سیاست تعهدات چندگانه و چندجانبه هند در قبال ایران و اسرائیل: دلایل و پیامدها
محورهای موضوعی : روابط بین المللرضا سیمبر 1 * , دانیال رضاپور 2 , صدیقه آذین 3 , علی اسکندری نسب 4
1 - استاد گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان، رشت، ایران
2 - دکترای روابط بین الملل دانشگاه گیلان، رشت، ایران
3 - کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه گیلان، رشت، ایران
4 - کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: ایران, خاورمیانه, هند, منافع ملی, اسرائیل,
چکیده مقاله :
موفقیت در پیشبرد سریع توسعه به همراه عملگرایی اقتصادی باعث شده تا هند اولا به یکی از پویاترین کشورها در اقتصاد جهانی تبدیل شود و ثانیا به عنوان یک کانون نوظهور ثروت و قدرت در جهان تلقی بشود. الزام توسعه اقتصادی این کشور از یک طرف و دگرگونیهای گسترده در نظام بین الملل، جهتگیری جدید را به سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه و در قبال اسرائیل و ایران تحمیل کرده است. در این مقاله به دلایل تغییر سیاست خاورمیانهای هند از سیاستی که در عصر جنگ سرد در پرتو اصل عدم تعهد تعریف میشد به سیاستی که بر اساس ضرورتهای جدید منافع ملی هند بازتعریف شده متمرکزیم. بنابراین با توجه به مقدمات فوق، سوال اصلی این مقاله آن است که با توجه به گزینههای پیش روی هند، سیاست خارجی هند در قبال اسرائیل و ایران با چه تغییراتی همراه شده است؟ فرضیه مقاله اینگونه مطرح میشود که سیاست خارجی هند در حوزه خاورمیانه از سیاستی ایدئولوژیک و جهان سومگرایانه که بر اصول عدم تعهد مبتنی بوده است به سیاست تعهدات چندگانه و چند جانبه مبتنی بر ضرورتهای دسترسی به منابع انرژیهای نفت و گاز، بازارها، تسلیحات نظامی است. مقاله حاضر براساس روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مجازی، نشریات تخصصی نوشته شده است و از لحاظ قلمرو موضوعی این مقاله سیاست تعهدات چندگانه هند را در قبال کشورهای ایران و اسرائیل بررسی می-کند.
success in rapid development with economic practice has led india to become one of the most dynamic countries in the global economy and secondly to be regarded as a new powerhouse of wealth and power in the world . The necessity of the country's economic development one hand and the broad change in the international system imposes a new orientation on the foreign policy of this country in the Middle East and to Israel and Iran. , for changing the policy of the Middle East policy, the policy adopted in the Cold War era was defined in the light of the principle of non - commitment to a policy that was redefined by the new urgency of the Indian national interest. therefore , according to the above arrangements , the main question of this paper is that , considering the alternatives to india , the foreign policy of india with regard to israel and iran has changed . the hypothesis of the paper is that india's foreign policy in the Middle East region from ideological policy and the third world based on non - commitment principles is based on policies based on the necessity of access to energy and gas resources, markets, military weapons. The present paper is based on the descriptive - analytic method and by the use of virtual resources , specialized publications , and in terms of subject territory of this paper examines the policy of India 's multiple commitments towards the countries of Iran and Israel
http://alwaght.com/fa/News/106180
_||_