این پژوهش با هدف پیشبینی وابستگی به سیگار در مردان از طریق ابعاد شخصیت در الگوی هفتعاملی کلونینجر اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعۀ آماری پژوهش را مردان سیگاری در شهر قزوین تشکیل دادند که از میان آنها 151 نفر بهصورت در دسترس ( سهلالوصول) انتخاب شدند. ابزارهای سن أکثر
این پژوهش با هدف پیشبینی وابستگی به سیگار در مردان از طریق ابعاد شخصیت در الگوی هفتعاملی کلونینجر اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعۀ آماری پژوهش را مردان سیگاری در شهر قزوین تشکیل دادند که از میان آنها 151 نفر بهصورت در دسترس ( سهلالوصول) انتخاب شدند. ابزارهای سنجش؛ سیاهۀ وابستگی به نیکوتین ( TTURC ، سازمان بهداشت جهانی، 1994) و پرسشنامۀ سرشت ـ منش کلونینجر(کلونینجر و همکاران، 1994) بود. دادهها با استفاده از تحلیل ممیز و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. نتایج نشان داد که خودراهبری مهمترین پیشبینیکنندۀ شخصیتی تشخیص وابستگی به سیگار است (05/0 P ).
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت زمان بر خودراهبری در یادگیری دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه انجام شده است. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح پژوهش پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. روش نمونه گیری تصادفی خوشهای بود. به این منظور یکی از مدارس متوسطه دخترانه منطق أکثر
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت زمان بر خودراهبری در یادگیری دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه انجام شده است. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح پژوهش پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. روش نمونه گیری تصادفی خوشهای بود. به این منظور یکی از مدارس متوسطه دخترانه منطقه فلاورجان که به صورت تصادفی انتخاب شد، دو کلاس اول 30 نفره انتخاب و به صورت تصادفی یک کلاس در گروه آزمایش و دیگری در گروه کنترل قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خودراهبری در یادگیری (Fisher et al ,2001) بود که روایی سازه، محتوایی و صوری آن در سوابق پژوهشی بررسی و تأیید شده بود، روایی صوری مجدداً نیز بررسی و تأیید شد. پایایی آن برحسب ضریب آلفای کرونباخ 81/0 محاسبه شد. هر دو گروه به پرسشنامه خودراهبری در یادگیری به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس مدیریت زمان در 8 جلسه 5/1 ساعته طی یک ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان هر دو گروه در معرض پس آزمون قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که میانگین نمرات کل خودراهبری در یادگیری و مؤلفههای آن (خودمدیریتی، رغبت برای یادگیری و خودکنترلی) در گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافته است. در نتیجه آموزش مدیریت زمان بر افزایش خودراهبری در یادگیری و مؤلفههای آن تأثیر داشته است.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی بود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه دوازدهم ش أکثر
هدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی درگیری تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی بود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه دوازدهم شهرستانهای رباط کریم و پرند در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانشآموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بودند که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحله-ای انتخاب شدند. دانشآموزان به پرسشنامههای درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، هویت تحصیلی (واز وایزاکسون، 2008)، خودراهبری یادگیری (فیشر، 2001) و نیازهای بنیادین روانشناختی (رایان و دسی، 2000) پاسخ دادند. پس از جمعآوری دادهها، تحلیل آنها با نرمافزار Spss-24 و Amos-21 و معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیلها نشان داد که نقش میانجیگر با نیازهای بنیادین روانشناختی در پیوند بین هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 43 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانشآموزان را تبیین میکند.
نتیجهگیری: بر پایه یافتههای پژوهش مشخص شد تأثیر هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری بیش از آنکه مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق با نیازهای بنیادین روانشناختی است. در نتیجه با افزایش هویت تحصیلی و خودراهبری یادگیری، با نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی دانشآموزان افزایش مییابد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر خودراهبری دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دبیرستان مولوی کرد شهرستان روانسر به تعداد 302 أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر خودراهبری دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دبیرستان مولوی کرد شهرستان روانسر به تعداد 302 نفر در سال تحصیلی1395-1396 میباشد. نمونه پژوهش، شامل تعداد 30 نفر از دانشآموزان هستند که به شیوه نمونهگیری هدفمند و در دسترس از بین دانشآموزان دارای خشم زیاد انتخاب شدهاند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابتدا پرسشنامه سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) به عنوان پیشآزمون به دانشآموزان هر دو گروه (آزمایش و گواه) ارائه شد و دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و سپس، آموزش برنامه مدیریت خشم در شش جلسه هفتاد دقیقهای (هفتهای دو جلسه) به دانشآموزان گروه آزمایش ارائه گردید، اما دانشآموزان گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. در پایان، پرسشنامه سنجش مهارتهای کنترل خشم و پرسشنامه سنجش میزان خودراهبری به عنوان پسآزمون به هر دو گروه ارائه شد. دادههای آماری با استفاده از آزمونهای T مستقل، فرمول اندازه اثر و تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافتهها و نتایج پژوهش نشان داد؛ اجرای برنامه آموزش مهارتهای مدیریت خشم میتواند باعث افزایش خودراهبری و کاهش خشم دانشآموزان گردد.
تفاصيل المقالة
هدفاینپژوهشبررسیتاثیرآموزشغایت نگریبریادگیریخودراهبری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم مقطع دبیرستان (دوره اول) شهر سمنان در سال تحصیلی 94-93 بود که از بین آنها 40 دانش آموز به عنواننمونهبا کمترین نمرات در یادگیری خودراهبری انتخاب وبهصورتتصادفیوبطو أکثر
هدفاینپژوهشبررسیتاثیرآموزشغایت نگریبریادگیریخودراهبری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم مقطع دبیرستان (دوره اول) شهر سمنان در سال تحصیلی 94-93 بود که از بین آنها 40 دانش آموز به عنواننمونهبا کمترین نمرات در یادگیری خودراهبری انتخاب وبهصورتتصادفیوبطورمساویدردوگروهآزمایشوکنترلقرار داده شد. ابتداپیشآزمونبررویهردوگروهاجرا و بعدازآنطی9 جلسه،غایت نگریبهگروهآزمایش، آموزشدادهشد.برایگروهکنترلمداخلهایانجامنشد. در اینتحقیقازطرحپیشآزمون- پسآزمونبا گروهکنترلاستفادهشد. داده ها با پرسشنامه یادگیری خودراهبری فیشر، کینگ و تاگو گردآوری شد و پس از آن با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد غایت نگری اثر معنی داری بر بهبود یادگیری خودراهبری دارد. بر اساس نتایج حاصله، برای ارتقاء یادگیری خودراهبری استفاده از آموزش غایت نگری توصیه می شود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه به‌کارگیری مهارتهای فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با خودراهبری در یادگیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی- همب أکثر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه به‌کارگیری مهارتهای فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با خودراهبری در یادگیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی- همبستگی می‌باشد. جامعه آماری آن عبارت از دانشجویان کارشناسی‌ارشد رشتههای برنامهریزی درسی، مدیریت مالی، حقوق، ادبیات فارسی، علوم دام و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس در سال تحصیلی 91- 1390 بوده‌است. با استفاده از روش تصادفی طبقه‌ای 200 نفر از اعضای جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش‌نامه بر روی آنان اجرا شد. به‌منظور گردآوری دادهها از پرسش‌نامه استاندارد خودراهبری در یادگیری و پرسش‌نامه محقق‌ساخته فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با ضریب پایایی 775/0، استفاده شده است. دادههای آماری با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که صددرصد از تغییرات خودراهبری در یادگیری توسط مؤلفه‌های فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات قابل تبیین است. هم‌چنین با نتایج مطالعه در قالب آزمون همبستگی پیرسون، در سطح خطاپذیری (05/0) میتوان اذعان نمود که بین آشنایی با سخت‌افزار و رغبت در یادگیری همبستگی معنی‌دار وجود دارد.
تفاصيل المقالة
Students' academic achievement is one of main indicators in evaluating higher agricultural education. One of the most effective strategies in terms of academic achievement is to reinforce self-directness and meta-cognitive skills. The main objective of this study was to أکثر
Students' academic achievement is one of main indicators in evaluating higher agricultural education. One of the most effective strategies in terms of academic achievement is to reinforce self-directness and meta-cognitive skills. The main objective of this study was to evaluate the effects of elf-directness and meta-cognitive skills on the academic achievement of agriculture students in Iran. This research was a descriptive-correlational study using a survey technique. The instrument adopted in this study was a questionnaire which validity was confirmed by a group of curriculum developers and educational planning specialists in the higher agricultural education system. Cronbach's alpha coefficients were used to determine the reliability of this scale. Cronbach's alpha values for different variables showed the acceptable reliability of this instrument (0.74≤α≤0.96). The statistical population of the study consisted of the agriculture students in Iran (N=236973). The sample size was estimated to be 150 persons by using Cochran statistics and two-stage sampling method (cluster sampling and proportional stratified random sampling). The results showed that the variables self-directness, metacognitive skills, and social conditions had a positive and significant effect on the academic achievement among these students. In total, they could predict a significant percentage (68.1%) of variance for the variables academic achievement.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications