بررسی گفتمان مطالبهگری دو نسل از کارگران کارخانه سیمان تهران با رویکرد پارادایم تفسیری پرگمتیستی
الموضوعات :سید مجید خلیلی امین 1 , حسین ابوالحسن تنهایی 2 , امیر مسعود امیر مظاهری 3
1 - دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی فرهنگی، گروه جامعه شناسی، واحد تهران مرکزی ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایران
2 - عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی، واحد تهران مرکزی ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایران
3 - عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی، تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
فرهنگ مطالبه گری و احقاق حقوق کارکن و شیوه ارتباط بین کارفرما و کارکن در چارچوب ساخت اجتماعیِ سازمان های اقتصادی و تولیدی مدرن به لحاظ خصوصیت مدرنیته یعنی فردیت و اصل تفکیک یافتگی به معنای همفهمی افرادِ جامعه، در ایران به درستی تبیین نشده است. تضاد به عنوان گوهر مطالبه گری در تمامی اشکال آن در پارادایم ها و گفتمان های متعارف به عنوانِ دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود دیده می شود. در حالیکه توجه و فهمِ اشکال مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک می تواند تغییرات بنیادی در نگاه عناصر موجود در مطالبه گری ها اعم از جنبش های اجتماعی یا مطالبات صنفی را به وجود بیاورد و یک بازتولید روابط را در تمامی مطالبه گری ها شاهد باشیم.کشف، شناخت و بررسیِ نقش زمینه ها و عناصر محیطی و تاریخی در جهت مطالبه گری از اهداف این پژوهش می باشد. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی و کنش پژوهی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیر رسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر و همچنین مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده گردید. این پژوهش نشان داد که نسل جدید شیوه مطالبات خود را با توجه به شرایط و موقعیت موجود متناسب نموده و با احتسابات عملگرایانه کمتر دست به مطالبه گری صنفی از جنس کنشی جمعی و کنش پیوسته می زند.
_||_