کاربرد درست علفکشها برای کنترل انتخابی و اقتصادی علفهایهرز بدون آسیب به محیط و گیاه زراعی یکی از موفقیت های مهم در کشاورزی مدرن محسوب میشود. به منظور بررسی اثرات افزایشی، هم افزاییویا هم کاهی اختلاط علف کش های کلودینافوپ پروپارژیل و سولفوسولفورون بر روی گیاه زراعی چکیده کامل
کاربرد درست علفکشها برای کنترل انتخابی و اقتصادی علفهایهرز بدون آسیب به محیط و گیاه زراعی یکی از موفقیت های مهم در کشاورزی مدرن محسوب میشود. به منظور بررسی اثرات افزایشی، هم افزاییویا هم کاهی اختلاط علف کش های کلودینافوپ پروپارژیل و سولفوسولفورون بر روی گیاه زراعی گندم و علف های هرز باریکبرگ یولاف وحشی زمستانه و فالاریس بذرکوچک با استفاده از منحنی های هم اثر، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار درگلخانهتحقیقاتیدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1394 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل هشت دُز علف کش ها با پنج نسبت اختلاط0:100، 25:75، 50:50، 75:25 و 100:0 بودند. تابع لوگ لجستیک به پاسخ وزن خشک گیاهان در مقابل دزهای مختلف علفکش ها برای هر نسبت اختلاط برازش و مقادیر علفکش مورد نیاز برای 50 درصد بازدارندگی رشد گیاهان مورد آزمایش GR50)) برآورد گردید. پس از برآورد میزان GR50 برای هر یک از نسبتها، از منحنیها و مدل های هم اثر برای تعیین اثر اختلاط دو علفکشهای سولفوسولفورون و کلودینافوپ پروپارژیل استفاده شد. نتایج آزمایش نشان داد که مقدار کلودینافوپپروپارژیل و سولفوسولفورون لازم برای 50 درصد کاهش وزنخشک برای علف هایهرز یولاف وحشی زمستانه به ترتیب 437/0 ، 719/1 و برای فالاریس بذرکوچک بهترتیب 312/0 و 952/0 درصد دز توصیه شده این علفکشها می باشد که با افزایش سهم سولفوسولفورون در اختلاط، مقدار GR50 نیز افزایش یافت. اختلاط علفکش های سولفوسولفورون و کلودینافوپ پروپارژیل در دز یک برابر توصیه شده تأثیری روی گندم نداشت.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر جهت ارزیابی اثر روش های مدیریت علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج هوازی و ندا در دو سیستم کشت بذری و نشایی در یک آزمایش مزرعهای در سال 1397 در مزرعه تحقیقاتی دشت ناز ساری انجام شد. این آزمایش به صورت تجزیه مرکب در مکان با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای چکیده کامل
مطالعه حاضر جهت ارزیابی اثر روش های مدیریت علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج هوازی و ندا در دو سیستم کشت بذری و نشایی در یک آزمایش مزرعهای در سال 1397 در مزرعه تحقیقاتی دشت ناز ساری انجام شد. این آزمایش به صورت تجزیه مرکب در مکان با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نحوه ی کاشت ( بذری، نشایی)، ژنوتیپ شامل ژنوتیپ هوازی و رقم ندا و مدیریت علف های هرز (به عنوان مکان) شامل (1-وجین (عاری از علف هرز)، 2-شاهد (آلوده به علف هرز به صورت متناظر)، 3-بیسپایریباکسدیم، 4-پندی متالین، 5- تریافامون، 6-بیسپایریباکسدیم+پندی متالین و 7-تریافامون+پندی متالین) بودند. فاکتور مدیریت علف های هرز به عنوان مکان در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان تاثیر مدیریت در پنجه بارور نسبت به شاهد مربوط به فاکتور وجین بود و طول پانیکول در ژنوتیپ هوازی بیشتر از ژنوتیپ ندا بود. بیشترین میزان دانه پر در کاشت صورت بذری در ژنوتیپ هوازی در تیمار وجین و سپس بیسپایریباکسدیم+ پندی متالین و تریافامون +پندی متالین به دست آمد. میزان دانه پوک در کشت نشایی در مقایسه با کشت بذری بیشتر بود. همچنین بیشترین میزان عملکرد در هر دو ژنوتیپ ندا و هوازی، در تیمار وجین و سپس بیسپایریباکسدیم+ پندی متالین و تریافامون +پندی متالین مشاهده شد. با توجه به هزینه کارگری و طولانی بودن زمان وجین، استفاده از ترکیب علفکشهای بررسی شده جهت بهبود صفات زراعی برنج پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله