مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش در صدد فهم مؤلفه تفکر نقادانه وآموزش آن به کودکان ونوجوانان از طریق رسانه های هوشمند است. تفکر نقادانه، پیش نیاز مهارت های زندگی از جمله، حل مسئله و تصمیمگیری است.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر بنابر ماهیت موضوع، داده ها با استفاده ازروش أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش در صدد فهم مؤلفه تفکر نقادانه وآموزش آن به کودکان ونوجوانان از طریق رسانه های هوشمند است. تفکر نقادانه، پیش نیاز مهارت های زندگی از جمله، حل مسئله و تصمیمگیری است.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر بنابر ماهیت موضوع، داده ها با استفاده ازروش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد و کدگذاری مصاحیه ها جمع آوری شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کودکان و نوجوانان 10تا 12 سال و 12 تا 14سال میباشد که محقق اقدام به مصاحبه و توزیع پرسشنامه کرده و رویکرد نقادانه آنان در بازی دیجیتالی کلش آف کلنز تحلیل شده و همچنین در بخش بعدی این مقاله نتایج حاصل از مصاحبه های اساتید دانشگاه مورد عمق کاوی قرار گرفته است.
یافته ها: در فرایند اجرای پایلوت کودکان و نوجوانان و پس از مشاهده انجام بازی هوشمند کلش آف کلنز توسط آنان، درتوزیع فروانی گرایش به بازی گروهی یافته ها حکایت از آن داردکه تمام آزمودنی ها دوست دارند عضو گروه شوند و در بازی شرکت کنند. و66 % آزمودنی ها سعی می کنندکه راه مناسبی برای حل مسأله بیابند. در مصاحبه با اساتید دانشگاه نیز به مؤلفه های یادگیری فلسفی، یادگیری مشارکتی وتجربه محور و احترام به تفاوت های فردی تأکید شده است.
نتیجهگیری: به این ترتیب در مقاله حاضر به این نتیجه رسیده ایم که رسانه های هوشمند در آموزش تفکر نقادانه، به دو شیوه میتوانند طرح آموزشی داشته باشند، 1- رسانه و آموزش برای کودک، 2- برنامه کودک با خود کودک.
تفاصيل المقالة
زمینه: تفکر انتقادی، گرایش آن و تفکر خلاق، مهارتهایی هستند که همواره مدنظر عالمان تعلیم و تربیت بوده است. امروزه به دلیل تغییر و تحولات سریع در تمام عرصهها، انفجار اطلاعات و آموزش ندادن مهارتهای استفاده درست از آنها، لزوم فراگیری این مهارتها بهعنوان خروجی آموزشوپ أکثر
زمینه: تفکر انتقادی، گرایش آن و تفکر خلاق، مهارتهایی هستند که همواره مدنظر عالمان تعلیم و تربیت بوده است. امروزه به دلیل تغییر و تحولات سریع در تمام عرصهها، انفجار اطلاعات و آموزش ندادن مهارتهای استفاده درست از آنها، لزوم فراگیری این مهارتها بهعنوان خروجی آموزشوپرورش و بهویژه آموزش عالی، بیشتر احساس میشود. هدف: این مطالعه در پی آن است تا با کمک فن شش کلاه تفکر دوبونو، مهارتهای تفکر انتقادی و خلاق را در دانشآموزان پرورش دهد. در این فن افراد با تصور پوشیدن کلاههایی به رنگهای مختلف (شش رنگ) مسئله و موضوع بحث را از شش جنبهٔ مثبت، منفی، عاطفی، خلاقانه، بیطرفانه و کنترلی در نظر میگیرند. روش: برای بررسی نتیجه این امر از طرح آزمایشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه خلاقیت عابدی استفاده شد. به دلیل انتخاب طبیعی گروهها (کلاس درس)، پس از مداخله، نتایج آزمونهای اصلی و زیر مقیاسهای آنها با تحلیل کوواریانس بررسی شد. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد، تفاوت بین گرایش به تفکر انتقادی در گروه آزمایش و گواه معنیدار بوده است اما اختلاف معنیداری در خلاقیت دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: با استفاده از فنهای آموزشی چون شش کلاه تفکر دوبونو میتوان مهارتهای تفکر انتقادی و نه خلاقیت را در دانشآموزان ارتقا داد.
تفاصيل المقالة
چکیده هدف پژوهش نیمه تجربی حاضر بررسی تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی بر کیفیت زندگی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان دانشور نیشابوراست. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مرکز آموزش عالی دانشور نیشابور در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 313 دانشجو میباشد. با استفاد أکثر
چکیده هدف پژوهش نیمه تجربی حاضر بررسی تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی بر کیفیت زندگی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان دانشور نیشابوراست. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مرکز آموزش عالی دانشور نیشابور در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 313 دانشجو میباشد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 2 کلاس به تعداد 60 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شده و در ابتدای پژوهش به پرسشنامه 26 سؤالی کیفیت بهداشت جهانی پاسخ دادند.جهت تحلیل دادهها از نرمافزار spss استفاده شد.یافتههای تحقیق نشان داد:آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی بر کیفیت زندگی دانشجو معلمان (مؤلفه سلامت جسم) تأثیر معنیداری دارد.آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی بر کیفیت زندگی دانشجو معلمان (مؤلفه سلامت روان) تأثیر معنیداری دارد.آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی بر کیفیت زندگی دانشجو معلمان (مؤلفه روابط اجتماعی) تأثیر معنیداری ندارد.آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی بر کیفیت زندگی دانشجو معلمان (مؤلفه سلامت محیط) تأثیر معنیداری ندارد.همچنین یافتهها نشان داد؛ آموزش تفکر مبتنی بر داستانهای دینی میتواند بر بهبود کیفیت زندگی دانشجو معلمان تأثیر معنیداری بگذارد.
تفاصيل المقالة
تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، با هدف بررسی تاثیر رویکرد محتوایی آموزش تفکر بر ذهنیت فلسفی مدیران واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی از طریق روش نمونه گیری تمام شماری همۀ اعضاء جامعه آماری در دو گروه کنترل و آزمایش به شکل تصادفی دسته بندی و برای جمع أکثر
تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، با هدف بررسی تاثیر رویکرد محتوایی آموزش تفکر بر ذهنیت فلسفی مدیران واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی از طریق روش نمونه گیری تمام شماری همۀ اعضاء جامعه آماری در دو گروه کنترل و آزمایش به شکل تصادفی دسته بندی و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد ذهنیت فلسفی مدیران ( شامل 42 سؤال) بهره گرفت و پاسخ بهدستآمده بهعنوان نمره پیش آزمون ثبت و در ادامه از داستان های فلسفی (هستی شناسانه، شناخت شناسانه و ارزش شناسانه) به عنوان مداخله استفاده گردید، آنگاه ذهنیت فلسفی مدیران گروه کنترل و آزمایشی اندازه گیری و به کمک نرمافزار 21 Spss و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون T دو نمونه مستقل و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: رویکرد محتوایی آموزش تفکر (داستان های هستی شناسانه؛ داستان های شناخت شناسانه و داستان های ارزش شناسانه) بر ذهنیت فلسفی مدیران واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی تاثیر معنی داری دارد.
تفاصيل المقالة
مفهوم تفکر و اندیشیدن یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است که فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره چیستی تفکر و چگونگی ارتباط آن با عقل ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بازسازی مفهوم تفکر از دیدگاه دریدا به وسیله نقد او از خوانش فوکو از أکثر
مفهوم تفکر و اندیشیدن یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است که فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره چیستی تفکر و چگونگی ارتباط آن با عقل ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بازسازی مفهوم تفکر از دیدگاه دریدا به وسیله نقد او از خوانش فوکو از "من می اندیشم" دکارت پرداخته و چگونگی ارتباط آن را با آموزش تجزیه و تحلیل می کنیم. بر طبق دیدگاه فوکو، دکارت جنون را از تفکر کنار می گذارد، در حالی که به اعتقاد دریدا در کوگیتو، جنون وضعیتی از تفکر (درون تفکر) می باشد. در خوانش دریدا، کوگیتو نقطه صفری است که در آن عقل و جنون در هم تنیده اند. در حالی که فوکو دکارت را چنین تفسیر می کند؛ من فکر می کنم، پس من مجنون نیستم، دریدا او را چنین می خواند: مجنون باشم یا نباشم، من فکر می کنم، پس هستم. از سوی دیگر دریدا اذعان دارد که تفکر خود، نوعی نوشتن است، فکر کردن؛ یا همان نوشتن، فقط به لطف غیاب و وضعیت های امکان نیافته، و عقلانیت فقط به لطف عدم عقلانیت، یعنی جنون، امکان می یابد. نوشتار دریدایی نیز به واسطه رابطه ای مضاعف با آموزش فوکوی معلم امکان می یابد؛ استاد در ابتدا دانشجو را با فراهم نمودن دانش و طرز تفکر مناسبی آموزش می دهد و سپس دانشجو بخاطر این که خود فکر کند و صدای منحصر بفرد خود را ایجاد نماید، استاد را به چالش می کشد
تفاصيل المقالة
این نوشتار برآن است تا رویکردی نوین در امر تعلیم و تربیت و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسی قرار دهد . علی الخصوص آموزش تفکر سنجشگرانه به کودکان و نوجوانان که در گستره ی تعلیمات فلسفه برای کودکان قرار میگیرد. یکی از مباحث مهم در دنیای اندیشه ، ارتقاء سطح فکری آدمی است بن أکثر
این نوشتار برآن است تا رویکردی نوین در امر تعلیم و تربیت و مسائل مرتبط با آن را مورد بررسی قرار دهد . علی الخصوص آموزش تفکر سنجشگرانه به کودکان و نوجوانان که در گستره ی تعلیمات فلسفه برای کودکان قرار میگیرد. یکی از مباحث مهم در دنیای اندیشه ، ارتقاء سطح فکری آدمی است بنحوی که بتواند امور را به درستی تمیز دهد و درباره پدیده های پیرامونش به تفکر و اندیشه بنشیند و قادر باشد مسائل را تجزیه و تحلیل و در نهایت سنجش و بنحو احسن حل نماید. مقاله حاضر با ارائه توضیحی از مفاهیم تفکر منطقی و استدلالی در ابتدا به توضیح چرایی انتخاب "تفکر سنجشگرانه" درکنار واژه " تفکر انتقادی " پرداخته و به مؤلفه های آموزش تفکر سنجشگرانه اشاره میکند. بهره گیری ازاین اصول میتواند به برقراری کلاسی برای پرورش تفکر سنجشگرانه دانش آموزان کمک شایانی نماید و در نهایت منجر به رشد قدرت فکری کودکان و نوجوانان شود
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications