مقدمة في المجلة
علمی
مجله علمی "پیام باستانشناس" آمادگی خود را جهت دریافت انواع مقالات پژوهشی و مروری اعلام میدارد. این نشریه با مجوز انتشار از هیأت نظارت بر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توسط دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر راه اندازی شده است. مجله با ارزیابی سریع و دقیق مقالات ارسالی، نتایج بررسی را ظرف مدت یک ماه به اطلاع نویسندگان خواهد رساند. مقالات پذیرفته شده پس از تایید نهایی در شمارههای بعدی نشریه منتشر خواهند شد. این نشریه در خصوص قوانین اخلاق در نشریات، تابع قوانین کمیتۀ اخلاق در انتشار (COPE) است و از آییننامه اجرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در آثار علمی پیروی میکند. علاوه بر این، فرایند داوری در نشریه کاملاً محرمانه (دو سو ناشناس) است.
************************************
در حال حاضر، نشریه پیام باستانشناس بر اساس ارزیابی کمیته نشریات دانشگاه آزاد اسلامی در شهریور ۱۴۰۲ دارای رتبه الف (امتیاز ۸۳ از ۱۰۰) است.
************************************
مشخصات نشریه
محل انتشار: شهر ابهر، استان زنجان، ایران
ناشر: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
سال شروع انتشار: ۱۳۸۳
زبان نشریه: فارسی با چکیده انگلیسی
شاپا چاپی: ۴۲۸۵-۲۰۰۸
شاپا الکترونیکی: ۹۸۸۶-۲۹۸۰
نوبت انتشار: دوفصلنامه
شیوه داوری: حداقل ۲ داور، دوسو ناشناس
مدت زمان بررسی اولیه مقالات: سه روز
زمان داوری: یک ماه
هزینۀ داوری و انتشار مقاله: رایگان
دسترسی به اصل مقالات: رایگان
ایمیل: abhar.peb@iau.ac.ir
-
حرية الوصول المقاله
1 - گونهشناسی و شمایلنگاری مهرهای تپه حصار دامغان
محمد حسین رضایی حسن نامی محدثه حسینی قلعه قافهالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402در ادبیات باستانشناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتیمتر، با یک سطح منقوش بهصورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخدار، مهر نامیده میشوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیشازتاریخ، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهند. ب أکثردر ادبیات باستانشناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتیمتر، با یک سطح منقوش بهصورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخدار، مهر نامیده میشوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیشازتاریخ، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهند. بارزترین تفاوتها را میتوان در پیدایش مهرهای استوانهای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقهبندی و گونهشناسی و شمایلنگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسشهای ذیل است: از جمله اینکه، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونهشناسی، چه اشکالی را شامل میشود؟ نقشمایههای بهکاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر میگیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانهای به طبقهبندی و گونهشناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شدهاند. مهرهای حصار از سنگها و مواد متفاوتی ساختهشدهاند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شدهاند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان میدهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوانترین نقشمایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونهشناختی و نقشمایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهتهایی با مهرهای بینالنهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان میدهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه میتواند سهیم بوده باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - زن خنیاگر بر اساس شواهد به دست آمده از تدفین گورستان عصرآهن گوهرتپه
عاطفه رسولی میثم میری آهودشتیالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402موسیقی نوعی رفتار انسان تلقی میشود که از نظر تأثیر بسیار نیرومند است. موسیقی را باید اولین ابزار بیان غریزی انسان دانست. آن چه که مسلم است انسان از همان آغاز آفرینش برای توصیف حالتهای درونی خویش از رقص و آواز استفاده میکرده است. موسیقی در تاریخ ایران باستان سابقهای أکثرموسیقی نوعی رفتار انسان تلقی میشود که از نظر تأثیر بسیار نیرومند است. موسیقی را باید اولین ابزار بیان غریزی انسان دانست. آن چه که مسلم است انسان از همان آغاز آفرینش برای توصیف حالتهای درونی خویش از رقص و آواز استفاده میکرده است. موسیقی در تاریخ ایران باستان سابقهای بسیار طولانی دارد. بررسی آثار و مدارک نشاندهنده جایگاه والای موسیقی در ایران باستان است و موسیقی در تشریفات مذهبی ایران نقش موثری داشته است. هدف از این پژوهش، شناخت ابزار و ادوات موسیقی دوران باستان به ویژه ساز مکشوفه از گورستان عصرآهن گوهرتپه و اهمیت نقش زن در خنیاگری و موسیقی است. با توجه به کاوشها و بررسیهایی که در محوطههای عصرآهن منطقه مازندران و گیلان صورت گرفته، تا به حال چنین سازی به دست نیامده است. زیرا این ساز از شاخ گاو ساخته شده و قسمت انتهای آن که از فلز نقره است با هفت میخ به بدنه ساز پرچ شده است. در کنار این تدفین علاوه بر ساز فوق ماسکی از جنس مفرغ، زیورآلات، اشیای فلزی، مهرههای لاجورد و تعدادی ظروف سفالین کشف گردیده که نشاندهنده جایگاه والای شخص متوفی و نقش زن در خنیاگری و موسیقی عصرآهن ایران است. این پژوهش با روش تحلیلی – تجربی و با استفاده از مطالعات میدانی صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد ساز مکشوفه از گوهرتپه که شبیه به ساز نی است، جزو سازهای بادی محسوب میشود که از قدیمیترین سازهای دوران باستان بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران
سورنا فیروزیالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت‎ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمینهای کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان‎رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخ أکثرزاگرس مرکزی یکی از پرجمعیتترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمینهای کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میانرودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، بهطوریکه از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمینهایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بودهاند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، میدانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهانشاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی چگونه میتوان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبهها و ارزیابی دادههای جغرافیایی درون آنها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنیاسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان میدهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامههای توسعهطلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - استقرارگاههای دوران تاریخی در شاهکوهِ شهرستان نهبندان – خراسان جنوبی (محوطههای آتشکده، کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا)
محمد فرجامی علی اصغر محمودی نسبالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402شهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستانشناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار میرود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاههای مهم و گستردهای را در خود جای داده است که نشان از أکثرشهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستانشناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار میرود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاههای مهم و گستردهای را در خود جای داده است که نشان از اهمیت آنها در برهمکنش های درون و برون منطقه ای دوران تاریخی دارد. از جمله این یادگارهای بی همتا، بخش های برجای مانده از بنای معروف به آتشکده در روستایی با همین نام جای است که شوربختانه بخش های اندکی از این سازه برجای مانده است. پیرو برنامه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محدوده بنا و شواهد معماری موجود و نیز معماری کنونی در بافت روستا، گمان آن می رود که این سازه با نقشه چلیپایی و چهار دیوار سنگی و پوشش گنبدی پایه گذاری شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بنای معروف به آتشکده (؟) در دوره ساسانی ساخته شده و در سده های نخستین اسلامی نیز همچنان کاربری داشته و به عنوان یک مکان مذهبی، با محوطه های پیرامون خود مانند کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا در ارتباط بوده است. ضمن معرفی این اثر، به تحلیل بقایای فرهنگی سطحی محوطه های مذکور نیز پرداخته می شود. یافته های سطحی این محوطه ها در پیوند با دوران تاریخی (هخامنشی ـ ساسانی) است که نشان از تداوم سکونت و برهم کنشهای فرهنگی در این منطقه از آغاز دوران تاریخی تا دوران اسلامی دارد. هدف اصلی، شناخت بنای معروف به آتشکده (؟) با توجه به شواهد و داده های باستان شناسی و همچنین، معرفی محوطه های دیگر دوران تاریخی مانند کلاته بل بتو و تاسکا است. این پژوهش با گردآوری یافته ها به صورت میدانی و تحلیل آنها از طریق پژوهش های کتابخانه ای با رویکرد تاریخی ـ فرهنگی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - معرفی و تحلیل بنای آتشکده شیان، اسلامآباد غرب
الهام سهاکی زرین فخارالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402آثار معماری دوره ساسانی شامل بناهای مذهبی و غیرمذهبی است. با توجه به اینکه آیین زرتشتی، دین رسمی ایران در دوره ساسانی بوده است، بناهای مذهبی مرتبط با این دوران از جایگاه مهمی برخوردار بودهاند. آتشکده شیان نمونهای از آتشکدههای دوره ساسانی استان کرمانشاه است که ویژگی م أکثرآثار معماری دوره ساسانی شامل بناهای مذهبی و غیرمذهبی است. با توجه به اینکه آیین زرتشتی، دین رسمی ایران در دوره ساسانی بوده است، بناهای مذهبی مرتبط با این دوران از جایگاه مهمی برخوردار بودهاند. آتشکده شیان نمونهای از آتشکدههای دوره ساسانی استان کرمانشاه است که ویژگی معماری آن عبارت است از یک چهارتاقی با راهروهای پیرامونی و مصالح معماری بنا شامل قلوهسنگ، لاشهسنگ، گچ وملات گچ است. ابعاد بنا ۱۴/۵×۱۴/۵ متر و با پلان مربعیشکل است. تاکنون هیچگونه گزارش و مطالعه دقیقی در مورد این بنا به چاپ نرسیده و اندک اطلاعات منتشر شده، از طریق نوشتهها و مدارک موجود در پرونده ثبتی بنا و برخی گزارشهای کاوشگران بنای شیان است. در این پژوهش کلیه مدارک موجود گردآوری و اساس کار بر فعالیت میدانی متمرکز گردیده است. همچنین، بنا از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگیهای معماری به دقت بررسی و مطالعه شد. هدف این پژوهش، معرفی بنای آتشکده شیان به عنوان نمونه شاخص آتشکدههای کمتر شناخته شده غرب کشور است. شناسایی دقیق مشخصات این اثر میتواند بازسازی آتشکدههای غرب ایران را هموارتر سازد. بهعلاوه، بررسی این بنا در تعیین گاهنگاری و کاربری بناهای مشابه این منطقه نیز مؤثر است. با توجه به ویژگیهای معماری بنای شیان، مصالح و اجزای بهکار رفته در معماری، همچنین سایر یافتههای منقول و غیرمنقول به دست آمده، میتوان این بنا را یک نیایشگاه مذهبی یا آتشکدهای از دوره ساسانی قلمداد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - مطالعه و معرفی یافتههای فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی در کاوش ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه
حامید نورسی سامر نظری لیلا گرگری بهنام قنبری عباس باورساییالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است م أکثرشهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته است. در تابستان سال ۱۳۹۷ به سبب عملیات خاکبرداری در راستای مرمت و ساماندهی ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه، شواهدی از ساختارهای معماری و یافتههای منقول فرهنگی به دست آمد که پس از مناقشات بسیار، عملیات مرمت متوقف شد. در تابستان سال ۱۳۹۹ کاوش باستان شناختی باهدف شناسایی بقایای معماری و درک لایه های فرهنگی در محل گودبرداری انجام گرفت. با توجه به اهداف کاوش، بهدستآمدن ساختارهای معماری و همچنین هدفگذاری اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان غربی برای ایجاد سایت موزه در محل کارگاه های کاوش، دو گمانه پیشرو برای شناسایی لایه های فرهنگی پایین تر از ساختارهای دوران اسلامی ایجاد شد که شواهدی از مواد فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی به دست آمد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی یافته های فرهنگی بهدستآمده، با استفاده از روش گاهنگاری نسبی، به مطالعه و مقایسه یافته های فرهنگی به دست آمده با سایر محوطه های شناخته شده دوره ساسانی در غرب ایران پرداخته شود. روش تحقیق این پژوهش بهصورت تاریخی، توصیفی - تحلیلی است و جمعآوری یافتهها با مستندنگاری میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - گونهشناسی و تحلیل سکههای خاراسن در موزه ایران باستان
بیتا سودایی ابوطالب مقسمالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402خاراسن یکی از شهرهای است که بنا بر اهداف تجاری، به فرمان اسکندر مقدونی در منطقه اروندرود تأسیس شده و تا سال ۱۲۷ ق.م توسط شاهان سلوکی اداره میشده است. در سال ۱۲۵ ق.م هوسپائوسین به عنوان یکی از حکام محلی با ضرب سکه اعلام خودمختاری کرده است. این شهر به علت موقعیت سوقالجی أکثرخاراسن یکی از شهرهای است که بنا بر اهداف تجاری، به فرمان اسکندر مقدونی در منطقه اروندرود تأسیس شده و تا سال ۱۲۷ ق.م توسط شاهان سلوکی اداره میشده است. در سال ۱۲۵ ق.م هوسپائوسین به عنوان یکی از حکام محلی با ضرب سکه اعلام خودمختاری کرده است. این شهر به علت موقعیت سوقالجیشی در تجارت آبی دارای اهمیت بسیاری بوده است. منابع تاریخی اطلاعات اندکی در مورد شاهان محلی خاراسن به پژوهشگران میدهند. از این رو، بررسی مسکوکات برجای مانده از این شاهان همراه با متون تاریخی بهترین روش مطالعه آنها به شمار میرود. هدف از این پژوهش معرفی سکههای خاراسن موجود در موزه ملی ایران و بررسی وقایع تاریخی و ضرب سکههای نقره و مسی توسط شاهان محلی خاراسن است. این پژوهش به روش میدانی و اسنادی با رویکرد تاریخی انجام شده است. نتایج نشان میدهد که این سکهها متعلق به شاهان هوسپائوسین، مهرداد دوم و شاهان خاندان آتامبلوس است. مطالعات تاریخی و سکهشناسی مشخص میکند که هوسپائوسین تا آتامبلوس ششم با مناطق عربی خلیج فارس مراودات تجاری داشتهاند و از نظر سیاسی این حاکمان محلی نقش موازنه منفی در منطقه ایفا میکردند. از زمان پاکور دوم به بعد، اداره این منطقه به شاهزادگان پارتی سپرده شده و بدین طریق قدرت حاکمان محلی محدود گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی و شناسایی باستانشناختی شهرستان درمیان، خراسان جنوبی
محسن دانا علیاصغر محمودینسب حسین صدیقیان میثم نیکزادالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402شرق ایران به ویژه خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که تحقیقات باستان شناسی محدودی در آن انجام شده است و با وجود داشتن آثار تاریخی فراوان، سیمای باستانشناسی آن ناشناخته باقی مانده است. شهرستان درمیان یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است که نسبت به سایر شهرستان های استان أکثرشرق ایران به ویژه خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که تحقیقات باستان شناسی محدودی در آن انجام شده است و با وجود داشتن آثار تاریخی فراوان، سیمای باستانشناسی آن ناشناخته باقی مانده است. شهرستان درمیان یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است که نسبت به سایر شهرستان های استان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این شهرستان در شرق استان قرار گرفته و هم مرز با کشور افغانستان است. با توجه به بررسی باستان شناسی که در سال ۱۳۹۴ و در سطح شهرستان صورت گرفت، تعداد ۲۱۳ اثر تاریخی در آن شناسایی شد. این آثار شامل محوطه های تاریخی، مسجد، قلعه، برج، حمام، آرامگاه، آسیاب ، آسباد، حوضانبار، قبرستان، غار های تاریخی و سنگ نگاره است که قدمت آنها به دورههای پیش از تاریخ (هزاره سوم پ.م) تا دوران اسلامی متأخر (پهلوی) باز می گردد. بیشترین تعداد این محوطه ها مربوط به دوران اسلامی بوده و کهن ترین آنها، محوطه شاهولی، مربوط به هزاره سوم پ.م است. نظر به این که بسیاری از آثار تاریخی این شهرستان برای نخستین بار شناسایی شده بودند، ضرورت داشت که در پژوهشی مستقل به بررسی و تحلیل آنها پرداخته شود. بدین سبب، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل آثار تاریخی شناسایی شدۀ شهرستان درمیان است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده که داده های آن از طریق بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای جمعآوری شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که آثار تاریخی این شهرستان، نسبت به برخی از مناطق هم جوار از قدمت کمتری برخوردار است، اما عموماً با حوزه های فرهنگی شمال شرقی و جنوب شرقی ایران ارتباطات نزدیکی داشته است. علاوه بر این، چنین مشخص شد که شهرستان درمیان در دو بازۀ زمانی دورۀ اشکانی و سدههای میانی اسلامی از اهمیت و رونق زیادی در منطقه برخوردار بوده است. تفاصيل المقالة
-
حرية الوصول المقاله
1 - مطالعه و معرفی یافتههای فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی در کاوش ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه
حامید نورسی سامر نظری لیلا گرگری بهنام قنبری عباس باورساییالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است م أکثرشهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته است. در تابستان سال ۱۳۹۷ به سبب عملیات خاکبرداری در راستای مرمت و ساماندهی ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه، شواهدی از ساختارهای معماری و یافتههای منقول فرهنگی به دست آمد که پس از مناقشات بسیار، عملیات مرمت متوقف شد. در تابستان سال ۱۳۹۹ کاوش باستان شناختی باهدف شناسایی بقایای معماری و درک لایه های فرهنگی در محل گودبرداری انجام گرفت. با توجه به اهداف کاوش، بهدستآمدن ساختارهای معماری و همچنین هدفگذاری اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان غربی برای ایجاد سایت موزه در محل کارگاه های کاوش، دو گمانه پیشرو برای شناسایی لایه های فرهنگی پایین تر از ساختارهای دوران اسلامی ایجاد شد که شواهدی از مواد فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی به دست آمد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی یافته های فرهنگی بهدستآمده، با استفاده از روش گاهنگاری نسبی، به مطالعه و مقایسه یافته های فرهنگی به دست آمده با سایر محوطه های شناخته شده دوره ساسانی در غرب ایران پرداخته شود. روش تحقیق این پژوهش بهصورت تاریخی، توصیفی - تحلیلی است و جمعآوری یافتهها با مستندنگاری میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - زن خنیاگر بر اساس شواهد به دست آمده از تدفین گورستان عصرآهن گوهرتپه
عاطفه رسولی میثم میری آهودشتیالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402موسیقی نوعی رفتار انسان تلقی میشود که از نظر تأثیر بسیار نیرومند است. موسیقی را باید اولین ابزار بیان غریزی انسان دانست. آن چه که مسلم است انسان از همان آغاز آفرینش برای توصیف حالتهای درونی خویش از رقص و آواز استفاده میکرده است. موسیقی در تاریخ ایران باستان سابقهای أکثرموسیقی نوعی رفتار انسان تلقی میشود که از نظر تأثیر بسیار نیرومند است. موسیقی را باید اولین ابزار بیان غریزی انسان دانست. آن چه که مسلم است انسان از همان آغاز آفرینش برای توصیف حالتهای درونی خویش از رقص و آواز استفاده میکرده است. موسیقی در تاریخ ایران باستان سابقهای بسیار طولانی دارد. بررسی آثار و مدارک نشاندهنده جایگاه والای موسیقی در ایران باستان است و موسیقی در تشریفات مذهبی ایران نقش موثری داشته است. هدف از این پژوهش، شناخت ابزار و ادوات موسیقی دوران باستان به ویژه ساز مکشوفه از گورستان عصرآهن گوهرتپه و اهمیت نقش زن در خنیاگری و موسیقی است. با توجه به کاوشها و بررسیهایی که در محوطههای عصرآهن منطقه مازندران و گیلان صورت گرفته، تا به حال چنین سازی به دست نیامده است. زیرا این ساز از شاخ گاو ساخته شده و قسمت انتهای آن که از فلز نقره است با هفت میخ به بدنه ساز پرچ شده است. در کنار این تدفین علاوه بر ساز فوق ماسکی از جنس مفرغ، زیورآلات، اشیای فلزی، مهرههای لاجورد و تعدادی ظروف سفالین کشف گردیده که نشاندهنده جایگاه والای شخص متوفی و نقش زن در خنیاگری و موسیقی عصرآهن ایران است. این پژوهش با روش تحلیلی – تجربی و با استفاده از مطالعات میدانی صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد ساز مکشوفه از گوهرتپه که شبیه به ساز نی است، جزو سازهای بادی محسوب میشود که از قدیمیترین سازهای دوران باستان بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران
سورنا فیروزیالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت‎ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمینهای کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان‎رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخ أکثرزاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت‎ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمینهای کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان‎رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، بهطوریکه از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمینهایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بوده‎اند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، میدانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهانشاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی چگونه میتوان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبهها و ارزیابی دادههای جغرافیایی درون آنها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنیاسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان میدهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامههای توسعهطلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مطالعه محوطههای پیش از تاریخی شهرستان ایجرود زنجان براساس نتایج بررسی و شناسایی باستانشناختی فصل سوم
ابوالفضل عالی حامد ذیفر بهنام قنبری سعید ذوالقدرالعدد 20 , المجلد 10 , زمستان 1392شهرستان ایجرود در جنوب غرب استان زنجان واقع است. از نظر موقعیت جغرافیایی، این شهرستان مابین شرق زاگرس و کرانه غربی مرکز فلات ایران قرار دارد و از این نظر در مطالعات باستانشناسی حائز اهمیت است. بررسی و شناسایی فصل سوم شهرستان ایجرود با هدف شناسایی آثار تاریخی استان در ر أکثرشهرستان ایجرود در جنوب غرب استان زنجان واقع است. از نظر موقعیت جغرافیایی، این شهرستان مابین شرق زاگرس و کرانه غربی مرکز فلات ایران قرار دارد و از این نظر در مطالعات باستانشناسی حائز اهمیت است. بررسی و شناسایی فصل سوم شهرستان ایجرود با هدف شناسایی آثار تاریخی استان در راستای تهیه نقشه باستانشناسی انجام گرفت. بر همین اساس در سال ۱۳۹۰ دهستان ایجرود بالا، بخش جنوبی دهستان ایجرود پایین و دهستان سعیدآباد مورد بررسی قرار گرفت. برآیند این بررسی باستانشناختی، شناسایی ۷۵ اثر از دوره های مختلف است. از میان محوطه های ثبت شده، ۲۳ محوطه و تپه، مربوط به دورههای مس سنگی، مفرغ و آهن است. محوطه های دوره مسسنگی که قدیمی ترین آثار شناسایی شده در محدوده بررسی هستند، تحت تأثیر سنت سفالی دالما قرار دارند. استقرارهای این دوره هم از نوع کوچنشینی و هم دائم هستند. استقرارهای دوره مفرغ مربوط به مراحل میانی و جدید است و از مفرغ قدیم هیچ شواهدی در محدوده بررسی موجود نیست. مقایسات انجام شده بیانگر برهمکنش های فرهنگی دوره مفرغ این منطقه با غرب مرکز فلات ایران (دشت قزوین) است. از دوره آهن، از فازهای I، II و III گورستان و استقرارگاههایی مشخص گردید که نشان از تشابهات فرهنگی با مرکز فلات و شمال غرب ایران در دوره مذکور است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - گونهشناسی و شمایلنگاری مهرهای تپه حصار دامغان
محمد حسین رضایی حسن نامی محدثه حسینی قلعه قافهالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402در ادبیات باستانشناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتیمتر، با یک سطح منقوش بهصورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخدار، مهر نامیده میشوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیشازتاریخ، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهند. ب أکثردر ادبیات باستانشناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتیمتر، با یک سطح منقوش بهصورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخدار، مهر نامیده میشوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیشازتاریخ، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهند. بارزترین تفاوتها را میتوان در پیدایش مهرهای استوانهای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقهبندی و گونهشناسی و شمایلنگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسشهای ذیل است: از جمله اینکه، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونهشناسی، چه اشکالی را شامل میشود؟ نقشمایههای بهکاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر میگیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانهای به طبقهبندی و گونهشناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شدهاند. مهرهای حصار از سنگها و مواد متفاوتی ساختهشدهاند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شدهاند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان میدهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوانترین نقشمایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونهشناختی و نقشمایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهتهایی با مهرهای بینالنهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان میدهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه میتواند سهیم بوده باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی و شناسایی باستانشناختی شهرستان درمیان، خراسان جنوبی
محسن دانا علیاصغر محمودینسب حسین صدیقیان میثم نیکزادالعدد 29 , المجلد 15 , زمستان 1402شرق ایران به ویژه خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که تحقیقات باستان شناسی محدودی در آن انجام شده است و با وجود داشتن آثار تاریخی فراوان، سیمای باستانشناسی آن ناشناخته باقی مانده است. شهرستان درمیان یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است که نسبت به سایر شهرستان های استان أکثرشرق ایران به ویژه خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که تحقیقات باستان شناسی محدودی در آن انجام شده است و با وجود داشتن آثار تاریخی فراوان، سیمای باستانشناسی آن ناشناخته باقی مانده است. شهرستان درمیان یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است که نسبت به سایر شهرستان های استان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این شهرستان در شرق استان قرار گرفته و هم مرز با کشور افغانستان است. با توجه به بررسی باستان شناسی که در سال ۱۳۹۴ و در سطح شهرستان صورت گرفت، تعداد ۲۱۳ اثر تاریخی در آن شناسایی شد. این آثار شامل محوطه های تاریخی، مسجد، قلعه، برج، حمام، آرامگاه، آسیاب ، آسباد، حوضانبار، قبرستان، غار های تاریخی و سنگ نگاره است که قدمت آنها به دورههای پیش از تاریخ (هزاره سوم پ.م) تا دوران اسلامی متأخر (پهلوی) باز می گردد. بیشترین تعداد این محوطه ها مربوط به دوران اسلامی بوده و کهن ترین آنها، محوطه شاهولی، مربوط به هزاره سوم پ.م است. نظر به این که بسیاری از آثار تاریخی این شهرستان برای نخستین بار شناسایی شده بودند، ضرورت داشت که در پژوهشی مستقل به بررسی و تحلیل آنها پرداخته شود. بدین سبب، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل آثار تاریخی شناسایی شدۀ شهرستان درمیان است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده که داده های آن از طریق بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای جمعآوری شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که آثار تاریخی این شهرستان، نسبت به برخی از مناطق هم جوار از قدمت کمتری برخوردار است، اما عموماً با حوزه های فرهنگی شمال شرقی و جنوب شرقی ایران ارتباطات نزدیکی داشته است. علاوه بر این، چنین مشخص شد که شهرستان درمیان در دو بازۀ زمانی دورۀ اشکانی و سدههای میانی اسلامی از اهمیت و رونق زیادی در منطقه برخوردار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - مهرها و اثر مهرهای تپه خیبر روانسر، کرمانشاه
سجاد علی بیگی نیکُل بریشالعدد 27 , المجلد 14 , زمستان 1401مهرها و اثر مهرها مدارک مهمی از روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع گذشته هستند که میتوان با مطالعۀ آنها اطلاعات خاصی از سطح و میزان روابط ساکنان باستانی محوطه و منطقه را با دنیای پیرامون آن به دست آورد. کشفیات پیشین در منطقۀ زاگرس مرکزی و به ویژه استان کرمانشاه حاکی أکثرمهرها و اثر مهرها مدارک مهمی از روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع گذشته هستند که میتوان با مطالعۀ آنها اطلاعات خاصی از سطح و میزان روابط ساکنان باستانی محوطه و منطقه را با دنیای پیرامون آن به دست آورد. کشفیات پیشین در منطقۀ زاگرس مرکزی و به ویژه استان کرمانشاه حاکی از این است که مهرها پیشینۀ طولانی و ریشهداری دارند که در تپه گیان حداقل به دورۀ مسوسنگ قدیم باز میگردد. به رغم اهمیت یافتههای چغا ماران، دهسوار و تپه تیلینه، شمار محوطههای شناخته شده دارای مجموعۀ مهرها و اثر مهرها در غرب زاگرس مرکزی بسیار اندک است و همچنان تصویر روشنی از سطح پیچیدگیهای محوطههای باستانی منطقه به ویژه به استناد مهرها و اثر مهرها و همچنین فناوری و سبک تراش مهرها در این منطقه در دست نیست. نگارندگان در این مقاله کوشیدهاند تا در این پژوهش بنیادی، با روش توصیفی و رویکرد مقایسهای به معرفی مهرها و اثر مهرهای تپه خیبر روانسر بپردازند، تا ضمن نشان دادن اهمیت این محوطه در میان محوطههای منطقه، شواهدی از چند هزار سال استفاده از ابزارهای مالکیت در این مکان را در اختیار پژوهشگران قرار دهند. یکی از پرسشهای اساسی در رابطه با این یافتهها این است که این یافتهها مربوط به کدام بازۀ زمانی هستند و تاثیر کدام یک از سبکهای مهر تراشی را نشان میدهند؟ مجموعۀ کنونی تپه خیبر شامل ۶ مهر استامپی، ۴ مهر استوانهای و یک اثر مهر است که به دورۀ مسوسنگ تا دورۀ اشکانی تاریخگذاری میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تپة گاوور قلعه سی، استقرارگاهی از فرهنگ کورا-ارس در چالدران، شمال غرب ایران
افراسیاب گراوند اکبر عابدی قادر ابراهیمی فاطمه ملک پورالعدد 26 , المجلد 14 , تابستان 1402در اواخر هزارة چهارم ق.م، فرهنگی در قفقاز، شمالغرب ایران و شرق آناتولی شکل میگیرد که دامنة گسترش و نفوذ آن تا زاگرس مرکزی، مرکز و شمال ایران و حتی فلسطین امروزی گسترش پیدا میکند که به فرهنگ یانیق، ماورای قفقاز و یا فرهنگ کورا-ارس معروف است. در این دوره، أکثردر اواخر هزارة چهارم ق.م، فرهنگی در قفقاز، شمالغرب ایران و شرق آناتولی شکل میگیرد که دامنة گسترش و نفوذ آن تا زاگرس مرکزی، مرکز و شمال ایران و حتی فلسطین امروزی گسترش پیدا میکند که به فرهنگ یانیق، ماورای قفقاز و یا فرهنگ کورا-ارس معروف است. در این دوره، شمالغرب ایران، شاهد افزایش وسعت محوطهها، تغییر ناگهانی سفال و نیز افزایش بیسابقهای در تعداد محوطههای استقراری است که نشان از نفوذ یک سنت فرهنگی جدید دارد. سنت سفالهای نخودی منقوش دورة پیشین (مس و سنگ) تقریباً منسوخ شده و سفالهای خاکستری سیاه داغدار با نقوش کنده، جایگزین این سفالها میشوند. همزمان با نفوذ فرهنگ کورا-ارس به شمالغرب ایران، منطقة چالدران نیز تحت تاثیر این فرهنگ قرار میگیرد. تپة گاوور قلعهسی، استقرارگاهی در دشت میانکوهی چالدران است که دارای شواهدی از فرهنگ کورا–ارس است. این محل که در فاصله ۲۳ کیلومتری شمالغرب شهر چالدران واقع شده، در راستای بازدید از آثار شهرستان مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی باستانشناختی، حاکی از این است که این محل، محوطهای تک استقراری است که در اواخر هزارة چهارم و اوایل هزارة سوم ق.م شکل گرفته و دارای آثار و شواهدی (معماری سنگی و سفالهای خاکستری) از این دورة فرهنگی است. سفالهای این محوطه، بیشترین تشابهات را با سفالهای یانیق تپه، محوطة کهنهشهر (رَوَض) چالدران، تپة باروج مرند، محوطة دوزداغی خوی و تپههای وزون و کول تپه II جمهوری آذربایجان دارند. در این پژوهش، سفالهای گردآوری شده در بررسی باستانشناسی تپة گاوور قلعه سی، مطالعه و مورد تحلیل باستانشناختی قرار میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - الگوهای استقراری محوطههای مسسنگی میانه حاشیه رودخانههای تلوار (شهرستانهای دهگلان و قروه)
امیرساعد موچشی کمالالدین نیکنامی زاهد کریمی اقبال عزیزی علی بهنیاالعدد 16 , المجلد 8 , زمستان 1390نوشته حاضر به بحث در مورد الگوهای استقراری محوطههای مسوسنگ میانه حاشیه رودخانه تلوار از شاخابههای آن تا بستر نسبتاً پستتر آن در حاشیه شمال شرق منطقه میپردازد. بیشتر قسمتهای حوضه آبگیر تلوار با جغرافیای سیاسی شهرستانهای قروه و دهگلان کاملاً منطبق است. نتایج بدست آ أکثرنوشته حاضر به بحث در مورد الگوهای استقراری محوطههای مسوسنگ میانه حاشیه رودخانه تلوار از شاخابههای آن تا بستر نسبتاً پستتر آن در حاشیه شمال شرق منطقه میپردازد. بیشتر قسمتهای حوضه آبگیر تلوار با جغرافیای سیاسی شهرستانهای قروه و دهگلان کاملاً منطبق است. نتایج بدست آمده از بررسیهای باستانشناختی حوضه آبخیز رودخانه تلوار، به افزایش و احتمالاً شروع استقرار در دوره مسوسنگ و نیز شیوههای گوناگون معیشتی آنها اشاره دارد. همچنین، محوطه های مسوسنگ میانه منطقه (۳۴ محوطه) را با توجه به عواملی چون وسعت، ارتفاع و دسترسی به منابع معیشتی میتوان در چند رتبهبندی مختلف تقسیمبندی کرد. احتمالاً رتبهبندی محوطههای مسوسنگ حاشیه رودخانههای تلوار به گونههای مختلف معیشتی در این دوره اشاره دارد. قدیمیترین دورۀ استقراری شناختهشده از پژوهشهای میدانی انجام شده متعلق به دوره مسوسنگ میانه است، اما نباید این نتایج را قطعی دانست چرا که عوامل طبیعی مانند فرسایش و رسوب گذاری و نیز عوامل انسانی و تخریبات احتمالی بر این امر تاثیرگذار بوده است. نوشتار حاضر بر اساس دادههای بدست آمده از بررسیهای باستانشناختی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کردستان و نیز بررسی منطقه در راستای رساله یکی از نگارندگان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - اردشیر خوره: تختگاه اردشیر پاپکان
رضا مهرآفرین سرور خراشادی عباس جامهبزرگالعدد 19 , المجلد 10 , تابستان 1392اردشیر پاپکان، بنیانگذار سلسله ساسانی به شهرسازی اهمیت فراوانی می داد. وی مبادرت به ساخت تعداد زیادی شهر نمود که اکثر مورخین و جغرافیانگاران سده های نخست اسلامی به آنها اشاره کرده اند. بزرگترین و مهم ترین شهر اردشیر، شهرگور یا اردشیر خوره نام داشت که در نزدیکی فیروزآ أکثراردشیر پاپکان، بنیانگذار سلسله ساسانی به شهرسازی اهمیت فراوانی می داد. وی مبادرت به ساخت تعداد زیادی شهر نمود که اکثر مورخین و جغرافیانگاران سده های نخست اسلامی به آنها اشاره کرده اند. بزرگترین و مهم ترین شهر اردشیر، شهرگور یا اردشیر خوره نام داشت که در نزدیکی فیروزآباد فارس قرار دارد. این شهر که در واقع پایتخت اردشیر محسوب می گردید همانند برخی از شهرهای پارتی دارای طرحی مدور بود. در میانه شهر برجی رفیع مشهور به طربال قرار داشت که مظهر الهه آب، آناهیتا بود و در مجاورت آن کاخی عظیم ساخته بودند. علاوه بر توصیف جغرافیانگاران اسلامی از بناهای مهم شهر، در سده های اخیر نیز باستان شناسان با کاوش هایی که در آن انجام داده اند، اطلاعات مفیدی از تأسیسات و چگونگی آن بدست آورده اند. این شهر پس از پیروزی اردشیر بر اردوان پنجم ساخته شد و متعاقب آن کاخی باشکوه به نام کاخ اردشیر در نزدیکی شهر و در محلی خوش آب و هوا بنا گردید تا در خور شأن و شوکت شاهی چون اردشیر در پایان روزهای زندگی و کناره گیری از سلطنت باشد. اردشیر قبل از پیروزی بر اردوان، بر قله رفیعی در تنگاب که دسترسی به آن بسیار دشوار بود، دژی مستحکم و استوار بنا نمود تا ضمن به چالش کشیدن شاه اشکانی و اعلام استقلال سیاسی، ارتش کوچک خود را در مقابل تهاجمات اردوان حفظ و نقشه آزادسازی ایران را در آنجا پی ریزی نماید و به استحکام پایه های قدرت و انسجام نیروهای نظامی خود بپردازد. تفاصيل المقالة