• فهرس المقالات حواس

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تاثیر مؤلفه‌های معماری حواس بر افزایش سطح مسیریابی و جهت یابی افراد کم توان در فضاهای ایستگاهی حمل‌ونقل ریلی ( نمونه موردی: ایستگاه‌مترو فرودگاه مهرآباد)
        ساناز حق شناس نسیم خانلو
        پژوهش حاضر با هدف، بررسی و تبیین نقش مؤلفه‌های معماری مبتنی بر‌ حواس، در مسیریابی جهت‌یابی فضاهای ایستگاهی حمل‌ونقل ریلی، به‌ عنوان رهیافتی درتسهیل این فرآیند برای افراد کم ‌توان ، به‌روش توصیفی- تحلیلی، ازنوع همبستگی انجام گرفت. حوزه پژوهش ایستگاه‌های مترو تهران و جامع أکثر
        پژوهش حاضر با هدف، بررسی و تبیین نقش مؤلفه‌های معماری مبتنی بر‌ حواس، در مسیریابی جهت‌یابی فضاهای ایستگاهی حمل‌ونقل ریلی، به‌ عنوان رهیافتی درتسهیل این فرآیند برای افراد کم ‌توان ، به‌روش توصیفی- تحلیلی، ازنوع همبستگی انجام گرفت. حوزه پژوهش ایستگاه‌های مترو تهران و جامعه ‌آماری آن کاربران ایستگاه‌ها بود. نمونه پژوهش، ایستگاه فرودگاه مهرآباد و 246 نفر که به ‌روش تصادفی هدفمند انتخاب شده‌اند. اطلاعات به دو صورت کتابخانه‌ای و میدانی گردآوری شده است. مؤلفه‌هااز طریق بررسی و مرور مباحث نظری پیرامون مسأله پژوهش و مصاحبه حضوری و نیمه ساختارمند با20 متخصص، شناسایی واستخراج شدند. ابزارگردآوری داده‌ها، پرسشنامه محقق ساخته مصور بود. پرسشنامه، با ایجاد شرایط حسی خاص ( تحریک حواس پنج گانه کاربران) در محل ایستگاه‌ نمونه اجرا شد. داده‌های گردآوری شده با روش‌ آماراستنباطی(تحلیل مسیر) تجزیه و تحلیل شد.نتایج نشان داد مؤلفه‌های حرکتی بیشترین تأثیر را درتسهیل فرآیند مسیریابی- جهت‌یابی افراد کم‌توان داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اولویت‌بندی عناصر پیاده‌راه‌های تفریحی با هدف ارتقای شفابخشی به کمک ادراکات حسی
        ساینا بابایی مرتضی ملکی محمدرضا مهربانی گلزار
        زمینه و هدف: توجه به شفابخشی از طریق پیاده‌راه‌های تفریحی می‌تواند باعث بهبودِ سلامتِ روح و جسم و افزایش میزان بهداشت روان شهرنشینان شود. یکی از مهم‌ترین ابعاد منظر پیاده‌راه‌های تفریحی، عناصر طراحی به کار گرفته شده در آن‌هاست که به دو گونه محسوس و ذهنی دسته بندی می شون أکثر
        زمینه و هدف: توجه به شفابخشی از طریق پیاده‌راه‌های تفریحی می‌تواند باعث بهبودِ سلامتِ روح و جسم و افزایش میزان بهداشت روان شهرنشینان شود. یکی از مهم‌ترین ابعاد منظر پیاده‌راه‌های تفریحی، عناصر طراحی به کار گرفته شده در آن‌هاست که به دو گونه محسوس و ذهنی دسته بندی می شوند. پژوهش‌های بسیاری مولفه‌های طراحی موثر بر سلامت و آسایش شهروندان را بررسی نموده اند؛ اما تا کنون نگاه جامعی که ارتباط بین عناصر منظر پیاده‌راه‌های تفریحی ومولفه‌های شفابخشی را همراه بادر نظر گرفتن نقش حواس پنج‌گانه انسان مورد مطالعه قرار داده باشد؛ انجام نشده است.این مقاله در پی شناخت ابعاد موثر پیاده‌راه‌های تفریحی بر شفابخشی کاربران به کمک حواس پنج‌گانه است. روش بررسی: رویکرد پژوهش از نوع کیفی است.به‌طور کلی، داده های مورد استفاده در تحقیق حاضر در دو بخشِ داده های مستخرج از "مطالعات پیشین" و داده های مستخرج از "پرسش‌نامه کاربران متخصص" به دست آمده‌اند. ابتدا با روش کتابخآن‌های و استدلال منطقی به تبیین و اولویت‌بندی ابعاد موثر و مولفه‌ها پرداخته شد. سپس از طریق فرایند تحلیل شبکه ای فازی به تحلیل نظر متخصصان پرداخته شده است و در انتها به منظور اولویت‌بندی نهایی عناصر پیاده‌راه، نتایج حاصل از هر دو مرحله ی قبل به کمک نرمال کردن، یکپارچه شده است. یافته‌ها: در میان تمامی حواس، حس بینایی بیش‌ترین نقش را دارا می باشد. همچنین"عناصر طبیعی" در ایجاد شفابخشی از سایر عناصر پیاده‌راه موثرتر می باشد؛ همچنین بیش‌ترین میزان شفابخشی در زمینه ی "شفای احساسی/روانی" روی خواهد داد. بحث و نتیجه‌گیری: مشاهده مناظر طبیعی (محرک وجه دیداری و بصری) و در معرض عناصر طبیعی قرار گرفتن (محرک حس لامسه بویایی و شنیداری) می‌تواند عوامل تنش زای روان شناختی را کاهش و رفاه بیولوژیکی را افزایش دهد، همچنین سبب بهبود اضطراب های درونی می‌شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - دراسة توظیف تقنیّة تراسل الحواس فی شعر أمل دنقل
        علی نجفی ایوکی امیرحسین رسول‌نیا سید علی رضا تقوی
        إنّ الشاعر یلعب دوراً بارزاً فی الحیاة الاجتماعیة عامة وفی الحیاة الأدبیة خاصة، کما یؤثر علی الناس بشعره وخیاله الرحب. وبالطبع إنّ ذلک التأثیر من قبل الشاعر لا یتحقق فی عالم الحقیقة فحسب، بل یتحقق فی عالم الخیال؛ حیث ینأی الشاعر عن السیق المألوفة ویتحدث بصوت أعمق وأغرب أکثر
        إنّ الشاعر یلعب دوراً بارزاً فی الحیاة الاجتماعیة عامة وفی الحیاة الأدبیة خاصة، کما یؤثر علی الناس بشعره وخیاله الرحب. وبالطبع إنّ ذلک التأثیر من قبل الشاعر لا یتحقق فی عالم الحقیقة فحسب، بل یتحقق فی عالم الخیال؛ حیث ینأی الشاعر عن السیق المألوفة ویتحدث بصوت أعمق وأغرب من العادی، کی یمنح المتلقی صور حسیة ذات فاعلیة وحرکة. ومن الأدوات التی یستخدمها الشاعر کی یصدر إنتاجاً أدبیاً ذات فاعلیة وتأثیر، هی "تراسل الحواس" أو "الاشتباک الحواسی" أو "الحس المتزامن". فیجدر القول بأنّ هذه التقنیّة إحدی التقنیّات المهمّة التی ظهرت کمصطلح نقدی فی الأعوام الأخیرة عند نقّاد الأدب. التقنیّة هذه وإن کانت حدیثة الظهور فی النقد الأدب العربی، لکنّ توظیفها فی النصوص الأدبیّة کان موجوداً، بدءً بالعصر الجاهلی و مروراً بالعصر المعاصر. وعلی ضوء أهمیّة المسألة تتعاطی هذه المقالة تراسل الحواسل لغة واصطلاحاً مع الحدیث عن نشأته بین الرمزیین وظهوره فی الأدب العربی، ثم تأخذ تعالج أشکال هذه التقنیّة فی شعر الشاعر المصری أمل دنقل. من المستنبط أنّ الشاعر اهتمّ إلی حد کثیر بهذا الفن اجتناباً عن استعمال القریب المألوف لللفظ وإکثاراً من أدبیّة النص مع میله الشدید فی الإنزیاح تجاه محور المجاورة. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - الرمزیة الإیحائیة فی شعر بدر شاکر السیاب
        خیریة عچرش قیس خزاعل
        تحتوی هذه المقالة علی إیضاح للمذهب الرمزی فی شعر بدرشاکرالسیاب الشاعر الذی کان له دور أساسی فی تعیین اتجاه الشعر، فی الخمسینیات والستینیات فی العراق والعالم العربی، وبیّنا أن السیاب کیف ألبس الشعر رداءً جدیداً قد استلهمه من الشعراء الرمزیین فی أوروبا بعد ما تعرف علی آثا أکثر
        تحتوی هذه المقالة علی إیضاح للمذهب الرمزی فی شعر بدرشاکرالسیاب الشاعر الذی کان له دور أساسی فی تعیین اتجاه الشعر، فی الخمسینیات والستینیات فی العراق والعالم العربی، وبیّنا أن السیاب کیف ألبس الشعر رداءً جدیداً قد استلهمه من الشعراء الرمزیین فی أوروبا بعد ما تعرف علی آثارهم الأدبیة من خلال قراءته وترجمته لأدبهم، ثم استطاع أن یطور هذا المذهب الإیحایی علی طریقته. للرمزیة التعبیریة أو الإیحائیة خصائص وسمات؛ نری الکثیر منها فی قصائد السیاب؛ کالإتجاه نحو استخدام المفردات الدارجة والکلام العامی والاستعانة بلغة الأغانی والأمثال الشعبیة فی الشعر. ثم هناک مظهر من مظاهر الرمزیة الغربیة ألا وهو الدقة الفائقة فی استخدام النعوت، فهذا مبدأ رمزی إیحائی قد یطبقه الشاعر تطبیقاً أمیناً فی شعره. استخدم السیاب تقنیة تراسل الحواس (فی الإبداع الشعری) أو مزج الحواس المختلفة، وهی مهارة رمزیة أخری قد ظهرت أولاً فی شعر روّاد الرمزیة فی فرنسا. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تراسل حواس در اشعار ابن فارض
        فرهاد دیوسالار
        در فایل اصل مقاله موجود است.
        در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ظاهرة تراسل الحواس فی شعر أبی القاسم الشابی وسهراب سبهری
        زینت عرفت پور امینه سلیمانی
        تراسل الحواس هو نوع من أنواع تنمیة الصورة الشعریة عن طریق التبادل بین مدرکات الحواس التی یقوم بها الشاعر للتوسع فی الخیال وخلق صورة ممیزة ومؤثرة لإثارة الدهشة فی المتلقی. وقد قامت هذه الدراسة باستعراض تقنیة تراسل الحواس فی شعر أبی القاسم الشابی وسهراب سبهری؛ حیث اعتمدا أکثر
        تراسل الحواس هو نوع من أنواع تنمیة الصورة الشعریة عن طریق التبادل بین مدرکات الحواس التی یقوم بها الشاعر للتوسع فی الخیال وخلق صورة ممیزة ومؤثرة لإثارة الدهشة فی المتلقی. وقد قامت هذه الدراسة باستعراض تقنیة تراسل الحواس فی شعر أبی القاسم الشابی وسهراب سبهری؛ حیث اعتمدا علیها فی نتاجاتهما الشعریة بشکل ملحوظ وممتاز. والجدیر بالذکر أنّ تبیین مدى نجاح هذین الشاعرین فی توظیف تقنیة تراسل الحواس لخلق الألفاظ والمعانی المبتکرة وتحفیز مشاعر المتلقی لاستیعاب شعرهما، هی مهمتنا التی لم یتطرق إلیها بحث مستقل من قبل. وفی هذا البحث نقوم بدراسة هذه الظاهرة من خلال اختیار نماذج شعریة من الشاعرین، وتفسیرها علی أساس المنهج الوصفی – التحلیلی. ففی شعر الشاعرین أدّى اختلاط الحواس وتعبیر أحدهما عن الآخر إلى کسر الحواجز الموجودة بین الحواس وتجاوز حدود المعانی لإشراکالمتلقی فی تجربة الشاعر التی عاشها خلال خلق العمل الأدبی المقروء. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - الانزیاح فی البنیة النصیّة عند بشری البستانی؛ تراسل الحواس أنموذجاً
        علی باقر طاهری نیا حسین الیاسی
        لیس التراسل بین الحواس خروجاً عن العادة والمعیاریَّة ولعباً لغویاً مجرداً من الفاعلیّة والتأثیر بل یتوخّی المبدع بکسر العلاقات بین الحواس قدراً کبیراً من التأثیر والإیحاء فی منطقة التلقی وهو سرّ فاعلیَّة الاستعارة ومصدر حرکیِّة الصورة الشعریِّة ومن أهم مقومات حرفنة التش أکثر
        لیس التراسل بین الحواس خروجاً عن العادة والمعیاریَّة ولعباً لغویاً مجرداً من الفاعلیّة والتأثیر بل یتوخّی المبدع بکسر العلاقات بین الحواس قدراً کبیراً من التأثیر والإیحاء فی منطقة التلقی وهو سرّ فاعلیَّة الاستعارة ومصدر حرکیِّة الصورة الشعریِّة ومن أهم مقومات حرفنة التشکیل الشعری الحداثی، والحرفنة هی الشکل الفنی الجمالی للشعر وبیئاته التشکیلیِّة وارتفاعه جمالیاً وهی تتحقق فی الشعر المعاصر نتیجة وجود المؤثرات الجمالیِّة فی الشعر والتراسل من أهم هذه المؤثرات التی تزید من جمالیِّة الشعر والشعر یقدر بهذه الجملیِّة المتأتیة من خرق العلاقات بین الحواس أن یشع فی وجدان المتلقی. من شأن هذا البحث أن یأخذ خطاب البستانی الشعری بالفحص والتحلیل للکشف عن الدور الذی یضطلع به تراسل الحواس فی هذا الخطاب الشعری الحداثی جمالیاً وتعبیریاً والقبض علی تأثیراته علی الفاعلیِّة فی التعبیر الشعری وبیان ما یشعُّ عنه من الدلالات والإیحاءات. فقد اعتمد البحث للتوصل إلی أهدافه المتوخاة علی المنهج الوصفی – التحلیلی وأخذ السیمیائیِّةَ مساراً له فی التحلیل وجاء البحث فی المحورین: الحسی والدلالی. خطاب البستانی لا یستکین فی بنیته للمهادنة وما یتوقعه المتلقی من تراتبیة السیاق بل یعمل علی کسر أفق التلقی بالانحراف عن المعیاریّة وخرق العلاقات المألوفة بین الحواس فی النص الشعری للتوصل إلی القدر الأکبر من الإثارة الجمالیة والدهشة عند المتلقی وزیادة فی المعانی حیث یأتی حضور تراسل الحواس لخلق المعادل الموضوعی لما یجری فی الواقع العراقی عند الاحتلال والحکم الدکتاتوری ولتجسید المجتمع الذکوری ومن أهم ما توصل إلیه البحث بعد مقاربة شعر البستانی هو أن التراسل بین المرئی والشمی فی التراسل الحسی وبین الشمّی والانتزاعی فی التراسل الدلالی أکثر حضوراً فی خطاباتها کما ظهر أنها ما وظَّفت التراسل ما بین الشمّی واللمسی والذائقی ـ اللمسی فی التراسل الحسّی والتراسل حدث بکسر العلاقة وتجاوز المألوف بین الموصوف والصفة وبین الفعل والفاعل وبین المبتدا والخبر والمضاف والمضاف إلیه فی مستوی الحواس وهذا الکسر والانتهاک فی المضاف والمضاف إلیه ‌أکثر حضوراً فی خطاب بشری الشعری. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - "تراسل الحواس" فی قصائد سیمین بهبهانی وفروغ فرخزاد؛ دراسة کیفیة الترکیب ونسبة استخدام الحواس لدیهما
        مریم سعدزاده شهین اوجاق علیزاده
        یعتبر "تراسل الحواس" واحدا من عناصر صور الخیال حیث تجلى بشکل خاص فی قصائد الشعراء المعاصرین أکثر مما مضى، ولعب دوراً جمالیاً أوسع فی أشعارهم. تسعی الکاتبتان فی هذه المقالة التطرق لدراسة کیفیة استعمال هذه الصورة البلاغیة فی قصائد الشاعرتین الإیرانیتین "فروغ" و"سیمین" بنا أکثر
        یعتبر "تراسل الحواس" واحدا من عناصر صور الخیال حیث تجلى بشکل خاص فی قصائد الشعراء المعاصرین أکثر مما مضى، ولعب دوراً جمالیاً أوسع فی أشعارهم. تسعی الکاتبتان فی هذه المقالة التطرق لدراسة کیفیة استعمال هذه الصورة البلاغیة فی قصائد الشاعرتین الإیرانیتین "فروغ" و"سیمین" بناءً على کیفیة دمج الحواس الخمس وکذلک نسبة استخدامها، مستخدمتین المخططات البیانیة والأرقام التی تدل على تقییم هذا العنصر البلاغی فی قصائدهما حسب المنهج الوصفی. وقد توصلت الباحثتان إلی أن استخدام الشاعرتین لهذه الصورة الفنیة متشابه فی أوجه کثیرة من حیث کیفیة دمج الحواس وترکیبها وکذلک نسبة استخدام الحواس لدیهما غیر أن أن فروغ فرخزاد استعملت تراسل الحواس أکثر من سیمین بهبهانی.کما أن تراسل الحواس من النوع التجریدی الحسی أکثر استعمالاً لدى کل من الشاعرتین من تراسل الحواس الحسی الحسی. واستعملت کلتا الشاعرتین ترکیب حاستی البصر والسمع أکثر من التراکیب الأخرى. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - مقایسۀ زمان واکنش، حواس‌پرتی و خستگی در رانندگان درگیر در تصادفات و رانندگان عادی
        محمد نریمانی سوران رجبی بتول احدی سید سامان حسینی
          این پژوهش با هدف مقایسۀ زمان واکنش، حواس‌پرتی و عامل خستگی در رانندگان دارای تجربه تصادف با رانندگان عادی اجرا شد. روش پژوهش پس‌رویدادی و جامعه آماری شامل رانندگان دارای تجربۀ تصادف که به مراکز ترافیک ارجاع شده بودند و گروهی از رانندگان بدون تجربۀ تصادف بودند، که از م أکثر
          این پژوهش با هدف مقایسۀ زمان واکنش، حواس‌پرتی و عامل خستگی در رانندگان دارای تجربه تصادف با رانندگان عادی اجرا شد. روش پژوهش پس‌رویدادی و جامعه آماری شامل رانندگان دارای تجربۀ تصادف که به مراکز ترافیک ارجاع شده بودند و گروهی از رانندگان بدون تجربۀ تصادف بودند، که از میان آنها ، دو گروه 30 نفری به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل زمان‌سنج واکنش (داندرس، 1968)، آزمون حواس‌پرتی تولوز ـ پیرون (پیرون، 1986) و آزمون خستگی (کروپ و همکاران، 1989) بود. داده‌ها از طریق تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد، زمان واکنش دست و پا در رانندگان درگیر در تصادفات رانندگی به‌صورت معناداری (01/0> P ) بالاتر از گروهی است که چنین تجربه‌ای نداشته‌اند. همچنین حواس‌پرتی و خستگی در افراد تصادف کرده به‌صورت معناداری (01/0> P ) بالاتر از گروهی بود که تجربه تصادف در رانندگی نداشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - اثر بخشی آموزش بر مبنای حواس پنجگانه بر افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی
        لیلی قاسمی علی سعیدی لاله خرازیان
        هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش بر مبنای حواس پنجگانه بر افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بوده است. نمونه مورد مطالعه این پژوهش شامل20کودک پیش دبستانی از ناحیه 6 آموزش وپرورش ش أکثر
        هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش بر مبنای حواس پنجگانه بر افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بوده است. نمونه مورد مطالعه این پژوهش شامل20کودک پیش دبستانی از ناحیه 6 آموزش وپرورش شهر مشهد درسال تحصیلی 95-94 بودند که به روش نمونه گیری نمونه در دسترس انتخاب گردید وبه دو گروه 10 نفری تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها دراین پژوهش آزمون سنجش خلاقیت تورنس فرم"ب"تصویری می باشد. وجهت آموزش کودکان از ابزار آموزشی محقق ساخته با رویکرد به کارگیری حواس پنج گانه، استفاده شده است. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تعیین تفاوت نمرات پیش آزمون و پس آزمون استاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که میانگین نمرات خلاقیت دو گروه آزمایش و کنترل کودکان در پیش آزمون و پس آزمون در سطح 05/0 تفاوت معنی داری دارد. و این بیانگر آن است که برنامه ی آموزشی بر مبنای حواس پنجگانه بر افزایش خلاقیت کلی کودکان و مؤلفه های سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط کودکان مؤثر است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان می دهد که به کارگیری حواس مختلف کودکان در جریان آموزش می تواند در افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی مؤثر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - تبیین مدل مفهومی ادراک بر اساس هم‌افزایی مناظر چندحسی در بازار سنتی کرمان
        فاطمه خواجه حسنی مهدیه معینی آژنگ بقایی رضا افهمی
        اغلب در فضای معماری معاصر، حس بینایی اصیل‌ترین عامل ادراک حسی محسوب می‌شود؛ اما در واقع، این تفوق حس بینایی بر حواس دیگر باعث شده است تا مخاطب فضای معماری با درکی تک‌ بعدی و سطحی از فضا مواجه گردد و مهم‌ترین اصل تعامل با فضا، یعنی حس بودن در محیط زندگی را تجربه نکند و ا أکثر
        اغلب در فضای معماری معاصر، حس بینایی اصیل‌ترین عامل ادراک حسی محسوب می‌شود؛ اما در واقع، این تفوق حس بینایی بر حواس دیگر باعث شده است تا مخاطب فضای معماری با درکی تک‌ بعدی و سطحی از فضا مواجه گردد و مهم‌ترین اصل تعامل با فضا، یعنی حس بودن در محیط زندگی را تجربه نکند و احساس تعلق به فضا را در نارساترین حالت ممکن دریافت کند؛ در صورتی که در فضای معماری بازارهای سنتی، غنای حسی نهادینه ‌شده در کالبد فضا با ایجاد تعامل ادراکی با مخاطبان و هم‌افزایی حواس چندگانه به ادراک هویت کالبدی فضاهای مختلف بازار منجر می‌شود. بر این اساس، این پژوهش قصد دارد تا از طریق رویکرد منظرسازی حسی به شناسایی چگونگی هم‌افزایی مناظر چندگانه حسی دست یابد؛ بدین منظور، تلاش بر آن است تا از طریق ارزیابی ادراک مخاطبان از مناظر چندحسی در تک‌تک فضاهای بازار سنتی کرمان به درکی روشن از ماهیت هم‌افزایی منظرهای چندحسی بر اساس ادراک حسی از فضاهای کالبدی مختلف بازار دست یابد. در این پژوهش، ابتدا با مطالعات اسنادی و با هدف شناسایی ادراک چندحسی، منظرهای چندگانه حسی تعیین می‌شوند؛ سپس در مطالعات میدانی برای ارزیابی تصویر ذهنی مخاطبان از منظرهای چندگانه حسی از ابزار پرسش‌نامه، نرم‌افزار SPSS 24 و GIS10.3 و از روشIDW برای تحلیل داده‌های مکانی (UTM) و نیز از روش تحلیلی - توصیفی برای استنتاج چگونگی هم‌افزایی منظرهای چندگانه حسی استفاده می‌شود. نتایج این پژوهش نشان می‌دهند که شدت و میزان تاثیرگذاری مناظر حسی در بازار سنتی کرمان با توجه به ویژگی‌های کالبدی _ کاربردی متفاوت می‌باشد. همچنین کالبد بازار کرمان به گونه‌ای طراحی شده که در کنار کاربری‌های قسمت‌های مختلف در همجواری یکدیگر، باعث می‌شود شدت هم‌افزایی حسی در قسمت‌های مختلف بازار متفاوت باشد. این امر سبب حس فضایی ویژه‌ای می‌شود که متاثر از مولفه‌های مناظر حسی در بازار سنتی کرمان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بررسی تقابل مفهومی در مثنوی مولوی (با تکیه بر حواس ظاهری و باطنی) بر ‌اساس نظریّة انسان‌شناسی کلود لوی ‌استروس
        ربابه عباسی صاحبی حسین منصوریان سرخگریه رضا فرصتی جویباری
        چکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجسته‌ترین نظریّه‌پرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف می‌پردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب أکثر
        چکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجسته‌ترین نظریّه‌پرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف می‌پردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و این کنش ذهنی فراگیر در نهایت منجر به تقابل های دوگانه می شود. بنابراین، هر ساختار تفکّر بدوی بر تقابل استوار است. این نگرش، در باورهای ادبیّات عرفانی ما نیز دیده می‌شود. از آنجا که مولوی، خود از واضعان عرصة عرفان اسلامی است، از کتاب مثنوی او می‌توان به عنوان منبعی ارزشمند برای اظهار و ابلاغ آموزه‌های عرفانی سود جست که سرشار از انواع رابطه‌های تقابلی حواس ظاهر و باطن، آن هم با زبان تمثیل و یا در قالب حکایت است که می‌توان با تحلیل آنها، ساختار اندیشة مولانا را در حوزة انسان‌شناسی ترسیم کرد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با محور قرار دادن رابطة دوگانه لوی استروس، تقابل حواس ظاهری و باطنی را در مثنوی مولوی به عنوان دو ضدّ متعامل که رابطه و پیوند اثرگذاری نسبت به هم دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة