رسالت اصلی ادبیّات بهویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه بهعنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهمترین عنصر سازندۀ هنری است و پلی میان جنبۀ درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بی أکثر
رسالت اصلی ادبیّات بهویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه بهعنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهمترین عنصر سازندۀ هنری است و پلی میان جنبۀ درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بیشترین تأثیر را بر مخاطب میگذارد؛ بدین جهت بررسی و تحلیل این عنصر نسبت به عناصر دخیل دیگر، ضروری بهنظر میرسد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مضامین و افکار دو شاعر روشندل، جان میلتون و رودکی، با توجّه به احساس مشترک که برخواسته از نقص فیزیکی بین دو شاعر است، میباشد؛ چنانکه تفاوتها و تشابهات فکری آنان میتواند به شناخت بیشتر منجر شود و نیز به تعاملات میان فرهنگی در جهت نزدیکی تمدّنها و صلح جهانی کمک کند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی راههای انتقال عواطف، احساسات، القای معانی و هنر شاعری نظیر تشبیه، استعاره، حسآمیزی و تصویرسازی توأم با آن و... را با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافتهها نشان داد که حسآمیزی و وجود عنصر عاطفه، عمدهترین نقطۀ اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است. این وجه هر دو شاعر را زمانی میتوان قویتر مشاهده نمود که دریابیم حس نابینایی هر دوی آنها نه تنها محدودیتی در کارشان ایجاد نکرده، بلکه توانسته است تمایزاتی میان این دو شاعر با شعرایی که از حس بینایی برخوردار هستند، ایجاد نماید.
تفاصيل المقالة
محمود مشرف آزاد تهرانی، یکی از شاعران مطرح دهۀ چهل می باشد؛ بررسی صور خیال در اشعار او به عنوان شاعری تأثیرگذار بر شعر نو فارسی، علاوه بر اینکه منجر به کشف نوآوری های او در زمینۀ تخیل می گردد، زوایایی از عواطف، احساسات و شرایط اجتماعی و سیاسی او را نیز آشکار می سازد. در أکثر
محمود مشرف آزاد تهرانی، یکی از شاعران مطرح دهۀ چهل می باشد؛ بررسی صور خیال در اشعار او به عنوان شاعری تأثیرگذار بر شعر نو فارسی، علاوه بر اینکه منجر به کشف نوآوری های او در زمینۀ تخیل می گردد، زوایایی از عواطف، احساسات و شرایط اجتماعی و سیاسی او را نیز آشکار می سازد. در این تحقیق که با روش فیش برداری و کتابخانه ای انجام شده، سه فرضیه مبنای کار قرار گرفته است. اینکه مشرف نیز مانند بسیاری از شاعران معاصر از میان صور خیال، به عنصر تشخیص و از میان عناصر سازندۀ خیال، به طبیعت و اشیای محسوس طبیعی توجّه بیشتری نشان داده است و دیگر اینکه عواطفی که با تخیل او در هم آمیخته و تجربه های شعری اش را پدید آورده است نه از نوع عواطف فردی که از نوع عواطف اجتماعی و برخاسته از دردها، رنج ها و امیدهای مشترک او با مردم جامعه اش می باشد و مشرف شاعری است که توانسته علاوه بر خلق تصویرهای زیبا از عهدۀ تعهد و مسؤولیتی نیز که به عنوان یک هنرمند در قبال اجتماع خود داشته به خوبی برآید.
تفاصيل المقالة
شاعران برای رسیدن از زبان عادی به زبانی متعالی و ادبی، ناگزیر به گریز از هنجارهای زبان متداول و آویختن به دامن خیال هستند. ایهام و انواع آن به عنوان یکی از ابزارهای زیبا شناختی و تخییم در خیمه ی خیال، پویاترین دست مایه ی زبان شعری خاقانی شروانی است، که ابرام در این امر أکثر
شاعران برای رسیدن از زبان عادی به زبانی متعالی و ادبی، ناگزیر به گریز از هنجارهای زبان متداول و آویختن به دامن خیال هستند. ایهام و انواع آن به عنوان یکی از ابزارهای زیبا شناختی و تخییم در خیمه ی خیال، پویاترین دست مایه ی زبان شعری خاقانی شروانی است، که ابرام در این امر موجب شده، از یک سو یکی از مؤلفه های دشواری شعر او و از سویی یکی از زیبایی های حصری و فردی ژرفا بخش و ابهام آفرین هنری او محسوب شود. هدف ما در این پژوهش، نشان دادن درهم تنیدگی تناسبات هنری و شبکه های ایهامی در محور افقی هم نشینی واژگان یک بیت از قصیده ی عبرت آموز "ایوان مداین" و تشریح معانی اسطوره ای بیت با توجه به بستر منسجم در محور عمودی شعر می باشد، که خاقانی به عنوان معلم اخلاق در کلیت این قصیده به خصوص در بیت مورد بحث توانسته است در لایه های زیرین شعر به تمامی انسان ها غور اندیشی عبرت آموزی را تعلیم دهد.
تفاصيل المقالة
انسان به عنوان موجودی چندبعدی از دیرباز موردتوجه تربیت انبیاء الهی بوده است. شناخت ابعاد وجودی و زوایای نفس او در فرایند تربیت از اهمیت ویژه ای برخورداراست. هرجزئی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکَردی برای خود بوده و رسالتی برعهده دارد و انسان در م أکثر
انسان به عنوان موجودی چندبعدی از دیرباز موردتوجه تربیت انبیاء الهی بوده است. شناخت ابعاد وجودی و زوایای نفس او در فرایند تربیت از اهمیت ویژه ای برخورداراست. هرجزئی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکَردی برای خود بوده و رسالتی برعهده دارد و انسان در مسیر رشد و تعالی از ظرفیت آن بهره مند می شود. در این میان قوۀ خیال بیشترین ظهور را در عالم کثرات و در بین مردم دارد. این تحقیق با رویکردی ایجابی به قوه خیال و با روش تحلیلی- توصیفی درصدد تبیین عقلی نقش و جایگاه این قوه در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی است. بر این اساس بعد از بررسی حقیقت تربیت دینی و توجه به سطوح مختلف ادارک تصوری وتصدیقی متربی در فرایند تربیت از یک سو و جایگاه خیال به عنوان حدّواسط بین حس و عقل و خصوصیات بارز آن از جمله خلاقیت و محاکات و همچنین ارزش معرفت شناختی ادارکات خیالی به ویژه در تطبیق با عالم خیال منفصل از سوی دیگر، با بهره گیری از آموزه های عرفان و حکمت اسلامی درمقام اثبات عقلی نقش خیال به عنوان نقطه آغازین تربیت دینی انسان است.
تفاصيل المقالة
تصویرسازی و تخیل از پایههای بنیادین شعر به شمار میآید و بیشترین بهره را در زیباییآفرینی و نیز اثرگذاری بر خواننده دارد. هزاران پدیده در پیرامون شاعر چونان دستمایه و ابزار برای آفرینش تصویر به چشم میخورد، و در هر روزگار، این بنمایهها متغیرند اما برخی از آنها در ه أکثر
تصویرسازی و تخیل از پایههای بنیادین شعر به شمار میآید و بیشترین بهره را در زیباییآفرینی و نیز اثرگذاری بر خواننده دارد. هزاران پدیده در پیرامون شاعر چونان دستمایه و ابزار برای آفرینش تصویر به چشم میخورد، و در هر روزگار، این بنمایهها متغیرند اما برخی از آنها در همه دورهها یا سبکها همچون رشتههایی ادامه مییابند و بار تخیلی شاعران را بر دوش میکشند. از میان این عناصر، بنمایههای دریاییاند که کمابیش در همه دورهها کاربردی افزون دارند، و به ویژه در شعر صائب با بسامدی بالا کارکرد تخیلی برجستهای در تشبیهات، استعارهها و دیگر نمودهای تصویری دارند.
تفاصيل المقالة
شاهنامه فردوسی گنجینه ای غنی از داستان های تخیّلی است. منطق حاکم بر این گونه داستان ها، خردمندانه نیست و مملو از عناصر و حوادث شگفت انگیز و خوارق عادات و موجودات خارق العاده است که سبب زیبایی و جذّابیّت شاهنامه می شود و زمینه را برای انتخاب داستان بر اساس نیازهای کودک ف أکثر
شاهنامه فردوسی گنجینه ای غنی از داستان های تخیّلی است. منطق حاکم بر این گونه داستان ها، خردمندانه نیست و مملو از عناصر و حوادث شگفت انگیز و خوارق عادات و موجودات خارق العاده است که سبب زیبایی و جذّابیّت شاهنامه می شود و زمینه را برای انتخاب داستان بر اساس نیازهای کودک فراهم میکند.دغدغة اصلی اقتباس کنندگان این است که چگونه می توان این داستانها را برای کودکان ارائه داد تا آنها به راحتی بتوانند با داستان ارتباط برقرار کنند و پیام یک متن کهن را به طور کامل دریابند و از شنیدن آن لذّت ببرند. در اینجاست که برای شاعر و نویسندة کودک توجّه به جنبه های شناختی مخاطب و آگاهی از اصل ارتباط شناسی واجب می شود.مقالة حاضر تلاش نمود برای مناسب سازی داستانهای تخیّلی شاهنامه، نخست نیازهای ذهنی و عاطفی و آموزشی و تربیتی کودکان را مورد بررسی قرار دهد و در این راستا از یافته های پژوهندگان در حوزة تعلیم و تربیت و کتاب های روانشناسی رشد کودک بهره بگیرد و در مرحلة بعد با استفاده از تکنیکهای اقتباس محتوایی و نگارشی، راهکارهایی را به اقتباس کنندگان برای ارائه بهترِ پیش اثر پیشنهاد دهد. این تحقیق در نوع خود کار جدیدی تلقّی می گردد و سبب بالا رفتن سطح کیفی داستانهای اقتباس شده برای کودکان می شود.
تفاصيل المقالة
سلمان هراتی(1365-1338) یکی از شاعران متعهد صاحب سبک معاصر در حوزهی ادبیات انقلاب اسلامی و پایداری است. زبان شعری سلمان زبان شعر انقلاب است ، ساده و بی-آلایش. سلمان با زبانی ساده و استوار، موفق به خلق تصاویری بدیع و سرشار از عاطفه می-شود . پژوهش حاضر برآن است تا با روشی أکثر
سلمان هراتی(1365-1338) یکی از شاعران متعهد صاحب سبک معاصر در حوزهی ادبیات انقلاب اسلامی و پایداری است. زبان شعری سلمان زبان شعر انقلاب است ، ساده و بی-آلایش. سلمان با زبانی ساده و استوار، موفق به خلق تصاویری بدیع و سرشار از عاطفه می-شود . پژوهش حاضر برآن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی تصویرسازی و همسویی آن را با عاطفه در اشعار سلمان هراتی مورد بحث و مدّاقه قرار دهد. برآیند تحقیق حاکی از آن است که خلاقیت شاعر در پیوند میان عاطفه، تصویر و تخیّل است. او با تصویر، عناصر بیگانه-ی طبیعت را به هم پیوند میدهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح این نه آنی به این همانی ارتقا میبخشد . این سطح از صورت بندیهای خیال، فقط زمانی گریبان شاعر را میگیرد که شاعر، منطق متعارف مکالمه و مفاهیم را فاقد قابلیت لازم برای حسی کردن معانی و مضامین شهودی و انتزاعی و تجارب ناب ببیند. لذا زبان را با انحراف هنرمندانه از هنجار منطق محاوره و منطق مکاتبه که مبتنی بر دلالت مطابقی و کارکرد ارجاعی است، خارج می سازد و در سطح کارکرد شاعرانه بازسازی میکند.
تفاصيل المقالة
شعر غنایی از مهمترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیّات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراه موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده میشده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعۀ عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی ش أکثر
شعر غنایی از مهمترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیّات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراه موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده میشده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعۀ عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی شده است. محققان ایرانی تحت تأثیر تعریف رمانتیک شعر غنایی، اغلب این نوع شعر را اشعاری دانستهاند که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است و من شخصی گوینده را بازگو میکند. در شعر غنایی، مضامین عاشقانه با پوششی از آرایهها و بر مبنای احساس فردی شاعر مطرح میشود. تصاویر شعری، حاصل پیوند تجربههای عاطفی شاعر با پدیدهها و وقایع پیرامون او است. در اینگونۀ ادبی، ساختار تصاویر شعری به طور ویژهای با تعریف تصویر در زبان ادبی قرابت دارد. این پژوهش کوشیده است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی، جلوه های اصیل ادبیّات غنایی را در منظومههای عاشقانۀ بلوچی بازگو کند. شعر کهن بلوچی بیشتر روایی است و آثار بهجا مانده از آن، داستانهای حماسی و عاشقانه یا رخدادهای مهم تاریخی است که شاعران آنها را در منظومههای کوتاه و نیمه بلند سرودهاند.
تفاصيل المقالة
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش طبیعت، تخیل و کیش آزادی انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویۀ ارتباطی میان این عنا أکثر
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش طبیعت، تخیل و کیش آزادی انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویۀ ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجۀ بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقالۀ حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب می شود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
تفاصيل المقالة
استعاره به مثابه به کنش تخیلی که دو هستی را در ضمیر آگاه شاعر با هم یگانه میکند و آن دسته از صفات آنها را که به موقعیت شعری و به بافت صور خیالی مرتبط است در هم میآمیزد. از دیر زمان مورد توجه و مداقه ناقدان و بلاغتدانان اسلامی بوده است: اندیشمندانی که بسیاری از بنیان أکثر
استعاره به مثابه به کنش تخیلی که دو هستی را در ضمیر آگاه شاعر با هم یگانه میکند و آن دسته از صفات آنها را که به موقعیت شعری و به بافت صور خیالی مرتبط است در هم میآمیزد. از دیر زمان مورد توجه و مداقه ناقدان و بلاغتدانان اسلامی بوده است: اندیشمندانی که بسیاری از بنیان گذاران ان ایرانی بودهاند که زبان عرب را در آغاز به درس اموخته بودند از جمله ناقدان و بلاغت دانان برجسته اسلامی که با تلاش روشمند خود توانست به افقهای بی سابقهای در مطالعات ادبی و زبانی از جمله استعاره دست یابد که تا ان زمان سابقه نداشت عبدالقاهر جرجانی (د. 471 ق) است. در این مقاله سعی بر آن است که به یکی از ظریفترین و هنری ترین انواع استعاره که جنجال بر انگیزترین پژوهشهای بلاغی را به خود اختصاص داده یعنی استعاره مکنیه و تخییلیه از دیدگاه عبدالقاهر جرجانی و برجستهترین چهرههای بلاغت بعد از او (زمخشری، سکاکی، خطیب قزوینی و تفتازانی) پرداخته شود.
تفاصيل المقالة
سوررئالیسم مکتبی است که در قرن بیستم در فرانسه پدیدار شد. این مکتب دارای اصولی است که مهمترین آنها عبارتاند از: رؤیا و تخیّل، نگارش خودکار، تصادف عینی، جنون و دیوانگی، امر شگفت و جادو و ... . هر چند این مکتب در اروپا مطرح شد، امّا پیشتر در میان فرهنگهای دیگر نشانهه أکثر
سوررئالیسم مکتبی است که در قرن بیستم در فرانسه پدیدار شد. این مکتب دارای اصولی است که مهمترین آنها عبارتاند از: رؤیا و تخیّل، نگارش خودکار، تصادف عینی، جنون و دیوانگی، امر شگفت و جادو و ... . هر چند این مکتب در اروپا مطرح شد، امّا پیشتر در میان فرهنگهای دیگر نشانههایی از آن دیده میشد. آثار عرفانی شرق از جمله عرفان ایران نمونهای از آن است. میتوان گفت نویسندگان متون صوفیه پیش از ظهور سوررئالیسم در اروپا آثار ارزشمندی با ویژگیهای سوررئالیستی ارائه کردهاند. گاه بین این آثار و آثار سوررئالیستی غرب، تفاوتهای عمیقی وجود دارد که از اصالت سوررئالیسم ایرانی حکایت میکند. مثنوی مولانا یکی از آثاری است که در کنار طرح اندیشههای سوررئالیستی، در مواردی تفاوتهای بارزی با شاخصهها و مفاهیم این مکتب دارد و این مقاله سعی دارد به بررسی وجوه تشابه و تمایز مفاهیم مثنوی و سوررئالیسم بپردازد. درواقع هرچند بین مثنوی و آثار سوررئالیستی شباهتهایی دیده میشود امّا تمایزاتی نیز وجود دارد که علاوه بر اثبات فرضیّۀ تقدّم و استقلال سوررئالیسم ایرانی، در برخی موارد، دلایلی بر برتری آن ارائه میدهد؛ تمایزاتی که در حوزۀ تخیّل، کرامت و جادو، حقیقت و واقعیّت و اصالت مستی بروز یافتهاند.
تفاصيل المقالة
طبق نظریه کارل گوستاو یونگ، هر مردی در ناخودآگاه جمعی خود، تصویری ابدی از زن دارد که تهنشستِ همه تجارب از زن در میراث روانی یک مرد در طول اعصار به شمار میآید. یونگ این تصویر را آنیما مینامد. تنها صورت درک کهنالگو گونة نمادین آن است. کهنالگوی آنیما نیز به گونهای نم أکثر
طبق نظریه کارل گوستاو یونگ، هر مردی در ناخودآگاه جمعی خود، تصویری ابدی از زن دارد که تهنشستِ همه تجارب از زن در میراث روانی یک مرد در طول اعصار به شمار میآید. یونگ این تصویر را آنیما مینامد. تنها صورت درک کهنالگو گونة نمادین آن است. کهنالگوی آنیما نیز به گونهای نمادین، در خودآگاه انسان متجلّی میشود؛ این نماد جهانشمول، همانند سایر کهنالگوها، در هر آنچه با کاهش سطح خودآگاه ذهن همراه است، از جمله رؤیاها، خیالپردازیها، اسطورهها، ادبیات و... وارد خودآگاه میشود و نمود مییابد. آثار ادبی سرشار از تصویرهای کهنالگویی و از جمله تصویر آنیما هستند. قاتل عشّاق، تخیّلات شهوانی و زودرنجی مردان، که سه نمود از نمودهای منفی کهنالگوی آنیما در نظریة یونگ به شمار میروند، در ادبیّات، اسطورهها و فرهنگ ایران به صورتهای گوناگون تجلی یافتهاند و ما در این مقاله، این نمودها را با نمونههایی، تحلیل و ارزیابی میکنیم. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته و برای گردآوری اطّلاعات از روش کتابخانهای استفاده شده است.
تفاصيل المقالة
از آنجا که رنگ ، کارکردی فراگیر و گسترده در زندگی ، فرهنگ و نگرش مردمان دارد و بر همین پایه به قلمرو شعر نیز راه برده است ؛ نگارنده در این مقاله کوشیده است جایگاه آن را در تصویرسازی های شاعران معاصر بررسی کند و در کنار آن به مسألۀ حسّ آمیزی نیز بپردازد .بررسی شعر معاصر أکثر
از آنجا که رنگ ، کارکردی فراگیر و گسترده در زندگی ، فرهنگ و نگرش مردمان دارد و بر همین پایه به قلمرو شعر نیز راه برده است ؛ نگارنده در این مقاله کوشیده است جایگاه آن را در تصویرسازی های شاعران معاصر بررسی کند و در کنار آن به مسألۀ حسّ آمیزی نیز بپردازد .بررسی شعر معاصر نشان میدهد که عنصر رنگ و حس آمیزی در تصویر سازیو پندار آفرینی،در سنجش با شعر کهن گسترش چشمگیری یافته است.
تفاصيل المقالة
چکیده
رئالیسم جادویی اگرچه سبکی نو در داستاننویسی محسوب میشود، امّا در ایران سابقهای هزار ساله دارد و در آثار ادبی ما ریشه دوانده است. بدون تردید گنجینة وسیع اساطیر که در دنیای منطق گریز شاهنامه انعکاس یافته، میتواند سهم بزرگی در اثبات این موضوع باشد. فردوسی واقع أکثر
چکیده
رئالیسم جادویی اگرچه سبکی نو در داستاننویسی محسوب میشود، امّا در ایران سابقهای هزار ساله دارد و در آثار ادبی ما ریشه دوانده است. بدون تردید گنجینة وسیع اساطیر که در دنیای منطق گریز شاهنامه انعکاس یافته، میتواند سهم بزرگی در اثبات این موضوع باشد. فردوسی واقعگرایی است که با بهرهمندی از بن مایههای رئالیسم جادویی داستانهایی چون هفتخان را خلق کرده است، او واقعیّت روزگارش را در بستر حوادثی فرامنطقی طرح میکند تا دریچهای از معرفت را به سوی خوانندگان خود بگشاید. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی بنمایههای رئالیسم جادویی بپردازد، با رسیدن به این هدف که جادو طیف گستردهای از اساطیر و باورهای باستانی را در داستان هفت خان انعکاس میدهد. در عین حال از واقعیّتی به نام شورش در برابر آزمونهای دشوار زندگی سخن میگوید. پس تلاش میشود با واکاوی بنمایههای رئالیسم جادویی در هفتخان به ارتباط این پیوند همّت گمارد. برآیند پژوهش، گواه آن است که هفت خان رستم با هفت آیین مهر گره خورده و با بهرهگیری از عنصر خیال، این اثر حماسی خیالانگیز مینماید و همین ویژگی بر رئالیسم جادویی تأکید میکند. سراسر هفت خان بازتاب اندیشههای یونگ است. نکتة آخر این که روند داستان بر خرد سیاسی ایران باستان که در آن پادشاه رکن اساسی است، پافشاری میکند.
تفاصيل المقالة
داستان برداشتن تاج از میان دو شیر یکی از روایتهای نمادین است که در اثر جاوید حکیم فردوسی و حکیم نظامی با شباهتهای فراوان و تفاوتی اندک نقش بسته است. در این مقاله با بهرهگیری از نظریۀ ژیلبر دوران به بررسی کارکرد تخیّل شیر در دو منظومۀ شاهنامۀ فردوسی و هفتپیکر نظامی پ أکثر
داستان برداشتن تاج از میان دو شیر یکی از روایتهای نمادین است که در اثر جاوید حکیم فردوسی و حکیم نظامی با شباهتهای فراوان و تفاوتی اندک نقش بسته است. در این مقاله با بهرهگیری از نظریۀ ژیلبر دوران به بررسی کارکرد تخیّل شیر در دو منظومۀ شاهنامۀ فردوسی و هفتپیکر نظامی پرداخته شده است. نگاه ژیلبر دوران به اسطوره نگاهی ویژه است و کارکردی متفاوت دارد. از نظر او اسطورهها مهمّترین تجّلی تخیّل است و تخیّل نیز از تصاویر نمادین تشکیل شده است. در این جستار با استفاده از منظومهها و ساختارهایی که ژیلبر دوران، نظریهپرداز بزرگ معاصر، ترتیب داده، تصاویر نمادین داستان برداشتن تاج از میان دو شیر و همچنین چگونگی تخیّلی که موجب بوجود آمدن این تصاویر در ذهن سرایندگان شده، شرح شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications