تحلیلی پدیدارشناسانه در باب خوانش معماری بازار وکیل شیراز مبتنی بر آرا یوهانی پالاسما
محورهای موضوعی : پژوهش های میان رشته ای در حوزه های معماری، شهرسازی، روانشناسی، علوم تربیتی
محمّدعلی رحیمی
1
*
,
حسین مهبودی
2
1 - استادیار گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
2 - پژوهشگر دکتری معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
انسان از طریق ادراک بدنی، بلافاصله با جهان درگیر و از آن آگاه میشود. در عصر حاضر ساختمان با رویکردهای طراحی و ساخت متعصبانه در حال تبدیل شدن به اهدافی برای فریفتن بصری به صورت لحظهای هستند، در حالی که حس حضور، انعطافپذیری و در حقیقت حس واقعی خود را از دست میدهند. در این میان یوهانیپالاسما به عنوان یک معمار پدیدارشناس توانسته است با آرا و نظریات خود به این مقوله بپردازد. مضامین و معیارهای پدیدارشناسی پالاسما در ادراکات محیطی به صورت تن بنیاد برگرفته از عقاید فیلسوف پدیدارشناس مرلوپونتی است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که مضامین پدیدارشناسی یوهانی پالاسما در فضای معماری بازار وکیل شیراز به چه صورتی مستتر میگردد؟ و همچنین تفکرات پدیدارشناختی یوهانی پالاسما چگونه میتواند فضای معماری را برای مخاطب به صورت یک فرآیند بدنمند قابل فهم و ادراک نماید؟ برای پاسخ به سوال مطروحه از روش تحقیق پدیدارشناسانه و بر اساس الگوی ماکس ونمنن با کد گذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است. در بخش نظری مطالعات پیرامون پدیدارشناسی از دیدگاه یوهانی پالاسما انجام شد و در بخش میدانی با استفاده از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته و باز با 30 مشارکت کننده به گفتگو پرداخت شد. در این مرحله به تطبیق مولفه های گزینش شده از مصاحبه ها با مضامین پدیدارشناسی یوهانی پالاسما در بستر بازار وکیل شیراز پرداخته شد. در انتها این نتیجه حاصل شد که بین مفاهیم پدیدارشناختی یوهانی پالاسما و ادراکات بدنمند در فضای معماری بازار وکیل شیراز قرابت معناداری وجود دارد.
Humans are immediately engaged with and aware of the world through bodily perception. buildings with fanatical design and construction approaches are becoming targets for momentary visual deception, while losing their sense of presence, flexibility, and in fact, their real sense. In the meantime, Johanni Palasma, as a phenomenological architect, has been able to address this issue with his ideas and theories. The themes and criteria of Palasma's phenomenology in environmental perceptions in the form of a body are derived from the ideas of the phenomenological philosopher Merleau-Ponty. This research seeks to answer the question of how the phenomenological themes of Johannes Palasma are hidden in the architectural space of Vakil Bazaar in Shiraz? And also how can Johannes Palasma's phenomenological thoughts make the architectural space understandable and perceptible to the audience as a embodied process? To answer the question posed, the phenomenological research method based on Max van Menen's model with free, axial and selective coding was used. In the theoretical part, studies on phenomenology were conducted from the perspective of Johannes Palasma, and in the field part, a conversation was held with 30 participants using observation and semi-structured and open interviews. At this stage, the selected components from the interviews were compared with the phenomenological themes of Johannes Palasma in the context of Vakil Bazaar in Shiraz. In the end, it was concluded that there is a significant affinity between Johannes Palasma's phenomenological concepts and embodied perceptions in the architectural space of Vakil Bazaar in Shiraz.