• فهرس المقالات زبانشناسی شناختی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - پرسپکتیو شناختی و استعاره‌های زبانی در معماری معاصر ایران
        علی محمدی علی اصغرزاده
        پرسپکتیو لزوما ابزاری برای ترسیم نیست بلکه برآمده از ادراک و چهارچوبهای شناختی- زبانی است. درواقع در هنرهای تجسمی پیدایش پرسپکتیو با نگرش زبانی انسان با محیط پیرامون پیوند دارد. به لحاط زبانشناختی، پرسپکتیو نوعی طرح‌واره برای انتقال مفاهیم و شکل‌گیری استعاره‌ها در زبان أکثر
        پرسپکتیو لزوما ابزاری برای ترسیم نیست بلکه برآمده از ادراک و چهارچوبهای شناختی- زبانی است. درواقع در هنرهای تجسمی پیدایش پرسپکتیو با نگرش زبانی انسان با محیط پیرامون پیوند دارد. به لحاط زبانشناختی، پرسپکتیو نوعی طرح‌واره برای انتقال مفاهیم و شکل‌گیری استعاره‌ها در زبان محسوب می‌شود زیرا به شکل کنایی پیش‌بینی و دریافت انسان به مقوله زمان را نشان می‌دهد و از نقطه نظر مکانی نیز مشخص‌کننده قاب‌های ارجاع و تعریف انسان از مکان است. بدین‌سان با تغییر قاب‌های ارجاع در زبان، نوع پرسپکتیو هم تغییر می‌کند. در این مقاله به روش کیفی و استدلال منطقی و با استفاده از دانش زبان‌شناسی شناختی در فضای خیالی و دنیای اثیری مینیاتورهای ایرانی و همچنین در فضای شبکه‌ای و بدون برجستگی مجازی به قیاس پرسپکتیو پرداخته شده است. در نهایت جدولی تطبیقی و مدلی دوگانه بدست آمده که می‌تواند الگویی برای ساختار پرسپکتیو در معماری معاصر ایران در عصر مجازی و شبکه‌ای باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی طرحواره های تصوری «عشق» درتغزل های فرخی سیستانی
        نبی الله عرب خزائلی حسین علی پاشاپسندی حسین پارسایی
        طرحواره های تصوری یکی از مفاهیم مهم در زبان شناسی شناختی است که اصل مسألة آن این است که از ما، در این جهان، اعمال و رفتارهایی بروز می کند و از این طریق، ساخت های مفهومی بنیادینی پدید می آیند که برای اندیشیدن دربارة امور انتزاعی به کار می روند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی أکثر
        طرحواره های تصوری یکی از مفاهیم مهم در زبان شناسی شناختی است که اصل مسألة آن این است که از ما، در این جهان، اعمال و رفتارهایی بروز می کند و از این طریق، ساخت های مفهومی بنیادینی پدید می آیند که برای اندیشیدن دربارة امور انتزاعی به کار می روند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی انواع طرحواره های تصوری (حجمی، حرکتی و قدرتی) موجود در واژة عشق در قصاید فرخی سیستانی می پردازد. هدف این پژوهش شناخت این طرحواره ها در تغزل های فرخی و چگونگی عینیت یافتن واژة عشق در آن‌هاست. نتایج حاکی از آن است که در میان سه طرحوارة تصوری، طرحوارة قدرتی بسامد بیشتری در تغزلات فرخی دارد؛ زیرا فرخی در سروده های خود نشان می دهد که عشق با نیروی فراوان خود عاشق را تحت تأثیر خویش قرار داده است. بعد از طرحوارة تصوری قدرتی، طرحوارة حرکتی بیشترین بسامد را در تغزلات فرخی به خود اختصاص داده که برای نشان دادن همراهی عشق با عاشق در طی مسیر عاشقی به کار رفته است. طرحوارة حجمی پایین ترین بسامد را به خود اختصاص داده است و شاعر به کمک این طرحواره، رنج‌های عاشق را در مسیر عشق نشان می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی انواع استعاره در غزلیّات حافظ شیرازی بر مبنای زبانشناسی شناختی
        حسین صادقی محمود عباسی جواد شیروانی
        در زبان شناسی شناختی استعاره پدیده ای شناختی و ذهنی است و آنچه در زبان ظاهر می شود، صرفاً نمودی از این پدیده ذهنی است و در واقع، استعارههای ادبی و زیبایی شناختی فقط زیرمجموعه ای از استعاره اند. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که با استفاده از رویکرد زبان شناسی شناختی به أکثر
        در زبان شناسی شناختی استعاره پدیده ای شناختی و ذهنی است و آنچه در زبان ظاهر می شود، صرفاً نمودی از این پدیده ذهنی است و در واقع، استعارههای ادبی و زیبایی شناختی فقط زیرمجموعه ای از استعاره اند. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که با استفاده از رویکرد زبان شناسی شناختی به بررسی انواع استعاره در غزلیّات حافظ شیرازی پرداخته شود. بدین منظور پس از مطالعه غزلیات، موارد استعاره های هستی شناسانه، ساختی و جهتی مشخص شدند و از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که شاعر به ترتیب از این استعاره ها با بسامد فراوانی 85/77%، 24/15% و 91/6% استفاده کرده است. مطالعات بیشتر نشان داد که وی از اسم نگاشت های عاشقانه، عارفانه، رندانه، مدحی و فلسفی در بیان استعاره های هستی شناسانه و از جهت های راست، درون، بیرون، کنج، بلند، پیش، فراز، زیر، اوج، بن، سر و دور برای بیان مفاهیم استعاره های جهتی استفاده کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - Linguistic Theory and Cultural Conceptualisations
        فرزاد شریفیان
        Formal theories of language have so far been developed out of the study of a limited set of morphosyntactic properties of Indo-European languages. Motivated by a search for linguistic universals, these theories have often led to the formulation of highly idealised model أکثر
        Formal theories of language have so far been developed out of the study of a limited set of morphosyntactic properties of Indo-European languages. Motivated by a search for linguistic universals, these theories have often led to the formulation of highly idealised models encompassing abstract mechanisms and components. This paper challenges such models and argues for the role of culture in linguistic theories. It presents examples from several languages where various syntactic and discoursal features appear to embody schemas and categories that dwell in cultural and ontological systems. The examples show how grammatical properties such as noun classifiers, pronoun systems, honorifics, demonstrative, etc. may reflect culturally constructed conceptualisations of experience. It is therefore maintained that theories of language need to employ cultural conceptualisations as a tool in accounting for many aspects of linguistic structure. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مقایسه استعاره‌های مفهومی «دنیا» در اشعار سعدی و پروین
        ناهید بهمنش فروغ کاظمی نرگس جابری نسب
        براساس نظریة استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیّتی استعاری دارد و استعاره‌ها ارکان اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیش‌رو، مسئلة اصلی آن است که شیوة مفهوم‌سازی استعاری دنیا در قصیده‌ها و قطعه‌های سعدی و پروین چگونه است؟. هدف اصلی پژوهش آن است که پی أکثر
        براساس نظریة استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیّتی استعاری دارد و استعاره‌ها ارکان اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیش‌رو، مسئلة اصلی آن است که شیوة مفهوم‌سازی استعاری دنیا در قصیده‌ها و قطعه‌های سعدی و پروین چگونه است؟. هدف اصلی پژوهش آن است که پی‌ببریم مفهوم‌سازی دنیا، دیدگاه غالب این دو شاعر را نسبت‌به دنیا چگونه بازنمایی می‌کند. پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شد. نتایج حاصل از بررسی‌داده‌ها شامل 229 استعاره در حوزة مقصد دنیاست که از قصیده‌ها و قطعه‌های دو شاعر نمونه‌گیری و ارزیابی شد. یافته‌ها نشان می‌دهد حوزه‌های مبدأ شیء، انسان، ساختمان، سفر، حیوان، دریا، مزرعه، اقتصاد و تجارت و جنگ در اشعار هر دو شاعر بیان شده است. استعارة ‌سرزمین و ملک تنها در اشعار سعدی یافت شد؛ درحالی‌که حوزه‌های مبدأ باغ، معدن، قصه، جادو، کوه، دیو و اژدها، ورزش، چاه، خیمه و چادر، آتش، غذا، دشت، محکمه‌گاه، صاعقه، مکتب و مدرسه، کندو، گیاه، کمینگاه و دِه تنها در اشعار پروین نمود یافته‌ است. سعدی غالباً از حوزة مبدأ شیء، و پروین از حوزة مبدأ انسان برای مفهوم‌سازی دنیا استفاده می‌کند؛ پروین با انسان‌نگاریِ پدیدة دنیا به مجموعه‌ای متنوع از استعاره‌ها دست یافته است که چگونگی درک از دنیا و چگونگی عملکرد نسبت‌به آن را در چارچوب انگیزه‌ها، ویژگی‌ها و فعالیت‌های انسانی مهیا می‌‌کند. گفتنی است هر دو شاعر حوزة مبدأ شیء ازدست‌دادنی را در قصیده و نیز در قطعه به کار گرفته‌اند که می‌تواند مبیّن آن باشد که ایشان دنیا و متعلقات دنیا را شایستة وابستگی و دلبستگی ندانسته‌اند. درمجموع، با آنکه در اشعار پروین تنوع استعاری بیشتری دیده می‌شود، نگرش و اندیشه‌اش نسبت‌به مفهوم دنیا هم‌جهت با سعدی است؛ تاآنجاکه می‌توان گفت پروین در نگاه به دنیا از سعدی تأثیر پذیرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - اسم های مرکب زبان فارسی از دیدگاه نظریه ی آمیختگی مفهومی
        زهرا محمدی فرشید سمائی مرضیه صناعتی محمدرضا رضوی
        پژوهش حاضر، به بررسی و مطالعه‌ی اسم‌های مرکب درون‌مرکز زبان فارسی، از دیدگاه نظریه‌ی آمیختگی مفهومی می‌پردازد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه‌ی گردآوری داده‌ها، کتابخانه‌ای است. بدین منظور100 نمونه ترکیب دو اسمی درون‌مرکز از دو فرهنگ دهخدا و سخن انتخاب و به‌طور تص أکثر
        پژوهش حاضر، به بررسی و مطالعه‌ی اسم‌های مرکب درون‌مرکز زبان فارسی، از دیدگاه نظریه‌ی آمیختگی مفهومی می‌پردازد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه‌ی گردآوری داده‌ها، کتابخانه‌ای است. بدین منظور100 نمونه ترکیب دو اسمی درون‌مرکز از دو فرهنگ دهخدا و سخن انتخاب و به‌طور تصادفی تحلیل شد. هدف از انجام این پژوهش، تعیین فرایندهای شناختی دخیل در شکل‌گیری اسم‌های مرکب درون‌مرکز زبان فارسی (استعاره) و مشخص نمودن میزان خلاقیت فرایند ترکیب با توجه به چارچوب نظری بنسز (2006) است. به اعتقاد وی هرچه در ترکیب‌ها ارتباط استعاری قوی‌تر باشد، میزان خلاقیت و پویایی به‌کاررفته در آن‌ها بیشتر خواهد ‌بود و به سطح انتزاعی معنا نیز افزوده می‌شود. نتایج برآمده از این پژوهش نشان می‌دهند که نظریه‌ی آمیختگی مفهومی نه‌تنها قابلیت و ظرفیت کافی برای توصیف خلاقیت و پویایی این فرایندها را دارد؛ بلکه تبیین متفاوت و تازه‌ای از آن‌ها را نیز ارائه می‌کند و گویشوران زبان فارسی تمایل بیشتری به استفاده از معانی استعاری برای تولید و درک اسم‌های مرکب درون‌مرکز رادارند. تفاصيل المقالة