• فهرس المقالات کبد چرب

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی بر سطح آنزیم آلانین آمینوترانسفراز پلاسما در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی
        الهام کرمی lمهدی رضا قلی زاده حسن آهنگر خلیل محمودی
        زمینه و هدفهدف از تحقیق حاضر، مطالعه تأثیر یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سطح آنزیم آلانین آمینوترانسفراز پلاسما در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی(NAFLD) می باشد.روش کار:برای این منظور 20 نفر بیمار(10 زن و 10 مرد) به طور تصادفی در قالب یک گروه تجربی و یک گروه کنترل أکثر
        زمینه و هدفهدف از تحقیق حاضر، مطالعه تأثیر یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سطح آنزیم آلانین آمینوترانسفراز پلاسما در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی(NAFLD) می باشد.روش کار:برای این منظور 20 نفر بیمار(10 زن و 10 مرد) به طور تصادفی در قالب یک گروه تجربی و یک گروه کنترل ده نفره گروه بندی گردیدند. آزمودنی های گروه تجربی برخلاف آزمودنی های گروه کنترل در یک دوره فعالیت استقامتی 12 هفته ای(هفته ای سه جلسه، هرجلسه 45 دقیقه، با شدت 60% ضربان قلب بیشینه) شرکت نمودند. برای اندازه گیری میزان آنزیم آلانین آمینوترانسفراز پلاسمای آزمودنی ها، در ابتدا و انتهای دوره 12 هفته ای، از آزمودنی ها نمونه گیری خونی به عمل آمد و برای اندازه گیری این مشخصه از روش بیوشیمیائی رنگ سنجی استفاده گردید. داده ها به وسیله آزمون Tزوجی وابسته مستقل در سطح معنی داری (05/0 P≤)، تجزیه و تحلیل گردیدند.یافته ها:نتایج حاصل از تحقیق نشان داد کهدوره تمرین استقامتی موجب کاهش معنی دار سطح آنزیم آلانین آمینو ترانسفراز پلاسما در بیماران گروه تجربی گردید در حالی که سطح آن آنزیم در گروه کنترل تغییر نیافت. نتیجه گیری:می توان از اجرای تمرین استقامتی برای کاهش سطح آنزیم آلانین آمینو ترانسفراز پلاسما در بیماران مبتلا به NAFLDو بهبود بیماری استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ارتباط بین پارامترهای بیوشیمیایی خون و یافته های پاتولوژیک در تشخیص کبد چرب در گاوهای شیری
        مهران شجاعی شاهین نجات مریم کریمی دهکردی عبدالرسول نامجو
        هدف از این مطالعه بررسی نقش برخی پارامترهای سرم در تشخیص لیپیدوز کبدی در گاو با توجه ویژه به درجه آن و تعیین بهترین نقطه برش این پارامترها به منظور پیشگویی ابتلا به کبد چرب است. نمونه خون و کبد 28 گاو در زمان کشتار گرفته شد. غلظت سرمی آنزیم های کبدی، بیلی روبین، پروتئین أکثر
        هدف از این مطالعه بررسی نقش برخی پارامترهای سرم در تشخیص لیپیدوز کبدی در گاو با توجه ویژه به درجه آن و تعیین بهترین نقطه برش این پارامترها به منظور پیشگویی ابتلا به کبد چرب است. نمونه خون و کبد 28 گاو در زمان کشتار گرفته شد. غلظت سرمی آنزیم های کبدی، بیلی روبین، پروتئین و پروفایل چربی تعیین و نسبت لیپیدهای خون به HDL محاسبه شد. نمره بدنی و سن گاوها نیز ثبت گردید. مدل آماری ROC برای تعیین آستانه های بحرانی برای پیش بینی کبد چرب استفاده شد. با افزایش شدت کبد چرب میزان AST، GGT، کلسترل و HDL افزایش می یابد و می توان از این پارامترها به عنوان یک بیومارکر در شناسایی ضایعات شدید و متوسط کبد چرب استفاده کرد. همچنین با کاهش نمره بدنی و افزایش سن، شدت بیماری نیز افزایش می یابد. آنالیز راک نشان داد که AST، GGT، توتال پروتئین، نسبت کلسترول به HDL و نمره بدنی و سن برای پیشگویی ابتلا به بیماری مناسب هستند. بهترین نقطه برش برای پیشگویی ابتلا به کبد چرب برای AST، IU/L05/55، برای GGT،U/L 14، برای توتال پروتئین mg/dl55/6 و برای نسبت کلسترول به HDL، 18/3 پیشنهاد گردید. بهترین نقطه برش برای نمره وضعیت بدنی و سن به ترتیب 25/4 و 5/6 سال بود. نتایج این مطالعه نشان داد که اندازه گیری آنزیم های کبدی و پروفایل چربی در تعیین درجات کبد چرب در گاوهای هلشتاین در شرایط فیلد از اهمیت تشخیصی قابل قبولی برخوردار است و می تواند روش مناسبی برای جایگزینی بیوپسی کبد باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی بر برخی فاکتورهای آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بافت قلب در موش های مدل کبد چرب غیرالکلی
        عرفان غلامی سید عبداله هاشم ورزی سیده یاسمن  اسدی
        زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی یکی از مهمترین اختلالات مزمن کبدی است که احتمالا با مشکلات قلبی نیز مرتبط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول‌ بنیادی بر فاکتورهای آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بافت قلب در موش‌های مدل کبد چرب انجام شد. أکثر
        زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی یکی از مهمترین اختلالات مزمن کبدی است که احتمالا با مشکلات قلبی نیز مرتبط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول‌ بنیادی بر فاکتورهای آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بافت قلب در موش‌های مدل کبد چرب انجام شد. مواد و روش‌ها: 36 سر موش، به دو گروه کنترل (6 سر) و بیمار کبد چرب (30 سر) تقسیم شدند. گروه کنترل 6 هفته از غذای استاندارد و گروه‌های بیمار، از غذای پرچرب جهت القای بیماری کبد چرب استفاده کردند. در پایان هفته ششم، جهت تایید ایجاد بیماری کبد چرب، به طور تصادفی از دم 3 سر موش خونگیری و آنزیم های کبدی اندازه گیری شد. سپس حیوانات گروه بیمار به طور تصادفی به 5 گروه سالین، کبد چرب، تمرین، سلول و تمرین + سلول تقسیم شدند. به گروه‌های دریافت کننده سلول، حدود 106×5/1 عدد سلول بنیادی از طریق سیاهرگ دمی تزریق گردید. برنامه تمرینی شامل 8 هفته صعود از نردبان بود. نتایج: مقادیر Bax و Bcl-2 بافت قلب در گروه‌های درمان نسبت به گروه بیمار به ترتیب کاهش و افزایش یافت اما این تغییرات تنها در گروه تمرین و تمرین + سلول نسبت به گروه بیمار معنی‌دار بود. نتیجه‌گیری: بیماری کبد چرب غیرالکلی به طور چشمگیری با آپوپتوز سلول‌های قلبی همراه است. تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول بنیادی سبب کاهش مقادیر Bax و افزایش مقادیر Bcl-2 بافت قلب گردید. بنابراین به نظر می رسد این روش می‌تواند به عنوان یک راهکار درمانی مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - اثر درمانی تعامل سیتاگلپتین و بربرین بر کبد چرب و بیان ژن GLUT4 کبدی در موش های صحرایی نر دیابتی
        ثریا مهردوست پریچهر یغمایی هانیه جعفری آزاده ابراهیم حبیبی
        کبد چرب سبب تجمع چربی اضافی در سلول‌های کبدی می‌شود. بربرین دارای فعالیت¬های آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است و سیتاگلیپتین مهار کننده DPP-4 است که عملکرد هورمون های اینکرتین را افزایش می‌دهد. در این تحقیق، فعالیتهای بیولوژیکی بربرین و سیتاگلیپتین برای درمان کبد چرب در مو أکثر
        کبد چرب سبب تجمع چربی اضافی در سلول‌های کبدی می‌شود. بربرین دارای فعالیت¬های آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است و سیتاگلیپتین مهار کننده DPP-4 است که عملکرد هورمون های اینکرتین را افزایش می‌دهد. در این تحقیق، فعالیتهای بیولوژیکی بربرین و سیتاگلیپتین برای درمان کبد چرب در موش‌های اسپراگ-داولی مدل دیابتی بررسی شد. اثرات درمانی سیتاگلپتین و بربرین بر کبد چرب در موش‌های دیابتی شده توسط تزریق آلوکسان با تک دوز 100 میلی‌گرم/کیلوگرم با گروه¬بندی زیر صورت گرفت. 1: کنترل (سرم فیزیولوژی به عنوان حلال آلوکسان) ؛ 2: مدل (کبد چرب + آلوکسان) ؛3: سیتاگلیپتین (کبدچرب + آلوکسان و سیتاگلیپتین 10 میلی‌گرم/کیلوگرم)؛ 4: بربرین (کبدچرب+آلوکسان و 150 میلی‌گرم/کیلوگرم بربرین)؛ 5: بربرین/سیتاگلیپتین (کبد چرب + آلوکسان و 5 میلی‌گرم/کیلوگرم سیتاگلیپتین و 75 میلی‌گرم/کیلوگرم بربرین). پس از اتمام دوره تیمار و بافت کبد جداسازی و توزین شد. میزان تری‌گلیسرید و کلسترول کبدی سنجش شد. بیان ژن GLUT4 در بافت کبد با روش ریل تایم PCR اندازه¬گیری شد. سطح بیان ژن GLUT4 در گروه‌های تیمار در مقایسه با گروه مدل افزایش یافت که فقط در گروه تجویز توام با گروه مدل تفاوت معنی‌دار دیده شد (05/0 p <). میزان کلسترول کبدی در گروه‌های تیمار نسبت به گروه مدل کاهش معنی‌دار داشته است (01/0 p <). تری‌گلیسرید کبدی در گروه‌های تیمار کاهش یافت ولی فقط در گروه تجویز توام تفاوت معنی‌داری با گروه مدل دیده شد (05/0 p <). بربرین و سیتاگلیپتین به ویژه در تجویز توام با بیان افزایشی GLUT4 و کاهش کلسترول و تری‌گلیسرید کبدی اثر مطلوبی در متابولیسم لیپیدها دارند و می‌توانند به عنوان یك رژیم درمانی مؤثر برای هایپرلیپیدمی و کبد چرب در نظر گرفته شوند. تفاصيل المقالة