دانشجویان، مشتریان اصلی سیستم آموزش در دانشگاهها هستند و کیفیت خدمات آموزشی را با انتظارات و ادراکات خود از خدمات دریافت شده میسنجند؛ از این رو اکنون در همه مراکز علمی دنیا دیدگاه دانشجویان را در مورد کلیه جنبههای خدمات آموزشی ارائه شده در موسسات آموزش عالی به عنوان أکثر
دانشجویان، مشتریان اصلی سیستم آموزش در دانشگاهها هستند و کیفیت خدمات آموزشی را با انتظارات و ادراکات خود از خدمات دریافت شده میسنجند؛ از این رو اکنون در همه مراکز علمی دنیا دیدگاه دانشجویان را در مورد کلیه جنبههای خدمات آموزشی ارائه شده در موسسات آموزش عالی به عنوان عامل ضروری در پایش کیفیت آموزش درنظر میگیرند. بر همین اساس این مطالعه با هدف نقش میانجی رضایت دانشجو در رابطه بین کیفیت خدمات با وفاداری دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه¬ی آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان تشکیل می¬دهند که تعداد آن¬ها حدود 4469 نفر می¬باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 351 نفری به شیوه طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. جهت اندازه¬گیری کیفیت خدمات از پرسشنامه شاهوردیانی(1389)، وفادرای دانشجو و رضایت دانشجو از پرسشنامه زنداونیان و همکاران(1397) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب¬ آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل¬سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود از پنج بعد کیفیت خدمات، عوامل محسوس، قابل اعتماد بودن و همدلی تاثیر مثبت و معناداری بر رضایت دانشجو دارد اما پاسخگویی، اطمینان خاطر تاثیر معناداری بر رضایت دانشجو ندارد. از طرفی رضایت دانشجو تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری دانشجو دارد. نتایج نقش میانجی نیز نشان داد رضایت دانشجو نقش میانجی را در رابطه بین، عوامل محسوس و قابل اعتماد بودن و همدلی با وفاداری دانشجو ایفا می کند اما رضایت دانشجو نقش میانجی در رابطه بین پاسخگویی و اطمینان خاطر با وفاداری دانشجو ایفا نمی کند.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه میانگین مؤلفه های مهارت های ارتباطی و ارتباط آنها با ویژگی های جمعیت شناختی در کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است.
روش: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد مهارت أکثر
هدف: هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه میانگین مؤلفه های مهارت های ارتباطی و ارتباط آنها با ویژگی های جمعیت شناختی در کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است.
روش: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد مهارت های ارتباطی کویین دام بود. جامعه آماری آن، شامل 117 نفر کتابدار کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و روش نمونه گیری سرشماری بوده است. روایی پرسشنامه از روش محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ برابر 86/. محاسبه و تأیید گردید. روش گردآوری داده ها، به شکل مراجعه حضوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم‌افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t تک متغیره، آزمون Manova و LSD) صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که کتابداران دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از مهارت های ارتباطی به نسبت مطلوبی برخوردار هستند. و مؤلفه های قاطعیت و بینش در کتابداران دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در کتابداران با جنسیت مرد بیشتر از کتابداران با جنسیت زن بوده و تنطیم عواطف در کتابداران گروه سنی 38 تا 47 سال بیشتر از کتابداران با گروه سنی 18 تا 37 سال بوده است. همینطور اختلاف میانگین تنظیم عواطف برحسب مدرک تحصیلی در کتابداران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سطح 05/0 معنادار بوده است، به طوری که تنظیم عواطف در کتابداران با مدرک دیپلم کمتر از کتابداران با مدرک کارشناسی بوده است.
نتیجه‌گیری: بررسی مؤلفه های مهارت های ارتباطی کتابداران مورد بررسی نشان داد که میانگین همه مؤلفه های از سطح متوسط بالاتر بوده و ارتباط معنی‌داری بین مؤلفه های قاطعیت و بینش با جنسیت و همین طور بین تنظیم عواطف با سن و مدرک تحصیلی وجود دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میان شش بعد جو سازمانی با میزان پذیرش نوآوری در برنام هدرسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شده است.جامعه آماری شامل 503 عض أکثر
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میان شش بعد جو سازمانی با میزان پذیرش نوآوری در برنام هدرسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شده است.جامعه آماری شامل 503 عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان است که 126 عضو دانشگاه از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. ابزارهای اندازهگیری در این پژوهش عبارت بود از: 1 ـ پرسشنامه جو سازمانی که توسط گل (2008) طراحی شده و توسط پژوهشگران بومی سازی شده است. 2ـ پرسشنامه میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی که توسط پژوهشگران تدوین شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار استنباطی با استفاده از آزمونهایی نظیر آزمون رگرسیون چندگانه، رگرسیون همزمان، آزمون لوین، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) انجام گرفته است. تحلیل یافتههای پژوهش نشان داد که 1 ـ بین بعدهای جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 2 ـ بین بعدهای جو سازمانی (تصویر سازمانی، مردم سالاری، نظم و قانون، تحقق هدفهای کلی سازمان، عاملهای فرهنگی ـ اجتماعی) و میزان پذیرش نوآوری در هدفهای برنامه درسی در محتوای برنامه درسی، فعالیتهای یاد دهی ـ یادگیری، روشهای ارزشیابی برنامهدرسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 3 ـ بین میانگین جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (سابقه خدمت نوع دانشکده، مرتبه علمی، سفرهای علمی) تفاوت معنادار وجود دارد و 4 ـ بین میانگین جو سازمانی و میزان پذیرش نوآوری در برنامه درسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (جنسیت) تفاوت معنادار وجود ندارد.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی پژوهش شامل کلیهی زنان کارمند دانشگاه اصفهان در سال 140 أکثر
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی پژوهش شامل کلیهی زنان کارمند دانشگاه اصفهان در سال 1400بودند که از این جامعه تعداد 30 نفر از زنان کارمند بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با 15 عضو قرار گرفتند. آزمودنی ها به پرسشنامهی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول،2006) و مقیاس بهزیستی ذهنی بزرگسالان (کی یز و ماگیار-مو، 2003) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 11 جلسه (هر جلسه90 دقیقه) حکایت درمانی (وایت و اپسون، 1985) را دریافت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار آماری SPSS23 و با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش تعالی خانواده –شغل و تعالی شغل- خانواده زنان کارمند مؤثر است (05/0>P). همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش سطح بهزیستی ذهنی مؤثر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که می توان از حکایت درمانی به عنوان یکی از مداخلات حوزه ایجاد سریزی مثبت بین دو نقش شغل و خانواده و ارتقاء بهزیستی ذهنی زنان کارمند استفاده کرد.
تفاصيل المقالة
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی میزان بررسی میزان به کارگیری و مؤلفه های مؤثر بر فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه اصفهان بر حسب عوامل جمعیت شناختی( جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی)بود. جامعه آماری پژوهش بر گرفته از دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی، علوم و فنی مهندس أکثر
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی میزان بررسی میزان به کارگیری و مؤلفه های مؤثر بر فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشجویان دانشگاه اصفهان بر حسب عوامل جمعیت شناختی( جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی)بود. جامعه آماری پژوهش بر گرفته از دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی، علوم و فنی مهندسی دانشگاه اصفهان بود که نمونۀ آماری با روش طبقه ای متناسب با حجم به تعداد 400 نفر از میان دانشکده های مذکور انتخاب گردیدند. روش پژوهش به شیوه توصیفی- پیمایشی بود. به منظور بررسی میزان توانمندی فناوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته با درجه بندی لیکرت استفاده گردید.روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و کارشناسان در حد مطلوب گزارش گردید. پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری تحلیل واریانس، t تک متغیره و tگروههای مستقل استفاده شد. نتایج، نشان داد که میزان توانمندی دانشجویان در حیطه های دانش از فناوری اطلاعات و ارتباطات، دسترسی به فناوریها، نگرش به فناوریها و نحوۀ بکارگیری از این فناوریها بیشتر از حد متوسط بوده است. همچنین، تفاوت معناداری (05/0p ≤) در میزان توانمندی دانشجویان از فناوریها در رشته های مختلف تحصیلی، جنسیت و مقاطع تحصیلی مشاهده شد.
تفاصيل المقالة
هدف کلی این پژوهش بررسی میزان پاسخگویی روشهای تدریس برنامه درسی دانشگاهها به پرورش رفتار کارآفرینی تجربه از نظر دانشجویان و اساتید دانشگاههای اصفهان، صنعتی اصفهان، هنر اصفهان و آزاد اسلامی اصفهان میباشد. پژوهش کاربردی است و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. ابز أکثر
هدف کلی این پژوهش بررسی میزان پاسخگویی روشهای تدریس برنامه درسی دانشگاهها به پرورش رفتار کارآفرینی تجربه از نظر دانشجویان و اساتید دانشگاههای اصفهان، صنعتی اصفهان، هنر اصفهان و آزاد اسلامی اصفهان میباشد. پژوهش کاربردی است و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که ضریب پایایی آن 98/0 برآورد شد. روایی پرسشنامه از نوع روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و نیز روایی محتوایی با استفاده از نظرات اساتید راهنما و مشاور و پنج نفر از متخصصین دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری مشتمل بر 365 نفر از دانشجویان و 282 نفر از اساتید دانشگاههای اصفهان، صنعتی، هنر و آزاد اسلامی در سال تحصیلی 87 بود که از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرمافزار SPSS انجام پذیرفت. نتایج نشان داد از نظر دانشجویان و اساتید میزان پاسخگویی روشهای تدریس برنامه درسی (پرسش و پاسخ، سخنرانی، پروژه و بحث گروهی) دانشگاهها، به رفتار کارآفرینی تجربه (پرورش توانمندیهای فردی، افزایش مهارتهای ارتباطی، تدبیر راههای مواجه با تغییرات و دانش پژوهش) در هر چهار عامل پایینتر از سطح متوسط بوده است (p≤0/001). همچنین، نظرات آزمودنیها بر حسب جنسیت، گروه، سال و دانشگاه و رتبه عملی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد بین نظرات دانشجویان در روشهای تدریس پرسش و پاسخ (عامل افزایش مهارتهای ارتباطی)، سخنرانی (عاملهای افزایش مهارتهای ارتباطی، پرورش توانمندیهای فردی و تدبیر راههای مواجه با تغییر) و پروژه (در هر چهار عامل) برحسب دانشگاه محل تحصیل، سال، مقطع و گروههای تحصیلی و بین نظرات اساتید نیز در هر چهار روش تدریس و هر چهار عامل بر حسب گروه آموزشی، رتبة علمی و دانشگاه محل تدریس تفاوت معنادار وجود دارد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر رابطه بین کمال گرایی، جرأت ورزی و میزان سازگاری را بررسی می کند. نمونه پژوهش شامل 365 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان درسال تحصیلی 1391 است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اندازه گیری متغیرهای پژوهش (کمال گرایی، جرأت ورزی و سازگاری) توسط پرسش نا أکثر
پژوهش حاضر رابطه بین کمال گرایی، جرأت ورزی و میزان سازگاری را بررسی می کند. نمونه پژوهش شامل 365 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان درسال تحصیلی 1391 است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اندازه گیری متغیرهای پژوهش (کمال گرایی، جرأت ورزی و سازگاری) توسط پرسش نامه های کمال گرایی هیل، جرأت ورزی شان و هرزبرگر وکتز و سازگاری بل انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه براستفاده از مقادیر توصیفی ازضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون T مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که کمال گرایی و جرأت ورزی توان پیش بینی میزان سازگاری دانشجویان را دارد و نمره جرأت ورزی بیشترین اثر را برروی نمره سازگاری دارد. بین کمال گرایی و جرأت ورزی دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد هم چنین بین کمال گرایی و سازگاری و بین جرأت ورزی و سازگاری هم ارتباط معناداری وجود دارد. سه متغیر کمال گرایی، جرأت ورزی و سازگاری در بین دانشجویان دانشکده های مختلف یکسان نیست. دربررسی روابط بین کمال گرایی، جرأت ورزی، سازگاری با سن نتایج نشان می دهند که بین کمال گرایی و سازگاری با سن ارتباط معناداری مشاهده نمی شود ولی بین جرأت ورزی و سن ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین درارتباط این سه متغیر با وضعیت تأهل نتایج بیانگر این است که نمرات کمال گرایی، جرأت ورزی و سازگاری دانشجویان متأهل به مراتب بیشتر از نمرات دانشجویان مجرد است.
تفاصيل المقالة
امروزه، متخصصان مدیریت از تکنیک عارضه یابی سازمانی برای توسعه سازمان سود می جویند. به همین خاطر، مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از مدل عارضه یاب سازمانی وایزبورد، نقاط قوت و ضعف دانشگاه اصفهان را شناسایی نماید.
روش تحقیق پیمایشی، و ابزار تحقیق، پرسشنامه می باشد. جام أکثر
امروزه، متخصصان مدیریت از تکنیک عارضه یابی سازمانی برای توسعه سازمان سود می جویند. به همین خاطر، مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از مدل عارضه یاب سازمانی وایزبورد، نقاط قوت و ضعف دانشگاه اصفهان را شناسایی نماید.
روش تحقیق پیمایشی، و ابزار تحقیق، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارمندان اداری و آموزشی دانشگاه اصفهان به تعداد 445 نفر بوده که از این میان، 118 نفر با فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که از بین ابعاد عارضه یابی سازمانی مدل وایزبورد، بعد هدف در حد نازل و بقیه ابعاد در حد متوسط بوده اند. هم چنین از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای روابط و پاداش، بیشتر از سایر متغیرها بر گرایش کارمندان به تغییر موثر بوده اند. نهایت امر این که، مجموع متغیرهای مستقل مورد استفاده، توانسته اند 50 درصد تغییرات متغیر وابسته را که همان گرایش به تغییر می باشد، تبیین نمایند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان استفاده اعضای هیات علمی از بانکهای اطلاعاتی در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بود.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این مطالعه کلیه اعضاءهیات علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 88-1387 بودند، که تعداد آنها 655 نفر اعلام شد. حجم نمونه طب أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان استفاده اعضای هیات علمی از بانکهای اطلاعاتی در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بود.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این مطالعه کلیه اعضاءهیات علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 88-1387 بودند، که تعداد آنها 655 نفر اعلام شد. حجم نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان 260 نفر محاسبه گردیدکه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته ای باروایی84/0 و پایایی 85/0 مشتمل برسه قسمت بود. قسمت اول مربوط به اطلاعات فردی و قسمت دوم وسوم به ترتیب به میزان استفاده اعضای هیات علمی از بانکهای اطلاعاتی در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی اختصاص داشت.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی شامل درصد فراوانی میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمونt تک متغیره و آزمونهای تعقیبی استفاده شد..بررسی معناداری آزمون در سطحو بزرگتر بودن tحاصله از مقدار بحرانی جدول نشان داداز نظراعضاءهیات علمی کلیه شاخص های پژوهشی مطرح شده بامیانگین(84/3) بالاتر از سطح متوسط (3)، قرار دارند در این میان اعضاء هیات علمی بیشترین استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی را در تالیف مقالات با میانگین (12/4)، داشته اند.همچنین در خصوص فعالیتهای آموزشی مشخص شد کلیه موارد مطرح شده با میانگین (47/3)، متاثر از منابع اطلاعاتی الکترونیکی بودند. همچنین استفاده از نرم افزارهای آموزشی با میانگین 68/3 بالاترین رتبه را در میان فعالیتهای آموزشی مبتنی بر بانکهای اطلاعاتی به خود اختصاص داده است.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علّی بین نوع جهانبینی رهبری و نوآوری سازمانی با نقش میانجی هشیاری سازمانی در دانشگاه اصفهان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را تمامی کارکنان اداری معاونتهای دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 97-1396 تشکی أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علّی بین نوع جهانبینی رهبری و نوآوری سازمانی با نقش میانجی هشیاری سازمانی در دانشگاه اصفهان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را تمامی کارکنان اداری معاونتهای دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 97-1396 تشکیل میدهند نمونه ای از 182 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به طور تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شد روایی پرسشنامهها تأیید شد و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0/88، 91/ و0/72 به دست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss23 و Amos صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل علّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردارند و متغیرهای پژوهش در تعامل با هم به ترتیب 41 و 31 درصد از کل واریانس هشیاری و نوآوری سازمانی را تبیین مینمایند. بهطورکلی یافتههای پژوهش نشان داد که تأثیر مستقیم هشیاری سازمانی، جهانبینی کارآفرین و شبکهای بر نوآوری سازمانی معنادار است، ولی تأثیر مستقیم جهانبینی اجتماعی و تنظیمی بر نوآوری سازمانی معنادار نمیباشد. بنابر یافتهها، تأثیر مستقیم ابعاد جهانبینی بر هشیاری سازمانی و تأثیر غیرمستقیم ابعاد جهانبینی بر نوآوری با میانجیگری هشیاری سازمانی معنادار میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف: نقش روزافزون اینترنت در دانشگاهها و آموزش عالی، موجب دغدغه مسئولان در هدایت دانشجویان به بهرهگیری مؤثر از این فناوری نوین شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش دوره کارشناسی کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاههای اصفهان و علومپزشکی اصفهان بر نگرش دانشجویان کتابدا أکثر
هدف: نقش روزافزون اینترنت در دانشگاهها و آموزش عالی، موجب دغدغه مسئولان در هدایت دانشجویان به بهرهگیری مؤثر از این فناوری نوین شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش دوره کارشناسی کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاههای اصفهان و علومپزشکی اصفهان بر نگرش دانشجویان کتابداری و اطلاعرسانی نسبت به اینترنت بر اساس مدل IAS بود.
روش پژوهش : روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی رشته کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاههای اصفهان و علومپزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389-1390، مشتمل بر 91 نفر بود. با توجه به محدودیت جامعه مورد مطالعه، از روش سرشماری استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد سنجش نگرش نسبت به اینترنت بوده که مشتمل بر چهار خرده مقیاس اضطراب اینترنتی، مفید دانستن، لذت بخش بودن، و خودکارآمدی در استفاده از اینترنت است. به منظور تأیید مجدد اعتبار پرسشنامه از روایی محتوایی و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که ضریب مزبور 96/0 بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پژوهش، در سطح آمار توصیفی از شاخصهای فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در قالب جدول و در سطح آمار استنباطی از آزمونهای t تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد.
یافتهها: بنابر یافتههای پژوهش، دوره کارشناسی کتابداری واطلاعرسانی بر اضطراب، مفید دانستن، لذتبخش بودن، و احساس خودکارآمدی در اینترنت نقش مثبت داشته است. درحالی که نقش این دوره بر کاهش اضطراب اینترنتی مردان بیش از زنان و بر مفید دانستن، لذتبخش بودن و احساس خودکارآمدیِ نسبت به اینترنت در دانشجویان مجرد بیش از متأهلین بود. دانشگاه و سنینِ متفاوت تأثیری در نظرات دانشجویان ایجاد نکرده، اما تأثیر دوره کارشناسیِ کتابداری و اطلاعرسانی بر مؤلفهی خودکارآمدی نسبت به اینترنت، در دانشجویان سال آخر نسبت به دانشجویان سال اوّل بیشتر بوده است.
نتیجهگیری: بررسی دوره کارشناسی کتابداری و اطلاعرسانی در دانشگاههای مزبور نشان از تأثیر مثبت آن بر نگرش دانشجویان در قالب چهار مؤلفه مورد بحث دارد. همچنین از مسئولان انتظار میرود نسبت به ایجاد و توسعه دورههایی تأثیرگذار بر اساس چهار مؤلفهی مورد بحث در این پژوهش همت گمارند.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونتهای (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در س أکثر
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونتهای (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 95-1394 بود. حجم نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 182 نفر تعیین گردید. روش نمونهگیری، تصادفی متناسب با حجم بود. برای جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شد: ساختار سازمانی محقق ساخته بر اساس پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز (1987) و چن و هوانگ (2007)؛ پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007) بود. تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی با قابلیت یادگیری سازمانی و مؤلفههای آن رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ساختار سازمانی و ابعاد آن قادر بهپیش بینی قابلیت یادگیری سازمانی میباشند (05/0 ≥P). همچنین نتایج آزمون t و تحلیل واریانس نشان داد بین ادراک کارکنان از ساختار سازمانی بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی به جزء سابقه خدمت تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0≤P)؛ و بین قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی به جزء جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 ≥P).
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری سازمانی و بیتفاوتی سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونتهای (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر د أکثر
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری سازمانی و بیتفاوتی سازمانی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونتهای (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 95-1394 بود. حجم نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 182 نفر تعیین گردید. روش نمونهگیری، تصادفی متناسب با حجم بود. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007)؛ پرسشنامه بیتفاوتی سازمانی داناییفرد و همکاران (1389)، بود. یافتههای پژوهش نشان داد که قابلیت یادگیری سازمانی با بیتفاوتی سازمانی و ابعاد آن به جزء بعد بیتفاوتی نسبت به اربابرجوع رابطه منفی و معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفههای قابلیت یادگیری سازمانی به جزء مؤلفه ریسک قادر بهپیشبینی بیتفاوتی سازمانی کارکنان میباشند (05/0 ≥P). همچنین نتایج آزمون t و تحلیل واریانس نشان داد بین بیتفاوتی سازمانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی به جزء سن تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 ≤ )؛ و بین قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی به جزء جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 ≥P).
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications