میانجیگری، از جمله نهادهای نسبتاً جدید در امور کیفری به شمار می آید که به دنبال گسترش ایدئولوژی قضازدایی مو قعیت ویژه ای پیدا کرده است. میانجی گر، بزه دیده و بزهکار از جمله عناصر درگیر در این نهاد می باشند. ورود نهاد مزبور به حقوق فرانسه به پایان دهه 80 میلادی و در حقوق أکثر
میانجیگری، از جمله نهادهای نسبتاً جدید در امور کیفری به شمار می آید که به دنبال گسترش ایدئولوژی قضازدایی مو قعیت ویژه ای پیدا کرده است. میانجی گر، بزه دیده و بزهکار از جمله عناصر درگیر در این نهاد می باشند. ورود نهاد مزبور به حقوق فرانسه به پایان دهه 80 میلادی و در حقوق ایران به صورت رسمی با تصویب قانون آیین دادرسی کیفری در سال 1392 که البته دو سال بعد اجرائی گردید ، باز می گردد .قانون گذار ایران صرفاً با ذکر یک ماده و البته تصویب آیین نامه مرتبط به این تاسیس اشاره نموده است. مقاله حاضر به دنبال آن است تا به نوعی به آسیب شناسی این نهاد با نگاهی تحلیلی به حقوق فرانسه و تطبیق آن با حقوق ایران بپردازد.در کشور فرانسه مدتهاست به این نهاد توجه ویژه صورت گرفته و نیاز است تا نهاد مزبور به نوعی تحلیل و بررسی گردد تا حقوق ایران نیز بتواند با الگوگیری از آن، جایگاه میانجی گری را هرچه بیشتر در بین مقررات قانونی خود نهادینه نماید.
تفاصيل المقالة
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و 5 مؤلفه آن (خودآگاهی هیجانی، همدلی، احترام به خود، انعطاف پذیری، رابطه اجتماعی) با انگیزش شغلی کارکنان شرکت نگهبان گاز استان اصفهان در سال 1385 بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و بدین منظور از میان 400 نفر کارمند این سازمان أکثر
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و 5 مؤلفه آن (خودآگاهی هیجانی، همدلی، احترام به خود، انعطاف پذیری، رابطه اجتماعی) با انگیزش شغلی کارکنان شرکت نگهبان گاز استان اصفهان در سال 1385 بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و بدین منظور از میان 400 نفر کارمند این سازمان به روش تصادفی ساده80 نفر انتخاب گردیدند. 2 پرسشنامه انگیزش شغلی و هوش هیجانی بر روی آنها اجرا گردید. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و 2 مؤلفه آن (انعطاف پذیری و رابطه اجتماعی) با انگیزش شغلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. (01/=>0P) و( 05/>0P).
تفاصيل المقالة
چکیده
هدف اصلی در این مقاله تعیین رابطه تعهد سازمانی کارکنان با کیفیت زندگی کاری آنان در بیمارستان شهید مدنی تبریز می باشد. کیفیت زندگی کاری نمایان کننده نوعی فرهنگ سازمانی و شیوه مدیریت است که کارکنان براساس آن احساس مالکیت، خودکفایی و عزت نفس می کنند. برنامه کیفیت زن أکثر
چکیده
هدف اصلی در این مقاله تعیین رابطه تعهد سازمانی کارکنان با کیفیت زندگی کاری آنان در بیمارستان شهید مدنی تبریز می باشد. کیفیت زندگی کاری نمایان کننده نوعی فرهنگ سازمانی و شیوه مدیریت است که کارکنان براساس آن احساس مالکیت، خودکفایی و عزت نفس می کنند. برنامه کیفیت زندگی کاری شامل هرگونه بهبود در فرهنگ سازمانی است که حامی رشد و تعالی کارکنان در سازمان باشد. کیفیت زندگی در اندیشه دورکهایم، معلول مکانیسم های معین و عوامل اجتماعی مشخص می باشند در نظریه وی کیفیت زندگی تابع نوع و شدت و چگونگی رابطه اجتماعی است. جامعه آماری تحقیق فوق کلیه کارکنان بیمارستان شهید مدنی تبریز می باشند در سال 1389 برابر 1200 نفر گزارش شده و از این تعداد حدود 384 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب و تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و داده ها و با استفاده از پرسشنامه 24 سئوالی تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری ریچارد والتون (40 سؤالی) جمع آوری گردید. و این تحقیق یک مطالعه کاربردی و توصیفی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss انجام شد و از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تی تست استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه وجود دارد و بین تعهد عاطفی، مستمر و هنجاری با کیفیت زندگی کاری رابطه وجود دارد و تعهد سازمانی کارکنان بر اساس جنسیت آنان متفاوت است ولی تعهد سازمانی کارکنان براساس میزان تحصیلات معنی دار نیست.
تفاصيل المقالة
مطالعه حاضر تلاشی اکتشافی درجهت بررسی جامعهشناختی مفهوم عفو و بخشش و تبیین پتانسیل عفو و بخشش در جامعه،براساس سرمایه اجتماعی شناختی است. در این مقاله به بعد ارتباطی عفو و بخشش توجه شده و براساس نسبت فرد بخشنده با قربانی، پتانسیل بخشش در دو بعد پتانسیل بخشش معطوف أکثر
مطالعه حاضر تلاشی اکتشافی درجهت بررسی جامعهشناختی مفهوم عفو و بخشش و تبیین پتانسیل عفو و بخشش در جامعه،براساس سرمایه اجتماعی شناختی است. در این مقاله به بعد ارتباطی عفو و بخشش توجه شده و براساس نسبت فرد بخشنده با قربانی، پتانسیل بخشش در دو بعد پتانسیل بخشش معطوف به خود و پتانسیل بخشش معطوف به دیگران مفهومسازی شده است. براساس پیمایش انجام شده دربین نمونهای با حجم 378 نفر از شهروندان ارومیهای، به روش نمونهگیری خوشهای، وضعیت پتانسیل عفو و بخشش دربین نمونه آماری با میانگین 1/38 در مقیاس صفر تا صد، در سطح پایینی بوده است. همچنین افراد، زمانی که خود قربانی باشند، پتانسیل بخشش بیشتری داشتهاند(بخشش معطوف به خود) تا زمانی که یکی از اعضای خانوادهشان، قربانی رفتار انحرافی دیگران بودهاست(بخشش معطوف به دیگران). نتایج تبیینی رابطه بین سرمایه اجتماعی شناختی و پتانسیل عفو و بخشش نشان داده است که سرمایه اجتماعی شناختی به صورت کلی، به میزان 18 درصد، در افزایش پتانسیل عفو و بخشش نقش داشته است. اما یافتههای آماری نشان داده است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و پتانسیل بخشش معطوف به دیگران، به صورت منحنی سهمی درجه دو بوده است. به عبارت دیگر افزایش سرمایه اجتماعی تا سطح متوسطی، باعث افزایش پتانسیل عفو و بخشش معطوف به خانواده شده درحالی که افزایش و تقویت بیشتر سرمایه اجتماعی، باعث کاهش پتانسیل بخشش معطوف به اعضای خانواده فرد شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications