ارائه پیشبینی از آینده بازارهای مالی بویژه آینده روند شاخصهای بازار بورس یکی از مباحث چالش انگیز پیشبینی است که بدلیل بروز گسست ساختاری در این روندها، با پدیده شکست پیشبینی در مدلهای پیشبینی مواجه شده است. در این مقاله رویکردهای مدل سازی پیشبینی بازده سهام به عنو أکثر
ارائه پیشبینی از آینده بازارهای مالی بویژه آینده روند شاخصهای بازار بورس یکی از مباحث چالش انگیز پیشبینی است که بدلیل بروز گسست ساختاری در این روندها، با پدیده شکست پیشبینی در مدلهای پیشبینی مواجه شده است. در این مقاله رویکردهای مدل سازی پیشبینی بازده سهام به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار سهام، در شرایط گسستهای ساختاری، بررسی شده و رهیافتهایی که بر اساس آن میتوان در فضای عدم قطعیت عمیق، پیشبینی کرد، تحلیل شده است. با توجه به اینکه هدف از این مقاله، زمینهیابی تحقیقات گذشته و طرح حوزههای جدیدی برای تحقیقات آینده در مدل سازی پیشبینی بازار سهام بوده است، لذا از روش مطالعه کتابخانهای استفاده شدهاست. نتایج به دست آمده نشان میدهد که رویکردهای مدل سازی در شرایط گسست ساختاری در سه استراتژی اصلی دسته بندی میشوند؛ در استراتژی ایجاد محدودیت در پارامترهای مدل به کمک تفسیر به دست آمده از چارچوبهای نظری اقتصاد مالی، پارامترهای مدل تصحیح میشوند. در استراتژی جابهجایی رژیم به کمک زنجیرهای مارکوف، نقاط گسست در سری زمانی مدل سازی میشود. در استژاژی تلفیقی از تلفیق مدلهای کمی با دادههای پیمایشی، وضعیت بازار سهام پیشبینی میشود. این بررسی نشان میدهد برای پیشبینی بازار سهام بورس تهران در شرایط نااطمینانیهای محیطی، استراتژیهای ارائه شده می توانند زمینه مناسبی برای تحقیقات آتی باشند.
تفاصيل المقالة
تحلیل روند یکی از بخشهای مهم مطالعات آینده پژوهی است که با روش های مختلفی انجام می شود. در اینروش های تحلیل روند که معمولا بصورت کمی انجام می شود با فرض تداوم روند، پیش بینی هایی بدست می آید. چنانچهتحولاتی بیرون از محیط مورد مطالعه رخ دهد که منجر به عدم تداوم روند شود، أکثر
تحلیل روند یکی از بخشهای مهم مطالعات آینده پژوهی است که با روش های مختلفی انجام می شود. در اینروش های تحلیل روند که معمولا بصورت کمی انجام می شود با فرض تداوم روند، پیش بینی هایی بدست می آید. چنانچهتحولاتی بیرون از محیط مورد مطالعه رخ دهد که منجر به عدم تداوم روند شود، روند دچار گسست می شود و امکان ارائهپیش بینی بر اساس مدل های آماری وجود نخواهد داشت. به عبارت دیگر وقوع گسست ها که ناشی از تغییرات محیطیهستند، موجب می شوند، روندها تداوم پیدا نکنند و پارامترهای مدل های کمی که برای برونیابی روندها طراحی شده اند،کارآیی خود را از دست دهند. در این مقاله موضوع عدم تداوم روند بازار مالی با توجه به وقوع تحولات محیطی موردبررسی قرار گرفته است و نحوه شناسایی این گسست ها در روند بازارهای مالی با روش شبه کمی ارائه شده است. برایاین کار از روش دلفی برای شناسایی امکان وقوع تحولات محیطی و تاثیر آن بر روی روندها سهام شرکت های صنعت برقدر بازار سهام بهره گرفته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد در روند بازار مالی شرکت های صنعت برق ، در سه مقطعزمانی گسست و عدم تداوم روند رخ داده است.
تفاصيل المقالة
امروزه، بازارهای مالی پویا، بستر مناسبی برای نقش آفرینی کارآفرینان از طریق بکارگیری مهارت هایی همچون هوش هیجانی، خلاقیت، نوآوری و حرکت در جهت توسعه و تحول در فضای جامعه است. هدف این پژوهش، تبیین مفاهیم کارافرینی و هوش هیجانی از منظر دانش، همچنین ارائه الگوی کارآفرینی با أکثر
امروزه، بازارهای مالی پویا، بستر مناسبی برای نقش آفرینی کارآفرینان از طریق بکارگیری مهارت هایی همچون هوش هیجانی، خلاقیت، نوآوری و حرکت در جهت توسعه و تحول در فضای جامعه است. هدف این پژوهش، تبیین مفاهیم کارافرینی و هوش هیجانی از منظر دانش، همچنین ارائه الگوی کارآفرینی بازار مالی بر پایه هوش هیجانی از دیدگاه خبرگان، برای اولین بار در ایران است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی مصاحبه ای کیفی، به صورت سوالات باز، از 12 نفر از خبرگان انجام گرفت. سپس بر اساس رویکرد پدیدار شناسی توصیفی-کلایزی، داده ها در هفت مرحله تحلیل و عوامل و مولفه های اصلی و فرعی استخراج ، تجزیه و طبقه بندی شدند. پس از سنجش پایایی و روایی نتایج، سرانجام مدل پیشنهادی کارآفرینی از منظر هوش هیجانی در بازار مالی، ارایه شد. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل پیشنهادی، شامل 13 عامل اصلی و 203 مولفه تاثیر گذار در شکل گیری الگوی کارآفرینی از منظر هوش هیجانی در بازار مالی ایران می باشد و عوامل اصلی مدل شامل خودآگاهی، خود مدیریتی، خود انگیزشی، دیگر آگاهی، دیگر مدیریتی، مهارت های جمعی، همچنین عامل اجتماعی، عامل شخصیتی، عامل موقعیتی، عامل شناختی، عامل آموزشی، عامل جمعیت شناختی و عامل محیطی می باشند.
تفاصيل المقالة
پیچیدگیهای قراردادهای بازار مالی اعم از بازار پول و بازار سرمایه و نیز تاثیر این بازار بر کلیت نظام اقتصادی یک کشور از طریق تامین منابع مالی، باعث می شود تا حکومتها از ابزار مختلفی برای دستیابی به منافع عمومی و تامین مالی خود، در این بازارها استفاده کنند. لزوم حفظ منف أکثر
پیچیدگیهای قراردادهای بازار مالی اعم از بازار پول و بازار سرمایه و نیز تاثیر این بازار بر کلیت نظام اقتصادی یک کشور از طریق تامین منابع مالی، باعث می شود تا حکومتها از ابزار مختلفی برای دستیابی به منافع عمومی و تامین مالی خود، در این بازارها استفاده کنند. لزوم حفظ منفعت خصوصی سرمایهگذاران، کاهش و مدیریت ریسک و ذات دوگانه تنظیمگری که از یکسو کنشگران بازار و از سوی دیگر مداخلات حکومت را محدود میکند، طیف گستردهای از این ابزار را پدید میآورد که کمابیش در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. تنظیمگری که با گذار از شکست بازار و شکست دولت و نیز ناکارآمدی حقوق خصوصی در تحقق اهداف منفعت عمومی و خصوصی، امروزه خود را تا حد یک نظریه دولت بالا کشیده است، وسایل یا تدابیری را به همراه دارد که حکومت برای اجرای سیاستهای تنظیمی از میان آنها انتخاب میکند. در این مقاله ایران و انگلستان که از دو نقطه شروع متفاوت به تنظیم بازار مالی رسیدهاند، انتخاب شدهاند تا مجموعه تدابیر، شیوهها، ضمانتاجراها و منابع و نهادهایی که به صورت ساختارمند یک یا چند سیاست حکومتی را در دل بازارهای مالی در این دو کشور تمشیت میکنند تحت عنوان ابزار تنظیم مطالعه شوند.
تفاصيل المقالة
تنظیمگری راهی نوین برای اعمال حاکمیت[i] از سوی حکومت[ii] است که نقطه شروع آن مداخله حکومت برای دسترسی به منافع عمومی در اقتصاد بوده است و امروز تبدیل به یک نظریه دولت[iii] شده است. اهمیت بازارهای مالی در حوزه اقتصاد به جهت تأمین منابع کوتاهمدت و بلندمدت مالی برای تولی أکثر
تنظیمگری راهی نوین برای اعمال حاکمیت[i] از سوی حکومت[ii] است که نقطه شروع آن مداخله حکومت برای دسترسی به منافع عمومی در اقتصاد بوده است و امروز تبدیل به یک نظریه دولت[iii] شده است. اهمیت بازارهای مالی در حوزه اقتصاد به جهت تأمین منابع کوتاهمدت و بلندمدت مالی برای تولیدکنندگان کالا و خدمات و حکومت به قدری است که عمده بحرانهای اخیر اقتصادی در جهان را ناشی از نبود تنظیمگری یا ضعف تنظیم در بازارهای مالی میدانند. تحلیل صحیح کارکرد و اهداف تنظیم بازار مالی نیازمند بررسی سبکهای مختلف اجرای آن در کشورهای مختلف است. در این مقاله ایران و انگلستان که از دو نقطه شروع متفاوت به تنظیم بازار مالی رسیدهاند، انتخاب شدهاند تا فرآیندهای سیاسی، اقتصادی و قانونی که رابطه بین حکومت، تنظیمگر[iv]، عملگرهای بازار مالی و تحقق منافع عمومی را در چارچوب مفهوم تنظیمگری شکل میدهد در این دو کشور مطالعه شود. نتیجه این مطالعه این است که سبک تنظیم بازارهای مالی مبتنی بر فضای اقتصاد و اقتصاد سیاسی هر کشور است. تنظیم یکپارچه بازارهای پولی و سرمایه در انگلستان و تنظیم چندپارچه و آمرانه این بازارها در ایران ناشی از همین موضوع است. در ایران نیاز جدی به مدیریت یکپارچه بازارهای پولی و سرمایه برای تحقق خصوصیسازی صحیح و تأمین منابع مالی وجود دارد. در انگلستان سبکهای شناور و استفاده از طیفی از تنظیمگرها علیرغم تغییرات سریع قوانین یک خصوصیسازی صحیح و یک بازار مالی قوی را با وجود همه بحرانها برای آن کشور حفظ کرده است
تفاصيل المقالة
سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از متغیرهای مهم اقتصادی است که می تواند با توجه به ویژگی هایش، بر رشد و توسعه اقتصادی تاثیر مثبت بگذارد. شناخت عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری خارجی می تواند در سیاستگذاری کشورهایی که نتوانسته اند از این عامل به خوبی استفاده کنند، مفید واقع أکثر
سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از متغیرهای مهم اقتصادی است که می تواند با توجه به ویژگی هایش، بر رشد و توسعه اقتصادی تاثیر مثبت بگذارد. شناخت عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری خارجی می تواند در سیاستگذاری کشورهایی که نتوانسته اند از این عامل به خوبی استفاده کنند، مفید واقع شود. در این مقاله در قالب یک الگوی اقتصادسنجی با استفاده از روش بازگشتی با وقفه های توزیعی به بررسی تاثیر توسعه بازارهای مالی (پولی و سرمایه) بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی طی دوره 1350 تا 1393 در اقتصاد ایران می پردازیم. نتایج حاکی از آن است که اولاً ارتباط بلندمدت تعادلی بین رشد بازارهای مالی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی وجود دارد. ثانیاً در کوتاه مدت توسعه بازارهای مالی دارای تاثیر مثبت بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی است این تاثیر در بلندمدت برای بازارهای پولی تایید می شود، ولی در خصوص بازار سرمایه مورد تایید قرار نمی گیرد.ثالثاً نرخ ارز حقیقی، توسعه بازار های پول و سرمایه دارای تاثیر مثبت و موجودی سرمایه، نرخ تعرفهو شاخص اسمی دستمزد دارای تاثیر منفی بر سرمایه گذاری خارجی هستند.
تفاصيل المقالة
ذخایر طلا در ترازنامه بانکهای مرکزی دنیا از یک طرف و جذابیت آن در مقاصد سرمایهگذاری و مقابله با محیط بیثبات کلان اقتصادی از طرف دیگر باعث شده این فلز ارزشمند حتی بعد از فروپاشی نظام برتونوودز نیز مورد توجه سیاستگذاران، محققان و بازیگران بازارهای کلان اقتصادی قرار ب أکثر
ذخایر طلا در ترازنامه بانکهای مرکزی دنیا از یک طرف و جذابیت آن در مقاصد سرمایهگذاری و مقابله با محیط بیثبات کلان اقتصادی از طرف دیگر باعث شده این فلز ارزشمند حتی بعد از فروپاشی نظام برتونوودز نیز مورد توجه سیاستگذاران، محققان و بازیگران بازارهای کلان اقتصادی قرار بگیرد. مقالهی حاضر پویاییهای تقاضای طلا و مهمترین عوامل تأثیرگذار بر آن را طی دوره 2011-2000 برای 25 کشور در حال توسعه با استفاده از رهیافت دادههای تابلویی مورد مطالعه قرار میدهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد مهمترین عامل اثرگذار بر تقاضای طلا، تقاضای دورهی گذشتهی طلا بوده است. سایر عوامل تعیینکننده تقاضای طلا که اثر مثبتی بر تقاضای آن داشتهاند، درآمد سرانه، رشد درآمد سرانه، نرخ تورم، اعتبارات بخش خصوصی و نرخ بهره حقیقی بودهاند. تغییرات متغیرهایی نظیر نوسانات درآمد سرانه، نوسانات نرخ تورم و ارزش بازار مالی نیز در جهت عکس بر تقاضای طلا اثر داشتهاند.
تفاصيل المقالة
نقدشوندگی یک شاخص مهم برای توسعه بازار سرمایه است چرا که نشان میدهد بازار سرمایه با نقدشوندگی بالا و بهبود تخصیص سرمایه منجر به افزایش چشمانداز بلندمدت رشد اقتصادی میگردد. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین تکانههای عدمنقدشوندگی بازار مالی و پویاییهای رشد اقتصادی در أکثر
نقدشوندگی یک شاخص مهم برای توسعه بازار سرمایه است چرا که نشان میدهد بازار سرمایه با نقدشوندگی بالا و بهبود تخصیص سرمایه منجر به افزایش چشمانداز بلندمدت رشد اقتصادی میگردد. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین تکانههای عدمنقدشوندگی بازار مالی و پویاییهای رشد اقتصادی در بازه زمانی 1387:4-1400:4 پرداخته است. برای استخراج شاخص عدم نقدشوندگی بازار سهام از شاخص آمیهود (2002) بهره برده شده است. با بهرهگیری از آزمونهای ریشه واحد دیکی فولر تعمیمیافته (ADF) و هگی، مانایی سریهای زمانی تایید شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل خودرگرسیون برداری آستانهای (TVAR) نشان میدهد تاثیر عدم نقدشوندگی بر تورم در رژیمهای بالا و پایین مثبت و معنیدار بوده و همچنین اثر عدم نقدشوندگی بر تورم در سطوح پایینتر عدم نقدشوندگی بیشتر بوده است. تأثیر عدم نقدشوندگی بر رشد اقتصادی منفی است. از طرفی دیگر عدم نقدشوندگی در سطوح بالاتر میتواند نوسانات بیشتری در رشد اقتصادی ایجاد کند. بنابراین در حیطه مدیریت رشد اقتصادی لازم است سیاستگذاران توجه ویژهای به وضعیت نقدشوندگی در بازارهای مالی داشته باشند. در وضعیتهای رکود شدید، کاهش عدم نقدشوندگی در بازارهای مالی با استفاده از صندوقهای تثبیت بازار میتواند مانع از تشدید رکود شود و رشد اقتصادی را بهبود بخشد.
تفاصيل المقالة
قراردادهای اختیار معامله در کاهش ریسک معاملات و افزایش کارایی بازارهای مالی نقش حائز اهمیتی داشته و باعث جذب سرمایه نقدی به واحدهای تولیدی و کارخانجات میگردد. از طرفی نبودن شناخت دقیق از ماهیت این ابزار مالی کارآمد باعث شده است تا تردیدهایی در بکارگیری و توسعه از طریق أکثر
قراردادهای اختیار معامله در کاهش ریسک معاملات و افزایش کارایی بازارهای مالی نقش حائز اهمیتی داشته و باعث جذب سرمایه نقدی به واحدهای تولیدی و کارخانجات میگردد. از طرفی نبودن شناخت دقیق از ماهیت این ابزار مالی کارآمد باعث شده است تا تردیدهایی در بکارگیری و توسعه از طریق این ابزار مالی ایجاد شود و آن طور که شایسته است این قراردادها در بازارهای مالی رایج و شایع نشوند. ماهیت قرارداد اختیار معامله در بازارهای اولیه تعهد فروشنده بر انجام عمل حقوقی معینی در آینده در قبال عوض مشخص و در بازارهای ثانویه انتقال حق معینی در برابر عوض معلوم میباشد. در این تحقیق بر آنیم تا ماهیت و اوصاف و آثار و احکام قراردادهای اختیار معامله را از دیدگاه حقوق سنتی کشور ایران و آموزههای فقه امامیه با نگاهی به ضرورتها و مصالح اقتصادی کشور مورد بررسی و تحلیل قرار داده و پس از مطرح نمودن نظرات مختلف حقوقدانان کشور و فقهای امامیه در خصوص جنبههای مختلف قضیه در نهایت نتیجه خواهیم گرفت که استفاده از قراردادهای اختیار معامله بطور کلی از نظر قانونی و شرعی دارای جواز بوده و ایراداتی نظیر غرری بودن و قماری بودن در قرارداد مزبور موضوعیت نداشته و ماده 10 قانون مدنی میتواند بهترین قالب برای توجیه قرارداد اختیار معامله محسوب گردد و استفاده از این ابزار مالی نقش شایستهای را در تحقق اقتصاد مقاومتی میتواند ایفا نماید.
تفاصيل المقالة
در این مطالعه به بررسی تاثیر گسترش بازارهای مالی بر رشد اقتصادی در دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه خواهیم پرداخت و بررسی خواهد شد که آیا شاخص های توسعه مالی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارند و آیا این اثر در دو گروه کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه متفاوت اس أکثر
در این مطالعه به بررسی تاثیر گسترش بازارهای مالی بر رشد اقتصادی در دو گروه از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه خواهیم پرداخت و بررسی خواهد شد که آیا شاخص های توسعه مالی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارند و آیا این اثر در دو گروه کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه متفاوت است یا نه؟ مطالعات آماری در خصوص 120کشور در سه گروه انجام شده است. ابتدامحاسبات برای کل120 کشورانجام شده و سپس کشورها به دو دسته تقسیم شده است. 53 کشور با درآمد بالا (از جمله آمریکا، آلمان فرانسه و...) و متوسط به بالا و 67 کشور با درآمد پایین و متوسط به پایین (از جمله پاکستان، هند، ایران و...) برای سالهای 2008-1975 صورت گرفته است. همچنین از شاخصهای توسعه بازارهای سهام نیز به عنوان شاخصهای توسعه مالی سود خواهیم جست. دادها به صورت Panel (تلفیقی ) و از تکنیک GMM استفاده شده است. نتایج مدل حاکی از آن است که رابطه مثبتی بین توسعه بخش مالی و رشد اقتصادی در دو گروه از کشورهای با درآمد بالا و متوسط به بالا و درآمد پایین و متوسط به پایین وجود دارد و این اثر در مورد کشورهای با درآمد بالا و متوسط به بالا قوی تر است.
تفاصيل المقالة
چکیده
در این مقاله، با استفاده از مدل عامل محور، رفتار بانکهای تجاری و صندوقهای سرمایهگذاری، شبیهسازی و سعی شده نحوه سرایت ریسک سیستمی از بازار پول به بازار سرمایه، از طریق تحولات ترازنامه نشان داده شود. مقادیر اولیه پارامترها و متغیرها، بر اساس سال پایه ۱۳۹۹ مق أکثر
چکیده
در این مقاله، با استفاده از مدل عامل محور، رفتار بانکهای تجاری و صندوقهای سرمایهگذاری، شبیهسازی و سعی شده نحوه سرایت ریسک سیستمی از بازار پول به بازار سرمایه، از طریق تحولات ترازنامه نشان داده شود. مقادیر اولیه پارامترها و متغیرها، بر اساس سال پایه ۱۳۹۹ مقداردهی شدهاند و شبیهسازی برای ۵۰ ماه انجام شده است. همچنین در این مدل، دو بازار پول و سرمایه به صورت درونزا الگوسازی شده و قیمت در این بازارها از طریق شاخص بورس و نرخ بهره مشخص میشود. ۸۱ درصد از بانکهای تجاری ایران دارای سبد دارایی مختلط از وام بین بانکی و اوراق بهادار بوده و در هر دو بازار فعالیت میکنند و میتوانند در صورت وقوع تکانه، آن را در کل سیستم مالی منتشر کنند. این فرآیند از طریق مکانیسم فروشهای آتشین و ابطال واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری صورت میگیرد و میتواند منجر به کاهش قیمتهای سهام در بازار سرمایه به زیر ارزش ذاتی شود. اگر چه مقادیر بیشتر حداقل کفایت سرمایه میتواند مانع کاهش اثر این مکانیسم شود اما افزایش آن منجر به افزایش عرضه وجوه و کاهش نرخ بهره و در نتیجه مختلط شدن سبد داراییها بانکها و در نتیجه افزایش ریسک سیستمی شود. مقدار بهینه نرخ کفایت سرمایه قانونی معادل ۱۹ درصد برآورد شده است.
تفاصيل المقالة
موسسات بیمه از جمله نهادهای مالی هستند که در کنار تامین امنیت اقتصادی سرمایه، در ایجاد منابع مالی در فواصل زمانی دریافت حق بیمه و پرداخت خسارت ها ، به خصوص در بیمه های بلند مدت می توانند موجب تحرک و پویایی و توسعه بازارهای مالی شوند و با انباشت سرمایه زمینه های لازم را أکثر
موسسات بیمه از جمله نهادهای مالی هستند که در کنار تامین امنیت اقتصادی سرمایه، در ایجاد منابع مالی در فواصل زمانی دریافت حق بیمه و پرداخت خسارت ها ، به خصوص در بیمه های بلند مدت می توانند موجب تحرک و پویایی و توسعه بازارهای مالی شوند و با انباشت سرمایه زمینه های لازم را برای رشد اقتصادی فراهم کنند. پژوهش حاضر با به کارگیری روش داده های تابلویی به بررسی رابطه میان توسعه بخش بیمه و رشد اقتصادی در ایران و کشور های منتخب طی دوره 1976-2009 پرداخته است . بر اساس نتایج حاصله ملاحظه گردید که رابطه معنادار و مثبتی بین متغیر های پژوهش و رشد اقتصادی بر قرار است وبا افزایش یک در صدی ضریب نفوذ بیمه (نسبت حق بیمه به تولید ناخالص داخلی) رشد اقتصادی درکشورهای مورد نظر 003/0 درصد افزایش یافته است، به عبارتی توسعه بیمه یکی از عوامل موثر در رشد اقتصادی این کشور ها طی دوره بررسی بوده است.
تفاصيل المقالة
بورس اوراق بهادار به عنوان بخشی از بازار سرمایه، نقش بسیار مهمی در هدایت پس انداز به بخشهای تولید اقتصادی درهمه کشورها ایفا می نماید. این مقاله به بررسی حباب قیمت در شرکت های منتخب بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق وجود حباب طی دوره 6 ساله 1388 تا 1393 ب أکثر
بورس اوراق بهادار به عنوان بخشی از بازار سرمایه، نقش بسیار مهمی در هدایت پس انداز به بخشهای تولید اقتصادی درهمه کشورها ایفا می نماید. این مقاله به بررسی حباب قیمت در شرکت های منتخب بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق وجود حباب طی دوره 6 ساله 1388 تا 1393 با استفاده از آزمون مانایی نسبت قیمت به سود (p/e) برای شرکت های منتخب صنایع خودرو و پترو شیمی بررسی شده است. برای انجام آزمون نسبت قیمت به سود (P/E) آخرین روز معاملاتی هر شرکت در پایان هر ماه از نرم افزار ره آورد نوین استخراج شده است که در نتیجه برای هر شرکت آزمون ADF(دیکی-فولر تعمیم یافته) بر روی P/E انجام شده است و برای هر شرکت یک آمارهt-statistic محاسبه شده است. نتایج آزمون حاکی از آن است که در سطح اطمینان 99 درصد63 درصد ودر سطح اطمینان 95 و90 درصد،50 درصد شرکت های مورد بررسی دارای حباب در قیمت هستند.
Stock Exchange as part of the capital market, plays A very important role in directing savings to all parts of the country's economic output. This paper examines the price bubble in the selected companies of Tehran Stock Exchange.
In this study, bubble have been investigate six year period 1388 to 1393 using The ratio of price to earnings stability test (p/e) For selected companies Petro-chemical and automotive industries. To test the ratio of price to earnings (p/e) The last trading day of each company at the end of each month of rahavardnovin softwar has been extracted as a result for each company have been done Test ADF (Augmented Dickey-Fuller) on P/E and a statistic t-statistic is calculated for each company .The results indicate that at the confidence level of 99%, 63% and 95%, 90%, 50% of companies surveyed have a bubble in the price.
تفاصيل المقالة
چکیدههدف از این پژوهش طراحی شاخص استرس مالی برای پیشبینی وقوع بحران مالی است. در این پژوهش، شاخصی ترکیبی برای سنجش نظام مالی ایران و اثرات تلاطمی مالی در شرایط عدم قطعیت در بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سالهای 1388 تا 1399 طراحیشده است. ازآنج أکثر
چکیدههدف از این پژوهش طراحی شاخص استرس مالی برای پیشبینی وقوع بحران مالی است. در این پژوهش، شاخصی ترکیبی برای سنجش نظام مالی ایران و اثرات تلاطمی مالی در شرایط عدم قطعیت در بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سالهای 1388 تا 1399 طراحیشده است. ازآنجاییکه در پژوهشهای قبلی از شوک متغیرها استفاده گردید در این پژوهش از سه عامل تلاطم ارز، تلاطم شاخص بورس و تلاطم صنعت بانکی برای طراحی و ساخت شاخص استرس مالی استفادهشده است. این پژوهش در پنج گام و بر اساس رویکردDCC- GHARCH انجام و درنهایت بر اساس متغیرهای نهادهای مالی و شاخص بورس، یک مدل پیشبینی برای شاخص استرس مالی ارائه گردیده است. از نتایج درمیابیم تمامی متغیرهای مستقل پژوهش اثر مثبت و معنیداری بر روی شاخص استرس مالی دارند، بهجز شاخص تلاطم قیمت سکه که اثری منفی و معنیداری دارد. مقدار ضریب تعیین مدل نیز 0.8736 میباشد که بیانگر مطلوب بودن کیفیت مدل برازش شده است.
تفاصيل المقالة
در بازارهای مالی، قیمت یک ورق ریسکی به¬وسیله بازارسازان بر اساس تقاضای مازاد تعاملات عامل¬های غیرهمگن تعیین میگردد. این عامل¬ها، چارتیستها و فاندامنتالها هستند که سفارشهای آنها بر مبنای تفاوت بین تخمینها در مورد قیمت آتی بوده به طوری که چارتیستها متک أکثر
در بازارهای مالی، قیمت یک ورق ریسکی به¬وسیله بازارسازان بر اساس تقاضای مازاد تعاملات عامل¬های غیرهمگن تعیین میگردد. این عامل¬ها، چارتیستها و فاندامنتالها هستند که سفارشهای آنها بر مبنای تفاوت بین تخمینها در مورد قیمت آتی بوده به طوری که چارتیستها متکی به قوانین وجود روند عمل میکنند و فاندامنتالها فرض میکنند که دارای اطلاعات در مورد فضای اقتصادی هستند و بر این اساس نظرات خود را شکل میدهند. اگر قیمت در بلند مدت با مقادیر پیشبینی شده فاندامنتالها فاصله زیادی داشته باشد، فاندامنتالها اطمینان خود را از پیشبینی¬ها کاهش داده و وزن بالایی به بازگشت قیمت به قیمت بنیادی می¬دهند. در حقیقت در بازار مالی شاهد سناریوهای دینامیک مختلفی هستیم که با توجه به تعاملات عامل¬های ناهمگن شکل گرفته است. بر این اساس در این تحقیق به توسعه یک مدل دینامیکی سه بعدی زمان گسسته با هدف پوشش مجموعه کاملی از سناریوهای دینامیک پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول به شبیه¬سازی کمی رفتارهای دینامیک و شناسایی جذب¬کننده¬های همزمان پرداخته می¬شود و در بخش دوم به بررسی تاثیر حالت بازار (نسبت هر یک از دو عامل چارتیست و فاندامنتالیست در بازار) و عامل¬های با استراتژی به روز شونده (افرادی که بر اساس نسبت سودی که برای هر استراتژی شناسایی می¬کنند، استراتژی خود را تغییر می¬دهند) بر رفتار قیمتی بازار پرداخته می¬شود.
تفاصيل المقالة
در این پژوهش عوامل موثر بر به کارگیری اوراق مشتقه در بازار مالی ایران بررسی شده و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی مورد رتبه بندی و اولویت گذاری قرار گرفته است. در بازارهای معتبر دنیا، اوراق مشتقه بسیار مورد توجه سرمایه گذاران بوده و حجم بالایی از معاملات به أکثر
در این پژوهش عوامل موثر بر به کارگیری اوراق مشتقه در بازار مالی ایران بررسی شده و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی مورد رتبه بندی و اولویت گذاری قرار گرفته است. در بازارهای معتبر دنیا، اوراق مشتقه بسیار مورد توجه سرمایه گذاران بوده و حجم بالایی از معاملات به این ابزارها مربوط می باشد. مهمترین کارکرد این ابزارها, علاوه بر کسب بازدهی، کمک به مدیریت ریسک سرمایه گذاران و واحدهای تجاری است. در بازار مالی ایران اوراق مشتقه در سطح بسیار محدود و اندک مورد معامله قرار گرفته و عملاً بازار مالی و سرمایه ایران از منافع بسیار فراوان این ابزارها محروم است. در این پژوهش عوامل مورد سنجش در چهار گروه قرار گرفت که به ترتیب میزان اهمیت بر اساس نتایج حاصله شامل عوامل قانونی، عوامل ساختاری و فنی، عوامل فقهی و عوامل مربوط به سرمایه گذاران می باشند. توجه به این عوامل و برطرف نمودن عوامل محدودیت باعث رونق در به کارگیری ابزارهای مالی می شود.
تفاصيل المقالة
هدف: اقتصاددانان، بخش عمدهای از روند کند رشد اقتصادی در بازارهای مالی کشورهای درحالتوسعه را به توسعهنیافتگی و ناکارآمدی فناوری اطلاعات و نوآوریهای دیجیتالی بکار رفته در این عرصه نسبت دادهاند و اصلاحات نظاممندایی بخش را برای دستیابی به رشد اقتصادی گستردهتر توصیه أکثر
هدف: اقتصاددانان، بخش عمدهای از روند کند رشد اقتصادی در بازارهای مالی کشورهای درحالتوسعه را به توسعهنیافتگی و ناکارآمدی فناوری اطلاعات و نوآوریهای دیجیتالی بکار رفته در این عرصه نسبت دادهاند و اصلاحات نظاممندایی بخش را برای دستیابی به رشد اقتصادی گستردهتر توصیه میکنند. بااینوجود در مورد روش و نحوه انجام نوآوریها برای دیجیتال کردن بازارهای مالی چالشهایی وجود دارد. ضمن آنکه تا کنون به طور خاص پژوهشی درایران، به تبیین نقش نوآوریهای دیجیتال در بازارهای مالی نپرداخته است؛ بنابراین هدف این پژوهش ضمن تبیین نوآوریهای دیجیتال در بازارهای مالی و ارائه الگوی ساختاری در خصوص عوامل مؤثر بر تأثیر نوآوری دیجیتال در بازار مالی از دیدگاه خبرگان از طریق رویکرد پدیدارشناسی است.روششناسی پژوهش: این پژوهش بر اساس روش، تفسیری کتابخانهای و از نوع تحقیقات کیفی است که به کمک رویکرد پدیدارشناسی و با استفاده از تکنیک گلوله برفی، به بررسی دیدگاههای 12 نفر از متخصصان مالی ایران پرداخته است.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی پیشنهادی تأثیر نوآوری دیجیتال در بازار مالی شامل 4 مضمون اصلی مدیریت پیچیدگی سهامداران، ساخت یک سرویس هوشمند پیشنهاد شده، توسعه راهحل فنی و تضمین حیات اقتصادی همچنین 19 مقوله و 41 فاکتورمی باشد که برای نوآوریهای دیجیتال در بازارهای مالی تأثیرگذار هستند.اصالت / ارزشافزوده علمی: بنابراین کلید توسعه، رشد و بقای بازارهای مالی امروزی، یک نوآوری دیجیتال است که نقش اساسی در تحول بازارهای مالی و اقتصاد کشورها ایفا مینماید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications