آزمونstudent T-testاستفاده شد. در مجموع تعداد 7 گونه انگلی شامل دو گونه تک یاخته، چهار گونه مونوژن و یک گونه سخت پوست از این ماهیان جدا و شناسایی شدند (شامل گونههای داکتیلوژیلوس لنکورانی، داکتیلوژیروس اکستنسوس، داکتیلوژیروس لاملاتوس، کلینوستوموم کمپلاناتوم، ایکتیوفیتریوس مولتی فیلیس و جنس های پارادیپلوزئون، تریکودینا و لرنه آ) که همگی چرخه زندگی مستقیم داشتند. طبق نتایج حاصله 70 درصد ماهیان به انواع انگلهای مذکور آلوده بودند که ایکتیوفیتریوس مولتی فیلیس با 65 درصد بیشترین و پارادیپلوزئون sp.1با 54/0 درصد کمترین آلودگی را داشت (05/0p<).تحلیل دادهها بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین فصول مختلف سال بود (05/0p<).همچنین تفاوت معنی داری بین اندام های آلوده وجود داشت و آبشش بالاترین آلودگی را داشت (05/0p<).
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications