تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به ا چکیده کامل
تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وامدار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستانپردازی مولانا نسبت به اخلاف خود، یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرّف نکرده است. او گاه داستانی را قبض میدهد و در نهایتِ ایجاز و اختصار، بیان میکند و گاه حکایتی را بسط میدهد و آن را در چند صد بیت بیان میکند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستانهای گسترش پذیرنده در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل چهار داستان مثنوی پرداختهاند و میزان تصرّفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد ایجاز و اطناب مشخص کردهاند تا تفوّق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن، آشکار گردد. نتیجۀ به دست آمده نشان میدهد که قبض و بسط (ایجاز و اطناب) کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بوده است. مولانا در داستان پردازی فکر کرده و اندیشیده داستان را می سراید.ساختار داستان ها دقیق است ، به طوری که هیچ عنصری از آن را نمی توان حذف کرد.و در نهایت همه حکایات اصلی و فرعی با پیوندی جدا نشدنی در رابطه با حکایات قبل و بعد از خود می آیند.
پرونده مقاله