نقش رسانه هوشمندکودک و نوجوان درآموزش تفکر نقادانه
الموضوعات : مدیریت فرهنگیمهرنوش خرمی نژاد 1 , حسن عشایری 2 , عطاءالله ابطحی 3 , کامران محمدخانی 4 , ندا سلیمانی 5
1 - مدرس گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
2 - حسن عشایری
استاد گروه روانپزشکی و عصب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی تهران (نویسنده مسئول).
3 - استادیارگروه مدیریت رسانه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران.
4 - دانشیارگروه مدیریت آموزش عالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، تهران، ایران.
5 - استادیارگروه علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایران
الکلمات المفتاحية: رسانه هوشمند, آموزش تفکر نقادانه, یادگیری مشارکتی, کودک و نوجوان, بازی های هوشمند,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش در صدد فهم مؤلفه تفکر نقادانه وآموزش آن به کودکان ونوجوانان از طریق رسانه های هوشمند است. تفکر نقادانه، پیش نیاز مهارت های زندگی از جمله، حل مسئله و تصمیمگیری است. روش پژوهش: در پژوهش حاضر بنابر ماهیت موضوع، داده ها با استفاده ازروش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد و کدگذاری مصاحیه ها جمع آوری شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کودکان و نوجوانان 10تا 12 سال و 12 تا 14سال میباشد که محقق اقدام به مصاحبه و توزیع پرسشنامه کرده و رویکرد نقادانه آنان در بازی دیجیتالی کلش آف کلنز تحلیل شده و همچنین در بخش بعدی این مقاله نتایج حاصل از مصاحبه های اساتید دانشگاه مورد عمق کاوی قرار گرفته است. یافته ها: در فرایند اجرای پایلوت کودکان و نوجوانان و پس از مشاهده انجام بازی هوشمند کلش آف کلنز توسط آنان، درتوزیع فروانی گرایش به بازی گروهی یافته ها حکایت از آن داردکه تمام آزمودنی ها دوست دارند عضو گروه شوند و در بازی شرکت کنند. و66 % آزمودنی ها سعی می کنندکه راه مناسبی برای حل مسأله بیابند. در مصاحبه با اساتید دانشگاه نیز به مؤلفه های یادگیری فلسفی، یادگیری مشارکتی وتجربه محور و احترام به تفاوت های فردی تأکید شده است. نتیجهگیری: به این ترتیب در مقاله حاضر به این نتیجه رسیده ایم که رسانه های هوشمند در آموزش تفکر نقادانه، به دو شیوه میتوانند طرح آموزشی داشته باشند، 1- رسانه و آموزش برای کودک، 2- برنامه کودک با خود کودک.
_||_