وحدت نفس از نظر ابن سینا و توماس آکوئینی
محورهای موضوعی : فلسفهنوشین عبدی ساوجیان 1 , محمد سعیدی مهر 2
1 - ندارد
2 - ندارد
کلید واژه: نفس انسانی, نفس واحد, وحدت نفس, کثرت نفس, ابن سینا, توماس آکوئینی,
چکیده مقاله :
مسأله کثرت یا وحدت نفس انسانی از جمله مسائلی است که خاستگاه آن در آثار دو فیلسوف بزرگیونان، افلاطون و ارسطو یافت می شود. افلاطون که با دو نگرش متفاوت به بررسی موضوع م یپردازددر نهایت کثرت نفس را می پذیرد و ارسطو که قسمت پذیری و تکثر نفس را غیر منطقی می بیند بهدنبال نقد نظر افلاطون، سرانجام نظر خود را مبنی بر وحدت نفس اعلام می دارد. ارائه تقسیمی ثنائیاز نحوه وجود نفس ناگزیر فلاسفه را به سمت پذیرش یک نظر و رد نظر مقابل سوق می دهد. بدینلحاظ دو فیلسوف مشائی عالم اسلام و مسیحیت یعنی اب نسینا و توماس آکوئینی به نظریه وحدتنفس متمایل می شوند با این تفاوت که موضع ابن سینا به دلیل ارائه نظریه ای به ظاهر متناقضنیازمند تحلیل است، تناقضی که ناشی از تأکید مکرر بر وحدت نفس انسانی از یک سو و اسناد افعالانسان به سه نفس از سوی دیگر است و با تحلیل دیدگاه او در دو مقام تعریف و تحقق (ماهیت ووجود) قابل رفع است؛ اما آکوئینی که با صراحت و حساسیت بیشتری نسبت به ابن سینا به بررسیمسأله می پردازد، ضمن نقد آراء مخالف از جمله رأی افلاطون، با ارائه ادله متعددی برتری نظرارسطو بر افلاطون را مدلل می سازد
The question of plurality or unity of human soul is among the topicswhich basically originate from Plato's and Aristotle's works. Platoconsiders the subject from two approaches and finally accepts theplurality whereas Aristotle deems it unreasonable to reckon the soul tobe plural and divisible and consequently admits the unity of the soul.Regarding these two theories (i.e. the unity of the human soul and theplurality of it), the philosophers have to either confirmed one theoryand reject the other at the same time. Therefore the two PeripateticIslamic and Christian philosophers, Avicenna and Thomas Aquinas areinclines toward the “unity of soul “theory. The difference of these twophilosophers is in that Avicenna’s requires clarifications due to someconflicting aspects in his theory. This conflict arises from therepeatedly emphasis on soul unity on one hand and in the meantimeattribution of human activities to three other souls. To integrate theseevidently clashing points it is possible to set forth two status namely“definition and realization” (essence and existence). Aquinas assessesthe subject more rigorously and in more detail comparing to Avicennaand while considering different views including Plato’s, proves thedominance of Aristotle's theory over Plato’s.