فرهنگ مطالبهگری و احقاق حقوق کارکن و شیوه ارتباط بین کارفرما و کارکن در چارچوب ساخت اجتماعیِ سازمان های اقتصادی و تولیدی مدرن به لحاظ خصوصیت مدرنیته یعنی فردیت و اصل تفکیک یافتگی به معنای همفهمی افرادِ جامعه، در ایران به درستی تبیین نشده است. تضاد به عنوان گوهر مطالبه أکثر
فرهنگ مطالبهگری و احقاق حقوق کارکن و شیوه ارتباط بین کارفرما و کارکن در چارچوب ساخت اجتماعیِ سازمان های اقتصادی و تولیدی مدرن به لحاظ خصوصیت مدرنیته یعنی فردیت و اصل تفکیک یافتگی به معنای همفهمی افرادِ جامعه، در ایران به درستی تبیین نشده است. تضاد به عنوان گوهر مطالبهگری در تمامی اشکال آن در پارادایم ها و گفتمانهای متعارف به عنوانِ دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل میشود دیده می شود. در حالیکه توجه و فهمِ اشکال مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک میتواند تغییرات بنیادی در نگاه عناصر موجود در مطالبه گری ها اعم از جنبش های اجتماعی یا مطالبات صنفی را به وجود بیاورد و یک بازتولید روابط را در تمامی مطالبهگریها شاهد باشیم.کشف، شناخت و بررسیِ نقش زمینه ها و عناصر محیطی و تاریخی در جهت مطالبهگری از اهداف این پژوهش می باشد. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی و کنش پژوهی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیر رسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر و همچنین مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده گردید. این پژوهش نشان داد که نسل جدید شیوه مطالبات خود را با توجه به شرایط و موقعیت موجود متناسب نموده است و با احتسابات عملگرایانه کمتر دست به مطالبهگری صنفی از جنس کنشی جمعی و پیوسته می زند.
تفاصيل المقالة
فرهنگ مطالبه گری و احقاق حقوق کارکن و شیوه ارتباط بین کارفرما و کارکن در چارچوب ساخت اجتماعیِ سازمان های اقتصادی و تولیدی مدرن به لحاظ خصوصیت مدرنیته یعنی فردیت و اصل تفکیک یافتگی به معنای همفهمی افرادِ جامعه، در ایران به درستی تبیین نشده است. تضاد به عنوان گوهر مطالبه أکثر
فرهنگ مطالبه گری و احقاق حقوق کارکن و شیوه ارتباط بین کارفرما و کارکن در چارچوب ساخت اجتماعیِ سازمان های اقتصادی و تولیدی مدرن به لحاظ خصوصیت مدرنیته یعنی فردیت و اصل تفکیک یافتگی به معنای همفهمی افرادِ جامعه، در ایران به درستی تبیین نشده است. تضاد به عنوان گوهر مطالبه گری در تمامی اشکال آن در پارادایم ها و گفتمان های متعارف به عنوانِ دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود دیده می شود. در حالیکه توجه و فهمِ اشکال مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک می تواند تغییرات بنیادی در نگاه عناصر موجود در مطالبه گری ها اعم از جنبش های اجتماعی یا مطالبات صنفی را به وجود بیاورد و یک بازتولید روابط را در تمامی مطالبه گری ها شاهد باشیم.کشف، شناخت و بررسیِ نقش زمینه ها و عناصر محیطی و تاریخی در جهت مطالبه گری از اهداف این پژوهش می باشد. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی و کنش پژوهی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیر رسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر و همچنین مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده گردید. این پژوهش نشان داد که نسل جدید شیوه مطالبات خود را با توجه به شرایط و موقعیت موجود متناسب نموده و با احتسابات عملگرایانه کمتر دست به مطالبه گری صنفی از جنس کنشی جمعی و کنش پیوسته می زند.
تفاصيل المقالة
چکیدهکارگران ایرانی که همیشه مدافع آزادی و استقلال بودند تا سالها قبل از انقلاب اکتبر روسیه مورد آزار شاهان قاجار بود ند. پس از پیروزی انقلاب مشروطه با شکل گیری اتحادیه های کارگری و مورد توجه قرار گرفتن عصر پهلوی، باعث شد آنان در شرایط بهتری قرار بگیرند. در ابتدای موج ص أکثر
چکیدهکارگران ایرانی که همیشه مدافع آزادی و استقلال بودند تا سالها قبل از انقلاب اکتبر روسیه مورد آزار شاهان قاجار بود ند. پس از پیروزی انقلاب مشروطه با شکل گیری اتحادیه های کارگری و مورد توجه قرار گرفتن عصر پهلوی، باعث شد آنان در شرایط بهتری قرار بگیرند. در ابتدای موج صنعتی شدن ایران با توجه به نیاز بیشتر به نیروی کار، دست مزد کارگران افزایش یافت و همچنین حکومت با افزایش درآمد برنامه های بسیاری برای این قشر داشت.رژیم پهلوی به پشتوانه درآمد نفت در جهت تطمیع کارگران، امکانات و برنامه های بسیاری را درنظرگرفته بود از جمله سهیم کردن کارگران در سود کارخانه ها، گسترش مالکیت تولیدی،پرداخت وام،تهیه مسکن و افزایش بیمه های بهداشتی اشاره کرد. ورود کارگران به انقلاب اسلامی ایران به رغم اعطای برخی امتیازهای اقتصادی و رفاهی رژیم حاکم، از مهمترین مقولات است زیرا نشان دهنده شکست سیاست های شاه برای به دست آوردن حمایت کارگران می باشد. بدین شکل ورود کارگران به همراه اتحادیه های صنفی آنان به جریان انقلاب بالاخص با راه اندازی موج اعتصابات نقش پر رنگ آنان را در حرکت انقلاب نشان میدهد .کلید واژه : اتحادیه های کارگری ، انقلاب اسلامی ، کارگران ، اعتصابات
تفاصيل المقالة
پدیده سیاسی اجتماعی اعتصاب کارگری حاصل تحول صنعتی و تعارض بین کنشگران می باشد. برای بررسی این پدیده ضمن توجه به شرایط کلان اقتصادی و اجتماعی لازم است به نیّات، افکار و ذهنیات کنشگران نیز توجه شود. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اعتصاب کارگری با روش پدیدارشناسی است. ب أکثر
پدیده سیاسی اجتماعی اعتصاب کارگری حاصل تحول صنعتی و تعارض بین کنشگران می باشد. برای بررسی این پدیده ضمن توجه به شرایط کلان اقتصادی و اجتماعی لازم است به نیّات، افکار و ذهنیات کنشگران نیز توجه شود. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اعتصاب کارگری با روش پدیدارشناسی است. برای جمع آوری داده ها از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و مشارکت کنندگان این پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند از بین کارگران مجتمع مس شهربابک که در 5 سال اخیر تجربه اعتصاب داشته اند، انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی(1978) استفاده شد. واکاوی تجارب کارگران از اعتصاب نشان داد که آن ها تحت تأثیر محرک هایی همچون احساس حقارت، ناامیدی از آینده، ناکامی در ارضای نیازها، نابرابری و تبعیض، احساس بی عدالتی و احساس محرومیت در اعتصاب مشارکت می کنند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications