هدف پژوهش حاضر طراحی الگو برای پرورش هویت چندفرهنگی دانشآموزان ابتدایی شهر تهران بود. این پژوهش کیفی است و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریهپردازی داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری، نخبگان و خبرگان دانشگاهی، مدیران، معاونان و معلمان نمونه ابتدایی شهر تهران در سال 139 أکثر
هدف پژوهش حاضر طراحی الگو برای پرورش هویت چندفرهنگی دانشآموزان ابتدایی شهر تهران بود. این پژوهش کیفی است و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریهپردازی داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری، نخبگان و خبرگان دانشگاهی، مدیران، معاونان و معلمان نمونه ابتدایی شهر تهران در سال 1397 بودند که از میان آنها 15 نفر بهعنوان نمونه بر اساس اصل اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با روش مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری و روایی و پایایی آن با استفاده از روش توافق درونمتنی و استفاده از دو کدگذار بررسی و تایید شد. تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافتهها نشان داد که ابعاد و مولفههای پرورش هویت چندفرهنگی 9 بعد و 28 مولفه دارد که شامل شناخت هویت فرهنگی (تاریخ و حافظه فرهنگی، جغرافیای فرهنگی، دیانت، زبان و نظام اجتماعی)، محتوی (محتوای عاطفی، روانی و شناختی)، معلم (پداگوژی معلم و کلاسهای ضمن خدمت)، زمان (رسمی و غیررسمی)، بسته آموزشی (کتاب درسی و برنامههای آموزشی و پرورشی)، ارزشیابی (کمی و کیفی)، روشهای یاددهی و یادگیری (الگوهای اجتماعی یادگیری، یادگیری فردی، پردازش اطلاعات و الگوهای سیستم رفتاری)، محیط یادگیری (رسمی و غیررسمی) و هدف (توسعه سواد قومی، تبیین نگرشها و ارزشها، شایستگیهای اجتماعی، رشد و توسعه فردی، توانمندی در مهارتها و بهبود فردی برای اصلاح اجتماعی) بودند. بنابراین متخصصان و برنامهریزان میتوانند از ابعاد و مولفههای فوق برای پرورش هویت چندفرهنگی دانشآموزان استفاده کنند.
تفاصيل المقالة
هدف مطالعه، بررسی نقش باورهای خودکارآمدی و انگیزۀ پیشرفت در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ دانش آموزان مقطع ابتدایی دختر و پسر دارای ناتوانی های یادگیری شهر اردبیل در سال تحص أکثر
هدف مطالعه، بررسی نقش باورهای خودکارآمدی و انگیزۀ پیشرفت در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ دانش آموزان مقطع ابتدایی دختر و پسر دارای ناتوانی های یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی ۹۴-13۹۳ بوده است. نمونۀ این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر با ناتوانی یادگیری بودند که از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشکلات ویژۀ یادگیری شهرستان اردبیل به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، از مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مقیاس انگیزۀ پیشرفتِ هرمنس و مقیاس اضطراب امتحان اهواز استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که خودکارآمدی (01/0>P) و انگیزۀ پیشرفت (05/0>P) برای پیشبینی اضطراب امتحان دانشآموزان با ناتوانی یادگیری معنادار هستند. این نتایج بیان میکند که با تقویت باورهای خودکارآمدی و افزایش انگیزۀ پیشرفت، اضطراب امتحان این دانش آموزان کاهش مییابد. این نتایج میتواند تلویحات مهمی در زمینۀ آموزش و خدمات مشاورهای این دانش آموزان داشته باشد.
تفاصيل المقالة
هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی - رفتاری بر حافظة فعال در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. جامعه آماری این پژوهش نیمه آزمایشی دربرگیرنده کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهر تبریز أکثر
هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی - رفتاری بر حافظة فعال در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. جامعه آماری این پژوهش نیمه آزمایشی دربرگیرنده کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهر تبریز بود که در این میان 60 نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی دارای تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-1395 به روش هدفمند انتخاب شدند و در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. گروهها آزمونان - بک را بهعنوان پیشآزمون پسآزمون تکمیل کردند. 20 جلسه توانبخشی شناختی،20 جلسه نوروفیدبک و 8 جلسه بازیدرمانی شناختی – رفتاری در گروههای آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی - رفتاری بر حافظة فعال در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، تأثیر ندارد، بین تأثیر توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی - رفتاری بر حافظة فعال در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، تفاوت معناداری وجود ندارد (001/0>P). لذا نیاز به انجام پژوهشهای بیشتری برای نتیجهگیری قطعی در این زمینه احساس میشود.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش، بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر انضباط دانشآموزان دورة ابتدایی است. به این منظور از روش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده گردید که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شن أکثر
هدف این پژوهش، بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر انضباط دانشآموزان دورة ابتدایی است. به این منظور از روش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده گردید که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شناختی از نوع تجربه زیست شده) استفادهشده است. جامعة آماری پژوهش کلیه 39 مدرسه ابتدایی پسرانه ناحیه 3 آموزشوپرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 95-94 است. تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 8 مدرسه و طول مدت مشاهده از ابتدا تا انتهای سال تحصیلی 95-94 بوده است. برای جمعآوری اطلاعات متناسب ابزارهای زیر استفادهشده است:1-پرسشنامه انضباط محقق ساخته.2-برگههای مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجهبندی لیکرت با روش واقعهنگاری.3-مصاحبه با روش سؤالات استانداردشده و روش گفتگوهای غیررسمی. بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در بخش کمی از همبستگی پیرسون و تجزیهوتحلیل رگرسیون چندگانه استفادهشده است. نتایج رگرسیون چندگانه بین برنامه درسی پنهان با انضباط دانشآموزان همبستگی چندگانه 527/0 را نشان میدهد که در سطح اطمینان 95درصد معنادار است. همچنین بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از نظرات صاحبنظران برنامه درسی پنهان و روانشناسی پرورشی استفاده شد که نتایج نشان داد که در اکثر مدارس و کلاسهای درس مورد مشاهده دانشآموزان تحت تأثیر آثار برنامه درسی پنهان قرار داشتند که این آثار بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر احساس تعلق به مدرسه آنها تأثیر عمیق و پایداری میگذاشت.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نرم افزار طراحی شده با رویکرد فراشناخت بر خود ـ راهبری دانشآموزان دوره ابتدایی و روش انجام آن، شبه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعهی آماری دانشآموزان پایهی پنجم ابتدایی شهر کرمانشاه را که در سال تحصیلی 90 ـ 89 در م أکثر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نرم افزار طراحی شده با رویکرد فراشناخت بر خود ـ راهبری دانشآموزان دوره ابتدایی و روش انجام آن، شبه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعهی آماری دانشآموزان پایهی پنجم ابتدایی شهر کرمانشاه را که در سال تحصیلی 90 ـ 89 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند در بر میگیرد که 12192 نفر است. 105 نفر از دانشآموزان پایهی پنجم ابتدایی به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهی خود ـ راهبری فیشر است. یافتهها نشان میدهد که بین نمرات خود ـ راهبری دانشآموزان گروههای آزمایش و گواه، تفاوت معناداری وجود دارد. یافتههای پیرامون مؤلفههای فرعی خود ـ راهبری بیانگر این است که که میان نمرات دانشآموزان گروههای آزمایش و گواه در مؤلفهی خود ـ مدیریتی، رغبت در یادگیری و خود ـ کنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های فرهنگ یادگیری دانشآموزان دورۀ اول ابتدایی و با استفاده از روش قومنگاری انجام شد. محدودۀ پژوهش حاضر، مدارس ابتدایی دورۀ اول شهر داراب (استان فارس) در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 12 کلاس از 6 مدرسه أکثر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های فرهنگ یادگیری دانشآموزان دورۀ اول ابتدایی و با استفاده از روش قومنگاری انجام شد. محدودۀ پژوهش حاضر، مدارس ابتدایی دورۀ اول شهر داراب (استان فارس) در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 12 کلاس از 6 مدرسه برای مشاهده و مصاحبۀ قومنگارانه با معلمان و دانش آموزان انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مشاهدۀ مشارکتی و مصاحبۀ قومنگارانه، از روش نظام دار منسوب به استراوس و کوربین استفاده شد. بر اساس این رویکرد، داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار کدهای تنظیم شده و صحت یافته ها با استفاده از روش مرور همتایان و کنترل اعضا بررسی شد. پایایی کدگذاری های انجام شده نیز با استفاده از روش توافق کدگذاران و ضریب کاپای کوهن 88/0 و 86/0 محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ یادگیری دانشآموزان ابتدایی دارای 6 مؤلفۀ ارزشیابی، روابط و تعاملات، انگیزش تحصیلی، محیط یادگیری، رفتارهای آموزشی دانش آموزان و مدیریت فعالیت های یاددهی-یادگیری است. به طور کلی طبق مشاهدات انجام شده در فرهنگ یادگیری دانشآموزان ابتدایی دورۀ اول، معلممحور و مرکز اصلی کلاس بوده و فرایندهای یاددهی-یادگیری را هدایت و کنترل می کند.
تفاصيل المقالة
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی مداخلات بازی محور بر خلاقیت و خود ارزشمندی دانشآموزان ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه گواه بود. با روش نمونهگیری خوشهای در مرحله غربالگری،30 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو أکثر
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی مداخلات بازی محور بر خلاقیت و خود ارزشمندی دانشآموزان ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه گواه بود. با روش نمونهگیری خوشهای در مرحله غربالگری،30 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت مداخله بازی محور شناختی رفتاری قرار گرفت. برای جمعآوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامههای خلاقیت عابدی و خود ارزشمندی کروکر استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافتهها نشان داد که بین دو گروه (آزمایش و گواه) در متغیرهای خلاقیت و خود ارزشمندی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0 > p). بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر مداخله بر روی متغیرهای پژوهش بود.نتیجه گیری: به نظر میرسد که بتوان از این روش مداخله ای در حوزه افزایش خلاقیت و خود ارزشمندی دانشآموزان ابتدایی بهره برد.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی هنر-بازی درمانی و آموزش ذهنآگاهی بر عزت نفس دانشآموزان پسر سال ششم ابتدایی بود.روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر سال ششم ابتدایی شهر بو أکثر
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی هنر-بازی درمانی و آموزش ذهنآگاهی بر عزت نفس دانشآموزان پسر سال ششم ابتدایی بود.روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر سال ششم ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. روش نمونهگیری در پژوهش حاضر، به شیوه تصادفی چندمرحلهای بود. ابتدا با روش نمونهگیری تصادفی سه مدرسه ابتدایی شهر بوکان انتخاب شدند و از بین کلاسهای ششم هر مدرسه، یک کلاس به صورت تصادفی برگزیده شد. سپس، تعداد 45 دانشآموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروههای آزمایش تحت آموزش دو برنامه مداخله متفاوت هنر-بازی درمانی و آموزش ذهنآگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه عزت نفس (SEI) به عنوان ابزار پژوهش برای اجرای پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. برای تحلیل دادهها، از روشهای آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون مقایسههای زوجی بنفرونی استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد بین گروههای آزمایشی و گروه گواه از لحاظ متغیر عزت نفس در مرحله پسآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد (.05≥P). نتایج دیگر پژوهش نشان داد که بین آموزش ذهنآگاهی با هنر-بازی درمانی تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود ندارد و اثربخشی هر دو مداخله به یک میزان بوده است.نتیجهگیری : براساس یافته ها، آموزش ذهنآگاهی و هنربازی درمانی به عنوان روشهای مداخلهای مؤثر در رشد و بهبود عزت نفس کودکان دبستانی میتواند مورد استفاده مربیان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر تفکر خلاق و خود تنظیمی یادگیری بود. روش مطالعه شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی در دبستانهای شهر کامیاران در سال تحصیلی أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی مفهوم محور بر تفکر خلاق و خود تنظیمی یادگیری بود. روش مطالعه شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی در دبستانهای شهر کامیاران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با روش نمونهگیری تصادفی، نمونه منتخب در دو گروه تقسیم شدند (24 نفر گروه آزمایش و 21 نفر گروه کنترل). آموزش الگوی تدریس مفهوم محور در قالب 8 جلسۀ نیم ساعته در 4 هفته (هر هفته 2 جلسه) به گروه آزمایش داده شد و گروه کنترل، تدریس سنتی و مرسوم را دریافت نمودند. ابزارهای گردآوری داده ها نیز شامل پرسشنامه تصویری سنجش خلاقیت تورنس(2002) فرم الف و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی سواری و عربزاده(1392) بودند. نتایج تحقیق با تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد، دانشآموزانی که از طریق الگوی مفهوم محور آموزش دیده بودند نمرات تفکر خلاق و یادگیری خود تنظیمی بالاتری در مقایسه با دانشآموزانی که این آموزش را دریافت نکرده بودند کسب کردند(001/0>p). با توجه به اثربخشی آموزش الگوی مفهوم محور، باید در دوره ابتدایی به خصوص در درس علوم تجربی بیش از پیش به این روش توجه نمود و به معلمان اینگونه روشها را توصیه کرد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر ابعاد ادراک شایستگی دانشآموزان بود. از این رو، 50 دانشآموز پسر کلاس پنجم ابتدایی به روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر کدام 25 نفر) به مقیاس ادراک شایستگی کودکان (هارتر، 1 أکثر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر ابعاد ادراک شایستگی دانشآموزان بود. از این رو، 50 دانشآموز پسر کلاس پنجم ابتدایی به روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر کدام 25 نفر) به مقیاس ادراک شایستگی کودکان (هارتر، 1982) پاسخ دادند. پژوهش از نوع پیش آزمونـپس آزمون با گروه کنترل بود. راهبردهای شناختی (ملکی، 1384) طی 10 جلسه 35 دقیقهای در گروه آزمایشی اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادند که راهبردهای شناختی در تغییر ابعاد ادراک شایستگی (شناختی، فیزیکی و اجتماعی) دانش آموزان مؤثر است و آموزش پس از پیگیری با فاصله زمانی 30 روز نیز پایدار مانده است.
تفاصيل المقالة
به منظور تعیین میزان شیوع ناتوانیهای خاص خواندن و نوشتن در دانش آموزان مقطع ابتدایی، 3282 نفر از دانش آموزان پایههای سوم، چهارم و پنجم مناطق هفتگانه آموزشی استان قم براساس روش نمونهبرداری طبقهای انتخاب شدند. در وهلة اول، معلمان فهرست نشانههای ناتوانیهای یادگیری (فو أکثر
به منظور تعیین میزان شیوع ناتوانیهای خاص خواندن و نوشتن در دانش آموزان مقطع ابتدایی، 3282 نفر از دانش آموزان پایههای سوم، چهارم و پنجم مناطق هفتگانه آموزشی استان قم براساس روش نمونهبرداری طبقهای انتخاب شدند. در وهلة اول، معلمان فهرست نشانههای ناتوانیهای یادگیری (فوست و لو، 1995) را برای هر دانش آموز تکمیـل کردند. سپس، کسانی که بیش از سه نشانة ناتوانی خاص یادگیری را داشتند به آزمونهای خوانـدن و نوشتن محقق ساخته پاسخ دادند. ماتریسهای پیشروندة ریون (ریون، 1956) در مورد دانش آموزانی که نمرة پایین¬تر از نمرة ملاک گرفتند، اجرا شد. در نهایت، 3130 دانشآموز که نمرههای آنها در آزمونهای خواندن و نوشتن پایینتر از نمرة ملاک بود و فاقد نقایص هوشی، بینایی، شنوایی و حرکتی بودند، نمونة پژوهش را تشکیل دادند. یافتهها نشان دادند که (1) میزان شیوع ناتوانی خاص خواندن در استان قم، 55/1 درصد و ناتوانی خاص نوشتن، 34/1 درصد است، (2) بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد، (3) سه پایة تحصیلی از نظر میزان شیوع ناتوانی خاص خواندن تفاوت معنادار دارند و (4) بین مناطق هفتگانة استان قم در میزان شیوع ناتوانی خاص خواندن و نوشتن تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر که نمایانگر تعداد قابل توجة دانش آموزان مبتلا به ناتوانیهای خاص است، نیاز به اقدام پیشگیرانه و درمانی در این زمینه آشکار میشود.
تفاصيل المقالة
هدف از اجرای این پژوهش ارائه الگوی آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان ابتدایی مبتنی بر عوامل ساختاری، زمینهای و فرایندی بود. پژوهش ازنظر اهداف کاربردی و ازنظر نوع مطالعه و ماهیت پژوهش در بعد کیفی جستجوی اکتشافی و از بعد کمی پیمایشی مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه م أکثر
هدف از اجرای این پژوهش ارائه الگوی آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان ابتدایی مبتنی بر عوامل ساختاری، زمینهای و فرایندی بود. پژوهش ازنظر اهداف کاربردی و ازنظر نوع مطالعه و ماهیت پژوهش در بعد کیفی جستجوی اکتشافی و از بعد کمی پیمایشی مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در مدارس ابتدایی شهرستان رفسنجان (به تعداد 1457 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. برای تعیین حجم نمونه در بعد کیفی از روش نمونهگیری هدفمند و فن دلفی و در بعد کمی از نمونهگیری کوکران استفاده شد. تعداد نمونه حداقل موردنیاز برابر با 304 نفر برآورد شد ابزار سنجش دو پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه مهارتهای زندگی با 91 سؤال و پرسشنامه عوامل سهشاخگی با 27 سؤال) بود که اعتبار یابی پرسشنامهها نشان داده شد از روایی همگرا و واگرا در حد مقبولی برخوردار هستند. داده های کیفی با استفاده از کدگذاری باز و محوری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت تا درنهایت به تدوین الگوی آموزش مهارتهای زندگی انجامید و الگوی پژوهش با 15 مؤلفه مهارت زندگی شامل مهارتهای ارتباط، مهارتهای قابلعرضه، خود مسئولیتی، اخلاق کاری، مدیریت، مهارتهای زندگی سالم، تفکر انتقادی، همکاری، تصمیمگیری، تفکر خلاق، خودآگاهی، هدفگذاری، حل مسئله، توجه به دیگران، عزتنفس و 10 مؤلفه از عوامل سهشاخگی شامل کتاب درسی، تلویزیون، کارگاه آموزشی، خانواده، همسالان، جامعه، فضای مجازی، مشاور، کتاب غیردرسی و مدرسه ارائه گردید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications